دوشنبه, ۲۴ دی, ۱۴۰۳ / 13 January, 2025
مجله ویستا
قرائات قرآن
●قراء سبعه
پس از رسول اكرم(ص)، صحابه، معلم قرآن برای مردم بودند و سپس، تابعان، این مقام را یافتند و آنگاه، تابعان تابعان، بعد از آن نوبت به قراء سبعه رسید، كه لااقل بین سالهای پنجاه تا ۱۹۰ هجری میان مسلمین، تعلیم قرائت قرآن را ریاست و نظارت میكردند و معلمین قرآن را مایهده، و راهبر بودند. آنان عبارتند از:
۱- نافع:
ابوعبدالله نافع بن ابی نعیم مدنی، مكنی به «ابی رویم» میباشد. نافع اصلا از اصفهان بوده و در مدینه میزیست و در همانجا (به سال ۱۷۶ یا ۱۶۹) در گذشت، یادآوری كردهاند كه وی قرآن را نزد ابومیمونه «مولی ام سلمه» همسر رسول خدا (ص) قرائت نموده است. راویان وی عبارتند از ورش و قالون.
۲- ابن كثیر
(عبدالله به كثیر مكی) وی از ایرانیانی بود كه كسرای ایران او را با كشتیهایی كه به یمن فرستاده بود برای فتح حبشه گسیل داشت. ابن كثیر مردی فصیح و بلیغ ... بود. و از جمع صحابه عبدالله زبیر و انس بن مالك را درك كرده. روایان وی عبارتند از بزی و قنبل.
۳- عاصم بن ابی النجود كوفی
از مردم كوفه است، عاصم از قراء هفتگانه و شیعی است و قرآن را بر ابی عبد الرحمن عبد الله بن حبیب سلمی شیعی كه از یاران امیر المؤمنین علی (ع) بود ... قرائت كرد. عاصم با یك واسطه راوی قرائت امیرالمومنین (ع) است. به همین جهت گفتهاند فصیحترین قراآت قرائت عاصم میباشد، زیرا وی قرائت اصیل آورده است. خوانساری در كتاب روضات الجنان در شرح احوال عاصم مینویسد: وی پارساترین و پرهیزگارترین قراء، و رای او درستترین آراء در قرائت به شمار میرود. قاطبه دانشمندان شیعی، قرائت عاصم را فصیحترین قراآت دانستهاند. روایان وی عبارتند از: حفص و ابوبكر عیاش.
۴- حمزهٔ بن حبیب زیات كوفی
اصلا ایرانی است و زمان صحابه را درك كرده: و شاید برخی از آنها را دیده باشد. حمزه نیز مانند عاصم شیعی است و قرآن را بر امام صادق (ع) خوانده است. شیخ طوسی نیز حمزه را از اصحاب امام صادق (ع) معرفی كرده. در وجه ملقب شدن حمزه به (زیات) مینویسد كه وی با آوردن روغن از كوفه به حلوان و آوردن پنیر و گردو از حلوان به كوفه امرار معاش میكرد و زیت نیز به معنی روغن و زیات روغن فروش است.
۵- ابوالحسن كسائی كوفی
از مردم سرزمین ایران بوده است و گویند در میهن خود در «طوس» یا «ری» وفات كرد. وی قرائت را چهار بار از حمزه اخذ كرد، به طوری كه میتوان به قرائت او اعتماد نمود. كتابها و آثار زیادی به كسائی منسوب است. راویان وی عبارتند از: حفص دوری و ابوالحارث.
۶- ابو عمر بن علاء بصری
میگویند از ایران بوده است و در میان قراء سبعه از لحاظ كثرت اساتید و شیوخ قرائت، كسی به پایه او نمیرسد، و قرآن را در مناطق مختلفی مانند مكه و مدینه و بصره و كوفه بر استادان زیادی قرائت كرد. سید حسن صدر، ابی عمرو را شیعی میداند. راویان قرائت وی عبارتند از: دوری و سوسی (وی ایرانی و اهل شوش بوده است.)
۷- بن عامر دمشقی
وی در زمان عمر بن عبدالعزیز و قبل و بعد از آن، امام مسجد دمشق (جامع اموی) و قاضی و پیشوای آن دیار بوده و از معمرترین قراء سبعه به شمار میرود. ابن عامر بنا بر قول صحیح به سال ۱۱۸ هجری قمری در نود و نه سالگی از دنیا رفت. راویان قرائت ابن عامر عبارتند از: هشام و ابن ذكوان.
ضابطه مورد قبول برای تشخیص قرائت صحیح
آن چه ما آن را ضابطه قبولی قرائت میدانیم،عبارت است از:موافقتباقرائت جمهور مسلمین جدا از قرائت قراء.زیرا قرآن در دو مسیر طی طریق نموده،نخست طریقه مردمی كه مسلمانان سینه به سینه از پدران و اجداد خود،از شخصشخیص پیامبر صلی الله علیه و آله تلقی نموده و اخذ كردهاند و برای همیشه دستبه دست داده تابه امروز برای ما رساندهاند.
این قرائت مردمی،موافق با ثبت(نوشته)تمامی مصحفهای موجود در تمامی قرون است و نمایانگر آن،قرائتحفص است،زیرا حفص همان قرائتجمهور را قرائت كرده و علی علیه السلام نیز همان را قرائت كرده كه توده عظیم مردمی ازپیامبر صلی الله علیه و آله شنیدهاند.این مسیر،مسیر تواتر است و قرآن به گونه تواتر به مارسیده است.ولی مسیر قراء و قرائات مسیر اجتهاد است(جز قرائت عاصم)كهاجتهاد در نص قرآن روا نباشد و فاقد حجییتشرعی است.
اینك برای تشخیص قرائت صحیح و متواتر كه بر دست جمهور نقل و ضبطشده،سه شرط ارائه مینماییم:
شرط اول:توافق با ثبت مصحفهای موجود،كه در تمامی قرون بر دستتوانای مردمی ثبت و ضبط شده است.تمامی قرآنهای خطی و چاپی،مخصوصادر گستره شرق اسلام،بدون هیچ گونه اختلافی ارائه شده و میشود.
شرط دوم:توافق با فصیحترین و معروفترین اصول و قواعد لغت عرب،زیراقرآن با فصیحترین لغت نازل شده و هرگز جنبههای شذوذ لغوی در آن یافتنمیشود.شرط سوم:توافق با اصول ثابتشریعت و احكام قطعی عقلی،كه قرآن پیوستهپایه گذار شریعت و روشنگر اندیشههای صحیح عقلی است و نمیشود كه با آنمخالف باشد.
در این زمینه شرح و بسط بیشتری در التمهید دادهایم.
●به علاوه سخنانی از ائمه معصومین در این رابطه وجود دارد كه در ذیل یاد آور میشویم:
(سخنانی از اهل بیت علیهم السلام درباره قرائت قرآن)
از ائمه اهل بیت علیهم السلام سخنانی درباره قرآن كریم وارد شده كه به مهمترینموضوعاتی كه مورد بحث واقع شد، اشاره دارد،و حاكی از دقت نظر وژرف اندیشی است كه ائمه اطهار علیهم السلام درباره این كتاب مقدس رعایت داشتهاند.
هم چنین نشان دهنده میزان عنایت و اهتمام آنان به حفظ و حراست نص قرآن وجلوگیری از تحریف و تاویل آن است. گزیدهای از این سخنان در زیر نقل میشود:
۱.محمد بن وراق میگوید:مجلدی را كه حاوی قرآن بود،به جعفر بن محمدالصادق علیه السلام نشان دادم كه علایم و نشانه گذاری آن باطلا و یكی از سورههای آخرینآن نیز باطلا نوشته شده بود.كاستی در آن یاد ننمود جز آن كه فرمود: «دوست ندارمكه قرآن با رنگی جز رنگ سیاه نوشته شود،همان گونه كه در اولین بار نوشتهشده است».
این سخن،نشانه دقت و علاقه شدید امام نسبتبه حفظ و سلامت قرآن استتا آن جا كه در رنگ خط نیز ترجیح داده شده كه به همان نحوی كه اول بارنوشته شده،محفوظ و باقی بماند،تا بدین وسیله قرآن با چیزی غیر از قرآن،مانندزوائد و تحسینات اخیر،اشتباه نشود.
۲.امام محمد بن علی الباقر علیهما السلام فرموده:«قرآن واحد است و از پیش گاه خداییگانه و واحد فرود آمده است و این اختلافات از راویان بر آن وارد میشود».اینسخن،بدین معنا است كه قرائت نازل شده از جانب خدا یكی است و قرآن به نصواحد نازل گشته است و اختلاف در روایت این نص بر حسب اجتهاد قاریان است.
حدیثبعدی،این معنا را توضیح میدهد:
۳.امام جعفر بن محمد الصادق علیهما السلام میفرماید:«قرآن بر حرف واحد و از نزدخدای واحد نازل گشته است»منظور نفی قرائتهای متداولی است كه مردم آنهارا متواتر از پیامبر صلی الله علیه و آله پنداشتهاند.امام چنین مطلبی را انكار میكند،زیرا قرآن بهنص واحد نازل شده است.اما اختلاف لهجهها(بر حسب تفسیری كه از حروفسبعه داشتهایم)از طرف امام نفی نمیشود،چنان كه در روایات دیگر آمده و قبلانقل شد.
۴.سالم بن سلمه گوید:شخصی در محضر امام صادق علیه السلام آیاتی از قرآن را قرائتكرد و به طوری كه من شنیدم، قرائت او غیر از قرائت دیگر مردم بود.ابو عبد الله علیه السلامبه وی گفت:«از این قرائتخود داری كن و همان گونه كه مردم میخوانند تو همبخوان».شاید این شخص بر حسب تفنن قراء،قرآن را به وجوه مختلف قرائتكرده است و از آن جا كه این قبیل قرائتها،به منزله بازی با نص قرآن كریم است،امام وی را نهی كرده است و دستور داده كه همان قرائت معروفی را كه مردم ملتزم بهآن هستند اختیار كند،زیرا قرائت صحیح كه در شریعتبدان امر شده،همان قرائتیاست كه هر نسلی از نسل پیش تا از پیامبر صلی الله علیه و آله و او از جبرئیل و او از خدای عز و جل،اخذ كرده است و توجهی به قاریانی كه فن قرائت را همانند یك نو آوری و صنعتحرفه خود قرار دادهاند،نباید كرد و تنها قرائتی كه با قرائت عامه مسلمانان موافقباشد،باید مورد توجه قرار گرفته شود.
۵.سفیان بن السمط میگوید:در مورد تنزیل قرآن از امام صادق علیه السلام پرسیدم،ویگفت:«همان گونه كه آموختهاید، بخوانید».
وی از نص اصلی كه برای نخستین بار نازل شده سئوال كرده است،زیرا دیدهاست كه قراء در این زمینه اختلاف دارند و امام پاسخ میدهد كه نص اصلی هماناست كه امروز میان مردم متداول است و فرموده او(همان گونه كه آموختهایدبخوانید)به این معنا است كه بر شما(یعنی عامه مسلمانان)واجب است قرآن راهمان گونه كه خلفا عن سلف از پیامبر صلی الله علیه و آله فرا گرفتهاید،بخوانید.
۶.علی بن الحكم میگوید:عبد الله بن فرقد و معلی بن خنیس برای من نقلكردند كه ما در محضر امام صادق علیه السلام بودیم و ربیعهٔ الرای نیز با ما بود.در آن جاپیرامون فضل قرآن سخن به میان آمد.امام صادق علیه السلام فرمود: «اگر ابن مسعود قرآن راطبق قرائت ما نمیخوانده است،گم راه بوده است».ربیعه گفت:گم راه؟امام علیه السلامگفت:«بلی، گم راه».امام صادق علیه السلام،اضافه كرد:«ما قرآن را طبق قرائت ابیمیخوانیم».
شاید در آن مجلس درباره قرائتهای غیر متعارف ابن مسعود بحث میشده وامام علیه السلام به آنان تذكر داده كه این قرائتها جایز نیست و قرائت صحیح،همان قرائتعامه مسلمانان است و كسی كه از این روش متداول عامه تخطی كند گمراه است،زیرا چنین كسی از روش مسلمانان كه نسلا بعد نسل از پیامبر فرا گرفتهاند،عدول وتخطی كرده است.و اگر ابن مسعود قرآن را بر خلاف روش مسلمانان قرائتمیكرده است(به فرض صحت نسبت)گمراه است،زیرا طریق میانه، طریقی استكه جامعه مسلمانان در آن مشی میكنند و كسی كه از این راه میانه گام برون نهد،هركس كه باشد گمراه خواهد بود.
اما این گفته امام كه ما قرآن را بر طبق قرائت ابی میخوانیم،اشاره استبه دورانیكسان شدن مصحفها در عهد عثمان كه ابی بن كعب قرآن را املاء میكرد،وگروهی آن را بر وفق املاء او مینوشتند و هرگاه در مورد نص اصلی اختلافداشتند، برای رفع اختلاف به وی مراجعه میكردند و مصحف موجود كه مورد قبولعامه مسلمانان است.بر طبق املاء ابی بن
كعب است و قرائت منطبق بر قرائتابی بن كعب،كنایه از التزام به چیزی است كه هم اكنون عامه مسلمانان برآنند.ا] ۷.صدوق از امام جعفر بن محمد الصادق و او از پدران خود علیهم السلام روایتكرده است كه رسول الله صلی الله علیه و آله فرمود:«قرآن را با همان كیفیت عربی آن بیاموزید و از نبردر قرآن(یعنی مبالغه در اظهار همزه)بپرهیزید».
امام صادق علیه السلام فرمود:«اظهار همزه به منزله اضافه كردن بر قرآن است،مگرهمزههای اصلی،مانند:«الخبا»در آیه(الا یسجدوا لله الذی یخرج الخبا) و یا(لكمفیها دفء) و نیز(فاداراتم).
در برخی نسخهها كلمه«النبر»به زای یعنی«النبز»نوشته شده كه اشتباه است وهمان طور كه قبلا از نهایه ابن اثیر نقل شد،صحیح آن«نبر»است و كسائی به«نبر» قرائت میكرده است.این كه در احادیث اهل بیت علیهم السلام آمده است قرآن را به كیفیتعربی خالص قرائت كنید،از نظر علاقه شدیدی است كه به حفظ لغت اصیل قرآنداشتهاند و لغت اصیل،همان لغت فصیح عرب و لهجه رایج آن است،تا قرآن ازهر گونه تغییر و غلط خوانی مصون باشد و دگرگونی در آن راه نیابد.
●ویژگی قرائتحفص
یگانه قرائتی كه دارای سندی صحیح و با پشتوانه جمهور مسلمین استحكامیافته،قرائتحفص است.این قرائت در طی قرون پی در پی تا امروز همواره میانمسلمانان متداول بوده و هست و تداول آن به چند سبب بر میگردد:
۱- سبب اول،همان است كه قبلا به آن اشاره شد.در واقع،قرائتحفص همانقرائت عامه مسلمانان است،زیرا حفص و استاد او عاصم شدیدا به آن چه كه باقرائت عامه و روایت صحیح و متواتر میان مسلمانان موافق بود،پای بند بودند.اینقرائت را عاصم از شیخ خود ابو عبد الرحمان سلمی و او از امام«امیر المؤمنین»اخذكرده است و علی علیه السلام به هیچ قرائتی جز آن چه با نص اصلی وحی كه میان مسلماناناز پیامبر صلی الله علیه و آله متواتر بوده،قرائت نمیكرده است.این قرائت را عاصم به شاگرد خودحفص آموخته است.از اینرو در تمامی ادوار تاریخ مورد اعتماد مسلمانان قرارگرفت و این اعتماد عمومی صرفا از این جهتبوده است كه با نص اصلی و قرائتمتداول توافق و تطابق داشته است.نسبت این قرائت نیز به حفص،به این معنانیست كه این قرائت مبتنی بر اجتهاد حفص است،بلكه این یك نسبت رمزی استبرای تشخیص این قرائت و قبول قرائتحفص،به معنا قبول قرائتی است كه حفصاختیار كرده و پذیرفته است،زیرا این قرائت از روز نخستبین مسلمانان متواتر ومتداول بوده است.۲- عاصم در بین قراء،معروف به خصوصیات و خصلتهایی ممتاز بوده كهشخصیتی قابل توجه به او بخشیده است.وی ضابطی بینهایت استوار و در اخذ قرآن از دیگران بسیار محتاط بوده است،لذا قرائت را از كسی غیر از ابو عبد الرحمانسلمی كه از علی علیه السلام فرا گرفته بود،اخذ نمیكرد و آن را بر زر بن حبیش كه قرائت را ازابن مسعود آموخته بود،عرضه میكرد.
ابن عیاش میگوید:«عاصم به من گفت:هیچ كس جز ابو عبد الرحمان،حرفی ازقرآن را برای من قرائت نكرد و من هر وقت كه از پیش وی باز میگشتم،مسموعاتخود را درباره قرآن به زر بن حبیش عرضه میكردم.ابو عبد الرحمان نیز قرائت را ازعلی علیه السلام و زربن حبیش از عبد الله بن مسعود،اخذ كرده بودند» .از این جهت است كهبه تعبیر ابن خلكان:«عاصم در قرائت،یگانه مورد عنایت و توجه بوده است» .بهاین ترتیب،در تمام دورههای تاریخ،قرائت عاصم قرائتی بوده كه بر همه قرائتهاترجیح داشته و بین عامه مسلمانان رواج داشته و همگان بدان توجه داشتهاند.
قاسم بن احمد خیاط(متوفای ۲۹۲)كه از افراد حاذق و مورد وثوق بود،در قرائتعاصم،امام به شمار میآید و از این جهت مردم اتفاق بر آن داشتند تا قرائت او را بردیگر قرائتها ترجیح دهند .
در ابتدای قرن چهارم،در جلسه قرائت ابن مجاهد قاری بغداد،پانزده تنمتخصص قرائت عاصم وجود داشته است و ابن مجاهد تنها قرائت عاصم را به آنانتعلیم میداد .نفطویه،ابراهیم بن محمد(متوفای ۳۲۳)كه پنجاه سال آموزشقرائت را به عهده داشت، هر وقت كه جلسه خود را آغاز میكرد،قرآن را به قرائتعاصم میخواند و پس از آن به قرائتهای دیگر میپرداخت .
امام احمد بن حنبل نیز قرائت عاصم را بر دیگر قرائتها ترجیح میداد،زیرامردم كوفه كه اهل علم و فضیلتبودند،قرائت عاصم را پذیرفته بودند ( .همان طوركه ذهبی نقل كرده است:«احمد بن حنبل گفته است:عاصم مورد وثوق بود و من قرائت او را اختیار كردهام» .
لذا تمام ائمه قرائت كوشش كردهاند تا اسناد قرائتخود را به عاصم به روایتحفص به خصوص متصل كنند.امام شمس الدین ذهبی میگوید:«بالاترین چیزیكه برای ما به وقوع پیوستبه دست آوردن قرائت قرآن عظیم از طریق عاصم است».
او سپس اسناد خود را متصلا تا حفص نقل میكند كه او از عاصم و عاصم ازابو عبد الرحمان سلمی و وی از علی علیه السلام و از زربن حبیش و او از ابن مسعود گرفته واین دو(علی و ابن مسعود)آن را از پیامبر صلی الله علیه و آله اخذ كرده و پیامبر صلی الله علیه و آله نیز به واسطهجبرئیل از خداوند گرفته است.
از اینرو،هم واره بزرگان و شاخصهای فقهای امامیه،قرائت عاصم به روایتحفص را ترجیح داده و برگزیدهاند،زیرا آن را یگانه قرائتبرتر و مطابق با لهجهفصیح قریش كه قرآن بر وفق آن نازل گشته میدانستند كه عرب و مسلمانان بر آنتوافق دارند.
دانشمند بزرگ و مجاهد ابو الحسن ثابتبن اسلم حلبی،از شاگردان برجستهتقی الدین ابو الصلاح حلبی و جانشین او در آن دیار، كه حدود سال(۴۶۰)به درجهرفیع شهادت نائل گشت،كتابی ارزنده در ترجیح و توجیه قرائت عاصم نگاشته وروشن ساخته كه قرائت او همان قرائت قریش است .
نیز ابو جعفر رشید الدین محمد بن علی بن شهر آشوب(متوفای ۵۸۸)در كتابپر ارج خود«المناقب»گوید:«عاصم قرائت را از ابو عبد الرحمان سلمی فرا گرفته،كهاو نیز قرائت تمامی قرآن را از علی امیر مؤمنان علیه السلام دریافت نموده و اضافه میكندفصیحترین قرائات،قرائت عاصم است،زیرا از ریشه آن فرا گرفته و هر آن چهدیگران كج رفتهاند،او راه استوار را انتخاب نموده است» .
هم چنین فقیه گران مایه ابو منصور جمال الدین حسن بن یوسف،ابن مطهر علامه حلی(متوفای ۷۶۲)در كتاب«المنتهی»گوید: «بهترین قرائتها نزد من قرائتعاصم است» .
قاری بزرگ قدر عماد ادین استر آبادی-از علمای قرن نهم-كتابی در خصوصقرائت عاصم نوشته و سند خود را به او بیان داشته است.این رساله در این بابیگانه است و برای دختر شاه طهماسب صفوی نگاشته و در خاتمه آن،آن چه را كهاز شاطبی در قصیده شاطبیهاش فوت شده،یاد آور شده و استدراك نموده است .
معلم و قاری بزرگ مصطفی فرزند محمد ابراهیم تبریزی،مقیم مشهد مقدس كهدر قرن یازده میزیسته(ولادت وی به سال ۱۰۰۷ بوده)رسالهای ارزنده در اسنادقرائت عاصم تالیف نموده است .خلاصه،كتب فراوان و متعددی بر دستبزرگانعلما درباره ارزش قرائت عاصم به رشته تحریر در آمده و همواره دانش مندان باجمهور مسلمین در بها دادن به قرائت عاصم هم دوش و هم صدا بودهاند،كه براهمیتشان این قرائت دلالت دارد.علاوه بر مزایای دیگر كه شرح آن رفت.
۳- از طرف دیگر،حفص كه قرائت عاصم را در مناطق مختلف رواج داده بهانضباط و استواری شایستهای معروف بود و از این جهت همه مسلمانان علاقهمندبودند تا قرائت عاصم را به خصوص از وی اخذ كنند.علاوه بر آن كه حفص،اعلماصحاب عاصم نسبتبه قرائت او بوده و در حفظ و ضبط قرائت عاصم برابوبكر بن عیاش،هم ردیف خود،پیشی گرفته بود .
ابو عمرو دانی گوید:«حفص كسی است كه قرائت عاصم را برای مردم تلاوتمیكرد و در ترویج آن میكوشید.او در بغداد و در مكه به آموزش قرائت عاصمهمت گماشت» .
ابن المنادی گفته است:«پیشینیان حفص را در حفظ و ضبط قرآن برتر ازابن عیاش میدانستند و او را به ضبط كامل قرائتی كه از عاصم آموخته بود،توصیف كردهاند» .
شاطبی درباره وی میگوید:«و حفص و بالاتقان كان مفضلا ،حفص به جهتدقت و اتقان در قرائت،برتر از دیگران شمرده میشد».
ارباب نقد و تحقیق روایتحفص را از عاصم روایتی صحیح میدانند.ابن معینگوید:«روایت صحیحی كه از قرائت عاصم باقی است، روایتحفص بن سلیمان است» .
با این كیفیت،قرائتی كه بین همه مسلمانان رواج یافت،قرائت عاصم از طریقحفص است.
۴- علاوه بر آن اسناد حفص در نقل قرائت عاصم از علی امیر المؤمنین علیه السلام،اسنادی صحیح و عالی است كه در دیگر قرائتها نظیر ندارد،زیرا:
اولا عاصم قرائت را به طور كامل از احدی غیر از شیخ و استاد خودابو عبد الرحمان سلمی اخذ نكرده كه شخصیتی بزرگ و موجه به شمار میآمد و اگرعاصم این قرائت را بر دیگری عرضه كرده است،صرفا برای حصول اطمینانبوده است.
ابن عیاش میگوید:«عاصم بن من گفت:احدی حرفی از قرآن را برای من قرائتنكرد،مگر ابو عبد الرحمان سلمی كه قرآن را از علی علیه السلام اخذ كرده است.من موقعیكه از نزد ابو عبد الرحمان باز میگشتم،آن چه را كه فرا گرفته بودم بر زربن حبیش كهقرائت را از عبد الله بن مسعود اخذ كرده بود،عرضه میكردم» .
ثانیا هیچ گاه عاصم با استاد و شیخ خود ابو عبد الرحمان سلمی مخالفتنورزید،زیرا یقین داشت آن چه را از او فرا گرفته،دقیقا همان است كه او از علی علیه السلامفرا گرفته است.عاصم در این باره گوید:«من در قرائت هیچ اختلافی باابو عبد الرحمان سلمی نداشتم و در هیچ مورد با قرائت او مخالفت نورزیدم،زیرابه یقین میدانستم كه ابو عبد الرحمان سلمی نیز در هیچ موردی با قرائت علی علیه السلاممخالفت نورزیده است» .
ثالثا عاصم،اختصاصا اسناد طلایی و عالی قرائتخود را به ربیب خود حفص منتقل كرده و نه به هیچ كس دیگر!و این ضیلتبزرگی است كه تنها حفص در بیندیگر قراء،بدان ممتاز است.این همان شایستگی ویژه است كه برای حفص فراهمآمد تا مسلمانان به او روی آورند و تنها قرائت او را بپذیرند.حفص میگوید:«عاصمبه من گفت:قرائتی را كه به تو آموختم،همان قرائتی است كه از ابو عبد الرحمانسلمی اخذ كردهام و او عینا از علی علیه السلام فرا گرفته است و قرائتی را كه بهابوبكر بن عیاش آموختم،قرائتی است كه بر زربن حبیش عرضه كردهام و او ازابن مسعود اخذ كرده بود» .
●رابطه ناگسستنی شیعه با قرآن
مطرح كردن این بحث از آن جهت است كه در برخی سخنان كوته نظران و فاقداندیشه آزاد كه ترجیح میدهند از اسلاف خود پیروی كنند،تهمتهای ناروا كهحاكی از حقد و كینه توزی دیرینه استیافت میشود.لذا ضرورت دفع تهمتایجاب نمود تا اندكی درنگ كرده،موضع امتی بزرگ را كه گناهی نداشته جز تمسكبه ولای خاندان نبوت،روشن سازیم.آری گناهی جز عمل به وصیت پیامبر و اجابت قرآن كریم نداشتهاند!
برخی ناآگاهان به شیعه نسبت دادهاند كه مصحفی خاص خود دارند و آن را«المصحف الشیعی»مینامند! در حالی كه شیعه خود در طول حیات خویش چنینموضوعی را نشنیده است.گروهی از محققان متاخر در برابر این ادعا شدیدااعتراض كردهاند ،كه مهمترین آنان گلدزیهر است.او علاقه خاص شیعه را نسبتبه نص رسمی قرآن كه در دست مسلمانان است،تشریح و تایید میكند . به منظورتوضیح بیشتر درباره علاقه شیعه به نص قرآن كنونی،ناگزیر از بیان مطالب زیرهستیم:
هرگاه تاریخ قرآن مجید و دورههایی را كه نسلا بعد نسل بر قرآن گذشته بررسیكنیم،در مییابیم كه نص كنونی قرآن با وضع موجود،اصولا محصول كوششهایشیعه است و اینان هستند كه در حفظ و ضبط قرآن تلاش كردند و در تنظیم آن بهنحو احسن و شكل گذاری و زیبایی آن،از هیچ اقدامی فرو گذاری نكردند.درحقیقت،اگر قرآنی وجود داشته باشد كه بتوان آن را«مصحف شیعی»نامید،همینمصحف موجود است و با توجه به نقش ائمه شیعه و قراء و حفاظ و هنرمندان شیعه در طول تاریخ نسبتبه مصحف،باید قرآن را به شیعه منسوب كرد.
علی امیر المؤمنین علیه السلام اولین كسی است كه اندیشه گرد آوری قرآن را،پس ازدر گذشت پیامبر صلی الله علیه و آله اظهار كرد و هر چند قرآنی را كه وی گرد آوری كرد نپذیرفتند،ولی اندیشه گرد آوری قرآن در همان زمان اثر خود را به جا گذاشت و نسبتبه خودقرآن از نظر اصل جمع آوری آن بر دست دیگران اختلافی به وجود نیامد.مصحفهای مهمی كه در آن زمان و پیش از توحید مصاحف تهیه شد و قرآن درآنها جمع آوری گردید عبارتند از:مصحفهای عبد الله بن مسعود،ابی بن كعب، ابو الدرداء و مقداد بن اسود.همگی اینان به ولای خاص نسبتبه بیت والای نبویشناخته شدهاند.دیگر مصحفها از اعتبار هم سنگ این مصاحف نبودند و صحفابوبكر نیز به صورت كتاب منظم نشده بود.
اول كسی كه توحید مصحفها را در عهد عثمان مطرح كرد،حذیفهٔ بن الیمانبود.چگونگی كار او در بخشهای پیش گذشت.ابی بن كعب تصدی املای قرآن راموقع استنساخ مصحفها بر عهده داشت و در اشكالات،نسبتبه ضبط كلمات،به او مراجعه میكردند.
شكل گذاری مصحف و نقطه گذاری آن،به دست ابو الاسود الدؤلی و دو شاگرداو نصر بن عاصم و یحیی بن یعمر انجام گرفت.اولین كسی كه در تحسین كتابتمصحف و زیبایی خط آن اقدام كرد،خالد بن ابی الهیاج،از اصحاب علی علیه السلام بود.
ضبط حركات به شكل كنونی،كار استاد بزرگ خلیل بن احمد فراهیدی است.اواولین كسی است كه«همزه و تشدید و روم و اشمام»را وضع كرد.كه در مباحثگذشته به تفصیل گفته شد.تمامی افراد یاد شده از سرشناسان دانشمند شیعهاند.
شیعه بود كه اصول قرائت را مورد تحقیق و بررسی قرار داد و قواعد آن را بنیاننهاد و با نهایت امانت و اخلاص،ابتكاراتی در فنون قرائت و تغییراتی در آن به كاربرد.
اگر نگوییم شش تن،دست كم چهار تن از قراء سبعه،شیعه بودند،علاوه بر آن كهگروهی از ائمه قراء بزرگ از شیعیان به شمار میآیند.از آن جملهاند:ابن مسعود،ابی بن كعب،ابو الدرداء،مقداد،ابن عباس،ابو الاسود،علقمه،ابن سائب،سلمی،زر بن حبیش، سعید بن جبیر،نصر بن عاصم،یحیی بن یعمر،عاصم بن ابی النجود،حمران بن اعین،ابان بن تغلب،اعمش،ابو عمرو بن العلاء،حمزه، كسائی،ابن عیاش،حفص بن سلیمان و امثال اینان كه از ائمه بزرگند و در مناطق و دورههای مختلف،درراس امر قرائت قرار داشتهاند .
اما قرائت كنونی كه قرائتحفص است،یك قرائتشیعی خالص است،كه آن را حفص كه از اصحاب امام صادق علیه السلام است ،از شیخ خود عاصم روایت كرده است.
او نیز از بزرگان و معاریف شیعه به شمار میآمد و قرائت را از شیخ خود،سلمیاخذ كرده است.سلمی خود از خواص علی علیه السلام بود كه مستقیما قرائت را از علی علیه السلامفرا گرفت و علی آن را از پیامبر صلی الله علیه و آله و پیامبر از خدای عز و جل اخذ كرده است.
مختصری درباره علم قرائت و متخصصان فن قرائت در میان علوم اسلامی، اولین علمی كه تكون یافت علم قرائت و پس از آن علم تفسیر بود.علم قرائت مربوط به لفظ قرآن است كه چگونه خوانده شود، و علم تفسیر مربوط به مفاهیم و معانی كلام الله مجید است.
در علم قرائت، اصول و قواعد وقف و وصل و مد و تشدید و ادغام و غیره بیان میشود.بعلاوه بعضی از كلمات قرآن كریم كه به شكلهای مختلف قرائتشده است، شكلهای مختلف قرائت آنها بیان میشود.
صحابه قرآن را از پیغمبر اكرم میآموختند.رسول اكرم بعضی از صحابه را مستقیما تعلیم میدادند و آنان را كه قرآن را آموخته بودند مامور تعلیم برخی دیگر میكردند.تابعین كه عصر رسول اكرم را درك نكرده بودند قرآن را از صحابه آموختند.در همین وقتبود كه گروهی متخصص قرائت و تعلیم صحیح قرآن به وجود آمد و عامه مسلمانان كه در این هنگام زیاد شده بودند و با حرص و ولع شدید به تعلم قرآن رو كرده بودند، به این متخصصان رو میآوردند.این متخصصان كیفیت قرائتخود را از ائمه یا از صحابه روایت میكردند و هر كدام به نوبه خود شاگردان و متخصصانی تربیت میكردند كه در كتب تواریخ و تراجم ضبط شده است. این كه علت اختلاف قرائات چیست، آیا در زمان رسول اكرم هم قرائات مختلف وجود داشته یا نه، و به فرض اول آیا خود آن حضرت اجازه داده بودند كه برخی كلمات به وجوه مختلف قرائتشود و به عبارت دیگر آیا از اول برخی كلمات قرآن با وجوه مختلف به آن حضرت وحی شده است و یا آنكه علت اختلاف قرائات همان چیزی است كه در سایر كتابها به واسطه اختلاف نقل راویان پیدا میشود، مطلبی است كه در جای دیگر باید بحثشود.آنچه مسلم است این است كه مسلمین نهایت كوشش را به كار میبردند تا قرآن كریم را آنچنان قرائت كنند كه شخص رسول اكرم قرائت میكردهاند.لهذا قرآن را نزد كسانی میآموختند كه بلا واسطه یا مع الواسطه از رسول اكرم آموخته بودند.
در ابتدا قاریان شفاها و سینه به سینه فن قرائت را از اساتید و معلمان خویش فرا میگرفتند و به شاگردان تعلیم میدادند.سپس در این علم كتابهایی تالیف شد.
بعضی مدعی شدهاند اول كسی كه در علم قرائت كتاب تالیف كرد ابو عبید قاسم بن سلام، متوفی در ۲۲۴ هجری بود، ولی این نظر مردود شناخته شده است.
حمزهٔ بن حبیب كه شیعه و از قراء سبعه است و در حدود یك قرن قبل از قاسم بن سلام میزیسته است، پیش از او به تالیف كتاب در فن قرائت پرداخت.
همچنانكه علامه بزرگوار آیهٔ الله مرحوم سید حسن صدر تحقیق كردهاند و از كلام ابن الندیم در الفهرست و كلام نجاشی در فهرست او شاهد آوردهاند، ابان بن تغلب كه از اصحاب و شیعیان امام علی بن الحسین زین العابدین علیه السلام است، پیش از همه اینان به تدوین علم قرائت پرداخت.
مرحوم صدر اثبات میكنند كه اول كسی كه قرآن را جمع آوری كرد و نوشت امیر المؤمنین علی علیه السلام بود.اول كسی كه قرآن را نقطه گذاری كرد-تا آن وقت نقطه گذاری در خط معمول نبود-ابو الاسود دئلی از اصحاب امیر المؤمنین بود.اول كسی كه در علم قرائت، كتاب تصنیف كرد ابان بن تغلب بود، و هم او اول كسی است كه در معانی قرآن و توضیح لغات مشكله قرآن كتاب نوشت.اولین كسی كه در فضایل قرآن كتاب نوشت، ابی بن كعب صحابی معروف است كه شیعی است.اول كسی كه در مجازات قرآن تالیف كرد فراء، نحوی معروف است كه شیعی و ایرانی است.اول كسی كه در احكام قرآن كتاب نوشت محمد بن سائب كلبی است.اول كسی كه در تفسیر تصنیف كرد سعید بن جبیر بود .
به هر حال در میان تابعین و شاگردان تابعین كه در قرن اول و دوم میزیستهاند، ده نفرند كه به عنوان متخصص فن قرائتشناخته شدهاند.هفت نفر از آن ده نفر معروفتر و مشهورتر و معتبرترند و به «قراء سبعه» معروفند.آنان عبارتند از:نافع بن عبد الرحمن، عبد الله بن كثیر، ابو عمرو بن العلاء، عبد الله بن عامر، عاصم بن ابی النجود، حمزهٔ بن حبیب، علی كسائی.
چهار نفر از این هفت نفر ایرانیاند و سه نفر غیر ایرانی.از چهار نفر ایرانی دو تن شیعهاند و از سه نفر غیر ایرانی نیز دو تن شیعهاند.
علامه جلیل، مرحوم سید حسن صدر در كتاب تاسیس الشیعهٔ لعلوم الاسلام از شیخ عبد الجلیل رازی نقل میكنند كه اكثر پیشوایان علم قرائت اعم از مكی، مدنی، كوفی و بصری و غیرهم از عدلیه(شیعه یا معتزله)بودهاند.به هر حال چهار نفر از هفت قاری معروف ایرانی بودهاند:
۱.عاصم.عاصم به اصطلاح از «موالی» است.در علم قرائتشاگرد ابو عبد الرحمن سلمی است و او شاگرد امیر المؤمنین علی علیه السلام بوده است.قرائت عاصم را بهترین قرائات میدانند.در ریحانهٔ الادب مینویسد: «اصل مصاحف را كه نوعا اصل معمولی در كتابت است موافق قرائت عاصم نوشته و قرائات هر یك از قراء دیگر را با تعیین اسم قاری آن با خط سرخ در حواشی مینوشتند» .عاصم در كوفه میزیسته و در همان جا در گذشته است.صاحب مجالس المؤمنین و بعضی دیگر و از آن جمله علامه سید حسن صدر به تشیع او تصریح كردهاند.وفاتش در حدود سال ۱۳۰ هجری واقع شده است.
۲.نافع.ابن الندیم در الفهرست تصریح میكند كه نافع اصفهانی الاصل است و ساكن مدینه بوده است.در ریحانهٔ الادب مینویسد كه نافع بسیار سیاهرنگ بود و در فن قرائت امام اهل مدینه بود و رای و قرائت او مورد اعتماد ایشان بود.او قرائتخود را از یزید بن قعقاع كه یكی از قراء دهگانه است اخذ كرد.نافع در سال۱۵۹ و یا۱۶۹ در گذشته است.
۳.ابن كثیر.ابن الندیم میگوید: «گفته شده است كه ابن كثیر از اولاد ایرانیانی است كه انوشیروان آنها را به یمن فرستاد تا حكومت را از حبشیان گرفتند و به سیف بن ذی یزن كه به تظلم به دربار انوشیروان آمده بود سپردند» .
ما قبلا نقش مهم این ایرانیان را در ترویج و توسعه اسلام در آن منطقه بیان كردهایم.
در ریحانهٔ الادب مینویسد: «ابن كثیر اصول قرائت را از مجاهد، از ابن عباس، از علی علیه السلام اخذ نمود.وفات ابن كثیر در سال ۱۲۰ هجری واقع شده است» .
۴.كسائی.مطابق آنچه در الفهرست ابن الندیم آمده است نام وی علی است و پدرش حمزهٔ بن عبد الله بن بهمن بن فیروز است.كسائی از مشاهیر ادب عربی و از اكابر نحویین است.او معلم فرزندان هارون بود.در سفر هارون به خراسان همراه وی بود و در ری درگذشت و از قضا محمد بن حسن شیبانی فقیه و قاضی القضاهٔ معروف كه او نیز همراه هارون بود، در همان روز درگذشت و در ری دفن شد.هارون گفت امروز فقه و عربیت را در ری دفن كردیم.وفات كسائی در اواخر قرن دوم هجری واقع شده است. كسائی نیز شیعه بوده است.
●آیا قرائات سبع دارای حجیت و ارزش اعتباری هستند؟آیا نمازگزار میتواند یكی از این قرائتها (در محدوده قرائات سبع) را انتخاب كند؟
بیشتر فقها قایل به جواز میباشند.مرحوم سید محمد كاظم یزدی در العروهٔ الوثقی و مرحوم سید ابو الحسن اصفهانی در وسیلهٔ النجاهٔ، احتیاط را در آن دانستهاند كه نمازگزار از قرائات سبع تجاوز نكند.گر چه فتوای ایشان جواز قرائتبه هر قرائت صحیحی است، چه از سبع باشد چه نباشد .
آیت الله خویی قرائتبه قرائات متداول عصر ائمه را جایز دانسته و حدیث «اقراوا كما یقرا الناس» را قرائات متداول آن زمان تفسیر نمودهاند.امام خمینی قدس سره احتیاط فرموده كه از قرائات سبع تجاوز نكند .
مشهور میان فقها، تخییر در انتخاب هر یك از قرائات سبع است، با آن كه در روایت امام صادق علیه السلام آمده است: «القرآن واحد نزل من عند الواحد و انما الاختلاف من قبل الرواهٔ» .گفتهاند:ولی ائمه معصومین رخصت دادهاند كه طبق هر یك از قرائات مشهور قرائت كنند و روایت «اقراوا كما یقرا الناس» را دلیل بر این مدعی گرفتهاند.لازمه جمع بین دو حدیث، انحصار قرائت اصلی در میان همین قرائات معروف است.بنابر این برای تسهیل، مردم را ملزم به یك قرائت و شناخت آن نكردهاند.ولی احتیاط در آن است كه مطابق قرائات سبع قرائتشود و از آن تجاوز نشود.
امام خمینی قدس سره نیز همین احتیاط را فرمودهاند، زیرا احتمال میرود كه حدیث «اقراوا كما یقرا الناس» ناظر به همین قرائات سبع كه در میان مردم شهرت یافته است، باشد.
ولی مرحوم سید محسن حكیم در شرح عروه: (مستمسك العروه) میفرماید:
«حدیث مزبور نمیتواند ناظر به قرائات سبع باشد، زیرا پدیده حصر قرائات در سبع در اوایل سده چهارم به وقوع پیوست، یعنی دو قرن پس از صدور حدیث مذكور» .
بنابر این حدیث را به قرائات معروف در عصر ائمه ناظر میداند كه بیش از قرائات سبع است.پس هر قرائتی كه ثابتشود در عصر ائمه شهرت مردمی داشته است، جایز القرائت میباشد.
ما بر این باوریم قرآنی كه از جانب خداوند بر پیامبر صلی الله علیه و آله نازل شده است، بیش از یكی نبوده و نیست و آن همین قرآنی است كه مردم از آن پاسداری میكنند.قرائت صحیح همان است كه مردم از پیامبر گرفتهاند و آن قرائت موروثی، هیچ گونه ارتباطی با قرائت قراء كه مولود اجتهادات شخصی آنان است، ندارد و نمیتواند داشته باشد، زیرا قرآن موروثی، جدا از قرآن اجتهادی است.
و استاد خویی -فرمودهاند: «القرآن و القرائات حقیقتان متغائرتان...، قرآن و قرائات دو حقیقتند، آن وحی الهی است كه بر پیامبر اكرم فرود آمده و این اختلاف قراء بر سر شناخت آن وحی است كه بیشتر مبنی بر اجتهادات شخصی آنان است» .لذا حدیث «اقراوا كما یقرا الناس» ناظر به همان حقیقتی است كه در دست مردم جریان دارد و آن را از پیامبر صلی الله علیه و آله به ارث بردهاند.نه آن چه بر زبان قاریان جاری است و مولود اجتهادات آنان میباشد و بر سر آن اختلاف دارند.بنابر این آن چه معتبر است و حجیتشرعی دارد، قرائتی است كه جنبه همگانی و مردمی، دارد و آن قرائت هم واره ثابت و بدون اختلاف بوده و تمامی مصحفهای موجود در حوزههای علمی معتبر در دورههای تاریخ یكسان بوده، اختلافی در ثبت و ضبط آن وجود ندارد.
لذا همه قرآنهای مخطوط در طول تاریخ و مطبوع در چند قرن اخیر یك نواختبوده و جملگی طبق قرائتحفص است كه همان قرائت مشهور میان مسلمانان بوده و هست، زیرا حفص قرائت را از استاد خویش عاصم و وی از استاد خویش ابو عبد الرحمان سلمی و وی از مولا امیر مؤمنان علیه السلام گرفته است و طبعا همان قرائت پیامبر اكرم صلی الله علیه و آله است كه تمامی مردم شاهد و ناظر و ناقل آن بودهاند.
امام خمینی قدس سره فرمودهاند: «الاحوط عدم التخلف عما فی المصاحف الكریمهٔ الموجودهٔ بین ایدی المسلمین ، احوط آن است كه از آن چه در ثبت و ضبط قرآن كنونی در دست مسلمانان وجود دارد تخلف نشود» .
محمد هادی معرفت
استاد شهید مرتضی مطهری
آیهٔ الله معرفت
استاد شهید مرتضی مطهری
آیهٔ الله معرفت
منبع : حوزه
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست