شنبه, ۸ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 27 April, 2024
مجله ویستا

ژنرال ها حرف ما را گوش ندادند


ژنرال ها حرف ما را گوش ندادند
در حالی که گله و شکایت و خشم زیادی درباره هدر دادن ۷۰۰ میلیارد دلار پول مالیات دهندگان که دولت امریکا می خواهد به بانکداران ثروتمند نیویورک بدهد نشان دادیم غافل ماندیم از این که در همین گیر و دار، پول مشابهی را به خدمات نظامی، مجتمع صنعتی نظامی و سناتورهای قدرتمند و نمایندگانی که همدست پنتاگون اند باج داده ایم.
روز چهارشنبه ۲۴ سپتامبر درست در گرماگرم جنگ درباره اختصاص میلیارد ها دلار پول مالیات دهندگان برای نجات وال استریت مجلس نمایندگان مجوز ۶۱۲ میلیارد دلار هزینه های نظامی را برای سال ۲۰۰۹ تصویب کرد؛ بدون هیچ سرو صدا و یا مخالفت مردمی و یا حتی اظهار نظر قابل توجهی در رسانه ها (نیویورک تایمز سه پاراگراف کوتاه را به این امر اختصاص داد که بین خبرهای لوایح دیگر به چشم نمی خورد)‎
در این بودجه ۶۸‎/۸ میلیارد دلار، برای ادامه جنگ در عراق و افغانستان که در واقع تنها بخشی از هزینه واقعی این جنگ ها را تأمین می کند، تعیین شده است بقیه به صورت متمم بودجه به مجلس پیشنهاد خواهد شد. بودجه تصویب شده شامل ۳‎/۹ درصد اضافه حقوق پرسنل نظامی هم می شود و همچنین ۵ میلیارد دلار هم برای خاصه خرجی ها اختصاص داده شده است که حتی دولت یا وزیر دفاع ، آن را تقاضا نکرده بودند. مجلس سنا همچنین بودجه درخواستی برای استقرار پایگاه موشکی در چک را هم تصویب کرد - کار نسنجیده ای که به یقین روس ها را خشمگین خواهد کرد ، درست همان طور که استقرار پایگاه موشکی روسی در کوبا در زمان خود، ما را خشمگین کرد. کل این بودجه با ۳۹۲ رأی موافق و تنها ۳۹ رأی مخالف به تصویب رسید. این لایحه از مجلس نمایندگان به مجلس سنا خواهد رفت که قبلاً بودجه مشابهی را تصویب کرده است.
پولی که سالیانه در مورد «امنیت ملی» هزینه می کنیم، همه هزینه های دفاعی که در بودجه وزارتخانه های انرژی ، خارجه، دارایی، امور سربازان قدیمی، سی آی ای و بخش های متعدد دیگر نیز اضافه می شود که خود در مجموع از یک میلیارد دلار می گذرد. با این وجود، همان طور که پیش از این هم گفتم نه تنها پوشش رسانه ای قابل توجهی به این تخصیص اعتبارهای نظامی صورت نگرفت بلکه کوچک ترین اشتیاقی به پرسش درباره این که آیا این فاجعه مالی در وال استریت با بزرگ شدن بیش از حد ارتش ، هزینه های بهت آور برای تولید سلاح، اسراف کاری ها و ولخرجی ها برای جنگ های شکست خورده عراق و افغانستان ارتباطی دارد، نشان داده نشد.
تنها «اظهار نظر» بر سرمیزان هزینه نظامی، به حرف های خود پسندانه در باره این که رأی نیاوردن این لوایح، چه اندازه خیانت به نیروهای ما خواهد بود محدود می شد. سناتور جان وارنر سالخورده - نماینده جمهوریخواه از ویرجینیا- رئیس سابق کمیته خدمات مسلح سنا، به همقطاران جمهوریخواه خود التماس می کرد که به خاطر پرسنل نظامی، این لایحه را بدون تأخیر تصویب کنند. به نظر می رسد او آگاه نباشد که سربازان ما همه داوطلبند و نه سربازانی که به خدمت احضار شده باشند. این افراد، سربازی را به عنوان یک شغل انتخاب کرده اند نه این که میهن چنین فداکاری را از آنها خواسته باشد. در هر حال بهتر است نیرو های مسلح خود را به شکل دیگری احترام بگذاریم و حمایت کنیم یعنی با پایان بخشیدن به جنگ های بی حاصل و نامشروع و حقارت آمیزمان در عراق و افغانستان.
همان طور که می دانید تا حدی نظم و آرامش به عراق بازگشته است ، نه به دلیل فرستادن دیر هنگام ۳۰ هزار نیروی اضافی به عراق، بلکه به علت تغییر دینامیسم فضای داخلی در عراق و به طور کلی در خاور میانه. از جمله چنین تغییراتی، رشد آگاهی سیاسی در میان جمعیت سنی است و پی بردن آنها به این که دولت بوش در باره جنگ تجاوز کارانه عراق و افزایش نفوذ شیعه در منطقه، اطلاعات غلطی را ارائه می کرد.
ولی ادامه حضور نیرو های امریکایی و تجهیز وسیع پایگاه های نظامی امریکا در عراق ، باز گشت به ثبات نسبی را تهدید می کند.
دولت عراق از امضای توافقنامه مورد نظر امریکا در مورد نیروهای مسلح امریکا امتناع می کند.
این توافقنامه که بسیار مورد علاقه امریکاست، نیرو های امریکایی را که در عراق باقی می مانند از متابعت از قوانین عراق معاف می کند که این خود در واقع ترسیم آینده عراق است.
در افغانستان، استراتژیست ها و ژنرال های معمولاً بی توجه ما به نظر نمی رسد فهمیده باشند که شکست ما در برابر شورشیان افغان غیر قابل اجتناب است.
از زمان اسکندر کبیر هیچ مهاجمی نتوانسته است بر افغان ها که از سرزمین شان دفاع می کنند چیره شود.
اکنون ما در مسیر تکرار اشتباهاتی هستیم که مهاجمان قبلی به افغانستان طی قرن ها مرتکب آن شده بودند.
در سال گذشته شاید ناموفق ترین و فاجعه بار ترین اشتباه ما این بود که جنگ افغانستان را به پاکستان کشاندیم که کشوری نسبتاً دارای قدرت اتمی است؛ و مدت ها از لحاظ نظامی با امریکا همپیمان بوده است.
سبعیت ناشیانه و افتضاح کاری های ما در روز های اخیر در مرزهای پاکستان- افغانستان، احتمال دارد پشتو ها را در دو کشور به تند روی و افراطی گری بکشاند و جبهه تندروها را در سراسر منطقه دو چندان تقویت کند.
ایالات متحده اکنون در کشورهای خاورمیانه بیشتر با موشک های جهنمی خود، هواپیما های بدون سرنشین اش و تکرار عملیات تهاجمی ویژه اش که به کشتن عابران بی گناه منجر می شود شناخته می شود.
بمب گذاری هتل ماریوت در اسلام آباد پاکستان در ۲۰ سپتامبر ۲۰۰۸ نشانه ای بود از قدرت مهلک احساسات ضدامریکایی در منطقه. این هتل پاتوق عیش و عشرت شناخته شده تکاوران امریکایی، نیرو های ویژه و مأموران سیا بود.
فعالیت های نظامی ما در پاکستان همان قدر اشتباه است که بمباران کامبوج در زمان نیکسون- کیسینجر در سال ۱۹۷۰ و به طور قطع نتیجه، همان خواهد بود. ما باید بدون هیچ تردیدی به در گیری های مان در افغانستان پایان دهیم. ما و افغان ها ارزش های واپس گرایانه طالبان را دوست نداریم ولی مردم افغانستان تمایل شدیدی به بازگشت نظم و قانون به کشورشان و مهار فساد دارند.
پاکستانی ها و ارتش کار آمد آنها می توانند از کشورشان در برابر سلطه طالبان دفاع کنند، به شرطی که ما فعالیت هایی را ترک کنیم که باعث می شود هم افغان ها و هم پاکستانی ها، طالبان را کم تر از ما شریر و شیطانی بدانند.
یکی از بزرگ ترین متصدیان بودجه دفاعی ما وینسلو ویلر که ۳۱ سال با جمهوریخواهان و برای حسابداری کل کار کرده است، در مورد این هزینه ها نتیجه گیری بسیار حیرت آوری می کند : « بودجه نظامی امریکا اکنون با احتساب تورم و بهای دلار از بعد از پایان جنگ جهانی دوم خیلی عظیم تر از هر وقت دیگری است و با وجود این، ارتش ما دارای تیپ های نظامی کمتری است؛ نیروی دریایی ما کشتی های جنگی کمتری دارد، نیروی هوایی هم از هواپیماهای جنگی کمتری برخوردار است. موجودی وسایل و تجهیزات ما کهنه تر از میانگین هر مقطع زمانی از سال ۱۹۴۶ تاکنون است و در بعضی موارد از تمام طول تاریخ مان.»
این امر به خودی خود یک رسوایی ملی است. صرف صدها میلیارد دلار برای جنگ های جاری و آتی که هیچ ارتباطی با امنیت ملی ما ندارد بسیار مشمئز کننده است و با این همه کنگره که به وسیله مجتمع صنایع نظامی ما گوشش پر شده است، به این باور رسیده است که اگر به هزینه های بیشتر رأی بدهد، شغل های بیشتری ایجاد می شود و برای اقتصاد ما مفید خواهد بود. در واقع آنها مسیر منابعی را که برای باز سازی زیربناهای اقتصادی ما و برای هزینه های اساسی به آن نیاز شدیدی وجود دارد، برای ولخرجی ها و اسراف های نظامی ، تغییر می دهند.
اگر نتوانیم جلوی هزینه هایی را که به طور دائم در حال افزایش است بگیریم، ورشکستگی ایالات متحده ناگزیر و قطعی خواهد بود. همان طور که فروپاشی وال استریت نشان داده است دیگر این امر یک احتمال انتزاعی نیست بلکه احتمالی نزدیک به یقین است. خیلی وقت نداریم.
ترجمه : پوراندخت مجلسی
منبع : روزنامه ایران


همچنین مشاهده کنید