پنجشنبه, ۲۳ اسفند, ۱۴۰۳ / 13 March, 2025
مجله ویستا
گذشتهای حسرت بار، آیندهای نامعلوم

اما از سال ۱۳۵۷ تا سال ۱۳۶۱ پارک ملی کویر مانند سایر پارکهای ملی عرصه تاختوتاز شکارچیان و متخلفان و دامداران قرار گرفت بهطوریکه حتی نسل بعضی از پستانداران مانند گورخر کاملا در این منطقه منقرض شد و عملا امکان حفاظت منطقه به دلایل متعددی چون ضعف مدیریت دولتی و افزایش شمار تسلیحات نظامی در میان اقشار مختلف جامعه مقدور نبود. به همین جهت در سال ۱۳۶۱ یعنی درست چهار سال بعد از افزایش مساحت پارک، با توجه به شرایط اقتصادی – اجتماعی، امکانات، تواناییهای حفاظتی و قابلیتهای اداره و مدیریت منطقه، پارک ملی کویر به دو منطقه پارک ملی با مساحت ۴۲۰۰۰۰ هکتار و منطقه حفاظت شده کویر با مساحت ۲۵۰۰۰۰ هکتار تفکیک شد. نتیجه این طبقهبندی جدید عملا چیزی نبود جز اضمحلال بخش قابلتوجهی از حیاتوحش منطقه. این در واقع اولین اشتباه بزرگ دولت در مدیریت این منطقه بهشمار میرفت. از آن به بعد به بهانههای گوناگون انواع مانورهای نظامی در منطقه برگزار شد. بهطوریکه حتی در حال حاضر نیز در جایجای منطقه شاهد حضور بقایایی از انواع تسلیحات نظامی هستیم. این رویه تا جایی پیش رفت که چند سال قبل عملا شاهد مرگومیر ناگهانی و باور نکردنی انواع سمداران منطقه بهویژه کل و بز و قوچ و میش بودیم. در این زمان برآورد میشد که چیزی در حدود ۴۰ درصد از سمداران منطقه نابود شدهاند.
مدتی بعد به بهانه تقویت مدیریت منطقه و جبران کاستیهای موجود در آن، منطقه بین دو استان تهران و سمنان تقسیم شد. این امر در کنار سوءمدیریت حاکم در منطقه منجر به تشدید بحران در کل منطقه شد بهطوریکه عملا این مجموعه نیز نابود شده تلقی شد. بعد از مدتی با برکناری مدیریت این منطقه بهویژه در استان سمنان شرایط تا حدودی بهتر شد ولی گویا مدیران استانی تحمل آرامش و ثبات منطقه فوق را نداشته، بنابراین سریعا نسبت به تغییر مدیریت این منطقه اقدام کردند. به هر حال پارک ملی کویر با داشتن تنوع عجیبی از وحوش مانند پلنگ، یوزپلنگ، کاراکال، گربه وحشی، گربه پالاس و گربه شنی، کفتار، شغال، روباه شنی، روباه معمولی، رودک و تشی در کنار انواعی از سمداران مانند گورخر ایرانی، جبیر، آهو، کل و بز و قوچ و میش و اقسام متنوعی از انواع پرندگان طی این مدت فرازونشیبهای بسیاری را طی کرده است. امروز دیگر از آهو و پلنگ و گورخر هیچ خبری نیست و نسل یوز نیز تا سر حد انقراض در این منطقه پیش رفته است. از گلههای چند صد تایی قوچ و میش و کل و بز تنها تعداد محدودی باقی مانده که آخرین شانس خود را برای بقا در کویر ایران میآزمایند.
● کمربند بهشت یا کمربند نفت و گاز؟
این شرایط در حالی است که بهقول پارهای از متخصصان محیط زیست، پارک ملی کویر با عنوان کمربند بهشت نام گرفته است. زیرا همانطور که گفته شد در کنار تنوع زیستی مثال زدنی خود از نظر توپوگرافی به ۶ بخش کاملا متمایز، مناطق کوهستانی، کوهپایهای و تپه ماهوری، اراضی سنگلاخی، اراضی بیابانی شنی، اراضی باتلاقی شور و در نهایت مسیلها تقسیم میشود. در این محدوده هفت رشته کوه بلند با ویژگیهای متمایز و ۱۰ دشت وسیع دیده میشود که در کنار درهها، ریگزارها و انواع دقها مجموعه زیبا و بیبدیلی را از نظر چشمانداز و مطالعات زمین شناختی و زیستمحیطی ایجاد کرده است. مناطق کوهستانی پارک ملی کویر عمدتا مناطقی هستند متشکل از سازندهای نسبتا مقاوم که بر اثر میلیونها سال حرکات پوسته زمین در این منطقه بهوجود آمدهاند. هوازدگی و فرسایش در این مناطق اشکال خارقالعادهای از صخرهها را ایجاد کرده است. در این ناحیه تقریبا هیچ آب جاری و روانی که بتوان عنوان رودخانه را به آن داد وجود ندارد. لذا اغلب منابع آبی این منطقه بهصورت چشمه و سنگ آب است. اما دارای تنوع زیستی کمنظیری است. این شرایط در کنار آثار باستانی موجود در منطقه و مسیرهای سنگفرش شده باقی مانده از قسمتی از جاده ابریشم، کویر را به عنوان یک پدیده نادر جهانی تبدیل نموده است و در واقع بیانکننده پیوند ناگسستنی میان انسان و طبیعت است. اما متاسفانه طی چند ماه اخیر شاهد انتشار اخباری مبنی بر ذخیرهسازی گاز در این منطقه بودهایم.
تحقق این امر یعنی نابودی این اراضی و تمام تنوع زیستی موجود در آن. در این میان متاسفانه برخی به اصطلاح تحصیلکردههای محیط زیست همچون سردمداران سازمان محیط زیست با پیش کشیدن بحث ارزیابی زیستمحیطی برای این پروژه در حال توجیه یک جنایت زیستمحیطی در پارک ملی کویر هستند. در حالی که باید از این افراد پرسید از کدام ارزیابی زیستمحیطی صحبت میکنند؟ از نظر قانونی هیچ مرجع حقیقی و حقوقی و حتی دولت نیز نمیتواند در ارکهای ملی کلنگ یک پروژه مخرب عمرانی و اقتصادی را به زمین بزند، حتی اگر این پروژه ارزیابی زیستمحیطی هم شود، باز هم اجرای آن در پارک ملی کویر مطابق قوانین جاری کشور ممنوع و غیرقانونی است. بر طبق ماده ۸ آییننامه اجرایی قانون حفاظت و بهسازی محیط زیست، هر اقدامی که منجر به تخریب زیستگاه و از بین رفتن رستنیها در پارکهای ملی شود مطلقا ممنوع است. از طرف دیگر طبق تبصره ۴ ماده ۳۱ قانون حفاظت و بهرهبرداری از جنگلها و مراتع آن دسته از اراضی جنگلی، جلگهای و مراتع و بیشههای طبیعی که به منظور حفظ نسل شکار از طرف سازمان حفاظت محیط زیست با رعایت قوانین و مقررات مربوطه به عنوان پارک ملی و منطقه حفاظت شده اعلام شده و در اختیار سازمان محیط زیست قرار داشته، قابل واگذاری به غیر نبوده و در هر زمان و مرحلهای قابل استرداد است و میتواند دارای شاکی مدعیالعموم باشد. در واقع بنابر این تبصره واگذاری این اراضی ممنوع بوده و نسبت به استرداد زمین باید سریعا اقدام شود.
پس سازمان محیط زیست و حتی منابع طبیعی حقواگذاری این منطقه را به شرکت نفت و شرکت گاز جهت حفاریهای نفت و گاز ندارد. حال پرسش این است که چرا دولت باید با نادیده گرفتن همه این قوانین که مورد آخر آن در همین سال گذشته یعنی در سال ۱۳۸۶ در مجمع تشخیص مصلحت نظام به تصویب رسید، همچنان بر اجرای عملیات نفت و گاز در پارک ملی کویر اصرار ورزد و از هر سو سازمان محیط زیست را تحت فشار قرار دهد؟ آیا بهراستی قانون برای اقشار آسیبپذیر جامعه است یا دولت هم باید به تبعیت از آن بپردازد؟ چه کسی جوابگوی این تناقض آشکار بین قوانین موجود و طرحهای نفت و گاز در وزرات نفت و مجموعه کلان کشور است؟
متاسفانه در دو سه دهه گذشته وضعیت حاکم بر زیستگاهها و حیات وحش ایران سیر نزولی شدیدی را طی کرده است و معلوم نیست برنامهریزان توسعه کشور با این شرایط و پیامدهای ناگوار ناشی از تخریب محیط زیست چگونه میتوانند جوابگوی خسارتهای وارده به نسل امروز و فردا باشند؟ در این میان معاون محیط طبیعی و تنوع زیستی سازمان حفاظت محیط زیست کشور بر افزایش مناطق تحت مدیریت سازمان حفاظت محیط زیست تاکید میکند. در صورتی که عملا در بحث محیط طبیعی کمیت ملاک نیست، بلکه حفاظت و ارتقا کیفیت زیستگاههاست که باید مورد توجه قرار گیرد. چه اهمیتی دارد بهجای مثلا ۱۹ پارک ملی پنج پارک ملی داشته باشیم اما از همین پنج مورد به درستی حفاظت کنیم در حالی که امروز سیاههای از پارکهای ملی داریم که یکیک آنها یا مانند بختگان و ارومیه و سرخهحصار نابود شدند یا مانند تندوره و کویر و موته و گلستان در حال نابودی هستند. امروز پارکهای ملی ایران عملا خالی از حیات شدند. چرا کسی ضرباهنگ نابودی تنوع زیستی ایران در پارکهای ملی را نمیشنود؟
متاسفانه در شرایط کنونی، سیاستهای حفاظت از محیط زیست در دولت کاملا نادیده گرفته شده و در اکثر مواقع و با وجودی که از لحاظ قانونی و به پشتوانه اصل ۵۰ قانون اساسی، سازمان حفاظت محیط زیست میتوانسته از اقدامات مخرب وزارتخانهها و سازمانهای دیگر جلوگیری کند، اما در نهایت ناباوری، تفاهمنامههایی را امضا کرده است و میکند که در آنها حق محیط زیست نادیده گرفته شده است. ضعف و کماطلاع بودن مسوولان سازمان حفاظت محیط زیست از سویی، و نیرومندی پیمانکارانی که از طریق وزارتخانهها اهداف سودجویانهشان را در قالب طرحهایی به ظاهر عمرانی پی میگیرند کار را به جایی رسانده که ایران از نظر شاخصهای پایداری محیط زیست در میان ۱۴۶ کشور جهان رتبه ۱۳۲ را به دست آورد.
مهدی چلانی
کارشناس محیط زیست
کارشناس محیط زیست
منبع : روزنامه کارگزاران
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست