سه شنبه, ۹ بهمن, ۱۴۰۳ / 28 January, 2025
مجله ویستا
نینوچکا
خروارها ستایش نثار یکی از باشکوهترین ادای دینها به تاریخ سینمای کلاسیک آمریکا، که شکوه، جلال و جبروت آن دوران را در قالب انیمیشنی علمی- تخیلی به تماشاگرش عرضه میکند و او را به حس و شعفی میرساند که از یک شاهکار کلاسیک انتظار دارد. در این سالها پیکسار خالق انیمیشنهای عالی و متنوعی بوده اما هیچکدام به اندازه این یکی تماشاگرش را درگیر عاطفهای غریب نکرده بود. عاطفهای که منبعش از رمانتیسیسم موجود در داستان/ دنیای فیلم میآید و غربتش از بکر بودن فضا و اتمسفری که این دنیا را در برگرفته است. مسیر رمانتیکی که در فیلم وجود دارد و تماشاگر را مشتاقانه به سمت خود میکشاند تکمیل شده راهی است که از کمپانی لولوها (پیت داکتر، دیوید سیلورمن و لی آنکریچ) و پیدا کردن نمو (اندرو استنتون و لی آنکریچ) آغاز شد و حالا به جایی رسیده که میتوان وال.ئی را عاشقانهترین فیلم این چند سال سینمای جهان نامید. حتی میشود پا را فراتر گذاشت و این انیمیشن فوق سرگرمکننده را در زمره ۱۰ رمانس بزرگ تاریخ سینما قرار داد. جایی در کنار مثلا عشق در بعد از ظهر(بیلی وایلدر)، برخورد کوتاه(دیوید لین) و نینوچکا(ارنست لوبیچ).
عاشقان جهان متحد شوید: (قراره کلبه کوچیکمونو بسازیم؟ - آره، یه کلبه سفید کوچولو - سفید نه عزیزم - باشه، سرخشو درست میکنیم - نه، رنگ نمیخواد. هیچ رنگی. فقط خونه باشه. بیا حزب خودمونو تشکیل بدیم - باشه؛ عاشقان جهان متحد شوید!)
با وجود انبوهی از ارجاعات تاریخ سینمایی که در وال ـ ئی وجود دارد و میشود با دست نشانشان داد(مثل۲۰۰۱:یک اودیسه فضایی(استنلی کوبریک) یا سلام دالی(جین کلی) ) ادای دین بزرگتری وجود دارد که به نظرم برای سازندگان وال ـ ئی در حکم منبع خلق و کتاب انجیل بوده است. شاهکاری بیهمتا و یگانه به نام نینوچکا (ارنست لوبیچ) که دیالوگهای بیبدیلش را اول این بند میتوانید ببینید. سازندگان وال ـ ئی بسیاری از مواد و عناصر عاشقانه دنیایشان را از شاهکار لوبیچ به ارث بردهاند و آن را صرف خلق دنیای تازهشان کردهاند. به شیوه نینوچکا که هر جهانبینی را فدای عشق و با هم بودن میکرد، اینجا هم اتفاقات پشتسر هم قطار میشوند تا در نهایت کلیشه دلپذیر همراهی دو دست به وجود بیاید. اگر در نینوچکا، نینوچکا (گرتا گاربوی جاودان) بلشویک وارد آمریکا میشد تا به بهانهای دمار از روزگار کاپیتالیسم و سرمایهداری در بیاورد، در وال ـ ئی هم ایو برای ماموریتی به زمین میآید تا علائم حیات را پیدا کند. در نینوچکا، لئون(ملوین داگلاس) اتفاقی در خیابان نینوچکا را میدید و یک دل نه صددل عاشق او میشد، اینجا هم اولین دیدار وال ـ ئی با ایو تصادفی است و هیچکدام از وجود آن یکی خبر ندارند. در وال ـ ئی هم به مانند نینوچکا، عاشق، معشوق را به خانه خودش میبرد و برای جلب توجه او و رمانتیکتر کردن فضا موسیقی میگذارد. (البته این اتفاقی است که در فیلمهای کلاسیک زیاد میافتد. چهار نوازنده «عشق در بعد از ظهر» یاد تمام خورههای فیلم هست) اسم وال ـ ئی همان قدر برای ایو عجیب است که اسم نینوچکای روس برای لئون آمریکایی (هم ایو و هم لئون از شنیدن اسمها جا میخورند و آن را به دو قسمت تقسیم میکنند؛ وال... ئی و نی... نوچکا) صحنه حرکت وال ـ ئی و ایو در فضا (با آن نورهایی که همه چیز را روشن میکند) به مانند سکانسی از نینوچکا میماند که عاشق و معشوق مشغول پایکوبی هستند. یادآوری صحنههای عاشقانه در گذشته برای ایو، که با مشاهده مواظبت وال ـ ئی از او حاصل میشود در عین تاثیرگذاری فوقالعادهاش، یادآور نینوچکای عاشقی است که خودش در روسیه است و دلش در آمریکا پیش لئون گیر کرده. هر چه فیلم پیش میرود دایره این شباهتها وسیعتر میشود و وال ـ ئی را به نسخه امروزی نینوچکا بدل میکند. اگر در نینوچکا عاشق و معشوق به این نتیجه میرسیدند که فارغ از هر ایدئولوژی و رنگی، حزب خود را تشکیل دهند و خانه بیرنگی بسازند(آن هم در قسطنطنیه!)، وال ـ ئی و ایو هم به دور از هر پیچیدگی و تکنولوژی(که اساسا ذاتشان از تکنولوژی است!) به جایی میرسند که خانه و حزب جدید را در ناکجاآباد قبلا ویران شده تشکیل میدهند و دوربین را وا میدارند که نیمچرخی به شیوه عاشقانههای کلاسیک به دورشان بزند تا آنها هم در تاریخچه رمانسهای رویایی ثبت شوند. رمانسهایی که قبلا بدون وال ـ ئی انگار چیزی کم داشت و حالا دیگر ندارد.
پیکسار؛ بهترین شکل ممکن: حالا دیگر پیکسار برای خود یک ژانر سینمایی شده است. قالب و اسلوب مشخص دارد. تماشاگران پیگیر و مشتاقی دارد که این ژانر را بهترین ژانر حال حاضر سینمای دنیا میدانند. خود پیکسار هم در این سالها هر چه گذشته متنوعتر شده و موفق شده که هر طیف سلیقهای را جذب کند. علاقهمندان به فضاهای کامیک بوکی و سوپر قهرمانها و دست راستیها را با شگفت انگیزان (براد برد)، دوست داران فانتزیهای فوق عمیق کودکانه را با کمپانی لولوها، برای کسانی که به دنبال پند و اندرز و نصیحت در ساحت جذاب داستانگویی هستند ماشینها (جان لاسهتر) را ساخته.رتتویی (براد برد) را دارد که میتواند برای اکثر سلیقهها جذاب باشد و در این یکی دو ساله دل کوچک و بزرگ را برده است، گیرم که مثلا عمق، ظرافت و ایدههای پیشروی پیدا کردن نمو را نداشته باشد. وال ـ ئی در ادامه همین مسیر ساخته شده. فضایی یکسره متفاوت از انیمیشنهای قبلی دارد و جان لاسهتر و دوستانش سعی کردهاند که دست به تجربه جدیدی بزنند و فضای تازهای را تجربه کنند؛ و خب ساختن وال ـ ئی به مانند پاداشی میماند که این کمپانی معظم از تماشاگرانش در تمامی این سالها گرفته است. وال ـ ئی در میان تمام محصولات رنگ و وارنگ پیکسار تجربیترین ایده و غیرمتعارفترین فضا را دارد. خبر چندانی از آدمها و موجودات جذاب نیست. شخصیتهای اصلی دو روبات هستند که اتفاقا خیلی هم حرف نمیزنند و میشود، گفت که وال ـ ئی کمدیالوگترین محصول پیکسار است. در وال ـ ئی به سیاق انیمیشنهای قبلی(مخصوصا رتتویی) خبری از رنگهای گرم نیست. بیشتر از اینکه همه چیز گرم باشد، رنگها و فضا، تونالیتهای سرد دارد که به این خاطر میتوان وال ـ ئی را متفاوتترین انیمیشن این چند سال نامید که در دل جریان اصلی سینمای روز آمریکا ساخته شده است. از این نظر وال ـ ئی به پیدا کردن نمو شبیه میشود که تا قبل از این، واژه «غیر متعارفترین» انیمیشن پیکسار را یدک میکشید. الگوی داستانی وال ـ ئی هم به پیدا کردن نمو شبیه است. در پیدا کردن نمو، مارلین پدر سفری دریایی را آغاز میکرد برای پیدا کردن پسر. در وال ـ ئی هم، وال ـ ئی سوار سفینه میشود و به دور کهکشانها میچرخد تا در کنار محبوبش(ایو) باشد. به سیاق بسیاری از مهمترین فیلمهای تاریخ سینما (در راس همهشان رمان شاهکار و جاودانه مارک تواین یعنی هاکلبری فین) در این دو انیمیشن، الگوی حاکم بر داستان الگوی سفر است. الگویی که مارلین ماهی و وال ـ ئی روبات را به شناخت جدیدی از آب، کهکشان، زندگی و عشق میرساند. نکته جالب اینجاست که نموی پسر و ایو معشوق در این مسیر حکم ناظری را دارند که بزرگ شدن پدر و عاشق را با چشم خود میبینند و حواسشان هست که آنها را به راحتی از دست ندهند. هم پیدا کردن نمو و هم وال ـ ئی را یک نفر ساخته است. کسی به نام اندرو استنتون
پویان عسگری
منبع : روزنامه فرهنگ آشتی
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست