جمعه, ۱۹ بهمن, ۱۴۰۳ / 7 February, 2025
مجله ویستا
نقش دولت در گسترش خوشههای صنعتی کشور
![نقش دولت در گسترش خوشههای صنعتی کشور](/mag/i/2/1lszj.jpg)
● مقدمه
مطالعات نشان میدهد که رشد و توسعه صنایع بدون طراحی و اجرای استراتژی مناسب مقدور نمیباشد. یکی از مهمترین استراتژیهای توسعه صنایع مخصوصا صنایع کوچک و متوسط، ایجاد خوشههای صنعتی است. الگوی خوشههای صنعتی یکی از الگوهای نوین توسعه است که از ۳ دهه پیش مورد توجه محققین توسعه اقتصادی قرار گرفته است.
تجربیات کشورهایی مانند ایالات متحده، کانادا، ایتالیا، هند، ژاپن، استرالیا، انگلستان و غیره، بیانگر موفقیت این رویکرد در توسعه صنعتی است. همچنین سازمانهای جهانی مانند یونیدو، برنامههای توسعه مبتنی بر رویکرد شبکهها و خوشههای صنعتی را مورد تاکید قرار دادهاند. امروزه بسیاری از کشورهای توسعه یافته از استراتژی توسعه خوشههای صنعتی بهره میبرند.
مهد خوشههای صنعتی کشور ایتالیا بوده است که از دهه ۱۹۷۰ توجه صاحبنظران را به خود جلب کرد. در این کشور خوشههای صنعتی در زمینه صنعت چوب و مبلمان،سرامیک، پارچهبافی، چرم و نظایر آنها توسعه یافته و به موفقترین نواحی صنعتی در دنیا تبدیل شده است.
پس از انتشار نتایج تحقیقات و مطالعات محققین، سازمانهای بینالمللی و وابسته به سازمان ملل، خوشه صنعتی را به عنوان الگوی توسعه منطقهای در بسیاری از نقاط جهان مطرح نمودند. از آن زمان بسیاری از کشورهای آمریکای جنوبی و شمالی و کشورهای اروپایی با اعمال تغییراتی (جهت تطبیق آن با شرایط خاص منطقهای خود) این مدل توسعه را بکار گرفتند.
در ایران نیز با توجه به تعداد قابل توجه بنگاههای تولیدی کوچک در گرایشهای مختلف تولیدی، راهاندازی خوشههای صنعتی، استراتژی قابل تاملی است که برای اولین بار با تاسیس سازمان صنایع کوچک و متوسط به طور رسمی در کشور مطرح شد.
در اغلب استانهای کشورمان مزیتهای رقابتی زیادی در زمینه تولیدات بنگاههای اقتصادی و صنعتی کوچک و متوسط در رشتههای مختلف صنعتی همچون صنایع غذایی، چرم، صنایع معدنی (مانند سنگ)، مبلمان، نساجی، شیلات، و غیره وجود دارد. اما فعالیتهای این صنایع، ارزش افزوده بالایی برای منطقههای خود به همراه نداشته است. مطالعات داخلی نشان داده است در حال حاضر بهترین و مناسبترین استراتژی برای توسعه مناطق کشور که متکی بر افزایش تولیدات و صادرات صنعتی آنها باشد راهاندازی خوشههای صنعتی است.
● تعریف خوشههای صنعتی
سازمان جهانی یونیدو خوشه صنعتی را این گونه تعریف میکند: «خوشه بیانگر تمرکز حوزهای و جغرافیایی صنایع است که مجموعهای از محصولات مکمل یا مرتبط را تولید کرده و به فروش میرسانند و همچنین با چالشها و فرصتهای مشترکی روبرو هستند».
از نظر مایکل پورتر- که نامآورترین چهره علمی در زمینه خوشههای صنعتی است- خوشه صنعتی عبارت است از: «تمرکز جغرافیایی شرکتها و صنایع رقیب، مکمل و یا وابسته به هم که با یکدیگر روابط تجاری داشته یا نیاز مشترکی به تواناییهای خاص، تکنولوژی و زیرساختها دارند. اعضای خوشه ممکن است به طور مستقیم با هم رقابت داشته باشند، فراهم آورنده ورودیهای دیگر اعضا و یا خریدار خروجیهای اعضای دیگر باشند».
به طور کلی، خوشه صنعتی عبارت است از مجموعهای همگن از صنایع که در مناطق جغرافیایی به سبب وجود مزیتهای خاص و یا سرمایههای قوام یافته اجتماعی چون فن و مهارت، با اهداف اقتصادی شکل گرفته و همکاری توام با رقابت با یکدیگر دارند.
وجه تمایز خوشههای صنعتی با صنایع کوچک سازمان نیافته و منفرد در این است که با ساماندهی صنایع پراکنده در خوشههای صنعتی و با تکیه بر دانش فنی و محلی، میتوان این صنایع را تبدیل به اقتصادهای برونگرا و صادرکننده در مقیاسهای انبوه کرد. از طرف دیگر تفاوت اصلی خوشهها با نظام تولید انبوه در آن است که آنها برعکس تولیدکنندگان با مقیاس انبوه، علاوه بر رعایت استانداردهای کیفی بالا، از تنوع و تعدد محصولات در کنار مقیاس بالا نیز بهرهمند هستند که به آن،مدل «تخصصیابی منعطف» میگویند.
از دیگر شاخصهای قابل توجه در این الگو وجود همکاری بین بنگاهها، توام با رقابت است. بدین ترتیب این صنایع برای هر چه تخصصیتر کردن امور، اقدام به تکمیل زنجیره تامین و تولید میکنند که از اهمیت استراتژیکی برخوردار است. این شکل سازماندهی صنعتی نیاز به همکاری قابل توجه صنایع داشته و خدمات پیش و پس «صنعت محوری» را طلب میکند. به عبارت بهتر ارتباطات پسین و پیشین درون یک صنعت، نقش تعیینکنندهای در شکلگیری خوشهها دارد. از طرف دیگر صنایعی که در عرض هم فعالند اگر چه برای رسیدن به مقیاس قابل رقابت در سطح جهانی با یکدیگر همکاری و معاضدت دارند ولی برای حفظ بازار محصولات خود ناچار از رقابت با یکدیگر در زمینه نوآوری در فرآیند و محصول هستند. بنابراین آنها در حلقههای تولید با ارزش افزوده بالا چون طراحی و نوآوری در طول زنجیره با یکدیگر در رقابتند.
در تمثیل کوتاهی میتوان خوشه را به یک بدن یا موجود زندهای تشبیه نمود: هنگامی که اجزای بدن مانند قلب، مغز، جهاز هاضمه، دست،پا، زبان و نظایر آن با هم فعال هستند، با یکدیگر همبستگی داشته و هماهنگ عمل میکنند. خوشهها، معنا و مفهوم انسانی آگاه، قدرتمند، پویا و متحول را متبلور میسازند که خیلی کاراتر از مجموعهای است که در کنار هم بوده ولی ارتباطات، هماهنگی و روح در آن نباشد.
● انواع خوشههای صنعتی
طبقهبندیهای مختلفی از خوشهها صورت گرفته است که به چند نمونه از مشهورترین آنها در زیر اشاره میشود:
۱) هویت خوشه:
این دستهبندی بر دو گونه است:
الف) خوشه صنعتی
ب) خوشه تکنولوژی.
به عنوان مثال، خوشه کفش، خوشه ابزار جراحی و خوشه صنایع غذایی، خوشههای صنعتی هستند، اما خوشه IT و خوشه بیوتکنولوژی از نوع خوشه تکنولوژی میباشند.
۲) دستهبندی براساس حوزه عملکرد خوشه:
خوشه ملی، خوشه منطقهای، خوشه استانی و غیره.
۳) خوشههای صادرات محور یا درونگرا:
این تقسیمبندی براساس بازار محصولات خوشه انجام میشود که یا مرتبط با بازارهای خارجی است یا محدود به یک منطقه خاص.
۴) وابستگی یا عدم وابستگی به یک نشان تجاری:
ممکن است تنها یک نشان تجاری در خوشه حاکم باشد؛ در این صورت تمام بنگاههای خوشه تحت آن نام تجاری فعالیت خواهند کرد. در غیر این صورت نامهای تجاری متعددی بر روی محصولات خوشه قرار خواهد گرفت. به عنوان نمونه شرکت نایک که در زمینه کفش، البسه و لوازم ورزشی فعالیت دارد خوشهای با یک نام تجاری است.
۵) زنجیره ارزش یا خزانه کار:
یکی از معروفترین نوع دستهبندیهای خوشه است. در نوع اول این دستهبندی، واحدها به صورت عمودی در زنجیره تولید با یکدیگر ارتباط داده- ستانده دارند. در نوع دوم، به علت تمرکز جغرافیایی خوشه با اعضایی که در یک حوزه و یا زنجیره تولید فعال هستند، زمینه و بازار کار تخصصی و حرفهای ویژهای ایجاد میشود که اولا نیروی کار ماهر را از نواحی دیگر جلب میکند و ثانیا خدمات آموزشی ویژه برای پرورش استادکاران مرتبط با خوشه را به گونهای فراهم میسازند که در بازار به وفور یافت میشود و واحد تولیدی نیازی به جستجوی کارگران مورد نیاز ندارند و همچنین کارگران به علت رقابت نه تنها ادعا و توقع افزایش دائمی و یا ناگهانی دستمزدها را ندارند بلکه به عنوان نیروی کار ارزان و با حقوق غیرتورمی در دسترس هستند. ثالثا واحدهای تولیدی، نیازی به هزینه سرمایهگذاری خاصی برای تعلیم و پرورش استعدادها و مهارتها نداشته و به راحتی از قدرت انتخاب کارگران مورد نیاز از بازار کار برخوردارند. از سوی دیگر، در این نوع خوشهها از دست دادن کارگران و استادکاران ماهر، فاجعهای جبرانناپذیر نیست بلکه کارفرما به آسانی قادر به جایگزین کردن آنها است.
۶) تقسیمبندی خوشهها براساس چرخه عمر:
خوشههای نوپا، بالغ، رشد یافته، پیر و ایستا نوعی دیگر از طبقهبندی برای خوشههاست که مبنای آن بیشتر به زمان و مراحل عمر خوشه برمیگردد.
۷) نوع وابستگی:
خوشههای تحت حمایت دولت، خوشههای وابسته به صنایع بزرگ، خوشههای وابسته به سازمانهای بازرگانی و خوشههای آزاد یا طبیعی، نوعی دیگر از طبقهبندی خوشههای صنعتی است. در دستهبندی دیگری خوشهها را از دیدگاه وابستگی در قالب «خوشه وابسته به مصرف نهایی» و خوشه «وابسته به تولید نهایی» ارزیابی میکنند.
(۲۰۰۰Mytelka and Farinelli,)
● ویژگیهای کلیدی و منافع خوشههای صنعتی
چگونه خوشهسازی میتواند سبب بهینهسازی رشد اقتصادی شود و روند پیشرفت فنی را متوجه بنگاههای کوچک و متوسط (SMEs) نماید؟
این گونه سازمانهای صنعتی مسیرهای پیشرفتی را برای SMEs پیشنهاد و ارائه میدهند که با خط مشی های ایجاد شغل در بخش غیررسمی و سیاستهای سنتی توسعه SME متفاوت است. در کشورهای پیشرفته صنعتی، خوشهها نقش محوری و مرکزی در چارچوب سازمان صنعتی به ویژه «تخصص قابل انعطاف» و «رقابت جدید» دارند.
(piore & Sabel ۱۹۸۴,Best ۱۹۹۲)
اشمیتز (۱۹۹۰) معتقد است این گونه از سازمانهای صنعتی ممکن است برای SME هایی که از نیروی کار مازاد در کشورهای در حال توسعه برخوردارند مهم باشد. این امر در بازنگری خوشههای شرکتهای کوچک در جنوب ایتالیا اثبات شد. به نظر میرسد چنین سازمانهای صنعتی باعث میشوند که SMEs نوعی امکان رقابت را پیدا کنند که به نیروی کار ارزان وابسته نیست. چرا که رشد خوشهها براساس چارچوب مضاعفی است که اصطلاحا مسیر بالا (نوآوری از لحاظ تکنیکی و کیفیت) و مسیر پایین (نیروی کار ارزان و ایستا از لحاظ تکنیکی) نامیده میشود. خوشهها، SME هایی را پرورش میدهند که حداقل دارای مزایای اقتصادی بیرونی شامل صرفهجوییهای ناشی از مقیاس و فرصتهای متعدد باشند.
همکاری و تشریک مساعی بین عوامل درونی خوشهها و شبکهها به دلیل مشارکت در اطلاعات، منابع و معلومات، اظهارنظرات فنی و دیگر اشکال فعالیت مشترک، موجب کاهش هزینهها در معاملات و بهینهسازی رقابت است که منجر به تسریع یادگیری و نوآوری فنی میشود. شواهدی وجود دارد که نشان میدهد ارتباطات درون سازمانی که توسط خوشهسازی به وجود آمده، پتانسیل رشد بهتری را برای SME فراهم میکند و در واقع باعث رشد رقابت و استمرار آن میشود.
اگر خوشههای صنعتی پتانسیلی را برای SMEs فراهم نمایند که بتوانند روشهای تولید و محصولات خود را بهینه ساخته و در بازارهای داخلی رقابت کنند، سوالاتی مطرح میشود از جمله اینکه مشخصه چنین سازمانهای صنعتی چیست؟ و چگونه همکاری بین شرکتهای مختلف و دیگر عوامل مانند عرضهکنندگان، پیمانکاران فرعی، ارائهدهندگان خدمات و خریداران صورت میگیرد؟ چگونه آموزش فنی و ابتکارات بهینهسازی میشوند؟ نقش بخش خصوصی به ویژه اتحادیههای تجاری و یا مراکز خدماتی عمومی همراه با موسسات عمومی و سیاستهای دولت در توسعه خوشهها چیست؟
در پاسخ به این سوالات باید منافع حاصل از خوشهسازی را بررسی نماییم. مایچ (۱۹۹۹) ضمن اشاره به اینکه خوشههای صنعتی راه موثری در رسیدن به رشد اقتصادی است، منافع حاصل از تشکیل خوشههای صنعتی را به صورت زیر دستهبندی و تشریح میکند:
۱) منافع برای توسعه پایدار اقتصادی:
خوشههای صنعتی به بخش عمومی کمک میکنند که به طور کاراتری تخصیص بهینه منابع را کنترل نماید. در واقع خوشه صنعتی رابطه دولت را با صنایع زیاد نموده و لذا موجب استفاده مناسبتر از منابع شده و به توسعه پایدار کمک مینماید.
۲) منافع برای بخش عمومی:
با وجود خوشه صنعتی، سازمانهای موجود در جامعه میتوانند خدمات خود را به گروه بزرگتری و به صورت کاراتری ارائه دهند. مثلا خدمات آموزشی ترویجی و زیرساختی، راحتتر انجام میشود. از طرف دیگر بعضی از بنگاههای موجود در خوشه قابلیت کمک به ارائه این خدمات را دارند. به عنوان مثال یک یا چندعضو خوشه ممکن است بتوانند آموزش سایر اعضای خوشه را به عهده بگیرند.
۳) منافع برای تاسیس یا استقرار صنایع:
خوشه میتواند با تاکید بر نیازهای صنعتی، بخش خصوصی و دولتی را به برآورده شدن خواستههای خود ترغیب نماید. همچنین بنگاههای موجود در خوشه میتوانند با تخصص یافتن، بالا بردن قدرت چانهزنی، دسترسی مناسبتر به منابع و داشتن شبکه اطلاعات و اخبار تخصصی، به استقرار مناسبتر صنایع کمک نمایند.
۴) منافع برای سرمایهگذاری در نیروی انسانی:
خوشه میتواند با ترغیب موسسات علمی، نیروی مورد نیاز خود را به طور تخصص یافتهتری در اختیار بگیرد. در واقع خوشهها موجب سرمایهگذاری بیشتر در نیروی انسانی میشوند.
۵) منافع برای اجتماع:
با وجود خوشه، موسسات خدماتی بهتر میتوانند خدمات خود را ارائه دهند. مثلا تامین اجتماعی و سایر سازمانهای خدماتی میتوانند راحتتر نیروی کار را مورد حمایت قرار داده و باعث رشد و توزیع مناسبتر درآمد در جامعه شوند.
همچنین بارکلی و هنری (۲۰۰۲) معتقدند خوشههای صنعتی چهار مزیت را برای کشور ایجاد مینمایند:
۱) وجود خوشههای صنعتی به توسعه و بهرهبرداری بیشتر از پتانسیل موجود در صنعت کمک میکند.
۲) ضریب فزاینده تاثیر یک بنگاه درون خوشه، خیلی بیشتر از وضعیتی است که بنگاه به تنهایی فعالیت نماید؛ یعنی تاثیرات غیرمستقیم بیشتری را در منطقه ایجاد مینماید.
۳) وقتی بنگاهها در داخل خوشه قرار میگیرند قابلیت استخدام نیروی کار برای آنها افزایش مییابد.
۴) خوشههای صنعتی نسبت به سایر تشکلها یا بنگاههای مجتمع، توان و تمایل بیشتری به گردهم آوردن بنگاها و پیوند آنها با یکدیگر دارند.
همچنین بررسیهای انجام شده توسط محققین دیگر نشان داده که خوشههای صنعتی منجر به ایجاد مزایای متعدد دیگری میشوند که بعضی از آنها در ذیل آمده است:
۵) خوشه با همکاری بنگاههای موجود در آن به بازارهای جدید دست پیدا کرده و هزینهها را کاهش میدهد.
۶) بهرهوری و قدرت رقابت، با تشکیل خوشه در بنگاههای موجود افزایش مییابد.
۷) بنگاههای کوچک طی همکاری با واحدهای بزرگ امکان استفاده از تسهیلات آنها را پیدا مینمایند.
۸) خوشه منجر به رشد اقتصاد محلی و تشویق سرمایهگذاری در منطقه میشود.
۹) همکاری موثرتری به واسطه وجود خوشه بین بخش خصوصی و دولتی شکل میگیرد.
۱۰) خوشه صنعتی منجر به شناسایی بیشتر صنعت موردنظر و افزایش احتمال جذب سرمایهگذاری خارجی میگردد.
● بررسی توسعه خوشههای صنعتی در کشور
▪ مسایل ومعضلات:
شکل دادن به خوشههای صنعتی، به معنای ایجاد شرایط مساعد در جهت کنار هم قرار گرفتن واقعی یا مجازی واحدهای مرتبط و ایجاد حلقههای همافزایی در میان آنها، از جمله راهبردهای موفق در توسعه منطقهای و نهایتا توسعه ملی محسوب میشود. در این میان باید توجه داشت که نگاه صرفا محلی و منطقهای به خوشهها و بیتوجهی به ارتباطات بین آنها و یا جایگاه خوشههای صنعتی در نظام صنعتی اقتصادی کشور، بحث خوشههای صنعتی را در کشور ابتر خواهد گذاشت.
نخستین قدم در مسیر توسعه خوشههای صنعتی در مناطق مستعد کشور، اقدام به شناسایی مشکلات و تنگناهایی است که در سطوح مختلف، ایجاد و توسعه خوشههای صنعتی و یا به عبارت دیگر، فرآیند خوشهسازی را با مشکل مواجه میسازد:
۱) یکی از اساسیترین این مشکلات، ضعف فرهنگ همکاری و کار گروهی در کشور است. این مساله امکان نزدیکی و اعتمادسازی بین عاملان اقتصادی را با مشکل مواجه میسازد. حل این معضل به فرهنگسازی و معرفی منافع گسترده حاصل از همکاری احتیاج دارد که تا کنون به صورت جدی به آن توجه نشده است.
۲) مساله دیگر ضعف مطالعات بومشناسی و آمایش منطقهای در کشور است که حل آن نیز به فعال کردن دانشگاهها و تربیت نیروی انسانی در این جهت احتیاج دارد.
۳) مساله دیگر، عدم برخورداری از زیرساختهای لازم در جهت توسعه خوشههای صنعتی در کشور است. ما هنوز بر روی تعریف صنایع کوچک و متوسط یا متولی این بخش عظیم از صنعت کشور، در سطح نظام اجرایی کشور به یک جمعبندی نرسیدهایم و همین مساله موجب پارهای ناهماهنگیها و موازیکاریها شده است. از طرف دیگر توسعه خوشههای صنعتی به یک متولی و سیاستگذار واحد نیاز دارد و به نظر میرسد بهترین پیشنهاد در این باره آن است که سازمان مدیریت و برنامهریزی، اختیارات لازم جهت ایجاد و توسعه خوشههای صنعتی را به یک سازمان خاص تفویض کند یا آنکه راسا هدایت و هماهنگی این مساله را در کنار نهادهای مختلف برعهده گیرد.
۴) علاوه بر این با توجه به وجود انواع مختلفی از خوشههای صنعتی (نظیر خوشههای مبتنی بر فناوریهای پیشرفته یا خوشههایی که در آنها بر صنایع کاربر تاکید میشود)، لازم است با ملاحظه شرایط خاص کشور، نوع خوشههای صنعتی متناسب با وضعیت ایران، تعیین شود.
اینها مجموعه زیرساختهای اداری است که به عنوان مقدمه و گام نخست در اجرای طرحهای خوشههای صنعتی در کشور میبایست مورد اهتمام قرار گیرند.
▪ الزامات:
برای توسعه خوشههای صنعتی در کشور، لازم است از نگاه ذرهای کنونی که قادر نیست با ایجاد حلقههای همافزایی، توان خوشههای صنعتی را در خدمت توسعه یکدیگر و نهایتا در جهت توسعه ملی قرار دهد فراتر رفته و با ایجاد یک حرکت عمومی در بین مسوولان و سیاستگذاران کشور، مجموعه حمایتها و ابزارهای عمرانی، مالیاتی، قانونی و در یک جمله تمام توان و امکانات دولت را در خدمت پیشبرد این هدف قرار داد. در این زمینه باید اقدامات زیر صورت گیرد:
۱) تدوین استراتژی بلندمدت خوشهسازی:
اولا باید بر اساس یک راهبرد کلی و بلندمدت، جایگاه اساسی خوشهها در نظام صنعت کشور تعریف شده و با یک عزم عمومی و ملی و در قالب یک طرح کلی که همه امکانات دولتی را در جهتی خاص بسیج میکند، موانع توسعه خوشههای صنعتی در کشور مرتفع گردد. ثانیا باید جایگاه خوشههای صنعتی در سیاست صنعتی کشور تعیین شود. یعنی ما در سطح ملی به روشنی بدانیم که کدام بخش از تولیدات یا خدمات باید در خوشهها شکل بگیرد و مسیر زمانی و اولویتهای توسعه آنها نیز مشخص گردد. همچنین نقش دولت در این زمینه روشن باشد؛ آیا دولت خود به توسعه خوشهها اقدام میکند (نگاه بالا به پایین) و یا اینکه صرفا نقش حمایتکننده و پشتیبانی بیطرف را دارد که از شبهخوشههای موجود در کشور حمایت میکند.
۲) ساماندهی صنایع موجود:
ایجاد خوشههای صنعتی به دو عامل احتیاج دارد: یکی تلاش برای تمرکز جغرافیایی واحدهای همگن و دیگری اتخاذ تدابیری در جهت ایجاد ارتباط و همافزایی این بنگاهها و سازمان دادن به آنها در قالب مجموعهای واحد. با توجه به وجود خوشههای جنینی و ناقص در بسیاری از مناطق کشور به نظر میرسد، اقدام در جهت سازماندهی این واحدها در قالب خوشههای صنعتی از طریق اعطای کمکهای مشاورهای و ایجاد نهادهای خدماتی و پشتیبان میتواند به رشد این مجموعهها و افزایش ارتباطات همافزایی بین آنها بیانجامد. بنابراین نخستین اقدام لازم برای توسعه خوشههای صنعتی در کشور، کمک به سامان یافتن واحدهای موجود در قالب یک خوشه صنعتی است. علاوه بر این در برخی موارد، ایجاد شهرکهای فناوری تخصصی میتواند به تمرکز واحدها و ایجاد ارتباطات موثر در مسیر توسعه هر بنگاه در نهایت توسعه کل مجموعه کمک کند.
۳) گسترش رقابت توام با همکاری:
ما برای موفقیت در بازارهای داخلی و خارجی احتیاج به ایجاد دو چیز داریم: رقابت و همکاری؛ که هر دو هماکنون در ساختار صنعت کشور موجود نیست. در ادبیات اصطلاحا گفته میشود؛ رقابت برای همکاری و همکاری برای رقابت. هریک بدون دیگری ناکارآمد است. مسئله اصلی، سازماندهی همکاریها و تعاملات اقتصادی و صنعتی است؛ البته با حفظ و تقویت رقابت. شعار امروز این است که "یا شبکه یا هیچچیز". دیگر، فعالیتهای منتزع و منفرد، نمیتوانند متضمن توسعه اقتصادی باشند. انگیزه اصلی در خوشه صنعتی این است که به همافزایی برسیم و این کار مستلزم این است که نیروی انسانی مبادله شود، دانش مبادله شود و تکنولوژی منتشر شود که اینها همان همکاری و تعامل بین بنگاهها را معنا میدهد.
۴) ارتباط صنایع جامع (مادر) و خوشهسازی:
یکی از خاستگاههای مهم خوشهسازی، صنایع جامع یا مادر است. صنایع جامع، آنهایی هستند که باتعداد وسیعی از تکنولوژیها سروکار دارند، مقدار حجم و قطعات مور استفاده در آنها بسیار است و با صنایع دیگر ارتباطات زیادی دارند. به عبارت دیگر، این صنایع لوکوموتیو حرکت بسیاری از صنایع دیگر است. صنایع جامع را گاهی صنایع تکنولوژی بزرگ نیز میگویند، البته نه به معنای بزرگی فیزیکی بلکه از جهت تعداد و گستردگی تکنولوژیهای مرتبط با این صنایع. این صنایع، عمدتا بازار بزرگ و مطمئنی دارند. تعداد این گونه صنایع زیاد نیست و عمدتا صنایع بخش حمل و نقل میباشند، از جمله صنعت خودرو، صنعت هوافضا و صنعت دریا. از این منظر هماکنون صنایع خودرو و هوافضا، در جهان به شدت مورد توجه میباشند. (البته میتوان به صنایع مسکن و نفت و گاز نیز اشاره کرد که در کشورمان بسیار مطرح است.) در کشور ما هماکنون صنعت خودرو به حدی رسیده است که میتوان گفت تمام بازیگران قابل تعریف در این صنعت را در خود جای داده است و این موفقیت بزرگی محسوب میشود.
۵) خوشهسازی با رویکرد هدفگیری:
راهبرد خوشهسازی در کشور ما باید با توجه به رویکرد "هدفگیری انتخابی" باشد؛ یعنی دولت تصمیم بگیرد در چه صنایعی و در چه مناطقی میخواهد خوشهسازی شود یا خوشههای موجود، مورد حمایت قرار گیرند. از آنجا که هدف از این راهبرد باید ایجاد و گسترش مزیتهای رقابتی کشور و افزایش صادرات باشد نمیتوان از هرنوع خوشهای حمایت کرد و منابع محدود را به همه خوشهها تخصیص داد. لذا انتخاب نوع و ویژگیهای خوشههای مورد حمایت دولت بسیار مهم خواهد بود؛ چرا که این چشماندازسازی، در هدایت صنایع و سرمایهگذاران نقشی حیاتی خواهد داشت.
۶) برای توسعه خوشهسازی در کشور نیاز به "اقدامات توانافزا" داریم:
برای پیادهسازی سیاست خوشهسازی، نیاز به یکسری اقدامات زیربنایی و زیرساختها داریم که بخشی از این اقدامات را اقدامات توانافزا تشکیل میدهند. مثلا ایجاد مراکز رشد و پارکهای فناوری، جزء اقدامات توانافزا است. البته این بدان معنا نیست که به انکوباتورها اکتفا کنیم و همه تخممرغهایمان را در این سبد بگذاریم! اقدامات دیگری هم لازم است. از آن طرف هم میتوان گفت اگر پارک و انکوباتور با رویکرد خوشهسازی جهتگیری نشود به شکست میانجامد. انکوباتورها سکوی پرش به سمت شهرکهای تحقیقاتی و فناوری ( یا همان پارکها) هستند و شهرکهای تحقیقاتی نیز میتواند عضوی از یک خوشه باشند. سیاستهای تاسیس انکوباتور و پارک، نهایتا باید به خوشهسازی منجر شود. هم اکنون در کشور، فضای رقابتی وجود ندارد و این نهادها میتوانند شرکتها را برای رقابتمندی آماده سازند. تا این مراکز پا نگیرند، شرکتهای صنعتی مدرن و رقابتپذیر، رونق نخواهند گرفت.
۷) دانشی کردن خوشهها الزامی است:
اساس خوشهسازی یعنی چشمانداز و ارزشهای مشترک بین بنگاهها، تجمع فیزیکی بنگاهها به تنهایی کافی نیست و باید دارای روابط ارزشآفرین و انسجامزا باشند. بنیادیترین ارزش در خوشهسازی، سرریز دانش است. به عبارت دیگر ایجاد اقتصاد دانشبنیان، متکی بر ایجاد خوشههای دانشبنیان است.
۸) توجه به فاکتورهای موفقیت خوشه:
فاکتورهای اساسی موفقیت خوشههای صنعتی عبارتند از: ترسیم یک چشمانداز عمومی و مشترک، ایجاد اعتماد و هماهنگی میان بنگاهها، توصیه بهترین الگوها و تجربههای موفق، بهینهسازی چارچوب همکاری بین بخشهای خصوصی، دولتی و مردمی (تشکلها و نهادهای اجتماعی)، بهینهسازی بهرهبرداری از منابع موجود، ایجاد انگیزه در بخش خصوصی، توانمندسازی بنگاهها، استفاده از دانشها و ابزارهای پیشرفته و کارآمد، حفظ "خود مدیریتی" و استقلال مالی بنگاهها (خودگردانی) و نهایتا وارد کردن بنگاههای کوچک در زنجیره جهانی ارزش.
● نتیجهگیری
در این مقاله به بررسی مسائل مهمی پیرامون راهبرد خوشهسازی پرداختیم که شامل تعریف، انواع، ویژگیها، معضلات و الزامات راهاندازی خوشههای صنعتی میشود. با دقت در این مباحث درمییابیم که هم اکنون خوشهسازی در کشور اگر نگوییم کاراترین راهبرد در توسعه صنعتی است یقینا یکی از محوریترین راهبردهای ممکن خواهد بود که متاسفانه به اندازه راهبردهای دیگری (همچون توسعه سرمایهگذاری خارجی و ایجاد بنگاههای بزرگ) مورد توجه نبوده است.
از آنجا که یکی از مهمترین اهداف ایجاد مراکز رشد و پارکها توسعه بنگاههای کوچک و متوسط و در نتیجه توسعه منطقهای است، باید توجه نمود که این سیاست باید در راستای هدف غایی یعنی ایجاد توانمندیهای صنعتی منطقهای و مزیتهای رقابتی پایدار در این مناطق باشد. لذا اگر بپذیریم که ایجاد خوشههای صنعتی، راهبرد موثر و کارایی در توسعه منطقهای است باید سیاست ایجاد و گسترش پارکها و مراکز رشد نیز در مسیر تحقق این راهبرد باشد.
مهندس روحا... ایزدخواه
کارشناس مرکز مطالعات تکنولوژی دانشگاه صنعتی شریف
مراجع
[۱]خوشههای صنعتی، مترجم: دکتر جهانگیر مجیدی، شرکت شهرکهای صنعتی ایران، ۱۳۸۱.
[۲] ندوی، خالد، ۱۹۹۵، شبکهها و خوشههای صنعتی (مطالعه موردی رشد SME و نوآوری)، ترجمه: سازمان صنایع کوچک ایران، ۱۳۸۱.
[۳] مطالب منتشر شده بر روی سایت اینترنتی «مرکز مطالعات تکنولوژی دانشگاه صنعتی شریف»، ۱۳۸۲.
www.Techstudies.org/Industrial Policy
[۴] طرح تحقیقاتی خوشه صنعت مبلمان همدان، دکتر داوود مجتهد، شرکت شهرکهای صنعتی همدان، ۱۳۸۲.
[۵] طرح تحقیقاتی خوشه صنعت شیلات هرمزگان، دکتر اسماعیلی و همکاران، شرکت شهرکهای صنعتی هرمزگان، ۱۳۸۲.
کارشناس مرکز مطالعات تکنولوژی دانشگاه صنعتی شریف
مراجع
[۱]خوشههای صنعتی، مترجم: دکتر جهانگیر مجیدی، شرکت شهرکهای صنعتی ایران، ۱۳۸۱.
[۲] ندوی، خالد، ۱۹۹۵، شبکهها و خوشههای صنعتی (مطالعه موردی رشد SME و نوآوری)، ترجمه: سازمان صنایع کوچک ایران، ۱۳۸۱.
[۳] مطالب منتشر شده بر روی سایت اینترنتی «مرکز مطالعات تکنولوژی دانشگاه صنعتی شریف»، ۱۳۸۲.
www.Techstudies.org/Industrial Policy
[۴] طرح تحقیقاتی خوشه صنعت مبلمان همدان، دکتر داوود مجتهد، شرکت شهرکهای صنعتی همدان، ۱۳۸۲.
[۵] طرح تحقیقاتی خوشه صنعت شیلات هرمزگان، دکتر اسماعیلی و همکاران، شرکت شهرکهای صنعتی هرمزگان، ۱۳۸۲.
منبع : روزنامه تفاهم
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست