دوشنبه, ۲۲ بهمن, ۱۴۰۳ / 10 February, 2025
مجله ویستا
هزینه ای که خاتمی پرداخت
![هزینه ای که خاتمی پرداخت](/mag/i/2/1m5f3.jpg)
باورمندان به توفیق نسبی یا عدم توفیق سیدمحمد خاتمی، همواره با این سؤال اندیشه سوز مواجه بوده اند كه رئیس جمهوری مقید به الزامات شعارهای اصلاح طلبانه، در حوزه تفكر و رفتار سیاسی شخصی، چرا و چگونه در پایان دو دوره ریاست جمهوری، كارنامه ای بر جای می گذارد كه با انگیزه و اهداف اصلی او در اصلاح ساختار سیاسی، نامنطبق است؟ برای پاسخ به این سؤال، معمولاً از نقش مقاومت های سازمان یافته و جان سختانه ای یاد می شود كه در قالب بحران های عدیده، دولت را از تمركز توان در حوزه های هدف گیری شده اصلاحات، بازداشت و به درجا زدن یا عقب نشینی پس از پیشروی های اولیه، واداشت. چنین پاسخی، هر چند بخشی از واقعیات را در خود نهفته دارد، اما به نوبه خود، این پرسشی اساسی تر را بی پاسخ می گذارد كه چرا سیدمحمد خاتمی، در برخورد با بحران سازان، از تمام ظرفیت های بالقوه و بالفعل سیاسی و اجتماعی خویش بهره نگرفت تا با فائق آمدن بر كارشكنی ها، سرعت و عمق اصلاحات مقبول خود را به نحوه شایسته و بایسته ای تنظیم كند؟ فهم پاسخ این پرسش كلیدی، در گرو شناسایی روانشناسی فردی رئیس جمهوری اصلاح طلب و نوع نگاه وی به جایگاه سیاسی و وظیفه تاریخی خود در جغرافیای نظام جمهوری اسلامی ایران است. خاتمی، همانند هر بازیگر سیاسی دیگر، اهداف متعددی را در ذهن داشت و این اهداف را براساس درجه اهمیت آنها، اولویت بندی كرده و مصمم بود، در صورت وقوع تزاحم و تداخل میان اهداف متنوع، اهداف دارای اولویت پایین تر را فدای اهدافی كند كه از درجه اولویت بالایی برخوردارند. از این منظر، اولویت اول و غیرقابل تعویض سیدمحمد خاتمی، حفظ نظام بود. باور او به ضرورت اصلاحات، صرفاً برخاسته از هدف استحكام پایگاه مردمی آن و ارتقای مشروعیت نظام بود. در واقع، اصلاحات و الزامات آن برای سیدمحمد خاتمی، هدف اصلی تلقی نمی شد، بلكه ابزاری كارآمد بود تا از طریق آن، دلبستگی و علاقه شهروندان به حاكمیت را افزایش دهد و تأمین هدف اصلی یعنی رفع تهدیدات داخلی و خارجی و نهایتاً استمرار نظام را امكان پذیر سازد.
در نخستین سال های زمامداری رئیس جمهوری اصلاح طلب، هنگامی كه تعارض مصالح نظام و منافع اصلاحات در وقایع مهمی همچون به فرجام رساندن عادلانه پرونده های قتل های زنجیره ای و كوی دانشگاه آشكار شد، خاتمی بر سر دوراهی قرار گرفت و پس از آنكه دریافت ایستادگی قاطع اصلاح طلبانه وی مخاطراتی جدی را برای نظام مطلوبش رقم خواهد زد، به جای حركت تند اعتراضی كه متضمن یكی از دو نتیجه پیروزی نهایی یا ترك قهرمانانه صحنه بود، ترجیح داد عدم پیگیری پرونده ها و پذیرش انتقاد حامیانش را بپذیرد، ولی اجازه ندهد موجودیت و كلیت نظام را گزندی رسد. همین منطق، اندكی بعد رئیس جمهور را به بازپس گیری لوایح دوگانه ای كه خط قرمز خود معرفی كرده بود و نیز برگزاری انتخابات مجلس هفتم كه به روند بررسی صلاحیت نامزدهای آن معترض بود و به تلویح و تصریح از عدم برگزاری آن سخن می راند، ناچار ساخت.
در بخشی دیگر، از آنجا كه نوع نگاه سیدمحمد خاتمی به نقش اصلاحات در تحكیم نظام، ابزاری نبود و وی اصلاحات راستین و نه نمایشی و مردم فریبانه را یگانه راه استحكام نظام می دانست، در رفتار سیاسی شخصی و نیز قوه مجریه تحت كنترل خویش، نه تنها هزینه نهادینه سازی اصلاحات را پرداخت، بلكه سوءاستفاده های جناحی منتقدین خویش را نیز به جان خرید تا مبادا برخورد قوه مجریه با كسانی كه پوستین اصلاحات را بر تن كرده بودند، شائبه عدم پایبندی رئیس جمهور به الزامات اصلاحات را به وجود آورد و روند ارائه الگوی عملی قابل باور به افكار عمومی را مختل سازد و دقیقاً از همین زاویه بود كه مخالفان اصلاحات، توانستند با بهره گیری از رویه های قانونی و شبه قانونی، حوزه آزادی بیان و دایره مانور مشروع فعالان سیاسی را تنگ كنند و بی هراس از واكنش منتهی به درگیری رئیس جمهور، ضمن پیشبرد اهداف جناحی خویش، تصویری ناكارآمد از وی و اصلاح طلبان در بخشی از افكار عمومی ترسیم نمایند. در واقع استفاده از حربه «تور قانون»، سیدمحمد خاتمی را آچمز كرد و او علی رغم ابراز نارضایتی های مكرر و هزینه دار و انتقاد از متولیان چنین اقداماتی، در نهایت ترجیح داد تا بهای آموزش عملی و تدریجی اصلاح طلبی مقوم نظام را از محل تشكیك در اقتدار و كفایت خود پرداخت كند.
جدای از اینكه می توان موافق یا مخالف اولویت بندی اهداف سیدمحمد خاتمی بود و كارنامه او را با لحاظ چنین ملاحظه و محذور ذهنی پذیرفت یا مردود شمرد، اما در این واقعیت تردیدی نیست كه رئیس جمهوری اصلاح طلب، باورمندترین و پایبندترین شخصیت سیاسی به منافع و مصالح نظام در سال های اخیر بود و قاطبه آنان كه سند نظام و حاكمیت را به نام خود مصادره كرده اند، به اندازه سیدمحمد خاتمی، دغدغه تأثیر موضع گیری خود بر تقویت یا تضعیف نظام را نداشته اند و با سوءاستفاده از تقید رئیس جمهور به مصالح نظام، موضع گیری ها و اقدامات اصلاح طلبانه و دلسوزانه وی را به گونه ای ناكام گذارده اند كه تأثیر آن بر تعمیق شكاف حاكمیت - ملت، غیرقابل انكار است.
داوود محمدی
منبع : روزنامه ایران
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست