شنبه, ۶ بهمن, ۱۴۰۳ / 25 January, 2025
مجله ویستا


تلویزیون و کودکان


تلویزیون و کودکان
واقعاً مایه‌ی تأسف است كه میلیون‌ها نفر سرمقاله را بدون خواندن مقاله باور كنند و یا با خواندن مقاله، مطالب آن را بپذیرند. چنین مهارتی در حذف نظریات مخالف قابل تحسین است. در حالی كه همیشه ژورنالیسم را به عنوان یك عقیده پذیرفته‌ایم نه یك واقعیت، اما اكنون آشكارا به حراج گذاشتن آن را شاهد هستیم.مقاله با اشاره به نیوزویك و واشنگتن‌پست، ۹ كانال تلویزیونی را چنین معرفی می‌كند: كانال WDIV در دیتروت، كانال KPRC در هوستون، كانال WPLG در میامی، كانال WKMP در ارلاندو، كانال KSAT در سن آنتونیو، كانال WJXT در جكسا نویل و سیستم كابلی منطقه‌ای. مقاله از یك ركود اقتصادی سخن می‌گوید و امیدوار است كه بتواند با چاپ تبلیغات این افت را جبران كند كه مطمئناً با چاپ این مقاله و تبلیغ برنامه‌های تلویزیونی به هدف خود خواهد رسید. دو شركت رسانه‌ای و كانال‌های تلویزیونی نیكو دئون و دیسنی در این مقاله معرفی شده‌اند.دكتر دانیل ائدرسون از دانشگاه ماساچوست، مشاور تبلیغاتی شركت‌هایی چون MBC، CBS، یونیورسال پیكچرز، سونی، جنرال میلز، آژانس تبلیغاتی لئوبرنت، نیكلووئون و دیگر شركت‌های پخش می‌باشد و مشخص نیست آیا مقاله حاضر یك گزارش مستقل است یا نمایشی از صنعت تبلیغات.مقاله می‌گوید بچه‌ها مطالب زیادی را به سادگی از تلویزیون می‌آموزند و ثابت می‌كند ما شناخت كافی از آموخته‌های بچه‌ها از تلویزیون داریم و اینكه چه برنامه‌هایی برای بچه‌ها مضر می‌باشد. نویسنده مقاله همه تلاش خود را به كار برده است تا به دفاع از تلویزیون، از فوائد برنامه‌های آن برای بچه‌ها سخن بگوید. واقعیت این است كه مقاله با چاپ عكس یك كودك نوپا، فواید تلویزیون را برای گروه سنی زیر ۳ سال توضیح می‌دهد. آكادمی پزشكان متخصص اطفال در آمریكا (AAP) نگرانی خود را در مورد تأثیر رو به رشد برنامه‌های تلویزیونی بر كودكان كمتر از ۲ سال ابراز می‌دارد و به طور جدی با برنامه‌های مخصوص این گروه سنی و نمایش آنها مخالف است. این آكادمی تأكید می‌كند كه تلویزیون می‌تواند ارتباط میان كودكان، نوجوانان و جوانان با والدین‌شان را كمرنگ كند، در ضمن آنها را نسبت به فعالیت‌هایی نظیر مطالعه، گوش كردن به موسیقی و بازی بی‌تفاوت سازد یعنی همه آن چیزهایی كه برای رشد طبیعی آنان ضروری می‌باشد. به بیان دقیق‌تر، AAP اعلام می‌دارد: «پزشكان اطفال باید والدین‌شان را تشویق كنند تا نگذارند بچه‌های زیر ۲ سال برنامه‌های تلویزیونی را ببینند. تحقیقات اخیر در مورد رشد مغز نشان می‌دهد كه اطفال و كودكان نیاز حیاتی به ارتباط مستقیم با والدین‌شان و نیز مراقبت‌های ویژه آنان دارند كه برای رشد و سلامت فكری و كسب مهارت‌های لازم اجتماعی ضروری می‌باشد. بنابراین باید مانع از این شد كه بچه‌ها وقت خود را با تماشای تلویزیون بیهوده بگذرانند.
AAP توصیه می‌كند كه بچه‌های بالای ۲ سال، یك یا دو ساعت در روز تلویزیون ببینند. برنامه‌ها باید عاری از خشونت باشد و موجب ترویج فرهنگ ارتباطی صحیح باشد. حد متوسط استفاده از تلویزیون توسط كودكان ۳ ساعت در روز یا ۲۱ ساعت در هفته می‌باشد كه تقریباً ۲۰ درصد ساعت بیداری بچه‌ها را شامل می‌شود و جزء اوقات بازی كردن و تماشای فیلم‌ها و بازی‌های ویدئویی نمی‌باشد.برنامه‌های تلویزیونی تنها عامل نگرانی والدین نیستند بلكه برنامه‌های تبلیغاتی نیز از نگرانی‌های عمده‌ی آنان به شمار می‌روند. یك نوجوان تا زمان فارغ‌التحصیل شدن از دبیرستان حدود ۳۶۰ هزار برنامه تبلیغاتی می‌بیند. به گفته AAP تبلیغاتی كه كودكان را به طور مستقیم مورد خطاب قرار می‌دهد اساساً فریبنده است و به خصوص بچه‌های زیر ۸ سال را بیشتر تحت تأثیر قرار می‌دهد، زیرا بچه‌های زیر ۸ سال نمی‌تواند مفهوم واقعی تبلیغات را درك كنند و شعارهای تبلیغاتی را به عنوان یك حقیقت باور می‌كنند.یكی از شعارهای تبلیغاتی كه دختران كم سن آن را باور دارند این است كه لاغری زیبایی است. ۳۱ درصد دختران ۹ ساله فكر می‌كنند بیش از حد چاق هستند و ۱۱ درصد دختران ۸ ساله تحت رژیم لاغری قرار دارند. «بنیاد خانوادگی كیسر» اخیراً دریافته است كه دختران نوجوانی كه اكثر آنها ۲۰ ساعت در هفته تلویزیون می‌بینند زنان بسیار لاغر (به طور مثال، الی مكبیل) را الگوی خود قرار می‌دهند. در حالی كه یك زن آمریكایی به طور متوسط ۵ فوت در و ۴ اینچ قد و ۱۴۲ پوند وزن دارد اما مدل نمونه ۵ فوت و ۹ اینچ قد و ۱۱۰ پوند وزن دارد. حداقل ۱۵ درصد از رقبای ملكه زیبایی آمریكا كم‌وزن‌تر از حد طبیعی هستند.از آنجا كه تلویزیون موجب نوعی تنبلی و كم‌كاری در جوانان و نوجوانان می‌شود یكی از عوامل مهم چاقی محسوب می‌شود. ۲۵ درصد بچه‌ها اضافه وزن دارند و تعداد بچه‌های چاق ۶ تا ۱۷ ساله از سال ۱۹۶۸ دو برابر شده است. بین سال‌های ۱۹۸۲ و ۱۹۹۴ میزان دیابت نوع دوم، دیابتی كه ارتباط نزدیكی با چاقی دارد، در بین بچه‌ها چهار برابر شده است. چاقی جوانان معمولاً از زمان كودكی شروع می‌شود. در سال ۱۹۹۹ مجله پزشكی آمریكا چاقی را نوعی اپیدمی معرفی كرد.در ۳۰ سال گذشته شاهد افزایش ۲۵ درصدی این پدیده بودیم و بین سال‌های ۱۹۹۱ تا ۱۹۹۸ بدون استثنا این پدیده در تمامی گروه‌های سنی، جنسی و طبقات اجتماعی و اقتصادی روند رو به افزایش داشته است.به علاوه، برخلاف تبلیغات زیبایی زنان، یك تماشاگر جوان سالانه به طور متوسط در معرض نمایش ۱۴۰۰۰ تبلیغ جنسی قرار می‌گیرد. تنها تعداد كمی از این برنامه‌ها تصویر درستی از رفتار جنسی مناسب یا اطلاعات صحیحی درباره كنترل زاد و ولد، خویشتنداری، خطر حاملگی و انتقال بیماری‌های مقاربتی را نشان می‌دهند.گویی مسائل چاقی، دیابت، بی‌اشتهایی و پراشتهایی خطرات جدی به حساب نمی‌آیند. مطالعات و بررسی‌ها نشان می‌دهد برنامه‌های خشونت‌آمیز تلویزیونی به نوعی مسمومیت فكری ایجاد می‌كند. هزاران مقاله و بررسی علمی ثابت كرده است كه نمایش بیش از حد خشونت رسانه‌ای، خطر رفتارهای پرخاشگرانه را در كودكان و نوجوانان افزایش می‌دهد و حساسیت آنها را نسبت به خشونت از بین می‌برند و آنها باور می‌كنند كه دنیا محل خطرآفرینی است. به علاوه خبرهای مربوط به بمب‌گذاری‌ها، بلایای طبیعی، قتل و دیگر جنایات وحشیانه ذهنیت جوانان را درگیر می‌سازد.مجله تازه‌های علمی چاپ ۲۹ مارس ۲۰۰۲ مقالاتی را به چاپ رساند كه نوعی ارتباط میان تماشای تلویزیون و اعمال خشونت را اثبات می‌كند. بررسی آماری به عمل آمده از ۷۰۰ جوان ۱۶ ساله نشان می‌دهد كه «تماشای برنامه‌های تلویزیونی ارتباط مستقیم با رفتارهای پرخاشگرانه در سنین نوجوانی و بلوغ دارد». از بین جوانان ۱۴ ساله‌ای كه كمتر از یك ساعت در روز تلویزیون تماشا می‌كردند تنها ۷/۵ درصد آنان تا سنین ۱۶ تا ۲۲ سالگی درگیر كارهای خشونت‌آمیز می‌شدند. در مقابل، ۵/۲۲ درصد یك تا سه ساعت در روز و ۲/۴۵ درصد از مردان و ۷/۱۲ درصد زنان بیش از ۳ ساعت در روز تلویزیون می‌دیدند. رفتارهای خشونت‌آمیز شامل زد و خورد، پرخاشگری، درگیری فیزیكی، تجاوز، سرقت و استفاده از اسلحه برای عملیات تبهكاری می‌باشد.برخی از كارشناسان معتقدند كه ۲۵ تا ۵۰ درصد اعمال خشونت‌بار در جامعه به خاطر فرهنگ خشونتی است كه تلویزیون و صنعت فیلمسازی منتقل می‌كند. آنها پیش‌بینی می‌كنند كه این فرهنگ مرتباً در حال گسترش است. دكتر دیوید پرل، رئیس مركز تحقیقات رفتارشناسی در مؤسسات سلامتی روحی گزارش می‌كند كه ارتباط منطقی میان تماشای برنامه‌های خشونت‌آمیز تلویزیونی و رفتارهای خشن وجود دارد. وی بر اساس مطالعاتی كه در نیویورك انجام داده است اظهار می‌دارد «خشونت یك جوان در سن ۱۹ سالگی ناشی از تماشای برنامه‌های تلویزیونی در سن ۸ سالگی‌اش می‌باشد». جوانانی كه سرگرمی‌های خشونت‌بار زیادی داشتند ۱۵۰ درصد بیشتر از جوانانی كه در همان سطح ولی سرگرمی‌های كمتری داشتند به مجازات محكوم شدند. دیوید ساچر، جراح عمومی سابق آمریكا در گزارشی مربوط به سال ۲۰۰۰ خاطر نشان می‌كند كه برنامه‌های تلویزیونی و بازی‌های ویدئویی در سلامت رفتار عموم تأثیرگذار است و مشاهده تبلیغات مكرر سرگرمی‌های خشونت‌آمیز طی دوران كودكی موجب بروز رفتارهای خشن در دوران جوانی می‌شود.انجمن روانشناسی آمریكا (APA) اشاره می‌كند، بچه‌هایی كه مرتباً شاهد صحنه‌های خشن تلویزیونی هستند افرادی ترسوتر و بی‌اعتمادتر نسبت به دنیا می‌باشند و زمانی كه شاهد درگیری یا رفتار مخربی باشند كمتر دخالت كرده یا كمك می‌كنند. آمار به دست آمده از گزارش لس‌آنجلس تایمز نشان می‌دهد كه ۹۱ درصد بچه‌ها از تماشای برنامه‌های خشن تلویزیونی احساس ترس و نگرانی پیدا می‌كنند. بررسی دانشگاه پنسیلوانیا نشان می‌دهد كه برنامه‌های تلویزیونی مخصوص بچه‌ها در هر ساعت ۲۰ نوع عملیات خشونت‌بار را به نمایش می‌گذارد. به گزارش APA بعد از تماشای این برنامه‌ها، تمایل به بروز خشونت بیشتر می‌شود و بچه‌هایی كه دائماً در معرض تأثیر چنین نمایش‌هایی هستند تمایل بیشتری نسبت به صدمه زدن، جر و بحث كردن، رها كردن نیمه تمام كار و ناشكیبایی از خود نشان می‌دهند.مركز مشاوره خانواده‌ی دانشگاه ییل نشان می‌دهد كه هر چه تماشای تلویزیون بیشتر شود قدرت تخیل كاهش می‌یابد. مهارت‌های پیچیده زبان و گرامر ارتباط مستقیم با بازی‌های تخیلی دارد و بچه‌هایی كه به بازی‌های خیالی می‌پردازند صبورتر، صلح‌جوتر، بردبارتر و شادتر هستند. اگر بازی‌های تخیلی بچه‌های خود را كه كمتر تلویزیون می‌دیدند به یاد بیاوریم متوجه این موضوع می‌شویم.ژوزف شیلتون پیرس، نویسنده كتاب «بچه شگفت‌انگیز» و اخیراً كتاب «شناخت ابعاد خارق‌العاده بودن» می‌گوید كه بچه‌ها در زمان خود نیاز به بازی و تخیل دارند و تماشای بی‌موقع تلویزیون قوه ابتكار آنها را از بین می‌برد.پل مك لین، رئیس سابق مؤسسات ملی سلامتی رفتار و اندیشه اظهار می‌دارد در دوران كودكی هرگز بی‌توجه و غافل نبودیم بلكه همیشه از هر سه بخش مغزمان یعنی بخش رشد جسمی، رشد فكری و رشد خلاقیت‌ها استفاده می‌كردیم. اطلاعات جهان خارج ابتدا به بخش رشد جسمانی و سپس رشد خلاقیت‌ها منتقل می‌شود.مجموع سه بخش مغز قدرت تخیل را می‌سازد. بخش اول و دوم به طور طبیعی تصور و تخیل را به عنوان یك حقیقت می‌پذیرد و صدها هزار ارتباط عصبی در نیم ثانیه كه ما چیزی را حس كرده و آن را شناسایی می‌كنیم، ارتباط لازم را برقرار می‌سازند. زمانی كه این پروسه اتفاق می‌افتد قبلاً یك حس تجربی داشته‌ایم.بنابراین وقتی بچه‌های ما حوادث ناراحت‌كننده یا حتی نمایش حیوانات را می‌بینند سیستم عصبی آنها تحریك شده و آنچه دیده‌اند را به عنوان یك موضوع واقعی ثبت می‌كنند. تلویزیون آنها را در یك وضعیت تحریك‌ دائمی نگه می‌دارد و حتی آنها را وادار به تشریح هورمونی و در نتیجه درگیری می‌كند. این مسأله تا زمانی كه تلویزیون خاموش است و تخیلات درك می‌شوند مشكل‌ساز نخواهد بود.سیاری از اولیا خبر می‌دهند كه فرزندان‌شان بیش از حد پیگیر برنامه‌های تلویزیونی هستند. عدم فعالیت و ترشحات هورمونی، فعالیت‌های دیگری را برای تكمیل تجربه حس آنها افزایش می‌دهد.این موضوع كه تلویزیون وسیله مفیدی برای بچه‌ها است، صحت ندارد. در مقاله آمده است كه مشاوران برنامه‌های تلویزیونی از بین فارغ‌التحصیلان روانشناسی كودك انتخاب می‌شوند اما گویا عملاً پیشنهادهای آنها برای برنامه‌ریزی به كار گرفته نمی‌شود و هدف آنها در جذب هر چه بیشتر كودكان به تماشای تلویزیون خلاصه می‌شود. به زعم اعتراض مكرر والدین، پزشكان و روانپزشكان، تلاش‌های زیادی برای جذب بیننده زیر ۳ سال صورت می‌گیرد.این مقاله همچنین ثابت می‌كرد كه بچه‌ها مطالب زیادی از تلویزیون یاد می‌گیرند. این ادعا مطلب تازه‌ای نیست. قبلاً هم آن را می‌دانستیم اما این موضوع باید قبل از اینكه موجب خشنودی ما گردد ما را نسبت به موضوع محتاط‌تر سازد. در مقاله آمده است كه تلویزیون برای بچه‌های زیر ۳ سال نوعی آرامش ایجاد می‌كند كه در این مورد می‌توان گفت بیش از حد مبالغه كرده است. چرا مجله‌ای مانند نیوزویك چنین فریبكارانه عمل می‌كند.نتیجه تحقیق دیگری كه در این مقاله آمده بود، دست‌اندركاران صنعت تلویزیون را به وحشت می‌اندازد. طبق این تحقیق ۲۲ درصد والدین می‌خواهند از شر تلویزیون رها شوند و ۹۳ درصد فكر می‌كنند نمایش‌های تلویزیون «right» میانه‌روتر و مناسب‌تر است. این ارقام به وضوح نشانگر این است كه بازار بینندگان تلویزیونی در حال ركود می‌باشد.سرمقاله‌های جنجالی، تحقیقات نادرست و كارشناسان مشكوك حتی حرفه پزشكی همگی برای حفظ این صنعت به كار گرفته می‌شوند. در واقع ما می‌خواهیم تمام فریب‌كاری‌های این صنعت دورانداختنی را كه در دهه ۱۹۹۰ هزینه‌های گزافی را در برداشت، افشا كنیم. درست همین امسال برنامه‌ای را دیدم كه حق انتخاب آزاد و روش‌های تربیتی را زیر سؤال می‌برد. در حالی كه مطبوعات با اطلاعات نادرست درباره‌ی زایمان‌های طبیعی بعد از سزارین، زایمان‌های خانگی و شیر دادن به نوزاد را نوعی تهدید سلامتی معرفی می‌كند، همزمان سزارین‌ها، واكسیناسیون‌ها در كنار برنامه‌های تلویزیونی به عنوان عامل بی‌خطر و حتی سودمند معرفی می‌شدند. در تمامی موارد انتقال اطلاعات نادرست به مردم موجب ترس و نگرانی آنها شده است. متأسفانه انحصاری شدن رسانه‌ها موجب بی‌اعتمادی مردم نسبت به آنها شده است.مقاله نیویوزیك نشان می‌دهد كه مطبوعات طی ۱۰ سال گذشته به نوعی، سلیقه‌ای عمل كرده‌اند و علائق مدیران تبلیغاتی بر علائق خوانندگان اولویت داشته است. هم اكنون لازم است سیاستی اتخاذ شود تا رسانه‌ها را ملزم به اجرای مقررات خاصی نماید. بهترین تعریف از تنگنای رسانه‌های فعلی را می‌توان در كتاب «رسانه‌های قوی، دموكراسی ضعیف» اثر رابرت مك چسنی یافت. تلویزیون ابزاری است كه تبلیغ‌كنندگان با استفاده از آن هر چه بیشتر اختیار زندگی فرزندان را در دست می‌گیرند. شما می‌توانید با محدود كردن فرزندتان در استفاده از تلویزیون وقت بیشتری را با آنها بگذرانید و از این طریق، تأثیرگذاری سوداگران را كاهش دهید. جهت كسب اطلاعات بیشتر نسبت به تأثیرات سوءبرنامه‌های تلویزیونی می‌توانید از دو شبكه زیر استفاده كنید:

www.Commercialalert.Org
www.Turnofftv.Org
منبع : سایر منابع