پنجشنبه, ۱۳ دی, ۱۴۰۳ / 2 January, 2025
مجله ویستا
منوچهر آزمون
منوچهر آزمون، نوهٔ دختری شیخ فضلالله نوری و خواهرزادهٔ آقا شیخ بهاءالدین نوری و پدرش، ابوالقاسم، انباردار وزارت دارایی بود. آزمون، تحصیلات ابتدایی و متوسطه را در تهران گذراند. پس از گرفتن دیپلم، در ۱۳۳۰ ش، در زمان صدارت مصدق، برای ادامهٔ تحصیل به آلمان غربی رفت و با استفاده از ارز دولتی، در دانشگاه توبین گن و كُلن، اقتصاد و علوم سیاسی خواند.
پس از چندی ارز دولتی وی قطع گردید و ناچار برای ادامهٔ تحصیل در مسابقهٔ استفاده از بورس تحصیلی آلمان شرقی شركت كرد و پذیرفته شد. در ۱۳۳۳ ش، به لایپزیك رفت و در رشته اقتصاد سیاسی به تحصیل پرداخت و در ۱۳۳۷ ش، درجهٔ دكتری گرفت. همچنین، دورهای تخصصی در علوم سیاسی را نیز به پایان رساند. پس از پایان تحصیلات در آلمان شرقی، به توبینگن بازگشت و مدت یك سال به تحقیق در فلسفهٔ ماركسیسم ـ لنینیسم و اصول اقتصاد سوسیالیستی اشتغال یافت. سپس دورههای آموزشی اطلاعات و مطبوعات را در مونیخ گذراند. در بعضی از منابع آمده است كه وی دارای درجهٔ دكتری حقوق سیاسی و علوم اجتماعی است اما خود در جایی نوشته كه دكتر اقتصاد سیاسی است.
دبیر كل حزب تودهٔ ایران، نورالدین كیانوری، گفته است ایرج اسكندری، آزمون را به آلمان شرقی فرستاد. وی همچنین میگوید پس از بازداشت و اعتراف حسین نوری، دانسته شد كه آزمون مأمور سازمان امنیت آلمان غربی است و به همین دلیل از حزب توده اخراج شد.
آزمون هنگام تحصیل در آلمان غربی به عضویت حزب توده درآمد، ولی هنگام اقامت در آلمان شرقی تغییر عقیده داد و همكاری با ساواك را برگزید. درباره عضوت آزمون در ساواك اسناد متعدد دیگری نیز از این سازمان به دست آمده است. خود وی در سندی نوشته است كه در ۱۹۵۷ م در آلمان غربی با درجه دكتری به سمت كارمند قراردادی به عضویت سازمان اطلاعات و امنیت كشور پذیرفته گردید. در ۱۹۵۹ م، به امر ریاست وقت سازمان و به پیشنهاد ادارهٔ كارگزینی، حكم وی از قراردادی به رسمی تبدیل شد و با رتبهٔ ۳ و حقوق ماهیانه ۱۸۰۰۰ ریال تا ۶۱ـ ۱۹۶۰ م، در نمایندگی ساواك در آلمان غربی، انجام وظیفه كرده است. سپس در ۱۹۶۱ م، به تهران احضار شد، و در اداره كل هفتم، به ریاست بخش كمونیسم منصوب گشت.
آزمون در ایستگاه ساواك در آلمان غربی با نام مستعار «خوش نقش» فعالیت داشت. وی در دورههای آموزشی ویژه كارمندان ساواك، مواد كمونیزم بینالملل، اصول احزاب سیاسی و احزاب سیاسی ایران را تدریس میكرد. در نامهای كه در ۲ آذر ۱۳۳۶، از كلن به محمدرضا پهلوی نوشته به تودهای بودن خود اعتراف كرده است و گفته كه فریب خورده و تقاضای عفو دارد. وی نامهٔ خود را با این عبارت به پایان برده: «استدعا میكنم بذل توجه كرده و اجازه فرمایید تا تحت توجهات شما گام بردارم. چاكر و جاننثار، منوچهر آزمون» وی با این توبهنامه و سپس عضویت در سازمان دانشجویان ملی ایران توانست اعتماد رژیم را جلب كند.
آزمون دوبار ازدواج كرد. بار اول در آلمان با زنی مسیحی به نام كارین كه حاصل آن یك دختر به نام كرنلیا یا مریم است. این ازدواج در ۱۳۳۹ ش، به متاركه انجامید. ازدواج دوم وی در ۱۳۴۰ ش، با شهناز مستوفی، فرزند علیاصغر، بوده است كه از او صاحب دو دختر، به نامهای نوشین و آزاده، شد.
در كتاب تاریخ سیاسی معاصر ایران، آزمون در زمرهٔ فراماسونها آورده شده و گفته است كه نام وی در سیاههٔ اعضای لژ شریف امامی آمده است. همچنین، در این منبع گفته شده كه ارتقای شغلی آزمون پس از عضویت وی در فراماسونری بوده است.
هنگامی كه آزمون در آلمان غربی به سر میبرد، با جهانگیر تفضلی آشنا شد و به توصیه او و با وساطت عزیزی،معاون هواپیمایی ملی ایران، به كشور بازگشت پس از چند مدت كار در نخستوزیری، با سمت مشاور نخستوزیر، در رادیو مشغول به كار شد. در بعضی از منابع آمده كه وی در نخستوزیری برای ساواك كار میكرده است.
آزمون در مهر ۱۳۴۹، دوره ریاست رضا قطبی بر رادیو و تلویزیون ملی ایران، به معاونت سیاسی این سازمان انتخاب شد. در دورهٔ معاونت خود، برای برنامههای تفسیر سیاسی تلویزیون، با نام مستعار «دكتر منوچهر قاطع»، مطلب مینوشت. وی در نوشتههایش مرتب دربارهٔ پیشرفتهای صنعتی و كشاورزی كشور داد سخن میداد و به مخالفان حكومت حمله میبرد. از معروفترین تفسیرهای وی، «تفالههای استعمار، وصلههای ناجور» است كه ظاهراً به علی امینی تاخته بوده است.
وی پس از مدتی، كار در رادیو و تلویزیون را كنار نهاد و در فروردین ۱۳۴۷ مدیر كل خبرگزاری پارس، و در بیستم شهریور همان سال، در دوره تصدی جواد منصور در وزارت اطلاعات و جهانگردی، معاون فنی این وزارتخانه شد. با این انتصاب آزمون از ساواك به وزارت اطلاعات و جهانگردی انتقال یافت. در ۴ خرداد ۱۳۵۰، هنگامی كه حسن زاهدی وزیر كشور بود، آزمون به معاونت امور اجتماعی این وزارتخانه رسید؛ و در اول آذر ۱۳۵۰، نخستوزیر، امیر عباس هویدا، وی را به جای نصیر عصار، به سمت معاون نخستوزیر و سرپرست سازمان اوقاف به محمدرضا پهلوی معرفی كرد. آزمون در ۱۳۵۱ ش، امور حج را كه پیش از این در سرپرستی وزارت كشور بود، به سازمان اوقاف انتقال داد.
وی مدتی مسؤولیت تبلیغات حزب ایران نوین را بر عهده داشت و در انتخابات هیئت اجرایی آن حزب كه در ۲۵ آذر ۱۳۵۲ برگزار گردید. به عنوان نفر اول هیئت برگزیده شد. در ۱۶ اردیبهشت ۱۳۵۴، نیز به عضویت هیئت اجرایی «حزب رستاخیر ملت ایران» انتخاب گردید.
پس از چهار سال از ریاستش بر سازمان اوقاف، در خرداد ۱۳۵۴، برای شركت در انتخابات دورهٔ بیست و چهارم (آخرین دورهٔ) مجلس شورای ملی مستعفی شد و جای خود را به محمدحسین احمدی سپرد و در مقام وكیل اول تهران به مجلس رفت. مجلس بیست و چهارم در ۱۷ شهریور ۱۳۵۴ افتتاح گردید و آزمون در ۱۳ آبان ۱۳۵۵، با ترمیم كابینه هویدا، عهدهدار وزارت كار و امور اجتماعی و جانشین امیرقاسم معینی شد.
در پی سقوط دولت هویدا و به نخستوزیری رسیدن جمشید آموزگار، آزمون در كابینه نماند و فرمان استانداری فارس را، به جای نصر اصفهانی كه وزارت كشور به او داده شده بود، گرفت. در كابینهٔ آخر شریف امامی نیز، كه نام دولت آشتی ملی بر خود نهاد، در ۵ شهریور ۱۳۵۷، سمت مشاور در امور اجرایی به او داده شد، ولی عملاً قائممقام نخستوزیری و مرد شمارهٔ دو كابینه بود.
در پنجم آبان ۱۳۵۷، كه سقوط دولت شریف امامی قطعی به نظر میرسید، آزمون از وزارت استعفا داد. و در ۹ آبان ۱۳۵۷، خود حزب جدیدی به نام «اتحاد خلق ایران» تشكیل داد كه چند روز بیشتر فعالیت نكرد و با بازداشت آزمون كارش پایان یافت. در جریان پیروزی انقلاب اسلامی، رژیم برای فریفتن مردم، مبادرت به دستگیری كسانی از مقامات پیشین كرد، و در نخستین روزی كه دولت نظامی ازهاری بر سر كار آمد (سهشنبه ۱۶ آبان ۱۳۵۷) آزمون بازداشت شد.
در روزنامه اطلاعات عكس وی در كنار عكسهای هویدا، داریوش همایون، منصور روحانی و نیكپی، مهرههای از كار افتادهٔ رژیم، به چاپ رسید.
آنچه از فعالیتهای وی در دورهٔ حكومت محمدرضا پهلوی در خود ذكر است آنكه مدت شش سال در دانشگاه پلیس، علوم سیاسی و اجتماعی تدریس میكرده است. جزواتی نیز به نام دنیای كمونیزم، جزوههای درسی اصول احزاب و تاریخچهٔ احزاب ایران تهیه كرده است. از میان نوشتههای او تنها یك كتاب به نام «نوشتههای دیروز» به چاپ رسید كه مجموعه مقالاتی است دربارهٔ اصول انقلاب شاه و ملت و هم چنین مسائل مربوط به اقتصاد و سیاست روز جهان.
آزمون در حكومت پهلوی نشانهای همایون، تاجگذاری و اصلاحات ارضی نیز دریافت كرد.پس از پیروزی انقلاب اسلامی و تشكیل دادگاههای انقلاب، وی در بعداز ظهر یكشنبه، ۱۹ فروردین ۱۳۵۸، در شعبه سوم دادگاه انقلاب محاكمه گردید. دادگاه پس از هشت ساعت دادرسی و دو ساعت نیم شور، چهار تن از وابستگان رژیم پهلوی، از جمله منوچهر آزمون را به اعدام محكوم كرد. همچنین به حكم این دادگاه، اموال وی مصادره شد.
در متن كیفر خواست دادستان انقلاب وی متهم گردیده بود به فساد در ارض؛ شركت فعال در سانسور اخبار و اطلاعات؛ قیام بر ضد استقلال كشور؛ دست داشتن در كشتار ۱۷ شهریور ۱۳۵۷ و تصویب و تأیید حكومت نظامی و ترغیب ارتش به كودتا برای بازگرداندن محمدرضا پهلوی؛ شركت فعال در تبلیغات مزورانه رژیم و دروغ پراكنی به نفع آن، از جمله شركت در ادارهٔ حزب غیر قانونی و غیر شرعی رستاخیر ملت ایران؛ حیف و میل عواید اوقاف و اموال وقفی و گماشتن مأموران و جاسوسان سازمان امنیت در كاروان حجاج. آزمون در دادگاه خود را از اتهامات وارده مبرّا شمرد.
دربارهٔ اتهام «شركت فعال در سانسور اخبار و اطلاعات» گفتنی است كه در هنگام همهپرسی از مردم ایران در مورد واگذاری جزیرهٔ بحرین، وی كه در آن زمان معاون وزارت اطلاعات و جهانگردی بود، از انتشار سخنان مخالفان واگذاری، در مطبوعات و رادیو و تلویزیون جلوگیری كرد.
درباره اتهام «تأیید حكومت نظامی» نیز متن مذاكرات شورای امنیت ملی كشور كه در روزهای پایانی حكومت پهلوی، در جریان بود، نشان میدهد كه وی موافق حكومت نظامی بوده است. همچنین درباره سوء استفادهٔ مالی آزمون نیز قرهباغی در خاطرات خود مینویسد كه مقدم رییس وقت ساواك، در پاسخ به شعارهای آزمون مبنی بر مبارزه با مرتكبان فساد، گفته بود كه اگر قرار بر چنین مبارزهای باشد، شما (آزمون) جزو اولین نفراتی خواهید بود كه مجازات خواهند شد.
حكم اعدام منوچهر آزمون در سحرگاه ۲۰ فروردین ۱۳۵۸، به اجرا درآمد.
پس از چندی ارز دولتی وی قطع گردید و ناچار برای ادامهٔ تحصیل در مسابقهٔ استفاده از بورس تحصیلی آلمان شرقی شركت كرد و پذیرفته شد. در ۱۳۳۳ ش، به لایپزیك رفت و در رشته اقتصاد سیاسی به تحصیل پرداخت و در ۱۳۳۷ ش، درجهٔ دكتری گرفت. همچنین، دورهای تخصصی در علوم سیاسی را نیز به پایان رساند. پس از پایان تحصیلات در آلمان شرقی، به توبینگن بازگشت و مدت یك سال به تحقیق در فلسفهٔ ماركسیسم ـ لنینیسم و اصول اقتصاد سوسیالیستی اشتغال یافت. سپس دورههای آموزشی اطلاعات و مطبوعات را در مونیخ گذراند. در بعضی از منابع آمده است كه وی دارای درجهٔ دكتری حقوق سیاسی و علوم اجتماعی است اما خود در جایی نوشته كه دكتر اقتصاد سیاسی است.
دبیر كل حزب تودهٔ ایران، نورالدین كیانوری، گفته است ایرج اسكندری، آزمون را به آلمان شرقی فرستاد. وی همچنین میگوید پس از بازداشت و اعتراف حسین نوری، دانسته شد كه آزمون مأمور سازمان امنیت آلمان غربی است و به همین دلیل از حزب توده اخراج شد.
آزمون هنگام تحصیل در آلمان غربی به عضویت حزب توده درآمد، ولی هنگام اقامت در آلمان شرقی تغییر عقیده داد و همكاری با ساواك را برگزید. درباره عضوت آزمون در ساواك اسناد متعدد دیگری نیز از این سازمان به دست آمده است. خود وی در سندی نوشته است كه در ۱۹۵۷ م در آلمان غربی با درجه دكتری به سمت كارمند قراردادی به عضویت سازمان اطلاعات و امنیت كشور پذیرفته گردید. در ۱۹۵۹ م، به امر ریاست وقت سازمان و به پیشنهاد ادارهٔ كارگزینی، حكم وی از قراردادی به رسمی تبدیل شد و با رتبهٔ ۳ و حقوق ماهیانه ۱۸۰۰۰ ریال تا ۶۱ـ ۱۹۶۰ م، در نمایندگی ساواك در آلمان غربی، انجام وظیفه كرده است. سپس در ۱۹۶۱ م، به تهران احضار شد، و در اداره كل هفتم، به ریاست بخش كمونیسم منصوب گشت.
آزمون در ایستگاه ساواك در آلمان غربی با نام مستعار «خوش نقش» فعالیت داشت. وی در دورههای آموزشی ویژه كارمندان ساواك، مواد كمونیزم بینالملل، اصول احزاب سیاسی و احزاب سیاسی ایران را تدریس میكرد. در نامهای كه در ۲ آذر ۱۳۳۶، از كلن به محمدرضا پهلوی نوشته به تودهای بودن خود اعتراف كرده است و گفته كه فریب خورده و تقاضای عفو دارد. وی نامهٔ خود را با این عبارت به پایان برده: «استدعا میكنم بذل توجه كرده و اجازه فرمایید تا تحت توجهات شما گام بردارم. چاكر و جاننثار، منوچهر آزمون» وی با این توبهنامه و سپس عضویت در سازمان دانشجویان ملی ایران توانست اعتماد رژیم را جلب كند.
آزمون دوبار ازدواج كرد. بار اول در آلمان با زنی مسیحی به نام كارین كه حاصل آن یك دختر به نام كرنلیا یا مریم است. این ازدواج در ۱۳۳۹ ش، به متاركه انجامید. ازدواج دوم وی در ۱۳۴۰ ش، با شهناز مستوفی، فرزند علیاصغر، بوده است كه از او صاحب دو دختر، به نامهای نوشین و آزاده، شد.
در كتاب تاریخ سیاسی معاصر ایران، آزمون در زمرهٔ فراماسونها آورده شده و گفته است كه نام وی در سیاههٔ اعضای لژ شریف امامی آمده است. همچنین، در این منبع گفته شده كه ارتقای شغلی آزمون پس از عضویت وی در فراماسونری بوده است.
هنگامی كه آزمون در آلمان غربی به سر میبرد، با جهانگیر تفضلی آشنا شد و به توصیه او و با وساطت عزیزی،معاون هواپیمایی ملی ایران، به كشور بازگشت پس از چند مدت كار در نخستوزیری، با سمت مشاور نخستوزیر، در رادیو مشغول به كار شد. در بعضی از منابع آمده كه وی در نخستوزیری برای ساواك كار میكرده است.
آزمون در مهر ۱۳۴۹، دوره ریاست رضا قطبی بر رادیو و تلویزیون ملی ایران، به معاونت سیاسی این سازمان انتخاب شد. در دورهٔ معاونت خود، برای برنامههای تفسیر سیاسی تلویزیون، با نام مستعار «دكتر منوچهر قاطع»، مطلب مینوشت. وی در نوشتههایش مرتب دربارهٔ پیشرفتهای صنعتی و كشاورزی كشور داد سخن میداد و به مخالفان حكومت حمله میبرد. از معروفترین تفسیرهای وی، «تفالههای استعمار، وصلههای ناجور» است كه ظاهراً به علی امینی تاخته بوده است.
وی پس از مدتی، كار در رادیو و تلویزیون را كنار نهاد و در فروردین ۱۳۴۷ مدیر كل خبرگزاری پارس، و در بیستم شهریور همان سال، در دوره تصدی جواد منصور در وزارت اطلاعات و جهانگردی، معاون فنی این وزارتخانه شد. با این انتصاب آزمون از ساواك به وزارت اطلاعات و جهانگردی انتقال یافت. در ۴ خرداد ۱۳۵۰، هنگامی كه حسن زاهدی وزیر كشور بود، آزمون به معاونت امور اجتماعی این وزارتخانه رسید؛ و در اول آذر ۱۳۵۰، نخستوزیر، امیر عباس هویدا، وی را به جای نصیر عصار، به سمت معاون نخستوزیر و سرپرست سازمان اوقاف به محمدرضا پهلوی معرفی كرد. آزمون در ۱۳۵۱ ش، امور حج را كه پیش از این در سرپرستی وزارت كشور بود، به سازمان اوقاف انتقال داد.
وی مدتی مسؤولیت تبلیغات حزب ایران نوین را بر عهده داشت و در انتخابات هیئت اجرایی آن حزب كه در ۲۵ آذر ۱۳۵۲ برگزار گردید. به عنوان نفر اول هیئت برگزیده شد. در ۱۶ اردیبهشت ۱۳۵۴، نیز به عضویت هیئت اجرایی «حزب رستاخیر ملت ایران» انتخاب گردید.
پس از چهار سال از ریاستش بر سازمان اوقاف، در خرداد ۱۳۵۴، برای شركت در انتخابات دورهٔ بیست و چهارم (آخرین دورهٔ) مجلس شورای ملی مستعفی شد و جای خود را به محمدحسین احمدی سپرد و در مقام وكیل اول تهران به مجلس رفت. مجلس بیست و چهارم در ۱۷ شهریور ۱۳۵۴ افتتاح گردید و آزمون در ۱۳ آبان ۱۳۵۵، با ترمیم كابینه هویدا، عهدهدار وزارت كار و امور اجتماعی و جانشین امیرقاسم معینی شد.
در پی سقوط دولت هویدا و به نخستوزیری رسیدن جمشید آموزگار، آزمون در كابینه نماند و فرمان استانداری فارس را، به جای نصر اصفهانی كه وزارت كشور به او داده شده بود، گرفت. در كابینهٔ آخر شریف امامی نیز، كه نام دولت آشتی ملی بر خود نهاد، در ۵ شهریور ۱۳۵۷، سمت مشاور در امور اجرایی به او داده شد، ولی عملاً قائممقام نخستوزیری و مرد شمارهٔ دو كابینه بود.
در پنجم آبان ۱۳۵۷، كه سقوط دولت شریف امامی قطعی به نظر میرسید، آزمون از وزارت استعفا داد. و در ۹ آبان ۱۳۵۷، خود حزب جدیدی به نام «اتحاد خلق ایران» تشكیل داد كه چند روز بیشتر فعالیت نكرد و با بازداشت آزمون كارش پایان یافت. در جریان پیروزی انقلاب اسلامی، رژیم برای فریفتن مردم، مبادرت به دستگیری كسانی از مقامات پیشین كرد، و در نخستین روزی كه دولت نظامی ازهاری بر سر كار آمد (سهشنبه ۱۶ آبان ۱۳۵۷) آزمون بازداشت شد.
در روزنامه اطلاعات عكس وی در كنار عكسهای هویدا، داریوش همایون، منصور روحانی و نیكپی، مهرههای از كار افتادهٔ رژیم، به چاپ رسید.
آنچه از فعالیتهای وی در دورهٔ حكومت محمدرضا پهلوی در خود ذكر است آنكه مدت شش سال در دانشگاه پلیس، علوم سیاسی و اجتماعی تدریس میكرده است. جزواتی نیز به نام دنیای كمونیزم، جزوههای درسی اصول احزاب و تاریخچهٔ احزاب ایران تهیه كرده است. از میان نوشتههای او تنها یك كتاب به نام «نوشتههای دیروز» به چاپ رسید كه مجموعه مقالاتی است دربارهٔ اصول انقلاب شاه و ملت و هم چنین مسائل مربوط به اقتصاد و سیاست روز جهان.
آزمون در حكومت پهلوی نشانهای همایون، تاجگذاری و اصلاحات ارضی نیز دریافت كرد.پس از پیروزی انقلاب اسلامی و تشكیل دادگاههای انقلاب، وی در بعداز ظهر یكشنبه، ۱۹ فروردین ۱۳۵۸، در شعبه سوم دادگاه انقلاب محاكمه گردید. دادگاه پس از هشت ساعت دادرسی و دو ساعت نیم شور، چهار تن از وابستگان رژیم پهلوی، از جمله منوچهر آزمون را به اعدام محكوم كرد. همچنین به حكم این دادگاه، اموال وی مصادره شد.
در متن كیفر خواست دادستان انقلاب وی متهم گردیده بود به فساد در ارض؛ شركت فعال در سانسور اخبار و اطلاعات؛ قیام بر ضد استقلال كشور؛ دست داشتن در كشتار ۱۷ شهریور ۱۳۵۷ و تصویب و تأیید حكومت نظامی و ترغیب ارتش به كودتا برای بازگرداندن محمدرضا پهلوی؛ شركت فعال در تبلیغات مزورانه رژیم و دروغ پراكنی به نفع آن، از جمله شركت در ادارهٔ حزب غیر قانونی و غیر شرعی رستاخیر ملت ایران؛ حیف و میل عواید اوقاف و اموال وقفی و گماشتن مأموران و جاسوسان سازمان امنیت در كاروان حجاج. آزمون در دادگاه خود را از اتهامات وارده مبرّا شمرد.
دربارهٔ اتهام «شركت فعال در سانسور اخبار و اطلاعات» گفتنی است كه در هنگام همهپرسی از مردم ایران در مورد واگذاری جزیرهٔ بحرین، وی كه در آن زمان معاون وزارت اطلاعات و جهانگردی بود، از انتشار سخنان مخالفان واگذاری، در مطبوعات و رادیو و تلویزیون جلوگیری كرد.
درباره اتهام «تأیید حكومت نظامی» نیز متن مذاكرات شورای امنیت ملی كشور كه در روزهای پایانی حكومت پهلوی، در جریان بود، نشان میدهد كه وی موافق حكومت نظامی بوده است. همچنین درباره سوء استفادهٔ مالی آزمون نیز قرهباغی در خاطرات خود مینویسد كه مقدم رییس وقت ساواك، در پاسخ به شعارهای آزمون مبنی بر مبارزه با مرتكبان فساد، گفته بود كه اگر قرار بر چنین مبارزهای باشد، شما (آزمون) جزو اولین نفراتی خواهید بود كه مجازات خواهند شد.
حكم اعدام منوچهر آزمون در سحرگاه ۲۰ فروردین ۱۳۵۸، به اجرا درآمد.
به نقل از : فرهنگ ناموران معاصر ایران – دفتر ادبیات انقلاب اسلامی- ۱۳۸۱
منبع : موسسه مطالعات وپژوهش های سیاسی
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست