یکشنبه, ۱۴ بهمن, ۱۴۰۳ / 2 February, 2025
مجله ویستا
بالاخره ما را هم ارشمیدس کردند!!
گاهی پیش میآید که از شما میپرسند “آکادمیک” یعنی چه؟ از من هم هنرجویان و دانشجوهایم زیاد این را پرسیدهاند و قبول بفرمایید که یک معنای صریح و سریع و راحت و صحیح که پرسشگر را فورا متقاعد کند، یافتنش بسیار سخت است و کمتر سعادتش پیش میآید که چنین معنا و مصداقی بتوان پیدا کرد.
خوشبختانه در همین جشنواره تئاتر دانشگاهی اخیر که از ۷ تا ۱۴ اردیبهشت همزمان با هفته جشن تئاتر در ایران برگزار شد، دست بر قضا یکباره چنین مصداقی گویی که قرار بود برخلاف همیشه در زندگی شانس بیاورم، انگار از آسمان افتاد و سعادتش هم دست داد که بنده آن را ببینم. استحضار دارید که جشنواره دانشگاهی طبعا میبایست آثارش خیلی دقیق و درست باشند چون هم دانشجوها در آن آثار ارائه میدهند و هم اساتید، شاهکار عرضه میکنند و استادان که جای خود دارند چرا که استادند و آثارشان از بهترینها و شیوهمندترینهاست و دانشجویان هم این همه استاد در دسترس دارند و از مشاورههایشان بهره بهینه میگیرند و الی آخر ... البته همه این موارد آرزوی نگارنده و بسیاری آدمهای دیگر است (شما لطفا بخوانید: خواب و خیال که کنتور ندارد و شماره نمیاندازد و هزینه ندارد)! و ما علاوه بر آنکه از این همه موارد طی برگزاری جشنواره سودها بردیم که آن سرش ناپیدا، چنانکه عرض شد مصداق دقیق نمایش آکادمیک راهم یافتیم و همه پرسشگران را ارجاع میدهیم به ستاد جشنواره دانشگاهی تا بروند و فیلم آن را بگیرند و ببینند و پاسخ کامل پرسش خود را بیابند و دیگر مزاحم شما و بنده و دیگران نشوند.
البته احتیاطا توصیه میکنیم که این عزیزان حتما حتما حتما - اگر طی دو اجرای این مصداق، در روز یکشنبه ۸۷/۲/۸ آن را دیدهاند، و یا وقتی فیلم مربوطه را از ستاد جشنواره گرفتند و نگاه کردند - سعی کنند هیچگاه با هیئت محترم انتخاب آثار جشنواره دیداری اتفاقی یا عمدی نداشته باشند و حتی از یک کیلومتری افراد آن هیئت محترم هم نگذرند چرا که احتمال میدهیم از شوق و ذوق دریافت پاسخ سوالشان یک وقت حضرات را مورد الطاف خاص قرار داده سبب اتلافشان شوند!! آخر شما که نمیدانید این مصداق چقدر مصداق است و چه شوق و ذوقی میانگیزد در بیننده!! کافی است موجز و مختصر توضیح بدهم که در این نمایش بسیار در بسیار آکادمیک، کلی تکنولوژی به زحمت انداخته شده تا وقتی که تک بازیگر آن در پشت سر تماشاگر بازی میکند، بازیش از صفحه تلویزیون - آن هم نه یک تلویزیون که سه تا - پخش شود - و یا (این را دیگر باید دید)! چنان خط خطی میکند در کف صحنه و دیوارش این بازیگر، که بیا و بنگر! دیگر چه بگویم؟ فیالمثل بازیگر که خود کارگردان هم هست چند تا پشت و وارو میزند و یک مترجم این حرکات را به مواردی چون “ارتباط با ذات اشیاء” یا “نظم ارگانیک سلولها در بدن آدمی” یا چیزهایی از این قبیل، با صدای بلند، تعبیر میکند سپس خطخطیهای روی صحنه (کف صحنه) با خطهایی به هم متصل میشوند و یک گلدان در وسطشان قرار میگیرد و این هم لابد معنایش “نمو هستی از اندرون چیستی!!” باید باشد. بعد بازیگر به یک طناب آویزان میشود، آنگاه از آن فرود میآید و طناب را که به آن آویزان است میبرد و میگذارد روی یک صندلی و خلاصه، چند نمونه از این عملیات محیرالعقول به همراهی موزیکی که بازیگر مرتبا به آن دستور میدهد که بنوازد یا ننوازد یا کم شود و یا زیاد، انجام میگیرد که سرشار از مفاهیمی درشتاند که حالا حالاها باید رفت و پیرامونشان اندیشید و به درونشان راه یافت و چه و چهها. و سرانجام هم بازیگر که یک خانم ا ست، پشت پردهای سفید که نور، سایه او را بر آن منعکس میسازد،با یک ماشین باتریخور سلمانی، موهای خود را میتراشد و به زمین میریزد (اصلا فکرتان نرود سمت تمهید و ترفند، چرا که واقعا موها را میتراشد، در پایان اجرا میتوانید بروید و از نزدیک موهای تراشیده شده را ببینید، این دیگر شاهکار است آقا! غیر از دوره “دادائیست”ها و “آنارشیستها” که اگر قرار بود روی صحنه خودکشی کنند، این کار را واقعا و با اسلحه و گلوله حقیقی انجام میدادند و شب بعد برای اجرای بعدی، بازیگری دیگر نقش آدم خودکشی کننده را بازی میکرد و طی دو سه سال اجرا - اروپاییها که مثل ما هر نمایش را بعد از ۴ ماه تمرین و دو سه تا ۳۶۵ بازیگر در شبهای اجرا خودشان را میکشتند. چنین شاهکاری مثل و مانند نداشته است)
لطفا سکته از شوق را بگذارید برای بعد، نمایش هنوز ادامه دارد: خانم بازیگر از قبل، مادهای چسبناک به صورتش مالیده است - آن هم جلوی چشم شمای تماشاگر، اینش هم محشر است- ! و پس از تراشیدن و به زمین ریختن موها، با چسباندن اینور و آنور صورت و چانه خود به موهای کف صحنه، چانه و صورت خود را مودار میکند. حالا وقتش شده که بازیگر تعظیم کند، البته اگر از قضا تماشاگری دارای قلب قوی و محکم مثل بنده، مانده باشد که از شوق و ذوق انفارکتوس نکرده باشد و زنده باشد تا مژده یافت آمدن نمونه بارز و صادق نمایش آکادمیک را به سمع جان مشتاقان هنر نمایش برساند. باور بفرمایید به مصداق مصراع حافظ بزرگ ( مرا امید وصال تو زنده میدارد) دلیل عدم انفارکتوس نگارنده از شوق دیدن این اثر بزرگ، همانا اطلاعرسانی و مژدهبخشی مذکور و مزبور است و لاغیر و گرنه به مصداق مصراع دیگرش (مژده وصل تو کو کز سرجان برخیزم) میبایست فیالحال در حال اطلاعرسانی و مژدهبخشی به تئاتریهای ارجمندی که دستشان از دنیا کوتاه شده است باشد نه به شما و دیگران!! هرچند خیلی هم معلوم نیست که امشب را به صبح نرساند و مصراع دوم حافظ شامل حالش نشود. بویژه که یکباره به خاطر نگارنده آمد که آقا این شاهکار همان طور که بازیگر ضمن اجرا میگوید، چندین نویسنده و ایدهدهنده دارد! الان هم ساعت یک بعد از نصف شب است، نه فکس دارم که این نقد گونه را برای روزنامه فکس کنم و نه رایانه که برای آن ایمیل کنم و اگر مشمول مصراع دوم شدم وصیت میکنم که اولا این نوشتار را همراه با سلام و عرض ادب به روزنامه برسانید تا تئاتریها و تئاتر دوستان و فرهنگ و هنر این سرزمین هنرخیز از اتفاق مهمی که در جشنواره تئاتر بینالمللی دانشگاهی ایران رخ داده بیخبر نمانند و از”دادههای فرهنگی و هنری!!” آن بهرهها برگیرند، ثالثا حالا که از هر طرف بلا بر سر تئاترمان نازل میگردد - مثلا چنین اثری در بخش بینالمللی جشنواره دانشگاههی اش عرضه میشود واطراف “تئاتر شهر” ش هم لحظه به لحظه سوراخ کنده میشود - همان دو رو بر یک سوراخ یک متری هم به جنازه اینجانب اختصاص داده شود چون پس از عمری کار هنری، خودم که هیچ، تمامی جد و آبادام هم روی هم از پس پرداخت پول یک قبر برنمیآییم !!
▪ تبصره یک: البته حق التحریر نقد تئاتر این روزنامه گرامی مسئله را حل میکند، نمیدانید چه حقالتحریرهای هنگفتی میدهد این روزنامه، بشتابید که غفلت موجب پشیمانیست!!!
▪ تبصره دوم: لای جرز همان سوراخ متروی توی محوطه تئاتر شهر هم قبول است!
▪ بعد التحریر: در آخرین لحظات خبردار شدیم که گویا علاوه بر دو اجرای معمول، برای نمایش “کارت نارنجی” خانم آنیا همیل از کشور فرانسه، یک اجرای فوقالعاده دیگر نیز در نظر گرفته شده تا شمار افزونتری از مخاطبان آن را ببینند و مفهوم نمایش آکادمیک را دریابند. گرچه “بر این مژده گر جان فشانم رواست”نگرانی مهم این است که طی دو اجرا، دیگر مویی برای این خانم نمانده است!!!
عبدالرضا فریدزاده
عضو انجمن منتقدین خانه تئاتر
عضو انجمن منتقدین خانه تئاتر
منبع : روزنامه رسالت
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست