جمعه, ۱۲ بهمن, ۱۴۰۳ / 31 January, 2025
مجله ویستا
مدارس دخترانه تبریز
شاید بتوان گفت بخش عمده مباحث مربوط به حقوق زن را مساله آموزش زنان دربرگرفته است. آموزش، نوعی توانایی بخشیدن است و از جوامعی كه زن توانمند را برنمیتابند، چگونه میتوان انتظار داشت آموزش زنان در سطحی فراگیر و برابر با مردان را موردتوجه قرار دهند؟ انقلاب مشروطیت ایران راه آموزش را برای زنان هموار ساخت و پایه این حق اساسی زنان را تاحدودی استوار نمود. مدارسی كه در دوره جدید ایران تاسیس میشدند، نیمنگاهی هم به آموزش دختران داشتند و مدارس ویژهای برای آنها اختصاص یافت. مدارس دخترانه تبریز اعم از دولتی، ملی و مدارس خارجی، جایگاه مهمی را در این خصوص بهدست آوردند كه هنوز هم جایگاه ممتاز و رفیع این مدارس تاحدزیادی پابرجا مانده است.
زنان و آموزش مربوط به آنان همواره در تاریخ معاصر ایران مسائل خاصی را به همراه داشته و با فرازونشیبهای فراوانی همراه بوده است. تا قبل از نهضت مشروطیت، مراكز و سازمانهای مشخص و رسمی كه در امر آموزش و تربیت زنان فعال باشند، وجود نداشتند و آموزش و تعالیم زنان و دختران در دامان خانوادهها و مجالس درس محارم آنها توسط وابستگانی چون پدر، برادر و یا همسر صورت میگرفت. پس از نهضت مشروطیت آموزش و تربیت دختران نیز در كنار برخی دیگر از مظاهر فرهنگ و تمدن جدید اهمیت یافت و زنان ایران با رهایی از آموزش سنتی كه فقط بخشی از زنان جامعه را دربرمیگرفت، در شهرهای مختلف از امكان تحصیل به شیوه جدید برخوردار شدند.
درسخواندن دختران بهویژه در محیط خارج از خانه و دور از دسترس والدین، مسالهای نبود كه بتوان بهسادگی در كشور ایران كه از آداب و سنن ویژهای برخوردار بود، مطرح نمود. بنابراین تعلیم و تربیت دختران به روش نوین و تاسیس مدارس، مدتهای چندی طرفداران آموزش و تربیت زنان و دختران را به خود مشغول داشت و دراینراستا مبارزاتی نسبتا طولانی انجام گرفت.
دومین مدرسه دولتی ایران پس از دارالفنون، بهنام «مدرسه دولتی تبریز» در تاریخ ۱۲۹۳.ق/۱۸۷۶.م در تبریز تاسیس یافت. این مدرسه بهنام «مدرسه مظفری» نیز معروف بود و پس از دارالفنون تهران، از بهترین و معروفترین مدارس دولتی آن زمان در ایران محسوب میشد.[i] علاوهبرآن سنگ بنای آموزش و تعلیم الفبا به روش نوین، اولینبار توسط حاجمیرزاحسن رشدیه در تاریخ ۱۳۱۱.ق/۱۸۹۳.م در تبریز گذارده شد.[ii]
تبریز كه از این توانمندیها و سوابق درخشان در زمینه تعلیم و تربیت برخوردار بود، در مسیر آموزش و تربیت نوین برای زنان و دختران گام نهاد. این مساله با انقلاب مشروطیت صورت عملی به خود گرفت و زنان تبریز موفق شدند مانند دیگر شهرهای ایران در راه آموزش و تربیت نوین قدم بردارند. نوشتار حاضر میكوشد تاسیس و راهاندازی نخستین مدارس دخترانه در تبریز، بانیان و موسسان آنها، برنامههای درسی و سایر فعالیتهای آنها را مورد بررسی و دقت قرار دهد. دركل مدارس دخترانه تبریز را در چهار دسته میتوان تقسیم كرد: مدارس خارجی، مدارس ارامنه، مدارس دولتی و مدارس ملی. این تقسیمبندی با توجه به بانیان و موسسان آنها صورت گرفته و در پایان فهرست و نموداری از تعداد مدارس دختران تبریز ارائه خواهد شد.
●تعلیم و تربیت دختران در آستانه نهضت مشروطیت
پیش از نهضت مشروطیت و پیدایش و تاسیس مدارس دخترانه در ایران و از جمله در تبریز، اصولا مراكز و سازمانهایی كه از سوی دولت و یا افراد درخصوص آموزش و تعلیم و تربیت دختران ایجاد شده باشند، وجود نداشتند و مدارس خارجی نیز كه توسط هیاتها و مبلغان مذهبی خارجی در شهرهای مختلف ایران و از جمله در تبریز تاسیس شدند، نتوانستند موفقیت چندانی در آموزش و تربیت دختران ایران كسب كنند. پیش از نهضت مشروطیت زنان ایرانی، عموما نزد پدر، برادر و یا همسر خود سواد میآموختند. بعضی خانوادههای ثروتمند و اشرافی، برای تحصیل دخترانشان معلمان سرخانه و خصوصی قابلاعتماد استخدام میكردند اما تعداد اینگونه خانوادهها بسیار اندك بود و تعلیمات آنها بیشتر جنبه تفنن و تجمل داشت تا كسب معلومات و تعلیم و تربیت عمیق و گسترده.[iii]
تفكر حاكم بر جامعه ایران آن دوران درخصوص تعلیم و تربیت دختران، در گفتوگو و مذاكره ناظمالاسلام كرمانی با مشروطهخواهان بهخوبی انعكاس یافته است. ناظمالاسلام مینویسد وی در شب سهشنبه دوم ذیالحجه ۱۳۲۲.ق/ هفتم فوریه ۱۹۰۵.م وارد محضر آقامیرزا سیدمحمد طباطبایی شد و پس از گفتوگوهایی درباره آگاهی، رشد معارف و تاسیس مدارس، درخصوص تاسیس مدارس دخترانه به سیدمحمد طباطبایی چنین گفت: «اگر صلاح بدانید مدرسهای برای دخترها و دوشیزگان مفتوح نماییم و در تربیت بنات و دوشیزگان وطن بكوشیم و به آنها لباس علم و هنر بپوشیم، چه تا دخترها عالم نشوند، پسرها بهخوبی تربیت نخواهند شد.»[iv] ناظمالاسلام میگوید: «در این گفتوگو و مذاكره بودیم كه فرزند آن جناب، آقامیرزا سیدمحمدصادق، رئیس مدرسه اسلام وارد شد و درباب مدرسه دوشیزگان اینطور فرمود: چیزی كه مانع ایجاد و احداث مكاتب دخترها است، نبودن اداره نظمیه و نداشتن پلیس مرتب و مصادفشدن دخترها با اشرار در هنگام ذهاب و ایاب و ممانعت معاندین و تهیهنكردن زنان معلمه با اخلاق و ترتیبات صحیحه و كتب كلاسی و عدم امنیت و اجرای مجازات الواد [است]. بر فرض اسم حضرت حجتالاسلام منع معاندین را دربردارد، با جوانان جاهل و اشخاص عزب و بیلجام چه كنیم؟ اگر یك نفر از اشرار با یكی از دخترها طرف شد و اسباب زحمت را فراهم آورد، كی ممانعت میكند و كه مجازات میدهد؟ اگر دختری راه خود را كج كرده، عوض رفتن به مكتب، رفت به خانه یكی از دوستان خود، پدر و مادر آن دختر چگونه مطلع میشوند و چطور دختر خود را در خانه غیر بیابند؟ استطاعت آنكه در هر مدرسه فراش متعدد بیاوریم كه نداریم. پس باید نخست اداره پلیس و نظمیه را مرتب كنند، سپس موجبات تاسیس مدارس دخترها را فراهم نمایند كه اقلا اگر هنگامی یك نفر خواست راهزن دختری شود، پلیس فورا او را دستگیر نماید و مجازات او را در نظمیه بدهند و از احدی هم ملاحظه ننمایند؛ دیگرآنكه معلم مردانه كه نمیتوان برای دخترها آورد، پس باید در فكر معلمه زنانه باشیم تا در وقت و موقع آنها را به كار واداریم، چه احتجاب و مستوربودن زنان كار و تكلیف آنان را مشكل و سخت نموده است.»[v]
چنانكه ملاحظه میشود، این گفتوگو بهخوبی نگرانیهای اذهان آن دوره درخصوص تحصیل دختران را آشكار میسازد.
تاریخ افتتاح و تاسیس مدارس دخترانه در تبریز به مانند دیگر شهرهای ایران با نهضت مشروطیت ۱۲۸۵.ش/۱۹۰۶.م بستگی دارد. دراینخصوص احمد كسروی در «تاریخ مشروطه ایران»، درخصوص وقایع پس از مشروطیت مینویسد: «به دبستانها مردم بیشتر روآوردند، و از این هنگام بود كه گفتوگو از درسخواندن دختران و بازشدن دبستانها برای آنها نیز به زبانها افتاد، و چون هنوز دوتیرگی به میان نیفتاده و شور مشروطهخواهی زورآور میبود، كمتر كسی دشمنی مییارست. در تبریز دراینباره هم شور بسیاری برخاسته و سران آزادی یكی از كوششها كه به خود بایا [: بایسته] میشماردند، بنیادگزاردن دبستانها میبود. از پیش از مشروطه در اینجا جز دو یا سه دبستان بازنمانده و آنها نیز رونقی نمیداشت، و باآنكه به دبستان یك تبریزی رواج داده بود، تبریز را بهره كمی از آن میبود. پس از مشروطه به فزونی آنها كوشیدند. در بیشتر كویها ده یا دوازده تن از شناختگان و توانگران دست به هم میدادند و سرمایهای از خودشان و از دیگران گرد آورده و دبستانی برای آن بنیاد مینهادند كه ماهانه آموزگاران و دیگر دررفتها را میپرداختند و از هرباره نگهداری و راهبری مینمودند. ازاینگونه دبستانها بسیار بنیاد یافت و در هر یكی شاگردان فراوان گرد آمدند.»[vi]
●مدارس دخترانه تبریز
الفــ مدارس خارجی:
نخستین اقدامات برای تاسیس و راهاندازی مدارس دخترانه در تبریز، به مانند دیگر شهرهای ایران، از سوی مبلغین و هیاتهای مذهبی خارجی صورت گرفت. تاسیس و راهاندازی این مدارس از سوی خارجیها در زمانی صورت میگرفت كه مدارس جدید در دیگر شهرهای ایران، نظیر تهران، اصفهان و... نیز در شرف تاسیس بود و اروپائیان از دولت ایران اجازه میگرفتند در برخی شهرهای ایران مدارس دخترانه و پسرانه دایر كنند.[vii]
مدارس خارجی در تبریز توسط مبلغان و هیاتهای مذهبی كاتولیك، پروتستان و ارامنه مقیم این شهر تاسیس و راهاندازی گردیدند. طبیعی است این مبلغان و موسسان، در فعالیتهایشان اهداف مذهبی و سیاسی خاصی را دنبال مینمودند. مدارسی را كه این خارجیان در تبریز تاسیس كردند، دركل موارد زیر بودند:
۱ــ مدرسه خواهران سن ونسان دوپل فرانسوی: این مدرسه از جمله نخستین مدارس دخترانه خارجی در تبریز بود كه در سال ۱۲۸۲.ق/۱۸۶۵.م دایر شد.[viii]
۲ــ مدرسه اناث امریكایی: مدرسه اناث امریكایی در سال ۱۲۹۱.ق/۱۸۷۴.م توسط هیات پروتستان امریكایی تبریز تاسیس شد. مطابق آمار سال ۱۳۰۶.ش/۱۹۲۷.م وزارت معارف، مدرسه اناث امریكایی در آن سال دارای سیصدوبیستوپنج دانشآموز و نوزده آموزگار بود. تعداد فارغالتحصیلان مدرسه از آغاز تاسیس تا آن سال، حدود صدوسی نفر اعلام شده است. در همان سال بالغ بر پنجاه نفر از شاگردان مدرسه به رایگان تحصیل میكردند.[ix] این مدرسه در سطح ابتدایی و متوسطه بهتدریس میپرداخت.[x]
پس از انحلال مدارس خارجی كه عموما پس از ۱۳۱۸.ش/۱۹۳۹.م اتفاق افتاد، مدرسه اناث امریكایی به «پروین» تغییر نام یافت و بهكلی به یك مدرسه ایرانی تبدیل گردید. مدرسه پروین یكی از بهترین دبیرستانهای دخترانه تبریز محسوب میشد و تا امروز به فعالیت خود ادامه داده است.[xi]
۳ــ مدرسه اناث كاتولیك: این مدرسه در سال ۱۲۸۵.ش/۱۹۰۶.م توسط میسیونهای كاتولیك افتتاح شد. این مدرسه در سطح ابتدایی به تدریس میپرداخت.[xii]
۴ــ مدرسه شوروی روسیه: این مدرسه در سال ۱۳۰۳.ش/۱۹۲۴.م توسط دولت شوروی افتتاح شد. مدرسه به صورت مختلط (دخترانه و پسرانه) بود و در دو سطح تحصیلی ابتدایی و متوسطه بهتدریس میپرداخت.[xiii]
۵ــ مدرسه آدواندیس: مدرسه ابتدایی آدواندیس در سال ۱۲۹۹ یا ۱۳۰۰.ش/۲ــ۱۹۲۱.م توسط میسیونهای پروتستان امریكایی تاسیس یافت.[xiv] گویا این مدرسه ابتدا یك مدرسه پسرانه بود اما بهتدریج به صورت مختلط دخترانه و پسرانه درآمد. مدرسه آدواندیس مطابق آمار سال ۱۳۰۶.ش/۱۹۲۷.م وزارت معارف، پنجاهودو دانشآموز دختر، پنجاهوچهار دانشآموز پسر و هشت آموزگار داشت. از این میان، نوزده دختر و بیستوشش پسر به رایگان تحصیل میكردند.[xv]
مدارس خارجی كه توسط مبلغین مذهبی مسیحی افتتاح شده بودند، توسط خود آنها اداره میشدند. دانشآموزان این مدارس جز تعداد اندكی مسلمان، اغلب ارامنه و مسیحیان و مدیران و معلمان آنها نیز اغلب امریكایی و یا اروپایی بودند و گاه، مخصوصا در سالهای آخر عمر این مدارس، چند نفر معلم ایرانی نیز در این مدارس تدریس میكردند. مدارس خارجی از برنامه خاصی پیروی میكردند اما بهتدریج بر اثر فشارهای وزارت فرهنگ، مجبور به پذیرش برنامه رسمی وزارت فرهنگ شدند و سرانجام در سال ۱۳۱۸.ش/۱۹۳۹.م بهكلی منحل و تعطیل گردیدند. دولت تاسیسات و تجهیزات مدارس خارجی را از آنها خریداری كرد. این مدارس در اختیار اداره فرهنگ قرار گرفتند و ازآنپس بهكلی مدارس ایرانی جایگزین مدارس خارجی شدند.[xvi]بــ مدارس ارامنه:
علاوه بر مدارس مذكور كه توسط غیرمسلمانان تاسیس شدند، ارامنه تبریز نیز كه جماعتی فرهنگدوست و اقلیتی روشنفكر بودند، از زمانهای سابق درصدد تاسیس مدرسه برآمدند؛ اما مدارس اولیه آنها گویا اهمیت چندانی نداشتند و مانند مكتبخانههای مسلمانان بودند. ارامنه از این مدارس كاملا اختصاصی استفاده میكردند و در آنجا بیشتر به مذهب توجه داشتند. آنها این مدارس را در كنار كلیساهایشان دایر میكردند:[xvii]
۱ــ مدرسه آرامیان (مدرسه خلیفهگری ارامنه): این مدرسه از قدیمیترین مدارس ارامنه در تبریز محسوب میشود كه در كنار كلیسای آرامیان دایر بود. ارامنه تاریخ تاسیس این مدرسه را سال ۱۲۱۴.ش/۱۸۳۵.م ذكر میكنند.[xviii] بانی مدرسه، مسروب طاغباتیان از ارامنه ایروان بود. وی چندسالی در كلكته به تحصیل پرداخت و پس از ورود به آذربایجان مدرسه شرعیه كلیسای ارامنه تبریز را در عرض دو سال به مدرسه جدیدی تبدیل كرد كه در آن علاوه بر تعالیم مسیحی، مواد درسی جدید هم تدریس میشد. اولین آموزگار مدرسه، خود وی بود.[xix] بهنظر میرسد این مدرسه به صورت مختلط (دخترانه و پسرانه) اداره میشد و در سطح تحصیلی ابتدایی به آموزش میپرداخت.[xx] در سال ۱۲۶۸.ق/۱۸۵۱.م خلیفه ساهاك [صحاك]، پیشوای ارامنه تبریز، اجازه داد گورستان ارامنه واقع در جنب كلیسا را تخریب كنند و ساختمان جدید مدرسه در محل آن ساخته شود. در سال ۱۲۸۰.ق/۱۸۶۴.م ناصرالدینشاه به خواهش خلیفه وهاپتیان سالی دویست تومان بودجه سالیانه برای مدرسه مقرر كرد و این مبلغ تا سالهای مدید پرداخت میشد. در زمان مدیریت گلزادیان این مدرسه پیشرفت شایانی كرد. وی به سه زبان فارسی، فرانسه و ارمنی تسلط داشت و اول كسی بود كه شاهنامه فردوسی را به زبان ارمنی ترجمه كرد.[xxi] در سال ۱۳۰۴.ق/ ۱۸۸۶.م یعنی در زمان خلیفهگری استپاننوس كه توجه خاصی به این مدرسه نشان میداد، برای ازدیاد عایدات مدرسه، مبالغ زیادی از مردم جمعآوری شد. با این پول در قراچهداغ چهار قطعه قریه خریداری گردید تا عایدات آن برای هزینههای مدرسه خرج شود. هابد ناكوپ الك نیانس كه خود از فارغالتحصیلان این مدرسه بود، در زمان مدیریتش این مدرسه را با اصول مدارس اروپایی اداره میكرد. وی كتابخانهای برای مدرسه تاسیس نمود و بر تعداد دانشآموزان پسر و دختر افزود؛ چنانكه در زمان وی تعداد آنها به دویستوهفتاد دانشآموز رسید. در زمان مدیریت وی به علت ورشكستگی چند تاجر كه پول مدرسه پیش آنان بود، مدرسه دویستوپنجاههزار ریال ضرر كرد. ازآنپس مدرسه با مشكلات مالی روبرو شد اما وزارت معارف و اوقاف وقت سالانه چهارهزاروهشتصد ریال به این مدرسه كمك مالی میكرد. در سال ۱۳۱۴.ش/۱۹۳۵.م كه صدمین سال تاسیس این مدرسه جشن گرفته شد، عایدات مدرسه بیستونههزار ریال بود. این مدرسه پس از سالها فعالیت در سال ۱۳۱۴.ش/۱۹۳۵.م به دبستان صبا تغییر نام داد.[xxii]
۲ــ مدرسه اناث ارامنه: در سال ۱۳۰۱.ق/۱۸۸۳.م برادران طومانیان به هزینه خود عمارتی را برای تاسیس دبستان دخترانه در جنب دبستان آرامیان اختصاص دادند و بهاینترتیب مدرسه دخترانه وابسته به دبستان آرامیان در این محل دایر شد.[xxiii]
۳ــ مدرسه هایقازیان (هایكازیان، تاماریان): این مدرسه در سال ۱۳۰۱.ق/۱۸۸۳.م احداث شد.[xxiv] حسین امید در «تاریخ فرهنگ آذربایجان» مینویسد: این مدرسه ابتدایی، در سال ۱۲۷۰.ش/۱۸۹۱.م توسط خلیفهگری ارامنه تاسیس گردید و به صورت دخترانه و پسرانه اداره میشد.[xxv] او مینویسد: «از مدارس قدیم ارامنه تبریز مدرسه دیگری است كه در جنب كلیسای ارامنه بعد از مدرسه آرامیان تاسیس یافته است. موسس این مدرسه هاكوب نام ارمنی قرهباغی بوده است. این مدرسه در ابتدای تاسیس شكل مكتبخانه خصوصی داشته. فقط زبان ارمنی و زبان روسی و شرعیات ارمنی در آنجا تدریس میشد و پس از مدتی شكل مدرسه به خود گرفت. برای هزینه مدرسه نیز محل عایداتی در نظر گرفته شده بود. ولی تشكیل اساسی این مدرسه از سال ۱۳۱۴.ق/۱۸۹۶.م است كه این مدرسه بهنام تاماریان نامیده شده است. چون در این سال مادموازل تامارا تومانیان كه پدرش از تجار معروف ارامنه تبریز بود، فوت كرده است و طبق وصیت وی میبایست كه ارثیه او را صرف ساختمان و هزینه دبستان كنند، لذا برادر نامبرده بهنام گریگور تومانیان ساختمانی جهت تاسیس دبستانی از ارثیه خواهر متوفایش در حیاط كلیسا بنا میكند و نام مدرسه را به مناسبت نام تامارا، تاماریان میگذارد. سپس بهنام مدرسه اسم دیگری نیز اضافه شده بهنام هایقازیان. هیات مخصوصی از تجار ارامنه به دخل و خرج این مدرسه رسیدگی میكردند و آن را اداره مینمودند و خلیفهگری ارامنه به عملیات هیات مزبور و مدرسه نامبرده نظارت میكرد.»[xxvi]
مطابق آمار سال ۱۳۰۶.ش/ ۱۹۲۷.م وزارت معارف، مدرسه در آن سال دارای صدوبیستودو دانشآموز دختر، صدوبیستوهشت دانشآموز پسر و ده آموزگار بود. چهلودو دختر و پنجاهوسه پسر به رایگان تحصیل میكردند.[xxvii] این مدرسه تا سال ۱۳۱۴.ش/۱۹۳۵.م به همان شكل دایر و باقی بود اما در این سال مطابق دستور دولت به دبستان «اسدی» تغییر نام یافت و دولتی گردید.[xxviii]
۴ــ مدرسه سانترال: این مدرسه در سال ۱۲۹۵.ش/ ۱۹۱۶.م توسط خلیفهگری ارامنه در تبریز دایر شد. مدرسه سانترال به صورت دخترانه و پسرانه بود و در سطح تحصیلی متوسطه به آموزش میپرداخت.[xxix] گویا سابقه تاسیس مدرسه سانترال به سال ۱۳۲۷.ق/۱۹۰۹.م میرسد. مطابق آمار سال ۱۳۰۶.ش/۱۹۲۷.م وزارت معارف، مدرسه سانترال در آن سال دارای شصتونه دانشآموز دختر و نودودو دانشآموز پسر و یازده آموزگار بود. یازده دختر و چهارده پسر به رایگان تحصیل میكردند. شمار فارغالتحصیلان مدرسه از آغاز تا آن سال، حدود صدوسیویك نفر بوده است.[xxx]
۵ــ مدرسه قیمنازیه (گیمناز): مدرسه قیمنازیه در سال ۱۳۰۰.ش/۱۹۲۱.م توسط خلیفهگری ارامنه در تبریز تاسیس شد. این مدرسه، دخترانه و پسرانه بود و در سطح تحصیلی متوسطه به آموزش میپرداخت.[xxxi] مطابق آمار سال ۱۳۰۶.ش/۱۹۲۷.م وزارت معارف، مدرسه در آن سال دارای چهلویك دانشآموز دختر و پنجاهودو دانشآموز پسر و سیزده آموزگار بود.[xxxii]
۶ــ باغچه اطفال (كودكستان): این كودكستان دارای یك كلاس دخترانه و پسرانه بود كه در سال ۱۳۰۰.ش/۱۹۲۱.م توسط خلیفهگری ارامنه احداث گردید.[xxxiii] در سال ۱۳۰۶.ش/۱۹۲۷.م این مدرسه دارای پانزده دانشآموز دختر و نُه دانشآموز پسر و چهار آموزگار بود. چهار نفر از دانشآموزان به رایگان تحصیل میكردند.[xxxiv]
جــ مدارس دولتی:
۱ــ مدرسه دخترانه ناموس: مرحوم محمدعلی تربیت، رئیس معارف آذربایجان، در دوره نخست ریاست خویش ــ بین سالهای ۱۳۰۰.ش/۱۹۲۱.م تا ۱۳۰۲.ش/۱۹۲۳.م ــ درصدد ایجاد و تاسیس مدارس دولتی دخترانه برآمد و دراینراستا چندین مدرسه ابتدایی دخترانه تاسیس نمود كه از جمله «مدرسه ناموس» در سال ۱۳۰۱.ش/۱۹۲۲.م افتتاح شد.[xxxv]
۲ــ مدرسه دخترانه دوشیزگان: مدرسه دوشیزگان، مدرسه ابتدایی دخترانه بود كه توسط محمدعلی تربیت در سال ۱۳۰۱.ش/۱۹۲۲.م افتتاح شد و بعدها با افزودن مقطع متوسطه، به اولین مدرسه متوسطه دختران در تبریز تبدیل گردید. مدیریت این مدرسه را بانو هاجر تربیت برعهده گرفت.[xxxvi]
۳ــ مدرسه دخترانه حقیقت: این مدرسه نیز توسط محمدعلی تربیت در سال ۱۳۰۲.ش/۱۹۲۳.م افتتاح گردید كه بعدها به هفده دی موسوم شد.[xxxvii]
۴ــ باغچه اطفال (كودكستان): این مدرسه دارای یك كلاس دخترانه و پسرانه بود كه در سال ۱۳۰۲.ش/۱۹۲۳.م توسط ابوالقاسم فیوضات، رئیس معارف آذربایجان، با مدیریت جبار باغچهبان افتتاح شد. این مدرسه بعدها منحل گردید.[xxxviii]
۵ــ دبستان بنات پهلوی: این دبستان در مهرماه ۱۳۰۴.ش/۱۹۲۵.م در اوایل دوره كفالت سیدغلامحسین معارف، رئیس معارف آذربایجان پس از كنارهگیری مرحوم محمدعلی تربیت، تاسیس گردید. این مدرسه یكی از دبستانهای دولتی خوب دخترانه در تبریز محسوب میشد.[xxxix]
همزمان با رشد و گسترش مدارس ابتدایی دولتی و ملی در تبریز، مدارس دولتی متوسطه و همچنین دارالمعلمات (دانشسرای دخترانه) نیز تاسیس یافتند؛ چنانكه در سالهای تحصیلی ۱۳۰۱ و ۱۳۰۲.ش/۱۹۲۲ و ۱۹۲۳.م در سراسر ایران مدارس متوسطه دخترانه تنها در دو شهر تهران و تبریز تاسیس شده بودند. این مطلب نشان میدهد كه آذربایجان تاچهاندازه در پیشرفت و توسعه فرهنگ كوشا، ساعی و پیشقدم بوده است.[xl]
۶ــ دارالمعلمات (دانشسرای دخترانه تبریز): در سال ۱۳۰۵.ش/۱۹۲۶.م در دوران ریاست دكتر احمدخان محسنی (عمادالملك) در معارف آذربایجان، دانشسرای دختران و چندین باب مدارس دخترانه تاسیس شد.[xli]
دكتر محسنی بهمنظور تربیت تعدادی دانشآموز دختر و پسر برای انجام وظیفه معلمی، به تاسیس دوباب مدرسه ــ یكی برای پسران و دیگری برای دختران ــ در تبریز مبادرت كرد. دانشسرای دخترانه نیز در ابتدا مانند دانشسرای پسرانه عبارت بود از مقطع ابتدایی، دو كلاس پنجم و ششم و یك كلاس متوسطه كه پس از چند سال قسمت ابتدایی آن بهتدریج حذف گردید و مدرسه به یك مدرسه متوسطه پنجساله تبدیل شد. دانشسرای دختران پس از پنج شش سال تاسیس، توانست تعدادی معلم تربیت كند كه در مدارس دخترانه مشغول تدریس شدند. بعدها این موسسه نیز به دانشسرای دختران تبدیل شد. مدیر اولیه این مدرسه یك خانم سوئیسی بهنام مادموازل دكر بود اما پس از چندی خانم عزیزه نیساری به مدیریت آن منصوب گردید.[xlii] دكتر محسنی، محلی را در خیابان فردوسی تبریز ــ كه درواقع حیاط مسجد استاد شاگرد بود ــ برای عمارت دانشسرای دختران در نظر گرفت. مسجد استاد شاگرد یكی از مساجد قدیم تبریز بود كه گنبدی محكم و آراسته و حیاطی بسیار بزرگ داشت اما به مرور زمان، محوطه حیاط به محل ریختن زباله اهل محل تبدیل شده بود. دكتر محسنی این محل را به ساختمان دانشسرای مزبور اختصاص داد و قصد داشت در سال ۱۳۱۲.ش/۱۹۳۳.م بنای آن را آغاز كند اما ازآنجاكه خود او به كفالت وزارت معارف منصوب شد، انجام این امر را به آقای سعیدی كه از سال ۱۳۱۲.ش/۱۹۳۳.م به جای وی به ریاست معارف آذربایجان منصوب گردید، توصیه نمود. سعیدی از بدو ورود به وزارت معارف، به توصیه ایشان عمل كرد. محوطه كوچكی برای حیاط مسجد تخصیص داده شد و در بقیه حیاط كه بسیار بزرگ بود، ساخت بناهای مورد نیاز برای مدرسه آغاز گردید. علاوه بر ساختمان، فضای نسبتا بزرگی نیز باقی ماند كه به حیاط آموزشگاه اختصاص داده شد. عملیات ساخت عمارت دانشسرا در مردادماه ۱۳۱۲.ش/۱۹۳۳.م آغاز گردید و در اواخر تابستان ۱۳۱۳.ش/۱۹۳۴.م ــ یعنی تقریبا در مدت یكسال ــ به پایان رسید. عمارت دانشسرای دختران مشتمل بر یك طبقه و عبارت از چند اتاق رو به جنوب بود. یك كریدور وسیع و خوب در وسط و در طرف دیگر كریدور نیز دو سه اتاق و تالار نسبتا آبرومند ساخته شدند. عملیات ساخت و تكمیل بنا دركل چند سال طول كشید؛ چنانكه توسعه و تكمیل سالن در سال ۱۳۱۶.ش/ ۱۹۳۷.م به پایان رسید. مجموع هزینه بنای ساختمان به مبلغی درحدود یكصدوپنجاههزار ریال بالغ گردید. از این مبلغ، هشتادهزار ریال آن از عواید اوقاف تامین شد كه قبلا برای این امر تخصیص داده شده بود و مابقی هزینه با نظر شورای فرهنگ از صندوق دولت تامین گردید.[xliii]
د ــ مدارس ملی:
مدارس ملی دخترانه در تبریز حتی پیش از مدارس دولتی دخترانه در این شهر تاسیس شدند. مدارس دخترانه زیر در اواخر دوره قاجاریه در شهر تبریز تاسیس گردیدند:
۱ــ مدرسه دخترانه فرهنگ: این مدرسه در تاریخ ۱۲۹۲.ش/۱۹۱۳.م با مدیریت بانو فرهنگ تاسیس شد.[xliv]
۲ــ مدرسه دخترانه دارالتربیه: این مدرسه در سال ۱۲۹۵.ش/۱۹۱۶.م تاسیس گردید و بعدها به دبستان آزرم تغییر نام یافت.[xlv]
۳ــ مدرسه عصمتیه: مدرسه عصمتیه در تاریخ ۱۲۹۷.ش/۱۹۱۸.م تاسیس گردید.[xlvi]
۴ــ مدرسه فخریه: این مدرسه در سال ۱۲۹۷.ش/۱۹۱۸.م توسط بانو فیروزمند تاسیس شد و بعدها منحل گردید.[xlvii]
۵ــ مدرسه سپهرانات: این مدرسه در سال ۱۳۰۰.ش/۱۹۲۱.م افتتاح شد اما بعدها منحل گردید.[xlviii]
۶ــ مدرسه عزت: مدرسه عزت در سال ۱۳۰۰.ش/۱۹۲۱.م به مدیریت بانو علویه سیدپیران تاسیس شد و پس از فوت او تحت نظارت اداره فرهنگ درآمد.[xlix]
۷ــ مدرسه ارشاد: این مدرسه به مدیریت حاجمیرزا عباسقلی واعظ چرندابی افتتاح شد و بعدها منحل گردید.[l]
۸ــ مدرسه بنات اسلامی: مدرسه بنات اسلامی در سال ۱۳۰۲.ش/۱۹۲۳.م با مدیریت بانو منیره حراف تاسیس شد و بعدها بهنام قدسیه معروف گردید.[li]
۹ــ دبستان دخترانه نواختران: این مدرسه از دبستانهای ملی دخترانه تبریز بود كه در زمان ریاست آقای رضا فهیمی در معارف آذربایجان (۱۳۱۳ــ۱۳۱۵.ش/۱۹۳۴ــ۱۹۳۶.م) افتتاح شد.[lii]
لازم به ذكر است از سال ۱۳۰۸.ش/۱۹۲۹.م از تعداد مدارس ملی كاسته شد. مدارس ملی این دوره عبارت بودند از: سپهرانات، فرهنگ، اقدسیه، دیانت، شتربان، سرخاب، علوی، فتح، عزت، عصمت، باغچه اطفال. به جای مدارس ملی بر تعداد مدارس دولتی افزوده گردید و با افزایش مدارس دولتی، مدارس ملی بهتدریج تعطیل شدند.[liii]●وضعیت و فعالیتهای مدارس دخترانه تبریز
علیرغم تلاشهایی كه در راستای تاسیس و راهاندازی مدارس دخترانه و دانشسرای دختران در تبریز انجام گرفت، وضعیت مدارس دخترانه در تبریز آشفته بود. آنها برای تحصیل برنامه صحیحی نداشتند چنانكه تا سال ۱۳۰۵.ش/۱۹۲۶.م در كلاسهای نهایی مدارس دخترانه امتحان رسمی به عمل نیامده بود. بهناچار دكتر محسنی در دوره ریاست خود در معارف آذربایجان (۱۳۰۵ــ۱۳۱۲.ش/۱۹۲۶ــ۱۹۳۳.م) با ابراز توجه خاص به وضعیت مدارس دخترانه، برنامه وزارتی را در تمام مدارس دخترانه معمول كرد و در آخر سال، امتحانات رسمی از فارغالتحصیلهای ششساله ابتدایی به عمل آمد.[liv] پس از آن دانشآموزان مدارس دخترانه نیز مانند پسران هر سال در امتحانات نهایی شركت میكردند و تصدیقنامه اخذ مینمودند.[lv] از سال ۱۳۰۸.ش/۱۹۲۹.م از تعداد مدارس ملی تبریز كاسته شد و بر تعداد مدارس دولتی و بهویژه مدارس دولتی دخترانه اضافه گردید. تعداد دانشآموزان دختر در شهر تبریز در سال ۱۳۰۸.ش/۱۹۲۹.م، افزون بر دوهزار نفر بود، حالآنكه در همان سال تعداد كل دانشآموزان دختر تمامی ولایات آذربایجان جمعا به میزانی كمتر از نهصد نفر بالغ میشد.[lvi]
دكتر محسنی در دوران ریاست خود در معارف آذربایجان، درحالیكه هنوز از تهران دستور لباس متحدالشكل به كلیه مدارس داده نشده بود، دستور داد عموم دانشآموزان دختر و پسر از پارچه بافت تبریز لباس ترتیب دهند و تمام دانشآموزان مدارس لباس متحدالشكل بپوشند.[lvii]
در سالهای ۱۳۱۵ و ۱۳۱۶.ش/ ۱۹۳۶ و ۱۹۳۷.م تشكیلات پیشآهنگی در مدارس آذربایجان شكل گرفت و در مدارس دخترانه نیز عملی گردید. ازآنپس دانشآموزان دختر نیز كمكم در رژهها و ورزشها شركت نمودند.[lviii]
همزمان با این اقدامات، در مدارس دخترانه تبریز مجالس سخنرانی تشكیل شد[lix] و بهویژه در دوران ریاست آقای رضا فهیمی در معارف آذربایجان (۱۳۱۳ ــ ۱۳۱۵.ش/ ۱۹۳۴ ــ ۱۹۳۶.م) نمایشهای اخلاقی برای دانشآموزان برگزار میگردید. برایاینمنظور هیاتهای مخصوصی از معلمان و افراد توانمند نمایشنامههایی را تنظیم و اجرا میكردند كه برای دانشآموزان دختر و پسر برگزار میشد.[lx] از جمله فعالیتهای قابلتوجه آقای فهیمی، تشكیل مجالس سخنرانی در مدارس بود. وی برای این منظور در مدارس فردوسی و دانشسرای مقدماتی پسران و دانشسرای ایراندخت دختران و سایر مدارس، بهطور منظم مجالس سخنرانی هفتگی تشكیل میداد و در این مجالس معلمان و حتی خود دانشآموزان دختر و پسر سخنرانی میكردند.[lxi]
گذشته از این، شوراهای تعلیماتی با شركت كلیه دبیران و مدیران مدارس دخترانه و پسرانه، هر پانزده روز یكبار تشكیل میشد و در این شوراها آقای فهیمی و دبیران درخصوص نحوه تدریس و اصول تعلیم و تربیت و سایر مسائل فرهنگی صحبت میكردند. این شوراها گاه در دانشسرای مقدماتی پسران و بعضی مواقع در دانشسرای دختران برگزار میشدند.[lxii]
از دیگر كارهای فوق برنامه در مدارس دخترانه تبریز، میتوان به فعالیتهای انجامشده در دوران ریاست آقای حسن ذوقی در معارف آذربایجان (۱۳۱۶ــ۱۳۱۹.ش/۱۹۳۷ــ۱۹۴۰.م) اشاره كرد. تشكیل مجالس مناظره میان دانشآموزان دختر و پسر در این دوران از موارد قابل ذكر است.[lxiii] در سال ۱۳۱۶.ش/۱۹۳۷.م در دانشسرای دختران، مجلس مناظرهای راجع به گوشتخواری و گیاهخواری برگزار گردید كه مورد توجه واقع شد. به دنبال آن مقرر گردید مجلس مناظرهای از دانشآموزان دانشسرای دختران و پسران راجع به آموزگاری دختران و پسران در كلاسهای ابتدایی تشكیل شود.[lxiv]
آقای ذوقی، وزیر معارف آذربایجان، علاقه وافری داشت كه در موسسات فرهنگی مجالس سخنرانی دایر شود. بدینمنظور در دانشسراها و دبیرستانها كارهای فوق برنامه بیشتر مورد نظر بود. انجمنهایی در مدارس برای این مقصود تشكیل گردید. در دانشسرای دختران انجمنهای ادبی، مناظره، نمایش، كارهای دستی و كانون فارغالتحصیلان بهوجود آمد. آنها در جشنها شركت میكردند. در سایر دبیرستانها نیز نظیر این انجمنها تشكیل شد. مخصوصا در دانشسرای دختران، مجالس جشن بهطور منظم تشكیل مییافت. در خاتمه سخنرانیها و مجالس، یك پرده نمایش یا مناظره تفریحی به معرض تماشا گذاشته میشد و در اغلب این نمایشها و مناظرهها، دانشآموزان دختر دانشسرای ایراندخت شركت مینمودند. تمام مدارس، مخصوصا مدارس دخترانه، جشن خاتمه سال میگرفتند و در این جشنها پارهای برنامههای جالبتوجه و نیز نمایشهای خاصی برگزار میشدند. از عده بسیاری برای تماشا دعوت به عمل میآمد و جشنها عمدتا در دانشسرای دختران برگزار میشدند؛ زیرا تالار این دانشسرا برای برگزاری این جشنها محل مناسبی بود.[lxv]
همچنین آقای ذوقی ابتكار خاصی انجام داد و نمایشگاهی از كارهای دستی دانشآموزان مدارس تشكیل داد كه هرسال یكبار هركدام از دبیرستانها و دبستانها (مخصوصا مدارس دخترانه) در نمایشگاه مزبور غرفهای برای خود تعیین میكردند و كارهای دستی دانشآموزان در آنجا به معرض نمایش گذاشته میشد. محل این نمایشگاه نیز در دانشسرای دختران بود. این نمایشگاهها از سال ۱۳۱۷ تا ۱۳۱۹.ش/۱۹۳۸ــ۱۹۴۰.م دایر بودند اما از شهریور ۱۳۲۰.ش/۱۹۴۱.م، یعنی پس از اشغال ایران و سقوط رضاخان، منسوخ شدند.[lxvi]
●●نتیجه
تاسیس و راهاندازی مدارس دخترانه از اقدامات مهم پس از انقلاب مشروطیت بود اما این كار بهسادگی صورت نگرفت. در جامعهای كه هنوز پذیرش تعلیم و تربیت دختران به شیوه نوین برای مردان سخت و دشوار بود، صحبت از رفتن دختران به مدرسه كار آسانی نبود. بنابراین روند تاسیس و راهاندازی مدارس دخترانه پس از مشروطه در شهرستانها روندی كند و تدریجی را پیمود. این رشد در ایالات و ولایات گوناگون فرازونشیبهایی داشت و با توجه به اوضاع اجتماعی، سیاسی، فرهنگی و مذهبی هر منطقه پیوسته در فرازوفرود بود. در هر منطقه و هر زمان كه اوضاع بر وفق مراد مشروطهخواهان بود، مدارس نیز رو به گسترش مینهادند؛ متقابلا به محض قرارگرفتن مشروطهخواهان در بنبست، مدرسهها نیز دچار ركود میشدند. اما بههرجهت این فرایند شروع شده بود و دیگر هیچگاه متوقف نگردید.[lxvii]
تبریز از جمله شهرهای مهم ایران است كه زمینهها و سابقههای درخشانی را درخصوص تاسیس و راهاندازی مدارس پیش از انقلاب مشروطیت به نمایش گذاشت و طبیعی بود كه پس از انقلاب مشروطیت در مسیر برپایی مدارس دخترانه نیز پیشگام باشد. برخی مدارس دخترانه این شهر بهقدری دارای اهمیت بودند كه در دوران خود از بهترین مدارس محسوب میشدند. آنها در فعالیتهایشان تاآنجا پیش رفتند كه از همان زمان به محلی برای برگزاری جشنها، سخنرانیها و كنفرانسها تبدیل گردیدند. اهمیت برخی مدارس دخترانه تبریز هنوز هم پابرجا است.
فاطمه اورجی نیكآبادی* عضو هیات علمی گروه تاریخ دانشگاه تبریز.
پینوشتها
[i]ــ در این زمینه رك: محمدحسنخان اعتمادالسلطنه، مرآتالبلدان، ج ۲، تهران، بینا، ۱۳۹۴.ق، الحاقات، ص۳۰؛ محمدحسنخان اعتمادالسلطنه، المآثر و الآثار، ج ۱، به كوشش ایرج افشار، تهران، اساطیر، چاپ اول، ۱۳۶۳، ص۱۵۷
[ii]ــ رك: فخرالدین رشدیه، زندگینامه پیر معارف رشدیه بنیانگذار فرهنگ نوین ایران، تهران، هیرمند، چاپ اول، ۱۳۷۰
[iii]ــ در این زمینه رك: حسین محبوبی اردكانی، تاریخ موسسات تمدنی جدید در ایران، ج ۱، تهران، انجمن دانشجویان دانشگاه تهران در سلسله انتشارات دانشگاه تهران، ۱۳۵۴، ص۴۱۲
[iv]ــ ناظمالاسلام كرمانی، تاریخ بیداری ایرانیان، ج ۱، به اهتمام علیاكبر سعید سیرجانی، تهران، آگاه، چاپ سوم، ۱۳۶۱، ص۲۴۴
[v]ــ همان.
[vi]ــ احمد كسروی، تاریخ مشروطه ایران، تهران، امیركبیر، چاپ نهم، ۱۳۵۱، ص۲۶۶
[vii]ــ حسین محبوبی اردكانی، همان، ص۳۶۷
[viii]ــ همان. و نیز رك: عیسی صدیق، تاریخ فرهنگ ایران از آغاز تا زمان حاضر، تهران، دانشگاه تهران، چاپ ششم، ۱۳۵۱، ص۳۶۰
[ix]ــ اقبال قاسمی پویا، مدارس جدید در دوره قاجاریه، بانیان و پیشروان، تهران، مركز نشر دانشگاهی، چاپ اول، ۱۳۷۷، ص۵۲۱
[x]ــ حسین امید، تاریخ فرهنگ آذربایجان، ج ۱، تبریز، بینا، ۱۳۳۲، ص۱۸۴
[xi]ــ همان، ص۲۳۱
[xii]ــ همان، ص۱۸۴
[xiii]ــ همان.
[xiv]ــ همان.
[xv]ــ نك: همان و اقبال قاسمی پویا، همان، ص۵۲۲
[xvi]ــ حسین امید، همان، صص۸۹، ۹۰، ۲۳۷ و ۲۳۸
[xvii]ــ همان، ص۹۳
[xviii]ــ همان.
[xix]ــ اقبال قاسمی پویا، همان، ص۵۲۲
[xx]ــ حسین امید، همان، ص۱۸۴
[xxi]ــ اقبال قاسمی پویا، همان، ص۵۲۲
[xxii]ــ همان، صص۵۲۲ و ۵۲۳
[xxiii]ــ همان، ص۵۲۳
[xxiv]ــ همان.
[xxv]ــ حسین امید، همان، ص۱۸۴
[xxvi]ــ همان، ص۹۵
[xxvii]ــ اقبال قاسمی پویا، همان، ص۵۲۳
[xxviii]ــ حسین امید، همان، ص۹۵
[xxix]ــ همان، ص۱۸۴
[xxx]ــ اقبال قاسمی پویا، همان، ص۵۲۳
[xxxi]ــ حسین امید، همان، ص۱۸۴
[xxxii]ــ اقبال قاسمی پویا، همان، ص۵۲۴
[xxxiii]ــ حسین امید، همان، ص۱۸۴
[xxxiv]ــ اقبال قاسمی پویا، همان، ص۵۲۴
[xxxv]ــ حسین امید، همان، ص۱۶۸ و نیز رك: اقبال قاسمی پویا، همان، ص۳۵۵
[xxxvi]ــ همان.
[xxxvii]ــ همان.
[xxxviii]ــ حسین امید، همان، ص۱۸۴
[xxxix]ــ همان، ص۱۷۹
[xl]ــ همان، ص۱۷۲
[xli]ــ همان، ص۱۹۰
[xlii]ــ همان، ص۱۹۱
[xliii]ــ همان، صص۲۱۶ و ۲۱۷
[xliv]ــ اقبال قاسمی پویا، همان، ص۳۵۶؛ حسین امید (ص۱۶۲) تاریخ تاسیس این مدرسه را در ۱۳۳۳.ق/۱۹۱۵.م نوشته است.
[xlv]ــ اقبال قاسمی پویا، همان، ص۳۵۷
[xlvi]ــ همان.
[xlvii]ــ همان؛ حسین امید (ص۱۶۲) تاریخ تاسیس مدرسه فخریه را در سال ۱۳۳۷.ق/۱۹۱۹.م نوشته است.
[xlviii]ــ حسین امید، همان، ص۱۷۰؛ اقبال قاسمی پویا، همان، ص۳۵۶
[xlix]ــ همان
[l]ــ همان.
[li]ــ حسین امید، همان، ص۱۶۹
[lii]ــ همان، ص۲۳۱
[liii]ــ همان، صص۲۰۳ و ۲۰۴
[liv]ــ همان، ص۱۹۳
[lv]ــ همان، ص۱۹۷؛ برای آگاهی از تعداد امتحاندهندگان و فارغالتحصیلان مدارس دخترانه تبریز در سال ۱۳۰۶.ش/۱۹۲۷.م به پیوست همین نوشتار رجوع كنید.
[lvi]ــ همان، صص۲۰۳ و ۲۰۴
[lvii]ــ همان، ص۲۰۶
[lviii]ــ همان، صص۲۲۳ و ۲۲۴
[lix]ــ همان، صص۲۲۳ و ۲۲۵
[lx]ــ همان.
[lxi]ــ همان.
[lxii]ــ همان، صص۲۲۵ و ۲۲۶
[lxiii]ــ همان، ص۲۲۳
[lxiv]ــ همان.
[lxv]ــ همان، صص۲۳۴ و ۲۳۵
[lxvi]ــ همان.
[lxvii]ــ رك: اقبال قاسمی پویا، همان، صص۲۳۴، ۲۳۷، ۲۴۴، ۲۴۵، ۲۴۸
پینوشتها
[i]ــ در این زمینه رك: محمدحسنخان اعتمادالسلطنه، مرآتالبلدان، ج ۲، تهران، بینا، ۱۳۹۴.ق، الحاقات، ص۳۰؛ محمدحسنخان اعتمادالسلطنه، المآثر و الآثار، ج ۱، به كوشش ایرج افشار، تهران، اساطیر، چاپ اول، ۱۳۶۳، ص۱۵۷
[ii]ــ رك: فخرالدین رشدیه، زندگینامه پیر معارف رشدیه بنیانگذار فرهنگ نوین ایران، تهران، هیرمند، چاپ اول، ۱۳۷۰
[iii]ــ در این زمینه رك: حسین محبوبی اردكانی، تاریخ موسسات تمدنی جدید در ایران، ج ۱، تهران، انجمن دانشجویان دانشگاه تهران در سلسله انتشارات دانشگاه تهران، ۱۳۵۴، ص۴۱۲
[iv]ــ ناظمالاسلام كرمانی، تاریخ بیداری ایرانیان، ج ۱، به اهتمام علیاكبر سعید سیرجانی، تهران، آگاه، چاپ سوم، ۱۳۶۱، ص۲۴۴
[v]ــ همان.
[vi]ــ احمد كسروی، تاریخ مشروطه ایران، تهران، امیركبیر، چاپ نهم، ۱۳۵۱، ص۲۶۶
[vii]ــ حسین محبوبی اردكانی، همان، ص۳۶۷
[viii]ــ همان. و نیز رك: عیسی صدیق، تاریخ فرهنگ ایران از آغاز تا زمان حاضر، تهران، دانشگاه تهران، چاپ ششم، ۱۳۵۱، ص۳۶۰
[ix]ــ اقبال قاسمی پویا، مدارس جدید در دوره قاجاریه، بانیان و پیشروان، تهران، مركز نشر دانشگاهی، چاپ اول، ۱۳۷۷، ص۵۲۱
[x]ــ حسین امید، تاریخ فرهنگ آذربایجان، ج ۱، تبریز، بینا، ۱۳۳۲، ص۱۸۴
[xi]ــ همان، ص۲۳۱
[xii]ــ همان، ص۱۸۴
[xiii]ــ همان.
[xiv]ــ همان.
[xv]ــ نك: همان و اقبال قاسمی پویا، همان، ص۵۲۲
[xvi]ــ حسین امید، همان، صص۸۹، ۹۰، ۲۳۷ و ۲۳۸
[xvii]ــ همان، ص۹۳
[xviii]ــ همان.
[xix]ــ اقبال قاسمی پویا، همان، ص۵۲۲
[xx]ــ حسین امید، همان، ص۱۸۴
[xxi]ــ اقبال قاسمی پویا، همان، ص۵۲۲
[xxii]ــ همان، صص۵۲۲ و ۵۲۳
[xxiii]ــ همان، ص۵۲۳
[xxiv]ــ همان.
[xxv]ــ حسین امید، همان، ص۱۸۴
[xxvi]ــ همان، ص۹۵
[xxvii]ــ اقبال قاسمی پویا، همان، ص۵۲۳
[xxviii]ــ حسین امید، همان، ص۹۵
[xxix]ــ همان، ص۱۸۴
[xxx]ــ اقبال قاسمی پویا، همان، ص۵۲۳
[xxxi]ــ حسین امید، همان، ص۱۸۴
[xxxii]ــ اقبال قاسمی پویا، همان، ص۵۲۴
[xxxiii]ــ حسین امید، همان، ص۱۸۴
[xxxiv]ــ اقبال قاسمی پویا، همان، ص۵۲۴
[xxxv]ــ حسین امید، همان، ص۱۶۸ و نیز رك: اقبال قاسمی پویا، همان، ص۳۵۵
[xxxvi]ــ همان.
[xxxvii]ــ همان.
[xxxviii]ــ حسین امید، همان، ص۱۸۴
[xxxix]ــ همان، ص۱۷۹
[xl]ــ همان، ص۱۷۲
[xli]ــ همان، ص۱۹۰
[xlii]ــ همان، ص۱۹۱
[xliii]ــ همان، صص۲۱۶ و ۲۱۷
[xliv]ــ اقبال قاسمی پویا، همان، ص۳۵۶؛ حسین امید (ص۱۶۲) تاریخ تاسیس این مدرسه را در ۱۳۳۳.ق/۱۹۱۵.م نوشته است.
[xlv]ــ اقبال قاسمی پویا، همان، ص۳۵۷
[xlvi]ــ همان.
[xlvii]ــ همان؛ حسین امید (ص۱۶۲) تاریخ تاسیس مدرسه فخریه را در سال ۱۳۳۷.ق/۱۹۱۹.م نوشته است.
[xlviii]ــ حسین امید، همان، ص۱۷۰؛ اقبال قاسمی پویا، همان، ص۳۵۶
[xlix]ــ همان
[l]ــ همان.
[li]ــ حسین امید، همان، ص۱۶۹
[lii]ــ همان، ص۲۳۱
[liii]ــ همان، صص۲۰۳ و ۲۰۴
[liv]ــ همان، ص۱۹۳
[lv]ــ همان، ص۱۹۷؛ برای آگاهی از تعداد امتحاندهندگان و فارغالتحصیلان مدارس دخترانه تبریز در سال ۱۳۰۶.ش/۱۹۲۷.م به پیوست همین نوشتار رجوع كنید.
[lvi]ــ همان، صص۲۰۳ و ۲۰۴
[lvii]ــ همان، ص۲۰۶
[lviii]ــ همان، صص۲۲۳ و ۲۲۴
[lix]ــ همان، صص۲۲۳ و ۲۲۵
[lx]ــ همان.
[lxi]ــ همان.
[lxii]ــ همان، صص۲۲۵ و ۲۲۶
[lxiii]ــ همان، ص۲۲۳
[lxiv]ــ همان.
[lxv]ــ همان، صص۲۳۴ و ۲۳۵
[lxvi]ــ همان.
[lxvii]ــ رك: اقبال قاسمی پویا، همان، صص۲۳۴، ۲۳۷، ۲۴۴، ۲۴۵، ۲۴۸
منبع : دوران
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست