یکشنبه, ۵ اسفند, ۱۴۰۳ / 23 February, 2025
مجله ویستا
تحلیل انتقادی کتاب علوم اجتماعی پیشدانشگاهی

ـ مؤلفان: دکتر احمد رجبزاده، دکتر بهزاد دوران و فرشته سیدی
ـ ناشر: شرکت چاپ و نشر کتابهای درسی ایران
ـ نوبت چاپ: اول، ۱۳۸۶
این یادداشت کتاب علوم اجتماعی پیشدانشگاهی را مورد نقد و بررسی قرار داده است و می کوشد وفاداری نویسندگان این کتاب به باورهای مدرنیستی را تحلیل کند.
۱) «زمانی که به گذشته مینگریم، چهره دیگری از جهان را در برابر خود مییابیم. در گذشته واحدهای فئودالی، واحدهای عشیرهای و واحدهای اجتماعی گستردهای که متشکل از مجموعهای از واحدهای اجتماعی خردتر بودند... »(ص ۳).
اینگونه تحلیل از تاریخ یک تحلیل مارکسیستی است که تاریخ غرب را به ترتیب: کمون اولیه، بردهداری، فئودالی و سرمایهداری میداند. اَنگِلس در جایی اشاره میکند که «آنچه من و مارکس گفتهایم تاریخ مغربزمین است.»
بسیاری از محقّقین اجتماعی هم بر این نظر هستند که ایران هیچگاه دوره فئودالی نداشته است. نکته مهم در تحلیل خطی و دیالکتیکی مارکس این است که هرچند مارکس منتقد دوران سرمایهداری است ولی در کل، روند تاریخ را قهراً به سوی جامعه بیطبقه ارزیابی می کند و انسانهای امروز را از انسانهای دیروز متکاملتر میداند. به عبارت دیگر بشر امروز از انسانهای دوران انبیا کاملتر است.
۲) در درس دو آمده است: «... اگر حکومتها راه را برای تجارت و کسب سود بیشتر تاجران و صنعتگران باز نمیکردند خود از منافع تجارت که به صورت مالیات در اختیار آنها قرار میگرفت محروم میشدند. علاوه بر این ممکن بود با اعتراض و شورش شهریان نیز روبهرو شوند. این نوع زندگی که ابتدا در اروپای غربی شکل گرفت و سپس به سراسر جهان گسترش یافت هسته اولیه و اصلی نظام جهانی محسوب میشود. »(ص۱۷).
تعبیر نظام جهانی در سراسر کتاب تکرار شده است در حالیکه امروز در میان دانشمندان علوم اجتماعی و حتی غربی بحث جدی بر سر این است که «جهانیشدن» یا «جهانیسازی» و یا «غربیسازی جهان» کدامیک تعبیر دقیقتر برای چنان مفهومی است. این نگاه سکولار مضاعف به جهان است که تحولات کنونی عالم را نظام جهانی میداند که گویا هیچ ارزشی در آن محفوف نیست.
۳) در درس سه، مسأله تأثیر فرهنگی استعمار در جهانیسازی نادیده گرفته میشود. حال آنکه بسیاری از تحولات اجتماعی و ارتباطی از الزامات و یافتههای استعمار و پژوهشهای مربوط به آن است. در این درس فقط به وجه اقتصادی استعمار توجه شده است در حالی که مسأله استعمار وجوه علمی و فرهنگی و مذهبی و نظامی و... نیز دارد.
«بنابرآنچه گفتیم بعد از وقایعی که در اروپا رخ داد و در آن واحدهای فئودالی از بین رفتند و حکومتهای دولت- ملت سر برآوردند به تدریج از طریق استعمار و تجارت وابسته شدند. بدین ترتیب اقتصاد واحدی شکل گرفت که در مرکز آن جوامع صنعتیتر و در پیرامون آن جوامع کمتر صنعتی یا غیرصنعتی قرار داشتند.»(ص ۲۴).
در کل کتاب تصویر به اصطلاح نظام جهانی، تصویری مهم و مطلوب جلوه داده شده است. در عبارت بالا از استعمار به عنوان واسطه تشکیل نظام جهانی یاد شده است که پس از شکلگیری آن، جهان به دو بخش صنعتی و غیرصنعتی تقسیم میشود. این عبارات، این معنا را به ذهن متبادر می کند که هرچند استعمار مشکلاتی برای ما ایجاد کرد اما به هر حال خدمت بزرگی نیز به بشریت کرده است.
۴) درس چهارم پیرامون ارکان سازمان ملل است. اما آنچه را باید به آن توجه کرد این است که هیچ توجهی به واقعیت سازمان ملل نشده و تمام تحلیل این درس بر مبنای الگوی ذهنی و انتزاعی سازمان ملل شکل گرفته است. هیچ گونه نظری به واقعیت این سازمان به اصطلاح صلح و بیانیههایش در مواقف و رویدادهای مهم نشده است. مثلاً آورده شده: «شورای امنیت این اختیار را دارد که اگر کشوری از مقررات پذیرفته شده سازمان تخطّی کند، آن کشور را محاصره اقتصادی کند یا علیه آن به اقدام نظامی دست بزند.»(ص۳۴). اما آیا جای آن نیست که پرسیده شود اعضای شورای امنیت چه کشورهایی هستند؟ چرا فقط چند کشور حق داشته باشند برای همه جهان تصمیم بگیرند؟ چرا در میان همین تعداد اندک نیز برخی کشورها همچون آمریکا دارای حق وتو باشند؟ آیا حق وتو با مبانی خود غرب از جمله دموکراسی معارض نیست؟ تاکنون شورای امنیت چه کشورهایی را تحریم اقتصادی کرده است؟
بخش عظیمی از مردم جهان را مسلمانان تشکیل میدهند. این تعداد چند نماینده در شورای امنیت دارند؟ البته در صفحه ۳۴ به صورت پاورقی اشارهای آورده شده ولی همین بیتوجهی به مطلب خود بیانگر دیدگاهی در مورد مباحث اجتماعی نیست؟ بسیاری از بیانیههای سازمان ملل همچون بیانیه حقوق بشر با احکام اسلام معارض است. در اینگونه مواقع کشورهای اسلامی چه باید بکنند؟
۵) «جهانی شدن در بُعد اقتصادی به وابستگی متقابل و ادغام اقتصادها اشاره دارد که هنوز در جریان است و هر روز که میگذرد، شاهد ادغام بیشتر آنها در یکدیگر هستیم.»(ص۴۸). در پاورقی این صفحه هم ادغام را برای ترکیب چند واحد اجتماعی که معنایی خنثی یا مثبت دارد، در نظر آورده و معنای اصلی و اساسی جهانیشدن را همین مراد کرده است. هرچند که در پاورقی همین صفحه یا صفحه ۴۹ به نظرهای مخالف هم اشارهای اجمالی و ناقص شده که بیشتر حکایت از تحقیر آن دیدگاهها دارد و با تعبیر «این گروه» از آنها یاد کرده است.
۶) درس ششم درباره دهکده جهانی است. متن بر اساس دیدگاههای مارشال مکلوهان کانادایی نوشته شده است در حالی که سید مرتضی آوینی در مقاله مفصلی به نام «درباره ارتباطات» به آرای مکلوهان اشاره کرده و به خوبی در شرایط و امکانهای دهکده جهانی تأمل نموده که از آن هیچ استفادهای و ذکری نشده است.
۷) در درس هشت و نُه، از نابرابری در نظام جهانی سخن به میان آمده و اشاره شده است که نابرابری ثروت در عرصه جهانی وجود دارد و همچنین به نابرابری در قدرت (نظامی) و در سازمانهای بینالمللی و در رابطه مرکز-پیرامون و در رابطه مرکز- نیمهپیرامون-پیرامون و سرکرده نظام جهانی اشاره شده است. در پایان درس نُه، مؤلفین محترم از همه تحلیلهای خود اینگونه نتیجه میگیرند: «نکته دیگر اینکه، تغییر جایگاه به صورت سلسلهمراتبی انجام میشود؛ به این معنا که کشور پیرامونی، ابتدا به جایگاه نیمه پیرامونی ارتقا مییابد و در گام بعدی به کشوری مرکزی تبدیل میشود؛ چنان که دستیابی به جایگاه سرکردگی مستلزم گذر از جایگاه مرکزی است.»(ص۸۷). گویا کشورهای جهان برای بهبود وضع مادی خود میبایست همه قواعد ظالمانه نظام جهانی را بپذیرند و همین راه ظالمانه را پیش گیرند.
«اینگونه اهداف به عنوان اهداف اساسی، درجه اول و حیاتی هر جامعه شناخته میشوند و از جمله مهمترین آنها حفظ استقلال و موجودیت و تأمین امنیت در برابر سایر جوامع است. در کنار اهداف اساسی باید از هدفهایی یاد کرد که تحقق آنها به بهبود و تعالی جامعه منجر میشود. این اهداف «درجه دوم» جوامع شناخته میشوند مانند دستیابی به رفاه اجتماعی، توسعه اجتماعی، افزایش پرستیژ، گسترش نفوذ در جهان و بین ملتهای دیگر.»(ص۹۸). امام فرمود: «تا ظلم هست مبارزه هست و تا مبارزه هست ما هستیم». مبارزه با ظلم را باید از اهداف درجه اول دانست یا دوم؟ مبارزه با ظلم در مواجهه با نظام جهانی در سیاست خارجی و دستگاه دیپلماتیک تأثیر ندارد؟ جمهوری اسلامی باید اهداف خود را بر چه اساسی تعریف کند؟ آیا بر اساس اقتضائات نظام جهانی؟
۸) «... ادغام ایران در نظام جهانی از زمانی آغاز شد که حکّام ایرانی شرایط تجارت تعرفهای را پذیرفتند. از این دوره است که وابستگی متقابل ایران با نظام جهانی شکل میگیرد و کشور ما به عنوان پیرامونی به این وابستگی (ادغام) واکنش نشان میدهد. نهضت تنباکو، انقلاب مشروطه، و تغییرات و تحولات بعد از آن را باید واکنش به همین شرایط محسوب کرد.»(ص۱۱۸). این مورد نیز تأثیری است که در بند سه به آن اشاره شد. از نهضت تنباکو که یک نهضت ضد استعماری در واکنش به اقتضائات نظام جهانی است با لفظ «ادغام» یاد شده است.
۹) «جنگ تحمیلی خسارتهای بسیاری به مردم و کشور ما وارد آورد اما در طول دو قرن گذشته، اولین جنگی بود که در جریان آن ایرانیان با تمام قوا از سرزمین و کیان کشور خود دفاع کردند و یک وجب از خاک کشور را از دست ندادند.»(ص۱۲۰).
لحن عبارت، ظاهراً حماسی به نظر میرسد اما برای فهم دقیق آن باید عبارت را در خود متن دید. اینکه ابتدا از روند توسعه، رفاه و پیشرفت ایران سخن به میان میآید و سپس به مسأله جنگ(و نه دفاع مقدس) نظر میشود، مخاطب را مجاب میکند که جنگ عامل بدبختیها و عقبافتادگیهای بسیاری است. در حالی که امام(ره) فرمود: جنگ برای ما یک نعمت بود... ما در جنگ ابهّت دو ابرقدرت شرق و غرب را شکستیم». راستی اگر قرار بود به مسائل نظام جهانی پرداخته شود آیا مسأله دفاع مقدس نمی توانست تفسیر دیگری از نظام جهانی بر اساس دیدگاههای حضرت امام(ره) ارائه دهد که قطعاً مغایر با مطالب این کتاب است؟ به عبارت زیر توجه کنید:
«در دوره جنگ(دفاع)، کشور ما منابع مادی و انسانی بسیاری را از دست داد و سطح رفاه و برخورداری نسبت به گذشته کمتر شد.»(ص۱۲۳). یاد کردن از «دفاع مقدس» با تعبیر «جنگ(دفاع)» و از شهیدان با عنوان منابع انسانی که از دست رفتهاند بیانگر نگاه سکولار مؤلّفین این کتاب به تاریخ و فرهنگ این مرز و بوم است.
۱۰) درس چهارده مربوط به جایگاه ایران در نظام جهانی است. این بحث نیز ذیل مبحث توسعه طرح شده که توسعه نیز با معیارهای غربی تعریف و توصیه شده است و هیچ توجهی به مغایرت و تضاد مبانی ارزشی و فرهنگی ایران با اصطلاح توسعه نشده است (که در دیدگاههای رهبر معظم انقلاب مثلاً در دانشگاه سمنان و نیز در کتاب توسعه و مبانی تمدن غرب شهید آوینی به خوبی آشکار است).
۱۱) مؤلفان، منابعی در پایان کتاب برای مطالعه بیشتر پیشنهاد کردهاند که عمدتاً دیدگاههای غربی یا غربزدگان را طرح کرده و هیچ توجهی به متون بومی و دینی نشده است.
مصطفی سعیدی
منبع: شبکه ایران
منبع: شبکه ایران
منبع : رجا نیوز
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست