سه شنبه, ۱۱ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 30 April, 2024
مجله ویستا

هویت پنهان در خلوت اینترنتی


هویت پنهان در خلوت اینترنتی
وقتی سخن از تبعات استفاده «ناصحیح» از اینترنت به میان می‌آید بسیاری تصور می‌کنند که این پیامدهای منفی، محدود به همان اموری است که به کارگیری ناصحیح برنامه‌های ماهواره‌ای در پی دارد، پیامدهایی مانند انحرافات اخلاقی و یا عقیدتی. این یک قیاس عجولانه است. دامنه تأثیرات منفی تعامل نامطلوب با مهمانی به نام «اینترنت» - که بیش از یک دهه است به طور جدی به زندگی ما وارد شده - بسیار گسترده تر از تبعات بهره گیری نادرست از برنامه‌های ماهواره‌ای است.
در بحث از رفتار اجتماعی ما ایرانیان در چهار مقاله گذشته، به مسائلی از قبیل روحیه تعجیل (مقاله نهم) ـ که جلوه‌ای از آن چند روز پیش با هجوم برای خوردن ساندویچ ۱۵۰۰ متری قبل از ثبت رکورد در معرض دید جهانیان قرار گرفت ـ غفلت از آثار غریبه نوازی (مقاله دهم) و نیز کمبود آموزش (مقاله یازدهم)، به ویژه آموزش مصداقی که بارزترین نمونه آن در رانندگی ما هویداست (مقاله دوازدهم) پرداخته شد.
بررسی رفتار اجتماعی جامعه امروز ما، بدون توجه به نقش پیچیده این مهمان تازه وارد که هر روز جای خود را در میان ما بیشتر باز می‌کند توجیه ناپذیر است. اینترنت با همه فواید بی شماری که دارد اگر به درستی مورد استفاده قرار نگیرد می‌تواند رفتار اجتماعی یک جامعه را به قهقرا ببرد.
کمتر موضوعی در جهان کنونی به‌اندازه اینترنت از ابعاد گوناگون برخوردار است. از این رو، این مقالۀ کوتاه نمی‌تواند از یادآوری چند نکته که ذکر آنها در این سلسله مقالات ضروری به نظر می‌رسد فراتر رود. طبق روال این مقالات، این نوشتار هم تنها به «آسیب‌ها» نظر دارد.
بحث را با طرح یک پرسش مهم آغاز می‌کنم: صرف نظر از تأثیر سایتهای غیر اخلاقی، آیا اینترنت، رفتار اجتماعی را در ایران ارتقا بخشیده و یا تنزل داده است؟
البته من با استثنا کردن سایت‌های غیر اخلاقی در پرسش بالا به هیچ عنوان نمی‌خواهم مانند بعضی، آثار ویرانگر آنها را کوچک بشمارم. تمهیداتی که بسیاری از خانواده‌های غربی در مقابل این سایتها می‌اندیشند و نرم افزارهایی که به کار می‌گیرند خود برای بیان عمق فاجعه کافی است.
این سایتها برای مسلمان ساخته نشده‌اند همچنانکه برای مسیحی یا حتی غربی پدید نیامده‌اند و در واقع مناسب حال انسان کافر و حتی حیوان هم نیستند. سایتهای پورنوگرافی و شبه آنها فقط موافق حال موجوداتی پست تر از حیوان و به تعبیر قرآن «بل هم اضل» اند که هر کاربری فقط یک کلیک با آنها فاصله دارد. گرفتار شدن در گرداب اینگونه سایتها یک رفتار فردی و البته همراه با تبعات ویرانگر اجتماعی است که نیاز به بررسی جداگانه دارد (در مورد رفتار فردی اشارات کوتاهی در انتها خواهد آمد). موضوع سخن ما رفتار اجتماعی اینترنتی است یعنی رفتارهایی که از ابتدا با حقوق دیگران سر و کار پیدا می‌کند.
هر کس ممکن است برای پرسش پیچیده بالا پاسخی داشته باشد. به نظر من پاسخ به این پرسش که بهره گیری از اینترنت بر رفتار اجتماعی جامعۀ ما – و بلکه هر جامعه دیگری – چه تأثیری گذاشته است تا حد بسیار زیادی وابسته به پاسخ به سؤال دیگری است و آن این است که میزان ریاکاری و عدم صداقت در جامعه ما چقدر است. به عبارت دیگر برای آنکه بفهمیم اینترنت چه بر سر رفتار اجتماعی ما آورده است باید ببینیم چه میزان از کارهایی که انجام داده و یا نمی‌دهیم به خاطر «ترس از مردم» است.
بنابراین پیش از بیان چگونگی نحوه ارتباط میان این دو مسأله یعنی «روحیۀ تظاهر» و «نقش اینترنت در رفتار اجتماعی ما» مناسب است در مورد این خصلت ناپسند توضیح مختصری داده شود. (میان ریاکاری، عدم صداقت، و انجام یا عدم انجام یک کار از ترس مردم تفاوتهایی وجود دارد که دخلی در بحث ما ندارد).
گر چه نباید در هیچ چیز از جمله در بیان خصلتهای منفی جامعه خود مبالغه کنیم اما باید اذعان کرد که نشان دادن مصادیق ریاکاری در میان بسیاری از افراد جامعه ما کار مشکلی نیست. (اینکه جوامع دیگر بهتر یا بدتر از ما هستند محل بحث نیست). بعضی از اعمال ما برای «حفظ ظاهر» است. به بیان دیگر، بعضی از ما مصداق شکایت دردآور خداوند در قرآن از برخی بندگانش هستیم: از مردم پنهانکاری و شرم می‌کنند ولی از خدا نمی‌کنند در حالی که او با آنهاست (نساء/۱۰۸).
اینکه عالم محضر خداست متأسفانه باعث نمی‌شود برخی انسانها – که چه بسا ما هم از جمله انها باشیم- از انجام کار نادرست خودداری کنند. اما همین افراد غالبا ملاحظه مردم را می‌کنند از این نظر که نمی‌خواهند نزد مردم به فردی حسود، بی انصاف، دروغگو، شایعه پراکن، یکدنده، دو به هم زن، بی توجه به دستورات دینی و یا ظالم شناخته شوند و همین عامل باعث می‌شود که در کارهای خود ملاحظاتی به خرج دهند.
حتی در مسألۀ ساده‌ای مثل «تعارف» هم می‌توان این دوگانگی ظاهر و باطن را سراغ داد. گاهی تعارف می‌کنیم ولی در حقیقت نمی‌خواهیم طرف مقابل خواستۀ ما را بپذیرد و اگر تعارف ما که «آمد و نیامد» دارد به موافقت وی بینجامد در دل ناراحت می‌شویم، گرچه لبخند را حتی الامکان در رخسار نگه می‌داریم (البته تعارف همیشه یک امر منفی نیست). اساسا اینکه چرا در فرهنگ و سیاست ما بسیاری از اموری که قاعدتا نباید «پشت پرده» داشته باشند پشت پرده دارند قابل تأمل است.
حال ببینیم چگونه است که خصلت ریاکاری و یا انجام کار از ترس مردم با تأثیرات اینترنت بر رفتار اجتماعی ما ارتباط تنگاتنگ پیدا می‌کند؟ یک فرض ساده ما را به مطلب نزدیک می‌کند.
فرض کنید اینترنت به گونه‌ای طراحی شده بود که هر کس روی هر چیزی کلیک می‌کرد مشخصات کامل واقعی او همراه با تصویرش در آن صفحه برای همیشه درج می‌شد و یا لااقل نام «واقعی» افراد کلیک کنندۀ قبلی یک صفحه اینترنتی به راحتی با یک موتور جستجو در همان صفحه در دسترس همگان بود. همچنین هر اظهار نظری که فرد می‌کرد، نسبتی که به کسی می‌داد همه و همه بدون درج نام واقعی ممکن نبود. به جرأت می‌توان گفت که در این صورت کمتر کسی از ما دقیقا همان کارهایی را که تا کنون در اینترنت انجام داده انجام می‌داد.
اشتباه نشود. مقصود این نیست که در فضای مجازی – که البته از نظر روابط اجتماعی کاملا واقعی است - از اکثریت قریب به اتفاق ما، گناهانی از قبیل غیبت، تهمت، بی انصافی، تمسخر، چاپلوسی و لگد مال کردن حیثیت دیگران سر زده و می‌زند. نه واقعیت چنین است و نه من وبال این تهمت بزرگ را به جان می‌خرم. قاعدتا افرادی که هرگز در محیط اینترنت «خلاف شرع» انجام نداده‌اند کم نیستند، اما باید توجه داشت که افرادی که حتی «خلاف شأن» هم در اینترنت انجام نداده باشند ـ مثلا از انجام هر امر لغوی که حلال هم باشد پرهیز کرده باشند ـ کم شمارند.
اینترنت یک ویژگی منحصر به فرد و بسیار مهم دارد که می‌تواند در تضعیف کیفیت رفتار اجتماعی افراد یک جامعه سخت مؤثر باشد و آن این است که به افراد امکان می‌دهد که با «هویت پنهان» دهها و صدها نوع کاری که در گذشته جز با اطلاع یافتن فرد یا افرادی ممکن نبود در خفای کامل انجام دهند.
در گذشته اگر کسی رفتارهای ناشایست اجتماعی از خود بروز می‌داد (مثلا در اظهار نظر بی انصاف بود یا افراد را مورد تهمت قرار داده و آبروی دیگران را می‌برد) چند بار که چنین می‌کرد در میان مردم شناخته می‌شد و بسیاری اوقات این حیای از مردم باعث می‌شد از اعمال خود دست بردارد و یا لااقل جایگاهش را از دست بدهد. اما فضای اینترنت علیرغم اختصاص یافتن IP خاص به هر کاربر در هنگام اتصال به شبکه و امکان برخی رهگیریها از طریق تروجان و غیر آن، به گونه‌ای است که در آن، هویت افراد مخصوصا با توجه به تعداد بی شمار کاربران عملا «پنهان» تلقی می‌شود.
فضایی که هویت فرد را پنهان می‌کند زمینه بروز بی‌پرده شخصیت افراد را فراهم می‌کند. در یک اجتماع چند هزار نفری در یک سالن همه ساکت می‌نشینند. همین که برق قطع می‌شود و امکان شناسایی صاحب صدا از بین می‌رود، گاه افرادی شروع به درآوردن صداهای عجیب و غریب و زدن حرفهای بی ربط می‌کنند چون مطمئن هستند هویت آنان پنهان است.
فضای بی نظیری که اینترنت پدید آورده، فرد را ترغیب می‌کند بدون ترس از افت وجهۀ خود نزد مردم، کارهایی انجام دهد که در صورت اطلاع دیگران انجام نمی‌داد. از این جهت است که وقتی نظرات درج شده در یک وبلاگ را با هم مقایسه می‌کنیم می‌بینیم نظرات بی ادبانه، کینه توزانه، سبک و ... غالبا مربوط به کسانی است که نام واقعی، آدرس وبلاگ و یا حتی ایمیل معتبری از خود به جا نگذاشته‌اند.
در مورد این ویژگی منحصر به فرد اینترنت باید عمیقا اندیشید. در گذشته اگر تنها «گناه فردی» می‌توانست در خلوت انجام شود امروزه خطا و گناه و خیانت اجتماعی را هم می‌توان در خلوت انجام داد! در گذشته وقتی تمسخری بود «تمسخر کننده» هم معلوم بود اما امروزه تمسخر می‌تواند وجود داشته باشد اما تمسخر کننده ناپیدا باشد. تعبیر «گناه اجتماعی مخفیانه» که در گذشته «خود متناقض» و یا «پارادوکسیکال» شمرده می‌شد امروز دیگر چنین نیست.
حتی اگر چند درصد از میلیونها کاربر اینترنت در کشور ما با اطمینان از محفوظ ماندن هویت خود در اینترنت، بی ملاحظه رفتار کنند همین امر برای آنکه رفتار اجتماعی کل جامعه را آلوده سازد کافی است و این رفتارهای ناشایست – با توضیحی که در مقاله دهم (خودزنی به شیوه ما ایرانیان) بیان شد - در نهایت نه تنها به کل جامعه بلکه به همین گروه بی ملاحظه نیز آسیب خواهد رساند.
در اینجا پرسشی پیش می‌آید؛ حال که تکنولوژی با پیشکش کردن «هویت پنهان» به ما در فضای اینترنت، عامل بازدارنده‌ای به نام «شرم یا ترس از مردم» را منتفی کرده است چه عامل یا عواملی می‌تواند ما را در محیطی که جرأت بر خطا در آن فراهم است کمی هشیار کند؟ تحلیل آنچه ما در اینترنت انجام می‌دهیم می‌تواند تا اندازه‌ای ما را به دقت بیشتر در رفتار اینترنتی خود وادارد که من آن را با توجه به سه ویژگی اینترنت بیان می‌کنم.
در گذشته اگر کسی غیبتی می‌کرد، تهمتی می‌زد یا به فردی بی حرمتی می‌کرد به راحتی می‌توانست ضمن کسب حلالیت از طرف مقابل، حقیقت حال را برای جمع کوچک شنوندگان غیبت یا تهمت بازگو کند. اما امروز یک «غیبت اینترنتی»، «تهمت اینترنتی»، «بی انصافی اینترنتی» به سرعت در اینترنت پخش می‌شود و می‌توان گفت بسیاری از رفتارهای نادرست اجتماعی اینترنتی، به تمام معنای کلمه «جبران ناپذیر» است.
غیبتی که مثلا با ایمیل به گروهی از کاربران ارسال شده معمولا به سرعت در قالب «ایمیلهای گروهی» برای دیگران فرستاده شده و حتی اگر تکذیبیه و یا عذرنامه برای گروه اول فرستاده شود تضمینی وجود ندارد که آنها آن را برای گروه دوم ارسال کنند. یا اگر تهمتی در یک سایت خبری یا وبلاگ درج شود تکذیب بعدی را معلوم نیست همان بینندگان دیروز ببینند. بنابراین جبران مافات عملا محال است.
با این وصف، گرچه پنهان ماندن هویت به نوعی ما را در فضای اینترنت بی خیال می‌کند اما ویژگی «جبران ناپذیری» بسیاری از خطاهای رفتاری اجتماعی و تأثیرات گوناگون و غیر قابل جبران آنها بر جامعه می‌تواند مقداری ما را به خود آورد.
ویژگی دیگر اینترنت این است که تا حد زیادی حرمت «شکستن حرمت» را شکسته است. کاری که شخص در عالم واقع از انجام آن پرهیز دارد چون در عالم اینترنت نام «کلیک» به خود می‌گیرد به راحتی انجام می‌شود. بگذارید مثالی بزنم.
فرض کنید دوستی را به خانه دعوت کرده‌اید. اگر در فاصله‌ای که برای آماده کردن چای به آشپزخانه رفته و برمی گردید یکدفعه ببینید او به خیال اینکه شما دیرتر برمی گردید سراغ کشوهای اتاق خواب شما رفته و حریصانه مشغول تماشای عکسهای خصوصی شما و همسرتان است چه احساسی نسبت به آن فرد به شما دست می‌دهد؟ همان دوست صمیمی ناگهان در نزد شما چنان سقوط می‌کند که دیگر حاضر نیستید رویش را تا آخر عمر ببینید و شاید هرگز او را نبخشید.
صورت اینترنتی همین کار بسیار زشت چیزی جز یک کلیک ساده نیست. کسی که روی عکس خصوصی لو رفته یک فرد کلیک می‌کند و یا به دنبال عکسهای دوربین مخفی در اینترنت می‌گردد، در واقع همان کار را انجام می‌دهد اما چون تمام کار با یک کلیک آن هم در کنج خانه انجام می‌شود قبح کار به چشم نمی‌آید.
همین طور کسی که به محض دیدن خبر خطای اخلاقی یک نفر بی درنگ روی آن خبر - که چه بسا دروغ باشد و در فرض صحت به لحاظ حرمت تجسس (جز موارد خاص) حق کنجکاوی درباره آن را نداریم - کلیک می‌کند فکر می‌کند خطای کوچکی انجام داده است. شاید تعبیر کردن از عالم اینترنت به «عالم مجازی» یکی از عواملی باشد که بعضی از ما را چنین در رفتار اینترنتی بی ملاحظه کرده است.
ویژگی سوم که نباید از نظر دور داشت این است که اینترنت به خاطر تنوع بی نظیرش غالبا خیلی زود جایش را با کاربر عوض می‌کند به این معنا که به جای آنکه زمام اینترنت در دست کاربر باشد در واقع زمام کاربر در دست اینترنت قرار می‌گیرد. پس از یک ساعت کار با اینترنت بد نیست گاهی با کلیک روی Back، صفحاتی که در یک مدت کوتاه بازدید کرده‌ایم مرور کنیم. می‌بینیم با یک هدف اولیه به اینترنت مراجعه کرده‌ایم اما بیش از آنچه به دنبالش بوده‌ایم اینترنت ما را به دنبال خود از این شاخه به آن شاخه پرانده است. این امر یادآور انتقاد قرآن از شاعران است: مگر نمی‌بینی که آنان در هر وادیی سرگردان می‌روند. (شعراء/ ۲۲۵. شاعر در اصطلاح قرآن با شاعر به معنای امروز تفاوت دارد).
به کارگیری غیر هدفمند اینترنت فرد را جوگیر کرده، باعث می‌شود ناخواسته ابزار ترویج رفتارهای نادرست اجتماعی شود. فرض کنید کسی که به دلایل روشن باید از سمت خود استعفا دهد کنار نمی‌رود و یا نمی‌گذارند کنار رود. از این نوع مشکلات که معمولا در دنیا چند روزه حل می‌شود و در کشور ما چند ماهه هم حل نمی‌شود کم نیست. مشکلات کوچک و بزرگ در همه جای دنیا وجود دارد اما مشکل اصلی در ایران «نحوه رسیدگی به مشکلات» است و از این جهت است که معضلات و پرونده‌های به فرجام نرسیده در کشور ما کم نیست. طبیعی است که در این موارد مردم برای رساندن اعتراض خود، به اینترنت و پیامک روی آورند.
اگر چه «اعتراض کردن» و «استدلال کردن» در مقابل ناعدالتی‌ها کاملا به جاست اما هر قدر هم جانمان به لب رسیده باشد «مسخره کردن» فرد خطاکار ـ بر خلاف تنبیه و مجازات وی ـ درست نیست. به همین دلیل مشارکت در ایجاد فضای تمسخر و نیز فرستادن این گونه لینک‌ها و ایمیل‌ها و پیامک‌های دریافت شده به دیگران از نظر فردی و اجتماعی نادرست است. اشتباه، پارتی بازی، زد و بند یا یکدندگی را دیگران کرده‌اند چرا من باید خودم را ـ آن هم به این سادگی ـ به گناه تمسخر دیگران آلوده کنم؟
از نظر اجتماعی هم این کار قابل دفاع نیست زیرا هر قضیه‌ای به هر حال تمام می‌شود اما اثر کار ما در ترویج روحیه تمسخر و دست انداختن در جامعه ـ که متأسفانه یکی از مهمترین عیبهای ما ایرانیان است ـ باقی خواهد ماند. شکی نیست که برای دفاع از حق باید از هر طریق ممکن مجدانه کوشید اما نه به قیمت ترویج یک رفتار ناحق. دنیای پر هیاهوی اینترنت شتابان ما را وسیله اینگونه رفتارها قرار داده و کمتر به ما اجازه می‌دهد در این تفکیکها تأمل کنیم.
آنچه را گفته شد می‌توان چنین خلاصه کرد: تأثیرات منفی اینترنت در جوامعی که تظاهر در آنها زیاد است به مراتب بیشتر است. حال که اینترنت با تقدیم «هویت پنهان» به ما، «شرم از مردم» به عنوان یک عامل بازدارنده را منتفی کرده است توجه به چند عامل می‌تواند در حیطۀ رفتارهای نادرست اجتماعی در اینترنت تا حدی بازدارندگی داشته باشد:
ـ اول آنکه خطاهای اینترنتی اجتماعی آثاری جبران ناپذیر دارد.
ـ دوم آنکه خطاهای بزرگی که با یک کلیک انجام می‌شود به خاطر عوض شدن ظاهر و سهولت انجام، نباید ما را از توجه به قبح آن اعمال منحرف سازد.
ـ سوم آنکه موج‌های اقیانوس اینترنت خیلی زود انسان را با خود می‌برد و باعث می‌شود شخص مرزها را تفکیک نکرده از هر راه نادرست برای رساندن حرف خود استفاده کند.
نقش این مهمان در «رفتار اجتماعی» ما از جنبه‌های بسیار دیگری هم نیاز به واکاوی دارد که خارج از حوصله این مقاله است. روشن است که رفتار اینترنتی از جنبه فردی نیز قابل بررسی است. این مقاله را با ذکر چند نکته کوتاه مربوط به «رفتار فردی» در اینترنت به پایان می‌برم.
۱) سه عاملی که در انتهای بحث آورده شد با این حقیقت که هیچ عاملی مانند تقویت ایمان و تقوی نمی‌تواند انسان را کنترل کند منافاتی ندارد. بنابراین آنچه درباره فاصله داشتن کاربران به‌اندازه یک کلیک با سایتهای معلوم الحال گفته شد بسته به افراد، متفاوت است. در مورد افراد خودساخته، عبور از این کلیک به صعوبت شکستن یک دژ استوار است و برای افراد سست ایمان به سهولت خراب کردن خانه عنکبوت.
۲) این خصیصه اینترنت که به افراد امکان فعالیت با هویت پنهان را می‌دهد راهی را برای هر شخص برای شناخت باطن خود فراهم کرده است. هر کس می‌تواند با کنار هم گذاشتن آنچه تا کنون در فضای اینترنتی انجام داده به برخی زوایای پنهان وجود خود واقف شود. به تعبیر دیگر، اینترنت از همه جا برای ما خبر می‌آورد، اما شاید خبر غیر مستقیمی که از باطن هر کس به او داده و می‌دهد از هر خبر دیگری برای فرد اهمیت بیشتری داشته باشد.
۳) در اینترنت هر روز هیاهویی برپاست. معلوم نیست پر کردن روزانۀ ذهن و قلب با دهها خبر و مطلب جنجالی و غیر جنجالی، مجالی برای انسان برای آنکه به خودش فکر کند باقی می‌گذارد یا خیر. قدمای ما در زمانی که هیچیک از زرق و برقهای تکنولوژی آنان را مشغول نکرده بود دائما از غفلت از احوال دل خویشتن شکایت داشتند.
۴) در فضایی که حتی اگر فرد به دنبال ضلالت نباشد ضلالتها از طریق دریافت ایمیلهای ناخواسته و برخی لینکدونیها و غیر از آن به انسان هجوم می‌آورد برای نیفتادن به دام «خلاف شرع»ها باید پرهیز از «خلاف شأن» را جدی گرفت.
۵) اینترنت سکوی پرتابی به سوی ملکوت است، البته برای کسانی که تلاش می‌کنند مصداق آیه شریفه «الذین یخشون ربهم بالغیب» - کسانی که در نهان از خداوند بیم دارند- باشند. هیچگاه برای بشر مانند زمان ما زمینه‌ای برای شرکت مکرر در این آزمایش آن هم در برابر اغوا کننده ترین دامهای شیطانی فراهم نبوده است.
از هر مطلب ناگفته‌ای درباره اینترنت که بگذریم از این مطلب نمی‌توان گذشت که برخی کوتاهیها از قبیل اهمال در رسیدگی به پاره‌ای تخلفات و اطلاع رسانیهای ناقص و مصلحت جویانه در کشورمان، زمینه ساز بعضی از گناهان اجتماعی اینترنتی شده است گر چه هیچکس نباید رفتار نادرست خود را با استناد به این سیاستها توجیه کند. به نظر می‌رسد حضور اینترنت در میان مردم از سوی برخی متولیان امور به خوبی درک نشده است. این مطلب باید در فرصتی دیگر بررسی شود.
منبع : پایگاه اطلاع ‌‌رسانی گمیشان


همچنین مشاهده کنید