چهارشنبه, ۳ بهمن, ۱۴۰۳ / 22 January, 2025
مجله ویستا
سرمست از عشق
● دربارهی نصرت فاتح علی خان قوال
روز شنبه ۱۶ آگوست ۱۹۹۷ بخش هندی زبان كانال BBC برنامههای عادی خود را قطع كرد تا خبر درگذشت نصرت فاتح علیخان قوال سرشناس پاكستانی را اعلام كند. خبری كه تمامی روزنامههای شبه قاره هند (هند، پاكستان، بنگلادش) چندین روز پس از آن نیز بیش تر صفحات خود را به آن اختصاص دادند.
نصرت فاتح علیخان در ۱۳ اكتبر ۱۹۴۸ در شهر لیالپور ایالت پنجاب پاكستان بدنیا آمد پدرش قوال مشهوری بود كه در كاخ های سلطنتی و معابد مسلمانان به اجرای قوالی میپرداخت. نصرت خان پسر بچهای خجالتی بود كه پنهانی از كلاس های درس پدر استفاده میكرد چون پدرش میخواست او رشته طبابت را دنبال كند. در سال ۱۹۶۴، زمانی كه ۱۶ ساله بود چهل روز پس از اینكه پدرش فوت كرد برای اولین بار در انظار عمومی به اجرای قوالی پرداخت. آن روز همه اجرای او را تحسین كردند و خانوادهاش به خاطر استعدادی كه از خود نشان داده بود از او حمایت كردند. در ۲۳ سالگی به عنوان رهبر یك گروه قوالی انتخاب شد و یك سال پس از آن در معبد مقدس هندوها در ایالت راجستان به اجرای برنامه پرداخت جایی كه قبل از او هیچ هنرمندی به آنجا راه نیافته بود.
در سال ۱۹۷۳ اولین آلبوم خود را منتشر كرد و تا سال ۱۹۹۳ موفق به انتشار بیش از ۵۰ آلبوم شد. این آهنگها میلیون ها كپی در سراسر هند و پاكستان فروخت و با استقبال گسترده مردم در بیرون از شبه قاره هند مواجه شد. موفقیتهای فاتح خان تا ۱۹۹۳ ادامه یافت ترانههای او با استقبال بینظیری در سراسر جهان روبرو شد هر چند اغلب مردم زبان او را نمیدانستند اما صدای او آنها را به وجد میآورد مردم از شنیدن صدای او تحت تأثیر قرار میگرفتند و گاهی به شدت گریه میكردند و یا دیوانهوار بالا و پایین میپریدند و احساسات خود را نشان میدادند. پیتر گابریل هنرمند انگلیسی (اولین اجرای نصرت خان در آمریكا با همكاری او انجام شد وی همچنین ناشرآلبوم وی در كشورهای غربی بود) كه در یكی از اجراهای او، تحت تأثیر قرار گرفته بود میگوید: صدای او، صدای حزن انگیزی است كه از اعماق دل برمیآید و این استعداد خارقالعاده فقط در وجود او نهفته است.
نصرتخان در ساخت چند موسیقی فیلم نیز همكاری داشته است كه از جمله میتوان به فیلم «آخرین وسوسه مسیح» ساخته مارتین اسكورسیزی، «راهرفتن مرد مرده »ساخته تیم رابینز، «ملكه راهزن» و فیلم« آنها عاشق هم خواهند شد»(این دو فیلم هندی یك روز بعد از فوت او در هند اكران شد) اشاره كرد. نصرت خان همچنین با ستارگان بزرگ موسیقی دنیا از جمله پاورتی نیز همكاری داشته است.
نصرت خان قوالی بود كه اولین در نسل خود بشمار میرفت نوع صدا، استعدادش در بدیههسرایی، قدرت بالقوه در آوازها او را نسبت به دیگران متمایز میكرد. قوالی نصرتخان تركیبی از سنت و مدرنیته بود او در عین حال كه ریشه در سنت داشت رو به جلو حركت میكرد. جوید اختر غزلسرای هندی كه در اواخر عمر نصرتخان در اجرای كنسرتهای او همكاری داشته است میگوید: موسیقی او كاملاً غیرمتعارف بود او باعت شد سبك جدیدی از آمیختگی موسیقی غربی با موسیقی محلی شكل گیرد .
قوالی نوعی موسیقی روحانی است كه ترانههای آن ملهم از اشعار عبادی و عرفانی است این سبك منتسب به فرقهای در اسلام است كه معتقدند میتوان خدا را در هیجانات ناشی از موسیقی دید (به شهود دل). خواننده قوال چهارزانو روی موكتی مینشیند و دورتا دور او را گروهی از خوانندگان كر و موزیسنهایی كه طبل، ارغنون و سازهای سیمی مینوازند احاطه میكنند. ترانهها كه اغلب به زبانهای فارسی، اردو و پنجابی سروده میشوند به آرامی شروع میشوند و بتدریج اوج میگیرند. بالاترین اوج در هر آوازی (بخصوص در آواز نصرتخان) زمانی است كه قوال، كاملاً فیالبداهه میخواند. هر ترانهای اغلب ۳۰ دقیقه طول میكشد و هر كنسرتی چندین ساعت ادامه می یابد.
نصرتخان در تمام ترانههای عرفانیاش روی دو موضوع مذهب و خدا تمركز میكرد او خدا، پیامبر اسلام و همه پرهیزگاران را میستود و از آنها الهام میگرفت. خود او میگوید: زمانی كه میخوانم كاملاً از جهان مادی دور میشوم و احساس روحانی دارم من واقعاً شیفته خداوند، پیامبر و انسانهای وارسته هستم. او باعث گسترش این موسیقی اسلامی در سراسر دنیا شده است و در قلب همه طرفدارنش جای گرفته است.
این قوال پاكستانی كه داماد عمویش بود و دارای یك فرزند دختر بود زیاد سفر میكرد و همواره رویای صلح و دوستی بین دو ملت هند و پاكستان را در سر داشت وی در مصاحبهای با روزنامه آسیاویك گفته بود: موزیك متعلق به همه مردم است. موسیقی من پیامآور صلح و عشق است. همسرش ناهیدنصرت خان در این مورد میگوید: او قبل از مرگش قصد داشت كه هنرمندان پاكستانی و هندی را برای جشن مشتركی دعوت كند.
در سالهای آخر عمر، با اینكه از بیماری دیابت رنج برد و وزن بدنش افزایش غیر عادی داشت با این حال باز هم به اجرای برنامه میپرداخت و ۳ تا ۴ ساعت آواز میخواند. وی برای پیوند كلیه مرتباً به آمریكا سفر میكرد تا اینكه در ۱۶ آگوست ۱۹۹۷ در یك سوئیت اختصاصی در بیمارستانی در لندن تسلیم مرگ شد. او قبل از مرگش به دكترش گفته بود: (مواظب گلوی من باشید). او شخصی فروتن بود كه از صدایش برای رسیدن به خدا استفاده میكرد.
«او برای كشورش مایه افتخار بود و مرگ او ما را از وجود چنین هنرمند بیهمتایی محروم كرد.» این جمله را رئیس جمهور وقت پاكستان فاروق لقاری عنوان كرد. در روز تشعیع پیكر او هزاران نفر از مردم در شهر فیصلآباد و نوار مرزی بین دو كشور گردآمده بودند تا برای زمان كوتاهی تلخی ها را به فراموشی بسپارند.
تاریخ كهن قوالی پاكستان با از دستدادن نصرت فاتحخان دچار شوك عظیمی شد او درگذشت اما خاطرات او و موسیقی او برای نسل های بعد به یادگار ماند صدایی كه صلح و امید را به جهانیان عرضه میكرد.
● گفتگو
نصرت فاتح علیخان موسیقی قوالی را از حالت راكد و ایستا خارج كرد او در تمام اجراهای خود قدرت موسیقی را به همه انسانها نشان داد قوالها آواز را یاد نمیگیرند بلكه با آواز متولد میشوند در هر اجرایی آنها قلباً تحت تأثیر قرار میگیرند و در اعماق قلبشان برای خدا و پیامبر اسلام و پرهیزگاران ، شعلهور میشوند. برای آنها هیچ چیز فراتر از این وجود ندارد.
شش سال بعد از اولین آشنایی با موسیقی قوالی من (جف بركلی) با مردی آشنا شدم كه صدای او مرا در بدترین لحظات زندگیم همراهی كرد. ما در هتلی در غرب نیویورك باهم گفتگو كردیم و مترجم او راشد احمد دین كسی كه داستان نصرت خان را بهتر از هر كس دیگری میداند ما را در این گفتگو همراهی كرد. بدون اغراق باید بگویم او مرد بزرگی است. (این مصاحبه یك سال قبل از درگذشت نصرتفاتحعلیخان در سال ژوئن ۱۹۹۶ تهیه شده است).
جف بوكلی: اولین آهنگی كه من از شما شنیدم آهنگ هالكا هالكا از آلبوم (روز، شب، طلوع و غروب) بود.
نصرت فاتح علیخان: شما آن آهنگ را دوست دارید.
جف بوكلی: آن آهنگ زندگی مرا نجات داد من در وضع بدی بودم.
نصرت فاتح علیخان:در چه وضعیتی بودید.
جف بوكلی: من بسیار افسرده بودم.
نصرت فاتح علیخان: درك میكنم
جف بركلی: مثل بسیاری از مردم آمریكا، من هم هیچ شناختی از قوالی نداشتم من متوجه معانی كلمات آن نمیشوم اما صدای شما پیامتان را به قلب ما میرساند هر چند كه بیشتر شنوندگان غربی با زبان شما آشنا نیستند. مثلاً بسیاری از مردم معنی كلمه هالكا(مستی) نمی دانند.نصرت فاتح علیخان: بله آن به معنی مستی است اما نه مستی حاصل از الكل بلكه مستی عشق است.
جف بركلی: بله اما برای مردم انگلیسی زبان ترجمه اشعار عرفانی كار مشكلی است، اگر كسی به زبان اردو (زبان رسمی پاكستانی) آشنا باشد میداند كه ترجمه ترانههای قوالی به انگلیسی روح اثر را از بین میبرد، این ترانهها قابل ترجمه نیستند و باید با قلبت آنها را درك كنی.
نصرت فاتح علیخان: بله، حق با شماست شما ترانههای قوالی را در ژرفای وجودتان حس میكنید بدون حضور قلبی شما نمیتوانید قوال باشید شما هر روز آهنگهای مختلفی میشنوید كه به شما آرامش میدهند و آنها را به خاطر میسپارید. اما قوالی هر روزش با روز دیگر فرق می كند.
جف بركلی: شنیدهایم كه شما یك بار خواب دیدهاید كه آدم معروفی میشوید آیا میشود در این مورد توضیح دهید؟
نصرت فاتح علیخان: پدرم (استاد فاتحعلیخان كه او هم قوال سرشناسی بود) در سال ۱۹۶۴ درگذشت یك شب او در خواب سراغ من آمد و از من خواست كه حرفه او را ادامه بدهم من به او گفتم كه نمیتوانم، پدرم گفت: باید بیشتر سعی كنم سپس او گلوی مرا با دست خود گرفت و من از خواب بیدار شدم. روز چهلم درگذشت پدرم مراسمی برگزار شد كه در آنها همه مردم جمعشده بودند تا برای متوفا قرآن و دعا بخوانند و من برای اولین بار در آن مراسم قوالی را شروع كردم.
جف بركلی: آن زمان چند سالتان بود.
نصرت فاتح علیخان: تقریباً ۱۶ سالم بود.
جف بركلی: قبل از این خواب دوست داشتید چكاره شوید؟
نصرت فاتح علیخان: از همان ابتدا میخواستم درباره قوالی مطالعه كنم كار پدرم را دوست داشتم او قوال بزرگی بود اما پدرم با خواست من مخالف بود او میخواست من رشته پزشكی را بخوانم برای اینكه او معتقد بود قوالی كار بسیار سختی است. امروزه بسیاری از مردم بدون هیچ پیشزمینهای میتوانند خواننده شوند اما در سبك قوالی كه من و خانوادهام آن را دنبال كردهایم باید مشكلات زیادی را پشت سر میگذاشتیم.
(پدر نصرت خان معتقد بود كه او نمیتواند حواس خود را بر روی قوالی متمركز كند به همین دلیل دوست داشت پسرش رشته طبابت را ادامه دهد اما پس از اینكه متوجه شد پسرش پنهانی در كلاسهای درس او حاضر میشود و به استعداد بینظیر او پی برد شروع به آموزش او كرد كه متأسفانه این آموزش زیاد طول نكشیدو پدرش درگذشت او یك شب به خواب نصرتخان آمد و گفت:«دنیا صدای جدیدی خواهد شنید صدایی كه همه را متحیر خواهد كرد.» اما او نمیدانست كه این صدا متعلق به چه كسی خواهد بود.)
جف بركلی: چرا هیچ یك از آهنگهای پدرتان در آمریكا منتشر نشده است؟
نصرت فاتح علیخان: پدرم هیچ وقت برنامههایش را ضبط نمیكرد او مرد بزرگی بود و جوایز زیادی در این رشته كسب كرده بود پدرم باعث شده بود قوالی در تمام لحظات زندگی مردم از ازدواج گرفته تا میهمانیها و زندگی مقامات دولتی جاری شود.
جف بركلی: آیا شما ریتم آهنگهایتان را ملایم انتخاب میكنید و یا اصلاً چنین چیزی در قوالی وجود ندارد؟
نصرت فاتح علیخان: من ریتم ملایمتری نسبت به پدرم استفاده میكنم در روزگار او مردم با موسیقی آشنایی داشتند با موسیقی واقعی، اما امروزه زمان عوض شده، مردم عوض شدهاند، سلایقشان عوض شده، بنابراین من سعی میكنم تا به خواست عمومی توجه كنم دوست دارم موسیقی بسازم كه برای بیشتر مردم قابل درك باشد.
جف بركلی: در موسیقی شما نوعی معانی عرفانی به چشم میخورد نوعی سفر به عالم معنا؟
نصرت فاتح علیخان:بله، پایههای اساسی قوالی بر عرفان استوار است ممكن است در ظاهر تفاوتهایی وجود داشته باشد اما شما نمیتوانید روح عرفانی آن را بگیرید. در هر قوالی شما باید حمد(سپاس خداوند)، نعت رسول اكرم و تكریم پرهیزگاران را ادا كنید اینها اساس قوالی هستند كه هیچ وقت تغییر نمی كنند تنها اندكی تغییرات تكنیكی و فنی به مدد گذشت زمان و ذوق و ابتكار خواننده موجب تمایز در آن میشود.
جف بركلی: آیا شما خودتان یك صوفی هستید؟
نصرت فاتح علیخان: نه من صوفی نیستم اما پیرو عقاید آنها هستم. من داستانی درباره آنها شنیدهایم: روزی مردی پیش پدرم آمد و گفت من فقط یك روپیه دارم و دوست دارم آن را به شما بدهم تا برای من بخوانید. پدرم پذیرفت و آنها باهم به میدان شهر رفتند جایی كه او و پدرم تنها بودند پدرم شروع به خواندن كرد تا اینكه همه جا پر از مردم شده بود آنها متوجه حضور آن همه مردم نشده بودند پدرم یك صوفی بود او شیفته مال و منال دنیا نبود شیفته موسیقی بود و كاملاً در آن گم میشد.
جف بركلی: در آمریكا بعضی اوقات در كنسرتهای موسیقی اجازه نمیدهند كسی برقصد همین اواخر نیز نیروهای امنیتی كسانی را كه در این مكانها شروع به رقص میكردند از سالن بیرون میكردند به نظر آنها این نوع حركات محیط را دچار نوعی آشفتگی میكند.
نصرت فاتح علیخان: بله شنوندگان تا حدودی دچار دیوانگی میشوند در قوالی هم چنین اتفاقی میافتد و گاهی پس از پایان برنامه نیز ادامه دارد وقتی مردم شروع به رقص میكنند در واقع نمیدانند كه چه كار میكنند آنها اختیارشان را از دست میدهند و این خیلی با بالا و پایین پریدن فرق میكند مثل این است كه چیزی از درون آنها وادار به تحرك میكند.
جف بركلی: چه چیزی گوش میكنید از چه سبك موسیقی خوشتان میآید.
نصرت فاتح علیخان: موسیقی كلاسیك هند را گوش میكنم البته موسیقی غربی و جاز را هم دوست دارم.
جف بركلی: به نظر میرسد اشتراكاتی بین قوالی و موسیقی آمریكایی _ آفریقایی وجود دارد سبك شما بیشتر به جاز نزدیك است، آیا تا به حال موسیقی راك گوش كردهاید؟
نصرت فاتح علیخان: ما در كشورمان موسیقی دیگری نداریم اما با اینحال وقتی موسیقی دیگر ملل را میشنوم سعی میكنم كه بهترینش را انتخاب كنم.
جف بركلی: آیا شما متأهلید؟
نصرت فاتح علیخان:بله و یك دختر دارم كه ۲۰ سالش است.
جف بركلی: آیا شما آدم خوشبختی هستید؟
نصرت فاتح علیخان:بله من خیلی خوشبختم.
منابع:
http://www.muziq.net/artists/nfak
http://www.rambles.net/index.html
http://www.ranajee.com/nfaktrib.html
http://www.ranajee.com/nfakmusc.html
http://www.ranajee.com/nfakintv.html
ترجمهی لعیا ملكپور
http://www.muziq.net/artists/nfak
http://www.rambles.net/index.html
http://www.ranajee.com/nfaktrib.html
http://www.ranajee.com/nfakmusc.html
http://www.ranajee.com/nfakintv.html
ترجمهی لعیا ملكپور
منبع : ماهنامه ماندگار
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست