لطیفه های رسیده در هفته سوم شهریور

● بچه نهنگ و زرافه
یه روز یک زرافه و نهنگ با هم عروسی می کنند، اسم بچه شون رو می گذارند «زرنگ.»
□□□
● تحویل گرفتن
یه روز یه نفر میره دکتر میگه: آقای دکتر من مشکلم اینه که هیشکی منو تحویل نمیگیره. دکتر میگه: نفر بعد لطفا!
□□□
● تلگراف پدر به پسر
پسری از سربازی برای پدرش تلگراف زد: «من کاظم، پول لازم.» پدرش جواب داد: «من تراب، وضع خراب.»
□□□
● خوردن کله پاچه در دریا
از یه نفر می پرسند پرچم دزدان دریایی چه معنی میده؟ طرف میگه: «خوردن کله پاچه در دریا ممنوع!»
□□□
● جمله سازی
معلم: «علی با حسن جمله بساز.» علی: «من و بابک رفتیم سینما.» معلم: «پس حسن چی شد؟» علی: «آخه حسن نیامد!»
□□□
● زدم، زدی، دعوا شد!
معلم به شاگردش میگه: فعل «زدن» را صرف کن. شاگرد میگه: «زدم، زدی، دعوا شد!»
□□□
● چرخ فرغون
یه نفر دو تا بلوک سیمانی را گذاشته بوده روی دوشش و داشت به بالای ساختمان می برد. صاحب کارش به او گفت: «تو که فرغون داری چرا این ها را می گذاری رو کولت؟»! طرف میگه: «آخه، اون دفعه با فرغون بردم، چرخش پشتم رو اذیت کرد!»
□□□
● دعوای فیل و گنجشک
روزی یک فیل و گنجشک می خواستند با هم دعوا کنند، گنجشکه ادعایش می شده که توی این دعوا برنده میشه بعد که دعوا شروع میشه فیل با یک ضربه خرطوم گنجشک رو نقش زمین می کنه. بعد فیله میگه: «دیدی زور من از تو بیشتره»! گنجشکه که همه پرهایش ریخته بوده میگه: «آقا فیله تازه کجاش رو دیدی، من تازه کت ام رو درآوردم!»
□□□
● مانور
یه نفر توی یک مانور شرکت می کنه وقتی از هواپیما می پره پایین، چترش باز نمی شه. میگه: «خب خدا رو شکر که مانوره!»
□□□
● مسابقه ماست خوری
به یه نفر میگن: تو دوست داری توی چه مسابقه ای شرکت کنی؟ میگه: مسابقه ماست خوری. میگن: چرا؟ میگه: آخه تنها مسابقه ای است که ازش روسفید بیرون میام.
□□□
● مسابقه رالی
یه نفر میره در مسابقات رالی شرکت می کنه، توی راه مسافر سوار می کنه!

منبع : روزنامه ابتکار