جمعه, ۱۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 3 May, 2024
مجله ویستا

توجه دولت به شهرستانهای مرزی یک اولویت مهم و ضروری


توجه دولت به شهرستانهای مرزی  یک اولویت مهم و ضروری
کشور ایران با مردمان تاریخ ساز آن از ابتدای تکوین و موجودیت تا کنون که هزاره های متعددی را پشت سر گذاشته است با وجود قومیت های مختلف و پراکنده از قبیل : لر ، کرد ، بلوچ، ترک ، فارس ، گیلک و عرب و غیره در محدوده جرافیایی گسترده ای به صورت یک سیستم منسجم به حیات خویش ادامه داده است و از یورش ها و غارت های متعدد رنگ تعلق به خویش نگرفته است بلکه قوم مهاجم را در خویش مستحیل نموده و همچنان به ایرانی بودن خود مفتخر است . تاریخ ایران بعداز ورود مسلمانان به این کشور وارد عرصه تازه ای میگردد و بعد از ۲۰۰ سال از سیطره مسلمانان بر خود بود که توانست تا حدودی پشت راست کند و دولتی ایرانی تشکیل دهد اما باز می بینیم ، این ایرانی است که با پذیرفتن دین اسلام باعث رونق و ترقی ابعاد مختلف این دین آسمانی میگردد.با وجو این ناملایمات سیاسی حال اگر تفاوت های زبانی و حتی فرهنگی را به این موارد مهم اضافه نماییم ، راز مانایی ایران و اتحاد و انسجام آن با اهمیت تر به نظرمیرسد. تا قبل از روی کار آمدن دولت پهلوی ایلات و عشایر گردانندگان اصلی ایران بودند و تاریخ سیاسی این ایام به نوعی آمدن و رفتن ایلات و ایلخانان شاه شده ، بود.تمرکز سیاسی که در دوره پهلوی به سفارش بریتانیا شاهد آن بودیم و توجه بیش از اندازه به مرکز و پایتخت از لحاظ اقتصادی ، پیامدهای اجتماعی متعددی را در سراسر قلمرو پهناور ایران به وجود آورد. به گونه ای که با تحرکات رضا شاه نیرو های مولد خارج از مرکز یا منکوب شدند یا تحت الحفظ و... و اسیر در یک منطق دیگر . چیزی که در دوران ۵۷ ساله پهلوی دیده نمیشد عدالت اجتماعی بود و بس . به قولی ۹۰ درصد سرمایه ایران در اختیار ۱۰درصد بود . این مسئله گواه عدم وجود عدلت اجتماعی تنها از جنبه اقتصادی بود. در سایر جنبه ها از جمله سیاسی ، اجتماعی و ... نیز عدالت اجتماعی گمشده هر ایرانی ازاده ای بود.
عدالت اجتماعی به عنوان مقوله ای بنیادین ، از منویات و خواسته های درونی اقوام مختلف اما متحد ایرانی در طول تاریخ تا کنون بوده و هست و گاها عدم توجه به این مهم در دورانهای مختلف باعث تشدید بحرانهای اجتماعی و حتی اقتصادی پیچیده ای در سایر ایالات و ولایات ایران شده است. اما گذشته را باید در گذشته بررسی کرد ولی ایرانی امروز ،درجهان پیشرفت و تکنولوژی با توجه به پیچیدگی و از طرفی تنوع ارتباطات و بنا بر تمایلات درونی و به حق و قانونی خود ، نیاز به برقراری را از هر زمان دیگری بیشتر احساس میکند. بحث عدالت اجتماعی در عمر ۸ دولت گذشته طی ۲۷ سال، بماند برای فرصتی دیگر ، اما اکنون انتظاراتی که دولت نهم در شعارهای انتخاباتی خویش برای مردم ایجاد کرده است ، بعلاوه شرایط عمومی و جهان شمول این تقاضای انسانی و حیاتی ، برقراری عدالت اجتماعی را به یک ضرورت حتمی بدل نموده است. و همه عقیده دارند دولتی که قول برقراری آن را داده است ، مکلف به رعایت و اجرای آن در میان توده های مختلف جامعه است.
استانهای مرزی ایران و خصوصا استانهای شرقی و غربی کشور به دلایل متعدد سیاسی و نامتعادل بودن شرایط موجود حاکم بر کشورهای همسایه و نا امنی این کشور ها به واسطه اختلافات داخلی و همچنین دخالت بیگانگان خصوصا آمریکا ، در برقرای عدالت اجتماعی خصوصا از جنبه اقتصادی می باید از اولویت بالاتری برخودار باشند و یک حساب ویژه برای این مناطق در دولت جمهوری اسلامی ایران باز گردد.توجه ویژه به مرکز و استانهای مرکزی و کم توجهی به استانها پیرامونی در سالهای گذشته باعث به وجود آمدن پدیده های اجتماعی از قبیل قاچاق (هم کالاهای مجاز و غیر مجاز و هم مواد مخدر ) ، بیکاری دائمی ، بحرانهای روحی و اجتماعی ، مهاجرت و فرار مغزها ، عدم سرمایه گذاری با وجود فراهم بودن شرایط و خیلی از اینگونه پدیدهای مخرب و فلج کنند رشد اجتماعی و اقتصادی ، در منطقه شده است.
در این میان استان کرمانشاه به وسطه موارد یاد شده در بالا و همچنین لطمات جنگ تحمیلی از لحاظ مادی و معنوی موقعیت ویژه ای را در بین سایر استانها پیدا کرده است . استان کرمانشاه با وجود اهمیت ارتباطی آن هم برای ارتباطات داخلی بین شمال و جنوب و هم برای ارتباطات خارجی با عتبات عالیات، به دلیل جنگ هشت ساله تحمیلی نتوانست آنچنان که شاید و باید از امکانات کشور در جهت سرمایه گذاری و رشد و توسعه منطقه همپای دیگر استانها حرکت کند و در بیشتر موارد از غافله پیشرفت عقب افتاد زیرا جنگ عملا شرایط لازم و حتمی را برای سرمایه گذاری از این استان گرفت و هشت سال شاهد فرار سرمایه به جای جذب سرمایه از این استان بودیم . در این بین شهرستانهای مرزی در جریان جنگ تحمیلی به دلیل ارتباط مستقیم با جبهه های نبرد و حتی در چند شهر قصرشیرین ، گیلانغرب ، سرپل ذهاب و ... به دلیل تصرف توسط دشمن بعثی متحمل خسارات جبران ناپذیری شدند که عواقب شوم این تجاوز دشمن بعثی و بی توجهی مسوولین کشوری ، استانداری و فرمانداریها در سالهای پس از جنگ ، خصوصا ضعف شدید نمایندگان مردم در مجلس شورای اسلامی در بیان مشکلات و معضلات حوزه انتخابیه خود به صورت : بیکاری سرسام آور جوانان جویای کار ، گرایش مردم مناطق مرزی به قاچاق کالا ، نبود امکانات آموزشی دانشگاهی ، عدم وجود درمانگاه های تخصصی ، مشکلات روحی و روانی ، کم رونقی سرمایه گذاری مردمی به دلیل ناامنی مرز غربی با کشور عراق بحران زده ، خالی شدن برخی از شهر ها از سکنه همانند سومار و نفت شهر و در یک کلام عقب افتادگی این مناطق ، خود را نشان داد.
حال مردم استان کرمانشاه و خصوصا شهرهای آسیب دیده از جنگ انتظارات بیشتری از دولت نهم داشتند ، ولی نگاهی گذرا به ۱۰۰ مصوبه دولت در جلسه هیات دولت در مرکز استان کرمانشاه در مورخه ۲۹ آذر ماه ۸۵ نشان دهنده این مهم است که مرکز استان و برخی شهرستانها که نمایندگان مجرب تری داشته اند از این دیدار و سفر که یک سال است مردم انتظار آن را میکشیدند بیشترین بهره را نصیب حوزه های انتخابیه خود نموده اند. به عنوان مثال اسلام آباد غرب به میمنت تلاش آقای فلاحت پیشه ( آنچنان که برخی افراد میگوند) در مقایسه با ۵ شهرستان قصرشیرین ، سرپل ذهاب ، گیلانغرب، سومار و نفت شهر ، از امکاناتی مانند : دانشگاه ملی ، منطقه ویژه اقتصادی ، گاز ، اجرای راه های ارتباطی ، تخت بیمارستانی ، مرکز سوختگی بیمارستانی ، مناطق گردشگری ، امکانات سد و کشاورزی و غیره برخودار گردیده است.
واقعیت این است که دولت را نباید مقصر دانست زیرا هیات دولت این فرصت را به مردم استان داده است تا از سفره ای که پهن شده است بهره خود را ببرند. و حال نماینده مجلس کسی است که باید به جای این مردم، در جلسه هیات دولت شرکت کند و اعتبارات لازم را با استفاده از طرح های کارشناسی منطقه ای و از پیش تهیه شده برای حوزه انتخابیه خود با شجاعت به دست آورد . درست هم همین است که اعتبار را به طرح از پیش آماده اختصاص دهند نه اینکه اعتبار را به شهری بفرستند و بگویند خودتان خرج هر کاری میکنید آزادید!!
حال از مسوولین شهرستان های نامبرده و خصوصا آقای جاسمی اجاق نماینده محترم مردم این شهرستانها اولا تقاضا داریم به صورت شفاف نتایج حضور آقای احمدی نژاد را در این شهرستانها به اطلاع مردم برسانند و در ثانی سوال داریم، چرا قبل از آمدن آقای احمدی نژاد ریاست محترم جمهور ،چندین جلسه برای بررسی مشکلات هر شهر و آماده نمودن طرحها و راه حل های کارشناسی شده برای رفع آنها و مشخص نمودن اعتبار و زمان لازم ، با حضور افراد آگاه به مسائل انجام ندادید تا در جلسه هیات وزیران که فرصتی استثنایی بود و از دست رفت مطرح نمایید و مصرانه و شجاعانه نه با خواهش و تمنا برای انجام آن پروژه ها اعتبار لازم را اخذ نمایید؟
اگر نام مسوول و نماینده مردم را یدک کشیدن کافی است؟! پس وظایف مسوولیت و نمایندگی مردم را چه کسی باید انجام دهد؟ چه کسی باید جوابگوی مردمی باشد که یک سال تمام چشم امید به آمدن آقای آحمدی نژاد و هیات دولت دوخته بودند تا شاید مشکلاتشان برطرف گردد؟ شما که اجازه نمدهید کسی با اقای ریس جمهور مشکلات را در میان بگذارد!
و اما یک دغدغه اصلی که کسی جرات نکرد به گوش آقای احمدی نژاد برساند بحث پتروشیمی کذایی گیلانغرب بود!!!! آقای مسوول و آقای نماینده محترم :
به به و چه چه و هورا کشیدن برای یک کارخانه خصوصی فراوری قیر طبیعی( بیتومین یا زغال سنگ محلی ) که چند ده نفر آن هم کارگر غیر ماهر و غیر متخصص نیاز ندارد و به پتروشیمی گیلانغرب عنوانش کردن عوام فریبی نیست ؟ یکی نیست در دیدار با رییس جمهور به این آقایان بگوید این سرمایه متعلق به این مردم است و باید دولت با مشارکت همین مردم منطقه ، خود کار استخراج و فراوری آن را انجام دهد نه یک فرد حقیقی و خاص که شیره آن به جیب ایشان برود و دود و غبار و بیماری های ناشی از آن به حلق من و برادر و همشهریم که ۸ سال جنگ تحمیلی ، ترک سر کردیم اما ترک همین خاک نکردیم که الان مفت و مجانی به دیگران بخشیده میشود ؟! کسی از آن عزیزانی که این چند روز با آقای احمدی نژاد بودندو گپ زدند و خندیدند نبود که بگوید با چه مجوزی ۵۲ هکتار ( ۵۲۰۰۰۰ متر مربع) از منابع ملی و مراتع مردم دامدار این شهرستان به اسم کسی سند زده اند؟ این در حالی است که برای شخم زدن ۱۰۰ متر مربع مرتع، هم بر یک زن روستایی ، عیالوار بی سرپرست در فلان آبادی محروم رحم نمیکنند ؟ یا فلان دامداری زحمت کش تولیدکننده ای که چند گوسفند بیشتر به چراگاهی برای چریدن میبرد به بهانه اینکه تعداد گوسفندان بیشتر چراگاه را تخریب میکند او را دادگاهی و جریمه میکنند ؟ بله بیان این موارد و این تبعیض ها به آقای احمدی نژاد شجاعت میخواست!! و باید گفت : رستم دستانم آرزوست ...
علیرضا گودرزی