شنبه, ۱۷ آذر, ۱۴۰۳ / 7 December, 2024
مجله ویستا
سهروردی و عالم خیال
عالم خیال یا مثال، مرتبهای از هستی است که از ماده مجرد است، ولی از آثار آن بر کنار نیست؛ یعنی مرتبهای که میان محسوس و معقول یا مجرد و مادی است و به همین دلیل برخی خواص هر دو حوزه را داراست.
در واقع شیخ اشراق علاوه بر صور خیالی و قوه خیال که یکی از قوای باطنی و مورد قبول مشائیان است، از امر دیگری به نام عالم مثال یا خیال سخن میگوید.
یک موجود مثالی، موجودی است که در عین این که از کم و کیف و همچنین سایر اعراض برخوردار است، از ماده مجرد است.(۱)در این مقاله نویسنده به تبیین مقصود سهروردی از عالم خیال پرداخته است.
شیخ شهاب معتقد است گذر از عالم محسوس به عالم معقول بدون واسطه امکانپذیر نیست. پس باید عالمی میان این دو عالم باشد که هم از خواص محسوسات بهرهای برده باشد و هم از خواص معقولات. او این عالم میانی را مثال یا خیال مینامد که در مراتب معرفتی، منطبق بر ادراک خیالی، مابین ادراک حسی و ادراک عقلی است.
میتوان گفت سهروردی صور خیالی را صور قائم به ذات دانسته و آنها را از نوع صور منطبعه و دارای مکان و محل نمیداند، بلکه این صور را در جهان خارج از نفس موجود به شمار میآورد. به زعم او، صور خیالی نه در عالم ذهناند و نه در عالم عین، بلکه در عالم مثال یا خیال منفصل جای دارند.(۲) این امر نگاه ما را به نظریات محیالدین ابن عربی، پدر عرفان نظری اسلامی معطوف میدارد و متذکر میشود که در اعتقاد به عالم مثال، تقدم با سهروردی است و ابنعربی در این باب خلف او به شمار میآید.
نزد ابن عربی، عالم خیال، مرتبهای از مراتب هستی و عالمی است حقیقی که صور اشیاء در آنجا موجودند، به گونهای که به لحاظ لطافت و زمختی بینابیناند؛ یعنی بین روحانیت محض و مادیت صرف قرار دارند. چنین عالمی را ابن عربی، عالم خیال مطلق یا منفصل مینامد. او از عالمی به نام عالم خیال مقید یا متصل که مرادش همان عالم خیال انسانی است نیز سخن میگوید. مثال مقید همان خیال آدمی است که به گفته حکما، یکی از قوای مدرکه باطنی انسان محسوب میشود و در حکم خزانه صور حسی است. عالم خیال مقید چیزی نیست، جز آیینهای در عقل انسانی که صور عالم مثال مطلق در آن منعکس میشود؛ پس مخیله قوهای است که انسان را به عالم مثال مرتبط میکند.(۳)
شهابالدین سهروردی، علت وجودی عالم خیال را برخی از عقول متکافئه که آنها را عقول عرضیه مینامد، به شمار آورده است. در عالم مثال، صور جوهریه تمثل پذیرفته و با شکلهای گوناگون ظاهر میشوند، چراکه اختلاف اشکال و تفاوت هیات در عالم خیال یا مثال، به وحدت شخصیه یک فعلیت جوهر لطمه وارد نمیآورد. مثلا وقتی گروهی از اشخاص در باره یک شخصیت تاریخی به بررسی میپردازند، تصورات آنان نسبت به این شخصیت تاریخی، یکسان و یکنواخت نیست؛ ولی این مساله نیز مسلم است که همه این اشخاص درباره یک شخصیت تاریخی معین سخن گفته و تصورات گوناگون آنان به وحدت شخصی این شخصیت تاریخی لطمه وارد نمیآورد. پس صور مختلف و اشکال گوناگون یک شیء با وحدت جوهری آن منافی نبوده و یک شیء میتواند با صور متفاوت تمثل یابد.(۴)
شیخ اشراق، آنجا که از سرنوشت ارواح و نفوس بشری پس از جدایی از بدن سخن میگوید، به صور معلقه اشاره میکند و جایگاه نفوس میانی را همان مثل معلقه میداند و تصریح میکند که این صور یا مثل معلقه، دیگر آن مثل افلاطونی معروف نیستند. در واقع بهرغم سهروردی، صور معلقه همان عالم مثال است. عین عبارات سهروردی در این باب چنین است: «صور معلقه، مثل افلاطونی نیستند، زیرا مثل افلاطونی، نوری ثابت در جهان انوار عقلی میباشند، اما این مثل معلقه که در عالم اشباح مجردهاند (و از جهت مراتب وجودی پایینتر از مرتبه عقول جای گرفتهاند)، برخی ظلمانی و برخی نورانیاند.»(۵) باید توجه داشت که سهروردی مثل معلقه را در مقابل اجرام آسمانی ابن سینا مطرح میکند که نفوس ناقص به آن وابسته میشوند، چراکه وی نفوس بشری را پس از جدایی از بدن ۳ قسم میداند:
۱) نفوس پاک و منزه از مادیات که به عالم انوار راه مییابند.
۲) نفوس میانی که در علم و عمل هر دو کامل نبوده، اما در یکی از آنها به کمال رسیدهاند که به عالم مثل معلقه (عالم خیال) راه مییابند.
۳) نفوس بدبختان که در علم و عمل هر دو ناقصاند و به سایه مثل معلقه یا جهنم راه مییابند.(۶)
شیخ شهید، سهروردی، عالم مثال را یکی از عوامل چهارگانه خود نیز معرفی میکند و میگوید: «شخصا تجربههای درستی دارم که ۴ عالم داریم: عالم انوار قاهره (عقول)، عالم انوار مدبره (نفوس)، عالم برازخ (اجسام) و عالم صور معلقه (عالم خیال).»(۷) سعه وجودی عالم مثال در نگاه شیخ شهاب الدین بسیار است، چراکه وی معتقد است: «جن و شیطان از همین نفوس و مثل معلقه (عالم خیال) پدید میآیند. خوشبختی وهمی نیز در همین عالم است. این مثل گاهی از بین میروند و گاهی از نو پدید میآیند، چنان که تصویر آیینهها و صورتهای خیالی چنیناند. گاهی نفوس آسمانی صور معلقه را ایجاد میکنند تا برای اهل صفا جلوهگاه آنها باشند و چون این گونه مشاهده شدهاند و مشاهده آنها به حس مشترک هم نسبت داده نشده است، خود بر این امر دلالت میکند که فقط در ابصار است که روبهرو شدن رائی با مرئی شرط است، نه در هر نوع مشاهدهای.»(۸)
سهروردی همچنین از عالم مثال، در برابر اقالیم هفتگانه معروف قدما، به اقلیم هشتم تعبیر میکند(۹) که قوه دریافتکننده صور این عالم یا محل ظهور این صور، نیروی خیال انسان است.(۱۰) (این قوه کارکردی دوگانه دارد، یعنی اگر از جنبه الهی نفس مدد گیرد، انسان را به عالم مثال و مشاهده صور مثالی رهنمون میشود و اگر گرفتار مادیات شود، حاصل آن توهمات و خوابهای پریشان است.) شیخ اشراق معتقد است که جابلق و جابرص و هور قلیا در اقلیم هشتم یا عالم مثال قرار گرفته و شهرهای عالم مثال به شمار میروند.
جابلق و جابرص شهرهای عالم عناصر مثل معلقهاند و هور قلیا از عالم افلوک مثل معلقه است.(۱۱) سهروردی عالم هور قلیا (عالم افلاک مثالی) را عالم عجایب و غرایب دانسته (۱۲) و برای عالم افلاک مثالی اصوات و نغمههای متنوعی قائل است و اعتقاد دارد اصوات و نغمات عالم افلاک مثالی، مشروط به شرایط اصوات عالم مادی نیست. وی معتقد است وجود صدا در عالم مادی مشروط به تموج هوا است، اما اصوات عالم افلاک مثالی، مشروط به تموج هوا نیستند، مانند رنگهای ستارگان که مشروط به شرایط رنگ در عالم مادی نیستند.
شیخ اشراق عقیده دارد اصوات بسیار بلندی که اهل مکاشفه میشنوند، ناشی از تموج هوا نیست، زیرا تموج هوا با این شدت بر اثر اصطکاک در مغز غیرقابل تصور است، بلکه آن صورت مثالی صوت است که خودش واقعا یک صوت و حقیقی است. وی همچنین هیچ آهنگی را لذتبخشتر از آهنگ افلاک و هیچ شوقی را به درجه شوق آنها نمیداند.(۱۳) سهروردی بر این عقیده است که صوت مثالی در مقام جابلقا و جابرصا (عناصر عالم خیال) تحقق نمیپذیرد، بلکه تنها در عالم هور قلیا محقق میشود که وقتی سالک به آن مقام واصل میشود، از روحانیت افلاک و آنچه در آن است، آگاه میشود.
این حکیم اشراقی عقیده دارد سامعه افلاک محتاج به گوش نبوده و باصره افلاک نیز مشروط به چشم نیست و همچنین شامه افلاک، یعنی همه این حواس بدون احتیاج به ابزار و آلات ظاهری، در عالم افلاک مثالی موجود هستند. در واقع، سهروردی از طریق قاعده امکان اشرف برای عالم افلاک مثالی به حواسی قائل گشته که مشروط و محتاج به آلات جسمانی نیستند.(۱۴)
اگر کسی از خواب بیدار شود، بدون هیچ حرکتی از عالم مثال جدا میشود، همین طور کسی هم که میمیرد بدون حرکت، از این دنیا به دنیای دیگر منتقل میشودسهروردی برای این که ثابت کند بجز عالم مادی، عالم دیگری به نام عالم مثال نیز وجود دارد، به نیروی سالکان اشاره میکند و میگوید: «ارواح سالکان در مراحل رهایی از قید و بند بدن مادی جایگاهی دارند که میتوانند به هر گونه که بخواهند، مثل و صور قائم به ذات بیافرینند. این مقام را مقام کن (باش) مینامند.»(۱۵)
وی معتقد است در مقام «کن»، سالکان به هر صورتی که فرمان دهند که باش، آن صورتها به وجود خواهند آمد و هر که این مقام را دریابد، به یقین میداند که جز عالم مادی، عالم دیگری نیز وجود دارد که مقام مثل معلقه (عالم مثال) است، چنان که در جایی دیگر در باب نیروی سالکان تصریح میکند: «حکیم متاله کسی است که بدن او هم چون پیراهنی برای اوست که زمانی آن را کنار نهاده و زمان دیگر به کار میگیرد. هیچ انسانی نمیتواند در زمره حکما در آید و از ایشان دانسته شود، مگر آن که به خمیره مقدس سلوک دست یابد و پوشش بدن را گاهی به کار گیرد و گاه کنار نهد. اگر بخواهد به عالم نور عروج کند یا به هر صورتی که اراده کند، در آید... نفس انسان نیز که از جوهر قدسی تشکیل شده است، آن گاه که از عالم نور منفعل شود و لباس اشراق بپوشد، همچون نور تاثیر میکند و منفعل میسازد، اشاره میکند و شیء با همان اشاره او، وجود مییابد و تصور میکند و شیء بر حسب تصور او واقع میشود.»(۱۶)
این که چیزی بر حسب تصور حکیم به وقوع میپیوندد و از عالم ذهن به عالم عین منتقل میشود، ما را دو باره به یاد خلف سهروردی، ابن عربی میاندازد که معتقد بود عارف به هرچه همت گمارد، آن چیز تحقق خارجی پیدا میکند و واقع میشود.لازمه همت، توجه و تمرکز تام عارف نسبت به مورد خاصی است که اداره میکند یا بر آن همت میگمارد.(۱۷) چنان که مشاهده میشود، در باب همت حکیم در مقام کن نیز تقدم با سهروردی است.
سهروردی معتقد است آنچه انسان در خواب میبیند، مانند کوه و دریا و زمین و صوت و غیره، همگی مثل و صور قائم به ذاتند که در محل خاصی قرار ندارند. همچنین وی در باب این که عالم خیال، عالمی مادی نیست، میگوید: «اگر کسی از خواب بیدار شود، بدون هیچ حرکتی از عالم مثال جدا میشود، همینطور کسی هم که میمیرد، بدون حرکت، از این دنیا به دنیای دیگر منتقل میشود.»(۱۸)
اما صدرالدین شیرازی، دیگر خلف سهروردی هم مانند او به وجود عالم خیال که یک عالم مجرد مقداری است، اعتراف کرده، ولی اولا صور خیالی را در نفس موجود دانسته و برای آنها در عالم خارج تحققی نیست، در مقابل سهروردی که وجود صور خیالی را مستقل از نفس قبول دارد و ثانیا صور مشهود در آینه را جز سایه صور محسوسه، چیز دیگری نمیداند، برخلاف سهروردی که صور مشهود در آینه را از جمله موجودات عالم خیال میداند.
غلامرضا حسینپور
پینوشتها:
۱ - ابراهیمی دینانی، غلام حسین، شعاع اندیشه و شهود در فلسفه سهروردی، موسسه انتشارات حکمت، تهران، چاپ پنجم، ۱۳۷۹، ص ۳۶۳.
۲ - قطبالدین شیرازی، محمود بن مسعود کازرونی، شرح حکمه الاشراق سهروردی، به اهتمام عبدالله نورانی و مهدی محقق، انجمن آثار و مفاخر فرهنگی، تهران، چاپ اول،۱۳۸۳، ص ۴۵۰.
۳ - تعلیقات ابوالعلاء عفیفی بر فصوص الحکم ابن عربی، انتشارات الزهرا، تهران، چاپ سوم، ۱۳۸۰، صص ۷۵ ۷۴.
۴- شعاع اندیشه و شهود در فلسفه سهروردی، ص ۳۶۴.
۵ - شرح حکمه الاشراق سهروردی، ص ۴۸۹.
۶ - سهروردی، شهابالدین یحیی، مجموعه مصنفات شیخ اشراق، جلد دوم، تصحیح و مقدمه هانری کربن، پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، تهران، چاپ سوم،۱۳۸۰، صص ۳۰ ۲۲۹.
۷ - همان، ص ۲۳۲.
۸ - همان، صص ۴ ۲۳۲.
۹ - همان، ص ۲۵۴.
۱۰ - همان، ص ۲۱۲.
۱۱ - شرح حکمهالاشراق سهروردی، ص۵۳۱.
۱۲ - مجموعه مصنفات شیخ اشراق، جلد دوم، ص ۲۵۴.
۱۳ - همان، صص ۲ ۲۴۱.
۱۴ - شرح حکمهالاشراق سهروردی، ص ۵۱۴.
۱۵ - مجموعه مصنفات شیخ اشراق، جلد دوم، ص۲۴۲.
۱۶ - سهروردی، شهابالدین یحیی، مجموعه مصنفات شیخ اشراق، جلد اول (المشارع و المطارحات)، تصحیح و مقدمه هانری کربن، پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، تهران، چاپ سوم،۱۳۸۰، ص ۵۰۳.
۱۷ - ابنعربی، محیالدین محمدبنعلی، فصوصالحکم، تصحیح و تعلیقات ابوالعلاء عفیفی، انتشارات الزهرا، تهران، چاپ سوم، ۱۳۸۰، ص ۱۲۹.
۱۸ - همان، ص ۲۴۱.
پینوشتها:
۱ - ابراهیمی دینانی، غلام حسین، شعاع اندیشه و شهود در فلسفه سهروردی، موسسه انتشارات حکمت، تهران، چاپ پنجم، ۱۳۷۹، ص ۳۶۳.
۲ - قطبالدین شیرازی، محمود بن مسعود کازرونی، شرح حکمه الاشراق سهروردی، به اهتمام عبدالله نورانی و مهدی محقق، انجمن آثار و مفاخر فرهنگی، تهران، چاپ اول،۱۳۸۳، ص ۴۵۰.
۳ - تعلیقات ابوالعلاء عفیفی بر فصوص الحکم ابن عربی، انتشارات الزهرا، تهران، چاپ سوم، ۱۳۸۰، صص ۷۵ ۷۴.
۴- شعاع اندیشه و شهود در فلسفه سهروردی، ص ۳۶۴.
۵ - شرح حکمه الاشراق سهروردی، ص ۴۸۹.
۶ - سهروردی، شهابالدین یحیی، مجموعه مصنفات شیخ اشراق، جلد دوم، تصحیح و مقدمه هانری کربن، پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، تهران، چاپ سوم،۱۳۸۰، صص ۳۰ ۲۲۹.
۷ - همان، ص ۲۳۲.
۸ - همان، صص ۴ ۲۳۲.
۹ - همان، ص ۲۵۴.
۱۰ - همان، ص ۲۱۲.
۱۱ - شرح حکمهالاشراق سهروردی، ص۵۳۱.
۱۲ - مجموعه مصنفات شیخ اشراق، جلد دوم، ص ۲۵۴.
۱۳ - همان، صص ۲ ۲۴۱.
۱۴ - شرح حکمهالاشراق سهروردی، ص ۵۱۴.
۱۵ - مجموعه مصنفات شیخ اشراق، جلد دوم، ص۲۴۲.
۱۶ - سهروردی، شهابالدین یحیی، مجموعه مصنفات شیخ اشراق، جلد اول (المشارع و المطارحات)، تصحیح و مقدمه هانری کربن، پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، تهران، چاپ سوم،۱۳۸۰، ص ۵۰۳.
۱۷ - ابنعربی، محیالدین محمدبنعلی، فصوصالحکم، تصحیح و تعلیقات ابوالعلاء عفیفی، انتشارات الزهرا، تهران، چاپ سوم، ۱۳۸۰، ص ۱۲۹.
۱۸ - همان، ص ۲۴۱.
منبع : روزنامه جامجم
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست