چهارشنبه, ۱۲ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 1 May, 2024
مجله ویستا

آیت ا... بهجت ؛ آینه عرفان و فقاهت


آیت ا... بهجت ؛ آینه عرفان و فقاهت
همواره آرزو داشتم که لحظاتی به چهره عالمی بنگرم که وصف او یادآور نزدیک ترین افراد به اهل بیت عصمت و طهارت(ع) باشد نگاهی که به تعبیر سیدالمرسلین (ص) عبادت است (عده الداعی ص ۶۶ ) و به بیان امیر بیان علی (ع) ساعتی نزد دانشمندان نشستن، نزد خدا از هزار سال عبادت محبوب تر است و دیدار آن ها، نزد خدای تعالی محبوب تر از ۷۰ طواف دور کعبه و برتر از ۷۰ حج و عمره نیکو و پذیرفته شده است (همان) و حقیقت این است که دیدار عالمان ربانی که سال های زیادی وجود خود را با علمی که نور است و عملی که موجب سعادت ابدی پیوند زده اند چنین عظمت و ثوابی دارد. فصل تابستان که به ظاهر درس و بحث های رسمی تعطیل بود، رویه دایمی عالم ربانی تشرف به آستان امام رئوف (ع) و هشتمین حجت خداوند بود و بهترین اوقات را صبح زود قرار می داد ، با این اشتیاق به سمت حرم مطهر روانه شدم و غرق در افکار خود دیدم که در صحن آزادی شلوغ شد ، و عده ای در کنارم زمزمه کردند: آمد ، لحظه ای نگذشت که پیرمردی روحانی که چهره اش چون خورشید درخشان ، با لبانی مترنم از ذکر و در حالی که شال سفیدی به کمر بسته نزدیک شد اولین چیزی که مرا به وجد آورد نگاه نافذ او بود نگاهی که طوفانی در من ایجاد و این حقیقت را جاودانه کرد که عالم عامل ، نگاه و سکوتش انسان ساز است، چه رسد به سخنش و همیشه با شنیدن نامش همان نگاه نافذ را به یاد می آوردم. وقتی که خبر رحلتش را شنیدم باز همان نگاه نافذ به سراغم آمد و به خود گفتم «العالم حی و ان کان میتا» (امام علی(ع) غررالحکم ح ۱۱۲۴ ) . آری آیت ا... العظمی بهجت از جمله بزرگانی بود که بدون هیاهو و زهدفروشی و تظاهر توانست راه سلوک الهی را بپیماید و آرامشی را به دست آورد که او را به خطاب «یا ایتها النفس المطمئنه» (فجر / ۲۷) پیوند دهند. حال نمی دانم در این سطور محدود چه چیزی از ایشان بنویسم؛ از زندگی نامه پربارش که این روزها نقل رسانه هاست، و یا عبادت و ذکر و یا تشرف خاضعانه او به حرم با صفای حضرت رضا(ع) که به طور مستمر در هر سال انجام می شد، و یا از اشتغال دایمی و همت والایش در تعلم و تعلیم و تالیف علوم الهی و یا از ... ؟ بهتر این دیدم که فرازی از سیره و روش زندگی و توصیه ها و دستورالعمل های اخلاقی او را ذکر کنم و به ندای امیرالمومنان (ع) پاسخ دهیم که به فرزندشان امام مجتبی فرمود: قلبت را با موعظه زنده بدار.
● زندگی زاهدانه و گریز از شهرت
امام صادق(ع) می فرماید: خوشا به حال بنده گمنامی که مردم را می شناسد، به جسم همنشین آن هاست، حال آن که به دل با کارهای آنان همراه نیست. آن ها را در ظاهر می شناسد و حال آن که دیگران باطن او را نمی شناسند . (بحار ج ۷۵ ص ۶۹)
مردان خدا در تمام برنامه ها و کارها زهدپیشه و مراقبند که مبادا از مقدار ضروری زندگی برای سیر به سوی خدا قدمی فراتر نهند و چنین چراغ هایی موجب هدایت می شوند. ایشان هیچگاه اقدام به انتشار توضیح المسائل نکردند و هر بار که از آقا درخواست رساله می شد: می فرمود: دیگران هستند این بار را بر دوش می گیرند تا این که بعد از رحلت علمای بزرگ و درخواست های پی در پی عالمان، راضی شدند فتاوای ایشان به چاپ برسد. با این حال اجازه ندادند که نامشان بر روی آن نوشته شود و با اصرار رساله ایشان چاپ شد؛ ولی بدون ذکر نام و از چاپ ششم به بعد بر روی آن نوشته بود: العبد محمدتقی بهجت. و در مجالسی که از طرف ایشان برگزار می شده است ایشان به خطبا توصیه می فرمود که از ذکر نام ایشان در مجلس خودداری شود. ( فریادگر توحید ص ۱۳۷)
● پرهیز از بیان بدی یا کاستی هر انسان
یکی از صفات بسیار عالی حضرت آیت ا...بهجت دوری و کناره گیری شدید ایشان از کوچک ترین کلمه یا اشاره ای است که نشانگر کمترین بدی یاکاستی هر انسانی باشد. واضح است که دوری از غیبت از نخستین شروط سالکان و عارفان است و سیره این عالم عامل، واردنشدن در هر سخنی است که کمترین تعرض به کسی دارد، حتی اگر بیان کاستی ها در ضمن سخن و با مقایسه مقامات دونفر از مردان خدا باشد، ایشان از آن مقایسه ها نیز پرهیز می کنند و هرگاه در اثر پرسش ها و پافشاری دیگران، مجبور به پاسخ در این زمینه ها می شوند، پاسخی بسیار لطیف می دهند و فهم سخن را به شنونده می سپارند و گاهی می فرمایند: «چه کار داریم کدام یک از آن ها بالاتر بود؟ ما باید به خود بپردازیم» ( نفس مطمئنه مهدی عباسی ص ۱۴)
● نظم در زندگی
برنامه روزانه ایشان دارای نظم خاصی بود به طوری که برنامه ایشان چه قبل از مرجعیت و چه در زمان مرجعیت تغییر محسوسی نداشته است و وقت ایشان یا در عبادت و ذکر و فکر و یا در انجام ضروریات زندگی و یا مطالعه و تدریس سپری می شد و زندگی بزرگ مردان تاریخ این گونه بوده و از لحظه لحظه عمرشان سود می جستند. زیرا می دانستند این سخن علی(ع) قطعی است که از دست دادن فرصت اندوه بار است. (نهج البلاغه حکمت ۱۱۸) و به تعبیر رسول خدا(ص) چنین مردانی برعمرشان بخیل بودند (بحارالانوار ج ۷۴ ص ۷۸)
‌● توسل زیاد به اهل بیت(ع)
ایشان امامان(ع) را اختیاردار همه چیز می داند و این که اهل بیت(ع) بر مومنان از خود آنان اولی هستند؛ مثلا می توانند مالی را که برای یکی ازمردم است، به مالکیت کس دیگری درآورند (نفس مطمئنه ص ۶۸) و در جای دیگر می فرمود: امام حی حاضر ناظر و قادر است و امام عین الله ناظره است. مومن خدا را حاضر می داند، واسطه خدا را هم حاضر و ناظر می داند. (فریادگر توحید ص ۲۱۶)
حمید حسین نژاد محمد آبادی
منبع : روزنامه خراسان


همچنین مشاهده کنید