پنجشنبه, ۱۱ بهمن, ۱۴۰۳ / 30 January, 2025
مجله ویستا
تکرار تجربه تلخ چکسلواکی و لهستان
هیچ چیز شگفتآورتر از این نبود که روسیه جنگی بر گرجستان به راه اندازد و دنیا فکر کند، حادثهای به بزرگی ۱۱ سپتامبر رخ نداده است. شاید منصفانهترین داوری درباره روسیه را جورج کنان، کاردار سابق آمریکا در اتحاد شوروی روا داشته که نیم سده پیشتر گفته بود«روسها همسایگان خود را یا تابع و مطیع میخواهند یا دشمن و معاند.» اما مگر دیگران چنین نیستند. کدامین رهبری را میشناسید که کشورش را در معرض تهدید بخواهد. چه آنکه دوستی را در مناسبات بینالمللی به یک معنا بیشتر نخواندهاند و آن «همسویی پایدار منافع» است و جز این هرچه هست، تعارض است و دیگر هیچ. از این رو است که روشنترین قضاوت درباره آمریکا را نیز باید از زبان یکی از روسایجمهور اسبق آن شنید که هرچند به آرمانگرایی شهره بود اما اشارات واقعبینانه و درخشانی دارد.
گفتههایی از «وودرو ویلسون» منتشره در یکصد سال پیش از این در مجله آتلانتیک مانتلی را میخوانید:«آسایش و رفاه، ما را بر آن داشته که آرزو کنیم تمام افراد دنیا به اندازه خودمان خوشبخت و راحت باشند... ولی هربار پای منافع آمریکا به میان آمده، خودخواهی پیشه کردهایم و هرگاه به سودمان بوده خویش را خویشاوندان جهان نشان دادهایم... اگرچه بشردوست هستیم، نفع ما باید حفظ شود و سایرین باید کناری بایستند و راه ما را نبندند». اینگونه است که آمریکا و روسیه هر دو بنای سیاست خارجی را بر مبنای منافع ملی نهادهاند و بازی کنونی که در مجاورت مرزهای ما آغاز شده است و یکبار سرگی لاوروف وزیر امور خارجه روسیه آن را «شبح سرگردان بازی بزرگ بر فراز قفقاز» نامیده بود، مسئلهای نیست که از رفع غربگرایی گرجستان آغاز شود و به حل غربستیزی ایران خاتمه یابد. درسهای تاریخ اما در اینباره، بیپرده و شفاف است: در دل گرد و غباری که از نزاع ابرقدرتها بر میخیزد، بازیگران کوچکتر محو میشوند. به همین سبب کشورهای قویتر باید به دنبال کسب برتری و کشورهای ضعیفتر پی توازن قوا بروند و در همهمه بیقانونی نظام بینالملل با حذر از ارتفاع بلند، حفظ جان کنند. از قضای فلک، شرایطی پدید آمده است که بازیگران ضعیفتر سودای برتری دارند و قاعده بازی را از یاد بردهاند و صرف نظر از میزان قدرت ملل به تساوی دول چشم دوختهاند و گمان میکنند، میتوان از اصل قدرت چشم پوشید و با اغماض از توزیع قوا به خیال و سودا رسید.
از اشتباهاتی که سبب آغاز جنگ دوم جهانی شد، یکی هم از آن دولت چکسلواکی بود که با عقد قرارداد امنیتی با فرانسه خویش را در معرض آلمان قرار داد و بهانه به دست آدولف هیتلر سپرد تا ایده ژئوپلیتیکی «فضای حیاتی» را محقق کند و آنچه روزی در کنج زندان وایمار نوشته بود، در صحن عالم به اجرا درآورد. جدای از نقشی که چکسلواکی در تنفس آلمان ایفا کرد، کشور دیگری بود که مقدر بود نایره جنگ را روشن کند و آن کشور لهستان بود. این سرزمین نگونسر که تا کنون چهار بار به تجزیه گرفتار شده و آخر بار با موافقت نهانی اتحاد شوروی و آلمان نازی به تقسیم درآمد، سرانجام قربانی گناه ناکرده شد. لهستان همان جایگاهی را پیش جنگ جهانی دوم داشت که کره و آلمان و ویتنام پس از آن داشتند؛ همچون فنری که از دو سو فشرده باشند. اکنون اما تاریخ، تکرار میشود؛ با این تفاوت که چکسلواکی جای خود را به گرجستان داده و ایران جانشین لهستان شده است.
چکسلواکها آن روز فکر نمیکردند که توشیح یک قرارداد امنیتی با فرانسویها حریق جنگ را برافروزد و کشورشان را از نقشه جهان پاک کند. درست همانگونه که لهستانیها در این فکر نبودند که اندکی بعد، مهره روسها و آلمانها در صفحه شطرنج ژئوپلیتیک شوند. مورخان نوشتهاند؛ هیتلر ضمن انضمام چکسلواکی به آلمان، به لهستان اطمینان میداد که سر تسخیر آن را ندارد. به این ترتیب چکسلواکی تاوان بیاعتمادی مطلق به آلمانها را پس داد و لهستان هزینه اعتماد مطلق به آنها را. افزایش فشارهای جهانی به روسیه در حالی است که بازی همچنان به سود روسها جریان مییابد. نه تنها غربیان عکسالعمل روسها را پیشبینی نکرده بودند بلکه اینک در برابر آن واکنش نیز کاری از دست غرب برنمیآید. سنگینی ترازوی موازنه به نفع روسها البته خوشامد ما نیست، چه تهدیدی که از نزدیکی مرزهای جغرافیایی برخیزد، بیشتر از تهدیدی که از فرسخها دورتر میآید، به کلیت منافع ملی آسیب میرساند.
اعلام آمادگی نخستوزیر روسیه بر ادامه همکاری با غرب در خصوص بحران هستهای ایران در آستانه گزارش محمد البرادعی، به واقع پیام رمزوارانه روسیه به آمریکا و اتحادیه اروپا بود تا باب مذاکره و معامله گشوده بماند. از قضا نرمش روسیه مقابل غرب بیشتر محتمل است تا نمونه آلمان. به دو دلیل: اول اینکه روسیه فدراتیو بر خلاف آلمان نازی مطامعتوسعه طلبانه ندارد و دمیتری مدودف در جمع کهنه سربازان ارتش سرخ گفته بود «روسیه توسعهطلب نیست بلکه تنها میخواهد غرب به کشور، مردم و ارزشهای روسی احترام بگذارد.» دوم آنکه با یک حساب ساده سرانگشتی معلوم میشود که بودجه نظامی آمریکا ۱۰ بار بیشتر از روسیه است و نه تنها منازعه گرم به شیوه قرون ماضیه، مقبول نمیافتد که مسابقه سرد تسلیحاتی نیز قبایی است که احتمالا بزرگتر از قامت روسها دوخته شده است. در صورتی که غرب احترام به روسیه را ادا کند و به اعطای امتیازاتی تن دردهد، شک نکنید که روسیه نیز از سختگیری در گرجستان و مذاکرات هستهای ایران خواهد کاست. گرجستان خطایی را تکرار کرد که پیش از او چکسلواکی مرتکب شده بود. ایران اما نباید خطای لهستان را تکرار کند.
دیاکو حسینی
منبع : روزنامه کارگزاران
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست