جمعه, ۱۴ دی, ۱۴۰۳ / 3 January, 2025
مجله ویستا
رحیممشایی و رئیسجمهور
صورتمساله آنچه که رحیممشایی گفته روشنتر از آن است که بشود آن را به یک شکلی جمع و جور نمود و عنوان کرد که خیر، مقصود ایشان این بوده یا آن نبوده و مرادش از آنچه که نقل شده این نبوده و منظورش آن بوده. ایشان خیلی ساده و روشن گفتهاند که مردم اسرائیل خوب هستند و ما مردم ایران با مردم اسرائیل دشمنی نداریم.
صدالبته که اگر این سخن را روزنامهنگاری دگراندیش، روشنفکری سکولار یا حتی شریعتمدار، نویسنده یا چهرهای اصلاحطلب (نه البته در سطح رهبران این جبهه) گفته بود نه جایی منعکس میشد، نه کسی آن را جدی میگرفت و نه کسی زحمت نقل آن را به خود میداد، حداکثر آنکه یکی از روزنامههای رادیکال مشتی ناسزا نثار گوینده میکرد و این کم و بیش میشد پایان ماجرا.
اما اشکال اساسی از جایی بهوجود آمد که این سخن را یکی از <خودی>ها گفت. ابتدا اصولگرایان سعی کردند آن را به نوعی رفع و رجوع کرده و طبق معمول بگویند که مقصود رحیممشایی این بوده یا آن بوده، اما <خناسان> و <مطبوعات فرصتطلب> سعی کردهاند تا سخنان آن اصولگرای بزرگوار و یکی از نزدیکترین یاران رئیسجمهور اصولگرا و انقلابی را تحریف یا مصادره به مطلوب نمایند. اما توضیحات بعدی رحیممشایی پیرامون آنچه که گفته بوده و آنچه که مقصودش بوده آب سردی روی اصولگرایان ریخت. کار که بالا گرفت، رحیممشایی برای بار سوم توضیح داد که مقصودش چه بوده اما هر بار که توضیح میداد، صرفا نمک بیشتری روی زخم اصولگرایان میپاشید و داغ دل آنان را تازه میکرد. او نهتنها نمیگفت که مقصودش آن نبوده که مردم اسرائیل خوب هستند و ما آنها را دوست داریم یا باید دوست داشته باشیم و دشمنیای با آنها نداریم، بلکه توضیح میداد که چرا حرفش درست بوده. فیالواقع توصیفات وی حکایت <عذر بدتر از گناه> بود و نشان میداد که یار اصولگرای رئیسجمهور چه افکار و عقاید ناحق و ناجوری از دید اصولگرایان دارد. آقای رحیممشایی ظرف چند هفته گذشته و علیرغم فشار گسترده اصولگرایان نهتنها حاضر نشد اصل حرفش را پس بگیرد بلکه صرفا توضیح داد که چرا حرفش درست است و اشکال مخالفینی که اصل آن حرف درست را متوجه نمیشوند در کجا است.
□□□
هدف این یادداشت در حقیقت بحث پیرامون چند و چون حرف رحیممشایی نیست. صرفنظر از انگیزه و نیت سخنان رحیممشایی درباره مردم اسرائیل و واکنشهایی که برانگیخته، قضاوت درباره هر قوم و ملتی نیازمند تفکیک آنها از سیاستهایی است که از سوی حکومت آنها اعمال میشود. قضاوت درباره مردمان یک سرزمین یا یک ملت در صورت غلتیدن به دام افراط، گرفتار نژادپرستی و راسیسم (Racism) میشود؛ مثل اعتقادی که برخی سفیدپوستان آمریکا داشتند یا هنوز دارند که سیاهپوستان مردمان خوبی نیستند، یا نژادپرستان سفیدپوست آفریقای جنوبی در زمان حاکمیت نظام <آپارتاید> معتقد بودند که سیاهپوستان خوب نبودند. راسیسم برمبنای فلسفه برتری نژاد استوار شده و تمامی نظراتی که مبتنی بر برتری یک نژاد یا قوم بر نژادها و اقوام دیگر است را شامل میشود.
طرفداران نظریه برتری نژاد بر این عقیدهاند که افراد بشر یکسان خلق نشدهاند و بعضی از نژادها و اقوام بشر بدون در نظر گرفتن شرایط محیط و امکانات تعلیم و تربیت نسبت به نژادها و اقوام دیگر دارای خصوصیات برتر و امتیازات بیشتری هستند و به حکم قوانین طبیعت، نژاد و قوم برتر باید بر نژاد و قوم پستتر حکومت کند. قضاوت مطلق درباره یک قوم، نژاد یا ملت در صورت اینکه برمبنای <خوب> و <بد>، <پست> و <برتر> و... باشد به دام این نظریات میافتد.
گذشته از مبنای این سخنان، واکنش رئیسجمهور در قبال انتقادها و اعتراضهای اصولگرایان نسبت به برکناری مشاورش شگفتانگیز است.
علیرغم اعتراض گسترده قریب به ۲۰۰ تن از نمایندگان مجلس، شماری از آیات عظام و حجج اسلام، مطبوعات وابسته به حکومت، شمار قابل توجهی از ائمه جمعه و جماعات و بسیاری از رجال، چهرهها و شخصیتهای اصولگرا به سخنان رحیممشایی و درخواست عذرخواهی وی یا برکناریاش از سوی رئیسجمهور، احمدینژاد کوچکترین اعتنایی به این اعتراضها نشان ندادند، انگار رحیممشایی معاون رئیسجمهور زنگبار است و این داستان در کشور دیگری اتفاق افتاده.
بیتوجهی و بیاعتنایی رئیسجمهور به آن همه اعتراض علیه معاونش بیش از هر چیز نشاندهنده ارزش و احترامی است که ایشان برای افکار عمومی قائل هستند. توبیخ، سرزنش و معذرتخواهی که جای خود دارد، رئیسجمهور با همراه بودن رحیممشایی در چندین برنامه عمومی نشان داد که چقدر برای احساسات مخالفان و منتقدان ارزش و احترام قائل است.
شاید عدهای بگویند که دفاع رئیسجمهور از معاونش درحقیقت و به تعبیری دفاع از آزادی بیان و حق ابراز نظر مسوولانش است. او میخواهد پشت معاونش بایستد تا نشان دهد که مسوولان و دولتمردانش میتوانند و باید حرفشان را بزنند.
اما کارنامه رئیسجمهور ظرف سه سال گذشته مبین اخراج و کنار گذاردن یک دوجین وزیر، معاون ، استاندار، مدیرکل و مسوولانی بوده که جرات کرده و حرفی، نظری و عقیدهای مغایر با رئیس ابراز کردهاند. رئیسجمهور طی این سه سال نشان داده که علیرغم رویکرد بهظاهر مردمی، مکتبی، انقلابی، رجاییگونه و جبههای، کوچکترین ظرفیتی در قبال انتقاد و مخالفت نداشته و مسوول مربوطه را بلافاصله اخراج میکند. میتوان پرسید یا تصور نمود که اگر فرد دیگری به جز رحیممشایی آن سخن را گفته بود اکنون جای وی کجا بود؟
صادق زیباکلام
منبع : روزنامه اعتماد ملی
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست