جمعه, ۱۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 3 May, 2024
مجله ویستا

شب‌های عشرت - BOOGIE NIGHTS


سال تولید : ۱۹۹۷
کشور تولیدکننده : آمریکا
محصول : پل توماس آندرسن، لوید لوین، جان ا. لاینز و جون سلار
کارگردان : آندرسن
فیلمنامه‌نویس : آندرسن
فیلمبردار : رابرت الزویت
آهنگساز(موسیقی متن) : مایکل پن
هنرپیشگان : لوئیس گوسمن، برت رنولدز، جولیان مور، فیلیپ سیمور هافمن، فیلیپ بیکر هال، جان رایلی، نیکول آری پارکر، دان چیدل، هیتر گراهام، مارک والبرگ، رابرت ریجلی و ویلیام ه. میسی
نوع فیلم : رنگی، ۱۵۲ دقیقه.


سال ۱۹۹۷. در کلوب شبانه‌ای در سن‌فرناندوولی، ̎آدامز̎ (والبرگ)، دستیار گارسن هفده ساله، نظر ̎جک هورنر̎ (رنولدز)، کارگردان فیلم‌های هرزه‌نگار را به‌خود جلب می‌کند. ̎ادی̎ پس از مشاجره‌ای با مادرش خانه را ترک می‌کند و به ̎جک̎ می‌پیوندد. او در یک مهمانی با دیگر اعضاء گروه ̎جک̎، بازیگر مرد، ̎رید روتچایلد̎ (رایلی)، ستارگان زن، ̎امبر ویزو̎ (مور) و ̎رولر گرل̎ (گراهام)، هم‌چنین ̎لیتل بیل̎ (میسی) و حامی مالی ̎جک̎، ̎کلنل جیمز̎ (ریجلی) آشنا می‌شود. سپس نامش را به ̎درک دیگلر̎ تغییر می‌دهد و در نخستین فیلمش همراه ̎امبر̎ ظاهر می‌شود. ̎درک̎ در مدت کوتاهی بدل به یک ستاره می‌شود. او همراه ̎رید̎، شخصیت‌های سینمائی ̎براک لندرز̎ و وردستش، ̎چست راکول̎ را می‌پرورانند که بسیار موفق است. ̎درک̎ به شهرت و ثروت می‌رسد. اما با آغاز دههٔ ۱۹۸۰ همه چیز رو به بدی می‌رود: ̎لیتل بیل̎، همسر بی‌وفایش، محبوب او و خودش را با شلیک گلوله از پا در می‌آورد. ̎کلنل̎ به زندان می‌افتد. ̎امبر̎ مستندی دربارهٔ ̎درک̎، که اعتیادش به کوکائین او را روز به‌روز خودپسندتر کرده، می‌سازد. ̎جک̎ بازیگر جوان دیگری را برای جایگزینی ̎درک̎ استخدام می‌کند. اعضاء گروه ̎جک̎ می‌کوشند زندگی‌شان را از راه‌هائی دیگر تأمین کنند. ̎درک̎ سعی می‌کند وارد عرصهٔ موسیقی پاپ شود، اما سر از قاچاق موادمخدر در می‌آورد و به سراشیب سقوط کشیده می‌شود. سرانجام به‌سوی ̎جک̎ باز می‌گردد و آن دو تصمیم می‌گیرند فعالیت‌شان را که با ظهور ویدئو شکلی دیگر یافته، در قالبی تازه ادامه دهند...
● دومین فیلم بلند آندرسن پس از جفت چهار (که با عنوان اصلی‌اش سیدنی نمایش موفقی در جشنوارهٔ ساندنس سال ۱۹۹۵ داشت، اما به‌علت ورشکستگی پخش‌کننده‌اش با دو سال تأخیر به نمایش درآمد)، هم‌چون آن فیلم نشان‌دهندهٔ شیوهٔ غیرقراردادی او به‌عنوان یکی از ̎مؤلفان̎ سینمای امروز آمریکاست. گذشته از عواملی مثل پیشبرد روایت از طریق روابط بین شخصیت‌ها و نه لزوماً طرح داستانی، یا حضور ̎گروه̎ بازیگران خاص آندرسن: فیلیپ بیکرهال، فیلیپ سیمور هافمن و جان رایلی در هر دو فیلم، او در هر دوی این آثار به دنیاهائی محدود (قمار در جفت چهار و هرزه‌نگاری در این‌جا) می‌پردازد که آرام آرام شخصیت اصلی را از جهان پیرامونش ̎بیگانه̎ می‌سازند. در هر دو فیلم شاهد تشکیل خانواده‌هائی ̎خودآفریده̎ هستیم: رابطهٔ پدر و فرزندگونهٔ بیکرهال و رایلی در جفت چهار، اینجا در قالب رابطهٔ همانند ̎جک̎ و ̎درک̎ تکرار می‌شود. گذشته از این، رابطهٔ شبیه مادر و فرزندی ̎امبر̎ با ̎درک̎ و ̎رولرگرل̎ هم قابل اشاره است. ̎ادی آدامز̎ در اینجا هم‌چون رایلی در جفت چهار با مسئلهٔ ̎هویت̎ دست و پنجه نرم می‌کند: پس از ورود به این دنیای تازه، نام ̎درک دیگلر̎ را برای خود انتخاب می‌کند، نامش در نخستین فیلمش ̎جان̎ است، سپس در قالب شخصیت ̎براک لندرز̎ قرار می‌گیرد، در مستندی که ̎امبر̎ دربارهٔ او ساخته، می‌گوید ̎براک لندرز̎ تنها نقشی است که آن را ایفا می‌کند، اما در پایان رو به تصویر خود در آینه می‌گوید: من ̎براک لندرز̎م! حضور ورونیکا هارت، ستارهٔ فیلم‌های هرزه‌نگار سال‌های ۱۹۷۰ و ۱۹۸۰ (که فیلم در قالب ̎امبر ویوز̎ به تمثیلی از او پرداخته) در نقش قاضی‌ای که حکم بر جدائی ̎امبر̎ از فرزندش می‌دهد (هم‌چون حضور لاری فلینت در نقشی همانند در مرد علیه لاری فلینت/میلوش فورمن، ۱۹۹۶)، گذشته از ادای دینی به‌جا، به‌خوبی نشان‌دهندهٔ نظر منفی فیلم‌ساز در مورد موضع‌گیری‌های ریاکارانهٔ ظاهراً اخلاقی است. شاید برخی، ویژگی‌های فیلم مثل ̎لحن متغیر̎ آن، از ̎هجوآمیز̎ تا ̎غم‌انگیز̎ یا عدم انسجام میان دو نیمهٔ آن (دههٔ ۱۹۷۰ و سال‌های ۱۹۸۰) را به‌منزلهٔ ایراد تلقی کنند، اما اینها دقیقاً همان خصایصی هستند که در طلوع فریدریش ویلهلم مورنا (۱۹۲۷، که از قضا جزء فیلم‌های محبوب خود آندرسن هم هست)، دیده می‌شوند و بی‌تردید می‌توان نظر رابین‌وود را که طلوع را علی‌رغم عدم انسجام ظاهری‌اش بر هزاران اثر کاملاً منسجم ارجح می‌داند، در این مورد نیز اقامه کرد.