پنجشنبه, ۲۳ اسفند, ۱۴۰۳ / 13 March, 2025
مجله ویستا


دو نامه از ایرج میرزا جلال الماک


دو نامه از ایرج میرزا جلال الماک
ایرج در نگارش نثر همچون نظم‏شیرین کار بود و بی‏پروا. ایرج خط و ربط و فنون شاعری و دبیری را ابتدا از پدرش آموخت؛ پدرش صدرالشعرا یکی از شعرای درباری‏بود خط زیبایی داشت و چون در دستگاه ولیعهد مظفرالدین میرزا در تبریز سمتی داشت فرزندش ایرج را به مدرسه‏ی دارالفنون تبریز که‏شعبه‏ای از دارالفنون تهران بود گذاشت تا به فراگیری زبان فرانسه بپردازد. در همان زمان که ایرج در دارالفنون تبریز به تحصیل مشغول بودنشریه‏ی دارالفنون تبریز را به خط زیبای خود تحریر می‏کرد و آن نشریه به چاپ می‏رسید. نشریه‏ی مذکور چند سال پیش به همت‏محقق فرزانه آقای سیدفرید قاسمی تجدید چاپ شد. آن نشریه را کسانی که مشغول تحقیق درباره‏ی مطبوعات ایران بودند نمی‏شناختنداما امروز در اختیار دارند. آثار دیگری را که از ایرج به غیر از دیوان شعرش می‏شناسیم شناخت‏نامه‏ای است که او به دستور مظفرالدین‏میرزا ولیعهد درباره‏ی شناخت خاندان قاجار نوشته و نسخه‏ی اصل آن اینک در کتابخانه‏ی کاخ گلستان نگهداری می‏شود. ایرج بنا به‏نوشته عبرت نایینی در مدینهٔ الادب: چاپ اول، چاپ مجلس شورای اسلامی:
"چون به سن رشد و تمیز رسید پدر او در تربیت وی بکوشید و معلمی بر وی بر گماشت تا پارسی را بیاموخت. آن گاه به مدرسه‏دارالفنون تبریز که شعبه دارالفنون طهران بود جهت تعلیم زبان فرانسه رفته در خارج نیز در حوزه‏ای که آشتیانی‏ها برای تحصیل و تکمیل‏منطق و معانی و بیان ترتیب داده بودند حضور به هم رسانید و چون سال عمرش به چهارده رسید امیرنظام حسن علی‏خان گروسی چون‏در وی استعداد و حسن قریحه و ذکاوت بدید وی را با پسرش که نزد مرحوم میرزا عارف تحصیل ادبیات و نزد مسیو لامپر فرانسوی‏تحصیل زبان فرانسه و بعضی علوم می‏نموده همدرس کرد. و در آن اوان یعنی در سن چهارده سالگی شعر نیکو می‏گفت و امیرنظام‏مخصوصاً وی را به گفتن اشعار امر می‏کرد وصله و جایزه می‏داد و خط تحریر و نسخ و تعلیق را نیز فرا گرفته، نیکو می‏نوشت و دراخوانیات دستی به سزا داشت. چنان که در اوقاتی که در دستگاه امین‏الدوله صدراعظم سمت منشی‏گری داشت کلیه اخوانیات را به وی‏رجوع میکرد.
علی‏الجمله چون امیرنظام مدرسه مظفری را به ریاست مسیو لامپر در تبریز افتتاح کرد. ایرج میرزا در آن مدرسه سمت معاونت‏یافت."(۱)
آنچه را باید درباره‏ی ایرج نوشت زنده یادان عبرت نایینی و دکتر محمدجعفر محجوب در مدینهٔالادب و مقدمه‏ی دیوان ایرج‏نوشته‏اند به خصوص نوشته‏ی ۵۸ صفحه‏ای محجوب که به همه‏ی جوانب زندگانی ایرج پرداخته است. عبرت آورده است:
"باری چون از تبریز به طهران آمد ریاست کابینه محاکمات مالیه با وی بود. از آن پس به سمت معاونت مالیه خراسان‏بدان جا رفته چندی رئیس مالیه آن حدود بود."۲
از مفاد نامه‏ی اول ایرج که خطاب به آقای امجدالسلطان معاون وزارت عدلیه نوشته، چنین پیداست که شخصی از ایرج ادعای طلب‏کرده و ایرج به معاون وزارت عدلیه نوشته که:
اگر آغا شاهزاده از من‏طلبی دارد در محضر شرع قسم بخورد که پول به بنده داده تا من جوابگوی او باشم.
متن نامه و دستور معاون عدلیه را در زیر مطالعه می‏فرمایید.
عنوان روی پاکت که به خط ایرج میرزا جلال الممالک است به قرار زیر است.
"حضور مرحمت ظهور مبارک جناب مستطاب اجل اکرم امجد افخمم آقای امجد السلطان دام اقباله العالی مشرف‏شود."
و نیز متن نامه‏ی ایرج به امجد السلطان به قرار زیر است:
"حضور حضرت اجل آقای معاون وزارت عدلیه دام اقباله العالی: آنچه البته به‏
جائی نرسد فریاد است. لااقل بیکی از این دو سه فقره عرض و تظلم شرعی یا قانونی بنده رسیدگی و توجهی فرمائید. درباب ادعای مخدره آغا شاهزاده بر بنده در محاکمات شعبه چهارم، بنده محکوم واقع شده و صورت راپرتی نوشته‏اند که‏دوسیه حاضر است که عرض کرده‏ام این معامله صوری بوده، وجهی به من نرسیده محکمه ابداً به این حرف و عرض‏بنده اعتنا ندارد. آیا این عرض شرعی نیست و از همه گذشته بنده حق یک قَسم بر آغا شاهزاده ندارد؟ چرا جواب این‏عرض را نمی‏دهند، مشارالیها حاضر شود در محضر شرع قسم بخورد که پول به بنده داده بعد هر چه تکلیف عدالتی‏دیوانخانه است معمول دارند اگر باید در این مسئله استیناف خواست سی و یک روز مهلت استنیاف از برای تهیه وجه‏استیناف است بنده وجه حاضر ندارد. اداره اجرا یک روز امان نمی‏دهد که بنده فکری بکند. پس مقرر فرمائید اجرا چندروزی مهلت بدهد تا بنده تهیه وجه استیناف را کرده و استیناف بخواهد مستدعی است جواب یکی از این دو عرض را به‏اجرا مرحوم فرمائید که مأمور اجرا مزاحمت نکند و از دربخانه بنده برخیزد تا بیکی از این دو شق که عرض شده رفتارشود. امر، امر مبارک است."عریضه جلال الممالک‏
معاون وزارت عدلیه آقای امجدالسلطان روی پاکت نامه‏ی ایرج نوشته است:
"دایره جلیله اجرا در صورتی که موعد از استیناف باقی است و آقای‏جلال‏الممالک استیناف خواهد داد تا انقضای مدت حق استیناف مدارا نمائیدکه تهیه وجه نموده حقوق استیناف را برساند والا هرطور که تکلیف است‏معمول دارید."
مهر پاکت
جلال الممالک‏
نامه‏ی دو خط عنوان پاکت از دیگری است و داخل پاکت که مهر جلال الممالک را دارد دونامه موجود است یکی به خط ایرج میرزا جلال الممالک و نامه‏ی دیگر که خط دیگری است وبسیار بد خط. و املا غلط و پر از غلط مربوط به خانواده‏ی مستشار دفتر است. شاید این نامه به‏خط بانویی باشد؟ نامه‏ی ایرج، مارک وزارت مالیه را دارد و مورخه‏ی ۲۳ شهر ذی قعده‏ی ۱۳۲۷ه . ق به شماره‏ی ۳۹۳۴ نوشته شده است موضوع آن در باب ورثه‏ی مرحوم مستشار دفتر است‏که متن آن به قرار زیر است. متن نامه ایرج میرزا جلال‏الممالک:
"علامت شیر و خورشید وزارت مالیه، اداره، مورخه ۲۳ شهر ذی قعده ۱۳۲۷،نمره ۳۹۳۴: معاون جلیله عدلیه اعظم. در باب ورنه مرحوم مستشار
دفتر مرقوم رفته بود در مجلس محاسبات حکم شده که باید ورثه مزبور شش‏صد تومان به حاجی میرزا حسین شالفروش بدهد. موافق تحقیقاتی که از عدلیه‏اعظم به عمل آمده همچو محکومیتی بود رثه مستشار دفتر داده نشده است که‏مرحوم شده ورثه استیناف بدهد. در صورتی که در محکمه رسیدگی نشده وحکمی نداده‏اند چگونه ورثه استیناف بدهند. امضاء"
نامه‏ی دیگری که در این پاکت موجود است و به نظر می‏آید از ورثه‏ی مستشار دفتر باشد که‏به ایرج نوشته‏اند و نامه‏ی دوم ایرج درباره‏ی موضوع ورثه‏ی مستشار دفتر است که در بالاملاحظه فرمودید. اینک متن نامه‏ی سوم را که ارتباط با نامه‏ی ایرج دارد ملاحظه می‏فرمایید.این نامه ایامی به ایرج نوشته شده که او رییس محاکمات (وزارت مالیه بوده و ورثه‏ی مستشاردفتر از او خواسته‏اند که ایرج به پرونده‏ی آنها دقیق‏تر نگاه کند. تا مشکل آنها برطرف شود.
متن نامه‏ای که پیوست نامه‏ی دوم ایرج است:
"تصدقت گردم: در باب یک فقره ماضی که راپرت صادر کرده است عرض کرده‏بودم مقرر شود دوسیه محاکمه بنده را با راپرت رئیس محاکم ملاحظه نماید اگربموجب دوسیه راپرت صادر شده است بفرمائید بنده عرضی ندارم و اگر به‏موجب دوسیه نباید راپرت صادر شود هر چه تکلیفشان است رفتار کنند جوابی‏که مرقوم داشته بودید به رئیس محاکم نشان داده شرح نوشته‏اند به نظر مبارک‏رسیده ملاحظه فرمائید زبانی میفرمائید من هیچکاره هستم اگر بدانم محکمه‏راپرت برخلاف صادر می‏کند جز آن را هم حقی دیگری ندارم دیدن راپرت برای‏شما چه فایده دارد مأمور اجرا می‏خواهد (متن می‏خاهد) راپرت را اجرا نماید نه‏تکلیف بنده معلوم است نه تکلیف مأمور اجرا، استدعا دارم بجز مبصر که حق‏این کار را دارد بفرمائید دوسیه محاکمه و راپرت بنده [را] ملاحظه نماید اگر حق‏داشته است راپرت صادر نماید بنده عرض ندارم. والا تکلیف با حضرت‏مستطاب اجل عالی است همین‏قدر عرض می‏کنم قدری از وضع (متن وزع)بنده خاطر (متن: خواطر) مبارک مسبوق است. سه سال است عارض هستم وچند فقره راپرت صادر شده هیچ یک (متن: هچه) تا به حال اجرا نشده است یک‏فقره مصارف (متن: مسارف) به هم رسانیده‏ام و گمانم این است راپرت نبایدصادر شود صادر گردیده هر روز مأمور می‏خواهد (متن میخاهد) اجرا نمایدنمیدانم راپرت‏های بنده چرا نباید اجرا شوند یک فقره را مرقوم داشته بودیدمأمور روانه کند برود اجرا اجرا میگوید مأمور نداریم روانه کنیم همین قسم‏معطل مانده است. زیاده عرضی ندارد امضاء درست خوانده نمی‏شود معلوم‏نیست اسمعیل است یا موسوی؟؟."

محمّد گُلبن‏
منبع : ماهنامه بخارا