چهارشنبه, ۳ بهمن, ۱۴۰۳ / 22 January, 2025
مجله ویستا
تمرین تقوای سیاسی در ماه رمضان
شروع ماه مبارک رمضان و ورود انسانها به ضیافت الهی در بردارنده مفاهیم و نکات مهم گوناگونی است که توجه به آن برای تکتک انسانهای مومن و متعهد لازم است. از جمله فلسفهها و دلایل روزهداری در این ماه پر برکت- بر طبق روایات و آیات قرآن- تمرین صیانت از نفس، حفظ تقوا، آلوده نکردن دل و جان به معاصی کوچک و بزرگ و ... است. در واقع ماه ضیافت الهی مبدایی محسوب میشود که در آن بندگان خداوند با التزام به رعایت و توجه به فرامین الهی سعی میکنند تا نفس خود را برای روزها و ماههای بعدی سال پرورش داده و مجراهای ورودی گناه و معاصی را به درون خودشان مسدود نمایند. در همین راستا نباید از این مسئله غافل شویم که اسلام بهعنوان یک دین اجتماعی که بسترهای جمعی را همچون عرصههای فردی مورد توجه و دقت قرار داده است، بر این مسئله اصرار میورزد که تا زمانی که جوامع انسانی بدین شکل و صورت وجود دارد باید بهطور جدی بر نهادینه کردن آموزههای اخلاقی و انسانی در زندگی گروهی توجه ویژه داشته باشند. این مفهوم در حوزه قدرت سیاسی و آمریت نیز رنگ و بوی جدیتری به خود میگیرد. آغاز ماه مبارک رمضان و قرار گرفتن در ماه ضیافت الهی بهانه خوبی است تا به پاسخ این سوال بپردازیم که تا چه حد میان حوزه قدرت و عمل سیاسی در اسلام و التزام به اصول و بایستههای اخلاقی هماهنگی و همگونی دارد؟
● جایگاه اخلاق در حوزه قدرت سیاسی
یکی از موضوعات مورد بحث در علوم اجتماعی، رابطه اخلاق و سیاست در صحنه عمل و قدرت سیاسی میباشد. جایگاه اخلاق در نظام اجتماعی و حکمفرمایی مولفههای اخلاقی در روابط سیاسی یکی از مواردی بوده که از قدیم الایام نیز مورد بحث فیلسوفان جهان بوده است. از طرف دیگر هنگامی که به صفحات مختلف تاریخ سیاسی و اجتماعی انسانها نگیریم به این مسئله پی میبریم که کمرنگ شدن اصول و مولفههای اخلاقی خصوصا در نبرد قدرت و کشمکشها و جدالهای گروهی بسیار به چشم میخورد. امروزه نیز سیاستمداران در ظاهر بر نیاز به اخلاقیات پسندیده در سیاست تاکید دارند، اما عمل آنها اغلب با مواضع اعلام شدهشان تعارض دارد. البته ذکر این نکته نیز حائز اهمیت است که مسائل و مولفههای اخلاقی در مکاتب مختلف در غرب و شرق متنوع و محل چالش است که پرداختن به آنها حوزه گستردهای را در برمیگیرد. آنچه ما قصد داریم در اینجا به آن بپردازیم، نگاهی به مهمترین مبانی و موازین اخلاقی در حوزه قدرت سیاسی در اسلام با توجه به روایات و آیات است. البته پیش از آن نگاهی اجمالی به برخی از اندیشهها و مکاتب غیر اسلامی نیز خالی از لطف نیست.
● نگرش کلان از رابطه اخلاق و سیاست
بهطور کلی دو نوع نگرش و طرز تفکر کلی نسبت به ورود اصول اخلاقی در حیطه عمل سیاسی وجود دارد. نگرش اول بدین ترتیب است که ورود اخلاق به سیاست به هیچ وجه ارج نهاده نمیشود و اصالت و تقدم با حفظ قدرت سیاسی و برتری سلطهجویی میباشد. در واقع حکمرانان و پادشاهان کسانی بودند که دائم به تعدی از اصول اخلاقی در حوزه قدرت و عمل سیاسی دست میزدند و توجیه روشن و آشکاری نیز برای آن ارائه نمیدادند. در میان فلاسفه سیاسی نیکولوماکیاولی فیلسوف شهیر ایتالیایی را میتوان یکی از پرچمداران را میتوان یکی از پرچمداران اصلی این حوزه دانست.
او عقیده داشت خمیر مایه فعالیت سیاسی کسب و حفظ قدرت است و نقش زور و تزویر در مسائل سیاسی حیاتی است. او در کتاب شهریار این گونه نقل میکند که:
«همه میدانند شهریار چه ستودنی است که دل پاک دارد و با شرافت و نه زیرکی زیست میکند ولی تجربه روزگار ما نشان میدهد که آن شهریارانی کارهای سترگ کردهاند که به پاکدلی ارجی ننهادهاند و با زیرکی خود، اذهان را به اشتباه انداختهاند و سرانجام بر کسانی که ایمان (به قواعد اخلاقی) را بنیاد کارشان ساختهاند چیره شدهاند.. پس برای شهریار لازم نیست که همه خصال (پسندیده) بالا دارا باشد. جرات میکنم بگویم که داشتن و مراعات این خصال خطرناک است، ولی تظاهر به داشتن آنها سودمند است.»
البته ذکر این نکته نیز مهم است که روی سخن او بیشتر با شهریاران و فرمانروایان سیاسی است نه توده مردم، یعنی او فقط رهبران سیاسی را از الزام همیشگی به رعایت قواعد اخلاقی معاف میداند و به آنان اندرز میدهد که برای حفظ مصلحت خود و کشورشان این قواعد را زیرپا بگذارند ولی ارج و فایده اخلاقیات را برای عموم انکار نمیکند. در واقع شهرت اصلی ماکیاولی نیز در این است که با اصالت دادن به قدرت در حوزه عمل سیاسی شهریار و حکمران را مجاز میداند که در صورتی که مولفههای اخلاقی مانع حفظ قدرت اوست آنها را کنار بزند و به راه خود ادامه دهد. اما نگرش دومی که در این باب مطرح است کاملا عکس نگرش اول است و حکایت از موضعی دیگر دارد. در این حوزه تاکید اصلی بر آمیختن سیاست با مولفههای اخلاقی است و در واقع قدرت سیاسی باید در اخلاق انسانی ریشه داشته باشد. متفکران سیاسی اروپای عهد باستان و سده میانه اخلاق را پیش درآمد جدایی ناپذیر مطالعات سیاسی میدانند. بهطور مثال افلاطون سیاست را جزئی از اخلاقیات میدانست و از نظر ارسطو که علم سیاست را ارباب علوم میدانست، هدف دولت عملی کردن زندگی خوب است. در دوران معاصر نیز افرادی همچون هگل، کانت و روسو نیز دولت را نهادی اخلاقی میدانستند که از رشد اخلاقی انسانها جدایی ناپذیر است. در میان متفکران جهان اسلام نیز افرادی چون ابونصر محمد فارابی اخلاق و سیاست را یکسان و جزء حکمت عملیه یا فسلفه عملی میدانند. در واقع اغلب فلاسفه اسلامی رابطه جدایی ناپذیری بین این دو مقوله ترسیم میکنند.
با همه این مسائل باید تصریح کنیم که دین مبین اسلام با نگاهی ویژه به این مسئله در تمام حوزهها از جمله احکام و رفتار سیاسی و اجتماعی ملاحظه ارزشها و مکارم اخلاقی را نموده و این در راستای هدف بزرگ مکتب اسلام که همانا قرب الی الله و تربیت انسانها است، میباشد. سیره پیامبر اسلام (ص) و حضرت امیرالمومنین علی (ع) بهعنوان دو الگوی التزام به مکارم و اصول اخلاقی در حوزه سیاست و قدرت میتواند به خوبی مبین و نشان دهنده اهمیت این مسئله در اسلام باشد.
● تمرینی برای حفظ تقوای سیاسی
همان طور که در بالا نیز ذکر شد شروع ماه مبارک رمضان، آغازگر عرصهای است که طی آن انسانها بتوانند با استفاده از شرایط و خصوصیات آن ماه به تمرین صیانت از نفس و تزکیه و تهذیب بپردازند.
آنچه که ما بهعنوان تقوای سیاسی مورد اشاره قرار دادهایم، در واقع به رعایت اصول و موازین اخلاقی و قواعد و ارزشهای انسانی برمیگردد که یک سیاستمدار مسلمان در عرصه عمل سیاسی به آن توجه دارد. هر شخص که به نوعی با حوزه قدرت در عرصه سیاست مرتبط است با در نظر گرفتن وسوسهها و چالشهایی که این حوزه ممکن است برای او داشته باشد نیازمند درجهای از تقوا و پرهیزگاری است تا از سقوط در دره تباهی مصون باشد. بر همین مبنا میتوان با الگو گرفتن از سیره ائمه اطهار خصوصا مولای متقیان حضرت علی (ع) چهارچوب نهادینه کردن سیاست اخلاقی و ایجاد تقوای سیاسی را در میان مسئولین با توجه به مقتضیات امروز ترسیم کرد.
مسئولین کشور ما امروز و با توجه به رهنمودهای امام راحل (ره) و بیانات مقام معظم رهبری بیش از هر زمان دیگری نیازمند به این هستند تا برای حفظ کیان نظام و صدور انقلاب اسلامی، به عنوان یک نظام آرمانی و متعالی ملاک های اخلاقی را در عمل سیاسی خود لحاظ کنند. این مسئله در واقع متضمن حفظ کشور از بلایا و خطرات احتمالی است همان طور که بنیانگذار کبیر انقلاب اسلامی در این مورد میفرماید:
«شما با رفتار اسلامی و حفظ نهضت و با پیشبرد نهضت و توجه به اینکه خدای تبارک و تعالی ما را تائید میکند، با رفتار و اخلاق اسلامی این قدرتی که شما را به پیروزی رسانده حفظ کنید.»
رهبر معظم انقلاب نیز در برهههای مختلفی به این مسئله عنایت خاصی مبذول داشتهاند و دائما بر حفظ اصول اخلاق محور در فعالیتهای سیاسی تاکید کردهاند:
«من عرض میکنم اینکه ما میگوییم سیاست ما عین دیانت ماست و دیانت ما عین سیاست ماست که مرحوم مدرس حرف درستی زد و امام آن را تائید کرد- معنای واضحی دارد. اما یک روی دیگرش این است که سیاست ما باید دیندارانه و پرهیزکارانه باشد. هر کار سیاسیای خوب نیست. بعضی کسانی هستند که به کار سیاسی فقط مثل یک کار سیاسی که هیچ گرایشی به دینداری ندارند نگاه میکنند. هدف این است که این کار سیاسی پیش برود، این درست نیست، کار سیاسی باید متدینانه باشد. همه چیزهایی که در شرع حرام است به توان دو در کار سیاسی باید مورد توجه قرار گیرد و معتبر شمرده شود.»
در مجموع باید خاطر نشان کنیم که با توجه به مسائل و شرایط ذکر شده، حاکم کردن اخلاق اسلامی و اصول انسانی در قدرت سیاسی عرصههای مختلفی را در برمیگیرد که شناخت آنها بسیار حائز اهمیت است. بهطور مثال رهبر معظم انقلاب هفته گذشته در جمع هیئت دولت اشارهای به دوری از تخریبهای بیاساس دولت و توجه هر چه بیشتر به نقد منصفانه داشتند. این مقوله یعنی عدم تخریب و دروغ پردازی و التزام به نقد منصفانه را میتوان یکی از مصادیق بارز و حفظ مولفههای اخلاقی در عرصه عمل سیاسی و حفظ تقوای سیاسی دانست.
و یا رقابتهای حزبی، تبلیغات کاندیداهای مختلف در انتخاباتهای گوناگون، اظهار نظر در مورد مسائل سیاسی و اقتصادی کشور و ... همگی جزء مواردی است که شامل حفظ تقوای سیاسی میشود. نهادینه شد تقوا و سیاست اخلاقی در میان برخی از دستاندرکاران اجرایی کشور به خوبی پاسخ به این سوال را برای ما روشن میسازد که چرا در روند فکری و اخلاقی جامعه، به جای اعتماد، بی اعتمادی سیطره پیدا میکند و از چه رو حقوق متقابل میان شهروندان و کارگزاران در برخی مواقع رعایت نمیشود؟ وقتی کارکردها و نظریات، رفتارها و گفتارها هماهنگ نباشد مادامی که شعارها مطابق با عملکردها نباشد، مکر و حیله جایگزین صداقت میشود، سلیقهها جایگزین قانون میگردد و در این صورت شهروند هیچ گاه حاضر، به اطاعت نخواهد بود. صداقت، واقعبینی، مردمداری، هماهنگی رفتار با گفتار و بهطور کلی اخلاق نیکوی پیامبر (ص) بزرگترین عاملی بود که توانست در دل مردم جزیره العرب و حتی دیگر مردمان جهان جای پیدا کند.
پیامبر هیچگاه خود را از مردم جدا نمیپنداشت تا مردم او را از خود جدا بدانند. اینکه رهبر انقلاب اسلامی و رئیس جمهور مردمی خود را خدمتگزار مردم و شهروندی همانند آنها میدانند بالطبع مردم نیز خود را خدمتگزاران آنان میدانند و از همین جاست که اعتماد به وجود میآید. ولی مادامی که سلیقهها و جناحبندیها جایگزین ارزشهای الهی و انسانی گردد دیگر اعتماد معنی پیدا نمیکند و هر چه کارگزاران تلاش میکنند که مردم را به طرف خود جذب کنند، جواب منفی خواهد داد.
به عنوان سخن آخر باید اذعان کنیم که ماه مبارک رمضان مجال بسیار خوبی است تا نگاهی جدی به تغییر این مقوله و تحول در ساختار کردار و عمل سیاسی و اجتماعیمان داشته باشد که بتوانیم به الگوی متعالیای که مدنظر اسلام و ائمه معصومینش (ع) است، روز به روز نزدیکتر شویم
سیدمرتضی مفید نژاد
منبع : روزنامه رسالت
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست