جمعه, ۱۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 3 May, 2024
مجله ویستا

تولد زمین درکلام امیر المؤمنین(ع)


تولد زمین درکلام امیر المؤمنین(ع)
حضرت علی (ع) در خطبه ۹۰ نهج البلاغه به بیاناتی زیبا و تعابیری دقیق ، داستان زمین و آنچه بر آن گذشته را چنین بیان می فرماید :
خداوند زمین را در امواج شدید و با صولت و در دریاهای پر آب فرو برد، در حالی که موجهای عظیم آن دریاها به هم می خوردند، و امواج بلند آن که در حال تدافع یکدیگر بودند به هم می کوفتند و همانند شتران نر در موقع هیجان و مستی کف بهوجود می آوردند. پس سرکشی آب به خاطر سنگینی زمین حالت فروتنی گرفت، و چون زمین به سینه خود به روی آب قرار گرفت اضطراب و هیجان آب فرو نشست و چون با شانه خود مانند حیوانی که در خاک بغلتد بر روی آب درغلتید آب آرام گرفت. آب پس از هیجان و اضطراب امواجش آرام و مغلوب شد، و در دهنه خواری مطیع و اسیر گشت. زمینِ گسترده شده در میان آن آب پرموج ساکن شد، و آب را از نخوت و کبر و از باد دماغ و سرکشی و تجاوز بازداشت، و دهان آن را که پر موج بود بست، و آب از آن همه هیجان و هیبت و جست و خیز به جای خود نشست.
پس از آنکه هیجان آب از زیر اطراف زمین ساکن شد، و کوههای بلندسرکشیده را که بر دوش زمین قرار داشت بر روی خود حمل نمود، خداوند آبهای چشمه ها را از بالای بینی های زمین (قله کوهها) به جریان انداخت، و در پهن دشت ها و رودخانه ها سرازیر ساخت، و حرکات زمین را با کوههای لنگر انداخته، و به وسیله صخره های بزرگ سر به فلک برداشته تعدیل نمود. زمین به علّت نفوذ کوهها در پهنه آن، و به خاطر فرو رفتن ریشه کوهها در اعماق آن، و سوار شدن آن صخره های بزرگ بر گردن و طبقات زیـرین آن آرامش و استقرار یافت.
خداوند میان زمین و جوّ را فراخ نمود، و هوا را برای تنفس ساکنان آن مهیّا فرمود، و تمام نیازمندیهای اهل زمین را از دل زمین بیرون آورد. سپس بلندیهای زمین را که بی گیاه بود و آب چشمه ها به آن نمی رسید، و جویبارها وسیله ای برای رساندن خود به آن زمین های مرتفع نمی یافتند رها نساخت، بلکه ابرهایی آفرید تا عرصه های مرده آن بلندیها را احیا کنند، و گیاهش را برویانند. ابرها را پس از پراکندگی قطعاتش و جدایی پاره هایش به هم الفت و التیام داد، تا چون آب درون ابر به جنبشی سخت برآمد، و در حواشی آن برق بدرخشید، و درخشش برق در میان قطعات ابر سپید و انبوه خاموش نشد، خداوند آن ابر پرباران را در حالی که قطعاتش به هم پیوسته بود فروفرستاد، در حالی که به زمین نزدیک شدند، و بادها بارانهای آن را پی در پی همچون دوشیدن شیر از سینه حیوانات دوشیدند و به شدت به زمین ریختند. زمانی که ابرها سینه خود را به زمین ساییدند، و آنچه از باران داشتند بر زمین پاشیدند، خداوند در زمین های خشک گیاه، و در دامن کوهها سبزه رویاند، در این وقت زمین با آرایش مرغزارهای خود به شادی نشست، و از پرده لطیفی از شکوفه های خوشبو و زیبا که بر خود پوشیده بود، و از نظم دقیق شکوفه ها و بوته های باطراوت که چهره آن را می آراست به نشاط و بهجت برخاست، و خداوند آن نباتات و گلها را توشه آدمیان و روزی چهارپایان قرار داد. و نیز راههای فراخ در اطراف زمین باز کرد، و برای روندگان نشانه هایی نهاد تا به هر جا که بخواهند آمد و شد کنند.
هنگامی که زمین را برای زندگی آماده کرد، و فرمان خود را جاری ساخت، آدم(ع( را از میان مخلوق خود اختیارکرد، و او را اولین نوع از آفرینش انسان قرارداد.
منبع : عرفان