جمعه, ۱۲ بهمن, ۱۴۰۳ / 31 January, 2025
مجله ویستا
مصرف برای مصرف!
تعامل فرهنگها و تاثیرپذیری متقابل تمدنها از یکدیگر در جهان پدیدهای رایج است. از قرنها پیش، بشر کوشیده است با الگوبرداری و وامگیری از دیگران راه آینده خود را تسهیل نماید و زندگی خود را رفاه و آرامش بیشتری بخشد. به این اعتبار در هر فرهنگ و تمدنی به ویژه در فرهنگهای کهن، مقولهای چون الگوبرداری و وامگیری، امری طبیعی و رایج است. فرهنگهای باستانی مانند فرهنگ ایرانی و رومی واندلسی و کنفوسیوسی همواره از یکدیگر تاثیر پذیرفتهاند و این امر در یک پژوهش دقیق و آماری قابل اثبات است.
● پدیدهای با عوارضی بسیار
مدرنیته و جلوه بارز آن صنعتی شدن پدیدهای است که تبلور و تشخص آن را متعلق به غرب میدانیم. این پدیده صد البته فواید و محاسن بسیاری داشته است که حال و آینده بشر را رقم زده و اکنون با حذف جلوههای مدرن از زندگی بشری، جهان را مانند جزیرهای خواهیم یافت که زیستن در آن به ویژه برای انسانهایی که عصر مدرن را درک کردهاند به غایت دشوار بلکه محال است.
با این همه غرب صنعتی با آنکه پدیدههایی به شدت حیات بخش و تمدن آفرین را به بشریت عرضه کرد در خلال آن نتوانست خود و دیگران را از آسیب عارضههایی خاص برهاند. این عارضه برخی مواقع در حکم ویژگیهای اجتناب ناپذیر صنعتی شدن و در برخی مواقع به صورت پدیدههایی قابل پیشگیری رخ نمود.
برخی از جوامع توانستند تا آنجا که ممکن بود از عوارض برخی پدیدهها بکاهند و برخی دیگر جز تسلیم در برابر آنها راهی دیگر نشناختهاند. با این همه نمیتوان انکار کرد که فرآوردههای جهان صنعتی در کنار محاسن خود، معایبی را نیز در بر داشته که عارض شدن آنها بر جوامع به ویژه جوامع در حال گذار، صدماتی جبرانناپذیر را به فرهنگ مادر آن بوم و کشور وارد آورده است.
از جمله عوارض زیستن در فضا و سپهر صنعتی، یکی هم مصرف گرایی و غلبه روح مصرف بر زندگی بشری است.
انسان قدیم به دلایل متعدد از جمله کمبود منابع و دسترسی دشوار به آنها نمیتوانست به موجودی صرفا مصرف گرا تبدیل شود. از سویی در زیست جهان باستانی اگرچه میتوان از مصرف کنندگانی سخن گفت که به هر حال از کالاهای تولید شده دیگران یا خود سود میبردند اما باید دانست که انسان اعصار ماضی، در کنار مصرفکنندگی به تولید نیز اشتغال داشته است. فقدان تقسیم کار اجتماعی در زمانی که بشر در نواحی دور از هم و در شرایطی بدوی زیست میکرد، موجب شده بود که در یک زمان تولید و مصرف به موازات هم پیش بروند. کشاورزان همانگونه که ممکن بود کالاهای دامداران را مصرف کنند، خود نیز به تولید کالاهای کشاورزی مبادرت میکردند و این رویه چه در دورانی که مبادله کالا به کالا رایج بود و چه در زمانی که پول وارد مبادلات و معاملات تجاری شد، رایج بوده است.
اما انسان عصر مدرن در جهانی به سر میبرد که تقسیم کار اجتماعی، شهرنشینی و تمرکز مقوله تولید، رواج و ترویج گفتمان رفاهی، غلبهایدئولوژیهای مادی و... در بخشهایی خاص از جامعه موجب شده است مصرف گرایی ابتدا به مثابه یک ویژگی و بعد از آن به مثابه یک عارضه در جهان جدید پدیدار شود.
به شیوه معمول به محض رخ نمودن یک آسیب و یا بروز و ظهور نشانههای آن ابتدا کارشناسان و روشنفکران و نخبگان یک جامعه به بررسی آن پدیده نوظهور و هشدار درباره آن میپردازند و پس از آن گفتمانی رواج مییابد که به طور جمعی و عمومی به راهکارهایی برای جلوگیری از آسیبهای وارده بیندیشد. به همین سیاق، روشنفکران و نخبگان در اقصی نقاط جهان هنگامی به طور جدی درباره این پدیده سخن گفتند که مقوله مصرفگرایی از مرزهای معمول و معقول عبور کرده و به عارضهای تبدیل شده بود که به تدریج در حال صدمه زدن به پیکره فرهنگ کشورها بود.
رواج روحیه مصرف ابتدا تنها منحصر در این بود که مردمان جهان متاثر از زندگی رفاهی در عصر مدرن به استفاده نامتعادل از کالاها عادت کرده و این روند، متناسب با تولید در جامعه پیش نمیرود. اما در کشورهای گوناگون این پدیده عوارض دیگری هم درپی داشت که دیگر فراتر از استفاده بیش از حد از کالاهای تولید شده، مینمود. این عارضهها عوارض دیگری چون تجملگرایی، رواج روحیه رفاهطلبی و.. را در پی داشت و همین امور به تدریج تاثیرات مخربی را بر دیگر مقولهها بر جای گذاشتند. در اثر رواج این پدیده و عوارض آن به تدریج آمار طلاقها افزایش یافت و شیوه زیست جمعی رو به دگرگونی نهاد. در این جا بود که در متون جدی فلسفی و فکری از مصرفگرایی به عنوان یک عارضه نام برده شد که اگر جوامع موجود برای حل و کنترل آن چارهای نیندیشند آسیبهای آن تنها محدود به حوزه اقتصاد نخواهد ماند و صدمات دیگری در بخشهای مهمی از حیات جمعی را برجا خواهد گذاشت.
● نخستین نشانهها
پیشینه پدیده مصرف گرایی در ایران به دوران قاجار، شکست از روسها و گسترش نفوذ انگلیسیها باز میگردد که روابط جدیدی را در معادلات تجاری ایران رقم زد. مثلا به موجب قرارداد ترکمنچای کالاهای تولیدی روسیه به دلیل پرداخت حقوق گمرکی کمتر، ارزانتر از کالاهای تولید داخلی به دست مصرفکننده ایرانی میرسید. در همین دوره کمپانی هند شرقی بریتانیا نیز پیمانهای دوستی و تجارت با دولت قاجار امضا کرد. انگلستان با استفاده از قدرت نظامی، برتری تجاری خود در ایران را تثبیت نمود.
کمپانی هند شرقی در مبادلات تجاری با ایران به جای پارچههای هندی، کالاها و پارچههای انگلیسی را به ایران صادر میکرد. این روند در دوره پهلوی اول و دوم به نحو چشمگیری تشدید شد و عملا ایران به بازار بزرگ کالاهای مصرفی غربی تبدبل گشت.
سیاستهای عمدتا سقیم و بی قواره پهلوی دوم، اقتصاد ایران را به ورطه نابودی میکشاند و بازار مونتاژ، کالاهای لوکس و تزئینی را در کشوری که عموم مردم آن در رنج، محنت و محرومیت از ملزومات اولیه زندگی به سر میبرند، گرم میکرد.
اما با پیروزی انقلاب اسلامی و بخصوص در سالهای اولیه به نحو شگفت آوری این تب داغ فروکش میکند و فرهنگ صرفهجویی و قناعت در بین مردم ترویج میگردد. سالهای جنگ تحمیلی نمونه ایدهآلی از صرفهجویی و پرهیز از اسراف ملت ایران است که در شرایطی سخت اما مقتدر و مستقل توانستند جنگ را اداره کنند و با هرگونه نشانه مصرف گرایی مقابله نمایند. در همین سالها بود که حتی لوازمی مانند دستمال کاغذی نیز در فرهنگ عمومی جایگاهی غیرضروری و تشریفاتی داشت.
● عارضههای ناشی از عارضهها
مصرفگرایی اما در اوج خود به پدیده تجمل گرایی دامن میزند. تجمل گرایی را میتوان اجمالا گرایش به زندگی رفاهی بیش از حد متعادل و گرایش به مصرف بیمارگونه پدیدهها و کالاهای لوکس در اشکال افراطی آن دانست. در واقع تجملگرایی یکی از تبعات طبیعی و حتمی مصرفگرایی است. در جامعهای که مصرف زده و رفاه زده شده تجملگرایی نیز ظهور میکند و این امر در اشکال افراطی در طبقات مختلف رواج خواهد یافت.
تجملگرایی پدیدهای جهانی است که حتی برخی جوامع مذهبی دنیا را نیز تحتالشعاع آثار و تبعات دنیوی و مادی خود قرارداده است. توجه به زرق و برق دنیا، بیخبری و بیتفاوتی نسبت به وضعیت محرومان و اقشار بیبضاعت، افزایش شکاف طبقاتی و ایجاد یاس و ناامیدی در جامعه از جمله اولین آثاراین جریان هستند که همواره ادیان مختلف، پیروانشان را از آلوده شدن به آن برحذر داشتهاند.
در جامعه ایران بهرغم تاکیدات بزرگان دین، تجملگرایی به مثابه فرزند مصرفگرایی رواج یافته و در این خصوص علل و دلایل گوناگونی را نیز میتوان ذکر کرد.
به گفته یک جامعه شناس، مدگرایی و مصرفگرایی یک پدیده جهانی است و تنها منحصر به جامعه ما نیست. اما تغییر جهت فرهنگ خرید و مصرف خانوادهها به سمت تجملگرایی، موضوع نگرانکنندهای است.
دکتر کاظمیپور در این خصوص میگوید: آنچه به صورت عینی در جامعه میتوان دید، این است که فرهنگ تجملگرایی و مصرفگرایی در بین خانوادهها درکشورنسبت به گذشته بیشترشده است. چنانچه افزایش روزانه فروشگاهها و اماکن عرضه کالاها، ناشی ازاستقبال خریداران وسوددهی این شغل است. وی میافزاید: مصرفگرایی یک پدیده جهانی است وتنها منحصربه جامعه ما نیست. اما تغییر جهت فرهنگ خرید ومصرف خانوادهها به سمت تجملگرایی، موضوع نگرانکنندهای است. به اعتقاد وی برخلاف برخی تصورات وضع اقتصادی مردم ما نسبت به گذشته بهترشده است وافزایش مصرف صحیح کالاها به نوعی طبیعی وقابل توجیه است ومعمولا به افزایش رفاه افراد منجرمیشود. اما نوع مصرف وچگونه مصرف کردن درخانوادهها، پدیدهای است که نیازبه توجه وبررسی بیشتری دارد.
معاون پژوهشی مرکزمطالعات جمعیتی آسیا واقیانوسیه میگوید: متاسفانه برخی افراد آنچنان دنباله روی تجملات وتوجه به ظواهرهستند که ترجیح میدهند، گوشی همراه آخرین مدل داشته باشند، درحالی که تغذیه یا بهداشت دهان ودندان مناسب ندارند. این تناقض ناشی از جا نیفتادن ریشهای فرهنگ مصرف درجامعه است. دراین میان به نظرمیرسد، تاثیرچشمگیر پیشرفتهای تکنولوژیک درعرصه ارتباطات از قبیل اینترنت وماهواره، درشکلگیری وترویج فرهنگهای وارداتی درجوامع دیگر به خصوص جوامع درحال پیشرفت مانند کشورما و نیز طراحی و ارائه نشدن الگوی مصرفی مناسب و مطابق با اعتقادات فرهنگی ومذهبی ازسوی مسئولان فرهنگی ورسانههای ارتباط جمعی بیشترین نقش را درشیوع وگسترش فرهنگ مصرفگرایی تجملی درکشور داشته باشند.
● فرهنگسازی نکردهایم
کاظمیپوربا اشاره به آموزههای دینی وملی که به صرفهجویی وسادهزیستی توصیه دارند، از فقدان برنامهریزی ونظارت دقیق وعملی برای فرهنگسازی این آموزهها انتقاد میکند و میافزاید: برنامههای مسئولان فرهنگی ورسانههای ارتباط جمعی نظیرتلویزیون به راحتی قابل ارزیابی است. براساس شواهد موجود آنها، بهرغم توصیه و تاکیدهایی که نسبت به صرفهجویی وجود دارد، درزمینه فرهنگسازی موفق عمل نکردهاند ودرحد توصیه باقی ماندهاند. وی درعین حال با اشاره به الگوپذیری افراد جامعه ازمسئولان وچهرههای سرشناس فرهنگی و ورزشی، تصریح میکند: مسئولان باید الگوهای جامعه باشند، اما این که توانایی و قابلیت آن را دارند یا نه را، نمیدانم. متاسفانه بعضی از الگوهای جامعه مانند معلمان و اساتید دانشگاهها، عمدی یا ناخواسته تضعیف شدهاند و در نتیجه مردم به سراغ الگوهایی رفتهاند که بیمارگونهاند و واقعی نیستند.
● خرید برای خرید
یک استاد دانشگاه نیزمیگوید: دربرخی موارد مصرفگرایی به نحوی رشد کرده که هدف ازخرید کالاها گاهی انجام دادن خرید، بدون توجه به نیازومیزان کارایی آن کالاست. این نوعی ابتذال مصرفی است واین خرید وکالا، وسیلهای برای پزدادن است که در نتیجه، بقیه هم مجبور میشوند برای حفظ ظاهر، الگوی مصرفی خود را مصرفیتر کنند که گاهی در توان مالی آنان نیست و در نهایت منجر به فساد مالی میشود. دکترابراهیم رزاقی نیز با بیان اینکه عوامل متعددی در شکلگیری فرهنگ مصرفگرایی تجملی در جامعه نقش دارند، میگوید: واردات گسترده و بیرویه کالاهای مصرفی به جای کالاهای اساسی و تجهیزات زیربنایی و تولیدی، تبلیغات وسیع کالاهای مصرفی، فقدان الگوی مناسب مصرف برای مردم، اخذ نشدن مالیات برمصرف، ارائه نشدن آموزشهای مناسب در رسانهها به خصوص تلویزیون و مراکز آموزشی از قبیل مدارس و دانشگاهها و نیز زندگی پرزرق وبرق برخی ازشخصیتها که به عنوان الگو در بین خانوادهها پذیرفته شدهاند، از مهمترین دلایل روی آوردن مردم به فرهنگ تجملگرایی در جامعه است. وی میافزاید: هرچه به مردم کالاهای خارجی بیشتری ارائه دهیم، آنها هم نسبت به استفاده از این کالاها ترغیب خواهند شد.
اگر به جای کالاهای مصرفی، ماشین آلات وارد میکردیم و در داخل، کالاهای مصرفی را با آنها تولید میکردیم، هم کالای خارجی وارد کشور نمیشد و هم بازار را با کالاهای باکیفیت داخلی پر میکردیم. وی برقراری مالیات برمصرف، برای خرید برخی کالاهای لوکس و تجملی را به عنوان یکی از راهکارهای کنترلی گسترش تجملگرایی در برخی خانوادهها اعلام و اظهار میکند: اخذ مالیات برمصرف درکشورهای غربی بسیار مرسوم است.
▪ عارضهای دیگر: ابتذال مصرفی
این استاد دانشگاه با اشاره به تغییر الگوهای مصرفی جامعه نسبت به گذشته، نسبت به شکلگیری فرهنگ ابتذال مصرفی درجامعه هشدار میدهد و میگوید: برعکس گذشته که الگوی مصرفی همه افراد، سادهزیستی بود و ثروتمندان هم در عین سادگی، ثروت خود را صرف سرمایهگذاری در امور تولیدی یا خرید املاک میکردند، در حال حاضر هر طبقهای میخواهد، الگوی مصرفی خود را متناسب با درآمدش داشته باشد و الگوی مصرف کاملا شخصی شده و سرمایهگذاریها در شغلهای کاذب مثل دلالی و غیره صورت میگیرد.
وی با تاکید براهمیت تبلیغ کالا درمیزان مصرف آن، از تبلیغات وسیع کالاهای لوکس و گرانبهای خارجی در کشور به عنوان یکی از دلایل مهم موفق نبودن کالاهای با کیفیت داخلی در جذب مشتری نام میبرد و میافزاید: یک نکته بسیار مهم در شکلگیری الگوی مصرفی کالاهای خارجی در کشور، تبلیغات است، کار به جایی رسیده که کالاهای ایرانی با کیفیت مناسب نمیتوانند، کالای خود را با آرم و نام ایرانی بفروش برسانند و از نام و علایم خارجی برای جلب مشتری استفاده میکنند. اما برخی در برابراین تبلیغات خارجی، دچار بیهویتی و بیگانگی مصرفی شدهاند و گاهی حتی بدون نیاز و تقاضا اقدام به خرید کالاهای مصرفی خارجی میکنند. حرکت به سمت تجملگرایی و کمرنگ شدن فرهنگ کمک به همنوعان محروم و دور شدن تدریجی از آموزههای ارزشمند دینی، اخلاقی و فرهنگی جامعه درحالی رخ میدهد که ادبیات و فرهنگ ملی و دینی ما در یک رابطه متقابل فرهنگی با اجتماع از این ارزشها تاثیرگرفتهاند و یا برتاثیر آن در جامعه افزودهاند و حتی آنجا که آمده: <چو عضوی به درد آورد روزگار دگر عضوها را نماند قرار>، به شعار و مشی برای سازمانها و نهادهای بشردوستانه فراملی تبدیل شده است.>
● تناسب تاثیر و تقصیر رسانه
عدهای از کارشناسان اعتقاد دارند ترویج و تبلیغ خواسته یا ناخواسته این پدیده در رسانه به ویژه صدا و سیما یکی از دلایل ازدیاد و تکثیر آن در جامعه است. این امری است که برخی از علما و بزرگان دینی نیز بارها نسبت به آن هشدار دادهاند.
با این حال از سوی دیگر نمیتوان رسانه ملی و دیگر رسانهها را در این زمینه چندان مقصر دانست. چرا که به عقیده برخی کارشناسان، رسانهها اگرچه دارای نقش فرهنگ ساز هستند اما در مواردی نیز دنباله رو جامعه بوده و از الگوهای رایج در جامعه تغذیه میکنند. اگر بتوانیم در نقد رسانه ملی و دیگر رسانهها کمی منصفتر باشیم چگونه میتوان گفت در اکثر قریب به اتفاق برنامهها از الگویی باید استفاده کرد که مدتهاست در میان عموم جامعه منسوخ شده و یا لااقل به مثابه یک ارزش، اهمیت خود را از دست داده است. اگرچه نقش رسانه ملی در این زمینه بسیار با اهمیت و تعیین کننده است اما اگر در این زمینه قائل به عملکرد یک سویه و منتزع از اجتماع باشیم، باید گسست میان جامعه و رسانه را نیز انتظار بکشیم.
وقتی پدیدهای در جامعه به شدت رواج داشته باشد و از سویی به همان شدت و افراط در رسانه ملی و دیگر رسانه صورت معکوس آن نمایش داده شده و اصرار بر واقعی بودن آن گردد، مخاطبان به تدریج حس اعتماد و اطمینان خود را از رسانه از دست میدهند.
به این ترتیب نمیتوان گفت که رسانه ملی در این زمینه میتواند بهرغم وجود پدیدهای تا به این اندازه رایج یک تنه نقش برهم زننده عرف و معکوس کننده ارزشهای نادرست را بر عهده داشته باشد. از این رو باید برای مشخص کردن میزان تقصیر رسانهها، ابتدا به میزان تاثیر آن نیز اندیشه کنیم.
مصرف گرایی و تجمل گرایی در ایران دارای دلایلی است که تا آن دلایل و عوامل به قوت و قدرت هر روز در حال تکثیر و ازدیاد باشند نمیتوان انتظار داشت که رسانهها و یا هر نهاد دیگری به تنهایی از عهده حل و فصل آن برآید.
رشد مصرفگرایی و رواج تجمل گرایی در میان طبقات مختلف جامعه، موضوع نگران کنندهای شده که توجه مسئولان و کارشناسان را به خود معطوف کرده است.
کارشناسان واردات گسترده کالاهای مصرفی و تبلیغات وسیع در مورد آنان را از علل اصلی رشد مصرفگرایی میدانند و خواستار طراحی و ارائه الگوی مصرفی مطابق با آموزههای فرهنگی و اعتقادات مذهبی برای جلوگیری از شیوع مصرفگرایی هستند.
در بخش پیشین گزارش <تاملی بر تجملگرایی، مصرفزدگی و عوارض آن> ریشهها و علل بروز این پدیده در جامعه را ارزیابی کردیم و اینک ابعاد دیگری از این ناهنجاری را مرور میکنیم.
● توصیه اسلام به ساده زیستی
فرهنگ ایرانی - اسلامی ما مشحون از روایات و نقلهایی از ساده زیستی بزرگان و اهالی علم و دین است. اساطیر ایرانی همواره ساده زیستی را نه به مثابه یک رویکرد متظاهرانه بلکه به عنوان یک ارزش ستودهاند و در این باب گفتنیها فراوان است.
به این اعتبار آنچه خداوند رحمان و دین حنیف به ما میآموزند فراتر از یک رویکرد، تمسک به یک ارزش با عنوان سادهزیستی است. در گفتمان دینی جهان و هرچه در آن است متعلق به پروردگار تعالی است و تملک انسان بر تمامی اموال دنیا موقت و کم دوام است. لذایذ مادی و رفاه زندگی دنیوی اگرچه در ادبیات دینی در حدود حلال و مباح مذموم نیست اما توصیه به ساده زیستی و پرهیز از تجملگرایی یکی از راههای رسیدن به خدا و سبکبار زیستن در دنیایی است که آن را صراط و پلی برای عبود تلقی میکنیم.
عارفان ایرانی در تلقی شورمندانه خود از دین آدمیان و پیروان را به دست شستن از متاع دنیا و لذایذ مادی فراخواندهاند و کوشیدند حقیقت زندگی دنیایی را به مثابه باری سنگین بر دوش سالک که تنها و تنها سلوک او به سمت خداوند را به تاخیر میاندازد تبیین کنند.
در درون گفتمان دینی دنیای مادی با تمام زیورها و جلوه هایش هم میتواند پلی به سمت آخرت باشد و هم مانعی در رسیدن به آخرت. آنچه که تعیین کننده وسیله یا مقصد بودن دنیاست، نگاه انسان به جهان است و منشاء این نگاه که میتواند از دین و عقل باشد یا از هوی و هوس. در یک نگاه عقلانی به این دنیای متکثر مادی انسان متوجه عالم رحم و بعد از آن دنیا میشود.
اسلام نگاهی را به دنیا تبیین میکند که انسان آنرا صراط، پل و وسیلهای بیش نمیداند، <الدنیا متاع> دنیا متاع کم دوام و کالای ناپایداری بیش نیست. <الدنیا قنطره>؛ دنیا پل و گذرگاه است نه منزل و توقفگاه. الدنیا ساعه؛ زندگی دنیوی ساعتی بیش نیست. (میزان الحکمه، ج۳، ص۲۸۵ - ۳۴۶) که برای رسیدن به هدف عالی تری چون بهشت، آخرتی آباد و رضای الهی باشد. مولای متقیان نیز میفرمایند: دنیا سرای گذرگاه است، نه سرایی که در آن قرار، توان یافت. مردم دو دستهاند: آن که خود را فروخت و به تباهی افکند و آن که خود را خرید و آزاد کرد.(نهج البلاغه، صبحی صالح، قصار ۱۳۳)
در شناسایی دنیا با تمام ابعاد و ویژگی هایش از یک طرف نگاههای مذموم، قبیح و مورد سرزنش وجود دارد و از طرف دیگر دنیا <خانه برتر پرهیزگاران> و <مددکار دستیابی به سرای جاودان> ( بحارالانوار، ج۷۳، ص۱۰۷و ص۱۲۷) نامگذاری شده است.
دنیای مادی سرایی است که از لذتهای شایسته آن نباید خود را محروم کرد و مانند تجارتخانه ای سراسر سود و سعادت بدان نگریست. همین دنیای دون و دنی که د ریک نظرگاه میتواند منشا پلیدی و ناپاکی و سنگین کردن بار سلوک سالکان و به تاخیرافکننده برای عبور از ظواهر و وصول به بواطن باشد در درون همین گفتمان دینی که اعتقاد به کامل بودن آن داریم میتواند همچون <مسجدی پاک و مقدس برای عبودیت و بندگی> شمرده شود تا در فردای نیاز و احتیاج، صاحبان بصیرت و بینش امروز، عابدان، سرمایهدارانی سربلند و پیروز باشند و در پیشگاه پروردگار خویش سرافکنده و شرمسار نباشند.( نهج البلاغه، خطبه ۱۵۴ و نامه ۵۵)
به این اعتبار دنیا ارزش ذاتی نداشته و بخاطر رسیدن به هدفی والا از آن استفاده میکنیم؛ استفاده ما نیز از امکانات دنیوی در جهت دستیابی به همین هدف است.
چه بسیارند دیدگاههایی که نه تنها ساده زیستی و پرهیز از تجمل گرایی را به مثابه ارزشی والا تلقی نمیکنند بلکه در درون یک دستگاه فکری از آن دفاع میکنند و آن را طبیعی میشمرند.
باید توجه داشت در استفاده و بهرهگیری از امکانات مادی، لازم است مطابق نیازهای واقعی و نه نیازهای کاذب عمل کرد. نیاز واقعی هر انسانی در هر دورهای از زندگی او معلوم است اما نیاز کاذب چیست؟ وقتی انسان به امکانات موجود توجه داشته باشد و یا آن را در زندگی دیگران بیابد آنگاه به یک بازنگری در زندگی و امکانات خویش بپردازد، احساس نیاز به یکسری از امکاناتی میکند که فقط توجیهاتی ذهنی برای بهرهگیری از آنها دارد. به طور نمونه شاید بارها و بارها وسایلی در زندگی خود تهیه نمودهاید که بعد از چند وقت به هر دلیلی احساس بینیازی کرده و آن را بیاستفاده رها کردهاید.
ربالعالمین توصیه میفرماید که چشم به زندگی دیگران ندوزید: <لا تمدن عینیک الی ما متعنا به>(حجر/۸۸) که شیفته امکانات و مال و ثروت ایشان شوید زیرا همه چیز برای خداست و اگر دارا بودن امکانات مادی و تجمل گرایی در زندگی مفید و مناسب بود، حداقل در زندگی یکی از اولیا و پیشوایان دینی دیده میشد.
در نگاه دینی ما ثروت و سرمایهداری مذموم نیست به شرط آنکه مقدمهای برای تجمل گرایی، دنیا پرستی و مشغول شدن بیش از اندازه به لوازم دنیوی نشود و همانگونه که حضرت خدیجه سلام الله علیها نشان داد ثروت باید در خدمت دین و اهداف دین قرار گیرد.
بانویی که ثروت خود را به جای آنکه مصروف تجمل و اشرافی گری و فخرفروشی کند در راه تعالی اسلام نوپا خرج کرد و الگویی جاودانه برای تمام مومنان و مسلمانان برجا گذاشت تا آشکار شود که خدیجه همسر پیامبر رحمت بودن بسیار برتر از خدیجه ثروتمند و دارای مکنت و مال بودن است.
اشراف و مرفهان در جوامع بشری از افراد و طبقات تاثیرگذار جامعهاند که رفتار، گفتار و عقایدشان، تاثیرهای مستقیم و غیرمستقیم بر سایر افراد جامعه بخصوص طبقات پایینتر دارد.
رفاه طلبی و تجملگرایی که از وابستگی و تعلق به مظاهر زندگی دنیا نشات میگیرد، تا بدان جا انسان را به پیش میبرد که جز رسیدن به رفاه و تجمل، به چیزی دیگر نمیاندیشد. پیامبر اسلام در باره این گروه به اباذر میفرمایند: ...< به زودی کسانی از امت من خواهند بود که در دامن نعمتها به دنیا میآیند و رشد میکنند، همتشان غذاهای رنگارنگ و نوشابههای مختلف است. اینان را با سخن تمجید و ستایش میکنند. اینان بدترین امت من هستند.>
چنین انسانی، حاضر است همه ارزشهای اصیل اسلامی را برای رسیدن به رفاه و تجمل از دست بدهد. هر اندازه روح رفاه طلبی و تجملگرایی در او رخنه کند، به همان نسبت از اسلام ناب فاصله میگیرد. رفاه طلبی و تجملگرایی آثار و پیامدهای زیان باری را به دنبال دارد. قطعا جامعهای که به سوی رفاه و تجمل در حرکت است، اهل مبارزه با دشمن و مبارزه با وابستگیها نیست، لذا امام خمینی مرفهین بیدرد و برخورداران بیتعهد را مروج اسلام آمریکایی دانسته و بر این باور بودند که اگر روزی رفاه طلبی و تجملگرایی به عنوان یک ارزش درآید، دیگر نخواهیم توانست، بدون خوف و هراس، با دشمنان استقلال و آزادی محرومان و مستضعفان به جنگیم. ایشان میفرماید:
<آنهایی که تصور میکنند مبارزه در راه استقلال و آزادی مستضعفین و محرومان جهان با سرمایهداری و رفاه طلبی منافات ندارد، با الفبای مبارزه بیگانهاند. و آنهایی هم که تصور میکنند سرمایهداران و مرفهان بیدرد با نصیحت و پند و اندرز متنبه میشوند و به مبارزان راه آزادی پیوسته و یا به آنان کمک میکنند، آب در هاون میکوبند...>
انباشت سرمایه، به تدریج روحیه رفاه زدگی و تجملگرایی را در آدمی به وجود میآورد و در جای جای زندگی نمود مییابد. یکی از این نمودها، استفاده نابجا از نور و چراغ است که نمونهای از تجمل و اسراف به حساب میآید. امام کاظم علیه السلام به نقل از حضرت علی علیه السلام میفرمایند: <پنج چیز ضایع میگردد، یکی از آنها، چراغی است که آن را در (نور) خورشید برافروزی و نوری که از آن استفاده نشود.>
بنابراین، استفاده غیرضروری از نور و روشن کردن لامپهای اضافی، از مصداقهای آشکار تجمل گرایی و اسراف به حساب میآید. اسراف به هیچ وجه استثناپذیر نیست و حتی در هزینه کردن دارایی برای کارهای خیر نیز باید متعادل بود و از حد میانه خارج نشد. گفتنی است که مال و ثروت به طور طبیعی، زمینه ساز رفاه زدگی و هواپرستی است و کم کم روحیه مصرفگرایی و رفاهزدگی در آدمی شکل میگیرد.
● آموزههای بزرگان
در همین خصوص رهبران دینی و عالی ما آموزههای جاودان و ماندگار را برای ما به یادگار گذاشتهاند. همه به یاد داریم که نوع زیست رهبر کبیر انقلاب اسلامی حضرت امام خمینی(ره) همواره چنان بود که برخی از رهبران بلندپایه کشورهای بزرگ در دیدار با ایشان تحث تاثیر این ساده زیستی قرار میگرفتند. هنوز هم وقتی برخی از مسئولان دیگر کشورها و یا برخی شخصیتهای فرهنگی به ایران میآیند و به بازدید از منزل شخصی بنیانگذار جمهوری اسلامی میروند، از این همه عظمت فروخفته در سادهترین نوع زندگی مادی حیرت میکنند. بزرگان ما چنین بودهاند و همواره دیگران را نیز به پیروی از همین شیوه دعوت کردهاند.
در همین باره امام(ره) معتقد است اگر ملتی بخواهد ارزشهای خود را حفظ کند باید از تجمل گرایی و رفاهطلبی بپرهیزد.چرا که برای حفظ ارزشها ما گاهی ناچاریم به مبارزه برخیزیم و این مبارزه با رفاهطلبی سازگار نیست. بحث قیام و راحت طلبی، بحث دنیاخواهی و آخرتجویی، از نظر امام دو مقوله است که هرگز با هم جمع نمیشود. ایشان معتقد هستند: <ملت عزیز ما که مبارزان حقیقی و راستین ارزشهای اسلامی هستند، به خوبی دریافتهاند که مبارزه، با رفاهطلبی سازگار نیست...>
یکی از راههای دفاع از ارزشها، مساله ساده زیستی است، که حضرت امام این مساله را مهمترین وسیله برای حفظ ارزشها میدانند. ایشان معتقدند: مهمترین وسیله دفاع از ارزشها، سادهزیستی است و مردان بزرگ تاریخ که توانستند از ارزشهای الهی دفاع کنند، به دلیل سادهزیستی آنان بوده است و <اگر بخواهید بیخوف و هراس در مقابل باطل بایستید و از حق دفاع کنید و ابرقدرتان شما را از میدان به در نکند، خود را به ساده زیستن عادت دهید... چرا که با زندگانی اشرافی و مصرفی نمیتوان ارزشهای انسانی اسلامی را حفظ کرد...>
● آفتهای تجمل گرایی
در جامعهای مانند جامعه ایرانی که همواره در معرض آسیبهایی از نوع تهاجم فرهنگی قرار دارد، تجمل گرایی آفتی است که میتواند مردم را از دینداری و تمسک به ارزشهای اسلامی دور کند.
این عارضه آنگاه که در درون جامعه نهادینه شد آسیبهای فراوانی را متوجه جامعه خواهد کرد. اینکه رهبران اسلامی و دینی ما همواره تجمل گرایی را یکی از نشانههای دوری از یادخدا دانسته و بر پرهیز از این رفتار ناپسند تاکید کردهاند، یکی هم به این دلیل است که تمسک و توسل به ارزشهای اسلامی با رفتارهایی از این دست رقیق میشود و هر از گاه جای ارزشها را میگیرد.
تجمل گرایی بنا به فرمایش بزرگان اگرچه برای همه خطرناک است اما برای اهالی قدرت خطرناکتر است. اینکه روایات و نقلها و خاطرات متعدد و متنوع از نوع زیست ساده و به دور از تجمل رهبر معظم انقلاب از زبان برخی نزدیکان ایشان منتشر شده، به این معنی است که ایشان نیز یکی از آفتهای حوزه سیاسی را تجمل گرایی میدانند و همواره مسئولان را از این رفتار بر حذر داشتهاند.
ایشان همواره توصیه به ساده زیستی را علاوه بر آنکه یک ارزش الهی است، بیشتر از این باب مورد توجه و التفات قرار داده و مسئولان را به رعایت آن توصیه کردهاند که مردم با مشاهده زندگی مرفه مسئولان از اصل دین و انقلاب ناامید و یا خدای نکرده دور شوند و این آسیبی غیرقابل جبران خواهد بود.
● آفتهای اجتماعی
از سوی دیگر تجمل گرایی در جامعه و در میان خانوادهها نیز تبعات ناخوشایندی دارد.
در همین خصوص کارشناس و مشاور امور بانوان سازمان تبلیغات اسلامی خراسان رضوی گفته است: <تجمل گرایی یکی از عوامل اصلی افزایش آمار طلاق و بالا رفتن سن ازدواج در جوانان است.>
در برخی از پژوهشها تجملگرایی و تمایل به خرجهای خارج از قاعده را یکی از عوامل افسردگی برشمردهاند و در این باب توصیه به مراجعه به پزشک کردهاند.
● ازدواجهای پرهزینه
معاون فرهنگی اجتماعی سازمان ملی جوانان میگوید: تجملگرایی و تشریفات در همه طبقات جامعه وجود دارد و محدود به قشر خاصی نیست.
علیاکبر عصارنیا در زمینه ازدواجهای پر هزینه و شیوع آن در جامعه افزود: باید در این زمینه رسانهها فرهنگسازی کنند. عوارض تجملات باید برای جامعه مطرح شود، عوارض تجملات تنها مراسم عروسی را شامل نمیشود، اگر روحیه تجملگرایی در خانوادهها مطرح شود منجر به این میشود که رضایت از زندگی زناشویی کم شود و این مورد فقط مختص به مراسم عروسی نیست بلکه در مراحل بعد از ازدواج نیز مرد مجبور است چند نوبت کار کند و موجب کاهش شیرینی زندگی میشود.
وی ادامه داد: آسایش افراد بیشتر شده ولی متقابلا آرامش آنها کمتر شده و علت مهم آن تجملگرایی افراطی است که مطمئنا آسایش نمیتواند. آرامش خانواده را تامین کند. البته وجود امکانات در حد معمولی لازم است اما اگر به محض اینکه از حدی فراتر رود باهم بودن خانواده را از بین میبرد و در این صورت خانواده دیگر معنایی ندارد.
معاون فرهنگی اجتماعی سازمان ملی جوانان تصریح کرد: کاش صدا و سیما میتوانست صحنههای بعد از عروسی و صحنههای معمول افرادی که اهل تجملات هستند را خوب نشان دهد! کاش میتوانست نشان دهد خیلی از زوجین بعد از ازدواج به دلیل همین تجملگرایی و تشریفات رنگ آرامش را نمیبینند و به دنبال راههای فرعی و غیرمعمول هستند.
وی تاکید کرد: تجملات و خواستههای زیاد مالی بیشتر از آن که باعث اختلاف شود، منجر به دوری میشود زمانی که زن و شوهر مجبور هستند برای تامین خواستههای زیاد در زندگی کار بسیاری انجام دهند و ساعتهای بیشتری را از یکدیگر دور باشند، لحظات خوش با هم بودن در خانواده به حداقل میرسد و این باعث میشود خانواده تبدیل به یک انبار وسایل شود هر چند که اصل خانواده دیگر معنی سابق را ندارد.
عصارنیا افزود: اینگونه خانوادهها بیش از آنکه دچار طلاق عینی شوند دچار طلاق عاطفی میشوند و تک تک افراد خانواده آرامش را در غیر از خانواده دنبال میکنند مهمترین عارضه تجملگرایی در خانواده دوری و تبعات عاطفی در کانون خانواده است.
از دیگر عوارض این پدیده میتوان به تحدید منابع، آلودگیهای محیط زیست و فاصله اجتماعی و تشدید رفتارهای غلط فردی و اجتماعی چون <اسراف> اشاره کرد. سوال اساسی این است که چرا جامعه ما گرایش به مصرفگرایی دارد؟ چرا مصرفگرایی برای عدهای نوعی افتخار محسوب میشود؟ آیا میان مصرفگرایی و توسعه نیافتگی اقتصادی رابطهای وجود دارد؟ چگونه میتوان گرایش به مصرفگرایی را در سطح جامعه کاهش داد؟ چگونه میتوان مردم را در مسیر درست مصرف کردن هدایت کرد؟ چه موانعی معضل مصرف گرایی را تشدید میکند؟
اگر زیربنای مناسب تولید و درآمد افزونتری وجود نداشته باشد و در عین حال بر مصرف تاکید شود، آسیبهای متعددی در جامعه بروز میکند. در شرایط رونق اقتصادی و بالا رفتن قدرت خرید مردم، مصرفگرایی رواج مییابد ولی عوامل فرهنگی در تعیین حدود آن بسیار موثرند. از جمله عوامل مهم در کنترل مصرف: تشویق مردم به پسانداز و سرمایهگذاری، ارائه الگوهای صحیح مصرف و ایجاد زمینه مناسب جهت فعالیت اقتصادی است.
در جامعه ایران در سالهای اخیر به رغم ماهیت و جهتگیری معنوی انقلاب، به علل مختلف ارزشهای مادی رواج یافت و ارزشهای معنوی را تحتالشعاع خود قرار داد. مصرفگرایی به صورت اخص آن در بین کشورهای صنعتی و کشورهای در حال توسعه عمدتا بعد از جنگ رواج پیدا کرد. دولت و صاحبان صنایع ابتدا در کشورهای صنعتی و بعد در کشورهای در حال توسعه، انسان را به عنوان یک ماشین مصرفکننده، مد نظر قرار دادند تا از این رهگذر به اهداف اقتصادی که همانا افزایش مداوم سود است، نائل شوند. بنابراین مصرفگرایی، ضامن چیزی جز نیازهای کاذبی نیست که در خدمت صنایع و کشورهای صنعتی قرار گیرد. از آنجا که مصرفگرایی، برداشت بیش از اندازه هر فرد از منابع نادر و کمیاب خانواده است، لاجرم این موضوع باعث فشارهای متعددی بر خانواده خواهد شد.
● دیواری در برابر توسعه
از سوی دیگر این پدیده در جهات دیگری نیز موجب صدمات غیرقابل جبران خواهد شد. مصرفگرایی، سدی در مقابل توسعه است، زیرا مانع از سرمایهگذاری جهت طرح و اجرای زیرساختهای توسعه میشود. هر اندازه که در درون جامعه تبلیغات ناسالم در سطح بالا و سطح فرهنگ عمومی در حد پایین باشد به همان اندازه نیز امکان پذیرش روحیه راحتطلبی و تجمل پرستی بیشتر است. انسانهایی که کمتر اعتماد به نفس داشته و کمتر در مورد نقششان در درون جامعه تفکر میکنند، سهلتر پذیرای روحیه مصرفگرایی در جامعه هستند. اگر بتوانیم آگاهی و سطح فرهنگ عمومی را افزایش دهیم، قادر خواهیم بود هم بهرهوری تولید را افزایش داده و هم از مصرفگرایی جلوگیری کرده و لاجرم از اتلاف منابع ممانعت به عمل آورده و همین امر، منابع را به حد وفور برای گسترش ظرفیتهای تولیدی در اختیار خواهد گذاشت. مصرفگرایی سبب شکاف بین طبقات مختلف مردم است. هر اندازه توزیع ثروت و درآمد در جامعه نامتوازن باشد روحیه مصرفگرایی رواج و گسترش سریعتری در درون جامعه خواهد داشت، به علاوه منبع کسب درآمد، عامل اساسی برای روحیه مصرفگرایی خواهد بود. بدین صورت درآمدهای کلان که از طریق کسب رانتهای مختلف حاصل شده باشد به خاطر این که از طریق تولید حاصل نمیشود، روحیه مصرف گرایی را نیز سریعتر رواج میدهد. بنابراین هر گاه دگرگونیهای اقتصادی، حقوقی، اجتماعی، کمتر باشد امکان ایجاد این رانت کمتر بوده و در نتیجه کسب ثروتهای بیحساب و بادآورده مشکلتر شده و لاجرم از تجملات و لوکسگرایی و به عبارت دیگر و کلیتر تجملگرایی کاسته خواهد شد. از طرفی تکنولوژی جدید نیازهای جدید خلق کرده است. نظام سرمایهداری بدون مصرف گرایی قادر به ادامه حیات نخواهد بود.بخشی از وظائف حاکمیت، آموزش درست مصرف در سطوح مختلف آموزش اجتماعیست و با این وجود هیچ تلاشی برای آموزش این مساله در کتب درسی یا فیلمها و سریالهای تلویزیونی مشاهده نشده، به این ترتیب ضعف آموزش، تشدید روحیه تجملگرایی و مصرفگرایی توسط طبقه دلال و غیر مولد جامعه را به وجود آورده است.
● تولد دلالها و مصرفزدگی
حضور فعال بخشهای دلال و واسطهگری اقتصادی در جامعه ما شرایطی به وجود آورده است که حتی نظام اقتصادی را در مقابله با مفاسدی نظیر سرمایهگذاریهای غیرتولیدی با مشکل مواجه کرده است. در این صورت اگر سیستم بتواند سمت و سوی تولید جامعه را تعیین کند و جامعه نیز از تحرک طبقاتی بازماند، قاعدتا میتوان انتظار داشت که الگوی مصرف در جامعه تصحیح شود و با تولید بالقوه منطبق گردد. هرگونه اصلاح در نظام مصرف باید مبتنی بر زیر ساخت تولیدی جامعه باشد و امکانی را فراهم آورد که الگوی مصرف با پشتوانه تولید تجهیز شود. مصرف گرایی، ریشه در ساختار اجتماعی دارد و نمیتوان صرفا یکی از نهادهای اجتماعی نظیر خانواده، سیاست، اقتصاد و یا فرهنگ را مسئول چنین وضعیتی تلقی کرد. بنابراین اگر خانواده در ابداع الگوی مصرف جمع در جامعه باز میماند به معنی آن است که نظام تولیدی مناسبی وجود ندارد که خانواده بتواند متناسب با آن به جامعهپذیری نقشهای مصرفی در بین اعضای خود بپردازد.
● آموزش، بهترین سلاح است
مجموعه آسیبهایی که برشمردیم تنها بخشی از تاثیرات مخرب پدیدهای است که با صنعتی شدن و رواج الگوهای رفاهی مدرن میتواند بر جامعه ای مثل جامعه ایران عارض شود.
بی تردید در خود غرب و حتی در برخی از کشورهای آسیایی نیز این پدیده رایج شده اما در بسیاری موارد راهکارهایی برای جلوگیری از آسیبهای بیشتر آن طراحی گردیده است. این طرحها ممکن است نتواند صدمات ناشی از تجملگرایی و مصرف زدگی را به صفر برساند اما بی تردید میتواند ما را از مشکلات بیشتر و افزونتر مصون بدارد.
در این راستا باید بیش از همه بر آموزش به ویژه از سطوح پایین و در سنین اندک به کودکان و نوجوانان تاکید کرد. یکی از راهکارهایی که جوامع صنعتی برای پرهیز و مصون ماندن از مشکلات این پدیده اندیشیدهاند آموزش به کودکان و نوجوانان و نسلهایی است که سالهای بعد به عرصه میرسند. اینان بدون تردید میتوانند بسیار بیشتر و بهتر از پدران خود که درگیر این عارضه بودهاند، خود را از مصائب این پدیده مصون بدارند.
از سوی دیگر بر اشاعه فرهنگ قناعت در جامعه تاکید شده و به حق به عنوان یکی دیگر از راهکارهای موثر در این زمینه از آن نام برده شده است. وقتی اقشار گوناگون جامعه با صدمات و تبعات تجمل و عدم تعادل در مصرف آشنا شوند و تاثیرات آن بر حوزههای مختلف را به چشم ببینند بدون تردید گامی بلند در جهت کاهش عوارض این عارضهها برداشته خواهد شد.
محمدعلی حسینی شیرازی
منبع : روزنامه اطلاعات
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست