یکشنبه, ۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 28 April, 2024
مجله ویستا

وقتی‌ دنیای‌ ایرانی‌ها به‌ آخر رسید


وقتی‌ دنیای‌ ایرانی‌ها به‌ آخر رسید
● گزارش‌ سایت‌ ساكرنت‌ از حذف‌ غمبار ایران‌
نه‌، علی‌ كریمی‌ به‌ آخر خط‌ نرسیده‌. وقتی‌ سوت‌ پایان‌ بازی‌ ایران‌ و پرتغال‌ به‌ صدا در می‌آید ستاره‌ ایرانی‌ ده‌ دقیقه‌ تمام‌ بر روی‌ زمین‌ كنار نیمكت‌ خشكش‌ می‌زند. او ژستی‌ به‌ خود گرفته‌ است‌.
اینجا همان‌ كشوری‌ است‌ كه‌ كار و زندگی‌ علی‌ در یك‌ سال‌ گذشته‌ بدان‌ خلاصه‌ شده‌، جایی‌ كه‌ كریمی‌ امیدوار بود ایران‌ را به‌ سوی‌ بهترین‌ نمایش‌اش‌ در جام‌جهانی‌ هدایت‌ كند. قرار بود او جایی‌ بین‌ هافبك‌ و حمله‌، تمام‌ امیدهای‌ تیمش‌ را زنده‌ نگه‌ دارد، این‌ مرد باید باعث‌ اتفاقاتی‌ می‌شد.
در فرانكفورت‌، همانند هفته‌ پیش‌ از آن‌ مقابل‌ مكزیك‌، كریمی‌ پس‌ از قریب‌ به‌ یك‌ ساعت‌ بازی‌ تعویض‌ شد و اثرگذاری‌ او تحت‌الشعاع‌ آمادگی‌ و فرم‌ پایینش‌ قرار گرفت‌.
او و ایران‌ می‌توانستند، اگر آسیب‌دیدگی‌ لیگامنت‌ كه‌ در ماه‌ مارس‌ گذشته‌ در بازی‌ بایرن‌مونیخ‌ با هامبورگ‌ پیش‌ آمده‌ بود اجازه‌ می‌داد، امواج‌ درد دوباره‌ از زخم‌ كهنه‌ را برخاستند و عملكرد او در تیم‌ كشورش‌ را تحت‌الشعاع‌ قرار دادند.
شكست‌ ۲ برصفر «تیم‌ ملی‌» از پرتغال‌ یعنی‌ به‌ پایان‌ رسیدن‌ سومین‌ جام‌جهانی‌ ایرانی‌ها با تنها یك‌ بازی‌ باقیمانده‌ جلوی‌ آنگولا؛ كشوری‌ كه‌ ایرانی‌ها در ادبیات‌ عامیانه‌شان‌ آدم‌های‌ عجیب‌ و غریب‌ را به‌ بدانجا نسبت‌ می‌دهند. جدول‌ گروه‌ D‌ قصه‌ تمام‌ و كمال‌ ایرن‌ در تونمنت‌ را بازگو نمی‌كند، دو باخت‌ و پنج‌ گل‌ خورده‌ برای‌ این‌ تیم‌ خلاف‌ عدالت‌ است‌، بی‌اجر و خرد و برخلاف‌ قابلیت‌هایشان‌. در این‌ تیم‌ چند تن‌ از آن‌ بازیكنان‌ با استعداد نبوغ‌ آسا و توانایی‌های‌ تكنیكی‌ حضور داشتند.
با وجود كمی‌ اضافه‌ وزن‌، كریمی‌ بخصوص‌ در نیمه‌ نخست‌ بازی‌ پرتغال‌، یكی‌ از هافبك‌های‌ فوق‌العاده‌ زمین‌ بود كه‌ هم‌ می‌توانست‌ برای‌ هم‌تیمی‌ها بازیسازی‌ كند و هم‌ بازی‌ حریف‌ را ببرد.
مهدی‌مهدوی‌كیا، دیگر ستاره‌ پارسی‌ شاغل‌ در بوندس‌لیگا تقریباً در مركز هر حركت‌ مثبت‌ ایرانی‌ها مشاهده‌ می‌شد.
بال‌ راست‌ انرژیك‌ هامبورگ‌ با فرارهای‌ دارت‌گونه‌، مهارتش‌ در ارسال‌ توپ‌ حین‌ ضربات‌ ایستگاهی‌ و سانترهای‌ پرشمار به‌ داخل‌ هجده‌قدم‌ چندین‌ بار برای‌ دفاع‌ پرتغال‌ ایجاد زحمت‌ كرد. او در هماهنگی‌ خوبی‌ با مهاجم‌ تا مرز كشندگی‌ رفته‌ ایران‌، وحید هاشمیان‌ بسر می‌برد. این‌ یكی‌ در نقش‌ یگانه‌ مهاجم‌ تیم‌ اغلب‌ بازی‌ مشغول‌ تعقیب‌ كردن‌ توپ‌های‌ بلند، نگهداشتن‌ بازی‌ در زمین‌ پرتغال‌ و تبدیل‌ سانترهای‌ ارسالی‌ به‌ موقعیت‌ بود. غم‌انگیز این‌ بود كه‌ او مداوماً در اغلب‌ حملات‌ شكست‌ می‌خورد و هربار از او تقاضای‌ پاس‌های‌ كلیدی‌ می‌شد.
رسانه‌های‌ ایرانی‌ از دست‌ تاكتیك‌های‌ منفی‌ برانكو ایوانكوویچ‌ به‌ ستوه‌ آمده‌اند و این‌ علی‌رغم‌ گرایش‌ او به‌ فوتبال‌ بی‌احساس‌ و رویكردی‌ عملگرایانه‌ است‌. انتقادها از ایوانكوویچ‌ بدون‌ تردید درباره‌ بازی‌ دادن‌ به‌ پنج‌ مرد میانی‌ در كنار هم‌ است‌ در حالی‌ كه‌ هاشمیان‌ آن‌ جلو محاصره‌ شده‌ و نتیجه‌ را می‌توان‌ در خط‌ هافبك‌ فشرده‌ و بی‌جهت‌ محتاط‌ ایرانی‌ دید.
شاید این‌ رویكرد می‌توانست‌ یك‌ امتیاز به‌ ارمغان‌ آورد اما بدون‌ استراتژی‌ پیشروانه‌ برای‌ تفوق‌ به‌ حریف‌، سیل‌ پرتغالی‌ تنها به‌ پشتوانه‌ كاشتینیا و مانیچه‌ كه‌ هر حركت‌ ایرانی‌ها را خنثی‌ می‌كنند توسط‌ رونالدو، دكو و فیگو به‌ درون‌ زمین‌ ایران‌ سرازیر می‌شود.
برانكو معمار آبشار سقوط‌ ایران‌ بود ولی‌ همین‌ روش‌ تا یك‌ سوم‌ پایان‌ بازی‌ آنها را از گزند رقیبان‌ دور نگاه‌ داشت‌ و فرصت‌ داد ۶۰ دقیقه‌یی‌ خود را نشان‌ دهند.
فیگو آغاز امیدبخشی‌ داشت‌ و شاید از تمام‌ سال‌هایی‌ كه‌ پشت‌ سر گذاشته‌ بهتر بازی‌ می‌كرد.
در نیمه‌ دوم‌ او به‌ چشم‌ آمد و این‌ به‌ خاطر فشار فزاینده‌ و رو به‌ جلوی‌ پرتغال‌ بود كه‌ كنترل‌ توپ‌ و میدان‌ را در پی‌ داشت‌.
برخلاف‌ فیگو، همتایش‌ رونالدو در جناح‌ مخالف‌ زمان‌ اندكی‌ برای‌ رسیدن‌ به‌ حداكثر شتاب‌ خردكننده‌اش‌ داشت‌، عملكردی‌ كه‌ در دقیقه‌ ۸۰ با گل‌ كردن‌ پنالتی‌ كامل‌ شد.
دكو در این‌ حال‌ سمبل‌ استمرار بود و قدرت‌ تصمیم‌گیری‌ والایش‌ را به‌ همراهی‌ مهارت‌های‌ ویژه‌اش‌ با الحاق‌ فداكارانه‌ به‌ وظایف‌ دفاعی‌ تلفیق‌ می‌كرد.
گل‌ او روی‌ پاس‌ عرضی‌ فیگویی‌ كه‌ درست‌ در همان‌ لحظات‌ هدر رفته‌ آثار خستگی‌ در او مشاهده‌ می‌شد با یك‌ ضربه‌ ۲۰ متری‌ چشمگیری‌ ایران‌ را با فاكتوری‌ غیرقابل‌ مهار مواجه‌ كرد و آن‌ توانایی‌های‌ فردی‌ فوتبال‌ پرتغال‌ بود.
به‌ شش‌ ماه‌ پیش‌ برگردیم‌ زمانی‌ كه‌ بسیاری‌ از خبرنگاران‌ قلم‌ و كاغذ به‌ دست‌ منتظر آغاز قرعه‌كشی‌ جام‌ جهانی‌ بودند. وقتی‌ هایدی‌ كلوم‌ دست‌ در جام‌ قرعه‌ها كرد و گوی‌های‌ f۲و f۴‌را بیرون‌ كشید كه‌ به‌ ترتیب‌ ایران‌ و پرتغال‌ بودند واقعا لحظه‌ دلپذیری‌ نبود و انكار نمی‌شد كرد كه‌ برخورد این‌ دو تیم‌ با یكدیگر تیمی‌ كردن‌ كار پوشش‌ آن‌ را برعهده‌ داشتم‌ ایران‌ و پرتغال‌ تیم‌ مورد علاقه‌ام‌ نارضایتی‌ نسبی‌ من‌ را برانگیخته‌ بود.
شش‌ماه‌ گذشت‌ تا «سلچائو» و «تیم‌ملی‌» در واقعیت‌ با هم‌ تلاقی‌ كنند و نیازی‌ به‌ گفتن‌ نیست‌ هیچ‌كدام‌ از هواداران‌ مشتاق‌ دو تیم‌ در شور و حال‌ بخشیدن‌ به‌ فضای‌ بازی‌ كوتاهی‌ نكردند در حالی‌كه‌ مطمئناص این‌ نه‌ یكی‌ از بهترین‌ مسابقات‌ جام‌ بود و نه‌ در زمره‌ خاطره‌انگیزترین‌ هماوردی‌ها و البته‌ نه‌ یكی‌ از بدترین‌ بازی‌های‌ این‌ دوره‌.
پرتغال‌ بالا می‌رود و تازه‌ باید دنده‌ها را درست‌ عوض‌ كند. رویارویی‌ با مكزیك‌ سرگروه‌ D را روشن‌ می‌سازد و این‌ بازی‌ همانقدر در سرنوشت‌ جام‌ موثر است‌ كه‌ دیدار موازی‌ آرژانتین‌ هلند از گروه‌ C كه‌ آن‌ هم‌ رای‌ تعیین‌ صدرنشینی‌ گروه‌ است‌. هرچند آرژانتین‌ پرتغال‌ و مكزیك‌ هلند كمتر محتمل‌ به‌ نظر می‌رسد اما شاید گریزی‌ از نیمه‌نهایی‌ زودرس‌ نباشد.
● جملات‌ تصویری‌ ساكرنت‌ از حال‌ و هوای‌ ایران‌ پرتغال‌
علی‌ كریمی‌ در بهت‌ فرو رفته‌ تا دقایقی‌ پس‌ از سكوت‌ كنار نیمكت‌ چمباتمه‌ زده‌ و اشك‌هایش‌ را با پاشیدن‌ آب‌ بر سر و صورت‌ پنهان‌ می‌كند. یك‌ تصویر محزون‌ حتی‌ اگر او كاملاً آمادگی‌ سطح‌ جهانی‌ را داشت‌ شاید گریزی‌ از این‌ صحنه‌ نبود، اما كریمی‌ و تیم‌ ملی‌ هر دو باید از سردرگمی‌شان‌ و اینكه‌ نمی‌دانستند باید به‌ چه‌ موفقیتی‌ دست‌ پیدا كنند شرمگین‌ باشند. ورزشگاه‌ فرانكفورت‌، لحظه‌یی‌ كه‌ سقف‌ توری‌ شكل‌ اندك‌ اندك‌ باز می‌شود و تمامی‌ آسمان‌ را می‌پوشاند. زیر این‌ سقف‌ پرچین‌ و شكن‌ كه‌ مثل‌ توری‌ عظیمی‌ برسر چهل‌ و هشت‌ هزار تماشاگر حاضر كشیده‌ می‌شود ابعاد استادیوم‌ جلوه‌یی‌ دیگرگون‌ می‌یابد و در ضمن‌ به‌ لطف‌ آن‌ صفحه‌ نمایش‌ مكعب‌ شكل‌ عظیم‌ فراز استادیوم‌ كه‌ بزرگترین‌ نمایشگر ورزشی‌ اروپاست‌ دیگر سایه‌ غول‌آسایش‌ را برزمین‌ چمن‌ پهن‌ نمی‌كند. لحظات‌ قبل‌ از آغاز بازی‌ صدای‌ سه‌ بعدی‌ برخاسته‌ از این‌ مكعب‌ فضایی‌ همراه‌ با رقص لیزر بر چمن‌ تماشاگران‌ ایرانی‌ و پرتغالی‌ را به‌ وجد می‌آورد.
فیل‌ هالند
خبرنگار پوشش‌ دهنده‌ اخبار ایران‌
منبع : روزنامه اعتماد


همچنین مشاهده کنید