سه شنبه, ۹ بهمن, ۱۴۰۳ / 28 January, 2025
مجله ویستا

تحلیلی از پنج دوره اجرای جشنواره کتاب های آموزشی رشد و حرکت به سوی کمال


تحلیلی از پنج دوره اجرای جشنواره کتاب های آموزشی رشد و حرکت به سوی کمال
برگزاری جشنواره كتاب های آموزشی رشد، بخش انگیزشی طرح سامان بخشی كتاب های آموزشی است كه از سال ۱۳۷۹ با هدف ترویج تولید كتاب های آموزشی مفید، مناسب و مبتنی بر برنامه های درسی آموزش و پرورش، به اجرا درآمده است.امروز در آستانه برگزاری این جشنواره، نوشته ای را به قلم مدیر اجرایی طرح سامان بخشی كتاب های آموزشی در پی می آوریم:
مروری بر خاطرات گذشته خود داشته باشید. جالب ترین كلاس خود را كه به خاطر می آورید، كدام است؟ فرقی نمی كند كه كدام دوره، پایه، كلاس و یا درس خود را به خاطر آورید، مهم تجربه خوشایند، مثبت و متفاوتی است كه با كلاس های عادی و یا خسته كننده شما داشته است. در اغلب این موارد، اگر خوب بیندیشیم، یكی از علت های عمده به استفاده از روش یا روش های جالب و قابل توجهی بازمی گردد كه معمولاً با مواد و وسایل كمك آموزشی متفاوتی، نسبت به جلسات درسی قبل، همراه بوده است.
مواد آموزشی، از عناصر اصلی برنامه درسی هستند كه می توانند نقش مؤثری در اجرای روش های یاددهی و یادگیری فعال و اثربخش فراهم سازند. مواد آموزشی بسته به مقاصد و كاربرد آنها، انواع متفاوتی را شامل می شوند كه یكی از مهم ترین آنها، بخش مكتوب یعنی كتاب آموزشی است. كتاب آموزشی، محصول عینی فرایند برنامه ریزی آموزشی و درسی است و در نظام آموزشی ما از جایگاه ویژه ای برخوردار است. اگر برنامه آموزشی و درسی را نقشه و یا طرح یاددهی- یادگیری تلقی كنیم، كتاب آموزشی، بخش نوشتاری، تصویری و مكتوب آن است. موقعیت و نقش این ماده آموزشی اقتضا می كند كه برای تهیه و تولید آن، پژوهش، برنامه ریزی و نظارت دقیق و همه جانبه انجام گیرد و با تفكر جمعی و رعایت اصول علم برنامه آموزشی درسی، ساختار منطقی، جذاب و ثمربخشی داشته باشد، به نحوی كه قابلیت های لازم را برای تقویت مجموعه ای از مهارت های ذهنی، عملی و نگرشی در یادگیرندگان دارا باشد و امكان فرصت خود یادگیری و ایفای نقش مؤثر و فعال برای یادگیرنده را در جامعه فراهم كند.در مرحله انتخاب و استفاده از كتاب های آموزشی مناسب شرایط یادگیری اثربخش لازم است، مجموعه ای از اصول و معیارها مورد توجه قرار گیرند؛ از جمله: تناسب با هدف های برنامه درسی، در نظر گرفتن سطح فهم و تجربیات قبلی یادگیرندگان، كیفیت ارائه محتوا مثل تصویرهای روشن و جذاب و... از آن جا كه انجام این كار زمان، تجربه و اطلاعات كافی و دسترسی به تمام كتاب های آموزشی بازار نشر را می طلبد و معلمان و شوراهای مدرسه های سراسر كشور با این محدودیت روبه رو هستند، دفتر انتشارات كمك آموزشی وزارت آموزش و پرورش از سال ۱۳۷۹ به طور رسمی مأموریت یافت، به سامان بخشی كتاب های آموزشی بپردازد. یكی از اقدامات اساسی این طرح، شناسایی و معرفی كتاب های آموزشی برتر، مناسب و مرتبط با برنامه های درسی دوره های ابتدایی، راهنمایی و متوسطه و تشویق پدیدآورندگان این آثار در جشنواره های رشد است كه همه ساله بدین منظور برگزار می شوند.پنجمین جشنواره ای كه در پیش است(۲۹ و ۳۰ آبان ۸۴ تالار حركت) مربوط به كتاب های آموزشی برگزیده دوره متوسطه نظری، پیش دانشگاهی، فنی و حرفه ای و كار دانش است. از دیگر فعالیت های جنبی جشنواره مطابق سنوات گذشته، تقدیر از ناشران برگزیده، برگزاری نمایشگاه كتاب، اطلاع رسانی و كارگاه نشست های علمی كاربردی، همایش سراسری رؤسا و معاونین سازمان های آموزش و پرورش استان های كشور، صاحب نظران و انجمن های علمی فرهنگی غیردولتی حوزه نشر آموزشی است كه تاكنون مورد استقبال خوبی از سوی مخاطبین قرار گرفته است.
پیامدها، كاستی ها
اجرای جشنواره كتاب های آموزشی رشد، با وجود برخی از كاستی ها، در حقیقت چندین پیامد داشت كه اهم آنها عبارتند از:
۱- روشن شدن آسیب ها، تنگناها و كاستی ها در حوزه تولید كتاب های آموزشی از جمله:
۱-۱- از بین كتاب های آموزشی كه در ۵ سال اخیر وارد بازار شده اند، حدود یك سوم آنها از استانداردهای مطلوب آموزشی برخوردارند.
۲-۱- بیشترین كتاب های تولید شده در زمینه كتاب های كار و تمرین و تست های چند گزینه ای هستند. نظام نمره گرایی ، وجود كنكور و اغراق آمیز نشان دادن كنكور و قبولی در دانشگاه ها، عامل اصلی گرایش تولیدكنندگان و مصرف كنندگان، به استفاده از این كتاب هاست. غالب این كتاب ها، حتی اصول اولیه را در طرح سؤال رعایت نكرده اند؟ بلكه به عكس، محتوای كتاب های درسی را به یك سلسله پرسش و پاسخ های حفظی و فاقد خلاقیت تبدیل كرده اند. فقدان نوآوری و نیز نگاه سنتی، در این نوع از كتاب ها كاملاً مشهود است. محتوا و شیوه ارائه نیز مشابه است. در مواردی، ساختار برخی از این كتاب ها، از جمله كتاب هایی كه در زمینه زبان آموزی تألیف شده اند، نزدیك به چهل سال است كه هیچ گونه تغییری پیدا نكرده است.
۳-۱- در برخی از حوزه ها مانند علوم تجربی، اجتماعی و جغرافیا، غلبه با كتاب های ترجمه ای است تا تألیفی. در ترجمه این كتاب ها، گاه از واژگانی استفاده شده است كه متناسب با سطح سنی فراگیر نیستند و از سویی به دلیل بومی نشدن عكس ها و تصویرها و نیز ناسازگاری با ارزش ها و فرهنگ های بومی، در مواردی جنبه بدآموزی داشته اند.
۴-۱- كمبود كتاب آموزشی برای معلم و یا دانش آموز در برخی از حوزه های آموزشی مانند علوم اجتماعی، تربیت دینی و بدنی، هنر، روش تدریس، مرجع، زبان آموزی، ادبیات فارسی، ریاضی، زیست شناسی، عمران، كشاورزی، بهداشت و كودكیاری، مدیریت خانواده، مواد، علوم دریایی از گرایش های كار دانش و فنی و حرفه ای كاملاً چشمگیر است. از سوی دیگر، با توجه به موضوعات مطرح در این حوزه ها، عدم تنوع نیز به میزان زیادی دیده می شود.
۵-۱- در برخی از كتاب های آموزشی، از زبان نامناسب و دور از فهم دانش آموز استفاده شده است. در حالی كه در كتاب های كمك آموزشی باید از نثری ساده، روان و متناسب با خزانه واژگان كودك استفاده شود.
۶-۱- از آن جا كه پدید آوردن یك اثر خوب نیازمند صبر، حوصله و سرمایه گذاری بیشتری است تا آثار تألیفی ارزشمندی تولید شود، به نظر می رسد، پدید آورندگان تحت تأثیر انگیزه های اقتصادی و بازگشت سریع سرمایه و سود حاصل از آن، كتاب های آموزشی با كیفیت پایین وارد بازار می كنند و یا به ترجمه بیشتر توجه دارند تا تألیف. حل این معضل مستلزم فرهنگ سازی بیشتر و حمایت های مراجع رسمی و دولتی است.۷-۱- در تألیف برخی از كتاب های آموزشی از جمله آموزش زبان خارجی، وجود تلفظ ها، واژگان غلط، ترجمه نادرست و در مواردی غلط های دستوری، موجب شده است كه از ارزش این نوع كتاب ها كاسته شود و این سؤال مطرح است كه آیا چنین كتاب هایی نباید قبل از انتشار بازبینی شوند؟
۸-۱- كمبود كتاب های كمك آموزشی در موضوعات متفاوت و در حوزه های گوناگون یادگیری، از دیگر نارسایی هایی است كه می توان به آن اشاره كرد. برای مثال، در حوزه های جغرافیا غلبه با كتاب هایی است كه عمدتاً با جغرافیای طبیعی سروكار دارند و از سایر حوزه ها مانند جغرافیایی انسانی و سیاسی غفلت شده است. در حوزه تاریخ، كتاب های كمك آموزشی در تاریخ معاصر كمتر از سایر دوره های تاریخی هستند. كمبود كتاب در حوزه های آموزش فیزیك، ریاضی، شیمی و زبان خارجی، اقتصاد، روانشناسی و یا فلسفه، به زبان ساده و قابل فهم، برای عامه كاملاً چشمگیر است. در بخش دینی، كمبود كتاب های كمك آموزشی در بخش اخلاق، اعتقادات و سیره مشاهده می شود. احتمالاً عدم آگاهی پدید آورندگان از حوزه های گوناگون و موضوع قبولی در كنكور، بسیاری از فعالیت ها سرمایه ها و انرژی ها را به سمت خاصی سوق داده است.
۹-۱- در حوزه فنی و حرفه ای، كمبود كتاب های كمك آموزشی در زمینه متالوژی، سرامیك، صنایع شیمیایی، معدن، صنایع نساجی، صنعت سیمان، نقشه برداری، جواهرسازی، ناوبری، مكانیك موتورهای دریایی، الكترونیك، مخابرات دریایی و شاخه ساختمان، از جمله مواردی است كه نمی توان به راحتی از آن چشم پوشید. به ویژه آن كه در برخی از حوزه ها حتی یك كتاب كمك آموزشی نیز برای بررسی ارائه نشده بود.
۱۰-۱- برخی از كتاب های كمك آموزشی به دلیل آن كه قبل از چاپ از سوی یك یا تعدادی از افراد متخصص ویرایش علمی نشده اند، اشكالات علمی دارند و همین امر موجب شده است كه از ارزش و اعتبار این كتاب ها كاسته شود.
۲- اجرای طرح سامان بخشی ضرورت استانداردسازی كتاب های آموزشی و ضابطه مند شدن تولید این كتاب ها را روشن ساخت. نبود این ضابطه و كتاب های الگو در حوزه های گوناگون موجب شده است كه تنها حدود ۳۰ درصد از كتاب های موجود در بازار، به استانداردهای مورد نظر نزدیك باشند.
۳- اجرای جشنواره كتاب های آموزشی رشد موجب شناسایی كتاب های آموزشی مطلوب برای معرفی به مدرسه ها، خانواده ها، دانش آموزان و حتی سایر ناشران شد. اگرچه برخی از ناشران در اظهارات و مصاحبه های خود نگران ممیزی آثارشان از سوی سازمان پژوهش و برنامه ریزی آموزشی هستند، اما اكثریت آنها علاقه مندند كه وزارت آموزش و پرورش ضوابط و استانداردهای كتاب های آموزشی را تدوین و در اختیار آنها قرار دهد. برخی نیز علاقه مندی خود را به برگزاری كارگاه های آموزشی در زمینه استانداردهای تولید كتاب های آموزشی برای ناشران، اظهار كرده اند.
۴- این طرح به تولید یك سلسله از اسناد در خصوص ضوابط تولید كتاب های آموزشی، نشریات و كتاب نامه ها منجر شد كه مورد استقبال ناشران، مؤلفان و مدرسه ها قرار گرفت. در خصوص ضوابط تدوین شده درباره تولید كتاب های آموزشی می توان اظهار داشت، جامع نبودن و نیز ناهماهنگی در ساختار آنهاست. به عبارت دیگر، صاحب نظران گاه سلیقه ای عمل كرده اند. با این حال، نباید از این نكته غافل بود كه تولید این اسناد به میزان زیادی به ایجاد و توسعه ادبیات لازم برای ضابطه مند كردن كتاب های آموزشی و تا حدی روشن شدن ابهامات در خصوص تعریف از كتاب های آموزشی، هدف ها و ویژگی های انواع آن كمك كرد؛ اگرچه هنوز نیازمند راهی طولانی تر هستیم.
۵- به طور كلی، اجرای طرح سامان بخشی كتاب های آموزشی و جشنواره ها در كمك به ایجاد فرهنگ لازم در جامعه به عنوان یك ضرورت، از سوی شركت كنندگان در جشنواره و ناشران موثر بوده است.
راهكار ها و توصیه های راهبردی
برنامه درسی مدرن را باید همچون سامانه ای دانست كه اجزای متعددی دارد. كتاب های درسی، كمك آموزشی و كمك درسی، مجلات، فیلم های آموزشی، نرم افزارها، برنامه های تلویزیونی، فضاهای آموزشی(مانند موزه ها، مسجدها و كتابخانه ها) و اینترنت، اجزای این سامانه هستند. این سامانه زمانی می تواند به هدف های خود دست یابد كه با یكدیگر هماهنگ باشند. از آن جا كه مواد آموزشی توسط بخش های متعددی تولید می شود، ضرورت هماهنگی بین نهادهای تولیدكننده و یا نظارت كننده، نظیر سازمان پژوهش، ناشران بخش خصوصی و وزارت ارشاد، كاملاً احساس می شود. اكنون این پرسش مطرح می شود كه با توجه به نارسایی های ذكر شده، چه راهكارهایی از سوی این بخش های برای نیل به هدف های آموزشی باید اتخاذ شود؟ به منظور نیل به مقاصد طرح سامان بخشی، راهكارها و توصیه هایی به سازمان پژوهش برنامه ریزی آموزشی ناشران بخش خصوصی و وزارت فرهنگ ارشاد اسلامی پیشنهاد می شود.
نظر به این كه بخش عمده ای از كتاب های آموزشی بدون توجه به نیازهای مخاطبان و صرفاً متأثر از شرایط بازار و نیاز داوطلبان برای ورود به دانشگاه و یا قبولی در امتحانات منتشر شده اند، در بدو امر توجه به این نكات از سوی سازمان پژوهش، ناشران و وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی لازم است.
وزارت آموزش و پرورش از سال ۱۳۷۹ به یكی ازواحدهای خود به طور رسمی مأموریت داد به اجرای طرح سامان بخشی كتاب های آموزشی بپردازد. یكی از اقدامات اساسی این طرح، شناسایی و معرفی كتاب های آموزشی برتر، مناسب و مرتبط با برنامه های درسی دوره های ابتدایی، راهنمایی و متوسطه و تشویق پدیدآورندگان این آثار در جشنواره های رشد است كه همه ساله بدین منظور برگزار می شوندالف) توصیه هایی به سازمان پژوهش و برنامه ریزی آموزشی
۱- در خصوص نیازها و علاقه های فراگیران هدف های برنامه های درسی، نیازهای جامعه و موضوعات متفاوت دانش، نیازهای حال و آینده جامعه، نیازهای منطقه ای و بومی، پژوهش جامعی با بهره گیری از نظرات كارشناسان، آموزگاران، نهادها و مؤسسات و دانش آموزان صورت گیرد. عدم توجه به نیازها و خواسته های دانش آموزان، چیزی جز كشتن خلاقیت و استعداد آنها نیست. از آن جا كه ناشران بخش خصوصی می توانند، از حاصل این نوع پژوهش ها استفاده كنند، می توان هزینه های این نوع از پژوهش ها را به صورت بین بخشی پیش بینی كرد. اما اجرای آن را سازمان پژوهشی می تواند عهده دار شود.
۲- استاندارد ها و ضوابط لازم در تولید كتاب های آموزشی و نحوه مشاركت بخش خصوصی در آن، تدوین و مشخص شوند.
۳- در خصوص شناخت آسیب ها، تنگناها و كاستی های كتاب آموزشی موجود در بازار، پژوهشی جامع تر صورت گیرد. این پژوهش را می توان با پژوهش نخست تلفیق كرد.
۴- چون تداوم سامان بخشی كتاب های آموزشی و جشنواره های كیفیت بخشی كتاب های آموزشی، مستلزم نظارت، ارائه خدمات مشاوره ای و حمایت های مالی است، شایسته است كه در برنامه های پنج ساله سازمان پژوهش، پیش بینی های لازم صورت گیرد.
۵- برای ناشران، در زمینه تولید كتاب های آموزشی مناسب، كارگاه آموزشی برگزار شود.
ناشران شركت كننده در جشنواره، ضمن پذیرش مشكلات و آگاهی از نارسایی ها، برای غلبه بر این مشكلات، درخواست رهنمود و راه حل داشتند. تولید استانداردها در زمینه كتابهای آموزشی و نیز برگزاری كارگاه آموزشی از سوی سازمان پژوهش، گام مثبتی در حل این مشكل خواهد بود.
۶- تولید كتابنامه رشد و نشریه دبیرخانه شورای سامان بخشی كتابهای آموزشی(جوانه) تداوم یابد.
۷- كتابهای كمك آموزشی و كمك درسی نمونه و مناسب، به تفكیك رشته ها و پایه های تحصیلی تولید شوند.نظر به این كه این سازمان داعیه سامان بخشی به وضعیت آشفته كتابهای آموزشی را دارد، شایسته است كه از طریق تولید كتابهای نمونه، به هدایت و جهت دهی ناشران كمك كند.
۸- تهیه و تدوین برنامه درسی ملی و راهنماهای جامع برنامه های درسی، با نگاهی به تحولات آینده و نیازهای رو به تغییر نظام اجتماعی و فرهنگی، ضرورتی انكارناپذیر است و چنانچه این امر تحقق یابد، نقش هر یك از دست اندركاران اعم از بخش دولتی و غیردولتی، در پیشبرد هدف های متعالی نظام آموزشی كشورمان مشخص خواهد شد.
۹- به منظور تنویر افكار عمومی در تهیه و تولید كتابهای آموزشی مناسب از طریق روزنامه های كثیر الانتشار، صدا و سیما و سایت های اینترنتی مربوط، اطلاع رسانی صورت گیرد.
۱۰- باید به سمت مدیریت بر تولید مواد آموزشی، به جای تصدی گری، حركت كرد.
۱۱- بین سازمان پژوهش و برنامه ریزی آموزشی با سازمان های آموزش و پرورش استانها، ارتباط مستمر و تشكیلاتی ایجاد كرد.
۱۲- با سازمان سنجش آموزش كشور، به منظور ایجاد تغییر در شیوه اجرای آزمون كنكور با توجه به هدف ها و مقاصد برنامه های درسی، رایزنی كرد.
۱۳- فرهنگ استانداردسازی تولید كتابهای آموزشی را در حوزه های داخلی و خارجی نظام آموزش و پرورش، تبیین و ترویج كرد.
۱۴- در مدرسه ها، برای هر دانش آموز، استاندارد تعداد كتاب آموزشی تعیین كرد. این استاندارد برای كشوری مانند ژاپن در حدود ۸/۱۲ جلد كتاب برای هر دانش آموز است، در حالی كه برای مدرسه های ما بسیار پایین است. در مدرسه های ابتدایی ۹۸/۰ جلد كتاب برای هر دانش آموز، در مدرسه های راهنمایی ۵/۱ جلد كتاب و در مدرسه های متوسطه ۲۴/۲ جلد كتاب برای هر دانش آموز وجود دارد. با نگاهی به داده های فوق كه از كل ۹۲ هزار مدرسه در سراسر كشور استنتاج شده است، در می یابیم كه نیازمند به سرمایه گذاری، انرژی، بودجه و برنامه ریزی گسترده هستیم.
۱۵- كتابخانه های آموزشگاهی نیز در صورتی كه جایگاه خود را در نظام آموزشی بیابند، تحول عظیمی به وجود خواهند آورد. بدین مفهوم كه از نظر فیزیكی مدرسه ها باید كتابخانه هایی با كتابداران آموزش دیده یا متخصص و نیز كتابهای مناسب داشته باشند و از نظر برنامه درسی نیز باید در طول سال تحصیلی و تعطیلات تابستانی، در تمام پایه های درسی برنامه مطالعاتی پیش بینی شود. برنامه ریزی درسی از طرف معلمان نیز باید به گونه ای باشد كه تدریس، پرسش های كلاسی، فعالیت درسی و ارزشیابی ها برمبنای كتابهای درسی و آموزشی باشند و كتابخانه آموزشگاه از عناصر اساسی تدریس تلقی شود؛ به گونه ای كه اگر از نظام آموزشی حذف شود، آموزش نتواند راه خود را ادامه دهد. برنامه های درسی نیز باید به گونه ای طراحی شوند كه فعالیت ها، پرسش ها و محتوایشان موجب فعالیت ذهنی، كنجكاوی و سوق دادن دانش آموزان به خارج از كلاس درس، كتابخانه و آزمایشگاه شوند. علاوه بر این، درج سایر كتابهای مناسب در پایان هر بخش و اختصاص درس هایی در زمینه مطالعه، مؤثر باشند.
۱۶- بانك اطلاعاتی ایجاد شود و در آن كتاب های آموزشی مناسب به تفكیك موضوع های درسی و پایه های تحصیلی معرفی شوند. این كار، علاوه بر باز گذاشتن دست معلمان، موجب رونق بازار نشر و جهت دادن به انتشار كتابهای آموزشی مناسب می شود.
ب) توصیه هایی به ناشران آموزشی
۱- استانداردهای آموزشی در تولید كتابهای آموزشی، بویژه در بعد نیاز مخاطب، توانایی مخاطب، ارتباط با هدف های برنامه های درسی، توجه به بعد هنری، چاپ و دیگر استانداردها، رعایت شود.
۲- در تألیف كتابهای آموزشی، از زبان متناسب با سن كودكان، نوجوانان و معلمان، استفاده شود.
كتابهای كودكان اغلب توسط بزرگسالانی نوشته می شوند كه در آنها، ابعاد زبانی فقط قدری كوچك تر شده اند و تصور مؤلفان بر این است كه آنها را به زبان بچه ها نوشته اند. در حالی كه این گونه نیست. كسی می تواند برای بچه ها بنویسد كه به كودكی خویش برگردد و كودكی و نوجوانی خود را بشناسد و نیازهای مخاطب را بیابد. در انتقال تجربه با رخدادها و وقایع به كودكان، نباید از بالا به پایین نگاه كرد، بلكه مؤلف باید سطح زبان خود را زیركانه، تا حد فهم مخاطب پایین بیاورد. همچنین در نوشتن باید از زبانی استفاده كرد كه آهنگ، حركت و شتاب داشته باشد و به دنیای واقعی نزدیكتر باشد.
۳- تیم های كارشناسی و تألیف كتابهای آموزشی را تقویت كرد.
۴- تیراژ كتابهای آموزشی را افزایش داد. در حال حاضر، تیراژ یك كتاب آموزشی در كشور ما به طور متوسط در حدود سه هزار جلد است و این رقم با توجه به جمعیت دانش آموزی ما بسیار مأیوس كننده است؛ به خصوص این كه بخش كثیری از جمعیت باسواد ما را دانش آموزان تشكیل می دهند. كم بودن تیراژ كتاب، پیامدهای متعددی دارد، از جمله: خطر اقتصادی نبودن تولید كتابهای آموزشی. سود نبردن كافی از تجارت كتاب نیز موجب كشانده شدن سرمایه های فكری و فرهنگی به سوی حرفه های دیگر و در نتیجه عدم وجود نویسندگان حرفه ای می شود.
ج) توصیه هایی به وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی
۱- بر انتشار كتابهای آموزشی و اطمینان از حصول انطباق آن با ضوابط و معیارهای مصوب از سوی وزارت آموزش و پرورش در زمینه تولید كتابهای آموزشی مناسب، نظارت صورت گیرد.
۲- پایگاه آماری و اطلاعاتی جامعی در رابطه با وضعیت تولید كتابهای آموزشی در كشور، به منظور بهره برداری در تعیین سیاست ها و راهبردها و تدوین برنامه ها و انجام ارزیابی، راه اندازی شود.
۳- فهرست یا شناسنامه كتابهای آموزشی فیپا استانداردسازی و مشخصات كلی مخاطب، نوع كتاب و حوزه آموزشی مرتبط در آنها درج شود.
۴- سیاست ها و راهبردهای ملی تولید كتابهای آموزشی، با توجه به این كه در حال حاضر تمركز، توزیع منابع و اعتبارات لزوماً مبتنی بر آینده نگری و در جهت نیل به هدف های ملی نظام آموزشی نیست، تعیین و تبیین شوند.
۵- انسجام، همكاری و هماهنگی درونی در سامانه تولید كتابهای آموزشی ایجاد شود؛ به گونه ای كه مأموریت دستگاههای فرهنگی دولتی و غیردولتی كشور، شامل آموزش و پرورش، فرهنگ و ارشاد سامان بخشی، ناشران خصوصی و ... به درستی تعیین و تفكیك شده باشد.
۶- برپایی همایش هایی نظیر نمایشگاه بین المللی، یكی از بهترین راه كارهایی است كه دانش آموزان را با انواع كتابهای آموزشی آشنا می كند و می تواند انگیزه آنان را در یادگیری افزایش دهد. با وجود سیل مشتاق كودك و نوجوان در نمایشگاه نهم، تنها ۱۳/۱۵ درصد كتابها به آنان اختصاص داشت كه این رقم بسیار ناچیز است و اگر كیفیت كتابها را نیز در نظر بگیریم، پایین تر هم خواهد آمد و نخواهد توانست جوابگوی علاقه های دانش آموزان كشور باشد.
۷- با توجه به ضعف كتابخانه آموزشگاهی و حضور كمرنگ بخش دانش آموزی در كتابخانه های عمومی، در حال حاضر تنها كتابخانه هایی كه به كودكان و نوجوانان اختصاص دارند، در حدود ۳۰۱ كتابخانه ثابت شهری، ۵ كتابخانه سیار شهری، ۴۵ كتابخانه پستی، ۱۵ كتابخانه سیار روستایی هستند كه در مجموع، به ۳۶۶ واحد می رسد. با توجه به این كه در حال حاضر ۶۳۰ شهر در سراسر كشور داریم، تعداد زیادی از دانش آموزان ما از دسترسی به كتابخانه های مخصوص خود محرومند. گسترش كتابخانه های دانش آموزی، یكی از راه حل های ممكن برای دستیابی به منابع یادگیری است.
سید امیر رون
منبع : روزنامه همشهری