جمعه, ۱۹ بهمن, ۱۴۰۳ / 7 February, 2025
مجله ویستا
بررسی ویژگیهای نیروی انسانی و بازار کار در اقتصاد ایران
![بررسی ویژگیهای نیروی انسانی و بازار کار در اقتصاد ایران](/mag/i/2/3u8zf.jpg)
در هر جامعهای تعداد افراد در جستوجوی كار به اندازه و تركیب جمعیت آن كشور بستگی دارد. در میان عوامل متعددی كه رشد جمعیت را به رشد نیروی كار مرتبط میسازد، عوامل مربوط به زاد و ولد و مرگ اهمیت زیادی دارند گر چه هر یك بطور جداگانه بر ساختار جمعیت تأثیر میگذارند. نرخ زاد و ولد فقط در تعداد افراد تازه به دنیا آمده مؤثر است در حالی كه نرخ مرگ و میر تمام گروههای سنی را (به طور نابرابر) در بر میگیرد.
كاهش سریع مرگ و میر، حجم نیروی كار كنونی جمعیت را گسترش میدهد و نرخ بالای زاد و ولد موجب میشود كه نسبت وابستگی بیشتر شود و نیروی كار در آینده افزایش یابد. امروزه اكثر كشورهای در حال توسعه با رشد فزاینده عرضه نیروی كار روبرو هستند. به دلیل رشد بالای جمعیت این كشورها در دو دهه گذشته، افرادی كه امروزه به نیروی كار این كشورها افزوده میشوند در واقع كسانی هستند كه قبلاً متولد شدهاند. پیشبینیها حكایت از آن دارد كه كل نیروی كار كشورهای در حال توسعه از حدود ۱/۲ میلیارد نفر در سال ۱۹۹۰ به ۴/۲ میلیارد نفر در سال ۲۰۰۰ رسیده و به حدود ۳ میلیارد نفر در پایان ربع اول قرن بیستویكم خواهد رسید.
كشورهای در حال توسعه باید سالانه بیش از ۳۰ میلیون شغل جدید ایجاد كنند تا تعداد كل بیكاران در سطح فعلی ثابت بماند. كشور ما نیز از تجربه سایر كشورهای در حال توسعه مستثنی نبوده است، انفجار جمعیت در اواخر دهه ۱۳۵۰ و اوائل دهه ۶۰ و در نتیجه جوان شدن جمعیت با تأخیر ۱۵ تا ۲۰ سال تأثیر خود را بر بازار كار بر جای نهاده است. نسبت جمعیت ۲۹-۱۵ سال در طی سالهای ۸۰-۱۳۷۰ به یكباره از ۶/۲۶ درصد به ۳۰ درصد افزایش یافته است. این تغییر ساختار و جوان شدن جمعیت و ورود شمار زیادی از جوانان به بازار كار، ضرورت توجه به ایجاد اشتغال و بازار كار را اجتنابناپذیر می سازد. هدف این مقاله بررسی تحولات مربوط به بازار كار ایران با تأكید بر تغییرات ساختار سنی نیروی كار میباشد.
۱- بررسی ویژگیهای عرضه نیروی كار و نرخ مشاركت
كار كودكان در طی سالهای ۸۰-۱۳۴۵ با بیشترین كاهش مواجه بوده است به گونهای كه نرخ مشاركت مردان در گروه سنی ۱۴-۱۰ ساله از ۳۷درصد به ۳/۳ درصد و نرخ مشاركت زنان در این گروه سنی از ۱۴ درصد به ۵/۲ درصد در سال ۱۳۸۰ رسیده است. گسترش آموزشهای ابتدایی و راهنمایی و كامل شدن تقریبی پوششهای تحصیلی در مقاطع فوق بویژه در مورد دختران موجب شده است كه كودكان ۱۰ تا ۱۴ساله از بازار كار خارج شده و در نظام آموزشی مشغول تحصیل گردند. همین روند كم و بیش در مورد نرخ مشاركت گروههای سنی ۱۹-۱۵ ساله نیز صادق است و نرخ مشاركت مردان و زنان در این گروه سنی در سال ۱۳۸۰ به ترتیب به ۵/۲۷ درصد و ۹ درصد كاهش یافته است. در مورد گروه سنی ۲۴-۲۰ ساله نرخ مشاركت مردان روندی كاهنده داشته است و از ۹۱ درصد به ۷۴ درصد رسیده است. در حالی كه نرخ مشاركت زنان در طی این دوره از ثبات بیشتری برخوردار بوده و از ۱۴ درصد به ۵/۱۵ درصد رسیده است، در مورد سایر گروههای سنی نرخ مشاركت مردان روندی كاهنده و نرخ مشاركت زنان روندی فزاینده داشته است. روند تغییرات نرخ مشاركت مردان و زنان در طی دو دهه اخیر حكایت از یك تحول ساختاری در توزیع جنسی نیروی كار دارد. در طی دودهه اخیر نرخ مشاركت مردان حدود ۱۰ درصد كاهش داشته است در حالی كه در طی همین دوره نرخ مشاركت زنان كم و بیش ثابت مانده است. شواهد تجربی نشان میدهد كه با افزایش سطح تحصیلات زنان گرایش به فعالیت اقتصادی آنان افزایش مییابد. علاوه بر این افزایش سطح تحصیلات موجب بالا رفتن سن ازدواج و كاهش نرخ زاد و ولد گردیده كه این هر دو مشاركت در فعالیتهای اقتصادی را تشدید نموده است. با توجه به این موارد پیشبینی میشود كه در سالهای آینده نرخ مشاركت زنان و عرضه كار آنان همچنان از روندی فزاینده برخوردار باشد.۲- جمعیت شاغل و تحولات آن
ا ز كل ۶ ۱ میلیون نفر عرضه نیروی كار در سال ۵ ۷ ۳ ۱ حدود ۵/۱۴ میلیون نفر شاغل به كار بودهاند. در طی سالهای ۸۱-۱۳۷۵ تقاضای نیروی كار از۵/۱۴ میلیون نفر به حدود ۱۷ میلیون نفر افزایش یافته و به این ترتیب از رشد سالانهای معادل ۸/۲ درصد برخوردار بوده است. عرضه نیروی كار در طی سالهای فوق از ۱۶ میلیون نفر به ۸/۱۹میلیون نفر رسیده و سالانه ۶/۳ درصد رشد داشته است. به دلیل پیشی گرفتن رشد عرضه نیروی كار نسبت به رشد تقاضای نیروی كار تعداد بیكاران از ۵/۱ میلیون نفر به ۱/۳ میلیون نفر افزایش یافته و نرخ بیكاری از ۹ درصد به حدود ۱۵ درصد رسیده است. در حالی كه در سال ۱۳۶۵ فقط ۵/۴ درصد كل شاغلان را افراد با تحصیلات آموزش عالی تشكیل میدادهاند این نسبت در سال ۱۳۷۵ به حدود ۵/۹ درصد رسیده است و پیشبینی میشودكه این رقم در سال ۱۳۸۳ به ۳/۱۱ درصد افزایش یابد. این آمار نشان میدهد در حالی كه حدود یك چهارم شاغلان بخش عمومی را شاغلان تحصیلكرده تشكیل میدهند این رقم در بخش خصوصی كمتر از ۴ درصد بوده است.
۳ -بیكاری و ویژگیهای آن
به رغم ورود شمار زیادی از افراد به بازار كار كه حدود ۸۰۰ هزار نفر برآورد میشود اقتصاد قادر نبوده است كه مشاغل كافی برای جذب آنان به بازار كار را فراهم نماید. تقاضا برای نیروی كار از ۵/۱۴ میلیون نفر در سال ۱۳۷۵ به حدود ۱۷ میلیون نفر در سال ۱۳۸۱ رسیده است، در حالی كه در طی همین مدت عرضه نیروی كار از ۱۶ میلیون نفر به ۸/۱۹ میلیون نفر رسیده است. در نتیجه شكاف بین عرضه و تقاضای نیروی كار نرخ بیكاری از ۱/۹ درصد در سال ۱۳۷۵ به حدود ۱۵ درصد در سال ۱۳۸۱ افزایش یافته است. كل شمار بیكاران در سال ۱۳۸۱ حدود ۳ میلیون نفر برآورد گردیده است. به این ترتیب میتوان گفت كه در حال حاضر بیكاری یكی از مهمترین چالشهای اقتصاد ایران به شمار میرود. مهمترین عواملی كه میتواند ماهیت بیكاری را توضیح دهد عبارتند از:
الف) نرخ بالای رشد عرضه نیروی كار كه حاصل انفجار جمعیت در اوائل دهه ۱۳۶۰ بوده است.
ب) بالا رفتن نرخ مشاركت زنان
ج) تغییر در تركیب عرضه نیروی كار در جهت جوانتر شدن ساختار نیروی كار و نیز در جهت نیروی كار تحصیلكردهتر. پیشبینی میشود كه تا سال ۱۳۸۸ هر ساله حدود ۸۰۰ هزار نفر وارد بازار كار شوند و اگر سیاستهای مناسبی برای ایجاد اشتغال فراهم نشود نرخ بیكاری از سطح فعلی نیز بالاتر رفته و كشور را با مشكلات بیشتر اقتصادی، اجتماعی و سیاسی روبرو خواهد كرد.
۱-۳- توزیع بیكاری بر حسب سن
اكثر بیكاران كشور را جوانان كمتر از ۳۰ سال تشكیل میدهند.بررسیهای آماری نشان میدهد كه از كل بیكاران كشور در سال ۱۳۷۵ بیش از ۵۰ درصد در سن ۲۴-۱۵ سال و بیش از ۶۰ درصد در سن ۲۹-۱۵ سال قرار داشتهاند. در صورتی كه جمعیت زیر ۱۵ سال را نیز در نظر بگیریم جمعاً ۷۰ درصد از كل بیكاران كمتر از ۳۰ سال داشتهاند و فقط ۳۰ درصد آنان بالاتر از ۳۰ سال بودهاند.
۲-۳- توزیع بیكاری
بر حسب سطح سواد و تحصیلات بررسی وضع سواد بیكاران طی سالهای ۷۵-۱۳۵۵ نشان میدهد كه میزان بیكاری باسوادان بسیار بیشتر از بیكاری بیسوادان است. دلیل اصلی پائینتر بودن نرخ بیكاری بیسوادان این است كه بیسوادان دامنه انتظارات محدودتری دارند و برای كسب هر نوع شغل آمادگی لازم را از خود نشان میدهند و در نتیجه نوع كار برای آنان در درجه دوم اهمیت قرار دارد كه این امر نیز به احتمال زیاد به دلیل فقر و نیاز مادی بیشتر آنان است. در مقابل با سوادان هر اندازه كه به مدرك تحصیلی بالاتری دست یابند دامنه توقعات و انتظاراتشان بالاتر رفته و هر شغلی را نمیپذیرند و در نتیجه بیكار میمانند.
بر اساس آمار سرشماری سال ۱۳۷۵ از كل بیكاران ۴/۹۲ درصد با سواد و ۳/۷ درصد بیسواد بودهاند، در بین بیكاران باسواد نیز بیشترین سهم مربوط به باسوادان دارای مدرك تحصیلی دیپلم متوسطه بوده است، به طوری كه حدود ۳۰ درصد از كل بیكاران باسواد را فارغالتحصیلان متوسطه و پیشدانشگاهی تشكیل میدادهاند.
۴- پیشبینی بازار كار
در سالهای ۱۳۸۳ و ۱۳۸۸ جدول شماره ۱ عرضه نیروی كار زنان و مردان را در گروههای سنی۱۹ -۱۰ساله، ۲۴ -۲۰ ساله و ۲۵ ساله و بیشتر نشان میدهد، در سال ۱۳۷۵ از كل عرضه نیروی كار زنان ۵/۲۱ درصد در گروه سنی
۱۹ -۱۰ سال، ۲/۱۷ درصد در گروه سنی ۲۴-۲۰ سال و ۳/۶۱ درصد در گروه سنی ۲۵ ساله و بیشتر قرار داشتهاند. براساس برآوردهای انجام شده عرضه نیروی كار زنان در گروه سنی ۲۴ -۲۰ ساله از ۲/۱۷ درصد در سال ۱۳۷۵ به ۳۲ درصد در سال ۱۳۸۸ افزایش خواهد یافت و به عكس سهم آنان در گروه سنی ۲۵ ساله و بیشتر از ۳/۶۱ درصد به ۵۶ درصد كاهش خواهد یافت. به این ترتیب پیشبینی میشود كه یك سوم عرضه نیروی كار زنان را گروههای سنی ۲۴ -۲۰ ساله تشكیل میدهند. همچنین پیشبینی میشود كه عرضه نیروی كار زنان در گروههای سنی ۱۹-۱۰ ساله به دلیل افزایش نرخ پوشش تحصیلی زنان در مقاطع راهنمایی و متوسطه از ۵/۲۱ درصد به ۱۲ درصد كاهش یابد.
همین استنتاج كمو بیش در مورد عرضه نیرویكار مردان نیز صادق است و پیشبینی میشود در سال ۱۳۸۸ عرضه نیروی كار مردان در گروه سنی ۲۴-۲۰ ساله یك پنجم كل عرضه نیروی كار مردان را تشكیل میدهد.راهكارهای ایجاد اشتغال
۱- تولید و سرمایهگذاری:
- تولید به عنوان یك ارزش
- امنیت دارایی و سرمایهگذاری (سرمایهگذاری داخلی و خارجی)
- ایجاد انگیزه برای سرمایهگذاری (سرمایهگذاری داخلی و خارجی)
۲- ثبات سیاستها .
۳- بهبود قوانین و مقررات:
- مقررات مربوط به بازار كار
- مقررات مربوط به مالیاتها
- مقررات مربوط به نظام بانكی
- مقررات مربوط به تجارت بانكی
۴- شناسایی بخشهای اشتغالزا:
- صنایع صادراتی
- صنایع روستایی
- صنایع تبدیلی كشاورزی
- خدمات اجتماعی، بیمه، حمل و نقل، خدمات تخصصی و انبارداری
- مسكن، ساختمان و بخش زیربنایی
- صنعت توریسم، ایرانگردی و جهانگردی
۵- انعطافپذیری و پاسخگویی نظام آموزش عالی به نیازهای بازار كار.
۶- تلاش برای كاریابی بیكاران بویژه بیكاران تحصیلكرده در خارج از كشور.
۷- گردآوری اطلاعات لازم درباره نیازهای شغلی سازمانها و واحدهای تولیدی و خدماتی و انتشار این اطلاعات برای متقاضیان.
۸- استفاده از روشهای كوتاه مدت برای ایجاد اشتغال .
خلاصه و نتایج
۱- نرخ مشاركت نیروی كار در كل كشور در طی دوره ۷۵ -۱۳۵۵ از ۶/۴۲ درصد به ۳/۳۵ درصد كاهش یافتهاست ولی انتظار میرود كه این نرخ در آینده افزایش یافته و به ۳۹ درصد در سال ۱۳۸۳ برسد.
۲- با توجه به گسترش پوشش تحصیلی دختران در مقاطع مختلف آموزشی و بالا رفتن سن ازدواج دختران پیشبینی میشود كه نرخ مشاركت زنان از ۱۲ درصد كنونی به ۱۵ درصد در سال ۱۳۸۳ و ۱۷ درصد در سال ۱۳۸۸ افزایش یابد.
۳- سهم اصلی اشتغال زنان در مناطق شهری به بخش خدمات (عمدتاً بخشهای آموزش و بهداشت) تعلق دارد. در مناطق روستایی بخش كشاورزی و صنایع روستایی مهمترین بخشهای جذب كننده نیروی كار زنان بوده است.
۴- نسبت شاغلان دارای آموزش عالی به كل شاغلان و شاغلان باسواد در طی سالهای۸۰ -۱۳۵۵ از روندی فزاینده برخوردار بوده است.
۵- با توجه به جذب بسیار ناچیز دانشآموختگان دارای آموزش عالی در بخش خصوصی میتوان نتیجه گرفت كه ساختار كنونی بازار كار بخش خصوصی در ایران یك ساختار سنتی و معیشتی بوده و به همین دلیل نتوانسته است در جذب فارغالتحصیلان آموزش عالی موفقیت چندانی داشته باشد.
۶- نرخ بیكاری نیروی كار باسواد بسیار بیشتر از نرخ بیكاری افراد بیسواد است.
۷- بالاترین نرخ بیكاری در گروه باسوادان به نیروی كار دارای تحصیلات متوسطه تعلق دارد. نرخ بیكاری فارغالتحصیلان دانشگاهی كه در سال ۱۳۷۵ در مقایسه با بقیه مقاطع تحصیلی در پایینترین سطح بوده است در سال ۱۳۸۱ از رشد فزایندهای برخوردار گردیده و در طی این مدت بیش از سه برابر شده است.
۸- تراكم بیكاران در گروههای سنی جوان قرار دارد. نسبت بیكاران در گروه سنی ۲۴-۱۵ ساله از
۳/۳۵ درصد در سال ۱۳۵۵ به ۵۰ درصد در سال ۱۳۷۵ افزایش یافته است كه بیانگر ورود حجم وسیعی از نیروی كار جوان به بازار كار میباشد.
۹- پیشبینیها نشان میدهد كه عرضه نیروی كار در سالهای ۱۳۸۳ و ۱۳۸۸ به ترتیب به ۶/۲۱ میلیون نفر و ۲۶ میلیون نفر خواهد رسید.
۱۰- براساس برآوردهای انجام شده تقاضای نیروی كار در سالهای ۱۳۸۳ و ۱۳۸۸ به ۶/۱۸ میلیون نفر و ۱/۲۲ میلیون نفر خواهد رسید.
۱۱- بازار كار در آینده همچنان نامتعادل خواهد بود و نرخ بیكاری در سالهای ۱۳۸۳ و ۱۳۸۸ به ترتیب ۱۴ درصد و ۱۵ درصد برآورد میشود.
۱۲- برآوردهای انجام شده نشان میدهد كه عرضه نیروی كار متخصص در سالهای ۱۳۸۳ و ۱۳۸۸ به شدت افزایش مییابد و به ترتیب به ۹/۲ میلیون نفر و ۵ میلیون نفر خواهد رسید. حتی در صورت تبدیل نرخ مشاركت در خوشبینانهترین وضعیت عرضه نیروی كار متخصص به ترتیب به
۷/ ۲ میلیون نفر و ۴/۴ میلیون نفر افزایش خواهد یافت.
۱۳- حداكثر و حداقل نرخ بیكاری فارغالتحصیلان دانشگاهی در سال ۱۳۸۳ به ترتیب ۶/۲۱ و ۵/۱۴ درصد و برای سال ۱۳۸۸به ترتیب ۸/۱۹ و ۹ درصد برآورد میگردد.
۱۴- با توجه به افزایش نرخ مشاركت زنان با تحصیلات آموزش عالی در صورتی كه ساختار كنونی بازار كار بطور اساسی متحول نگردد، زنان درصد زیادی از بیكاران دانشگاهی را تشكیل خواهند داد.
دكتر غلامعلی فرجادی
عضو هیأت علمی مؤسسه آموزش و پژوهش
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست