یکشنبه, ۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 28 April, 2024
مجله ویستا

کشاورزی در صومعه سرا


کشاورزی در صومعه سرا
● برنج
برنج با نام علمی «اوریزاساتیوا» گیاهیست، از تیره گندمیان که درنواحی استوای یو معتدل گرمسیری می روید. نکوبیده آن را «شلتوک» یا «شالی» و کشتزارهای آن را نشالیزار» می نامند. خاستگاه اولیه آن را هندوستان یا برمه می دانند و معتقدند که این محصول، از طریق هندوستان و چین به ایران آمده است. سابقه کشت آن در ایران به دوران هخامنشی می رسد؛ اما کشت آن در سواحل دریای خزر، دیرتر معمول شده است. تا قبل از تنسیق نظام آبیاری در مزارع کشت برنج گیلان، کشاورزان برای احتراز از خطرات خشکسالی، به کشت برنجهایی می پرداختند که دوره رویش کوتاهی داشتند و اصطلاحاً به برنجهای زودرس (زودرس یا گرم برنج) معروف بودند. ازن برنجها عمدتاً عبارت بودند از: قریب، چمپا، آقایی، بی نام، شصت رس و چمپای رسمی. در مناطقی که منابع آب مطمئن بود و امکان بروز خشکسالی ضعیف می نمود، کشت انواع مرغوب و دیررس (سرد برنج) که عمدتاً از گروه برنجهای صدری هستند، معمول بود. در سالهای اخیر، تنسیق امور آبیاری که از حدود چهل سال پیش، بطور سنتی و بر اساس روابطی عرفی انجام می گرفت، از نظر و هماهنگی بیشتری برخوردار شده است.
برای کاشت داشت و برداشت این محصول، مراحل مختلفی از سوی کشاورزان صورت می گیرد. برای کاشت آن، ابتدا زمین را در فصل زمستان آب بسته و کاملاً سیراب می کنند. به این منظور آب گل آلود رودخانه ها که حاوی مواد معلق زیادی است، ترجیح داده می شود. در اواخر زمستان، شخم اول زمین به منظور نخستین عمل آماده سازی مزارع انجام م ی گیرد. سپس شخم دوم که عمود بر شخم اول زده می شود، آغازه شده و تا شروع عملیات کاشت، کارهای تسطیح و کرت بندی که اصطلاحاً به آن «مرزبندی» گفته می شود انجام می گیرد. از حدود نیمه فروردین، شلتوک را که به اصطلاح محلی «تخم جو» نام دارد، در آب ولرم خیس می کنند تا جوانه بزند. آنگاه آن را در محلی به نام «توم بجار» که قسمتی از بهترین محل و نقطه مزرعه می باشد، می ریزند تا بذرها سبز شود. بعد از آب بستن زمین، مرزبندی و سبز شدن تخم جو، عملیات کشت که بهترین زمان آن، اردیبهشت ماه است آغاز می شود. قبل از انجام نشا، زمین برای بار سوم شخم زده و سپس با ابزار مخصوص که بجای خیش به تیلر بسته می شود، توسط مردان نرم می گردد و ضمن اصلاح و تعمیر، مرزها مسطح می گردد. از این مرحله بعد، زنان نشاکار، گیاه برنج را در دسته های ۴ تا ۸ تایی از بسته اصلی جدا کرده، می کارند و از آن پس تا هنگام رسیدن، مراقبتهایی چون: وجین کاری، استفاده از کود شیمیایی، دفع علفهای هرز و دفع آفات برنج صورت می گیرد. پس از رسیدن برنج و سنگین شدن خوشه ها، عملیات «درو» آغاز می شود. برای این منظور، از چند روز قبل، آب مزارع را قطع نموده کار درو را آغاز می کنند. پس از درو که به وسیله یک نوع ابزار سنتی قدیمی به نام «داره» صورت می گیرد، برنجها دسته بندی گردیده و بطرف انبارها حمل می شود. پس از این، نوبت خرمن کوبی است. این عمل سابقاً توسط دست (گوچین) یا اسب انجام می شد ولی امروزه عمدتاً با استفاده از ماشینهای خرمن کوب صورت می گیرد. در مرحله خرمن کوبی محصول بدست آمده بصورت شلتئک است که برای تبدیل آن به برنج، شالیکوبی لازم است. تا حدود چهل تا پنجاه سال پیس، شالی کوبی با استفاده از پادنگ ها انجام می شد، اما همان گونه که خیش و گاو، به عنوان ابزار و نیروی شخم سنتی به وسیله تیلر به تدریج کنار گذاشته شد، پادنگها نیز از حدود چهل سال پیش، با روی کار آمدن کارخانه های برنجکوبی از دور خارج شدند. این کارخانه ها نیز در ابتدا با موتورهای «دیزلی» کار می کردند که بسیار پر سر و صدا بودند و با آب خنک می شدند. از حدود ۲۰ سال پیش، الکتروموتورها جایگزین موتورهای دیزلی در این کارخانه ها گردیدند.
● برنجکاری در صومعه سرا
برنج که خام آن به زبان گیلکی «بج» و پخته آن پلا(کته) نام دارد، از گذشته های دور تاکنون عمده ترین و شاخص ترین زراعت منطقه را تشکیل می داده و برای مردم این دیار، هم عمده دلایل آن، مستعد بودن زمینهای این منطقه برای کاشت این محصول است. چه در همه نقاط کشور، استعداد کشت این محصول وجود ندارد. برنج به استمفر مساعد محتاج است تا بتواند در مقابل آب و هوای واجد نیروی مقاومت باشد.از تاریخ کشت این محصول در این نواحی اطلاع صحیح و روشنی در دست نیست؛ ولی آنچه مسلم است، سابقه کشت آن در این مرز و بوم به بیش از چندین سده و یا شاید به بیش از هزاران سال می رسد.تا پیش از اجرای اصلاحات ارضی، اراضی این نواحی که زیرکشت برنج می رفت به دو نوع «اربابی» و «خرده مالکی» و بیشتر بصورت مال الاجاره جنس بود. مشکلات عدیده ای پیش روی زارعین و رعیت قرار داشت که از متشخص ترینشان می توان به مسأله کمبود آب و بروز خشکسالی اشاره داشت که تا دهه چهل، گریبان گیر کشاورزان این سامان بود. با ایجاد کانال در سال ۱۳۴۴ شمسی و بهره برداری از آن در اردیبهشت ماه ۱۳۴۹ مشکل کم آبی این منطقه برطرف شد و وضع کشاورزان بهبود یافت. از زمستان سال ۱۳۴۶ نیز با اعزام گروههایی به نقاط برنج خیز گیلان، بسیاری از شالیکاران این منطقه با شیوه های نوین کاشت آن آشنا شدند و به موازات آموزش آنان، بذر اصلاح شده، کود شیمیایی، و وام نقدی به آنها عطا شد.در دهه بیست کارخانه های برنجکوبی در این منطقه راه اندازی شد و جای پادنگها و آب دنگها و همچنین جای آسیابهای آبی این منطقه را گرفت. پیش از اجرای اصلاحات ارضی، میزان بهره مالکانه از محصول برنج در این منطقه در املاک اربابی معادل ۲۰ قوطی برنج بود. زارع علاوه بر پرداخت بهره مالکانه، مکلف به پرداخت عوارضی دیگر نظیر مرغ و تخم مرغ به مالک بود. امروزه برنج به عنوان عمده ترین محصول تولیدی کشاورزان، بفروش می رسد و عمده خریداران این محصول، علافانی هستند که در سطح منطقه ساکنند.
● چای:
دومین محصول زراعی گیلان، چای است که پس از برنج، در درجه دوم اهمیت قرار دارد. گیاه چای در حدود سال ۳۰۰ قبل از میلاد، در چین شناخته شد. کلاً دو کشور چین و هندوستان، موطن اصلی گیاه چای و از مراکز مهم و قدیمی کاشت آن به شمار می روند. تاریخ ورود و شیوع مصرف آن در ایران، بطور دقیق معلوم نیست؛ ولی گفته می شود که مقارن حمله چنگیزخانه مغول و یا کمی دورتر از آن؛ یعنی در قرن هفتم یا هشتم هجری که تقریباً مطابق با قرن ۱۳ یا ۱۴ میلادی است، وارد ایران گردیده است.
«از تاریخ کشت این گیاه در ایران، حدود یکصد سال می گذرد. این گیاه، ابتدا توسط حاج محمدحسین اصفهانی در سال ۱۳۰۲ هـ.ق (۱۲۶۳ هـ.ش) وارد ایران شد؛ ولی به دلایلی توسعه کشت آن ممکن نگردید. به سال ۱۳۱۴ هـ.ق (۱۲۷۵ هـ.ش) میرزا محمد چایکار ملقب به «کاشف السلطنه» به دستور مظفرالدین شاه قاجار به عنوان ژنرال کنسول ایران به هندوستان رفت و شیوه کاشت چای را با جدیت تمام فرا گرفت. او پس از مدتی نهال و بذر وارد شده را ابتدا، در لاهیجان و سپس در تنکابن (شهسوار سابق) کاشت که بدین ترتیب، نخستین مزارع چای در لاهیجان و تنکابن احداث شد.»
«بوته چای که اغلب به صورت درختچه دیده می شود از جمله گیاهان گرمسیری همیشه سبز است که در شرایط رشد طبیعی، تا حدی یک درخت قد می کشد. برگهای بوته چای تنها قسمتی از این گیاه است که مصرف چای دارد. میوه چای که بذر از آن بدست می آید، در بوته هایی که بصورت درخت رشد کرده باشند، دیده می شود و از آن برای تکثیر چای استفاده می گردد. چای نیاز به حرارت و آب دارد؛ لذا در نقاط خشک و سرد، محصول آن همان برگهای لطیفی است که در شاخه های چای، پس از هرس روی بوته می روید که اگر آن را هرس نکنند درختی به ارتفاع ۲۵ متر خواهد شد؛ ولی اگر مرتب هرس شود، بصورت بوته و درختچه به نظر می رسد. کشت آن باید در نقاطی صورت گیرد که مواجه با بادهای ملایم و مرطوب باشد و مه و شبنم در آنجا زیاد بوده و درجه حرارت آنجا بین صفر تا ۳۰ درجه سانتی گراد باشد. از این رو در نقاطی که متجاوز از دو هزار متر از سطح دریا ارتفاع دارند، کشت چای ثمری ندارد. درخت چای پس از گذشت و صرف هزینه، پس از چهار سال به محصول می نشیند و عمر مفید آن ۵۰ تا ۶۰ سال است. دوره بهره برداری از این محصول؛ یعنی برگ چینی از اردیبهشت ماه آغاز شده و تا مهرماه ادامه می یابد.»
‌● چایکاری در صومعه سرا
بعد از محصول برنج، چای دومین محصول مهم و با اهمیت این منطقه تلقی می گردد. از تاریخ کشت این گیاه ارزشمند در این نواحی اطلاع دقیق و روشنی در دست نیست؛ ولی باید پذیرفت که کشت آن در این منطقه به مراتب دیرتر از رواج مصرف آن صورت گرفته، چون قبل از این که چای در این نواحی مصرف عمومی پیدا کند، مصرف قهوه در این مرز و بوم معمول بوده است. به همین دلیل دکانهایی که امروزه فقط چای در آن عرضه می شود به روال گذشته «قهوه خانه» نامیده می شوند. از تحقیقات و مطالعات برخی از منابع این طور استفاده می شود که بعد از کاشت این محصول در موطن اصلی چای؛ یعنی در ناحیه «چاهانه سر» لاهیجان، منطقه فومنات از گیلان غربی ، نخستین جایی بوده که کشت این محصول در ان ثورت گرفته است، هـ.ل رابینو می نویسد: «ازمایش کشت چای در لاهیجان شروع شد و اکنون در فومنات نیز کشت می شود؛ ولی محصول چای تاکنون از نظر بازرگانی اهمیت و موقعیتی پیدا نکرده است.» هم او در جای دیگر از کتابش آورده است: «برای کشت چای در اباتر کوششهایی به عمل آمده، ولی اقدام به کشت چای هنوز زود به نظر می رسد.» دکتر شاهپور آلیانی در کتاب «نهشت جنگل و معین الرعایا» آورده است: «با کشت چای در ایران ۰در لاهیجان) به توصیه معین الرعایا، میرزا رحیم خان (داماد معین الرعایا) اولین باغ چای را در زیده احداث کرد که در حال حاضر، یکی از منابع پردرآمد مردم زیده است.» حبیب آقا فومنی، فرزند مرحوم سید زین العابیدن فومنی که خود یکی از صاحبان باغ چای در نوده فومن است، اظهار می دارد: «کاشت چای در منطقه فومنات، ابتداعاً در نواحی طاهرگوراب صورت گرفت که پس از آن مرحوم عباس خان اصالت معروف به نبانکی» که نماینده کاشف السلطنه بود مقداری تخم چای را به مرحوم ابوی، داد و ایشان نیز در نوده به کشت و توسعه آن پرداختند.» با توجه به گزارش های بالا این طور استنباط می گردد که بعد از کاشت اولیه چای در لاهیجان و تنکابن، صومعه سرا دومین جایی بوده که کشت چای در آن صورت گرفته است.
و کارخانه چایسازی صومعه سرا (حاج مهدی آستانه ای) در سال ۱۳۴۷ راه اندازی شدند و از آن پس بر تعداد کارخانه های چایسازی بر این مناطق افزوده شد. باید در نظر داشت که قبل از راه اندازی کارخانه چای، در این منطقه، چای به صورت سنتی و ابتدایی در محل خشک می شدند.
● توتون
گیاه توتون، با نام علمی «نیکوتیاناتاباکوم» پس از کشف قاره امریکا به اروپا برده شد. واژه توتون در زبان فارسی از کلمه ترکی توتون، به معنی «دود» گرفته شده که هنگام سوختن این گیاه از آن برمی خیزد. اولین بار پرتغالیها این گیاه را وارد ایران کردند. سپس در دوره صفویه، کشت بذر آن در ایران آغاز شد. کشت توتون در گیلان برای اولین بار به وسیله دکتر استپان ها را طونیانس ارمنی مشهور به «حکیم فانوس» و به توصیه محمودخان ناصرالملک همدانی، حاکم وقت گیلان، در سال ۱۲۵۱ خورشیدی صورت گرفت که نخستین محل کشت آن حوالی رشت بود که پس از آزمایشهای اولیه، کشت آن در مازندران، گلستان و ارومیه آغاز شد. باید توجه داشت که توتون و تنباکو دارای انواع مختلفی هستند، لیکن آنچه که در گیلان کشت می شود، توتون سیگار است نه توتون چپق یا تنباکوی قلیان.
● توتون کاری در صومعه سرا
از دیگر محصولات عمده و شاخص این منطقه، توتون سیگار است که به زبان محلی «پاپروس» نام دارد. این گیاه یکساله، کشتش در سالهای اخیر رو به کاهش گذاشته شده؛ ولی سابقاً کشت آن در این نواحی در حد گسترده صورت می گرفته؛ بطوری که تا دهه چهل، یکی از محصولات معروف این مرز و بوم به شمار می رفته است. و در بین شهرستانهای گیلان تنها در صومعه سرا است که کشت آن بطور منظم و مرتب انجام شده و مهمترین مرکز کشت توتون در گیلان، شناخته شده است. بیشترین باغ توتون در این شهرستان در روستاهایی چون: نرگستان، سیاه درویشان، هنده خاله، باقلاکش و گاز گیشه متمرکز است که بیش از ۷۵ درصد توتون گیلان را تولید می نمایند.
سابقاً ۹ نقطه از گیلان، از مناطق کشت توتون سیگار به شمار می آمدند که عبارت بودند از: طاهرگوراب، کسما، صومعه سرا، بازارجمعه، فومن، رشت، بندرانزلی، آستارا و هشتپر. با ایجاد مرکزی موسوم به «پژوهش توتون گیلان» (مرکز تحقیقات توتون گیلان کنونی در احمدگوراب) در سال ۱۳۳۴ و احداث مزرعه در آن، امکانهای بالقوه مساعدی برای توتونکاران گیلان؛ به ویژه توتونکاران منطقه فومنات بوجود آمد. این مرکز، بذر سالم را بطور رایگان در اختیار توتونکاران قرار می داد و این کار، سطح زیرکشت این محصول را بالا می برد.
پیش از سالهای ۱۳۴۱؛ یعنی پیش از شیوع بیماری «سفیدک دروغی» توتونکاران معمولاً توتونهای نوع شرقی از قبیل: ترابوزان و نیکلاک را کشت می کردند؛ ولی از آنجا که مقاومت این نوع از واریته ها در برابر بیماری مذکور، بسیار کم بود؛ از اینرو شرکت دخانیات، واریته دیگری موسوم به «ویرجینیاهکس» را به کشت کاران توتون عرضه نمود.
در گذشته توتون گیلان به وسیله بنگاه های صنعتی خصوصی، به سیگار تبدیل و به بازار عرضه می شد که زا سال ۱۳۱۶ هـ.ش این کار توسط موسسه انحصار دخانیات صورت گرفت. بطوری که قانون انحصار دخانیات در سال ۱۲۹۴ به تصویب رسید مجلس و دولت در سالهای ۱۳۱۳ ـ ۱۳۱۴ مبادرت به خرید توتون و تنباکو، از توتون کاران نمود. در مهرماه سال ۱۳۱۶ نخستین کارخانه سیگارسازی در تهران گشایش یافت، که متعاقب آن، صنعت سیگارسازی از گیلان به تهران انتقال یافت و کارگاههای موجود در گیلان، تعطیل شد. کارگران صنعت سیگار یا بیکار ماندند یا بدنبال کار به پایتخت رفتند.
اداره مالیه (دارایی) ایالتی سابق گیلان جهت تمرکز توتون سیگارهای این منطقه، انبارهای متعددی در برخی از نقاط گیلان از جمله نرگستان، طاهرگوراب، ضیابر، بازارجمعه و سیاه درویشان ایجاد نموده بود که با احداث شعبه ای از شرکت دخانیات در شهر فومن در سالهای دهه بیست یا سی، انبارهای مذکور برچیده شدند. این مجتمع که در انتهای آیت الله کاشانی این شهر واقع شده، امروزه خرید توتون و نگهداری آن و همچنین انتقال آنها را به مجتمع دخانیات گیلان (کارخانه سیگارسازی رشت واقع در احمدگوراب) که امروزه ۷۵ درصد از تولید سیگارهای داخلی کشور را تولید می کند، برعهده دارد.
با توجه به قدمت کشت توتون سیگار در صومعه سرا مسلماً کارگاه های سیگارت سازی در این نواحی وجود داشته که به تولید سیگار و صادرات آن می پرداخته اند.
متعاقب آن، ساخت «چوب سیگار» هم در این شهر رونق یافت که مدتها جزء کالاهای صادراتی این مرز و بوم به حساب می آمد.
به استناد برخی از اسناد و مدارک موجود، در سال های ۱۲۰۴ ـ ۱۳۰۵ هـ.ش ، یکی از اولین کارگاه های سیگارسازی در گیلان به همت مشهدی جواد صومعه سرایی در صومعه سرا راه اندازی شد.
وی دستگاه ماشین توتون را برای ساخت سیگار بدون فیلتر، وارد صومعه سرا نمود که به دلایلی اداره مالیه (دارایی) وقت گیلن، مانع از فعالیت او گردید؛ تا اینکه موفق به راه اندازی مجدد آن شد با به انحصار درآمدن توتون در سال ۱۳۱۶ هـ.ش ، این کارگاه برای همیشه تعطیل شد و از آن تاریخ به بعد، افرادهایی شخصیاً به تولید سیگارهای دست ساز اقدام نمودند.
برای ساخت سیگار، برگ توتون با عدل به وسیله دلالان «واسطه ها» به کارخانه سیگارسازی فروخته، سپس با همان شکل به داخل کارخانه آورده می شد و عدل را باز می کردند؛ ابتدا برگها را به چهار طبقه تقسیم می نمودند. بعد عده ای از کارگران «دارکش» دامار یعنی «رگ اصلی» آن را بطور خاصی می کشیدند. آنگاه آن را بسته بندی کرده، تحویل ماشین توتون خوردکنی می دادند. کارخانه هایی که ماشین خوردکنی نداشتند، کارگرانی داشتند که توتون را با دست خورد می کردند. وسیله خوردکنی آنها را «هرنگ» و خودشان را «چاقوزن» می نامیدند. سپس توتونهای خورد شده را به قسمت دیگر آورده تا به وسیله کارگران سیگار پرکن، به اصطلاح بپیچند. کارگرانی که در این کار مهارت داشتند یک ورق «تق» مانند در دست داشتند و توتون را به اندازه کافی در آن ریخته و آنرا لوله می کردند و بعد با سمه چوبی به ته آن می زدند و آنرا در لوله کاغذ سیگار که بوسیله ماشین تهیه شده بود، روانه می نمودند. و بعد از آماده شدن آن را به بازار مصرف عرضه می کردند.
● پرورش کرم ابریشم
از جمله مهمترین فعالیت کشاورزان گیلان، پرورش کرم ابریشم و غرس درختهای توت است که سابقاً ، یکی از ثروتهای معتبر این سرزمین به شمار می آمد. این محصول در قرون گذشته، یکی از مهمترین کالاهای صادراتی ایران، از جمله گیلان بود. ابریشم گیلان شهرت جهانی داشت؛ بطوری که بازار ابریشم گیلان به علت رونق فراوان خود تا جنگ جهانی دوم، باعث شد که تجار ابریشم از دورترین نقاط جهان به این مرز و بوم کشانده شوند. بنابراین کشت درخت توت و تربیت کرم ابریشم در ایران بهویژه گیلان، از قیم متداول بوده و در بیشتر خانه ها ابریشم ریسی معمول بوده است.
در مورد این که مردم گیلان با پرورش کرم ابریشم از چه زمانی آشنا شده اند، اطلاع دقیقی در دست نیست؛ اما شواهدی وجود دارد که قدمت تاریخی آن را در سواحل دریای خزر، بهدوران پیش از اسلام می رساند «لرد کرزن» انتقال کرم ابریشم را از چین به اروپا در دوره «ژوسیتنین» حدود ۵۵۰ میلادی نوشته است، اما تردیدی نیست که پرورش آن در ایرانب ه زمانهای دورتر می رسد. چرا که ارتباط تاریخی دیرینه میان ایران و چین وجود داشته و علاوه بر آن راههای اصلی تجاری میان شرق و غرب؛ یعنی چین و اروپا و سواحل شرقی دریای مدیترانه که به نام «جاده ابریشم» معروف بوده از ایران می گذشته است.
غیر از این راه اصلی که منشأ بسیاری از نقل و انتقالات کالایی و تجاری و فرهنگی و حتی قومی، میان ایران و چین بوده، سواحل دریای خزر ارتباط ویژه ای با آسیا و چین داشته است. به همین دلیل برخی معتقدند که پرورش کرم ابریشم از طریق چین به مازندران و سپس به گیلان رسیده است. به هر حال آنچه مسلم است پرورش کرم ابریشم در دوره صفویه در گیلان رواجی کامل داشته و در قرن هفدهم میلادی در این سرزمین تولید می شده است چراکه در همین زمان تجاران روسی، انگلیسی، هلندی و فرانسوی، برای خرید ابریشم و پیله به گیلان می آمدند و با هم به رقابت می پرداختند. در طی قرن هجدهم، به دنبال سقوط سلسله صفویه و بی ثباتی سیاسی ایران و پز از آن با روی کار آمدن سلسله هایی چون: افشاریه، زندیه و قاجاریه، تجارت خارجی تولید ابریشم نیز در گیلان به دلیل درگیریهای ایران در جنگهای مختلف دچار رکود شد و خریداران خارجی نیز به همین دلیل، به بازارهای دیگر روی آوردند. در نیمه اول قرن نوزدهم، پس از یک رونق مجدد به دلیل بروز بیماری «پبرین» Pebrine از سال ۱۸۶۴ تا ۱۸۹۰ میلادی، تولید ابریشم در گیلان به شدت کاهش یافت تا جایی که در سال ۱۸۸۹ میلادی، محصول ابریشم گیلان فقط به ۸۸۵۰۰ کیلوگرم رسید.
مسئله مهم در پرورش کرم ابریشم، تأمین برگ درخت توت برای تغذیه کرمها است. در دوره پرورش کرمها، چنانچه برگهای مورد نیاز به موقع تأمین نشود، کرمها ضعیف شده و قادر به تولید پیله سالم و درشت نخواهند شد. زمان لازم برای یک دوره پرورش، حدود ۴۰ تا ۴۵ روز است که از اوایل اردیبهشت با سبز شدن برگها آغاز می شود. از آغاز دوره پرورش تا پایان آن، مراقبتهای خاصی لازم است که باید انجام گیرد. نوغانداران پس از دریافت تخم نوغان، ابتدا آن را در محل گرمی قرار داده و پس از بیرون آمدن تخمها و رشد اولیه، آنها را به محلی که «تلمبار» نامیده می شود، انتقال می دهند. کرمها در طی دوره رشد خود، چهار بار پوست می اندازند و در این مدت، مرتباً باید تغذیه شوند. در گذشته برای بیرون آمدن کرمها از تخم، زنان گیلانی آنها را روی کاغذ چسبانده و کاغذ را روی پوست بدن قرار می دادند تا با استفاده از گرمای بدن زودتر خارج شوند؛ لیکن امروزه آنها را در محلی گرم قرار می دهند و معمولاً برای این کار از وسایل گرم کننده استفاده می شود. پس از پایان دوره پرورش، پیله ها را بر حسب رنگ، سالم بودن و درشتی از یکدیگر جدا و طبقه بندی می کنند. پیله حاصل را که «کژ» یا «کج» نام دارد، ابتدا کشته و سپس با فرو بردن در آب جوش، تارهای ابریشم را از آن جدا کرده و کلاف می کنند. در حال حاضر نوغانداران، محصول ابریشم را عمدتاً بصورت پیله، بفروش می رسانند. استان گیلان با وجود این که مهمترین تولیدکننده ابریشم در ایران است؛ اما کمترین فعالیت تبدیلی آن را دارد. محصول عمده ابریشم تولید شده در استان، به کارخانه های بافندگی در استانهای خراسان، یزد و اصفهان فرستاده می شود؛ از این رو صنایع وابسته به ابریشم در گیلان، تنها به تبدیل پیله به نخ ابریشم محدود می شود.
● پرورش کرم ابریشم در صومعه سرا
از دیگر محصولات عمده این منطقه، کرم ابریشم است که پرورش آن از قدیم الایام تا به امروزه، رواج داشته است. ابریشم نوعی الیاف مصنوعی است که از پیله نوعی کرم ابریشم بدست می آید. این صنعت در طی قرون متمادی، در مرتبه اول منابع ثروتی ایران به ویژه گیلان محسوب می شد و کلاً، سه ناحیه لاهیجان، گسکر و فومن از نقاط ابریشم خیز آن به شمار می رفته اند. این محصول پربها، همانطور که از متون برخی از کتب تاریخی و جغرافیایی استفاده می شود، سابقاً الکساندر خود زکو، در کتابش آورده است: «پرورش کرم ابریشم در گسکرات در نهایت شکوفایی است و اساسی ترین صنعتی است که ساکنان گیل گسکر به ان می پردازند.»این محصول در گذشته با وجود توتستانها و تلمبارهای فراوان، یکی از درآمدهای مهم و اصلی مردم این منطقه را تشکیل می داده و با وجود تولید انبوه این محصول درآمدزا، مؤسساتی برای خشک کردن آن در این منطقه وجود داشته است. به زعم گزارشهای هـ.ل رابینو در سال ۱۳۳۱ هـ.ق (۱۲۹۲ هـ.ش) دو مؤسسه برای خشک کردن پیله در عر بان و کسما وجود داشته است.سابقاً اشخاصهایی در کار تجارت پرورش کرم ابریشم بوده اند که از جمله آنها می توان به حاج احمد کسمایی که کارخانه ای در این خصوص در کسما داشته اشاره نمود.به هر حال این محصول در گذشته از رونق بسیار خوبی در این منطقه برخوردار بوده و معاملات بسیاری در این نواحی برای آن صورت می گرفته و پس از خرید و فروش، به رشت منتقل و از آنجا به کشورهایی چون: رویسیه، هند و فرانسه صادر می شده است. امروزه باوجود توتستانها در این منطقه که از نمونه آنها، از باغ توت طاهرگوراب و کسما را باید نام برد، پرورش کرم ابریشم اهمیت بسزایی پیدا نموده و فوق العاده مورد توجه کشاورزان این سامان قرار گرفته است.امروزه تعداد کمی کارخانه در گیلان وجود دارند که کار عمده آنها جمع آوری پیله، خشک کردن، انبار کردن و عرضه آنها به بازار است که تعدادی از این کارخانه ها، در محدوده شهرستان صومعه سرا قرار داشته اند. مانند: کارخانه پیله کسما، که احداث آن به وسیله شرکت پیله ور انجام گرفت ولی نصب دستگاه آن که از نوع ژاپنی است در سال ۱۳۶۲ به وسیله شرکت ایران صورت گرفت و کارخانه پیله طاهرگوراب، که دستگاه آن از نوع ژاپنی جدید است. در حال حاضر، تنها کارخانه ابریشم کشی موجود در گیلان، کارخانه «شرکت صنایع ابریشم گیلان» می باشد. این کارخانه که سرمایه اولیه آن ۵۰۰ میلیون ریال بود، با مشارکت بانک صنعت و معدن (دارای ۵۱ درصد سهام) و بان کشاورزی (با ۴۹ درصد سهام) در اردیبهشت ماه ۱۳۵۵ تأسیس گردید و از سال ۱۳۶۱ به مرحله تولید وارد شد. این کارخانه در روستای «شارم» صومعه سرا و در فاصله ۸ کیلومتری این شهر در داخل زمینی که حدود ۲۰ هکتار وسعت دارد، بنا گردیدهاست. همچنین شرکت سهامی پرورش کرم ابریشم ایران، دارای شعباتی دیگر نیز در محدوده، شهرستان صومعه سرا می باشد.
● نیشکر
گیاه مزبور از تیره گندمیان و از نباتات صنعتی است. ساقه هایش برخلاف گندمیان دیگر، توپر است و نسج سلولی داخل ساقه، محتوی مقدار زیادی شیره قندی است که قابل استخراج می باشد. مرکز اصلی این گیاه افریقاست که از آنجا به هندوستان انتقال یافت و از طریق هند به چین؛ اندونزی و فیلیپین برده شد. این گیاه توسط اعراب در اروپا کشت و متداول گردید و هندیها رد سال ۱۵۹۵ میلادی اولین کارخانه تولید قند خام ازنیشکر را تأسیس نمودند. گیاه مزبور از زمانهای خیلی قدیم در جنوب ایران کشت می شد که طبق یک روایت، در قرن چهارم پیش از میلاد توسط اسکندر مقدونی یا داریوش اول به ایران آورده شده است. کشت این گیاه هم اکنون در ایران فقط در سه استان خوزستان، گیلان و مازندران معمول است و کشورهایی چون؛ کوبا، هاوایی و هندوستان از مهمترین کشورهای کشت این محصول به شمار می روند.
▪ نیشکرکاری در صومعه سرا
از دیگر محصولات عمده و شاخص این منطقه، کشت نیشکر بوده که به گیلکی آن را «شکر لوله» گویند. در دهه های اخیر، سطح زیرکشت آن رو به کاهش گذاشته شده؛ ولی تا حدود نیم قرن پیش از محصولات مهم این نواحی به شمار می آمد و کشت آن در میان کشاوران این نواحی بسیار معمول بود. این گیاه سالها از محصولات بومی صومعه سرا به شمار می رفته و روستای شکرباغان که در ۱۱ کیلومتری شمال این شهر در کنار مرداب واقع شده، از جمله روستاهایی از صومعه سرا بود که فقط به کشت این محصول اختصاص داشت . وجه تسمیه آن هم ظاهراً ، به همین لحاظ است. کشت این محصول امروزه، در گیلان غربی، فقط مختص شهرستان صومعه سرا بوده و روستاهای کلیدبر، ملاسرا، میانده، کلسر، راسته کنار، اسفند، سنگ جوب، پوستین سرا و پیشخان، کاشت آن را برعهده دارند. سطح زیرکشت این محصول در این شهرستان، سالهای ۷۱ـ۷۲ ، ۵۰ هکتار و میزان تولید آن ۵۰۰ تن بود. در سال ۱۳۷۵ سطح زیرکشت آن به ۱۲ هکتار و میزان تولید آن به ۲۱ تن کاهش یافت. امروزه کشت این گیاه در استان گیلان بیشتر در انحصار شهرستان صومعه سرا است. در سالهای اخیر کشت آن به ندرت صورت گرفته و به تدریج در حال انقراض است. شغل مزبور، شغلی فرعی و جنبی شده و جزء افراد معدودی که بطور موروثی به این کار مبادرت می ورزند، شغلی فرعی و جنبی شده و جزء افراد معدودی که بطور موروثی به این کار مبادرت می ورزند، بقیه رغبت چندانی به کاشت آن ندارند. سایر محصولات به غیر از محصولات عمده و شاخص این نواحی که از نظر گذشت، به شماری از محصولات بر می خوریم که امروزه از کاشت، داشت و برداشت آن در این نواحی، هیچ اثری نبوده و بلکی منقرض شده اند. از نمونه بارز این گونه از محصولات، محصول «نیل» است که در گذشته یکی از صنایع مهم به شمار می آمد و منافع زیادی از آن، عاید اهالی این مرز و بوم می شد.
کشت آن بیشتر مختص ناحیه کسما بود که ظاهراً به دزفول، یکی از مراکز مهم نیل سازی ایران صادر می شد. این گیاه از برگهای گیاهی، مانند یونجه بود که برگ کوبیده آن در داخل ایران صادر می شد. این گیاه از برگهای گیاهی، مانند یونجه بود که برگ کوبیده آن در داخل ایران به اسم رنگ، به مصرف می رسید. گیاه یکساله «کنف» که کشت آن سابقاً بیشتر اختصاص به روستای نوخاله داشت، از دیگر محصول انقراض یافته این سامان است. زارعین ابتدا از الیاف آن برای بستن دسته های لیق، پوشش بام خانه و تهیه طناب استفاده می نمودند که بعدها برای تهیه وسایل صید از آن بهره بردند. پس از تأسیس اولین کارخانه گونی بافی کشور در شهر رشت (تأسیس ۱۳۱۱ هـ.ش) کشت این محصول، بیش از پیش اهمیت تجاری پیدا نموده بود.
غیر از محصولات یادشده که هر کدام به نحوی در اقتصاد این مرز و بوم تاثیر داشته و دارند، به دیگر محصولات زراعی و باغی برمی خوریم. امروزه انواع حبوبات، صیفی جات، میوه جات ، مرکبات و دیگر محصولات تابستانی، پاییز و بهاره در این نواحی، کاشت و به بهره برداری می رسند که غیر از مصارف خانگی ، بقیه به بازار مصرف عرضه می گردند.
http://www.sooma.blogfa.com


همچنین مشاهده کنید