دوشنبه, ۸ بهمن, ۱۴۰۳ / 27 January, 2025
مجله ویستا
حافظ مروارید عفاف
● بذرهای ابتذال
در شب ۲۳ تیرماه ۱۳۳۷ برابر با ۱۴ ژوئیه ۱۹۵۸ میلادی، سرتیپ عبدالکریم قاسم، فرمانده نیروهای کمکی عراق که برای اعزام به اردن جهت سرکوبی مخالفین رژیم حاکم بر عراق آماده میشدند با همکاری سرهنگ عبدالسلام عارف، رژیم سلطنتی هاشمی عراق را سرنگون ساخته و اعلام استقرار نظام جمهوری نمود. از برخی قراین مستند برمیآید که عبدالکریم قاسم مورد اعتماد انگلستان بود و زمان کودتای وی با منافع استعمار انگلستان تطبیق میکرد. استعمار پیر علیه کودتاگران هیچ اقدام عملی انجام نداد و پس از کودتا نفوذ کشور مزبور بر عراق تثبیت گردید. با پیروزی تشکیلات جدید کودتاکنندگان تحت پوشش شعارهایی چون قهر انقلابی و سرکوبی مرتجعین مخالف اصلاحات ارضی، روحانیت مبارز و متعهد را تحت شدیدترین فشارها قرار دادند و ارزشهای دینی و مظاهر و جلوههای مذهبی را به شدت آماج تهاجم خویش ساختند و کمونیستهای عراق به حمایت از رژیم جدید وارد صحنه شده و به عنوان بازوان اجرایی طرحهای انگلستان به کار گرفته شدند و با حمایت عبدالکریم قاسم برای سرکوبی مسلمانان گروههای مقاومت ملی را تشکیل دادند. جامعه روحانیت مبارز عراق که نخستین تشکل بین روحانیون حوزه علمیه نجف بود و در سال ۱۳۳۷ تشکیل شده بود به پیروی از فتوای مجتهدین، دست به مبارزه علیه کمونیستها زده و عبدالکریم قاسم را مجبور به ترک همکاری با این گروهها کردند در حالی که دشمن اصلی یعنی انگلستان فراموش شده بود.
در این زمان، استکبار جهانی با نقشههای شوم و فریبکارانه، قوانین پاک و محکم اسلام را نوعی ارتجاع و کهنهپرستی تلقی کرد و برگشت به گذشته را خرافات جلوه داد و سرانجام سیاست، اقتصاد و قوانین استعماری در عراق به نام تجدد، آزادی، تمدن، ترقی و دیگر الفاظ فریبنده و خالی از محتوای حقیقی رواج داده شد. یکی از این نقشهها که مجری آن در ترکیه، مصطفی کمال معروف به آتاتورک و در ایران رضاخان بود، مسأله کشف حجاب میباشد و عبدالکریم قاسم به نام آزادی زن مسلمان، تساوی حقوق مرد و زن و دیگر الفاظ، مزوّرانه برهنگی و بیحجابی را در عراق گسترش داد و بیبند و باری را در کشوری اسلامی که مشهد چندین امام شیعه و کانون بزرگ حوزه علمیه تشیع میباشد حکمفرما نمود و این برنامه آنچنان ماهرانه و حیلهگرانه به اجرا درآمد تا کسی نداند به کجا سوق داده میشود و حق دفاع از حقوق خود و آزادی واقعی را نداشته باشد. مسلمانان به تدریج متوجه شدند این دشمنان قسم خورده تنها به ظاهری از اسلام اکتفا میکنند و از هر سو فرهنگ پوچ غرب موجبات انحطاط جامعه اسلامی را پدید میآورد.
اما عالمان ربانی و روحانیان بیداردل و شجاع که چراغ پرفروز جامعه هستند قیام کردند و با ایمانی استوار و اعتقادی راسخ چون کوهی محکم و فولادی آبدیده از طریق بیان و قلم دست از مبارزه برنداشتند.
● مقاومت در مقابل شرارت
مرحوم آیتاللّه علوی همچون دیگر دانشمندان شیعه و آگاه عراق، پی به ماهیت حکومت جمهوری عبدالکریم قاسم برد و از اینکه وی جلوههایی از ارزشهای دینی را مورد یورش وحشیانه خویش قرار داده و در صدد رواج ابتذال و رونق فساد و فحشاست به شدت برآشفت و در شب هفتم محرم سال ۱۳۸۲ه···.ق در صحن مطهر حرم کاظمین بر فراز منبر رفت و پس از خطبهای بلیغ، نظام حاکم بر عراق را به باد انتقاد گرفت و قصیدهای را که خود سروده بود برای حاضران برخواند و اوضاع نابسامان جامعه عراق را ناشی از نقشههای مزورانه وی دانست و از رواج فرهنگ غربی و ترویج بیحجابی به شدت انتقاد کرد و بدین گونه شعله جنبش اسلامی را در این شهر شیعیان مشتعل ساخت و حامیان عفاف و حجاب را علیه حاکمان ستم تحریک و تهییج نمود. شدت تأثیر سخنان افشاگرانه وی علیه عبدالکریم قاسم به حدی بود که آیتاللّه علوی را دستگیر نموده و پس از چهار ماه شکنجههای سخت، محکوم به اعدام کرد. آیتاللّه سیدمحسن حکیم وقتی چنین خبری را شنید خواستار آزادی آیتاللّه علوی شد و در تقاضای وی از عوامل رژیم، چنین جملاتی به چشم میخورد: السید العلوی جزء من کیاننا یصیبنا ما اصابه، یعنی: آقای علوی از ماست؛ آنچه به او برسد به ما رسیده است. و چون از
آن طوفان مخربی که ارزشها را مورد هجوم قرار میدهد و میخواهد سنتهای پاک اجتماعی را به فراموشی بسپارد و نوعی برهنگی، پردهدری و اختلاط جنسهای مخالف و مانند آن، پدید آورد نمیتوان نام آن را ترقی گذاشت.
قدرت معنوی و نفوذ مردمی آن آیتاللّه حکیم هراس داشتند ناگزیر شدند خواسته ایشان را عملی سازند و آیتاللّه علوی را از زندان آزاد کنند. البته در زندان، موادی سمی به ایشان داده بودند که بر اثر عوارض آن بر روی تخت برانکارد به خانه انتقال داده شد و تأثیر سوء آن، قلب وی را بیمار ساخت.
● پگاه پاکدامنی
او که با بیان در عرصه سیاست به مبارزه با عوامل فساد و بیحجابی برخاست چون از زندان بیرون آمد قلم به دست گرفت و کتابی با نثری شیوا و تعابیری زیبا در باره ضرورت حجاب در جامعه اسلامی نوشت و چون مخاطبین آن مردم عراق بودند به زبان عربی نوشت و نامش را «العفاف علی مذبح التبرج» تعیین کرد. و چون کتاب جالب و مفیدی بود فرزندش سیدعادل علوی به زبان فارسی برگردانید و انتشارات کتابخانه الامام علی بنالحسین(ع) و انتشارات عدل قرآن کریم تصمیم به طبع آن گرفت.
آیتاللّه علوی این اثر را به دختران و پسرانی که میخواهند راه راست را برگزینند و به روشنفکرانی که در جستجوی زندگی برترند اهدا نموده است. وی در سبب تألیف این کتاب میگوید: از آنجا که میدیدم زمان اقتضا میکند و بیشتر مردم نیاز دارند و مسلمانان از قرآن و آموزشها و احکامش دور شدهاند و امید میرفت به سوی دیانت و پاکدامنی رو کن و بر قله انسانیت تکیه زن تا از ورطه حیوانیت رهایی یافته و به سعادت ابدی برسی. بشتاب به سوی حصار عفاف و از این دژ استوار نگهداری کن که قوای دشمن با سلاحهای مرگبار و شمشیرهای آغشته به زهر برای هجوم آمادهاند.
که این نوشته نتیجهبخش باشد و این را نیز میدانم که اگر حقایق آشکار گردد طرفداران حق سزاوارتر به پیروی از حقند و از آنجا که امر به معروف و نهی از منکر روزی کسی را نمیبُرد و اجل انسان را نزدیک نمیکند اقدام به آن نمودم تا پرتوی از نور درخشنده اسلام را به دلهای عزیزان و فرزندان، اعم از پسر و دختر افکنم، امید آنکه با گوش شنوا سخن حق را پذیرا باشند و در پرتو ایمان قرار گیرند و سپس به سلامت مادی و معنوی نایل گردند.
آیتاللّه علوی در این اثر غیر از آنکه منابع اصلی قرآنی، روایی و تفسیری را ملاحظه کرده از برخی کتب که در دهههای اخیر توسط دانشمندان مسلمان به نگارش درآمده استفاده کرده است.
● علفهای هرز در بوستان جمال
در اواخر نوشتار به دختران و زنان جوان این گونه توصیه میکند: شما ای دختران و زنان جوان، شما ای بانوان شریف و پاکدامن، تنها شما میتوانید به اصلاح بعد اخلاقی اجتماع بپردازید زیرا افراد هوسران چون علفهای هرز میخواهند در میان گلهای بوستان جمال، رفت و آمد کنند و از چنگ زدن به گلبرگهای عفاف و حجاب لذت ببرند. بر بینش و دیده چنین افرادی پرده غفلت افکنده شده عوارض سوء این رفتار شوم را که هوا و هوس برایشان تعیین میکند نمیبینند و جز آنکه تمایلات باطل بر آنان حکم میراند چیزی نمیشنوند. پیشرفت و توسعه در امور علمی، صنعتی و رشد و گسترش اندیشهها و بالندگی فکری جامعه خوب است؛ اما همین موارد باید اساس صحیح علمی و برنامهریزی
هدایت شدهای داشته باشد تا ثمراتی خوب به ارمغان آورد. کسی با این امور مخالفت ندارد اما آن طوفان مخربی که ارزشها را مورد هجوم قرار میدهد و میخواهد سنتهای پاک اجتماعی را به فراموشی بسپارد و نوعی برهنگی، پردهدری و اختلاط جنسهای مخالف و مانند آن، پدید آورد نمیتوان نام آن را ترقی گذاشت. تو ای دختر و زن جوان! دیدگان خویش را باز گشای و گرگهای درنده و خشمگینی را که بشرنمایی میکنند درست ببین و با تمام حواس اندیشه کن اینها میخواهند آهو شکار کنند و منتظر آشکار شدن طعمه لذیذی میباشند تا بر آن دست یابند.
سوگند به خداوند، این طراوت و جمال نوجوانی ادامه ندارد و از این جهت بهرهبرداری درست از آن کن و بدان به دنبال این بهار زندگی، پاییز پیری و خمیدگی و چروکخوردگی گونهها و صورت را داری که در آینده به سراغت میآیند. آن وقت سارقان شادابی نه تنها با تو کاری ندارند بلکه نگاهشان با بیزاری و نفرت توأم است و هویدا نمودن زینت و زیور و مروارید وجود برای مردان به مخاطره افکندن شرف و آبرو را به دنبال میآورد. اگر روزنهها به روی افراد متجاوز و آلوده بسته شود منحرفان جرأت گستاخی ندارند و نیروی ایمان و شرف میتواند در این زمان به امداد ما بشتابد، پس بپا خیز و بشتاب و خود را از تزلزل و دستخوش دستان گرگان ناپاک رهایی ده. برخیز تا از حافظی امین (پروردگار) قوت بگیریم و در پرتو لطف و عنایت خاص رب مجید خود را از گزند بادهای سمی حفظ کنیم. به سوی دیانت و پاکدامنی رو کن و بر قله انسانیت تکیه زن تا از ورطه حیوانیت رهایی یافته و به سعادت ابدی برسی. بشتاب به سوی حصار عفاف و از این دژ استوار نگهداری کن که قوای دشمن با سلاحهای مرگبار و شمشیرهای آغشته به زهر برای هجوم آمادهاند.
● تیر تبرّج
در نخستین مبحث، آیات حجاب توسط نویسنده مورد بررسی قرار گرفته است و در
خصوص مقصد آیه ۵۹ از سوره احزاب میگوید:
این کلام متین بین زن آزاد و برده تفاوت قایل شده است به اینکه زن آزاد، لباس سرتاسری به خود میپیچد و در واقع زنان مؤمن با پوشش مو، گردن و سینه خود را معرفی میکنند که جزو بردگان نمیباشند تا بدین وسیله از گزند فاسقان در امان بمانند. مفسرانی چون ابنمسعود، عبیده، قتاده، حسن بصری، سعید بنجبیر، ابراهیم نخعی، عطاء خراسانی و بسیاری دیگر گفتهاند جلباب ردایی است که بالای روسری قرار میگیرد و برخی گفتهاند پیراهن سرتاسری است که تمامی بدن را میپوشاند. از عبارت «ذلِکَ اَدْنی اَنْ یُعْرَفْنَ فَلا یُؤذَیْنَ» (احزاب، ۵۹) استفاده میشود که تفاوت بین زن باشرافت و غیر آن، برهنگی و به عبارت دیگر، حجاب و بیحجابی است. این مطلب نیز استنباط میگردد که مسؤولیت مزاحمت افراد آلوده متوجه زنهایی است که در پوشش خود مراعات و دقت کافی نمیکنند و افراد پست را به چشمچرانی و نگاههای خائنانه تهییج کرده و بیحرمتی خود را سبب میشوند.
نویسنده از عبارت «وَقَرْنَ فی بُیُوتِکُنَّ» در آیه ۳۳ سوره احزاب چنین استفاده میکند که زنان بخشی از امت اسلامی هستند و قانونگذار اسلام برایشان ارزشی والا قایل شده و باید جز برای رفع حاجات ضروری از وظیفه خود یعنی قرار گرفتن در خانه و نوازش و دلجویی کودکان و ایجاد آرامش برای شویشان غافل نشوند اما اگر ضرورت اقتضا کرد جایز است که در امور اجتماعی حضوری فعال داشته باشند و به تناسب تواناییها ایفای نقش کنند ولی مراقب باشند که شیاطین در محیط بیرون آنها را احاطه نکنند و زیباییهای خود را برای غیر محرم آشکار ننمایند. «قتاده بندعامه» گوید: راه رفتن متکبرانه و با ناز و کرشمه، نوعی تبرّج است و «مقاتل» که یکی از مفسرین است عقیده دارد زن اگر روسری بر سر افکند اما آن را محکم نکند تا گردنبند، گوشواره و گردنش پوشیده نشود و اینها پیدا شوند مصداق تبرج خواهد بود. عدهای «جاهلیت» را به نبودن دانش و تمدن و
زن گوهر گرانبهایی است که باید در صدف حجاب قرار گیرد تا شخصیت او حفظ شود و عفافش تأمین گردد.
پیشرفتهای مادی و ارزشهای فکری و روابط انسانی معنی نمودهاند، برخی شرک و بتپرستی، مفاسد اخلاقی و جنگ و ستیز و امثال آن تلقی نمودهاند اما اگر به طور عمیق و دقیق به بررسی بپردازیم جاهلیت عبارت است از حالت نفسانی که بر هر انسانی عارض میگردد و آنچنان در غرور غرق میشود که نفس ناپاکش از هدایت به سوی خداوند اجتناب میکند و به پایه اطمینانبخش تمایل ندارد و منکر فرمان الهی میگردد. یکی از نمونههای جهالت در عصر جاهلیت قبل از اسلام این بود که زنان از مرزهای اخلاقی بیرون آمده و به گونهای در راه رفتن خودنمایی میکردند که گویا قدمهای خود را بر زمین نمیگذارند بلکه بر دل تماشاگران مینهند و به همین شیوه، دنبالهرو گذشتگان بودند تا آنکه اسلام پیروان خویش را از این تبرج بازداشت و خداوند به پیامبرش فرمان میدهد: بانوان را به آداب اسلامی تربیت کن تا خطرهای شیطانی از آنها دفع شود و مردم از وسوسههای نفسانی در امان بمانند و در نتیجه امت اسلامی جامعهای پاک و دارای فرهنگ عالی، اخلاق خوب، زندگی سالم، اعتدال و عفتی وقارآور گردد.
زن گوهر گرانبهایی است که باید در صدف حجاب قرار گیرد تا شخصیت او حفظ شود و عفافش تأمین گردد. حجاب مانع از آن نیست که زن از لذتهای ممدوح بهرهمند شود، البته در حدی که از شؤونات شرعی و عرفی خارج نشود. لباس عفت و فضیلت و عامل تشخّص زن، خود، میتواند به وی نشاط درونی دهد، اگر اهل دیانت و تقوا باشد. پوشش بانوان آنان را از نشر نیشهای زهرآلود شهوت و غرایز آلوده به هوس مصون میسازد. نیشهایی که عرض و آبرو را به تحلیل میبرد. اسلامی که بر بنیادهای خردمندانه و معقول استوار است روا نمیداند انسان در پرتگاه درههای هوسرانی و شهوتپرستی قرار گیرد و این قوانین را وضع کرد تا در پرتو آن، بر فراز این قله اخلاق و مکارم عالی و فضایل معنوی، تکیه زند و از انحطاط اخلاقی و عقبگرد رهایی یابد.
● تساوی توأم با عزت
نویسنده در بخش دیگری به حضور فعال و سازنده زنان صدر اسلام در جامعه و جهاد میپردازد و مینویسد: از نظر اسلام زن و مرد در تساوی قرار دارند به لحاظ آنکه از یک اصل و طینت آفریده شدهاند و در بسیاری از شؤون زندگی شریک همند و توسط مفاهمه با یکدیگر به رفع مشکلات و نابسامانیها میپردازند. تاریخ اسلام گواه زنهای مسلمان، قهرمان و مسؤولی در موارد مختلف است که دوش به دوش مردان به حمایت از کیان اسلام پرداختهاند.
نسیبه دختر کعب مازنی در جنگ احد حضور داشت و آن موقع که عدهای فرار کردند باقی ماند. این زن برای مداوای مجروحین همراه رسول خدا در نبردها و غزوات شرکت میکرد. در ماجرای احد فرزندش نیز مشاهده میشد و چون خواست فرار کند به وی حمله کرد و گفت: به کجا میگریزی؟ میخواهی از نزد رسول خدا بگریزی! او را به صحنه آورد و چون توسط مردی کشته شد، شمشیر پسرش را برداشت و به قاتلش حمله کرد و بر اثر ضربهای که به رانش زد او را هلاک نمود. پیامبر فرمود: ای نسیبه! تبریک خدا بر تو باد! نسیبه با تمام وجود از حریم نبوت حمایت میکرد و در این راه زخمهای زیادی برداشت. شخصی به نام ابنقمئه ضربهای به گردن رسول اکرم(ص) وارد آورد و نعره کشید به لات و عزی محمد(ص) را کشتم. رسول اکرم(ص) به مردی از مهاجران که سپری در دست داشت و در حال گریز بود فرمود: سپر را بینداز و به سوی آتش فرار کن. او قبول کرد پیامبر(ص) به نسیبه فرمود سپر را برگیر. او چنین کرد و به جنگ مشرکان پرداخت. چون برگزیده رسولان الهی منظره دفاع نسیبه را دید، فرمود موقعیت و مقام نسیبه امروز از فلان و فلان (برخی متواریان از جنگ) بالاتر و برتر است.
ای زن! تو بنگر به این بانوی مسلمان که چگونه وقتی احساس مسؤولیت میکند از خانه بیرون میآید، لباس و پیراهن بر خود میپیچد و برای دفاع از حصار رسالت، دوش به دوش مولی علی(ع) با دشمن به نبرد برمیخیزد؛ آن هم در جنگی که مردان از آن میگریزند و برخی که تنها نام شجاعت و عنوان دلیری را از آن خود نمودهاند بر زمین زانو ساییدهاند. واقدی صاحب کتاب مغازی میگوید: نسیبه در این جنگ بزرگ، مشکی از آب بر دوش گرفته بود تا به مجروحان برساند و خود نیز قهرمانانه جنگید و صدماتی را متحمل شد؛ چنانچه بدنش دوازده زخم از نیزه و شمشیر خصم برداشت.
تاریخ اسلام گواه زنهای مسلمان، قهرمان و مسؤولی در موارد مختلف است که دوش به دوش مردان به حمایت از کیان اسلام پرداختهاند.
آن افراد متجدد که تصور میکنند تلاش زنان در عرصههای گوناگون دوشادوش مردان چیز جدیدی است و ارمغان آزادی نوع غربی میباشد به این فرازهای تاریخی از زنان تربیتشده اسلام توجه کنند اما آن تساوی که اسلام از آن سخن میگوید عزت، عظمت، و سربلندی و حفظ شؤونات بانوان در آن نهفته ولی در تساوی نوع ساخته بشر فریب، رذات، رسوایی و سقوط دیده میشود.
تنها نسیبه نیست؛ دهها زن همچون او داریم که همگام با مردان، چون شیر بیشه شجاعت غرّیدند و ایستادگی کردند مانند هند دختر عمر بنخزام، معاذه غفاریه، امیه دختر قیس، ام منیع دختر عمر بنعدی، مهمتر از همه اینها دختر رسول خدا(ص)، بانوی بانوان دو سرا، همتای ولایت و دامن پرمهر یازده فروغ امامت یعنی فاطمه زهرا(س) به حمایت از همسرش علی(ع) پرداخت و فرمود:
خلّوا ابنعمی او سأکشف للدعا
رأسی و اشکو للأله شُجونی
یعنی: عموزادهام را رها کنید و گرنه برای نفرین پوشش را از سرم برمیدارم و حزن و اندوهم را به سوی خدا میبرم.
عقیله بنیهاشم که چون آفتابی در حجابش میدرخشید همراه برادرش حماسهساز کربلا در برابر ستم ایستاد و نه تنها از خونخواری و جنایات امویان و کوفیان در کربلا نهراسید بلکه بر شجاعت، شهامت، ایستادگی و حمایت از ولایت بیفزود.
قرآن کریم نیز در سوره احزاب، آیه ۳۵، از زنان همراه و همردیف مردان سخن آورده و میفرماید: اِنَّ الْمُسْلِمینَ و المُسلِماتِ وَ المؤمِنینَ و المؤمِناتِ ... بنابراین اختلافپنداری زن و مرد در کجاست؟ البته باید دانست که هر کدام از زن و مرد دارای حقوقی هستند و بر حسب اقتضای فطری و طبیعی و واقعیتهای ذاتی، لازم است اموری را که شرع معین کرده مراعات کنند و تساوی زن و مرد در این نیست که زن بیحجاب شود یا جلوه جمال خویش را در معرض نگاههای زهرآگین و آلوده قرار دهد یا در اجتماعی از مردان سبکمغز شرکت یابد که شرم و حیا در بینشان دیده نمیشود و وقار اجتماعی را به تحلیل بردهاند. چه تصور باطل و موهومی که برخی جوانان دارند و بر اساس آن فکر میکنند اگر همسران و خواهران آنان آزاد و رها باشند تا آبرو و عفت آنها به لجن کشیده شود روشنفکر و مترقی خواهند بود! این چه خودباختگی است که مرد مسلمان همسرش را در خانه برای محیط بیرون آماده میکند و به او اجازه میدهد انواع آرایش را انجام دهد و با چنین حالتی خود را بروز دهد. استمرار این وضع باعث از همگسیختگی نظام مقدس خانواده میشود و به همین دلیل در جوامع غربی بسیاری از آنان که ازدواج کردهاند به شؤون و ضوابط ازدواج پایبند نیستند. آیا آنها نمیبینند سیل ویرانگر فساد، زنهای غرب را با خود برده است. با این وجود، باز هم باید در مسیر این سیل طغیانگر قرار گیرند و از وضع اسفبار آنان عبرت نگیرند! البته که انسان متدین و متعهد که احساس مسؤولیت میکند از این اوضاع اظهار نفرت میکند و جوان معتقد به ارزشهای دینی، اجازه رواج چنین ابتذالی را نمیدهد و میکوشد آسایش همسرش را بیش از دیگران فراهم کند و چشمه صفا و عاطفه را در خانواده جاری سازد
و با الهام از دستورات آسمانی اسلام نسیم فرحزای آرامش را متوجه خانهاش کند.
● کوششهای شایسته
حضرت علی(ع) به زنانی که در جریان هجرت از مکه به مدینه همراهش بودند احترام کرده و به آنان بذل محبت مینمود، در کنار قافله بانوان آرام آرام قدم برمیداشت تا مبادا زنها نتوانند با سرعت راه روند و به زحمت بیفتند. گاه و بیگاه به هودج آنان سرکشی کرده تا از سلامتی آن بانوان مطلع شده و اگر نیازی دارند برای برآوردن آنها اقدام کند، اگر خواهان استراحت در مسیر حرکت بودند، حضرت(ع) وسایل آسایش آنان را فراهم میساخت، کاروان را متوقف میکرد، غذا و آب و امکانات دیگر را در اختیارشان میگذاشت.
کوششهای شایسته و آمیخته به مهر و محبت و صفای حضرت علی(ع) که نسبت به گروه زنان مهاجر انجام میداد به این حقیقت راهنمایی میکند که اسلام و خصوصا مذهب تشیع که مولود طبیعی آیین محمدی است برای عنصر زن در تمامی جوامع انسانی اهمیت و ارزش فوقالعادهای قایل است تا آنجا که مرد جهت تأمین آسایش و توسعه خوشبختی زنان، استراحت را بر خود حرام کرده و تمامی شب را به حالت بیداری به سر میبرد
و آسوده سر بر زمین نمیگذارد. در هر حال آیین اسلام در رعایت احترام زنان و توجه به نیازهای واقعی آنان در همه شؤونات زندگی فردی و اجتماعی بر همه ادیان و مذاهب و مکتبهای متفرقه تفوق دارد.
برخلاف این تصور باطل که میگویند جوان مسلمان به دلیل تقیدات دینی نمیتواند
موجبات خوشبختی زن را فراهم سازد باید گفت این سخنها از بافتههای مزورانه روزگاری است که دشمنان به نام تمدن و تجدد به وسیله رسانهها و از راه آموزش مغرضانه به زنان خوشباور القا نمودهاند. وقتی خصم دونصفت با حالت کینه به حجاب مینگرد و از آن تصویر زشتی ترسیم میکند و نوعی زندانی برای زن میداند و با قلم مسموم خویش، مطالب ملامتآمیزی در باره خواهران باحجاب به نگارش درمیآورد، زن روز در این فضای آلوده فریادش بلند میشود که حجاب و عفاف مانع خوشبختی و سد راه سعادت من است. اما زنی که به اسلام علاقه دارد فریب این تبلیغات پوچ را نمیخورد و میداند زنان متجدد محروم از حجاب، وضع مرارتباری دارند و در گرداب بدبختی غوطه میخورند و دوری از ارزشهای اخلاقی برایشان نگرانی و افسردگی به ارمغان میآورد و گویی در محیطی زندگی میکنند که از هر طرف پلنگهای وحشی به سویشان پنجه میافکند و یکی از آنان را در هر یورش شکار میکند. این وضع نه تنها خوشبختی نیست بلکه از ناامنی، هراس و تشویش خاطر خبر میدهد.
● مرداب آلوده یا چشمه پاکی
این نویسنده دردمند در دومین مبحث کتاب «انتقاد خردهگیران» بر دستورات شرعی را چنین مطرح کرده که زن باید در کمال آزادی از زندگی لذت ببرد و از خوشیهای روزگار بهرهمند شود. هیچ کس و حتی والدین او اجازه ندارند او را زیر سلطه و مطیع خود قرار دهند. سپس پاسخ این شبهه را با سرودهای عربی از اشعار خودش آغاز میکند و در مضامینی از آن میگوید:
قداست آزادی به این است که با ویژگیهای سرشتی انطباق داشته و از سویی قوانین و سنتهای اجتماعی را محترم بشمارد.
متأسفانه در جوامع غربی و حتی در برخی کشورهای اسلامی دختران با وضع زننده و آرایشکرده در بین جوانان عبور میکنند و آنان با نگاههای پُر، بر این مرواریدها خیره میشوند. اگر با چشم حیا و دید خواهری بر آنها بنگرند، ناظران مورد خنده و استهزا قرار میگیرند و چون برخی اراذل درخواستهایی از چنین افرادی دارند در جواب میگوید: من دامنی آلوده ندارم بلکه میخواهم از قید و زنجیر حجاب آزاد باشم و نه به دستورات دینی اعتنایی دارم و نه پیرو قوم و قبیلهام هستم. حجب و حیا بوی ارتجاع میدهد و نمیخواهم به عقب برگردم و دیگران را به این آشکاری و برهنگی فرا میخوانم. آنگاه میگوید: به خدا سوگند از این شیوه بسیار متحیر شدم که ای دختر! آیا واقعا تو آزادی و خود را رهانیدهای یا با دست خویشتن در مرداب فساد غوطه میخوری و ناخواسته به دره ناپاکی سقوط میکنی. البته آزادی سخن خوبی است و هیچ کس نمیتواند آزادی دیگران را سلب کند اما آزادی بدون حد و مرز در حکم عدم است و امکان ندارد و به قول ژانژاک روسو، عوارض تمدن جدید و اشکال دروغین آن در حقیقت انسان را در چنگال خود افکنده و گرفتارش ساخته و او را از آزادی راستین که در مسیر فطرت و اقتضای طبیعت او است محروم نموده است. قداست آزادی به این است که با ویژگیهای سرشتی انطباق داشته و از سویی قوانین و سنتهای اجتماعی را محترم بشمارد. پرورشهای اخلاقی، خودسازی، اصلاح اجتماعی آزادی انسانها را تقویت میکند نه آنکه محدودیت پدید آورد. کسی که از شعور و بصیرت ایمانی جدا گردید و در پلیدی، بردگی و آلودگی فرو رفت دیگر از فطرت اصیل خویش که آزادی نهاد وجودش را تضمین میکند بهرهای ندارد. بر همین اساس، به فساد کشیده میشود و آن گوهر اصیلی که در درونش به ودیعت نهاده شده در لجن آلودگی مفقود میشود و چون از آن منجلاب بدبختی سر بیرون میآورد از مسیر فطری و عقلانی خویش دگرگون شده و از شیوه آفرینش و ناموس خلقت منحرف میگردد و بدین جهت نمیتواند آزادی خود را آن گونه که شایسته انسانیت است حفظ کند و با کمال آزادی نمیتواند به خواستههای خود جامه عمل بپوشاند.
جامعه نیز برای حفظ شؤون خویش قید و بندهایی وضع کرده که صلاح فردی و اجتماعی را در بر دارد و این اصلاحات اجتماعی، آزادیهای افرادی را که میخواهند با رفتار خود و ارضای امیال و هوسها، نوعی بیبند و باری پدید آورند محدود میکند. همان گونه که قوانین راهنمایی و رانندگی برای رانندگان به نفع جامعه و افراد میباشد و اگر اجرا نشود مصایب بزرگ و غیر قابل جبرانی به بار میآورد، باید از بام آمیخته به غرور آزادی مطلق فرود آمد و این تخیل را از ذهن بیرون کرد تا به آزادی مشروع دست یافت.
منبع : طوبی
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست