جمعه, ۱۴ دی, ۱۴۰۳ / 3 January, 2025
مجله ویستا
خاندان فرحی و جامعه یهودی بیتالمقدس در نیمه دوّم سده هیجدهم میلادی
در نیمه دوّم سده هیجدهم میلادی حدود سه هزار یهودی در بیتالمقدس میزیستند كه یك پنجم تا یك چهارم جمعیت شهر را تشكیل میدادند. كل جمعیت بیتالمقدس ۱۲ الی ۱۵ هزار نفر بود. جامعه یهودی بیتالمقدس در زیر نظارت مركز جامعه یهودی عثمانی، مستقر در استانبول، عمل میكرد. در این سالها هر چند هنوز دولت مركزی عثمانی بر شرق مدیترانه و سرزمین سوریه حاكمیت داشت ولی اقتدار آن رو به كاهش بود.
جامعه یهودی بیتالمقدس (اورشلیم) بهطور عمده مركب از پیرمردان و پیرزنانی بود كه با انگیزههای دینی در سنین كهولت به "ارض اسرائیل"[۱] مهاجرت میكردند. بیشتر ایشان از اعقاب یهودیان مهاجر از اسپانیا (یهودیان سفاردی) بودند كه در سرزمینهای عثمانی اقامت گزیده بودند. اقامت آنها در بیتالمقدس موقت بود. گروه كوچكی از یهودیان اشكنازی (آلمانی) نیز در بیتالمقدس ساكن بودند. قرائیون نیز حضور داشتند. معهذا، جامعه یهودی بیتالمقدس در اساس یك جامعه سفاردی بود.
طبق پژوهش یاكوب برنایی، محقق یهودی، در این زمان یهودیان استانبول یك سازمان منسجم مالی ایجاد كرده و مبالغ هنگفتی را به دولت و دولتمردان عثمانی وام میدادند و بهره آن را دریافت میكردند. جامعه یهودی بیتالمقدس بخش مهمی از این شبكه مالی بود. برنایی مینویسد: جامعه یهودی بیتالمقدس در عمل به عنوان یك بانك عمل میكرد. این بانك غیررسمی علاوه بر یهودیان از مسلمانان و مسیحیان ساكن بیتالمقدس نیز پول میگرفت و به ایشان بهره میپرداخت. حتی برخی از مقامات دولتی عثمانی نیز اندوخته خود را در اختیار آن قرار میدادند. بهره این سرمایهگذاران سالیانه پرداخت میشد. در سده هیجدهم، جامعه یهودی بیتالمقدس مبالغ عظیمی پول از یهودیان سراسر جهان و از زوار یهودی، به عنوان صدقه یا سرمایهگذاری، دریافت كرد. این سرمایه هنگفت انباشته شده در دست سران جامعه یهودی به ایشان اجازه میداد كه بهطور منظم رشوه و هدایای كلانی به مقامات حكومتی اهدا كنند. بخشی از سرمایه این بانك به عنوان وام در اختیار مردم منطقه قرار میگرفت و بخشی به نهادهای دولتی عثمانی وام داده میشد كه با آن حقوق كارگزاران خود یا مخارج نهادهای عمومی را تأمین میكردند. بهعلاوه، سران جامعه یهودی با اتكا بر پشتوانه مالی فوق موقوفات مسلمانان را از متولیان اوقاف، در ازای پرداخت رشوه، اجاره میكردند.
یاكوب برنایی میافزاید: «بهنظر من جامعه یهودی اورشلیم در سده هیجدهم درست مانند یك بانك واقعی عمل میكرد.» بخش مهمی از كسانی كه در این بانك سرمایه گذاری میكردند مسلمانان بودند و بخش كوچكتر مسیحیان. در سال ۱۷۷۶ میلادی جامعه یهودی بیتالمقدس حدود ۴۳ هزار غروش به سرمایهگذاران خود، اعم از یهودی و مسلمان و مسیحی، بدهكار بود كه بابت آن ۱۰ تا ۲۰ درصد در سال بهره میپرداخت. این بهره با روشهای مختلف شرعی میشد.
با اتكا بر این پشتوانه مالی، در نیمه دوّم سده هیجدهم یهودیان توانستند موقعیت خود را در سرزمین فلسطین استوار كنند. سران جامعه یهودی بیتالمقدس هر روزه با دهها تن از مقامات دولتی در سطوح مختلف سروكار داشتند. بهنوشته یاكوب برنایی، این ارتباطات گسترده «نیازمند برنامه، استراتژی و تاكتیك و صرف پول بود.» اسناد به جای مانده از جامعه یهودی بیتالمقدس نشان میدهد كه ایشان بهطور منظم مبالغ هنگفتی به صورت مساعده و رشوه یا عناوین دیگر به متنفذین شهر پرداخت میكردند. مثلاً، پرداخت شیرینی به مناسبتهای مختلف، مانند تولد پسر اعیان و علما، از مخارج عمده جامعه یهودی بیتالمقدس بود. در سال ۱۷۶۰ یهودیان تصمیم گرفتند كه یك كنیسه بزرگ تلمودی[۲] در بیتالمقدس احداث كنند. از این زمان به مدت سه سال مبالغ هنگفتی رشوه به مقامات عثمانی پرداخت شد.
این دفاتر نشان میدهد كه یهودیان منطقه بسیاری از مقامات دولتی و قضایی و اعیان محلی را در بیتالمقدس و دمشق از طریق پرداخت رشوه با خود همراه میكردند و بسیاری از كارگزاران منطقه مواجب بگیر ایشان بودند. حتی مأموران جزء دولتی نیز از رهبران جامعه یهودی بیتالمقدس مواجب منظم مخفی و رشوه دریافت میكردند. بهنوشته یاكوب برنایی، این رشوه ها راه كارآمدی برای اداره امور مالی جامعه بود.
نحوه ثبت این رشوه ها در دفتر مخفی سران جامعه یهودی بیتالمقدس جالب است. مثلاً در جایی علت پرداخت رشوه چنین ثبت شده است: «به حاجی بركات تاجر برای بستن دهانش.» در جای دیگر چنین آمده است: «۱۵ غروش رشوه به عبدالوهاب بهطور مخفی [پرداخت شد]»، یا «۴۰ غروش برای بستن دهان غفار زمانی كه برای یافتن بن ونیزت میآید.»
یاكوب برنایی منبع این پولهای كلان را كه جامعه یهودی بیتالمقدس صرف میكرد یكی كمكهای مالی یهودیان سایر مناطق میداند و دیگری عملكرد خود این جامعه به عنوان یك بانك بزرگ كه اندوخته های یهودیان و غیریهودیان را جذب میكرد. او میافزاید: یهودیان از جنگ قدرت در میان گروه بندی های مختلف حكومت مركزی عثمانی و حكومت محلی اطلاعات بسیار داشتند و میكوشیدند با تمامی این گروه بندی ها رابطه حسنه داشته باشند. سران یهودی بیتالمقدس با مقامات و اعیان محلی رابطه بسیار نزدیك و دوستانه داشتند و این رابطهای فراتر از حكام و اتباع ایشان بود. سران یهودی رابطه نزدیك و صمیمانه ای با صدها خانواده متنفذ مسلمان منطقه نیز برقرار كردند، برای ایشان هدایای نفیس میبردند و از جزئیات زندگی شخصی و خانوادگیشان كاملاً مطلع بودند.
در سده هفدهم میلادی، تنها یك كنیسه در بیتالمقدس وجود داشت كه به "كنیسه بزرگ" معروف بود. در سده هیجدهم یهودیان این كنیسه را گسترش دادند و در جنب آن "كنیسه تلمودی" را احداث كردند. در اواخر سده هیجدهم، تعداد كنیسه های بیتالمقدس به چهار عدد رسید كه در كنار هم واقع بودند و یك مجتمع بزرگ را شكل میدادند. این اقدام از طریق خرید اراضی موقوفه (از طریق پرداخت رشوه) و اراضی شخصی و بندوبست با مقامات و پرداخت مبالغ كلانی رشوه به مقامات استانبول و دمشق و بیتالمقدس صورت گرفت. بهنوشته یاكوب برنایی، طبق دفاتر دخل و خرج جامعه یهودی بیت المقدس، هزاران غروش پول به صورت پرداخت های قانونی، رشوه و هدیه خرج شد تا این مجموعه احداث شود.
بخشی از اسناد بازمانده از جامعه یهودی بیتالمقدس در سده هیجدهم، به پرداخت جزیه اختصاص دارد. در سال ۱۷۶۱ تعداد یهودیان بیتالمقدس كه جزیه پرداخت میكردند ۴۵۰ مرد بودند كه جمع مبلغ جزیه ایشان ۱۸۷۲ غروش بود. تعداد مردانی كه جزیه نمی پرداختند زیاد بود و این نشان میدهد كه یا مقامات دولتی عثمانی دریافت جزیه را چندان مهم نمیدانستند و یا اطلاع دقیق از شمار یهودیان ساكن بیتالمقدس نداشتند و فریب می خوردند.[۳]
اسناد مالی بازمانده از جامعه یهودی بیتالمقدس در نیمه دوّم سده هیجدهم میلادی، از یكسو فرایند تحكیم اقتدار یهودیان در منطقه را بر اساس سازوكار فساد مالی نشان میدهد و از سوی دیگر تصویر بهغایت منفی را كه گاه مورخین یهودی از وضع یهودیان عثمانی به دست میدهند نفی میكند و بهعكس ثابت میكند كه ایشان اتباع بهرهمند و برخوردار دولت عثمانی بودند و حتی بیش از اعیان و بزرگان محلی با دولت مركزی و دیوانسالاری عثمانی پیوند داشتند. خاندان فرحی نمونه بارزی از این پیوند است.
خاندان فرحی از خاندانهای كهن و سرشناس یهودی است. اعضای این خاندان از حاخام ها و صرّاف های سرشناس عثمانی بودند و در نیمه اوّل سده نوزدهم میلادی در مركز دسیسههایی جای گرفتند كه سرزمین سوریه و فلسطین را به آشوب كشید و راه را برای سلطه استعمار غرب بر این منطقه هموار كرد.
تبار این خاندان به یك حاخام یهودی بهنام مه یر میكاركاسون[۴] میرسد كه در سده سیزدهم میلادی میزیست. در سده چهاردهم میلادی، اعضای این خاندان در شهرهای اندلس اسلامی و در بندر فلورانس، مركز بزرگ صرافی اروپا، حضور داشتند. نوه ربی مه یر بهنام ربی موشه در بندر فلورانس ساكن بود و به "موشه ها فرحی" شهرت داشت. فرحی واژه عبری است منسوب به گُل و با نام فلورانس، از ریشه فلورا (گُل)، به یك معنا است. در اوایل سده چهاردهم، پسر موشه بهنام ایشتوری فرحی به همراه سایر صرافان یهودی در بندر پرونس فرانسه به رباخواری مشغول بود. در جریان موج بزرگ مبارزه با رباخواری اوایل سده چهاردهم میلادی در اروپای غربی، در سال ۱۳۰۶ فیلیپ نیكو، پادشاه فرانسه، به اخراج این یهودیان، از جمله ایشتوری فرحی ۲۵ ساله، دست زد و در سال بعد فرقه شهسواران معبد را منحل و قلعوقمع نمود.[۵] ایشتوری فرحی مدتی در فلورانس بود. او سپس به مصر مهاجرت كرد، سرانجام در بندر عكا مستقر شد و در اواخر عمر به حاخامی سرشناس بدل گردید. از سده شانزدهم میلادی، سایر اعضای خاندان فرحی از اندلس به شمال آفریقا و عثمانی مهاجرت كردند و بهویژه در بنادر ازمیر و سالونیك مستقر شدند. در طول سدههای بعد، اعضای خاندان فرحی در بلغارستان، رومانی، روسیه، تونس، سوریه، لبنان، مصر، عراق و ایران نیز مستقر شدند و شاخههای شبكه جهانوطنی خود را گستردند. گروهی از اعضای این خاندان از بندر ازمیر به صور و سپس به دمشق مهاجرت كردند و شاخه خاندان فوق را در سوریه بنیان نهادند. از دهه ۱۷۴۰ میلادی اعضای خاندان فرحی به عنوان صرافان بزرگ دمشق و عكا و صیدون شناخته میشدند و از سوی حكومت محلی دمشق پروژههای بزرگی، مانند سازماندهی سفر حجاج به مكه، در دست ایشان بود.
اوّلین چهره سرشناس این خاندان در دمشق شائول فرحی است و پسران او، رافائل و یوسف به همراه پسرعموی شان سلیمان فرحی، صرافان بزرگ دمشق بهشمار میرفتند. سومین پسر شائول، بهنام حییم فرحی[۶] به همراه برادر دیگرش، موسی (موشه)، از حوالی سال ۱۷۹۰ به خدمت احمد پاشا الجزار، والی عكا، درآمد و تا پایان عمر احمد پاشا در مقام وزیر مالیه او جای گرفت. بدینسان، قریب به سه دهه اقتدار حییم فرحی در منطقه آغاز شد. با مرگ احمد پاشا، حییم فرحی از طریق یهودیان استانبول تلاش فراوانی انجام داد و با اعمال نفوذ در بابعالی توانست سلیمان پاشا العادل را در مقام والی جدید عكا منصوب كند. دوران حكومت سلیمان پاشا بر عكا دوران گسترش فعالیت خاندان فرحی و زرسالاران یهودی منطقه است. در زمانی كه سلیمان پاشا والی دمشق شد این پیوند تداوم یافت. حییم فرحی سپس به صعود عبدالله پاشا به حكومت عكا یاری رسانید. در این سالها، حییم فرحی مقتدرترین صرّاف و حاخام یهودی شرق مدیترانه بهشمار می رفت و در میان یهودیان به "المعلم" شهرت داشت. حییم فرحی در بندر عكا مستقر بود و سه برادرش- سلیمان، رافائل و موشه- در دمشق میزیستند و ثروتمندترین یهودیان این شهر بودند. بهنوشته دائرهٔالمعارف یهود، حییم فرحی در اوائل سده نوزدهم عملاً «حاكم منطقه بهشمار می رفت.»[۷] جایگاه حییم فرحی در تاریخ صهیونیسم چنان بزرگ است كه نائوم سوكولو صفحات متعددی از كتاب خود را به او اختصاص داده است.[۸]
مورخین از احمد پاشا الجزّار،[۹] والی عكا (۱۷۷۵-۱۸۰۴)، به عنوان مقتدرترین حكمران شرق مدیترانه در اواخر سده هیجدهم و اوائل سده نوزدهم میلادی یاد میكنند. او به عنوان والی عكا بر سرزمینی حكومت میكرد كه از دوران جنگ اوّل جهانی به فلسطین شهرت یافت. در زمان حكومت او، توجه سرمایهداران و تجار غربی به منطقه شرق مدیترانه به عنوان یكی از مراكز مهم كشت و صدور غله و پنبه به بازارهای اروپا از یكسو و بازار قماش ارزان اروپایی از سوی دیگر آغاز شد و به حضور گروه كثیری از تجار یهودی و اروپایی در بنادر منطقه انجامید. این همان فرایندی است كه در اوائل سده نوزدهم پنبه شرق مدیترانه را به مهمترین كالای صادراتی به بریتانیا بدل كرد و در مقابل بازارهای منطقه را چنان به روی قماش ارزانقیمت انگلیسی گشود كه به ورشكستگی كارگاههای نساجی مصر و منطقه انجامید.[۱۰]
بشاره دومانی، پژوهشگر دانشگاه كالیفرنیا، احمد پاشا الجزّار را حكمرانی مقتدر توصیف میكند كه با دولت مركزی عثمانی رابطه حسنه داشت. الجزّار از سال ۱۷۹۰ مبارزه شدیدی را علیه سلطه سوداگران اروپایی بر كشت و تجارت پنبه و غله منطقه آغاز كرد و تجار فرانسوی را از عكا بیرون راند. حییم فرحی، كه بهتازگی كار خود را در دستگاه احمد پاشا آغاز كرده بود، ظاهراً با این سوداگران سروسری داشت زیرا مورد غضب الجزّار قرار گرفت، به دستور والی از یك چشم كور و نوك بینی اش بریده شد. معهذا، فرحی از مقام خود معزول نشد و همچنان به عنوان وزیر مالیه در دستگاه احمد پاشا باقی ماند.[۱۱]بقای فرحی در دستگاه الجزّار را باید به دلیل پولهای كلانی دانست كه یهودیان منطقه برای نفوذ در دستگاه والی در اختیار او قرار دادند. طبق مندرجات دفاتر مالی یهودیان دمشق، در سال ۱۷۹۱، یعنی اوائل حضور حییم فرحی در دستگاه الجزّار، بیشترین پول به والی عكا پرداخت شده است. [۱۲]
سلیمان پاشا العادل، والی بعدی عكا (۱۸۰۵-۱۸۱۹)، را حكمرانی ضعیف توصیف میكنند. بنابراین، اقتدار واقعی حییم فرحی و نفوذ سوداگران غربی در منطقه پس از مرگ الجزّار و در دوران حكومت سلیمان پاشا و جانشینانش تحقق یافت. در دوران ۱۴ ساله حكومت سلیمان پاشا تمامی اختیارات والی به سه مشاور وی تفویض شده بود و سلیمان پاشا در كار ایشان دخالت نمیكرد: علی پاشا (مسلمان) قائممقام، حییم فرحی (یهودی) كارگزار مالی و صرّاف، و ابراهیم عوره (مسیحی) كاتب و منشی والی بودند. این سه تن با جامعه تجاری منطقه پیوند نزدیك داشتند. علی پاشا از تجار مسلمان حمایت میكرد، فرحی از تجار یهودی و عوره از تجار مسیحی. در این سالها، سلیمان پاشا، به توصیه حییم فرحی، به تجار آزادی عمل فراوان داد و از مالیات ایشان كاست.[۱۳] در این زمان، حییم فرحی بسیار ثروتمند و از نفوذ سیاسی فراوان در استانبول برخوردار بود تا بدان حد كه، به ادعای اعقابش، میتوان از او به عنوان <فرمانروای واقعی سوریه> یاد كرد؛ دولت مركزی عثمانی پاشاهای سوریه را با نظر او تعیین میكرد و هیچ كاری را در منطقه بدون اطلاع او انجام نمیداد.[۱۴] این اقتدار مورد تأیید ابراهیم عوره، كاتب مسیحی سلیمان پاشا، است كه در كتاب خود، تاریخ ولایهٔ سلیمان پاشا العادل، حییم فرحی را <شریك> حكومت سلیمان پاشا معرفی میكند و میافزاید كه تمامی امور دولتی و اقتصادی و نظامی به دستور فرحی انجام میشد.
با صعود عبدالله پاشا به حكومت عكا (۱۸۱۹-۱۸۳۲) حییم فرحی همچنان در مقام وزیر مالیه مقتدر عكا جای گرفت ولی اندكی بعد، در سال ۱۸۲۲، به خیانت و فساد مالی متهم شد و به قتل رسید. در پی قتل حییم فرحی، برادران او، كه اینك مقتدرترین رجال مالی و سیاسی دمشق بهشمار میرفتند،[۱۵] در پیوند با زرسالاران یهودی استانبول، تحریكات گستردهای را علیه عبدالله پاشا آغاز كردند. آنها، با واسطه بخور كارمانا، حاخام و صرّاف بزرگ استانبول، حمایت برخی از مقامات متنفذ عثمانی، از جمله حالت افندی و شیخالاسلام وقت، را جلب كردند و با بذل پول سلیمان پاشا العادل، كه اینك والی دمشق بود، و مصطفی پاشا، والی حلب، را به لشكركشی به عكا واداشتند. در جریان این لشكركشی، برادران فرحی اداره امور منطقه جلیل را به دست كارگزاران خود سپردند. قلعه عكا به محاصره درآمد. اندكی بعد، در آوریل ۱۸۲۲، سلیمان فرحی درگذشت، و به روایت خاندان فرحی مسموم شد، مصطفی پاشا محاصره را ترك كرد و به حلب بازگشت و در ماه ژوئن سلیمان پاشا و رافائل فرحی نیز به دمشق بازگشتند. سلطان محمود دوّم به بررسی علل این آشوب پرداخت، شیخالاسلام و حالت افندی را عزل و تبعید كرد. حالت افندی اندكی بعد، در نوامبر ۱۸۲۲، به قتل رسید. هاری اوجالو از حالت افندی به عنوان «حامی بانكداران یهودی» یاد میكند.[۱۶]
حكومت عبدالله پاشا در عكا تا سال ۱۸۳۱ ادامه یافت. در این سال، در جریان سناریویی سرنوشتساز كه زرسالاران یهودی غرب و عثمانی در آن نقش مؤثر داشتند، ارتش محمدعلی پاشا، به فرماندهی پسرش ابراهیم پاشا، به فلسطین حمله برد، در ۲۸ مه قلعه عكا را به تصرف درآورد، عبدالله پاشا را به اسارت گرفت و به مصر منتقل كرد. عبدالله پاشا اندكی بعد در مصر درگذشت.
دسیسههای خاندان فرحی در سالهای بعد تداوم یافت. در جلد سوّم زرسالاران، در فصلی با عنوان "انگلیسیها و آغاز مسئله فلسطین"، درباره تحركات مشكوك محمدعلی پاشا، والی مصر، و سوداگران یهودی در شرق مدیترانه سخن گفته ام. یادآوری میكنم كه در این زمان كانونهای زرسالار یهودی غرب طرح تجزیه فلسطین و تأسیس یك دولت یهودی را در این سرزمین دنبال میكردند. در كوران این تحركات "ماجرای دمشق" رخ داد و بهانه لازم را برای تجاوز ناوگان انگلیس به سواحل فلسطین و اشغال عكا (۳ نوامبر ۱۸۴۰) فراهم آورد. به این ترتیب، قلعه عكا به اوّلین پایگاه بریتانیا در شرق مدیترانه بدل شد.[۱۷]
در اواخر سده نوزدهم میلادی بسیاری از اعضای خاندان فرحی از عثمانی به ایالات متحده آمریكا، اروپای غربی و برخی كشورهای آفریقایی مهاجرت كردند. طبق اطلاعی كه پایگاه اینترنتی خاندان فرحی به دست میدهد، امروزه شاخههای این خاندان در كشورهای زیر حضور دارند: آرژانتین، آلبانی، آلمان، الجزایر، اوكرائین، ایالات متحده آمریكا، ایران، بلغارستان، تركیه، تونس، روسیه، رومانی، زئیر، سوریه، شیلی، فرانسه، كلمبیا، كوبا، لبنان، مراكش، مصر، یمن، یوگسلاوی.[۱۸] آنان در این كشورها با اسامی شبیه به "فرحی" شناخته میشوند.[۱۹] به ادعای مأخذ فوق، «اغلب خاندانهایی كه نام فرحی را بر خود دارند در اصل یهودیانی هستند كه به سایر ادیان گرویده اند.»[۲۰] بهنوشته این مأخذ، اعضای خاندان فرحی در ایران، مانند سایر یهودیان، نامهای ایرانی بر خود نهادهاند ولی بیشتر بهنام "فرحی"[۲۱] معروفاند.[۲۲] یك نمونه دیوید ژاك فرحی است كه در نامهای به نشریه دیلی نورثوسترن (۱۰ ژوئن ۲۰۰۰) خود را یك یهودی ایرانی بزرگ شده در ایالات متحده آمریكا معرفی میكند.[۲۳] معهذا، ایرانیانی نیز هستند كه هیچ نسبتی با خاندان یهودی فرحی ندارند ولی از نام خانوادگی رایج فرحی/ فرهی استفاده میكنند.[۲۴]
در نیمه اوّل سده بیستم اعضای خاندان فرحی همچنان در شرق مدیترانه متنفذ بودند. هیلل بن یعقوب فرحی[۲۵] در دمشق بهدنیا آمد، در بیروت و لندن به تحصیل طب پرداخت و سپس، در دوران سلطنت فؤاد اوّل و ملك فاروق، به عنوان پزشك درباری در قاهره به كار پرداخت. او مترجم آثار عبری و فارسی به زبان عربی و شاعر عربی زبان توانایی بود. از جمله آثار او ترجمه رباعیات عمر خیام به عبری است كه در سال ۱۹۳۱ منتشر شد. اسحاق بن سلیمان فرحی، مؤلف سرشناس یهودی، نیز از اعضای این خاندان است. عضو دیگر این خاندان نوری فرحی است كه پس از اتمام تحصیلات در پاریس در اسكندریه ساكن و به تجارت مشغول شد. نوری فرحی مؤلف تاریخ یهودیان اسكندریه (۱۹۴۵) است. عضو سرشناس دیگر این خاندان در نیمه اوّل سده بیستم، یوسف داوود فرحی[۲۶] است كه ریاست جامعه یهودی بیروت را به دست داشت.[۲۷]
زرسالاران یهودی از دهه پایانی سده هیجدهم، یعنی از زمان ورود حییم فرحی به دستگاه احمد پاشا الجزّار، از فرادستی و اقتدار فراوان در حكومت محلی فلسطین برخوردار بودند. این اقتدار، بهجز یك دوران ۹ ساله، از قتل حییم فرحی (۱۸۲۲) تا سقوط عبدالله پاشا (۱۸۳۱)، تداوم یافت، در دوران اشغال فلسطین بهوسیله محمدعلی پاشا (۱۸۳۱-۱۸۴۰) تحكیم شد و با استقرار اوّلین نماینده سیاسی دولت بریتانیا در بیتالمقدس (۱۸۳۸) اوج گرفت.
ساختارهای سیاسی ریشهدار و كهن محلی و خاندانهای نخبگان بومی (اعیان) بزرگترین مانع در راه اقتدار كامل استعمار غرب و شبكه زرسالاری یهودی در منطقه شرق مدیترانه بهشمار میرفتند. به همین دلیل، درست در همان زمان كه سلطان محمود دوّم و كارگزاران غربگرای او سیاست انهدام ساختارهای سیاسی محلی و قلعوقمع خاندانهای اعیان را در آناتولی و روملی و سایر نقاط عثمانی پیش میبردند، والی متمرد او در مصر، محمدعلی پاشا، به قتلعام نخبگان مملوك این سرزمین (۱۸۱۱) دست زد. در اوائل سده نوزدهم در بیتالمقدس نیز خاندانهای متنفذ و ریشهداری وجود داشتند. خاندانهای حسینی، خالدی، جارالله، جماعی، عالمی، دجانی، لطیف، ابوالسعود، امام و بدیری به عنوان سرشناسترین خاندانهای بیتالمقدس و فلسطین در سده هیجدهم و نیمه اوّل سده نوزدهم شناخته میشوند.
در این میان خاندان سادات حسینی از اهمیت ویژهای برخوردار بود. اعضای این خاندان از دیرباز سه منصب مهم شهر را به دست داشتند: آنان هم شیخالحرم (متولی مسجد الاقصی) بودند، هم نقیبالاشراف (شهردار) و هم مفتی حنفی شهر. خاندان حسینی از حوالی سال ۱۷۶۰ به دو شاخه تقسیم میشد: شاخه اوّل از تبار حسن الحسینی، عالم سرشناس حنفی سده هیجدهم، بود كه اعقاب او در مقام مفتی حنفی بیتالمقدس جای داشتند. از سال ۱۷۸۵ كه مذهب حنفی به مذهب مورد علاقه سلاطین عثمانی بدل شد، اهمیت این شاخه از خاندان حسینی افزایش یافت. اعضای شاخه دیگر خاندان حسینی نقیبالاشراف شهر بودند و به "نقبا" شهرت داشتند. در دوران اشغال بیتالمقدس بهوسیله محمدعلی پاشا، خاندان حسینی نقش اصلی را در برانگیختن و شورش مردم منطقه علیه پاشای غاصب ایفا نمود و به این دلیل آماج توطئه و تفتین قرار گرفت. در سال ۱۸۳۸، در زمان وزارت خارجه پالمرستون، و. یانگ به عنوان اوّلین نماینده سیاسی دولت بریتانیا در بیتالمقدس منصوب شد.[۲۸] یانگ از بدو استقرار در بیتالمقدس تحریكات شدیدی را علیه اعیان شهر، بهویژه خاندان حسینی، آغاز كرد كه به شورش بزرگ مردم انجامید. این شورش از تابستان ۱۸۴۳ تا پائیز ۱۸۴۴ ادامه یافت و سرانجام با فشار كنسولهای بریتانیا و فرانسه و تبعید پنج تن از اعیان شهر خاتمه یافت. مورخین شورش فوق را سرآغاز احساسات خصمانه مردم فلسطین علیه غربیان میدانند. پس از خروج یانگ از منطقه نیز اینگونه تحریكات ادامه یافت. جیمز فین،[۲۹] كنسول بعدی بریتانیا در بیتالمقدس (۱۸۴۵-۱۸۶۲)، به پیروی از سلف خویش، همچنان علیه خاندان حسینی عمل میكرد. او بهطور مدام به دولت مركزی عثمانی بر ضد ایشان شكایت میكرد و بر ایشان تهمت میزد.[۳۰] فین، كه به عنوان سلف دولتمردان انگلیسی هوادار صهیونیسم شناخته میشود، در تاریخنگاری اسرائیل مورد تمجید فراوان است. دائرهٔالمعارف یهود تصویری مطلوب از جیمز فین به دست میدهد و از او با عنوان «پیشاهنگ استقرار مجدد یهودیان در ارض اسرائیل» یاد میكند.[۳۱]
همانگونه كه یاكوب برنایی اشاره كرده، اقتدار شبكه زرسالاری یهودی در مصر و سوریه و بیتالمقدس در نیمه اوّل سده نوزدهم، مكمل اقتدار ایشان در استانبول بود. در دوران سلطنت محمود دوّم دو طبیب یهودی، حكیم اوزیل[۳۲] و حكیم الیاس پاشا كوهن،[۳۳] پزشكان یهودی سلطان بودند[۳۴] و چلبی بخور كارمانا[۳۵] حاخام متنفذ یهودیان استانبول بهشمار میرفت. كارمانا به یك خانواده یهودی مهاجر از اسپانیا تعلق داشت و به شهر كارمانای اندلس منسوب بود. او عنوان "چلبی" داشت، رئیس صنف تجار زاغ (شاپچی باشی) بود و صراف دربار و متصدی وصول مالیاتهای عثمانی. كارمانا و دو صراف بزرگ یهودی دیگر استانبول، ازقل گبای[۳۶] و آیزایا عجمان،[۳۷] شبكه مقتدری را تشكیل میدادند. ازقل بن راحل گبای به خاندان یهودی بغدادی گبای تعلق داشت. او صرافباشی محمود دوّم بود و رئیس (ناسی) یهودیان استانبول. عجمان سررشتهدار قشون ینگیچریك بود و فرماندهان این قشون برای پرداخت مواجب اعضای خود، در ازای بهره، از او وام میگرفتند. بهنوشته دائرهٔالمعارف یهود، این فرماندهان در سودی كه كارمانا و گبای و عجمان از این طریق به دست میآوردند شریك بودند. در ماجرای قتلعام ینگیچریكان در سال ۱۸۲۶ سه صراف فوق اعدام شدند. مادر سلطان محمود دوّم، كه برای كارمانا احترام فراوان قائل بود، جنازه وی را به خانوادهاش تحویل داد. علت این حادثه روشن نیست. به ادعای منابع یهودی، یكی از رقبای ارمنی كارمانا را به مشاركت در شورش ینگیچریكان و حیف و میل اموال دولتی متهم كرد.[۳۸] تبار مادر سلطان محمود دوّم روشن نیست و به این دلیل روایاتی دال بر فرانسوی بودن او بر سر زبانها بود.[۳۹] میدانیم كه نقشدل نام داشت، ابتدا معشوقه عبدالحمید اوّل بود و سپس همسر وی شد.[۴۰] مهاجرت تاریخی خاندان ساسون به بوشهر و سپس به بمبئی و تأسیس امپراتوری تجاری یهودیان بغدادی در شرق اندكی پس از قتل ازقل گبای رخ داد.
عبد ا...شهبازی
۱. Eretz Israel
۲. Talmud Torah Synagogue
۳. Jacob Barnai, "The Jerusalem Jewish Community, Ottoman Authorities, And Arab Population in The Second Half of the Eighteenth Century", Jewish Political Studies Review, Volume ۶: ۳-۴ (Fall ۱۹۹۴).
یاكوب برنایی پژوهشگر دانشگاه عبری اورشلیم است. مقاله ۲۱ صفحهای فوق چكیدهای است از كتابی كه بر اساس دفاتر جامعه یهودی بیتالمقدس متعلق به سده هیجدهم میلادی نگاشته است. به مقاله برنایی از طریق آدرس زیر میتوان دست یافت:
http://www.jcpa.org/jpsr/f۹۴-jb.htm
۴. Meir MiCarcasson
۵- بنگرید به: شهبازی، زرسالاران، ج ۴، صص ۱۵۵-۱۵۶.
۶. Haim b. Shaul Farhi (۱۷۶۰-۱۸۲۲)
۷. Judaica,vol. ۶, pp. ۱۱۸۱-۱۱۸۲.
۸. ناهوم سوكولوف، تاریخ صهیونیسم، ترجمه داوود حیدری، تهران: مؤسسه مطالعات تاریخ معاصر ایران، ۱۳۷۷، ج ۱، صص ۹۹-۱۰۹.
۹. Ahmad Pasha al-Jazzar [al-Djazzar]
۱۰. شهبازی، زرسالاران، ج ۱، صص ۲۵۰-۲۵۲؛ ج ۲، ص ۴۵۱.
۱۱. Beshara Doumani, Rediscovering Palestine: Merchants and Peasants in Jabal Nablus, ۱۷۰۰-۱۹۰۰, Berkeley: University of California Press, ۱۹۹۵.
۱۲. Barnai, ibid.
۱۳. Doumani, ibid.
۱۴. http://www.farhi.org/ps۰۳/ps۰۳_۱۴۱.htm
حییم فرحی نسخهای از عهد عتیق متعلق به سده چهاردهم میلادی را در اختیار داشت كه به كتاب مقدس فرحی (Farhi Bible) معروف است. بهنوشته سایت اینترنتی خاندان فرحی، این نسخه امروزه در تملك خاندان ساسون است.
۱۵. Judaica, ibid.
۱۶. Harry Ojalvo, Ottoman Sultans and Their Jewish Subjects, Istanbul: Quincentennial Foundation, ۱۹۹۹; http://www.sephardichouse.org/sultans۱.html
۱۷. شهبازی، زرسالاران، ج ۳، صص ۷۹-۹۲.
۱۸. http://www.farhi.org/ps۰۳/ps۰۳_۱۴۱.htm
۱۹. Fari, Farji, Farje, Farkic, Farchy, Farhis, Farhie, Farry
۲۰. http://www.farhi.org/ps۰۴/ps۰۴_۳۷۲.htm
۲۱. Farahi
۲۲. http://www.farhi.org/ps۰۱/ps۰۱_۰۱۴.htm
۲۳. http://www.dailynorthwestern.com/daily/issues/۲۰۰۰/۱۰/۰۶/forum.htm
۲۴. http://www.farhi.org/fhistory.htm
اطلاعات مربوط به خاندان فرحی، بهجز مواردی كه به دائرهٔالمعارف یهود ارجاع داده شده، از مقالات مندرج در پایگاه اینترنتی این خاندان به نشانی زیر اخذ شد:
http://www.farhi.org
۲۵. Hillel ben Jacob Farhi (۱۸۶۸-۱۹۴۰)
۲۶. Joseph David Farhi (۱۸۷۸-۱۹۴۵)
۲۷. Judaica, vol. ۶, p. ۱۱۸۳.
۲۸. بنگرید به: زرسالاران، ج ۳، ص ۹۱.
۲۹. James Finn (۱۸۰۶-۱۸۷۲)
۳۰. Illan Peppe, "The Rise and Fall of the Husaynis, ۱۸۴۰- ۱۹۲۲", Jerusalem Quarterly File, Issue ۱۰, ۲۰۰۰; http://www.jqf-jerusalem.org/journal/۲۰۰۰/jqf۱۰/husseinis.html
آخرین شخصیت برجسته خاندان حسینی فیصل الحسینی است. او در سال ۱۹۴۰ در بغداد بهدنیا آمد. پدرش، عبدالقادر الحسینی، رهبر اسطوره ای مردم فلسطین است كه در سال ۱۹۴۸ در جنگ بیتالمقدس به قتل رسید. فیصل از ۱۷ سالگی به جنبش فلسطین پیوست و مبارزه برای آزادی سرزمین خود را آغاز كرد. در سال ۱۹۶۷، پس از اشغال غزه، به همراه هزاران فلسطینی دیگر به سازمان فتح بهرهبری یاسر عرفات پیوست. به دلیل جایگاه شامخ خاندان حسینی در میان فلسطینیان، عرفات هماره نگران او بود و به وی به چشم رقیب و جانشین احتمالی خود مینگریست. فیصل الحسینی سالها در زندانهای اسرائیل بهسر برد و در این دوران زبان عبری را فرا گرفت. او در ۳۱ مه ۲۰۰۱ در كویت درگذشت.
منبع : www.shahbazi.org
۱. Eretz Israel
۲. Talmud Torah Synagogue
۳. Jacob Barnai, "The Jerusalem Jewish Community, Ottoman Authorities, And Arab Population in The Second Half of the Eighteenth Century", Jewish Political Studies Review, Volume ۶: ۳-۴ (Fall ۱۹۹۴).
یاكوب برنایی پژوهشگر دانشگاه عبری اورشلیم است. مقاله ۲۱ صفحهای فوق چكیدهای است از كتابی كه بر اساس دفاتر جامعه یهودی بیتالمقدس متعلق به سده هیجدهم میلادی نگاشته است. به مقاله برنایی از طریق آدرس زیر میتوان دست یافت:
http://www.jcpa.org/jpsr/f۹۴-jb.htm
۴. Meir MiCarcasson
۵- بنگرید به: شهبازی، زرسالاران، ج ۴، صص ۱۵۵-۱۵۶.
۶. Haim b. Shaul Farhi (۱۷۶۰-۱۸۲۲)
۷. Judaica,vol. ۶, pp. ۱۱۸۱-۱۱۸۲.
۸. ناهوم سوكولوف، تاریخ صهیونیسم، ترجمه داوود حیدری، تهران: مؤسسه مطالعات تاریخ معاصر ایران، ۱۳۷۷، ج ۱، صص ۹۹-۱۰۹.
۹. Ahmad Pasha al-Jazzar [al-Djazzar]
۱۰. شهبازی، زرسالاران، ج ۱، صص ۲۵۰-۲۵۲؛ ج ۲، ص ۴۵۱.
۱۱. Beshara Doumani, Rediscovering Palestine: Merchants and Peasants in Jabal Nablus, ۱۷۰۰-۱۹۰۰, Berkeley: University of California Press, ۱۹۹۵.
۱۲. Barnai, ibid.
۱۳. Doumani, ibid.
۱۴. http://www.farhi.org/ps۰۳/ps۰۳_۱۴۱.htm
حییم فرحی نسخهای از عهد عتیق متعلق به سده چهاردهم میلادی را در اختیار داشت كه به كتاب مقدس فرحی (Farhi Bible) معروف است. بهنوشته سایت اینترنتی خاندان فرحی، این نسخه امروزه در تملك خاندان ساسون است.
۱۵. Judaica, ibid.
۱۶. Harry Ojalvo, Ottoman Sultans and Their Jewish Subjects, Istanbul: Quincentennial Foundation, ۱۹۹۹; http://www.sephardichouse.org/sultans۱.html
۱۷. شهبازی، زرسالاران، ج ۳، صص ۷۹-۹۲.
۱۸. http://www.farhi.org/ps۰۳/ps۰۳_۱۴۱.htm
۱۹. Fari, Farji, Farje, Farkic, Farchy, Farhis, Farhie, Farry
۲۰. http://www.farhi.org/ps۰۴/ps۰۴_۳۷۲.htm
۲۱. Farahi
۲۲. http://www.farhi.org/ps۰۱/ps۰۱_۰۱۴.htm
۲۳. http://www.dailynorthwestern.com/daily/issues/۲۰۰۰/۱۰/۰۶/forum.htm
۲۴. http://www.farhi.org/fhistory.htm
اطلاعات مربوط به خاندان فرحی، بهجز مواردی كه به دائرهٔالمعارف یهود ارجاع داده شده، از مقالات مندرج در پایگاه اینترنتی این خاندان به نشانی زیر اخذ شد:
http://www.farhi.org
۲۵. Hillel ben Jacob Farhi (۱۸۶۸-۱۹۴۰)
۲۶. Joseph David Farhi (۱۸۷۸-۱۹۴۵)
۲۷. Judaica, vol. ۶, p. ۱۱۸۳.
۲۸. بنگرید به: زرسالاران، ج ۳، ص ۹۱.
۲۹. James Finn (۱۸۰۶-۱۸۷۲)
۳۰. Illan Peppe, "The Rise and Fall of the Husaynis, ۱۸۴۰- ۱۹۲۲", Jerusalem Quarterly File, Issue ۱۰, ۲۰۰۰; http://www.jqf-jerusalem.org/journal/۲۰۰۰/jqf۱۰/husseinis.html
آخرین شخصیت برجسته خاندان حسینی فیصل الحسینی است. او در سال ۱۹۴۰ در بغداد بهدنیا آمد. پدرش، عبدالقادر الحسینی، رهبر اسطوره ای مردم فلسطین است كه در سال ۱۹۴۸ در جنگ بیتالمقدس به قتل رسید. فیصل از ۱۷ سالگی به جنبش فلسطین پیوست و مبارزه برای آزادی سرزمین خود را آغاز كرد. در سال ۱۹۶۷، پس از اشغال غزه، به همراه هزاران فلسطینی دیگر به سازمان فتح بهرهبری یاسر عرفات پیوست. به دلیل جایگاه شامخ خاندان حسینی در میان فلسطینیان، عرفات هماره نگران او بود و به وی به چشم رقیب و جانشین احتمالی خود مینگریست. فیصل الحسینی سالها در زندانهای اسرائیل بهسر برد و در این دوران زبان عبری را فرا گرفت. او در ۳۱ مه ۲۰۰۱ در كویت درگذشت.
منبع : www.shahbazi.org
منبع : روزنامه ایران
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست