شنبه, ۱ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 20 April, 2024
مجله ویستا

اینترنت سرزمین روح و فرصتها


اینترنت سرزمین روح و فرصتها
اینکه چطور روی اینترنت و از طریق آن می‌توانیم پولدار شویم یکی سوالاتی است که بسیار از من پرسیده می‌شود. دوستان از من می‌پرسند که چطور از طریق اینترنت کار کنیم و پول درآوریم، می‌پرسند که آیا اصلاً از طریق اینترنت می‌شود پول درآورد و ... و شاید این سوال، سوال شما نیز باشد. به هر حال، قصد دارم در این مقاله تا آنجا که امکانش باشد در این باره بنویسم.
خیلی جالب است، شخصاً از زمانی که با کامپیوتر، بعداً با مودم، شبکه‌های اطلاع‌رسانی و اینترنت آشنا شدم، بدون اینکه این سوال را از خودم پرسیده باشم یک جورایی مطمئن بودم که می‌شود از طریق اینترنت پول درآورد و از همان زمان هم شروع کردم به پول درآوردن. در این مقاله شاید بخواهم به نوعی رازهای موفقیت خودم را برایتان بنویسم و تا آنجایی که ممکن است شما را در راه موفقیت راهنمایی کنم.
به نظر من، «داشتن اعتماد به نفس» شرط اول برداشتن هر قدم و انجام هر کار و اقدامی است و اینکه مسلماً همیشه و همیشه این را به خودمان بگوییم که اگر افراد دیگر توانسته‌اند موفق شوند، پس من هم می‌توانم. می‌دانستم که این شدنی و امکان‌پذیر است، پس شکی به دل راه ندادم، فقط آن کاری که به نظرم درست می‌آمد را با اعتماد به نفس انجام می‌دادم و به پیش می‌رفتم. ممکن است در این راه بارها اشتباه کرده باشم اما همیشه به خودم می‌گفتم که این مهم نیست چرا که می‌دانستم باید از آنچه گذشته و از اشتباهاتم درس بگیرم، مهم این است که شک نکنم و آنچه را فراگرفته‌ام را انجام بدهم. شاید همین الان، پیش خودتان بگویید که تابان، همه این حرف ها را در کتابهای مختلف رازهای موفقیت و چگونه موفق شویم و ... خوانده‌ایم، برو سر اصل مطلب که: «آیا بالاخره می‌شود از طریق این اینترنت کذایی پولدار شد یا نه؟»
معتقدم که ما باید خودمان را و علایق خودمان را بخوبی بشناسیم. این هم یک راز دیگر موفقیت است. کاری را بکنید که عاشقانه دوستش دارید. وقتی کاری را انجام می‌دهید که به آن علاقمندید صد درصد متمرکز می‌شوید و گذشت زمان را از یاد می‌برید. چون صد در صد متمرکز آن کار بوده‌اید، امکان اشتباه را پایین آورده‌اید و به همین جهت موفق خواهید شد. در سمینارهای بازاریابی‌ام، همیشه این را گفته‌ام که شما یک «نام» و «نام خانوادگی» بیشتر ندارید، این اولین علامت تجاری ثبت شده شماست و باید آن را بخوبی بازاریابی کنید یعنی آن را : تبلیغ کنید، روی آن یعنی روی شخصیت تان کار کنید و کاربرد آن را تداوم بدهید و بعد صبر کنید و زود از این میدان رقابت خارج نشوید، در مقابل تهدیدها و شرارتهای رقبایتان پایداری و مقاومت کنید و همیشه با طرح و اجرای ایده‌های جدید خلاقیت داشته باشید. هر کاری که انجام می‌دهید را مثل یک پروژه ببینید. این ایده‌ی بسیاری از ژاپنی‌ها و آلمانی‌هاست و برای همین هم خودشان را (در بسیاری از حوزه ها و رشته ها، از جمله صنعت، یک سر و گردن بالاتر از بقیه می‌دانند و با این شیوه احترام و تحسین همگان را به خود جذب می‌کنند. پس هر کاری که انجام می‌دهید، جزو رزومه‌ی کاری، جزو سوابق تحصیلی یا کاری شما به حساب می‌آید. یک رزومه‌ی خوب از آنچه می‌دانید و آنچه که (برای خودتان و یا دیگران) انجام داده‌اید، بهترین بروشوری است که از خودتان در اختیار دارید. هر بار که آن را ببینید یا هر بار که آن را به روز می‌کنید، اعتماد به نفس شما بالاتر می‌رود. گاه لازم است که مطالعه کنید، آموزش ببینید یا تمرین کنید، این کار را انجام بدهید و فقط در انجام آن «شک» نکنید.
معتقدم که باید نقاط ضعف و قوت، امکانات و توانایی‌ها و قابلیت‌های خودمان را بخوبی بشناسیم و از هر زمانی برای یادگیری، کسب دانش و مهارتهایی که به آنها نیاز داریم استفاده کنیم. بیشترین میزان از علم و دانش را اگر داشته باشیم و بیشترین مهارت‌ها را اگر بدانیم و اول از همه برای شناساندن خودمان (تبلیغ همان اولین علامت تجاری ثبت شده خودمان) آنها را به کار نگیریم، قطعاً به جایی نخواهیم رسید و موفق نخواهیم شد.
روی اینترنت یا خارج از آن امکان موفقیت برای همه فراهم است. فقط باید دیدگاه (مثبت) و انتخاب‌ها و تصمیمات درستی داشته باشیم. شرکتهای بسیاری روی اینترنت فعالیت می‌کنند که کالا یا خدماتی را عرضه می‌کنند. افراد بسیاری (در ایران یا خارج از کشور) روزانه به اینترنت می‌آیند: این افراد به دنبال چه هستند؟ چه نیازی دارند؟ چه قدرت خریدی دارند؟ چه وجه اشتراکهای مهمی دارند؟ آیا من می‌توانم نیازی از نیازهای او را برآورده کنم؟ آیا من می توانم اطلاعاتی را که او به دنبالش بوده است را فراهم کنم. بعضی از کارها (پاسخگویی به این نیازها از طریق عرضه کالا یا خدمات : «Product») ممکن است هفته‌ها یا ماهها کار یا زمان از من بگیرد، من با چه قیمتی (price) می‌توانم این بازار را جوابگو باشم و چگونه (راههای انجام خدمات یا تحویل کار «Placement» )؟ چطور کارم را تبلیغ و ترویج «Promote» کنم؟ - ببینید که اینها همان اصول اساسی بازاریابی است و شما با یک ترکیبی از اینها برای بازار هدفتان طرف هستید. من همیشه در مقالات و سمنیارهایم به این نکته اشاره کرده‌ام که ما باید به یک «ترکیب کارا و منحصر بفرد» برسیم و استراتژی‌هایمان را بر آن اساس شکل دهیم و با این کار می‌توانیم برای خودمان یا برای هریک از کالا یا خدماتی که ارائه و عرضه می‌کنیم، یک Marketing Plan یا برنامه‌ی بازاریابی داشته باشیم. اینها که گفته شد، اصطلاحاً ۴ (P) اصلی در بحث بازاریابی است، آن P های اضافه بر سازمان دیگر عبارتند از مردم (People) و شرکاء (Partners) - ببینید که حالا چقدر جالب می‌شود که شما عنصر «مردم» را نیز مورد توجه قرار دهید، این به دان معنی است که کالا و خدمات در نهایت برای مردم و پاسخگویی به نیازهای آنان است.
معتقدم که بازاریابی را از خودتان شروع کنید: این کالایی است که قطعاً و سریعتر می‌توانید به آن اعتماد کنید. هدفتان پولدار شدن نباشد، هدفتان «کمک» کردن باشد به «مصرف کننده» به آن کسی که به کالا یا خدمات شما نیازی واقعی دارد و قدرت خرید (خرید کالا یا خرید خدمات) شما را دارد. روابط خودتان را با مردم گسترش دهید و این روابط را تا آنجا که امکان دارد حفظ کنید، اینترنت با داشتن یک حضور الکترونیکی قوی روی آن برای این منظور فوق العاده و پست الکترونیک برای کمک کردن به این مهم محشر است.
دوستان خاطرشان هست که عده‌ای در آن جلسه «چالشهای تبلیغات اینترنت» رفتند و در وبلاگشان نوشتند که چرا من ده دقیقه از خودم و سایتم تعریف کرده‌ام و آنها نمی‌دانستند که این شیوه‌ی من است و ایرادی هم در آن نمی‌بینم که ابتدا خودم را و فعالیت‌هایم را معرفی کنم. مطمئن باشید که کس دیگری شما را تبلیغ نمی‌کند مگر اینکه مطمئن باشد که شما به خودتان اطمینان دارید و اعتماد. در این راه، ممکن است از شما ایراد بگیرند - همانطور که بعداً از من هم در آن جلسه و در برخی وبلاگهایشان ایراد گرفتند - انتقاد کنند، اما به عقیده‌ی من این انتقادات اصلاً مهم نیستند. من اگر می‌خواستم مثل این افراد باشم، از همان ابتدای جلسه می‌توانستم تا به آخر، به آنچه گفته شد و مطرح شد انتقاد کنم، انتقاد کردن که کاری ندارد (: کاری دارد؟ قرار نیست که ما پاسخوگی همه باشیم و رضایت و توجه همه را به خودمان جلب کنیم. مطمئن باشید که اغلب کسانی که از شما انتقاد می‌کنند خریدار کالا یا خدماتتان نیستند. اکثر افرادی که ممکن است از شما انتقاد کنند جزو افرادی هستند که ته دلشان آنقدرها هم که در ظاهر حتی ممکن است پیش رویتان ابزار کنند خواهان دیدن موفقیت‌های شما نیستند یا تاب آن را ندارند. در مقابل انتقادات، اعتماد به نفس داشته باشید! و همیشه این را به خودتان بگویید و تکرار کنید که : اولین گامها برای یک انتقاد واقعی بی غرض و سازنده به نظر من، صبر، سکوت و مشاهده است. این چیزی است که آگاهی از آن متاسفانه در میان مردم ما به ندرت یافت می‌شود. آیا آن انتقادی که از شما شده، واقعاً واقعی و بی غرض و سازنده بوده است؟ کسی نمی‌تواند جلوی اندیشه ها و حرکت‌های انفعالی مردم را بگیرد. پس به قول معروف، کاری که فکر می‌کنید درست است را انجام دهید، فقط و فقط شک نکنید. اگر نیازی را به درستی جواب دادید، مردم آن را متوجه می‌شوند، کالا یا خدمات خوب را مردم خیلی خوب می شناسند و مطمئن باشید که آوازه‌ی شما سینه به سینه (Word of Mouth) - یعنی همان بهترین و کاراآمدترین شیوه‌ی تبلیغ - نقل خواهد شد.
شرکت در برنامه‌های بازاریابی، خرید و فروش کالا نیاز به بستر سازی دارد، ابزارهای اینترنت بسیار متعدد و متنوع است، کالاهای بیشماری، خدمات بیشماری روی اینترنت منتظر جذب افراد مستعدی برای بازاریابی و در نهایت رسیدن به «فروش» بیشتر وجود دارد اما چشم بسته نباید بود. درباره بازارهای هدف تحقیق یا Market Research کنید.
داشتن یک «نگرش مثبت» در هر اقدامی که می‌کنید یکی دیگر از رازهای مهم موفقیت است و بعد از آن اینکه باید صبر و تحمل داشت.
داشتن هدف بسیار مهم است اما این را هم همیشه به یاد داشته باشیم که اگر هدف‌مان «پول‌ درآوردن» و «پولدار شدن» باشد قطعاً شکست خواهیم خورد. به نظر من یکی از هدف‌های خوب این است که «نیاز»‌ها را بشناسیم و به دنبال پاسخگویی به آنها باشیم.
منبع : http://www.webfaqt.com
منبع : پایگاه اطلاع رسانی ITanalyze


همچنین مشاهده کنید