پنجشنبه, ۴ بهمن, ۱۴۰۳ / 23 January, 2025
مجله ویستا
تصاویری پس از ثبتنام انتخابات
پایان ثبتنام داوطلبان نمایندگی مجلس شورای اسلامی، آغاز قریب به دو ماه و نیم فضای انتخاباتی در کشورمان است. تجربه انتخابات گذشته بیانگر این واقعیت است که به تدریج ظرف هفتههای آینده فضای سیاسی کشور دگرگون خواهد شد. این دگرگونی در مراحل مختلفی اتفاق میافتد. نخستین مرحله مهم ظرف چند هفته آینده مساله رد صلاحیتها خواهد بود.
اگر تجربیات گذشته را ملاک بگیریم، در آن صورت ظرف چند هفته آینده شماری از داوطلبان اصلاحطلب، چپ، مستقل، دگراندیش، ملی- مذهبی و در یک کلام در غیر خط اصولگرایان رد صلاحیت خواهند شد. رد صلاحیتشدهها باز حسب تجربیات گذشته اعتراض خواهند کرد؛ و مساله قهر و عدم شرکت برخی از چهرهها و گروهها در انتخابات پیش خواهد آمد.
معترضان خواهان ارائه ادله از سوی شورای محترم نگهبان برای رد صلاحیتشان میشوند و برخی از متولیان شورا هم پاسخ خواهند داد که آنان به خاطر حفظ آبرو و حیثیت داوطلبان رد صلاحیتشده، ترجیح میدهند دلایل رد صلاحیتها را به صورت علنی اعلام نکنند. این پاسخ شورای نگهبان همچون نمک بر زخم رد صلاحیتشدهها پاشیده میشود و صرفا اعتراض و گلایه آنان را افزایش خواهد داد. اما شورای محترم نگهبان این بار هم همچون دفعات گذشته خویشتنداری کرده و همه تیغ و نیشها را به جان خریداری کرده و همچنان به واسطه حفظ آبرو و حیثیت رد صلاحیتشدهها از ذکر دلایل و جزئیات اینکه چرا آنان رد صلاحیت شدهاند خودداری خواهد کرد. در خلال این کشمکشها یک بار دیگر فلسفه نظارت استصوابی مطرح میشود. اصولگرایان از یک سو استناد به قانون خواهند کرد که به شورای نگهبان اجازه میدهد هر که را فاقد صلاحیت تشخیص میدهد از حق شرکت در انتخابات محروم نماید و از سوی دیگر با استفاده از مطبوعات و رادیو و تلویزیون تلاش خواهند کرد تا این باور را در میان مردم جا بیندازند که در همه کشورهای دیگر هم به نوعی نظارت استصوابی وجود دارد. و بالاخره تلاش اصلیشان صرف این خواهد شد که اساسا نگذارند بحث رد صلاحیتها و موضوع نظارت استصوابی خیلی پررنگ شود و به جای آن سعی خواهند کرد به مسائل دیگر انتخابات و ضرورت شرکت در انتخابات و اهمیت آن و این دست مسائل بپردازند.در عین حال و برای خالی نبودن عریضه هم در مقابل صدها نامزد <غیرخودی> که رد صلاحیت شدهاند، نام یکی، دو نامزد جناح راست را هم مطرح خواهند کرد تا نشان دهند که شورای نگهبان برخلاف شایعات عمومی که مخالفان سعی میکنند اشاعه دهند، برخورد سیاسی با داوطلبان نکرده و همه داوطلبان را با یک چشم نگاه میکند. هیچکس نمیتواند مدعی شود که همه رد صلاحیتشدهها <فرشته>اند. اما اگر بررسی جامعی از تمامی رد صلاحیتشدهها از زمان بهوجود آمدن نظارت استصوابی صورت گیرد، بدون تردید این سوال مطرح میشود که آیا با بودن مکانیسمی به نام <نظارت استصوابی> هنوز هم میتوان از انتخابات آزاد و دموکراسی سخن راند؟
به هر حال فرا رسیدن مراحل بعدی انتخابات مساله نظارت استصوابی را تحتالشعاع خود قرار میدهد. چه کسی در کدام فهرست قرار دارد و کدامین گروهها و جریانات توانستهاند به ائتلاف و ارائه فهرست واحد برسند. طبق معمول، رایزنیها به جریان میافتد، چانهزنیهای پشت پرده میان اصولگرایان به راه خواهد افتاد و چهرهها و شخصیتهای معقولتر اصولگرا خواهند گفت به ائتلاف و اتحاد رسیدهاند یا عنقریب خواهند رسید. در عین حال جریانات رادیکالتر اصولگرا روی سهمخواهی بیشتر و کنار گذاردن دیگران اصرار خواهند ورزید. بالاخص این بار که از پارهای امکانات دولتی هم برخوردار هستند. اصلاحطلبان نیز با اینکه هنوز زخمدار رد صلاحیتها هستند و برخی از آنان روی عدم مشارکت در انتخابات اصرار میورزند، اما بالاخره جریانات میانهروترشان وارد انتخابات میشوند. احتمال ائتلاف آنان البته از اصولگرایان بیشتر است چرا که آنان به جز حمایت اقشار و لایههای تحصیلکردهتر جامعه از امکانات بیشتری برخوردار نیستند. بنابراین مجبور هستند تن به مصالحه و ائتلاف دهند.
به هر حال فهرستها سرانجام بیرون میآید و شهرها و خیابانها و معابر کشور پر از پوسترها و آگهیهای تبلیغاتی نامزدها میشود. صداوسیما و مطبوعات و البته حکومت بدون ورود به بحث نظارت استصوابی و رد صلاحیتها، تلاش میکنند تا مردم را هر چه بیشتر تشویق و ترغیب به شرکت در انتخابات نمایند. فضای سیاسی کشور لاجرم اندکی بازتر میشود، برخی چهرهها و شخصیتها ممکن است مجوز سخنرانی در دانشگاهها و حتی صداوسیما پیدا کنند. جایگاه مردم، رای مردم، اراده مردم، خواست مردم و سایر امور مرتبط به مردم فضا و جایگاه رفیعی در سطح جامعه پیدا میکند. همه سعی میکنند هرچه بیشتر قربان و صدقه مردم بروند و خود را هرچه بیشتر مخلص، کوچک و خدمتگزار مردم بدانند. توجه به زنان، دانشجویان، اقلیتها، محرومان، مستضعفان و البته و بالاتر از همه <جوانان> دفعتا در سطح جامعه بالا میرود. در این میان البته برخی از معمران و مصلحان، نامزدها و جریانات سیاسی را دعوت به رعایت اخلاق و تقوای اسلامی میکنند. بعضا گلایههایی از بالا بودن مخارج انتخاباتی که از سوی بسیاری از نامزدها هزینه میشود صورت میگیرد.
در حالی که تا قبل از شروع انتخابات گفته میشد یکی از مزایای بنیادی مردمسالاری دینی که در ایران وجود دارد در مقایسه با دموکراسی غربی، آن است که در دموکراسی غربی پول و هزینههای گزاف انتخاباتی از سوی نامزدهای قدرتمند و وابسته به صهیونیسم و سرمایهداری سبب میشود تا بتوانند در انتخابات عقل مردم را ربوده و پیروز شوند ولی گفته میشد در نظام مردمسالاری دینی، اینگونه نیست و پیروزی در انتخابات براساس فضایل و شایستگیهای اخلاقی و معنوی میباشد اما بسیاری از فعالیتها و خرج و مخارجی که در انتخابات مردمسالاری دینی در عمل صورت میگیرد، روی هزینهها و خرج و مخارج دموکراسیهای فاسد غربی را سفید میکند. به هر حال اگر روال و تجربیات انتخابات گذشته ملاک باشد، در آن صورت واقعیت تلخ آن است که در نظام مدعی رهبری جهان اسلام، در بسیاری از موارد پول و خرج بیشتر کلید موفقیت در انتخابات میباشد؛ با این تفاوت که دیگران لااقل داعیه پیشقراولی اخلاقی بشریت را نداشته و مابقی کشورها و نظامها را خراب و فاسد و در حال اضمحلال نمیدانند. به هر حال قرار میشود متولیان فرهنگی کشور از جمله شورایعالی انقلاب فرهنگی که با اجرای یکسری برنامههای زیربنایی <فرهنگ بازی> فرهنگ جامعه ایرانی را واقعا دگرگون کرده و فرهنگ آحاد ملت را اینچنین نورانی و متعالی ساخته، این مشکل را هم حل کند و یک سری <فرهنگسازی> هم در این فقره پیاده نماید تا نامزدهایی که پول بیشتر خرج میکنند نتوانند به خانه ملت راه یابند. باز اگر تجربیات و معیارهای گذشته ملاک باشد، مرحله بعدی ابطال برخی از صندوقها و نتایج شمارش آرا از سوی شورای محترم نگهبان میباشد. مرحله بعد نیز آن است که چه کسی میبایستی صدها تن کاغذ، پوستر، پرچم، تراکت و... را که شهرهای کشور را همچون بهمن در خود فرو بردهاند تمیز نماید. و باز اگر تجربیات گذشته ملاک باشد . نتیجه انتخابات هم (باز اگر انتخابات اخیر ملاک باشد) روشن است: اصولگرایان طرفدار دولت (فهرست منتخب احمدینژاد)؛ اصولگرایان سایر گروهها، برخی نمایندگان وابسته به عقبه محافظهکاران، اصلاحطلبان وابسته به حزب اعتماد ملی، سایر اصلاحطلبان، برخی افراد و چهرههای مستقل و... میماند یک سوال بنیادی: اگر پاسداری از حقوق مردم را بزرگترین رسالت مجلس بدانیم، در آن صورت اگر قرار شود مجلس هشتم هم از حقوق موکلان آنگونه دفاع نماید که مجلس هفتم دفاع نمود؛ آیا خیلی تفاوت میکند که کدام گروه وابسته پیروز شده است؟
صادق زیباکلام
منبع : روزنامه اعتماد ملی
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست