پنجشنبه, ۲۲ شهریور, ۱۴۰۳ / 12 September, 2024
مجله ویستا
نکاتی پیرامون پرسشنامه اقتصادی خانوار
مهلت تحویل فرم پرسشنامه اطلاعات افراد خانوار به پایان رسید و نگارندۀ حقیر هنوز از فرط حیرت قادر به پر کردن و تحویل این فرم نشده است. در چند باری که با عزم جزم، قصد تکمیل فرم و تحویل آن و قرار گرفتن در فهرست رستگاران را کردهام، هر بار سؤال بیجواب دیگری دربارۀ طرح هدفمند کردن یارانهها کار را ناتمام گذاشته است. طرحی که اطلاعات اولیه آن از طریق فرم یاد شده جمعآوری میشود و هیچ اطلاعات دیگری اعم از جزئیات و کلیات در دست کسی به جز احیاناً طراح اولیه طرح نیست.
با توجه به مندرجات جدید قبوض برق و اعلام مکرر مسئولین مبنی بر اینکه به افرادی که فرم را پر نکنند یارانه تعلق نخواهد گرفت، قطع یارانههای مربوط به برق و گاز به عنوان اولین خروجی عملی طرح حدس زده میشود. علامتهائی از ایندست، عدم وجود اطلاعات و سایه سنگین اگرها و شایدها مردم را در روزهای پایانی در صف تحویل فرمها قرار داد. فرمهایی که ظاهراً قرار است با چند سؤال، خانوارها را به لحاظ قرار گرفتن در یکی از دهکهای درآمدی رتبهبندی کند.
شکی نیست که پس از تحویل این فرمها، خیل کثیری از تأییدکنندگان باید در صدد درستی آزمایی اطلاعات فرمها از طریق مراجعه به تکتک منازل، مغازهها غیره برآیند و مشخصات اسناد اجاره نامهها و شناسنامهها و کذلک را با فرم تطبیق دهند. از طرفی هر یک از اطلاعات داخل فرم، به صورت طبیعی دستخوش تغییرات دائم و غیر قابل پیشبینی با نوسانات زیاد است. چرا که تعداد نفرات خانوار کم و زیاد میشود، میزان تحصیلات تغییر میکند. مشاغل کنونی از دست میروند و افراد در موقعیتهای دیگری شاغل میشوند. درآمدها افت و خیز پیدا میکند و درآمد ۳ ماهۀ دوم و سوم و چهارم با درآمد ۳ ماهه اول یکسان نمیشود. خانهها فروخته شده خانههای دیگری خریداری میشوند. مستأجرین از ملک فعلی به منزل جدیدی نقل مکان میکنند. زمین تبدیل به باغ یا مغازه میشود، افرادی که خودرو ندارند، خودرو میخرند. صاحبان خودرو آن را تبدیل به احسن کرده یا میفروشند. اقساط وام بانکی کم یا زیاد میشوند و ..... همه این عوامل کار درستی آزمایی و جمعآوری اطلاعات لازم برای طرح را به یک کار بیپایان و بیوقفه تبدیل میکنند؛ که یا باید توسط انبوهی از مأموران که مسئولیت دائمی این کار را دارند و در مقاطع زمانی کوتاه انجام شود و یا باید به گرفتاریها و مشغلۀ فعلی مردم، مراجعه به مراکز ثبت اطلاعات خانوار برای مستند کردن هر یک از تغییرات فوق را نیز اضافه کرد. موارد زیر را بیفزایید به موضوع کیفیت و چگونگی اثبات درستی هر یک ازموارد فرم.
در شرایطی که با کمتر از پنجاه هزار تومان میتوان اجاره نامۀ تقلبی تهیه کرد و به سادگی میتوان از میان دهها مورد خانه و زمین و خودرو و غیره به هیچ یک از آنها اشاره ننمود، ارزش اطلاعات حاصل از این فرمها محل تردید است. تنها ضمانت اجرایی ابراز حقیقت در این فرمها بخش پایانی آن است که پر کننده متعهد شده است مندرجات فرم را با صحت کامل پر کند و چنانچه اطلاعات خلاف واقعی (حرفی از کتمان حقیقت به میان نیامده) در پرسشنامه درج کند، مسئولیت عواقب آن را بپذیرد. نکته جالب در این قسمت این است که افراد باید مسئولیت عواقبی را بپذیرند که از آنها به کلی بیاطلاعند. مرسوم است که موقع تکمیل، پرکنندگان فرمهایی از قبیل درخواست روادید یا فرم دانشگاههای داخلی و خارجی و امثالهم، عواقب هر گونه اطلاعات خلاف واقع به روشنی بیان میشود و مثلاً تذکر داده میشود که اگر در فرم درخواست پذیرش دانشگاه، اطلاعات خلاف واقع ذکر شود، قبولی فرد کان لم یکن تلقی میشود و نسبت به اخراج وی در هر مرحله از تحصیل که باشد اقدام میگردد. اما در فرم اطلاعات اقتصادی خانوار، هر کس که خلاف واقع بنویسد (رفتاری منطبق با حداکثر کردن مطلوبیت فردی) به تحمل عواقبی نامعلوم که ممکن است از "هیچ" تا "اعدام" متغیر باشد، تهدید شده است.
نکته دیگر اینکه این روزها در افواه عوام افتاده است که کسانی که این فرم را پر نکنند و یا علیرغم پر کردن، مرفه تشخیص داده شوند، پول آب و برق و گاز واقعی باید بپردازند و از یارانههای مربوطه محروم خواهند شد. همچنین شایعات دیگری نیز مطرح است. مثلاً اینکه اگر اموال خود را گزارش نکنید ممکن است بعداً مالکیت بر آنها از شما سلب گردد. ابهام طرح سبب شده که شایعات از همه جهت رایج گردد.
امیدوار باید بود (و بلکه باید دست به دعا برداشت) که در این موارد تصمیمهای شتابزدهای اتخاذ نگردد. چرا که سناریوهای عجیب و متعددی در صورت وقوع این حادثه قابل تصور است که هر یک برای نوشتن یک نمایشنامه با پایان تراژدیک کافی است. سناریوهایی از قبیل تجسم یک بازاری ثروتمند که برای دریافت یارانه در خانهای با مالک کم درآمد، قرارداد اجاره بسته است و یا مستأجری مستمند در خانهای که مالک آن در طرح شناسایی اقتصادی، فردی مرفه شناخته شده است سکونت دارد، نمونههایی از این مواردند. اگر یارانههای برق و گاز را بر اساس مالک تخصیص دهیم، وای بر مستأجر مستمند ( طبق مفاد اجاره نامهها هزینه آب و برق و گاز مصرفی بر عهدۀ مستأجر است). و اگر بر اساس مستأجر فعلی (در زمان پر کردن فرم) یارانههای فوق را تخصیص دهیم، خانهای با مستأجر کم درآمد سرقفلی پیدا میکند و بنگاههای املاک برای مستأجران بعدی جزو مزایای خانه،تحت پوشش یارانه بودن آن را نیز تبلیغ میکنند. اعلانهای بنگاهها را از حال میتوان تصور کرد: آپارتمان ۶۰ متری، نورگیر عالی، کف سرامیک، یارانهای با دسترسی عالی! شاید هم یارانههای یاد شده نه بر اساس مالک و مستأجر بلکه بر اساس خود ملک قرار است تخصیص یابد که در این صورت نیازی به این همه گردآوری اطلاعات نبوده و نیست. بر اساس اطلاعاتی که از قیمت مسکن در هر منطقه موجود است، میتوان بافت مرفه نشین یا فقیر نشین هر محله را برآورد نموده یارانههای این چنینی را تخصیص داد که البته این هم یکی از همان حالتهاست که خدا آن روز را نیاورد.
اطلاعات خواسته شده در فرم، طوری فاقد جزئیات لازم و فاقد ارتباط منطقی به نظر میرسد که یا محصول یک مدل بسیار بسیار پیچیده است (آنقدر پیچیده که خدا کند خردمندان و فرهیختگان بعد از تحمل مشقات فراوان بتوانند مکانیزم آن را درک کنند) و یا ماحصل یک کار نسنجیده و ناپخته. به عنوان یک مثال ساده اگر یک زوج جوان در سایۀ مساعی شبانه روزی و دوندگیهای بیپایان پس انداز مختصری فراهم کرده و بعد از به همپیوستن مدارک و مستندات زنده (و بعضاً جاندار) موفق به اخذ یک یا دو وام بانکی شده مبالغی هم از پدرزن و پدر بزرگ و برادر شوهر وام گرفته و مبلغی معادل یک چهارم قیمت خانه را هم از محل رهن کامل خانه فراهم کرده و یک باب منزل مسکونی ۶۰ متری خریداری کرده باشند، چون در فرم اطلاعات خانوار جایی برای ذکر هیچ یک از موارد فوق (به استثنای وام بانکی که قانوناً مبلغ آن حداکثر %۲۰ قیمت مسکن است) پیشبینی نشده، چنین فرد گرفتاری، صاحبخانه قلمداد میشود. (اگر خوانندۀ محترم علاقمند است بداند خود این زوج جوان کجا زندگی میکنند کافی است کمی بگردد تا آنها را در یک زیر زمین، یا یک سوئیت ۲۰ متری یا در اطاقکی یا جایی مشابه آن در خانه بستگان درجه یک پیدا کند). این افراد صاحبخانه قلمداد میشوند و از آنجا که عواقب این عنوان هنوز معلوم نیست، آنها را به پس پردۀ ابهام هدایت میکنیم. در عوض آقای تولید کنندۀ لوازم (مثلاً ورزشی) که به کل سرمایه خود نیاز دارد ( قادر به کسب نرخ بازده بالایی روی هر یک ریال است)، به یک باب منزل اجارهای در مرکز شهر بسنده کرده و از آنجا که ۳ ماهه اول سال مقارن با دورۀ آماده کردن اجناس بوده است و نه تحویل آنها، رقم درآمد ۳ ماهۀ اول سال همراه با اجاره نامۀ ضمیمه شده اشک به چشم میآورد از تصور شدت عسرت و مضیقه! و لابد مستحق دریافت یارانه هم خواهد بود.
در فرم اطلاعات اقتصادی خانوار نکات دیگری هم وجود دارد که کنجکاوی را بر میانگیزد. از قبیل اینکه اگر عنوان شغلی "راننده" نه در " کارمند بخش عمومی" و نه در "خصوصی" و "شغل آزاد" و حتی در "سایر" نیز نمیگنجد، راننده چه تفاوتی با بافنده، نجار، خیاط، میوه فروش یا بنا دارد که طبقه شغلی مجزایی برای آن پیشبینی شده است؟ آیا قصد این بوده که تعداد رانندگان احصاء شود تا مثلاً دربارۀ یارانۀ بنزین تصمیمی گرفته شود؟ این احتمال بعید به نظر میرسد چرا که افرادی که حرفهشان حمل و نقل عمومی است در گروههای مجزایی با آمار مشخص توسط نهادهایی نظیر تاکسیرانی و طرح ساماندهی حمل و نقل شهری تفکیک شدهاند. به علاوه آمار تعداد خودروهای شخصی که بیارتباط با تعداد رانندگان و مرتبط با بنزین است را نیز میتوان از طریق تولیدکنندگان خودرو و یا از بند ۲۲ فرم استخراج نمود.
آخرین نکته اینکه لزوم شفافیت اطلاعات اقتصادی و مستند کردن کلیه جزئیات اقتصادی خانوارها اعم از داراییهای ملکی، سرمایهای، نقدی، وضعیت استخدامی و اشتغال، تحصیل و بیمه خانوارها و افراد بر کسی پوشیده نیست. در تمامی کشورهای پیشرفته، اطلاعات مالی اقتصادی هر فرد و خانوادۀ وی به صورت روزآمد با هویت فرد مرتبط است و به وسیله شماره شناسایی شخص، هر فرد یا نهاد ذی صلاحی میتواند از کلیه اطلاعات وی از قبیل تعداد ملک، نوع مالکیت، نوع سکونت، سوابق کاری، مقدار دقیق درآمدها و بدهیها، میزان سهام و اوراق بهادار متعلق به فرد، افراد تحت تکفل وی، نوع بیمه درمانی، بیمه عمر، اندوختههای بانکی و جزئیترین اطلاعات مالی او مطلع گردد. اینها همه عواملی هستند که مسیرهای مالی جامعه را پاکسازی میکنند و چرخش چرخ اقتصاد را روانتر میکنند و لازم است که هر چه سریعتر به وسیلۀ ایجاد چنین مستنداتی در جبران فاصلۀ کشور عزیزمان با کشورهایی که نظام مالی- اقتصادی پیشرفتهای دارند بکوشیم.
اما به نظر میرسد که اولاً مراحل این کار ترتیبی متفاوت دارد و میباید با تأسیس سیستم و پایگاههای اطلاعاتی جامع در سازمانهای ثبت احوال - ثبت اسناد رسمی- سازمان امور مالیاتی- سازمانهای بیمه -بورس اوراق بهادار و از همه مهمتر سیستم بانکی کار را آغاز کرد و ثانیاً باید ابتدا طرح جامعی که به نقد و بررسی ارباب فن و اقتصاددانان برجسته گذاشته شده باشد تهیه نموده پس از تصویب مراجع ذیربط، آگاهی بخشی و اطلاع رسانی جامع و کافی از کم و کیف آن به مردم صورت داد. در پایان اگر لازم باشد، ضرورتاً میتوان مردم را در معرض سؤال و جواب قرار داد.
سؤالی که جواب دهنده از فلسفۀ آن، کارکرد آن و نقش خود در پیشبرد اهداف متناظر با آن کاملاً مطلع باشد. چرا که تنها آن پرسش پاسخ منطقی دریافت میکند که سنجیده طرح شده باشد.
سیده سیما محمدی
منبع : رستاک
وایرال شده در شبکههای اجتماعی
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست