چهارشنبه, ۲۷ تیر, ۱۴۰۳ / 17 July, 2024
مجله ویستا

انقلاب اسلامی، رژیم صهیونیستی و استراتژی جنگ پست‌مدرن


انقلاب اسلامی، رژیم صهیونیستی و استراتژی جنگ پست‌مدرن
جنگ پست مدرن نبردی است كه استراتژی مسلط و وجه غالب در آن، استفاده از ابزار و اقدامات نرم‌افزاری با بهره‌گیری از تكنولوژی پیشرفته می‌باشد. در این جنگ، ‌از اقدامات سخت افزاری به صورت تاكتیكی و مقطعی در درون استراتژی‌های نرم افزاری استفاده می‌شود. از آنجایی كه در برنامه‌های رژیم صهیونیستی سیاست و نظامی‌گری در خدمت امنیت ایدئولوژیكی و قومی است، مطالعات و تحقیقات تكنولوژی جهانی شدن، توسعه و پیشرفت‌های علمی، رایانه‌ای و رسانه‌ای و كلیه‌ی امكانات مربوط به دستاوردهای جدید در خدمت این اهداف قرار خواهد گرفت. وارد شدن اسرائیل به عرصه‌ی جنگ پست مدرن، در حقیقت درگیر كردن غیر نظامیان در عرصه‌ی نبرد، به وجود آوردن محیط نظامی و آموزشی جدید با استفاده از فضاهای مجازی، گسترش سلاح‌های پیشرفته و غیر متعارف نظیر سلاح‌های اتمی، شیمیایی، ‌بیولوژیك و... در راستای ایجاد ترس و وحشت برای اعمال سیاست بازدارندگی و تحمیل خواسته‌های خود می‌باشد. از ویژگی‌های نبرد پست مدرن حضور در عرصه‌ی نبرد واژه‌ها و جنگ‌های مجازی و تأثیر رسانه‌ها بر سرنوشت نبرد، به كار‌گیری علوم رایانه‌ای و سرمایه‌گذاری وسیع در زمینه‌ی ایجاد مراكز انیمیشن سازی، تولید بازی‌های كامپیوتری و غیره است كه در آن به نوعی چهره‌ی دشمن مخدوش و جبهه‌ی خودی مظلوم نشان داده می‌شود. تحولات اخیر در حوزه‌های مختلف علوم و تكنولوژی كه از آن تحت نام «جهانی شدن» یاد می‌شود تأثیرات مختلفی را در عرصه‌هایی نظیر اقتصاد، فرهنگ، اطلاعات و تكنولوژی، امنیت و محیط زیست و نفوذ سازمان‌های غیردولتی در زندگی مردم به وجود آورده است. این فضای جدید برای اسرائیل به عنوان كشوری پیشرفته و متأثر از كمك‌های مالی و تكنولوژیكی امریكا و سایر كشورهای اروپایی شرایط جدیدی فراهم ساخته است كه بی‌تردید در این شرایط سیاست‌های تجاوزطلبانه و نظامی‌گری این رژیم نسبت به گذشته، تغییرات عمده‌ای خواهد كرد. شناخت این تغییرات برای جمهوری اسلامی به عنوان پرقدرت‌ترین كشور اسلامی در مقابله با سیاست‌های رژیم صهیونیستی یك ضرورت تردید ناپذیر خواهد بود. نوشته‌ی حاضر در پی آن است تا با بررسی استراتژی‌های اسرائیل در جنگ پسا تجدد (پست مدرن)، ابعاد سیاست جدید این رژیم را در برخورد با جهان اسلام، مسائل منطقه و در رأس همه ایران، تا حدودی مشخص نماید و عرصه‌های جدیدی كه به یمن فن‌آوری‌های نوین برای سیاست‌های اسرائیل گشوده شده است را تجزیه و تحلیل كند.
پسا تجدد و فضای عصر جدید
اگرچه ارائه‌ی تعریف دقیق از مفهوم پسا تجدد (پست مدرن) با توجه به برداشت‌های متنوع و وجود مجموعه‌ای‌ از جریانات فلسفی، فرهنگی، سیاسی و كلامی، كار پیچیده‌ای است، اما اغلب متفكرینی كه به این دوره معتقد بوده یا آن را به نقد كشیده‌اند، علائمی را برای عصر پست مدرن و تفاوت آن با دوره‌ی مدرنیته ذكر می‌كنند كه عمده‌ترین این علائم عبارتنداز: ظهور دولت رفاهی در اقتصاد، ظهور كاتل‌ها و تراست‌‌های عظیم صنعتی و شركت‌های چند ملیتی، تضعیف نقش دولت ـ ملت در تعیین سرنوشت ملت‌ها، دگرگونی در فضاهای سنتی و اجتماعی و ظهور فرهنگ و روابط اجتماعی جدید، متزلزل شدن اقتصاد ملی و جایگزینی یك اقتصاد جهانی؛ تحقق انقلاب در فن‌آوری اطلاعات و ارتباطات، دگرگونی در محیط زیست جهانی، تعارض میان فرهنگ‌ها، جهانی شدن تكنولوژی ارتباطات و داده پردازی، ظهور چارچوب‌های نظارتی پرقدرت بین‌المللی مانند سازمان عفو بین‌الملل، حقوق بشر و...
این علائم نشان دهنده‌ی گذار عصر به دوره‌ی جدیدی است كه از دیدگاه بسیاری از متفكرین بن‌مایه‌های این دوره با دوره‌ی مدرنیته كاملاً متفاوت است. در رأس بن مایه‌ی عصر جدید گسترش فضاهای ذهنی و جایگزینی ذهنیت‌ها بر عینیت‌هاست. اگر در مدرنیته، عینیت و تجربه خمیرمایه‌ی بسیاری از دیدگاه‌های فكری، فلسفی و علمی بود، درپست مدرن این فضاهای مجازی است كه اهمیت پیدا می‌كند، زمان و مكان جای خود را به فضا می‌دهد. اگر دولت ـ ملت واحد سیاسی حقیقی برای بررسی‌های مدرنیته بود در عصر پست مدرن جهان به عنوان یك واحد سیاسی مورد توجه و برنامه‌ریزی قرار می‌گیرد.
در پست مدرن اصول و قواعد از پیش فرض شده و ثابت دیگر وجود ندارد. در این خصوص ژان فرانسوا لیوتار می‌نویسد:
یك هنرمند یا نویسنده‌ی پست مدرن در مقام یك فیلسوف، متنی كه می‌نویسد و اثری كه خلق می‌كند از نظر اصول تحت هدایت قواعد از پیش تثبیت شده قرار ندارد و نمی‌توان در مورد آنها مطابق با حكم ایجابی، یا به كار بستن مقولات آشنا در متن یا اثر هنری قضاوت نمود... بنابراین هنرمند و نویسنده، بدون قواعد برای تدوین قواعدی برای آنچه كه انجام خواهد یافت، كار می‌كند... پست مدرن را می‌باید بر اساس پارادوكس آینده‌ی پیشین درك نمود.
تفاوت بنیادین مدرنیته و مابعد مدرنیته را می‌توان در جدول زیر تا حدودی نشان داد:
تفاوت مدرنیته و ما‌بعد مدرنیته[۱۴۶]
در فلسفه؛
مدرنیته مابعد مدرنیته (پست مدرن)
مونیسم (وحدت گرایی) پلورالیسم (كثرت گرایی)
ماتریالیسم (مادی نگری) نگرش نشانه شناختی
در رسانه‌ها؛
دنیای چاپ؛ الكترونیك‌های باز تولیدی
تحول سریع نوری / تحول جهانی
در سیاست؛
دولت‌های ملی (ملت ـ دولت‌ها) مناطق (پیكره‌ها) واحد‌های فراملی
اقتدارگرا دمكراتیك
اجماع اجماع مورد مناقشه
برخورد طبقات مسائل جدید در دستور كار، سبز ها
در فرهنگ؛
تأكید بر كاربرد كلمات صحیح (لفظ قلم نویسی) رمز‌گذاری مضاعف، ‌زبان دوگانه
نخبه گرایی نخبه / گفتگوی توده‌ای
با توجه به علائم مذكور و فروریختن ساختار‌ها و تحول در تصورات و مفاهیم قطعی تلقی شده و شكل‌گیری هویت جدید، عده‌ای معتقدند كه درگیری‌های آینده از جنبه‌ی‌ كلی در دو شكل عمده بروز خواهد كرد:
۱ـ درگیری‌های هویتی؛ این درگیری ناشی از تحولات گسترده در حوزه‌ی اطلاعات و گسترش روز افزون رسانه‌ها و رخنه‌ی آنان در زندگی خصوصی و خلوت انسان‌ها بوده و همین امر سبب گردیده تا هویت نیز مانند بسیاری از مسلمات زندگی گذشته، دست‌خوش بحران و در معرض چالش قرار گیرد. موضوع تابعیت، ارزش‌ها و باورهای شخصی و اجتماعی، خرده فرهنگ‌ها، سنت‌ها و هنجارها، دین و مذهب و بسیاری از مقولات مطرح در حوزه‌ی هویت فردی، اجتماعی و دینی و نقش‌های اجتماعی افراد، دچار دگرگونی‌های شدید شود.به گونه‌ای كه دیگر امكان جلوگیری از نفوذ فرهنگ‌های رسانه‌ای برای مقابله با فرهنگ‌های ملی و بومی ازطریق دولت به سختی میسر خواهد بود.
۲ـ درگیری‌های امنیتی؛ درگیری‌های امنیتی در عصر پسا تجدد، عموماً به حوزه‌ی مسائل امنیتی و اطلاعاتی و در رأس آن مقوله‌ی جاسوسی و ارسال اطلاعات و روش جمع‌آوری اطلاعات باز می‌گردد.
اگر حرفه‌ی جاسوسی و جمع‌آوری اطلاعات در گذشته از طریق نفوذ، استخدام جاسوس، خرید اطلاعات و مسائلی از این قبیل انجام می‌گرفت، امروزه با پیشرفت‌های علمی و تكنولوژیكی و از همه مهم‌تر ظهور سایت‌های اینترنتی امكان ارسال اطلاعات دور از چشم شبكه‌های ضد جاسوسی كشور‌ها، به اشكال عادی، رمزی و غیره یك امر عادی تلقی می‌شود. با این تفاصیل، مسأله‌ی حیطه‌بندی اطلاعات و شیوه‌ی مقابله با جاسوسی‌های پست مدرن یكی از مسائل عمده‌ی امنیتی برای كشورهایی است كه به دلایل مختلفی در معرض هجوم اطلاعاتی قرار دارند. به كار‌گیری فن‌آوری‌های جدید از سوی سازمان‌های جاسوسی سبب گردیده تا ملزومات این فعالیت‌ها نیز دچار دگرگونی گردد. شیوه‌ی اتصال به شبكه‌های جاسوسی، حجم اطلاعات، كار تحلیل، سهولت دسترسی به جنگ افزارهای متكی به فن‌آوری عالی و تجهیزات ارتباطی به طور كلی نه تنها شیوه‌های مقابله با جاسوسی بلكه معضلات بزرگی چون، سازمان‌های تروریستی، باندهای مواد مخدر و خلاصه بسیاری از شبكه‌های براندازی كه مخل امنیت ملت‌ها هستند را دچار دگرگونی نموده است.
این دو حوزه‌ی درگیری به ما نشان می‌د‌‌هد كه عصر جدید را دیگر نمی‌توان با مفاهیم سنتی گذشته مورد تجزیه و تحلیل قرار داد. استراتژی‌های جنگ ما‌بعد مدرنیته، استراتژی‌های پیچیده‌ای است كه تاكتیك‌های آن مبتنی بر فن‌آوری جدید، جنگ‌های خیالی، جنگ‌های رایانه‌ای، جنگ سیبرنتیكی، جنگ‌های اطلاعاتی، جنگ‌های اینترنتی، ‌درگیری مغز‌ها و مفاهیم اساسی چون اینترنت، ماهواره، رایانه، ژنتیك و امثال ذلك است. در جنگ ما‌بعد مدرنیته، استراتژی مسلط و وجه قالب در آن استفاده از ابزار و قدرت نرم افزاری در فضاهای مجازی است. استفاده از سخت افزار‌ها، محدود و مقطعی بوده و صرفاً سیاست‌های موردی در دلِ استراتژی‌های كلی نرم افزاری است. اگر در جنگ‌های گذشته استراتژی مسلط، اقدامات سخت افزاری نظیر انهدام دشمن در روی زمین، ‌تسخیر مواضع جغرافیایی و نابودی قدرت و توانایی مادی و سرنگونی یك حاكمیت از طریق عملیات نظامی یا براندازی بود، در عصر مابعد مدرنیته همه‌ی این استراتژی‌ها در سیاست‌های نرم افزاری ساماندهی خواهد شد. چشم‌‌انداز‌های كلی جنگ مابعد مدرنیته به ما هشدار می‌د‌‌هد كه رژیم صهیونیستی به عنوان بزرگ‌ترین خطر صلح و امنیت كشورهای منطقه‌ی خاورمیانه و در رأس آن ایران، در دهه‌های آتی، استراتژی‌های خود را در اجرای سیاست‌های نظامی‌گری برای حفظ هویت قومی ـ مذهبی خود بی‌تردید دگرگون خواهد كرد. در آینده‌ی‌ بسیار نزدیكی باید شاهد ظهور تحولات جدیدی در سیاست‌های نظامی گرایانه‌ی اسرائیل باشیم، كه ماهیت و كیفیت آن بی‌تردید با آنچه كه در سیاست‌های گذشته‌ی این رژیم وجود داشته، متفاوت خواهد بود. این علائم را می‌توان در سیاست‌های دهه‌ی اخیر رژیم صهیونیستی به نحوی مشاهده كرد.
دگرگونی دیدگاه‌های رژیم صهیونیستی را با توجه به تحولات جهانی شدن می‌توان در چشم‌انداز‌های زیر مورد مطالعه و توجه قرار داد:
۱ـ چشم‌انداز‌های علمی و تكنولوژیكی،
۲ـ چشم‌انداز‌های مالی،
۳ـ چشم‌انداز‌های رسانه‌ای.
چشم اندازهای علمی و تكنولوژیكی
سرمایه‌گذاری در بخش تحقیقات و پژوهش‌های علمی و صنعتی و رشد و توسعه در حوزه‌ی علوم و تكنولوژی، از ویژگی‌های منحصر به فرد رژیم صهیونیستی نسبت به همسایگان خود می‌باشد. چنان كه این رژیم در پژوهش‌های علمی ۷۰ برابر و در ثبت اختراعات، بیش از هزار برابر در مقایسه با اعراب كارایی دارد. حجم صادرات رژیم صهیونیستی از فن‌آوری‌های پیشرفته طی سال ۲۰۰۰ میلادی ۷ میلیون دلار بوده است[۱۴۷].
این رقم ناشی از ساخت متفاوت اقتصادی و صنعتی و نیز دورنمایی است كه رهبران این رژیم ترسیم نموده‌اند. رهبران رژیم صهیونیستی از بدو اشغال فلسطین در پی آن بودند تا این كشور را متفاوت با كشورهای عربی منطقه ساخته و آن را همسان كشورهای پیشرفته در آورند. لذا تمام سعی خود را در ایجاد خود باوری و تلاش در جهت رشد و توسعه مصروف نمودند. تشویق به كار در مزارع كشاورزی و سرمایه‌گذاری در حوزه‌ی صنعت، از عواملی نبودند كه صهیونیست‌ها را از وارد شدن در زمینه‌ی‌ی‌‌های تحقیقات كشاورزی و صنعتی و سایر حوزه‌های پژوهشی غافل نماید. صهیونیست‌ها، پس از پشت سر گذاردن جنگ‌های متعدد بر آن شدند تا با سرمایه‌گذاری در بخش فن‌آوری‌های نوین، علاوه بر كاهش هزینه‌های نظامی، ماشین را جایگزین انسان نموده و هر چه بیشتر تلفات خود را به دلیل محدودیت‌های نیروی انسانی، نسبت به اعراب كاهش داده و تلفات بیشتری را به دشمنان تحمیل نمایند. در حوزه‌ی امنیتی نیز آنها سعی می‌كنند تا تكنولوژی پیشرفته را در سازمان‌های امنیتی خود به كار گیرند و در این راستا در طی ادوار مختلف، سازمان جاسوسی رژیم اشغال‌گر قدس موساد، در صدد استخدام گسترده‌ی متخصصان رایانه‌ای بر آمده است. رژیم اشغال‌گر قدس برای تقویت توان اطلاعاتی در فن‌آوری‌های مرتبط با اینترنت و داده پردازی سیستم‌های موساد، به روش‌های مختلف، اقدام به جذب نیروهای جدید كرده است.[۱۴۸]
پیشرفته كردن صنایع و تجهیزات داخلی، ساخت و فروش قطعات سخت افزاری و برنامه‌های نرم افزاری و كسب در آمد سرشار در این حوزه‌ها و حضور در بازارهای بین‌المللی از دیگر اهداف رژیم صهیونیستی در سرمایه‌گذاری در بخش فن‌آوری‌های نوین می‌باشد. در حال حاضر سرمایه‌گذاری در بخش فن‌آوری رایانه‌ای سبب گردیده تا بیش از ۴۸۰۰ شركت متخصص در فن‌آوری مدرن و نرم افزاری پیشرفته در خدمت رژیم صهیونیستی باشند، كه بیشتر این شركت‌ها در مجتمع صنعتی تكنیون[۱۴۹] در حیفا و وایزمن[۱۵۰] واقع در تل آویو فعالیت دارند كه مطابق با آمار منتشره توسط رژیم صهیونیستی ارزش صادراتی و نسبت رشد سالانه‌ی آنها در سال‌های اخیر بالغ بر ۶ درصد می‌باشد. این شركت‌ها بیشترین فعالیت خود را به طور مستقیم در زمینه‌ی فن‌آوری نظامی و برنامه‌ریزی برای ایجاد شبكه‌های ارتباطی نظامی و شركت‌های داخلی و خارجی و همچنین ساخت سلاح‌های مدرن و عملیات جاسوسی در سطوح بین‌المللی متمركز كرده‌اند.[۱۵۱]صهیونیست‌ها با سرمایه‌گذاری بر فن‌آوری نوین و فعال نمودن شركت‌های متعدد در زمینه‌ی تكنولوژی جدید علاوه بر كسب در آمد، توانسته‌اند اهداف نظامی و امنیتی خود را پیگیری نموده و سطح علمی كشور را نیز در مقایسه با سایرین، حتی كشورهای توسعه یافته بالاتر برند چنان كه در این زمینه انریكو لتا وزیر صنایع و تجارت خارجی ایتالیا در نخستین اجلاس همكاری‌های علمی و فن‌آوری ایتالیا و اسرائیل، در خصوص توانایی‌های آن رژیم بیان می‌دارد: اسرائیل در بسیاری از موارد مربوط به اقتصاد جدید از ما جلوتر است.[۱۵۲] برخی از توانایی‌های رژیم صهیونیستی در حوزه‌ی تكنولوژی عبارتند از: الكترونیك ارتباطات راه دور، مواد اولیه برای بخش‌های مربوط به فضانوردی، تولید خودرو، همچنین نرم افزار برای امنیت و سیستم‌های كنترلی.
توجه ویژه‌ی رژیم صهیونیستی به موضوع استفاده از فن‌آوری در راستای نظامی تا بدانجا امتداد یافته است كه آن رژیم قبل از حمله‌ی امریكا به عراق كه به سقوط صدام منجر گردید، از بیم حملات احتمالی عراق، نسبت به ایجاد مدارس مجازی در تل آویو اقدام نمود. تا در صورت آغاز جنگ علیه عراق آموزش را از طریق رایانه ادامه دهند.[۱۵۳]
این اقدام، نمادی از توسعه استفاده از رایانه و فراگیر بودن این صنعت در سرزمین اشغالی می‌باشد. اما فن‌آوری‌های نوین علاوه بر آنكه فرصت‌های پیشرفت صنعتی و اقتصادی را در اختیار اشغال‌گران گذاشت، تهدیدات جدیدی را نیز متوجه این رژیم نموده است. رژیم صهیونیستی در طول نبردهای پیدا وپنهان خود با فلسطینی‌ها توانسته بود با استفاده ازروش‌های سانسور خبری و در اختیار داشتن رسانه‌های متعدد دولتی و فرامرزی به شیوه دلخواه خود، چهره‌ای منفی از مبارزان فلسطینی در نزد اذهان عمومی در داخل و خارج آن كشور ایجاد نماید و علاوه بر آن، اقدامات خشن نظامیان خود را نیز پنهان نماید. اما به یمن فن‌آوری جدید، سازمان‌های مبارز فلسطینی نیز با ایجاد سایت‌های اینترنتی، اقدام به روشن ساختن مواضع خود و نیز چگونگی اقدامات رژیم صهیونیستی در عرصه‌ی مقابله با فلسطینیان نمودند و این اقدامات در حوزه «جنگ پست مدرن» بر صهیونیست‌ها بسیار گران آمده و آنان را وادار نمود تا به پایگاه‌های اینترنتی جنبش جهاد اسلامی فلسطین حمله و آن را از كار اندازند. به گفته‌ی منابع جنبش، سایت اینترنتی جهاد اسلامی به آدرس: www.JIhadislami.com در یك اقدام همسو با دیگر فعالیت‌ها، جهت خاموش نمودن صدای آزادی‌خواهی مردم مسلمان فلسطین مورد حمله قرار گرفته است. اشاره می‌شود پایگاه اینترنتی: www.qudsway.com یكی دیگر از پایگاه‌های اینترنتی جنبش جهاد اسلامی فلسطین به رغم آنكه تاكنون چندین بار مورد حمله‌ی صهیونیست‌ها قرار گرفته و گروه فشار صهیونیستی جنجال گسترده‌ای را علیه آن به راه انداختند. همچنان به فعالیت خود ادامه می‌دهند.[۱۵۴] این ‌گونه اقدامات نشان از گشوده شدن جبهه‌ای جدید در مقابل رژیم صهیونیستی دارد كه تاكنون آن رژیم در آن كمتر درگیر بوده و از این ناحیه احساس خطر می‌نموده است. همچنین رفتار آن رژیم در بستن سایت مبارزان فلسطینی گویای تأثیری است كه رسانه‌های جدید الكترونیكی در سرنوشت نبرد دارند.
چشم انداز‌های مالی
همان‌گونه كه ذكر شد مسائل مالی از آن جهت در یك جنگ پست مدرن حائز اهمیت می‌باشد كه بررسی آن می‌تواند از سویی عمق و سرعت پیشرفت‌های علمی و تكنولوژیكی را هویدا ساخته و از سوی دیگر نوسانات، اختلالات و وابستگی به در آمد خاص را كه می‌تواند آینده‌ی كشور را در برابر مشكلات و فشارها دچار آسیب نماید، نشان می‌دهد. اما اقتصاد رژیم صهیونیستی در میان كشورهای منطقه و نیز بسیاری از كشورهای خارج از منطقه، دارای شكوفایی منحصر به فردی است. این موضوع شامل تولید ناخالص ملی و رشد قدرت خرید اشغال‌گران می‌باشد. تا جایی‌كه در مقاطع خاص زمانی؛ اقتصاد آن رژیم همتای اقتصاد امریكا رشد داشته و توانسته جایگاه مناسبی را در لیست درجه‌بندی توسعه اقتصادی به خود اختصاص دهد. آخرین گزارش برنامه‌ی رشد سازمان ملل موسوم به «گزارش رشد بشری سال ۲۰۰۱» نشان می‌د‌‌هد كه رژیم صهیونیستی در سطح اقتصادی بسیار بالایی قرار دارد و تولید ناخالص ملی آن در سال ۱۹۹۹ به بیش از ۱۰۰ میلیارد دلار (دقیقاً ۸/۱۰۰ میلیارد) رسیده است كه قدرت خرید كلی را به ۶/۱۱۲ میلیارد دلار ارتقا داده، تا قدرت خرید فردی از این تولید، بر اساس معادله‌ی مربوطه به ۱۸۴۴۰ دلار برسد. میانگین رشد سالانه‌ی فردی از تولید ناخالص ملی، بین سال‌های ۱۹۷۵ تا ۱۹۹۹ یعنی در دوره‌ای كه اقتصاد جهانی از ركود رنج می‌برد، ۲ درصد عنوان شد. میانگینی كه هم‌‌تراز با میانگین رشد ایالات متحده‌ی امریكا قرار دارد. رژیم صهیونیستی در لیست درجه‌بندی توسعه‌ی بشری، رتبه‌ی بیست و دوم را بین ۱۶۲ كشور جهان در اختیار دارد.[۱۵۵] توسعه و شكوفایی اقتصاد رژیم صهیونیستی در چارچوب مرزهای این كشور محصور نشده و آن رژیم توانسته است با حضور قدرتمند در بازارهای تجاری دنیا، رقیب قابل ملاحظه‌ای برای كشورها و شركت‌های بزرگ دنیا در عرصه‌های مختلف كشاورزی و صنعتی باشد. علاوه بر آن توانسته است با توسعه‌ی روابط تجاری و سرمایه‌گذاری در اقصی نقاط دنیا، سود سرشاری را از ناحیه‌ی اعزام كارشناسان و انتقال دانش فنی و صدور فن‌آوری نصیب خود نماید. برای مثال طی دهه‌های شصت و هفتاد میلادی ۱۵۰۰ كارشناس رژیم صهیونیستی در كشورهای آفریقایی حضور داشتند. رژیم صهیونیستی ۶۲۰۰ كار آموز آفریقایی را در زمینه‌ی‌ی‌‌های مختلف برای آموزش در فلسطین اشغالی پذیرفت. همچنین شركت‌های مهندسی و صنعتی رژیم صهیونیستی هم با امضای قرارداد‌های تجاری در آفریقا، صدها میلیون دلار سود بردند. به ‌نحوی كه حجم واردات رژیم صهیونیستی از آفریقا از ۴۱۰ میلیون و ۵۰۰ هزار دلار در سال ۱۹۷۰ به ۱۹۰ میلیون و ۹۰۰ هزار دلار در سال ۱۹۸۰ و به ۲۴۶ میلیون و ۴۰۰ هزار دلار در ۱۹۹۳ رسید. حجم صادرات رژیم صهیونیستی به آفریقا نیز طی سال‌های فوق الذكر طی سیر صعودی از ۳۰ میلیون و ۱۰۰ هزار دلار به ۱۳۷ میلیون و ۸۰۰ هزار دلار و دست آخر به ۳۳۵ میلیون و ۷۰۰ هزار دلار رسید.[۱۵۶] روند صعودی رشد سرمایه‌گذاری رژیم صهیونیستی در كشور‌های آفریقایی همسو با دیگر تحولات مثبت اقتصادی آن رژیم نشان‌گر چشم‌انداز مثبت مالی است. اما اگر بخواهیم نگاهی همه جانبه به مسائل اقتصادی و مالی رژیم صهیونیستی داشته باشیم ضرورت دارد تا به وابستگی اقتصاد آن رژیم به كمك‌های خارجی نظری بیفكنیم چنان كه وابستگی به یك محصول و یا در آمدی خاص خود می‌تواند آسیب پذیری كشور را در حوزه‌های مختلف سبب گردد. برای مثال رشد مثبت اقتصادی عربستان سعودی در صورتی‌ كه ناشی از وابستگی شدید به فروش نفت باشد و یا برزیل به شكر و دیگری به كاكائو و..... می‌توانند این كشور‌هارا در فراز و نشیب‌های بازار‌های بین‌المللی آسیب پذیر نمایند. وابستگی اقتصاد رژیم صهیونیستی نیز به كمك‌های خارجی علاوه بر آنكه رشد واقعی اقتصاد آن كشور را به زیر سؤال می‌برد، می‌تواند این كسور را در صورتی‌ كه به هر دلیلی این كمك‌ها قطع گردد در معرض آسیب قرار دهد. اقتصاد رژیم صهیونیستی اصولاً بر اساس كمك‌های اروپا و امریكا قدرت گرفت. از خسارت‌های دریافتی از آلمان رشد و نمو یافت و از ادامه‌‌ی كمك‌های امریكایی و جمع‌آوری اعانه توسط سازمان‌های صهیونیستی در جهان ادامه‌ی حیات می‌دهد.[۱۵۷] روژه گارودی با بیانی دیگر برای روشن ساختن چگونگی قوام یافتن اقتصاد صهیونیست‌ها و نشان دادن وابستگی این اقتصاد به كمك‌های خارجی، در كتاب خود تحت عنوان« تاریخ یك ارتداد، اسطوره‌های بنیانگذار سیاست اسرائیل» بیان می‌دارد، كشورهایی نظیر آلمان به دلیل خساراتی كه در جریان جنگ جهانی دوم به یهودیان وارد آوردند (گذشته از این موضوع كه گارودی این خسارات را تا چه میزان منطبق بر واقیعت می‌داند) ملزم به جبران خسارات به اسرائیل گردیده است. همچنین كمك‌های ایالات متحده‌ی امریكا نیز برای اقتصاد اسرائیل همچون دارویی شفا بخش عمل نموده كه به آن به صورت مفصل در ادامه خواهیم پرداخت و در آخر گارودی پرداخت‌های داوطلبانه‌ی یهودیان سایر كشورها، تحت عنوان «دیاسپورا» را از جمله منابع مالی اسرائیل می‌داند. وی در دسته‌بندی خود در خصوص جریانات مالی كه از خارج به سوی رژیم صهیونیستی سرازیر شده است موارد زیر را ذكر می‌كند:
۱. جبران خسارات از جانب آلمان و اتریش.
۲. از طریق دست و دل بازی‌های بی‌قید و شرط ایالات متحده.
۳. به دلیل پرداخت، «دیاسپورا» مجموعه‌ی جماعات یهودی كه از زمان ایجاد اسرائیل در خارج از آن به سر می‌برند.[۱۵۸] در زمینه‌ی سازمان‌دهی پرداخت كمك به اسرائیل از سوی یهودیان می‌توان برای مثال به اقدامات سازمان مگبیت در این راستا اشاره داشت. این سازمان كه در كشورهای مختلف دفاتر مخصوص به خود را اداره می‌نماید هدف خود را جمع‌آوری اعانه برای ارتش رژیم صهیونیستی و ترغیب جوانان یهودی ایران برای كمك و پشتیبانی از اسرائیل قرار داده است.[۱۵۹]همان‌گونه كه بیان شد، اگر بخواهیم به دلایل كمك‌های امریكا به رژیم صهیونیستی اشاره داشته باشیم می‌توانیم از دلایلی چون ایجاد مسابقه‌ی تسلیحاتی در منطقه و فروش تسلیحات، ایجاد امكانات لازم جهت مداخله در امور منطقه با كمك آن رژیم، استفاده از صهیونیست‌ها در راستای حضور امریكا در منطقه و نزدیك شدن به منابع نفتی منطقه، اجرای سیاست سد نفوذ در مقابل شوروی سابق، استفاده از صهیونیست‌ها به عنوان حافظ منافع امریكا در منطقه، اجرای سیاست‌های امنیتی و نظامی امریكا در منطقه و.... نام برد. اما به نظر می‌رسد علی‌رغم وجود دلایل فوق كه به نوعی كمك‌های امریكا به رژیم صهیونیستی را از وجوه امنیتی سیاسی و... توجیه می‌كند، دلیلی ایدئولوژیك نیز در ارسال این ‌گونه كمك‌ها وجود دارد كه آن حمایت مسیحیت صهیونیستی مستقر در امریكا از اشغال‌گران فلسطین است. كه به دلیل اهمیت این دیدگاه در حمایت از آنان این موضوع را به صورت دقیق‌تر در فصل بعدی موشكافی خواهیم نمود. اما علاوه بر حمایت مسیحیت صهیونیستی مستقر در امریكا از رژیم صهیونیستی، فعالیت لابی قدرتمند طرفدار صهیونیست در امریكا نیز در راستای همسو كردن منافع امریكا با آنان و نیز متقاعد كردن سیاستمداران امریكایی به كمك به صهیونیست‌ها قابل توجه است. البته شاید در وهله‌ی اول این نكته متبادر به ذهن گردد كه چگونه سیاستمداران كشور قدرتمندی چون امریكا می‌توانند از یك اقلیت كوچك یهودی متأثر گردند؟! در این زمینه لازم به ذكر است كه در ایالات متحده كه در آن ۶ میلیون یهودی زیست می‌كنند رأی یهودیان می‌تواند تعیین كننده باشد زیرا كه اكثریت انتخاباتی به (دلیل نرخ بالای امتناع و نبود طرح‌های فراگیر مغایر میان دو حزب) به عوامل اندكی بستگی دارد و پیروزی می‌تواند با اختلاف كمی به دست آید. به علاوه سیاست آرای عمومی كه بخش مهمی از آن به جلوه‌ی نامزد یا به مهارت او در هنر نمایی‌های تلویزیون بستگی دارد تابعی از بودجه‌های كمیته‌های انتخاباتی او و امكانات بازاریابی سیاسی وی می‌باشد. در ۱۹۹۸ انتخابات امریكا برای عضویت در سنا یك بودجه‌ی تبلیغاتی ۵۰۰ میلیون دلاری طلب می‌كند. گروه فشاری كه بیش از همه قدرتمند است و در capitoloe دارای اعتبار می‌باشد.[۱۶۰]
قدرت ایپك[۱۶۱] در امریكا به نحوی مؤثر است كه حضور در سلسله مراتب قدرت در این كشور را در همراهی و همنوایی با صهیونیست‌ها قرار داده است و در همین راستا گارودی لیست بلند بالایی از اظهار نظر رؤسای جمهور امریكا در خصوص حمایت از صهیونیسم را در كتاب فوق الذكر خود آورده است كه گویای قدرت ایپك در امریكا است. علاوه بر این نفوذ لابی اسرائیل در امریكا بیش از آنچه تصور می‌شود سیاست واشنگتن را در خاورمیانه به نفع این رژیم به انحراف كشانده است. به حدی كه در صورت تعارض منافع دو طرف در خاورمیانه، در بسیاری از موارد، تأمین منافع اسرائیل بر منافع امریكا اولویت دارد.[۱۶۲] در خصوص در اختیار قرار دادن تسهیلات مالی توسط دولت امریكا كه در غالب كمك‌های نظامی و كمك‌های اقتصادی به صورت وام و یا كمك بلاعوض به رژیم صهیونیستی صورت گرفته است از سال ۱۹۴۹ تا سال ۱۹۹۹ در مجموع نشان دهنده ۱/ ۷۸۶۶۵ میلیون دلار كمك در طول این سال‌ها به آن رژیم است كه شامل ۵/۱۱۲۱۲ میلیون دلار وام و ۹/ ۲۳۱۲۲ میلیون دلار كمك بلا عوض در زمینه‌ی كمك‌های اقتصادی به آن كشور است.[۱۶۳]
در اشاره به كمك‌های دیاسپورا نیز ضروری است ذكر گردد كه این كمك‌ها ابعاد مختلفی داشته و اهداف چند منظوره‌ای را تأمین می‌نمایند. از سویی این كمك‌ها به اقتصاد رژیم صهیونیستی كمك می‌نماید و از سوی دیگر بین یهودیان اقصی نقاط دنیا و رژیم صهیونیستی یك رابطه‌ی معنوی ایجاد می‌كند. كه به مرور تبدیل به نوعی وابستگی و حساسیت به سرنوشت این رژیم است. یكی دیگر از ابعاد این كمك‌ها، حمایت‌های مالی است كه از ناحیه عناصر قدرتمند و متمول یهودی كه ثروت‌های فراملی دارند به رژیم صهیونیستی می‌شود. از جمله این افراد می‌توان به خانواده‌ی روچیلد اشاره داشت. در خصوص معرفی این خانواده دایره‌ی‌المعارف یهود ذكر می‌نماید:
روچیلد از خانواده‌های سرمایه دار و بشر دوست و از حامیان امور هنری و علمی كه در قضایای یهودی مخصوصاً ایجاد سرزمین اسرائیل و تشكیل دولت آن سهم عظیمی داشتند. با گذشت سال‌ها نام آنان ضرب المثل ثروت و سخاوت شد كه هم با دید مثبت و همچون مظهر ثروت نفوذ و بشر دوستی در میان توده‌های یهودی مخصوصاً اروپایی شرقی و هم با نظر منفی به مثابه مظهری منحوس در نوشته و تبلیغات ضد سامی كه به عنوان نشانه ملموس وجود یك حكومت بین‌المللی ثروتمند به كار می‌رفت، تلقی می‌شد.[۱۶۴]
در زمینه‌ی كمك‌های این خانواده به اسرائیل باید عنوان داشت، این كمك‌ها از بدو پیدایش اسرائیل با كمك ادموند روچیلد به تأسیس اسرائیل و كمك‌های مالی وی در جهت خرید زمینهای اعراب و ایجاد اردوگاه مهاجرین یهودی در فلسطین آغاز گردید. و با كمك‌های جیمز روچیلد اول به اسرائیل ادامه یافته است. ادموند روچیلد به پاس سهم تعیین كننده‌اش در تأسیس دولت اسرائیل توسط حییم وایزمن پیشوای سیاسی صهیونیست و از سوی صهیونیست‌ها پدر پیشرو لقب گرفت.
دایره المعارف یهود معرفی مشروح خود را درباره‌ی ادموند روچیلد آغاز می‌كند: (انسان‌دوست مدافع استقرار یهود در ارض اسرائیل و كلكسیونر آثار هنری). ادموند روچیلد بنیانگذار نخستین حركت‌های عملی صهیونیستی شناخته می‌شود زیرا با سرمایه‌ی او بود كه به سال ۱۸۸۳ نخستین اردوگاه‌های یهودیان مهاجر در سرزمین فلسطین ایجاد شد. نقش اساسی شاخه‌ی فرانسوی امپراتوری روچیلدها در صهیونیست جهانی با مرگ بارون ادمون روچیلد پایان نمی‌یابد. پس از او نوه‌های جیمزروچیلد اول در نیمه‌ی دوم قرن بیستم، حامیان درجه اول دولت اسرائیل و از رهبران تراز اول صهیونیست جهانی محسوب می‌شوند.[۱۶۵]چشم انداز‌های رسانه‌ای
در بیان چشم انداز‌های رسانه‌ای جنگ پست مدرن رژیم صهیونیستی، در ابتدا باید ذكر نمود كه جنگ پست مدرن در فضای مجازی در ابعاد مختلفی در جریان است كه از آن جمله رویارویی در عرضه‌ی واژه‌ها و اصطلاحات است. این نبرد در دوسوی جبهه‌ی صهیونیستی و اسلامی دارای خواص خود است. ایجاد واژه‌های جدید و یا منتسب نمودن یك واژه به طرف مقابل و مستند سازی آن و یا حتی ایجاد و زمینه سازی جهت تطبیق برخی از مفاهیم به حریف، از آن جمله هستند. این موضوع سبب گردیده تا هر یك از جبهه‌ی اسلامی و صهیونیستی بعضاً دارای دو فرهنگ متفاوت اصطلاحات باشند. برای نمونه واژه‌ای چون قدس در طرف صهیونیستی «یروشالم» ذكر شود «مبارزات جهادی» در طرف آنان به عنوان تروریسم و از عملیات استشهادی تحت عنوان عملیات انتحاری یاد شود. همچنین به وجود آمدن اصطلاحات جدیدتری نظیر اصطلاح عرب اسرائیلی كه به اعراب سال ۱۹۴۸ كه در اسرائیل اقامت دارند اطلاق می‌گردد از آن جمله هستند. از دیگر واژگانی كه در این حوزه قرار دارند می‌توان از تروریسم دولتی كه در طرف اسرائیلی تحت عنوان تدابیر امنیتی به كار می‌رود و یا از انتفاضه به درگیری مسلحانه و... نام برد. واژه‌ها و اصطلاحات تبلیغاتی سیاسی و نظامی و اجتماعی در چارچوب مبارزه‌ی اسلامی با صهیونیسم پاسخگوی تحولات و تفسیر‌های این مبارزه در واقعیت است. قاموس این اصطلاحات متنوع نه تنها از افزایش و اضافه و حذف و تغییر و تبدیل چارچوب تحولات و تغییرات اوضاع در امان نیست بلكه چند بار طی دوره‌ی مبارزه از سال ۱۹۴۸ تاكنون تحولاتی را در خود دیده كه می‌توان این مراحل را مراحل تحول در مبارزات اسلامی ـ صهیونیستی هم نامید. در این راستا دو واژه‌‌نامه شكل یافت واژه‌نامه‌ای فلسطینی و در طرف مقابل واژه نامه‌ای صهیونیستی كه در مقدم‌ترین سنگر‌ها رو در روی همدیگر صف آرایی نموده‌اند.[۱۶۶] این تحولات مفهومی بعد از وقایع ۱۱ سپتامبر (۲۰ شهریور) در امریكا از شدت بیشتری برخوردار گشت و دگرگونی‌های بنیادینی در عرضه‌ی واژه‌ها اتفاق افتاد كه از مهم‌ترین ابهامات این دوران می‌توان از تداخل واژه‌ی تروریسم و نبردهای رهایی‌‌بخش نام برد.
البته اگر در پی ریشه یابی این نبرد برآئیم به این نكته برخورد خواهیم نمود كه جنگ پست مدرن كنونی در حوزه‌ی وسیع‌تری از نبرد مفهومی قرار دارد و ریشه‌ی آن در شكل‌گیری صهیونیست ادبی است. برخی آن را مقدم بر شكل‌گیری صهیونیزم سیاسی می‌دانند. جنبش صهیونیستی در مبارزات خود سلاح ادبیات را چنان به كار گرفته است كه جز سلاح سیاست هیچ سلاحی نمی‌تواند با آن برابری كند. ادبیات صهیونیسم بخشی ناگسستنی بود كه صهیونیسم سیاسی نه فقط در ستیزهای تبلیغاتی بلكه در ستیزهای سیاسی و نظامی نیز از آن استفاده برد. اگر ادعا كنیم كه صهیونیسم ادبی پیشینه‌ی دورتری از صهیونیسم سیاسی دارد سخنی گزاف نگفته‌ایم. صهیونیسم ادبی، صهیونیسم سیاسی را در دامن خود پرورش داد و سپس به خدمت آن در آمد و در آن دستگاه گسترده كه هدف واحدی دارد به ایفای نقش پرداخت. اگر صهیونیسم سیاسی دستاورد تعصب و نژاد پرستی است، صهیونیسم ادبی نخستین تمایلات این تعصب و نژاد پرستی به شمار می‌آید. جرقه‌ی این‌دو بر اثر فشار رشد نژاد پرستی در قرن‌های ۱۸ و ۱۹ به عنوان دستور كار گروهی از یهودیان افراطی در آمد و چندی نگذشت كه در یك جنبش سیاسی صهیونیستی متبلور شد.[۱۶۷]
به هر ترتیب در پی بروز صهیونیسم ادبی گذار‌ه‌ها و واژه‌های خاصی بروز نمودند كه در عرصه‌ی نبرد پست مدرن حاوی نكات و مفاهیم عمیقی بودند و دلالت بر شكل خاصی از سیاست و ایدئولوژی داشتند. اما این عبارت‌های جدید نیازمند محملی بودند تا آنها را اشاعه و گسترش دهند و این اقدام توسط رسانه‌ها صورت گرفت. كه همزمان رسانه‌های صهیونیستی و رسانه‌های متعلق به فلسطینیان را شامل می‌شد. «نهمان شای» رئیس رادیو و تلویزیون صهیونیست‌ها در زمینه‌ی جنگ پست مدرنی كه بین طرفین جریان دارد بیان می‌دارد كه رسانه‌ها در نبرد بین ما و فلسطینی‌ها جبهه‌ای ضروری می‌باشد.[۱۶۸] در خصوص نبرد رسانه‌ای نتایج تحقیقات خانم دكتر لورا كینگ عیرانی پژوهشگر كانادایی كه در همایش گفتمان در بیروت مطرح گردیده دلالت بر آن دارد كه حامیان رژیم صهیونیستی تحت عنوان مسیحیان امریكایی صهیونیست‌گرا، با بهره‌گیری از رسانه‌های گروهی آن كشور، بدون كمترین اشاره به جنایت‌هایی كه در مناطق فلسطینی روی می‌دهد، اسرائیل را كشور كوچك اما شجاع معرفی می‌كنند. كه در برابر همسایگان شرور عرب خود توانسته در سرزمین مقدس پا بر جا باقی بماند. امروز بیشترین نویسندگان مطبوعات امریكایی واژه‌ی تروریست را مترادف با عرب‌ها و مسلمانان به كار می‌گیرد كه این پدیده تا پیش از رویدادهای ۱۱ سپتامبر نمود نداشت.[۱۶۹]
در طرف مقابل نیز رسانه‌های متعلق به فلسطینیان قرار دارد كه در انعكاس اخبار اقدامات رژیم صهیونیستی در سرزمین‌های اشغالی، فعال بوده ولی در این نبرد پست مدرن به دلیل جایگاه ویژه از گزند محفوظ نبوده‌اند. روزنامه‌ی گاردین فعالیت مركز مستقل رسانه‌ای در فلسطین موسوم به ای.‌ام.سی در انعكاس اخبار جنایات صهیونیست‌ها را چشمگیر توصیف كرد. به نوشته گاردین «ای.‌ام.سی» موفق شد از طریق شبكه‌ی اینترنت بیشترین اخبار از مناطق دوباره اشغال شده را در اختیار جهانیان قرار دهد. گاردین افزود، فعالیت‌های مركز مستقل رسانه‌ای با چنان توفیقی همراه بود كه تنها اندكی پس از شروع حملات ارتش رژیم صهیونیستی و ممنوع شدن حضور خبرنگاران در مناطق اشغالی این مركز به یك دفتر خبر رسانی بین‌المللی مبدل شد. این نشریه نوشت پایگاه اینترنتی مركز رسانه‌ای در اوج خبر رسانی مورد حمله‌ی راهزنان رایانه‌ای اسرائیل قرار گرفت و موقتاً از كار افتاد و نیز تلفن‌های زیادی را اسرائیل، امریكا و انگلیس حاوی اطلاعات و اخبار نادرست به مركز صورت می‌گرفت تا به این ترتیب در كار آن خلل ایجاد كنند.[۱۷۰]
با روشن شدن جایگاه رسانه‌ها در جنگ پست مدرن رژیم صهیونیستی، ضرورت دارد تا به چشم‌اندازهایی كه این رسانه‌ها تعقیب می‌نمایند اشاره شود، رسانه‌ها در عرصه‌ی این نبرد اهداف متعددی را تعقیب می‌نمایند ولی دو هدفی كه به نظر می‌رسد نسبت به سایر اهداف اصلی‌تر می‌باشند عبارتند از: «انجام عملیات روانی و تحقق تهاجم فرهنگی». در خصوص تعریف و هدف عملیات روانی اشاره می‌گردد كه هدف و مأموریت اساسی و اصلی جنگ روانی این است كه خواست ما را به دشمن تحمیل كند. به طوری‌كه بدون اعمال روش‌های نظامی و اقتصادی به دشمن، اعمال او را كنترل نماییم.[۱۷۱] كنترل نمودن رفتار دشمن در حین نبرد از اهم اقداماتی است كه می‌تواند به فرمانده میدان نوید پیروزی دهد ایجاد تزلزل در روحیه‌ی دشمن، ایجاد تردید نسبت به پیروزی، تشدید اختلافات درونی و... این اقدامات از جمله اهداف و شیوه‌ی جنگی روانی اسرائیلی بود كه در طی جنگ‌های اعراب و اسرائیل به كار می‌بست. كه غالباً بر اصول زیر متكی بود:
الف: ایجاد تردید در پیروزی قطعی اعراب بر اسرائیل
ب: تظاهر به شكست ناپذیر بودن ارتش اسرائیل
ج: ایجاد شك در افراد ارتش نسبت به فرماندهان و در مردم نسبت به رهبران سیاسی و نظامی آنان[۱۷۲] اما با متحول و فراگیر شدن نقش رسانه‌ها در اوضاع كنونی و در پی تحولات موسوم به جهانی شدن و پر رنگ شدن نقش NGO‌ها و یا سازمان‌های غیر دولتی، رژیم صهیونیستی سعی نمود تا تأثیر‌گذاری بر اذهان عمومی را از طریق این ‌گونه نهادها نیز صورت دهد. برای مثال همان‌گونه كه اشاره شد از ابزار تبلیغاتی كه در اختیار ایپك (لابی یهودیان در امریكا) است بهره برداری نمود و یا سازمان‌های دوستدار صهیونیست‌ها را در سایر كشور‌ها از طریق پشتیبانی‌های مادی و معنوی، نظیر استفاده از متخصصان در تبلیغات و بهره‌گیری از فن‌آوری پیشرفته قدرتمند‌تر سازد. رژیم صهیونیستی برای تأثیر‌گذاری در اذهان عمومی نیازمند تلاش‌های بی‌وقفه‌ی سازمان‌های غیر دولتی است. بنابراین چنین اهدافی تنها با به كار‌گیری محافل سیاسی و دیپلماسی و رسمی میسر نبوده بلكه نیازمند سازمان‌های رسانه‌ای و متخصصان در تبلیغات گسترده با فن‌آوری مدرن است. در نتیجه جنگ و جدال در این عرصه نیازمند تكنولوژی الكترونیك و دیجیتال است.[۱۷۳] در یك عملیات روانی برنامه‌ریزی شده كه از همه‌ی امكانات بهره برداری مناسب صورت می‌گیرد رژیم صهیونیستی هم عملیات تهاجمی دارد و هم عملیات تدافعی. در همین جهت است كه آن رژیم به نقشی كه رسانه‌های خارجی بر خلاف سیاست‌های تبلیغاتی اسرائیل ایفا می‌كنند معترض شده و دست به محدود سازی‌های این رسانه‌ها می‌زند و در مقاطع مختلف نیروهای امنیتی این رژیم تعداد زیادی از تجهیزات خبر نگاری و كامپیوترهای شخصی خبرنگاران به ویژه خبر گزاری‌های معتبر و معروف جهان همچون: فرانس پرس، رویتر و... را توقیف كرده و آنها را به صاحبانشان بازنگردانده یا به شكل ناقص بازگردانده است. برخی خبرنگاران در این خصوص اظهار داشتند كه نیروهای امنیتی این رژیم آنان را بازداشت خواهد كرد.[۱۷۴] هنگامی كه رژیم صهیونیستی زمزمه‌های مخالفت‌های تبلیغاتی علیه سیاست‌های خود را از بین برد آنگاه می‌تواند آنچه كه مورد نظرش است به مخاطب عرضه نماید. هرچند كه آن رژیم در برنامه‌ریزی‌های خود غالباً به این نكته توجه می‌نماید كه قبل از هر عملیات، سیاست‌های رسانه‌ای منطبق با آن را فراهم سازد. همان‌گونه كه پیش از انجام عملیات نظامی باید اطلاعاتی درباره‌ی آمادگی نظامی دشمن جمع‌آوری شود. به همین نسبت نیز باید درباره‌ی پیش بینی استراتژی رسانه‌ای آن نیز تلاش شود.[۱۷۵] اما این امری بدیهی است كه مخالفان آن رژیم نیز در نبرد پست مدرن ساكت نمی‌نشینند و از حداكثر توانایی كه در پی تحولات در فن‌آوری‌های رسانه‌ای رخ داده به نفع اهداف خود بهره برداری می‌نمایند. و بعضاً رژیم صهیونیستی در این عرصه دچار شكستی فاحش می‌گردد چنان‌چه وزیر تبلیغات لبنان غازی عریضی بیان می‌دارد، نقش تبلیغات مقاوم در كنار مردم مقاوم (مقاومت ملی و اسلامی) و مبارزه‌ی مسلحانه‌ی آنها نقش مهمی در تغییر موازنه‌ی سیاسی و نظامی در برابر دشمن داشت و تبلیغات مقاوم توانست با تضعیف هرچه بیشتر روحیه‌ی اسرائیلی‌ها، كارایی بسیاری در شكست نظامی، امنیتی و سیاسی دشمن داشته باشد. تبلیغات مقاوم با تصویر برداری از صحنه‌ی عملیات نظامی و ارائه‌ی وقایع داخل جبهه، همه‌ی ادعاها و تلاش‌های اسرائیل برای سرپوش گذاشتن بر واقعیت‌ها را نقش بر آب كرد.[۱۷۶] اما برای روشن نمودن برد مؤثر این ‌گونه تبلیغات كافی است كه به اظهار نظر یك دانشجوی «اسرائیلی» به ‌نام «گابی فردمن» كه در روزنامه‌ی یدیعوت احرونوت در خصوص تأثیر رادیو «النور» كه متعلق به حزب‌الله لبنان بوده ودر فلسطین اشغالی صدای آن قابل استماع است توجه شود وی می‌گوید: «شنیدن صدای رادیو النور ترسناك است زیرا با پخش برنامه‌های تحریك‌آمیز، اسرائیل را یك رژیم جنایتكار و صهیونیست می‌نامد.»[۱۷۷] و به لحاظ قدرت تأثیر فوق العاده‌ی رسانه‌ها در این نبرد است كه در جریان انتفاضه، رژیم صهیونیستی در پی تهاجم به كرانه‌ی باختری رود اردن، مراكز و تأسیسات تلویزیونی و رادیویی دولت خودگردان را منهدم كرد و چند ماه بعد از آن پلیس و مأموران وزارت ارتباطات اسرائیل با یورش به مركز فرستنده‌ی رادیویی ام‌الفحم، تجهیزات آن را مصادره و مدیر آن را بازداشت كردند.[۱۷۸] این اقدام پس از آن صورت گرفت كه رژیم صهیونیستی چندی قبل در یورش به الخلیل دو شبكه‌ی تلویزیونی بخش خصوصی «النورس» و «المستقبل» را تعطیل و مسئولان آن‌ را بازداشت كرده بودند و این امر نشان از درك عمیق آن رژیم از نقش رسانه‌ها دارد تا جایی كه شارون در خصوص عمق تأثیر رسانه‌ها، در پی عملیات شهادت طلبانه‌ی «علی الجولانی» در تل‌آویو اعلام می‌نماید: «الجولانی به هیچ تشكیلات سیاسی فلسطینی وابسته نیست و این دلیلی بر تأثیر خطرناك و خرابكارانه‌ی وسائل اطلاع رسانی فلسطینی است.»[۱۷۹] و اگر بخواهیم به تأثیر رسانه‌ها در داخل سرزمین‌های اشغال شده نیز اشاره داشته باشیم كافی است از جلوگیری پخش برنامه‌ی «ارهابیات» كه توسط شبكه‌ی ماهواره‌ای ابوظبی پخش می‌شود اشاره داشته باشیم كه در آن «آریل شارون» به عنوان آدمكش خونخوار كه خون فلسطینی‌ها را می‌مكد نشان داده می‌شد.[۱۸۰]بعد دیگر فعالیت‌های رسانه‌ها در جنگ پست مدرن كه تحقیقاً مهم‌تر از انجام عملیات روانی است تهاجم فرهنگی می‌باشد كه ابتدا با تعریفی از آن به چگونگی استفاده‌ی رژیم صهیونیستی از رسانه‌ها در این عرصه می‌پردازیم. تهاجم فرهنگی به این معنی است كه یك مجموعه‌ی سیاسی یا اقتصادی برای اجرای مقاصد خاص خود...، به بنیان‌های فرهنگی آن ملت هجوم می‌برد. در این هجوم باورهای تازه‌ای را به زور و به قصد جایگزینی با فرهنگ و باورهای ملی آن ملت وارد كشور می‌كنند.[۱۸۱] صهیونیست‌ها در این عرصه به مواجهه با دشمنان خود توجه كافی و دقیق داشته و در این راستا از هیچ اقدامی فروگذار نمی‌كنند. برای نمونه در جهت سرنگون نمودن جمهوری اسلامی ایران بنیامین‌ نتانیاهو نخست وزیر اسبق رژیم صهیونیستی حمله‌ی فرهنگی به ایران از طریق ارسال برنامه‌های ماهواره‌ای را به اعضای كمیته‌ی اصلاحات دولتی مجلس نمایندگان امریكا پیشنهاد می‌كند و بیان می‌دارد: ارسال برنامه‌های ماهواره‌ای حاوی تصاویر زنان زیبا با بدنهای برهنه و نیمه برهنه و پرداختن به امور دنیوی از قبیل زندگی تجملی و البسه زیبا، و صحنه‌های جنسی و مشاهده امور كاملاً انحرافی باعث می‌شود كودكان ایرانی خواستار لباسهای زیبا، زندگی تجملی و استخر و امثال آن شوند و با این امر می‌توان در ایران انقلابی به راه انداخت.[۱۸۲]
این‌گونه اقدامات در نهاد خود جنگی پست مدرن است كه بر اندازی از نوع مخملی و یا فروپاشی از درون را تعقیب می‌نماید و همان‌گونه كه خانم نادیا خوست نویسنده و ادیب سوری بیان می‌دارد خطرناك‌ترین جنگ‌ها، تهاجم فرهنگی است. زیرا اراده‌ی مردمی را از بین می‌برد و تلاش می‌كند ذهن را به جای سرزمین اشغال كند.[۱۸۳] البته این اقدام از سوی رژیم صهیونیستی فقط علیه ایران استفاده نگردیده است. چنان‌چه روزنامه‌ی لبنانی الكفاح العربی می‌نویسد: افراد یك شبكه‌ی اسرائیلی جاسوسی و ترویج فحشا در شهرك العین در بقاع شمال شرق لبنان شناسایی و دستگیر شدند. این شبكه كه اعضای آن ده‌ها نفر هستند همچنین به منظور گسترش بیماری‌های واگیردار از جمله ایدز روسپیگری را رواج می‌دادند. و درهمین جهت است كه روشن می‌گردد رهبر انقلاب اسلامی ایران این مفهوم را به درستی درك كرده‌اند كه تهاجم فرهنگی برای بی‌اعتقاد كردن نسل نو انجام می‌گیرد، هم بی‌اعتقاد كردن به دین، هم بی‌اعتقاد كردن به اصول انقلابی و هم بی‌اعتقاد كردن به آن تفكر فعالی كه امروز استكبار و قلمرو قدرت‌های استكبار را به خطر و وحشت انداخته است.[۱۸۴]
حد و مرز تهاجم فرهنگی برای اسرائیل و طرفداران آن تا جایی امتداد می‌یابد كه غیر یهودیان به معتقدات اسرائیلی پیوند بخورند و این نكته‌ای است كه در بیانیه‌ی سومین كنگره‌ی بین‌المللی مسیحیت صهیونیستی عنوان گردیده است. هنگامی كه غیر یهودیان به خانواده معتقدات اسرائیلی پیوند خوردند دیگر تلاش برای تغییر الهیات و خداشناسی آنها ضرورتی ندارد. هر چند كه الهیات آنها با اهداف مبتنی بر كتاب مقدس (درباره‌ی اسرائیل و یهودیان) مغایرت داشته باشد.[۱۸۵]
اما اگر پیوند صورت نگرفت تلاش در جهت تغییر الهیات و خداشناسی آنان از سوی صهیونیست‌ها صورت خواهد گرفت و این امر تا جایی گسترش می‌یابد كه نیروهای امنیتی اسرائیل اقدام به تأسیس شبكه‌های شیطان پرستی در عرصه‌ی نبرد نرم افزاری می‌نمایند. اعترافات اعضای گروه شیطان پرستان كه چندی پیش از سوی نیروهای امنیتی مصر دستگیر شدند افكار عمومی مردم این كشور را به شدت تكان داد. بازجویی‌های دادستانی امنیت ملی مصر از دستگیر شدگان نشان داد كه آنها در«طابا» با برخی از صهیونیست‌ها تماس می‌گرفته‌اند. و همچنین در بعضی از آپارتمان‌های محلات گوناگون قاهره با گروهی از دختران رژیم صهیونیستی تماس‌های جنسی دسته جمعی برقرار می‌كرده‌اند. چند تن از متهمان اعتراف كردند كه موساد با پرورش این افكار آنها را میان جوانان مصر و دیگر كشورهای عربی رواج می‌دهد.[۱۸۶] البته این ‌گونه اقدامات فقط منحصر به ایران و یا مصر نبوده و در سایر كشور‌های عربی نظیر اردن نیز در جریان است و چنان‌چه رئیس بخش سمعی و بصری اداره‌ی مطبوعات و انتشارات اردن می‌گوید: «رواج نوار‌های ویدئویی گروه شیطان پرستان و دیگر نوارهای مبتذل وارده از فلسطین اشغالی در میان جوانان اردنی خانواده را نگران كرده است.» جوانان و خانواده‌های مرفه بیش از اقشار دیگر از این نوار‌ها استقبال می‌كنند[۱۸۷]و در این راستا است كه هفته نامه‌ی اردنی الاتجاه با انتشار مقاله‌ای نوشت ظهور پدیده‌ی بندگان شیطان، جنگ جدید موساد علیه كشورهای عربی است. این اقدام برای گسترش بی‌ایمانی و ایجاد شبهه نسبت به مقدسات اسلامی است.
البته اگر بخواهیم به تهاجم فرهنگی رژیم صهیونیستی در بعد اهداف كوتاه مدت آن نیز اشاره داشته باشیم لازم به ذكر است كه اهداف تاكتیكی آن رژیم در تهاجم فرهنگی عبارت است از حساسیت‌زدایی از اسرائیل، ایجاد علایق مردمی و روابط فرهنگی در جهت عادی سایر روابط با اسرائیل و تغییر فرهنگ مردمی در جهت زمینه سازی برای صلح با اسرائیل كه در مركزیت این تهاجم ارزش‌ها و فرهنگ‌های اسلامی و عربی قرار دارد.
ایران و اسرائیل در عرصه‌ی جنگ پست مدرن
در خصوص تقابل ایران و اسرائیل در عرصه‌ی جنگ پست مدرن وجوه مختلفی قابل تبیین و بررسی می‌باشد. برخی از آنها عبارتند: از تهدیداتی كه اسرائیل از ناحیه‌ی ایران احساس می‌نماید نظیر تهدید اتمی ایران، حمایت ایران از گروه‌های جهادی، الگو شدن ایران به عنوان یك كشور اسلامی در مقابل كشورها و گروه‌های مهاجم و در مقابل اسرائیل و... همچنین تهدیداتی كه اسرائیل برای ایران دارد از جمله ترغیب امریكا و سایر كشورهای قدرتمند در سرنگونی حكومت ایران چه از راه حمله‌ی نظامی و چه از طریق پیگیری فشار از درون، موضوع توسعه طلبی ارضی رژیم صهیونیستی كه در كانون توجهات و امیال افراطیون قرار دارد، تهدیدات درحمله‌ی نظامی به مراكز هسته‌ای ایران، جلوگیری از دستیابی ایران به دانش و تكنولوژی‌های نوین و استراتژیك و...
با عنایت به این موضوع كه درصدد هستیم تا به برخی از ابعاد مختلف جنگ پست مدرن صهیونیست‌ها علیه ایران نظری بیفكنیم نا گزیریم به برخی از فراز و نشیب‌های روابط دو كشور اشاره داشته باشیم. هرچند كه در خصوص چگونگی آغاز روابط ایران و اسرائیل در قبل از انقلاب اسلامی به تازگی تحقیقات جدید و جدی صورت گرفته و كتب مختلفی در داخل و خارج از كشور چاپ گردیده است، اما به هر روی آغاز این روابط بستگی تام به دیپلماسی پنهان به كار گرفته شده از سوی اسرائیل دارد: اسرائیل به لطف جاسوسان موساد، بی‌آنكه رسماً شناسایی شود، روابط تنگاتنگی با تركیه و ایران ـ قبل از انقلاب اسلامی ـ و همچنین اندونزی برقرار می‌كند. روون مرهاو مدیر كل سابق وزارت امور خارجه‌ی اسرائیل و از اعضای سابق سرویس‌های مخفی اقرار می‌كند شروع دیپلماسی سایه به همان آغاز تشكیل حكومت اسرائیل در سال ۱۹۴۸ باز می‌گردد. دیپلماسی پنهان، جمع‌آوری و استفاده از اطلاعات، برنامه‌های دفاعی، همگی یك هدف را دنبال می‌كردند؛ شكستن انزوای كشورمان در مقابل اعراب و برقراری پیوند از هر طریق ممكن با حداكثر كشورها در جهان، در این راستا موساد با پرده پوشی و رازداری‌اش (كه لازمه‌ی كار بود) كارهای فوق العاده‌ای انجام داد.[۱۸۸]
برقراری روابط با ایران و سایر كشورهای فوق الذكر از سوی اسرائیل یكی از ابعاد استراتژی پیرامونی این كشور بوده كه در صدد ایجاد روابط با كشورهای غیر عرب بود. تا بتواند در دریای كشورهای عرب كه اسرائیل را احاطه كرده بودند، هم پیمانی بیابد[۱۸۹] و استفاده از دیپلماسی پنهان با این هدف كه می‌تواند دشمن بالقوه را بی‌طرف نگه دارد یا متحدین را از دشمن جدا كند[۱۹۰] از سوی اسرائیل مورد استفاده قرار می‌گرفت.در خصوص شكل ظاهری برقراری روابط بین دو كشور موضوع به دوران نخست وزیری ساعد بر دولت ایران بر می‌گردد. در آن مقطع زمانی دولت ساعد در هنگام فترت پارلمانی در اسفند ۱۳۲۸ اسرائیل را به صورت دوفاكتو به رسمیت شناخت و در بیت المقدس سركنسول‌گری دایر كرد. ولی پانزدهم ماه بعد در اوایل حكومت دكتر مصدق اعتراضاتی از جانب نمایندگان مجلس به این امر صورت گرفت. در جلسه‌ی ۱۹ تیر ۱۳۳۰ باقر كاظمی وزیر امور خارجه در پاسخ به سؤال حاج آقا رضا رفیع در مورد شناسایی اسرائیل اظهار داشت: دولت ایران تصمیم خودش را اجرا كرد و ژنرال كنسول‌گری را كه در بیت المقدس دایر كرده بود منحل كرد.[۱۹۱] اما این انحلال چندان به درازا نكشید و برای دومین بار به صورت جدی‌تر و همه جانبه‌تر همكاری رژیم شاه با اسرائیل یك سال پس از كودتای ۲۸ مرداد آغاز شد.[۱۹۲] این روابط كه دارای ابعاد سیاسی، اقتصادی، نظامی، فرهنگی، جاسوسی و... بود در سال ۱۳۵۷ متعاقب تحقق انقلاب اسلامی در ایران خاتمه یافت.
پیروزی انقلاب اسلامی در ایران ویژگی‌های خاص خود را داشت كه یكی از این ویژگی‌ها گذشتن از خطوط قرمزی بود كه برایش ترسیم شده بود، مهم‌ترین آن جدا شدن از هم پیمانی با رژیم صهیونیستی و قطع كردن دسترسی امریكا و اسرائیل از ایران بود. همان‌گونه نوام چامسكی زبان شناس امریكایی بیان می‌دارد: ایران در سال ۱۹۷۹ از خط قرمز‌ها گذشت، سرپیچی كرد و مستقل شد و از اینجا بود كه می‌بایست تنبیه شود[۱۹۳]و این امر علاوه بر ایجاد خسارت و زیان به منافع امریكا، به اسرائیل نیز صدمات جبران ناپذیری را وارد ساخت. چنان‌چه كشوری هم پیمان و متحد منطقه‌ای را كه از ناحیه‌ی فروش نفت، خرید سلاح و... سود سرشاری نصیب اسرائیل می‌نمود، تبدیل به كشوری الگو و حامی دشمنان اسرائیل شد.
اسرائیل خیلی سریع دریافت كه بایستی با انقلاب ایران مقابله‌ی جدی نماید و این امر را در همراهی با سلطنت طلبان و سایر گروه‌های برانداز و كودتاچیان بروز داد. ایران نیز مخالفت خود با موجودیت اسرائیل را در كمك‌های مادی و معنوی كه به دشمنان اسرائیل می‌نمود، نشان داد. در همین رابطه شارون می‌گوید: ایران دشمن دیرینه‌ی ما در حال ساخت یك پایگاه موشكی در لبنان است كه از طریق آن می‌تواند حملات علیه دولت اسرائیل را افزایش دهد.[۱۹۴]
دشمنی اسرائیل با ایران از ابعاد مختلف قابل رصد كردن است. اسرائیل یك هم پیمان را كه در ناحیه‌ی حساس ژئوپولتیكی خلیج فارس حضور داشت، از دست داده و به استراتژی پیرامونی او خلل وارد شده بود. در اثر انقلاب، كشوری پدید آمده بود كه در زمینه‌ی مواضع سیاسی در نقطه‌ی مقابل اسرائیل قرار داشت و هیچ‌گونه مشروعیتی را برای این رژیم قائل نبود و این كشور امكان برانگیختن انگیزه‌های مذهبی را علاوه بر انگیزه‌های عربی موجود در میان كشورها و اعراب داشت. همچنین اسرائیل منافعی همچون خرید ارزان قیمت نفت، بازار فروش كالا و سلاح‌های متنوع و... را از دست داده بود و باید به حضور مستشاران خود كه در بخش‌های اقتصادی و... ایران حضور داشتند پایان می‌داد و علاوه بر آن ایران كه بسان پایگاهی مطمئن، امكان فعالیت پنهان اسرائیل را علیه كشورهای عربی مهیا می‌نمود در اثر انقلاب از دست رفت.[۱۹۵]
همچنین بخشی از این دشمنی به واسطه‌ی تهدیداتی بود كه ایران علیه اسرائیل فراهم آورده بود. در این باره یكی از ژنرال‌های اسرائیلی می‌گوید: ایران از ما دل خوشی ندارد. تروریست‌های حزب الله را علیه ما تحریك می‌كند. در رأس مخالفین مذاكرات صلح است. به حماس كمك مالی می‌كند و در چهارگوشه‌ی جهان دست به عملیات تروریستی علیه منافع ما می‌زند و...[۱۹۶]
بدین ترتیب اسرائیل و ایران در عرصه‌ی نبردی قرار گرفتند كه هرچند به صورت سنتی امكان مشاهده‌ی آن در مرزهای جغرافیایی متداول وجود نداشت، اما می‌توان از آن تحت نام جنگ پست مدرن یاد نمود. این جنگ در سطوح مختلفی بروز نموده كه از جمله می‌توان به ایجاد اختلال در توسعه‌ی دسترسی ایران به تكنولوژی نوین و رشد سریع اقتصادی با دست یافتن به تكنولوژی اتمی یاد نمود. اسرائیل با بهره برداری از یك عملیات روانی گسترده كه به صورت برنامه‌ریزی شده و سازمان یافته در ابعاد مختلف اجرا شد، سعی نمود تا وانمود سازد ایران در پی دست یافتن به سلاح اتمی است و این امر را با یاری جستن از سوی رسانه‌های در اختیار صهیونیزم بین‌الملل به خوبی به اجرا گذارد و با بیان مطالبی نظیر: ایران سلاح‌های هسته‌ای خود را گسترش خواهد داد و به مركز جهانی تروریسم تبدیل خواهد شد.[۱۹۷] سعی نمود در یك نبرد مجازی در عرصه‌ی جنگ واژه‌ها، ایران را مركز تروریسم جهانی نشان دهد. البته این امر در پی مجموعه اقداماتی صورت گرفت كه با محوریت رسانه‌ها صورت پذیرفت. چنان‌چه در ابتدا چهره‌ی سیاهی از تروریسم به نمایش گذارده شد و سپس خطر مستولی شدن تروریسم بر جهان مرتباً بیان و به تصویر كشیده شد و متعاقباً مسلمانان به عنوان چهره‌هایی واپس‌گرا و خشن معرفی و مبارزات رهایی بخش آنها به عنوان تروریسم معرفی گردید و حمایت ایران از نهضت‌های آزادی بخش نیز به عنوان حمایت از تروریسم منعكس شد. بدین شكل با دستیابی ایران به دانش هسته‌ای مقابله شد و از آن بسان تهدیدی نظامی كه هر چه سریع‌تر باید با آن مقابله‌ی سیاسی و در صورت عدم اعتنای ایران مقابله‌ی نظامی شود یاد شد. ایران در حال توسعه‌ی توانایی هسته‌ای خود می‌باشد و متخصصان اظهار می‌دارند كه تأسیسات هسته‌ای ایران در مناطق مختلف كشور پراكنده شده است و با استفاده از حملات هوایی نمی‌توان آنها را به طور مؤثر از بین برد. بنابراین، حملات بازدارنده، بسیار دشوار خواهد بود. زیرا دشمنان اصلی اسرائیل به خوبی از حمله‌ی این كشور به نیروگاه هسته‌ای عراق درس گرفته‌اند. اكثر جنگ افزارها و برنامه‌های هسته‌ای كه برای اسرائیل نگران كننده است را در مناطق مختلف و به صورت پنهانی مستقر كرده‌اند.[۱۹۸]دیدگاه اسرائیل مبتنی بر ضرورت مقابله‌ی همه جانبه با ایران ناشی از احساس خطر بسیار شدیدی می‌باشد كه این كشور از ایران دارد این احساس خطر علاوه بر جنبه‌های نظامی و سیاسی دارای ابعاد دیگری نیز هست كه از آن جمله می‌توان از تهدید ایدئولوژیكی نام برد. این تهدید برای اسرائیل از آنجا ناشی می‌شود كه وجود اسلام انقلابی در ایران می‌تواند در بسیج توده‌های جهان اسلام علیه اسرائیل بسیار مؤثر باشد و ملت‌ها را به حركت در آورد. این موضوعی است كه اسرائیل تهدید آن را درك كرده ودر غالب گفتمان جنگ پست مدرن از ایران به عنوان كانون تروریسم منطقه‌ای و بین الملی یاد می‌كند. این همان نكته‌ای است كه آریل شارون نخست وزیر اسرائیل در دیدار با سفیران و دیپلمات‌های خارجی در اسرائیل آن را بیان می‌كند، كه ایران بزرگ‌ترین خطر و تهدید برای اسرائیل است و آن كشور می‌كوشد به سلاح‌های كشتار جمعی دست یابد. ایران به كانون تروریسم منطقه‌ای و بین‌المللی تبدیل شده است.[۱۹۹] اسرائیل راه كارهای متعددی را در مبارزه علیه ایران به پیش می‌برد كه می‌توان آن را در دو بعد راه كار نظری و عملی خلاصه نمود.
بعد نظری مبارزه‌ی رهبران اسرائیل علیه ایران... به تدوین نوعی خط تبلیغاتی ـ فكری برای القای خطر بزرگ ایران برای نظم و اقتصاد منطقه و جهان از سوی اسرائیل اشاره (دارد)...
بعد عملی مبارزه‌ی رهبران اسرائیل علیه ایران... همانا (پیشگیری از) دستیابی ایران به سلاح هسته‌ای می‌باشد.[۲۰۰]
البته این ‌گونه به نظر می‌رسد كه بعد عملی صرفاً در جلوگیری از دستیابی ایران به تكنولوژی اتمی منحصر نگردیده است و مسائل دیگری نیز وجود دارند كه اسرائیل، تهدیدات آنها را متوجه خود می‌داند. از جمله موضوع مطالعات آزمایشات و توسعه‌ی موشك‌های میان‌برد و دوربرد است كه اسرائیل با انجام اقدامات نرم افزاری متعدد سعی در جلوگیری از دستیابی به آن را داشت و این اقدامات خود را باواسطه و بی‌واسطه صورت داد. از جمله با فشاری كه ایپك و مسیحیان صهیونیزم بر دولت ایالات متحده‌ی امریكا وارد آوردند كه آن كشور را وادار نماید تا فشار خود را بر كشورهایی نظیر كره‌ی شمالی و چین كه گمان می‌رفت تكنولوژی موشكی را در اختیار ایران قرار می‌دهند وارد آورد. اما به هر ترتیب ایران توانست علی‌رغم كلیه‌ی فشار‌ها به تكنولوژی موشكی دست یابد و لذا اسرائیل سعی نمود تا ناكامی خود را با سرمایه‌گذاری در جهت مقابله با آن جبران نماید. موشك شهاب ۳ ایران نگرانی‌هایی را برای اسرائیل به وجود آورده است... باری روبین كارشناس امور خاورمیانه در دانشگاه بارایلان، می‌گوید: اسرائیل مقدار هنگفتی از بودجه‌ی خود را صرف برنامه‌هایی برای مقابله با خطر این موشك‌ها نموده است.[۲۰۱]
اسرائیل تهدید ایران را هم از نوع نرم افزاری و هم سخت افزاری برآورد نموده است و بهترین و كارآمدترین روش برای مهار این تهدید را سرنگونی ایران می‌بیند كه آن را در بعد سخت افزاری به واسطه‌ی تهاجم نظامی مشترك با امریكا و در بعد نرم افزاری از نوع براندازی مخملی پیگیری می‌نماید. در این زمینه اظهارات دكتر افرایم سنیه به هنگام اشغال جنوب لبنان توسط اسرائیل در خصوص چگونگی جلوگیری از تهدید ایران جالب توجه است. وی می‌گوید: در صورت سرنگونی رژیم ایران و سركار آمدن یك حكومت منطقی، میانه‌رو و غیر مذهبی در آن، شیعیان لبنان از جنگ با اسرائیل دست كشیده خطر تبدیل لبنان به كشوری بنیاد‌را و تندرو از بین خواهد رفت.[۲۰۲]
با عنایت به مطالب بیان شده مشخص می‌گردد كه استراتژی اتخاذ شده توسط اسرائیل در مقابله با ایران به كار‌گیری روش‌های مختلف جهت براندازی می‌باشد. در خصوص تاكتیك‌ها و اهدافی كه اسرائیل به صورت مقطعی در خصوص ایران دنبال می‌نماید، می‌توان نكات ذیل را به عنوان اهم این موارد بیان نمود. مواردی چون: تأسیسات هسته‌ای ایران، موشك‌های دوربرد ایران نظیر موشك شهاب ۳، شناسایی ابعاد حمایت ایران از گروه‌های جهادی، سعی در قطع حمایت معنوی ایران از مبارزات مردم فلسطین و متمایل كردن ایران به پذیرش صلح اعراب و اسرائیل، ایجاد شناخت عمیق از اسرائیل، ایجاد شناخت عمیق از اسلام و خصوصاً تفكر شیعی و بخش‌های برجسته‌ی آن كه توانایی بسیج و به میدان آوردن مسلمین را دارد. كنفرانس دهه‌ی هشتاد تل آویو و حضور جمعی از شیعه شناسان درآن كنفرانس، روح حركت‌های اصلاح‌طلبانه‌ی مسلمین را برای غرب و یهودیت صهیونیستی آشكار ساخت. در آن نشست اعلام شد كه نهضت سرخ عاشورا و باور سبز مهدی (عج) دو عامل مهم و تعیین كننده در حركت‌های اصلاح طلبانه‌ی شیعیان است.[۲۰۳]
اسرائیل جهت پیگیری اهداف مورد نظر خود در خصوص ایران اقدامات متعددی را صورت داده است كه این اقدامات در غالب جنگ پست مدرن قابل تبیین و اشاره است. این اقدامات ابعاد و سطوح مختلفی را شامل می‌گردند كه برخی از آنها عبارتند از: به كار‌گیری ابزار و تجهیزات نظامی و جاسوسی با فن‌آوری پیشرفته علیه ایران. برای نمونه به كارگیری ماهواره‌ی افق ۵ در جهت جاسوسی از ایران، توسعه‌ی همكاری‌های امنیتی با دیگر كشورها در راستای كشف فعالیت‌های ایران در حمایت از گروه‌های جهادی نظیر همكاری با امریكا، تركیه، هند و...، همكاری با سایر كشورها در راستای محدودسازی و ایجاد تنگنا برای ایران، در همین رابطه شیمون پرز كه جهت تعمق بخشیدن به روابط بین اسرائیل و هند در دهلی نو حضور داشته بیان می‌دارد: باید پیمانی بین هند و اسرائیل علیه تروریسم ایجاد شود. زیرا وقت آن رسیده تا ایران احساس نا امنی كند زیرا در تروریسم دست داشته و پول و سلاح به حزب الله لبنان و دیگر سازمان‌های تروریستی می‌دهد. پرز همچنین تأكید نمود: اسرائیل و هند در زمینه‌ی امنیتی و اطلاعات با هم همكاری می‌كنند. زیرا یك دشمن مشترك دارند و آن تروریسم است.[۲۰۴]
به زیر سؤال بردن مشروعیت نظام سیاسی ایران با انجام فعالیت‌های گسترده‌ی تبلیغاتی و رسانه‌ای و تهاجم فرهنگی به ایران از طرق مختلف با هدف سرنگون كردن رژیم ایران برای مثال ارسال برنامه‌ی ماهواره‌ای برای اعمال فشار‌های سیاسی بین‌المللی و به كار‌گیری تحریم‌های اقتصادی با هدف ایجاد زمینه برای تغییر حكومت ایران. به كار‌گیری توان سیاسی حامیان اسرائیل در امریكا، نظیر لابی قدرتمند یهودیان در امریكا و یا مسیحیان صهیونیست مستقر در سطوح تصمیم‌سازی و تصمیم‌گیری امریكا و استفاده از این مجموعه‌ها در متقاعد كردن دولت امریكا در تحریم‌ها، افزایش فشار سیاسی و اقتصادی بر ایران، زمینه سازی در جهت حمله‌ی نظامی امریكا به ایران و... در این رابطه دانی یاتوم رئیس سابق سازمان جاسوسی اسرائیل موساد بیان می‌دارد: اسرائیل هم اكنون طرح انزوای بین‌المللی ایران را در دست اجرا دارد و در صورت ناكامی سیاست تحریم اقتصادی و انزوای جهانی رسماً به ایران حمله‌ی نظامی خواهد كرد... حمله‌ی مستقل اسرائیل به ایران در صورتی محقق می‌شود كه امریكا به ایران حمله‌ی نظامی نكند... اسرائیل این قابلیت ضروری را دارد كه به تنهایی به ایران حمله‌ی نظامی كند.[۲۰۵]
نكات فوق كه تبیین كننده‌ی اقداماتی است كه اسرائیل در جنگ پست مدرن علیه ایران صورت می‌د‌‌هد توسط كارشناسان امور سیاسی ـ نظامی اسرائیل نیز پیشنهاد گردیده است. اقداماتی نظیر: تلاش بی‌وقفه‌ی سیاسی برای متحد ساختن تمامی كشورهای دموكراتیك جهان در مبارزه علیه اصول گرایی خشن و سرچشمه‌ی آن یعنی ایران، كوشش جهت تشریك مساعی كلیه‌ی كشورهای خاورمیانه كه با خطر گسترش نفوذ رژیم ایران مواجه هستند، جلوگیری از هرگونه ضعف و ناتوانی در قدرت بازدارندگی اسرائیل، آمادگی عملی و نظری برای احتمال رویارویی اسرائیل، به تنهایی، با تهدید نظامی ایران.[۲۰۶]
اسرائیل درجهت ایجاد آمادگی برای رویارویی نظامی با ایران دست به اقدامات عملی نیز زده است كه از آن جمله می‌توان به خرید هواپیماهای اف ـ ۱۶ از امریكا كه توانایی پرواز در همه‌ی شرایط جوی، شبانه روز و نیز مسافت‌های دور را دارند، اشاره نمود.
به هر ترتیب این ‌گونه به نظر می‌رسد كه اسرائیل در جنگ پست مدرن خود در صدد براندازی انقلاب اسلامی ایران می‌باشد و كلیه‌ی امكانات خود و حامیانش را در این راستا به میدان آورده و ایران را در جهت‌های مختلف مورد تهاجم قرار داده است. از سویی با تهاجم فرهنگی و عملیات روانی، بخشی از اهداف خود را تحقق می‌د‌‌هد و از طرفی با به كار‌گیری تمامی توان پنهان و ابزار فنی پیشرفته‌ی خود دست به جاسوسی از ایران می‌زند. از طرف دیگر با به كارگیری لابی و جریان‌های وابسته به خود، ایران را در معرض فشار‌ها و تنگناهای سیاسی و اقتصادی قرار می‌د‌‌هد و در بعد دیگر ایران را هدفی نظامی می‌داند كه بایستی با آن رویارویی نظامی داشته باشد.
چشم انداز راهبردیسؤال اصلی پژوهش عبارت بود از: استراتژی جنگ پست مدرن در حوزه‌های سیاسی امنیتی و نظامی رژیم صهیونیستی چه ویژگی‌هایی دارد و چه نتایجی را ایجاد كرده است؟
در پاسخ به سؤال مذكور گفته شده:
۱ـ در اسرائیل سیاست و نظامی‌گری درخدمت ایجاد امنیت و پیگیری اهداف تعریف شده در حوزه‌ی ایدئولوژیكی و قومی است. كه این موضوع در اظهارات موشه دایان كه بیان داشته. اسرائیل دارای سیاست خارجی نیست. بلكه دارای سیاست دفاعی می‌باشد. و نیز در رفتار‌های سیاسی، امنیتی و نظامی اسرائیل متأثر از جناح‌های راست‌گرای افراطی مستتر است.
۲ـ علاوه بر حوزه‌هایی نظیر جغرافیا (عدم عمق مطلوب استراتژیك) و.... كه بر مسائل سیاسی، امنیتی و نظامی اسرائیل تأثیر می‌گذارد و در جنگ پست مدرن حوزه‌هایی چون مطالعات، تحقیقات و نوآوری، توسعه و پیشرفت‌های علمی و تكنولوژی و فن‌آوری و رسانه‌ها و.... نیز به عنوان حوزه‌های جدید تأثیر‌گذاری اضافه شده است.
۳ـ به كارگیری وسیع رایانه در تمرین برنامه‌ریزی، كنترل، مدیریت، و.... نبردها با استفاده از پیشرفت‌های فنی و علمی از ویژگی‌های این رویارویی جدید است.
۴ـ با بررسی و تأمل در چشم اندازهای مالی اسرائیل در ابعاد مختلف امكان روشن نمودن سرعت و عمق متأثر شدن مسائل سیاسی، امنیتی و نظامی از تكنولوژی و ابزارهای پیشرفته در اسرائیل میسر می‌گردد.
۵ـ از ویژگی‌های جنگ پست مدرن اسرائیل در زمینه‌ی مسائل مالی، وابستگی شدید حوزه‌های امنیتی و نظامی اسرائیل به تكنولوژی پیشرفته است كه بودجه‌ی قابل توجه آن توسط كمك‌های خارجی و كمك‌های یهودیان جهان تأمین می‌گردد. كه در صورت وقفه و یا قطع این كمك‌ها اسرائیل با بحران‌های شدیدی رو به رو خواهد شد.
۶ـ وارد شدن اسرائیل به عرصه‌ی جنگ پست مدرن علاوه بر آنكه فرصت‌های جدیدی را در حوزه‌های سیاسی‌، امنیتی و نظامی برای اسرائیل فراهم آورده است، آسیب‌پذیریهای جدیدی را نیز به اسرائیل تحمیل نموده است.
۷ـ اسرائیل در عرصه‌ی جنگ پست مدرن ناگزیر از سرمایه‌گذاری وسیع در حوزه‌ی توسعه‌ی علوم و تكنولوژی گردیده است. این امر فاصله‌ی اسرائیل با دشمنانش را در این حوزه‌ها زیاد نموده و سبب پیشی گرفتن اسرائیل و بعضاً وابستگی دشمنان به حوزه‌های مختلف به فن‌آوری و... اسرائیل شده و نیز به عنوان برگ برتر در حوزه‌های سیاسی امنیتی و نظامی گردیده است.
۸ـ بالا رفتن كیفیت فعالیت‌های امنیتی اسرائیل با استفاده از تكنولوژی پیشرفته كه سبب افزایش در سرعت انتقال اطلاعات، بالا رفتن ضریب‌های حفاظتی، امكان پیش بینی رفتار دوستان و دشمنان، نفوذ و تأثیر‌گذاری و... گردیده است.
۹ـ تقویت توان سازمان‌های جاسوسی با بهره‌گیری از ماهواره‌های پیشرفته كه دقت، كیفیت و امكان ارزیابی را افزایش داده و هزینه‌های انسانی و مالی را كاهش داده است.
۱۰ـ آسیب پذیر شدن اسرائیل در به كار‌گیری تكنولوژی و ابزار نوین متكی به فن‌آوری مانند قطع برق و اختلال در سیستم‌های رایانه‌ای نظیر هك و ویروس‌ها و....
۱۱ـ به كار‌گیری رسانه‌های الكترونیكی، سایت‌های اینترنتی، و... توسط دشمنان اسرائیل كه به دلیل عدم امكان كنترل و سانسور اخبار این كشور آسیب پذیر شده است.
۱۲ـ پیشرفت فنی و تكنولوژیكی اسرائیل در عرصه‌های مختلف فن‌آوری سبب حضور اسرائیل در بازارهای فروش قطعات تجهیزات و... و اختصاص سهم در بازار‌های رقابت جهانی شده است.
۱۳. از ویژگی‌های نبرد جدید اسرائیل حضور در عرصه‌ی نبرد واژه‌ها و جنگ‌های مجازی می‌باشد كه اسرائیل در این عرصه اقدام به سرمایه‌گذاری و صرف هزینه در جهت زمینه سازی، ایجاد اشاعه‌ی واژگان جدید، منطبق نمودن آن بر حریف، مستند سازی و.... نموده است.
همچنین دشمنان اسرائیل نیز در این عرصه‌ی جدید وارد شده و به اسرائیل ضرباتی را وارد نموده‌اند.
۱۴ـ استفاده‌ی اسرائیل از تهاجم فرهنگی در سطوح و ابعاد مختلف آن و مشروع دانستن استفاده از وسایل غیر اخلاقی در عرصه‌ی نبرد نرم افزاری.
۱۵ـ مشروعیت بخشی به اقدامات خشونت بار از طریق توجیه دینی.
۱۶ـ مسیحیت صهیونیستی نقش ویژه‌ای در پشتیبانی در عرصه‌های مختلف جنگ پست مدرن اسرائیل ایفا می‌نماید. عرصه‌هایی نظیر پشتیبانی سیاسی، ارسال كمك‌های مالی و در اختیار قرار دادن رسانه‌ها استفاده از قدرت سیاسی اقتصادی و نظامی و... ابر قدرت امریكا در حفظ و توسعه‌ی اسرائیل.
۱۷ـ برخی از ابعاد سیاسی‌، اقتصادی و... جنگ پست مدرن اسرائیل از ناحیه‌ی ایجاد تنگناهایی سیاسی اقتصادی و.... برای دشمنان اسرائیل از كانال مسیحیت صهیونیستی اعمال می‌گردد.
۱۸ـ یكی از ویژگی‌های جنگ پست مدرن كه اسرائیل در آن درگیر است اشكال متفاوت نبرد است كه اسرائیل در این رویارویی‌ها بعضاً آسیب پذیر است. برای نمونه شكست این كشور در نبرد با حزب الله در جنوب لبنان كه این شكست به واسطه‌ی ویژگی‌هایی نظیر نقش برجسته‌ی رسانه‌ها در آن، چریكی بودن نبرد و ایجاد تلفات به اسرائیل با هدف فشارهای روانی و... محقق شد.
۱۹ـ استفاده از قابلیت‌های ایجاد شده در بهره‌گیری از فضا با ارسال ماهواره و سیستم‌های جدید موشك و ضد موشك.
۲۰ـ استفاده از تمام توان كشور به صورت یك سیستم در راستای تحقیق و فن‌آوری و استفاده از بخش‌های خصوصی در این زمینه.
۲۱ـ از دیگر ویژگی‌های جنگ پست مدرن اسرائیل مواردی چون درگیر نمودن غیر نظامیان در عرصه‌ی نبرد نظیر بمباران مناطق غیر نظامی و كشتار غیر نظامیان، به وجود آوردن محیط نظامی و آموزشی جدید با استفاده از فضا‌های مجازی، گسترش سلاح‌های پیشرفته و غیر متعارف نظیر سلاح‌های اتمی شیمیایی و بیولوژیك و.... در راستای ایجاد ترس و وحشت برای اعمال سیاست بازدارندگی و تحمیل خواسته‌های خود.
۲۲ـ به‌كار‌گیری استراتژی جنگ پست مدرن سبب می‌گردد تا اسرائیل در حصول به اهداف سیاسی امنیتی خود با توجه به استفاده از نوآوری‌ها و تجهیزات جدید به شكل كارآمدتری عمل كند و امكان یابد تا كلیه‌ی منابع خود را در راستای رسیدن به هدف بسیج نماید.
۲۳ – از نتایج به‌كار‌گیری و ساخت سلاح‌های پیشرفته و مدرن می‌توان از بالا رفتن تلفات دشمنان و پایین آمدن تلفات نیروهای اسرائیل در نبرد‌ها یاد نمود.
از دیگر نتایج جنگ پست مدرن اسرائیل می‌توان از تأثیری كه این جنگ در جایگاه و شكل‌گیری قدرت در منطقه‌ی خاورمیانه بر جای می‌گذارد یاد نمود. چنان كه این ‌گونه به نظر می‌رسد كه به سبب گرایش‌های توسعه طلبانه‌ی متأثر از ایدئولوژی و قومیت‌گرایی اسرائیل، صلح در منطقه‌ رو به زوال بوده و منطقه‌ی خاورمیانه آبستن تحولات سیاسی نظامی گردیده و امریكای متأثر از مسیحیت صهیونیستی به عنوان یك رسالت در صدد تحمیل خود و برتری دادن اسرائیل در منطقه می‌باشد.
۲۵ـ توجه اسرائیل به استفاده از فن‌آوری جدید سبب كاهش هزینه‌های نظامی اسرائیل گردیده است.
همچنین ایجاد خود كفایی، كم كردن وابستگی به خارج، فروش قطعات و ایجاد در آمد از دیگر ویژگی‌های توجه اسرائیل به فن‌آوری‌های جدید است.
۲۶ـ در نبرد پست مدرن اسرائیل در صدد است تا با استفاده از تأثیر‌گذاری بر فرهنگ ما، ارزش‌ها و تغییر ذائقه‌ها و.... نسبت به حساسیت‌زدایی از منفور بودن اسرائیل و ارتباط با آن نزد مردم مسلمان و عرب برآید.
۲۷ـ نهادهای افراطی مذهبی داخل اسرائیل و مسیحیت صهیونیستی در عرصه‌ی سیاسی و مذهبی، اسرائیل را به سمت راست‌گرایی افراطی و جنگ طلبی سوق می‌د‌‌هد و بر تحقق تسلط یهود بر جهان در دوره‌ای كه از آن به عنوان آخرالزمان یاد می‌نمایند تأكید خواهند نمود.
۲۸ـ متأثر شدن هر چه بیشتر حوزه‌های سیاسی امنیتی و نظامی اسرائیل از رسانه‌ها، كه هر چه بیشتر نبردهای اسرائیل را از سمت سخت افزاری به سمت نرم افزاری سوق داده است. این ویژگی جدید (تأثیر رسانه‌ها بر سرنوشت نبرد) ضرورت ایجاد ساز و كار و مدیریت و برنامه‌ریزی متفاوت از برنامه‌ریزی‌های متداول در نبردهای گذشته را ایجاب می‌نمایند، تا مكمل رویارویی جدید باشند.
مباحث مذكور نشان می‌د‌‌هد كه اسرائیل در استراتژی جنگ پست مدرن در آینده به ‌طور گسترده‌ای از رسانه‌ها جهت تحقق اهداف و مقاصد سیاسی‌‌، امنیتی و نظامی استفاده خواهد كرد. حضور در عرصه‌ی نبرد واژه‌ها و جنگ‌های مجازی و سرمایه‌گذاری و صرف هزینه در جهت زمینه سازی ایجاد و اشاعه واژگان جدید و منطبق نمودن این واژه‌ها بر حریف، مستند سازی و مسائلی از این قبیل و همچنین تنوع بخشیدن به سیاست ترور و سركوب مسلمانان فلسطین با به‌كار‌گیری ابزار و تجهیزات نوین نظامی و امنیتی نظیر ماهواره‌های جاسوسی و سایر ابزارهای الكترونیكی، شاخصه‌های این جنگ جدید خواهد ‌بود.
بی تردید روند صلح منطقه‌ی خاورمیانه در آینده تحت تأثیر استراتژی‌های این جنگ جدید خواهد بود.
اگر چه در كنار فرصت‌های جدیدی كه فن‌آوری اطلاعاتی و امنیتی در اختیار رژیم صهیونیستی قرار داده است، به همان نسبت می‌توان گفت كه آسیب‌های جدیدی نیز استراتژی جنگ پست مدرن بر اسرائیل تحمیل خواهد نمود. منتهی این مسأله منوط به شناخت نقاط قوت و ضعف استراتژی جنگ پست مدرن توسط كشورهای خط مقدم نبرد علیه سیاست‌های نژاد پرستانه و توسعه‌طلبانه‌ی ‌رژیم اشغال‌گر قدس می‌باشد.
با بخشی از وجوه متفاوت این استراتژی می‌توان از طریق راهبردهای زیر برخورد مناسب انجام داد.
الف) اولین گام در برنامه‌ریزی جهت هرگونه مقابله با این نبرد نوین، بررسی دقیق ویژگی‌های این جنگ و به تعبیر دقیق‌تر شناخت آن می‌باشد. شناخت ابعاد این رویارویی و نقاط قوت و ضعف و امكانات، مقدورات و محدودیت‌های اسرائیل در این عرصه و نیز بررسی و شناخت همین نكات در كشورمان، امكان طراحی برنامه‌ای منسجم در جهت تقابل با دشمن را فراهم می‌آورد.
ب) ایجاد بسترهای لازم تحقیقاتی و پژوهشی در داخل كشور و تربیت متخصصان ایرانی و قطع وابستگی در این زمینه به كشور‌های خارجی می‌تواند قدرت لازمه را برای وارد شدن در عرصه‌ی این نبرد مضاعف نماید علی الخصوص تأسیس دانشگاه اختصاصی جهت علوم رایانه در ابعاد سخت افزار و نرم افزار گامی بلند در این راستا می‌باشد كه دانشگاه آزاد اسلامی با داشتن پتانسیل بالای علمی و منابع مالی می‌تواند در این امر پیش قدم باشد.
ج) در حوزه‌ی رسانه‌ای ابعاد جنگ پست مدرن، هر روز بیش از پیش نمایان می‌گردد و سیطره‌ی ماهواره‌ها در اطلاع رسانی مطلوب به نفع سیاست‌گذاران این جریان و پخش فیلم‌های جذاب، هر روز دامنه‌ی وسیع‌تری از مخاطبین را به خود جلب می‌نماید. در این زمینه نیز می‌توان علاوه بر سیاست‌گذاری به عنوان یك تهدید و برنامه‌ریزی در جهت به حداقل رساندن آسیب‌ها به آن، به‌عنوان یك فرصت نیز نگاه كرد و از آن در جهت اطلاع رسانی و صدور جریان فكری مستقل بهره برد دقیقاً همان اقدامی كه شبكه‌های صوتی و تصویری حزب الله لبنان در مقابل اسرائیل به عرصه‌ی ظهور می‌رسانند. و یا تأثیری كه شبكه‌ی العالم در اطلاع رسانی مستقل به مردم عراق( با دید تساهل از كاستی‌ها و نقاط ضعف آن) ایفا نمود. اما نكته‌ی برجسته‌ای كه به عنوان یك پیشنهاد در تهاجمی نمودن جنگ پست مدرن علیه اسرائیل مد نظر است، توجه به این امر است كه صهیونیسم در حال اشاعه‌ی تفكرات مطلوب خود در غالب‌های هنری است. اما متأسفانه در مقابل، نقطه‌ی كانونی تفكرات اسلامی كه حوزه‌های علمیه می‌باشد از روش‌های نوین تبلیغ غافل مانده است. یكی از كارآمد‌ترین این ابزار كه متكی بر فن‌آوری‌های نوین نیز می‌باشد صنعت انیمیشن سازی یا كارتون سازی است. امروز تفكر ناب اسلامی كه در تقابل با تفكر صهیونیستی قرار دارد می‌تواند با تصاویر انیمیشنی قلب كودكان و نوجوانان و حتی بزرگسالان را در دنیا به تسخیر خود در آورد و كوتاه سخن آنكه برنامه‌ریزان سیستم‌های تبلیغاتی و رایانه‌ای مستقر در حوزه‌های علمیه به جای دادن مواد خام دروس حوزوی و نكات پیدا و پنهان احادیث و روایات كه قابل بهره برداری سوء توسط دشمنان می‌باشد، می‌توانند با بهره‌گیری از فرهنگ عظیم داستانی و اسلامی و آمیختن آن با هنر انیمیشن سازی آن را در قلوب مخاطبان نهادینه نمایند. البته سرمایه‌گذاری در این امر مختص به حوزه‌های علمیه نیست اما به نظر می‌رسد بهترین جایگاه تلفیق هنر و فرهنگ اسلامی در مقابله با فعالیت رسانه‌ای صهیونیسم، مراكز زیر نظر این نهاد باشد.د) توجه به یكپارچه نبودن جمعیت یهودیان مهاجر مقیم اسرائیل و نیز كثرت انگیزه‌ها و خواسته‌ها از این كشور خود نقطه‌ی آسیب پذیر جدی رژیم صهیونیستی می‌باشد.
هـ) روشن نمودن واقعیات و تأكید بر ابعاد كمتر توجه شده، خسارت به منافع ملی مردم امریكا در‌ حمایت بی‌دلیل از اسرائیل كه توسط حامیان آنان در غالب مسیحیان صهیونیست صورت می‌گیرد، یكی از ابعادی است كه به نظر می‌رسد در این نبرد پست مدرن قابل سرمایه‌گذاری باشد. این امر می‌تواند از طریق رسانه‌ها و شبكه‌های رایانه‌ای صورت پذیرد.

پی نوشت:
۱۴۵. كارشناس ارشد علوم سیاسی.
۱۴۶. حسینعلی نوذری، صورت‌بندی مدرنیته و پست مدرنیته، انتشارات نقش جهان، اصفهان، ۱۳۷۹، ص‌ص‌ ۳۴۳ تا ۳۴۵.
۱۴۷. دورنمای جنبش صهیونیسم در فلسطین، نشریه‌ی نداء القدس، سال سوم، شماره‌ی ۶۳، ‌تاریخ ۱/۱/۱۳۸۱، ص۳۴.
۱۴۸. خبرگزاری، ۱۴/۲/۸۰..
۱۴۹. TECHNION
۱۵۰. INSTITUTE WEIXMANN
۱۵۱. جنگ رایانه‌ای در فلسطین، بخش اول، ماهنامه‌ی ندا، القدس، سال چهارم، شماره‌ی ۶۹، تاریخ ۱/۳/۸۲، ص۵۵.
۱۵۲. خبرگزاری، اول فروردین، ۱۳۸۰.
۱۵۳. خبرگزاری، ۱۴ اسفند، ۱۳۸۱.
۱۵۴. نشریه‌ی نداء القدس، سال سوم، شماره‌ی ۶۰، اول دیماه ۱۳۸۰، ص۳.
۱۵۵. اقتصاد رژیم صهیونیستی و انتفاضه مسجد الاقصی، نشریه‌ی نداء القدس، سال سوم، شماره‌ی ۶۳، اول فروردین ۱۳۸۱، ص۲۰.
۱۵۶. حضور صهیونیست‌ها در آفریقا، نشریه‌ی نداء القدس، سال سوم، شماره ۶۳، اول فروردین ۱۳۸۱، ص۱۱.
۱۵۷. اقتصاد رژیم صهیونیستی و... همان، ص۲۰.
۱۵۸. روژه گارودی، تاریخ یك ارتداد، اسطوره‌های بنیان گذار سیاست اسرائیل، ترجمه‌ی مجید شریف، انتشارت مؤسسه‌ی خدمات فرهنگی رسا، تهران: ۱۳۵۷، ص۲۲۷، همچنین جهت مطالعه‌ی بیشتر پیرامون كمك‌های خارجی به رژیم صهیونیستی ر. ك به صفحات ۲۷۰ ـ ۲۵۹.
۱۵۹. ر. ك سازمان‌های یهودی و صهیونیستی در ایران، انتشارات مؤسسه‌ی مطالعات و پژوهش‌های سیاسی، تهران: ۱۳۸۱، ص۳۷۵.
۱۶۰. روژه گارودی، همان، ص‌ص‌ ۲۱۵، ۲۱۶.
۱۶۱. A. I. P. A. C.: كمیته امریكایی ـ اسرائیلی امور عمومی است.
۱۶۲. علی رحیمی، اسرائیل و بحران عراق، منافع و چالش‌ها، نشریه‌ی نگاه، ‌سال سوم، شماره‌ی ۳۲، اسفند ۱۳۸۱، ‌ص۵۱.
۱۶۳. عبدالهی و زیبایی، برآورد استراتژیك اسرائیل، جلد اول، انتشارات مؤسسه‌ی فرهنگی ابرار معاصر، تهران: ۱۳۸۱، ص‌ص ۵۵۳، ۵۵۴.
۱۶۴. روچیلدها، ترجمه‌ی رضا سند گل و منیژه اسلامبول چی، انتشارات وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، تهران: ۱۳۶۹، ص۷۵.
۱۶۵. ظهور و سقوط سلطنت پهلوی، مؤسسه‌ی مطالعات و پژوهش‌های سیاسی، انتشارات اطلاعات، تهران: ۱۳۶۹، ص‌ص‌ ۱۱۰، ۱۱۱.
۱۶۶. نبرد واژه‌ها در سنگر مبارزه عربی ـ صهیونیستی، نشریه‌ی نداء القدس، سال سوم، شماره‌ی ۶۵، اول مرداد ۱۳۸۱، ص۲۸.
۱۶۷. غسان كنفانی، نگاهی به ادبیات صهیونیسم، ترجمه‌ی موسی بیدج، انتشارات برگ، تهران: ۱۳۶۵، ص۱۳.
۱۶۸. خبرگزاری، ۲۶ اردیبهشت ۱۳۸۰
۱۶۹. همان، ۲۲ آذر ۱۳۸۱
۱۷۰. همان، ۲۶ اردیبهشت ۱۳۸۰
۱۷۱. پژوهش گروهی، a Psychological Warfarecase Book، ترجمه‌ی ستاد جنگ دانشگاه تربیت مدرس، دفتر مركزی جهاد دانشگاهی، انتشارات واحد جنگ روانی، قرارگاه خاتم‌الانبیا، تهران: ؟، ص۱۳.
۱۷۲. استراتژی اسرائیل، غازی اسماعیل ربابعه، ترجمه‌ی محمدرضا فاطمی، نشر سفیر، تهران: ۱۳۶۸، ص۱۴۶.
۱۷۳. استراتژی رژیم صهیونیستی در روابط خارجی، گزارش كنفرانس منطقه‌ای و سیاست خارجی مؤسسه‌ی پژوهشی هرتسیكای اسرائیل، ماهنامه‌ی نداء القدس، سال چهارم، شماره ۷۱، اول مرداد ۱۳۸۲، ص۲۱.
۱۷۴. نقض مكرر حقوق خبرنگاران در اراضی اشغالی، نشریه‌ی نداء القدس، سال چهارم، شماره ۷۳، اول مهرماه ۱۳۸۱، ص۸.
۱۷۵. پژوهش گروهی، مقاله‌ی نبرد جنین مطالعه‌ی موردی درباره‌ی استراتژی رسانه‌ای اسرائیل مترجم ابوالقاسم راه چمنی. آوریل ۲۰۰۲ به نقل از كتاب گزیده پژوهش‌های جهان۵، انتشارات مؤسسه‌ی فرهنگی مطالعات و تحقیقات بین‌المللی ابرار معاصر، تهران: مهر ۱۳۸۲ صفحه ۲۲۷
۱۷۶. خبرگزاری، ۲۸/۳/۸۰
۱۷۷. خبرگزاری، ۷/۵/۸۲
۱۷۸. خبرگزاری، ۱۵/۲/۸۱
۱۷۹. خبرگزاری، ۱۵/۵/۸۰
۱۸۰. آیت‌الله سید علی خامنه‌ای، فرهنگ و تهاجم فرهنگی (برگرفته از سخنان رهبری)، سازمان مدارك فرهنگی انقلاب اسلامی، تهران: ۱۳۷۳، صفحه ۴.
۱۸۱. خبرگزاری، ۲۲/۶/۱۳۸۱.
۱۸۲. سید محمد علی ابطحی، مقاله‌ی بررسی ابعاد تهاجم فرهنگی صهیونیستی به جهان اسلام و عرب فصلنامه‌ی راهبرد شماره‌ی پنج، زمستان ۱۳۷۳، صفحه‌ی ۷۴، به نقل از مصاحبه نادیا خوست با روزنامه الحیات چاپ لندن، ۱۲/۶/۱۹۹۴
۱۸۳. خبرگزاری ۱۷/۱۲/۷۹
۱۸۴. آیت‌الله سید علی خامنه‌ای، پیشین، ص۴.
۱۸۵. بخشی از بیانیه‌ی سومین كنگره‌ی بین‌المللی مسیحیت صهیونیستی، ترجمه‌ی واحد پژوهش و تحقیقات موعود، ماهنامه‌ی موعود، سال هفتم. شماره ۴۰، آذر و دی ۱۳۸۲، ص۴۲.
۱۸۶. مقاله‌ی الموساد تبنی افكار هم و اسرائیلیون التقوابهم فی طابا، مترجم: ع. باقری از نشریه‌ی روزنامه الاتحاد، ۲۷ ژانویه ۱۹۹۷، به نقل از ترجمان سیاسی، شماره‌ی ۶۶، صفحه‌ی ۲۹.
۱۸۷. خبرگزاری‌، ۹/۵/۸۰
۱۸۸. موساد، نشریه‌ی لوپوئن، شماره‌‌ی ۱۳۵۱، ۸ اوت ۱۹۹۸، به نقل از ترجمان سیاسی، سال سوم، شماره‌ی ۱۴۳، بخش سیاسی، ص۲۷.
۱۸۹. جهت مطالعه‌ی بیشتر ر. ك: استراتژی پیرامونی اسرائیل، محمدتقی تقی‌پور، موسسه‌ی مطالعات و پژوهش‌های سیاسی، ۱۳۸
۱۹۰. هارولد لاسول، جنگ سیاسی و روانی، a Pyschological Warfarecase book، همان، ص۱۳.
۱۹۱. عبدالرضا هوشنگ مهدوی، سیاست خارجی ایران در دوران پهلوی ۱۳۵۷ ـ ۱۳۰۰، نشر پیكان، تهران: ۱۳۷۷، ص‌ص‌ ۱۵۴، ۱۵۶.
۱۹۲. همان، ص‌ص‌ ۲۵۸، ۲۸۳.
۱۹۳. خبرگزاری، دهم تیرماه ۱۳۸۱.
۱۹۴. همان، پنجم اردیبهشت ۱۳۸۰.
۱۹۵. برای مطالعه‌ی بیشتر ر. ك: ساواك و دستگاه اطلاعاتی اسرائیل، عبدالرحمن احمدی، انتشارات مؤسسه‌ی مطالعات و پژوهش‌های سیاسی، تهران: ۱۳۸۱.
۱۹۶. افرایم سنیه، اسرائیل پس از سال ۲۰۰۰، ترجمه‌ی عبدالكریم جادری، انتشارات دوره‌ی عالی جنگ دانشكده‌ی فرماندهی و ستاد سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، تهران: بی‌تا، ص۱۰۴.
۱۹۷. اظهارات شیمون پرز در سفر به امریكا به نقل از خبرگزاری، هفده اردیبهشت ۱۳۸۰.
۱۹۸. سید جمال حسینی، تهدیدها و مشكلات ارتش اسرائیل، مجله‌ی نگاه، سال اول، شماره ۶، شهریور ۱۳۷۹، ص۲۰.
۱۹۹. خبرگزاری، بیست و دوم مهرماه ۱۳۸۲.
۲۰۰. مسعود آریایی، بررسی نظام فكری ـ تبلیغاتی رهبران اسرائیل نسبت به ایران، فصلنامه‌ی مطالعات خاورمیانه، انتشارات مركزی پژوهش‌های علمی و مطالعات استراتژیك خاورمیانه، سال نهم، شماره‌ی چهارم، زمستان ۱۳۸۱، ص‌ص‌ ۱۲۰ تا ۱۲۵.
۲۰۱. حمید فرهادی نیا و جمال حسینی، همان، ص۱۸.
۲۰۲. افرایم سنیه، همان، ص۴۴.
۲۰۳. ماهنامه‌ی موعود، سال هفتم، شماره‌ ۴۱، بهمن و اسفند ۱۳۸۲، ص۳۰.
۲۰۴. افغانستان، جاده‌ی رژیم صهیونیستی جهت ضربه زدن به ایران و پاكستان، ‌نشریه‌ی نداء القدس، سال سوم، شماره ۶۳، اول فروردین ۱۳۸۱، ص۴.
۲۰۵. خبرگزاری، پانزدهم شهریور ۱۳۸۲.
۲۰۶. افرایم سنیه، همان، ص‌ص‌ ۱۰۸ و ۱۰۹.
نویسنده:مهدی رجبی
منبع : خبرگزاری فارس