سه شنبه, ۲۳ بهمن, ۱۴۰۳ / 11 February, 2025
مجله ویستا
روابط تاکتیکی
![روابط تاکتیکی](/mag/i/2/4r88u.jpg)
ایران به دلیل موقعیت ژئوپلتیكی خود، همواره جایگاه ویژهای در سیاست خارجی روسیه داشته است. روسها برای دسترسی به آبهای گرم خلیجفارس و اقیانوس هند از همان اول برای ایران نقش ویژهای قائل بودند و نسبت به خاك ایران با چشم طمع مینگریستند. ایران همواره از ناحیه روسیه تزاری احساس تهدید و ناامنی میكرد. در واقع روسیه، بزرگترین واقعیت ژئوپلتیك حیاتی برای ایران محسوب میشود. طی قرنهای متمادی ایران همواره با تهدید تاریخی روس از ناحیه شمال مواجه بود و هیچ كشوری به اندازه روسیه تزاری قلمرو ایران را برای مدتهای مدید به اشغال خود درنیاورده است. ایران برای اولینبار هنگامی طعم قدرت روسیه را چشید كه پطركبیر به فكر گسترش اقتدار روسیه در سمت دریای سیاه و قفقاز افتاد. ازآنزمانبهبعد گسترش نفوذ روسیه تزاری در ایران، سیر صعودی پیدا كرد و تسلط روسیه بر سیاست داخلی و خارجی ایران افزایش یافت.[i]
پس از پیروزی بلشویكها، رهبران انقلابی جدید كه به حكومت جهانی سوسیالیسم میاندیشیدند، با تلقی ایران بهعنوان سكوی پرش انقلاب، سعی میكردند با استفاده از ابزارهای مختلف ایران را به سمت مدار اتحاد شوروی جذب كنند. پس از پیروزی انقلاب اسلامی در ایران، گرچه جذب ایران در دنیای كمونیسم ممكن نبود، اما حفظ ایران بهعنوان كشوری غیرمتعهد و مستقل، در اولویت بعدی مقامات اتحاد شوروی قرار داشت. فروپاشی شوروی در دسامبر ۱۹۹۱.م و به تبع آن شكلگیری كشورهای جدید در حوزه جنوبی روسیه، این كشور را در ناحیه خاورمیانه با چالشهای جدیدی مواجه كرد. درواقع این مساله اولویتهای خاورمیانهای روسیه را دركل متاثر ساخت. ازآنزمان، ایران بهنوعی نزدیكترین متحد روسیه در منطقه خاورمیانه قلمداد میشود و در حقیقت با حصول این رویكرد جدید است كه روسیه تكنولوژی خود را به همراه تجهیزات نظامی در اختیار ایران قرار میدهد و برخلاف تلاشهای امریكا به منظور منزوینمودن جمهوری اسلامی، از كشور ایران حمایت نسبی دیپلماتیك میكند.
بهطوركلی در این پژوهش ضمن اشارهای گذرا به سیر تاریخی روابط ایران و روسیه از زمان تشكیل دولتهای ملی در دو كشور، سعی شده است پس از بررسی عوامل موثر در سطوح مختلف جهانی، منطقهای و ملی كه باعث گسترش همكاریهای ایران و روسیه شدهاند، زمینههای تضاد در روابط این دو كشور نیز مورد بحث قرار گیرد.
●سیر تاریخی روابط ایران و روسیه
برای روشنترشدن محدودیتها و مطلوبیتهای روابط جمهوری اسلامی ایران و روسیه، لازم است روابط دو كشور در طول دوران شكلگیری و تكوین این مناسبات، مورد بررسی قرار گیرد و ضمن نگاه اجمالی به سیر تاریخی مناسبات دو كشور ایران و روسیه، تاثیر تاریخی روابط این دو كشور بر ذهنیت سیاستگذاران آنها نیز بررسی شود تا زمینههای همگرایی و واگرایی و همچنین چالشها و فرصتهای روابط كشورهای روسیه و جمهوری اسلامی ایران آشكار گردد.
الفــ روابط ایران و روسیه در دوران تزارها:
تاریخ روابط ایران و روسیه، قدمتی چهارصدساله دارد و شكلگیری روابط میان آنها، به زمان تشكیل دولتهای ملی در دو كشور بازمیگردد. بهعبارتدیگر اواخر قرن پانزدهم و اوایل قرن شانزدهم را میتوان سرآغاز تشكیل دولتهای ملی در ایران و روسیه به حساب آورد.[ii]
روسیه تزاری بیش از هر كشور دیگری اراضی ایران را تصرف كرده است. اهداف عمده این كشور از اشغال اراضی ایران را میتوان اینگونه برشمرد: ۱ــ تصرف سرزمین از هر نقطهای كه ممكن باشد ۲ــ جلوگیری از نفوذ كشورهای مخالف منافع روسیه در ایران ۳ــ سلطه بر سیاست داخلی و خارجی ایران به منظور بهحداقلرساندن نفوذ دولتهای خارجی ۴ــ كسب حداكثر منافع اقتصادی و سیاسی.[iii]
روسیه تزاری در روابط خود با ایران عمدتا یك سیاست استعماری را دنبال مینمود كه در وهله اول بر ملاحظات نظامی ــ سیاسی استوار بود و با انعقاد قراردادهای گلستان و تركمانچای به كامیابی انجامید. روسیه تزاری با تصرف قسمتهایی از قلمرو ایران، به مرز طبیعی مورد علاقه خود رسید. در وهله دوم، رقابت روسیه تزاری با انگلستان آغاز شد و هریك از این دو كشور، به منظور گرفتن امتیازات سیاسی و اقتصادی، ایران را تحت فشار شدید قرار میدادند.[iv]
بهطوركلی در طول قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم، روسیه با تمام امكانات خود تلاش میكرد با حفظ برتری اقتصادی، نفوذ سیاسی خود را نیز در ایران گسترش دهد تا به قلب تجارت و ثروت عظیم خلیجفارس و اقیانوس هند دست یابد. سلسله جنگهای ایران و روسیه در قرن نوزدهم كه منجر به تحمیل عهدنامههای تركمانچای و گلستان به ایران شد، بزرگترین ضربه نظامی، اقتصادی و سیاسی را در قرن نوزدهم بر استقلال ایران وارد كرد.[v] ضربههای ناشی از این دو قرارداد بر استقلال ایران، فرصت لازم را برای سوءاستفاده انگلستان نیز فراهم ساخت. تحمیل قرارداد تركمانچای توسط روسیه و قرارداد ۱۸۵۷ پاریس توسط انگلیس به ایران، عملا دولتهای روسیه و انگلیس را به حاكمان بلامنازع در سرنوشت سیاسی و اقتصادی ایران تبدیل كرد. در نیمه دوم قرن نوزدهم، انگلیس و روسیه برای كسب امتیازات بیشتر از شاه قاجار با یكدیگر رقابت داشتند و در پایان قرن نوزدهم اغلب منابع كشور و طرحهای فنی آن تحت اداره و یا استخراج بیگانگان بود. در خلال این دوران، استیلای روسها بیشازپیش گردید. آنها نهتنها با تصرف اراضی ایران و ضمیمهساختن آن به خاك خود مرزهایشان را گسترش میدادند، بلكه شاه ایران را با اعطای وامهای سنگین، عملا به خود وابسته میكردند.[vi]
بهدنبال جنگ جهانی اول و سپس پیروزی انقلاب اكتبر ۱۹۱۷ در روسیه و سرانجام خروج این كشور از جنگ، تحولات عمیقی در روابط ایران و روسیه صورت گرفت. میتوان گفت اگر روسیه تزاری در جنگ فاتح میشد، مطمئنا استقلال ایران را بهشدت مورد تهدید قرار میداد.
بهطوركلی ایران در دوران حكومت تزارها بر روسیه دو مرحله متمایز را از سر گذرانده است: در مرحله اول یا در دوران گسترش ارضی روسیه، ایران بخشی از قلمرو فیزیكی خود را از دست داد و در مرحله دوم یا دوران استعماری روسیه در اواخر قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم، مسكو در پی اعمال كنترل سیاسی و اقتصادی بر ایران بود.[vii]
بــ مناسبات ایران و روسیه پس از انقلاب اكتبر ۱۹۱۷ روسیه تا پیروزی انقلاب اسلامی:
پس از پیروزی بلشویكها در روسیه، سیاست خارجی این كشور دچار تحولات اساسی شد. رهبران انقلابی كه به حكومت جهانی سوسیالیسم میاندیشیدند، به كشور ایران بهعنوان كانال سوئز انقلاب كمونیستی مینگریستند. تروپاتوفسكی، یك محقق روسی، در سال ۱۹۱۸.م درباره اهمیت ایران برای اتحاد جماهیر شوروی نوشته است: «ایران كانال سوئز انقلاب [كمونیستی] است و این كشور برای توفیق انقلاب شرق (انقلاب سوسیالیستی)، نخستین كشوری است كه باید توسط شورویها تسخیر شود و ایران باید به انقلاب تعلق یابد.»[viii]
بلشویكها بهمنظور جذب ایران در مدار اتحاد شوروی، تمام امتیازات اخذشده از ایران در زمان روسیه تزاری را باطل اعلام كردند. در اولین اقدام، جمهوری سوسیالیستی شوروی، قرارداد ۱۹۰۷ منعقدشده میان انگلیس و روسیه تزاری را لغو كرد. طبق قرارداد ۱۹۰۷، كشورهای روسیه تزاری و انگلیس، ایران را به سه منطقه شمال (تحت نفوذ روسیه)، جنوب (تحت نفوذ انگلیس) و مركز (بیطرف) تقسیم كرده بودند.[ix]
پس از پایان جنگ جهانی دوم، اتحاد شوروی به یكی از دو قطب اصلی قدرت در جهان تبدیل شد. در این مقطع زمانی، ویژگیهای ایران از قبیل موقعیت جغرافیایی، منابع معدنی و مسائل اقتصادی و سیاسی برای شوروی حائز اهمیت بود. عامل جغرافیایی، از عوامل ثابتی بود كه سیاستهایی را بر استراتژی منطقهای اتحاد جماهیر شوروی تحمیل میكرد. درواقع این كشور بهخاطر دسترسینداشتن به آبهای گرم، محدودیتها و تنگناهایی را تحمل میكرد كه سیاست خارجی آن را تحتتاثیر قرار میداد. خلیجفارس و اقیانوس هند، بهمنظور برقراری رابطه میان نیروهای بری و بحری، از حیث ژئوپلتیك مورد علاقه شوروی بودند. گرچه روسها در قرن نوزدهم مرزهای خود را گسترش داده بودند، اما با وجود كشورهایی چون ایران و پاكستان، معضل استراتژیك دسترسینداشتن به آبهای گرم همچنان به قوت خود باقی مانده بود. پس از انقلاب اكتبر، رهبران شوروی تلاش كردند در مواردی این مشكل را مرتفع سازند و از دید برخی سیاستمداران، اصرار شوروی بر ادامه اشغال آذربایجان، درواقع در این راستا صورت گرفت.[x]
در كل سیاست اتحاد جماهیر شوروی نسبت به ایران در این دوران، دائما در حال نوسان بود. نمونه بارز این نوسان در نحوه برخورد دولت شوروی با رضاشاه مشهود است. پسازآنكه در سال ۱۹۳۲.م رضاشاه تلاش كرد درآمدهای نفتی ایران را بالا ببرد و این امر باعث كشمكش بین ایران و شركت نفت سابق شد، اتحاد جماهیر شوروی با مترقیخواندن رضاشاه، از او جانبداری كرد اما پسازآنكه طرفین (رضاشاه و شركت نفت) توافق كردند كه اختلافاتشان را از طرق مسالمتآمیز حل كنند، حكومت رضاشاه در ایران هدف حملات تبلیغاتی شوروی قرار گرفت.[xi]
در دوره سلطنت محمدرضاشاه نیز، دولت شوروی ضمن تلاش برای افزایش توان نظامی و استراتژیك خود در مقابل غرب، سعی میكرد كشورهای جهان سوم و از جمله ایران را به سمت خود جذب كند و ازاینرو به محمدرضاشاه پیشنهاد میكرد روابط دوجانبه را در سطوح مختلف اقتصادی، سیاسی و حتی نظامی گسترش دهد. طی دهههای ۱۹۶۰ و ۱۹۷۰.م، دولت ایران به دلیل وابستگی به غرب به پیشنهادهای شوروی مبنی بر گسترش روابط سیاسی و نظامی، بهگونهای محتاطانه جواب رد میداد اما در زمینههای اقتصادی و حتی بازرگانی، روابط دو كشور رو به گسترش بود. به واسطه همین امتیازات اقتصادی و بازرگانی كه رژیم شاه به شوروی اعطا میكرد، دولت شوروی در قبال سیاستهای شاه نسبت به مسائل خلیجفارس و جهان غرب بردباری بیشتری نشان میداد و علت آنكه در موضع مسكو نسبت به رژیم شاه در هنگام وقوع انقلاب اسلامی تغییر صریح صورت نگرفت نیز درواقع از این ناحیه قابل تفسیر است.[xii]جــ دوره زمانی بین وقوع انقلاب اسلامی ایران و فروپاشی شوروی:
پس از پیروزی انقلاب اسلامی، ژئوپلتیك منطقه دچار تحولات اساسی شد و ایران كه حافظ منافع غرب بود، به تهدیدی جدی علیه منافع غرب و بهویژه امریكا تبدیل گردید. گرچه انقلاب اسلامی بهلحاظماهیتی با نظام سوسیالیستی نیز متعارض بود، اما شورویها از این واقعه راضی بهنظر میرسیدند؛ چراكه ایران مستقل برای آنها حداقل از ایران وابسته به بلوك مخالف بهتر بود.[xiii]
درواقع پیروزی انقلاب اسلامی در ایران و تصمیم ایران مبنیبر اجتناب از همكاری امنیتی با ایالات متحده، بزرگترین هدف استراتژیك شوروی یعنی حذف ایالاتمتحده در ایران را محقق میكرد. اما این امر به مفهوم هماهنگی انقلاب اسلامی با سیاستهای شوروی نبود و مشكلاتی از نوع دیگر برای شوروی پدیدار شد. بهعبارتدیگر علیرغم خوشباوریهای اولیه مقامات شوروی، انقلاب اسلامی با سیاستهای شوروی نیز همراه نبود. چنانكه امامخمینی فرمود: «ما با كمونیسم بینالملل به همان اندازه در ستیزیم كه با جهانخواران غرب به سركردگی امریكا و صهیونیسم مبارزه میكنیم. خطری كه از ناحیه كمونیسم متوجه ما است، كمتر از امریكا نیست.»[xiv] در كل آشتیناپذیری اسلام با كمونیسم و نفوذ انقلاب اسلامی ایران در مناطق مسلماننشین شوروی، باعث انعطاف و ملایمت دیدگاههای مقامات اتحاد شوروی نسبت به مواضع عقیدتی اسلام شد؛ چنانكه برژنف در بیستوششمین كنگره حزب كمونیست شوروی در آوریل ۱۹۸۱.م اعلام داشت: «جنبشهای رهاییبخش میتوانند تحت لوای اسلام انجام گیرند.»[xv]
از پیروزی انقلاب اسلامی تا فروپاشی شوروی، درواقع مقامات شوروی گرچه به جذب ایران در مدار اتحاد شوروی امیدوار نبودند، اما حفظ ایران بهعنوان كشوری غیرمتعهد و مستقل، برای آنان هدف مطلوبی بهنظر میرسید. در این دوران، روابط دو كشور در حوزه سیاسی رشد چندانی نداشت و بیشتر فعالیتها در قلمرو اقتصادی صورت میگرفت. از جمله دو كشور در سال ۱۳۶۸ با امضای توافقنامه همكاری اقتصادی، موافقت كردند در زمینههای اقتصادی، فنی، تجاری و صنعتی ــ شامل صنایع متالوژی، پتروشیمی، نفت و گاز و نیز استفاده صلحجویانه از انرژی اتمی ــ همكاریهای خود را گسترش دهند.[xvi]
دــ روابط ایران و روسیه پس از فروپاشی شوروی:
پس از فروپاشی شوروی، ژئوپلتیك و ژئواستراتژیك جمهوری اسلامی ایران و روسیه دچار تغییر و تحول اساسی شد و ایران خود را با یك وضعیت بسیار پیچیدهای مواجه دید كه ناشی از ایجاد جمهوریهای مستقل جدید، تغییرات مرزها و افزایش تعداد بازیگران در منطقه و نیز تلاش قدرتهای فرامنطقهای برای حضور و نفوذ در كشورهای منطقه بود. در این میان با توجه به نقش برتر و حیاتی جمهوری فدراتیو روسیه در منطقه، این كشور در معادلات ژئوپلتیك ایران اهمیت فوقالعادهای یافت و دیپلماسی و سیاست خارجی ایران بر مبنای ارتباط با روسیه تنظیم گردید. بهعبارتدیگر ایران سعی كرد با دیدی واقعگرایانه و با درنظرگرفتن ملاحظات روسیه در منطقه، به این كشور بهعنوان قدرتی منطقهای كه میتوان با آن همكاری و روابط دیپلماتیك نزدیك داشت، بنگرد. در كل مناسبات ایران و روسیه، پس از فروپاشی شوروی ابعاد وسیعی در سطوح گوناگون پیدا كرد. مسائل و موضوعات متعدد در طول سالیان دراز، ایران و روسیه را از برقراری روابطی شایسته با هم بازداشته بود. در یك نگرش كلی، این نقیصه به ضرر هر دو دولت بود و موجبات تضعیف هر دو را در رقابتی كه در صحنه جهانی برای پیشرفت و تامین رفاه ملی وجود داشت، فراهم میآورد. اما پس از فروپاشی شوروی، مانع عمدهای بر سر راه گسترش روابط ایران و روسیه وجود نداشت و برای نخستینبار در طول دو قرن گذشته، تهدید بالقوه علیه ایران از سوی آن كشور برداشته شد و روابط آنها متعادلتر گردید.[xvii]
پس از این دوران و شكلگیری جمهوریهای جدید در آسیای مركزی و قفقاز، توجه قدرتهای منطقهای و فرامنطقهای به حوزه دریای خزر بهعنوان منبع عظیم انرژی جلب شد و زمینه برای رقابت قدرتهای بزرگ در منطقه هموار گردید. در این زمینه برخی صاحبنظران از شكلگیری محور تركیه، اسرائیل، امریكا و جمهوری آذربایجان در مقابل محور روسیه، ایران، ارمنستان و گاه تركمنستان صحبت میكنند.[xviii]
بهطوركلی كشورهای ایران و روسیه در روند مناسبات جدید در مسائل و موضوعات منطقهای همكاری خوبی داشتهاند و روابط جدید این دو كشور در راستای برقراری امنیت و ثبات منطقه، جلوگیری از مسابقه قدرت كشورهای بیگانه در آسیای مركزی و قفقاز و نیز تداوم مناسبات آینده شكل گرفته است؛ چراكه مناطق آسیای مركزی و قفقاز یك محدوده امنیتی برای هر دو كشور محسوب میشود كه ژئوپلتیك هر دو كشور را تحتتاثیر قرار میدهد و از نظر تامین صلح و ثبات در منطقه، برای هر دو كشور حیاتی میباشد.[xix]
سطوح سهگانه همكاریهای جمهوری اسلامی ایران و روسیه پس از فروپاشی شوروی
۱ــ همكاریهای دوجانبه:
هر دو كشور ایران و روسیه در پی فروپاشی شوروی، براساس منافع و مقتضیات خود سهمی در گسترش روابط دوجانبه داشتهاند. ایران سعی كرده است با نشاندادن حسن نیت خود ازیكسو نیازهای اقتصادی و نظامی خود را از طریق روسیه تامین كند و ازسویدیگر از روسیه بهعنوان یك سوپاپ اطمینان در مقابل تلاشهای امریكا برای انزوای ایران استفاده كند. روسیه نیز روابط خود را با ایران گسترش داده است. این كشور در روابط خود با ایران، ملاحظات اقتصادی را در نظر دارد و ضمنا از ایران برای امتیازگرفتن از غرب و بهویژه امریكا و تامین منافع خود در آسیای مركزی و قفقاز استفاده میكند.
انتقال تكنولوژی و همكاریهای دفاعی از جمله مصادیق مهم همكاری دوجانبه ایران و روسیه محسوب میشود. درواقع همكاری نظامی و فروش تسلیحات از جمله محورهای مهم مورد توجه روسیه در گسترش مبادلات دو كشور بوده است. تنها كالای روسیه كه در شرایط كنونی با تولیدات غربی رقابت میكند، تسلیحات نظامی است كه با توجه به نیاز ساختار اقتصادی روسیه، مسكو تلاش میكند علاوه بر ازدستندادن بازارهای كنونی، بازارهای جدیدی نیز در این زمینه بهدست آورد. همچنین با توجه به اینكه ایران نمیتواند نیازهای نظامی خود را از كشورهای غربی تامین كند، سلاحهای روسی تا اندازهای نیازهای ایران را تامین میكنند.[xx]
یكی از مهمترین مسائل در روابط ایران و روسیه پس از فروپاشی شوروی، مساله تكمیل نیروگاه هستهای بوشهر توسط كارشناسان و تكنولوژی روسی است. انعقاد قرارداد همكاری هستهای روسیه با ایران در آغاز سال ۱۹۹۵ و تعهد روسیه مبنی بر تكمیل نیروگاه هستهای بوشهر، در شرایطی صورت گرفت كه امریكا و اسرائیل در مورد خطر تبدیل ایران به یك قدرت هستهای تبلیغات گستردهای به راه انداخته بودند. در مقابل، روسیه با استناد به دلایل سیاسی و اقتصادی و با اشاره به پایبندی ایران به قوانین سازمان بینالمللی انرژی هستهای و پیوستن آن به پیمان عدم گسترش سازمانهای هستهای، تصمیم خود مبنی بر همكاری هستهای با ایران را عملیاتی كرد. درواقع روسها با اعلام اینكه معامله هستهای ایران و روسیه هیچ خطری برای امنیت و ثبات منطقه در بر ندارد و نیروگاه اتمی بوشهر صرفا كاركرد مسالمتآمیز خواهد داشت، بر ادامه اجرای طرح اصرار دارند.[xxi]
موضوع همكاری هستهای روسیه با ایران، هماكنون مهمترین عامل ایجاد بحران در روابط امریكا و روسیه را تشكیل میدهد. ایالات متحده تحریمهای شدیدی را علیه شركتهای روسی كه با ایران همكاری هستهای دارند، وضع كرده است. البته روسیه همچنان اصرار دارد این همكاریها صلحآمیز و كاملا بیخطر است و با قوانین بینالمللی همخوانی دارد.[xxii]
بهطوركلی در سطح دوجانبه روابط ایران و روسیه، منافع اقتصادی روسیه و نیاز آن كشور به بازار و ارز خارجی و همچنین تمایل آن كشور بر داشتن روابط دوستانه با كشورهای مسلمان منطقه آسیای مركزی و قفقاز، از انگیزههای اصلی روسیه در گسترش همكاریها با جمهوری اسلامی ایران بهشمار میروند؛ ازسویدیگر نیاز ایران به تسلیحات و تكنولوژی جدید روسیه و نیاز به كسب حمایت روسیه در سطوح منطقهای و بینالمللی از مواردی هستند كه باعث تسریع در روابط استراتژیك ایران و روسیه گردیدهاند. در كل پس از فروپاشی شوروی و با توجه به تحولی كه در نگاه روسیه نسبت به ایران، خاورمیانه و اساسا نسبت به جهان روی داد، روسیه سیاست مستقلتری از غرب در پیش گرفته است. پس از این دوران، دو كشور ایران و روسیه براساس ملاحظات عملگرایانه و استراتژیك در جهت روابط نزدیكتر حركت نمودهاند.[xxiii]
۲ــ همكاریهای منطقهای ایران و روسیه:
در سطح منطقهای، تلاش قدرتهای منطقهای برای نفوذ در مناطق حایل بین ایران و روسیه، تامین منافع این دو كشور را با محدودیتهایی مواجه ساخته است. همچنین دو كشور در سطح منطقهای درخصوص حلوفصل بحرانهای منطقهای، بهرهبرداری و انتقال منابع انرژی منطقه و نیز درخصوص ارتباطات دو كشور دارای اهداف و منافع مشترك هستند. در زیر به همكاریهای عمده منطقهای ایران و روسیه پس از فروپاشی شوروی اشاره میشود:
الفــ همكاری برای حل بحرانهای منطقهای:
پس از فروپاشی شوروی، در روابط منطقهای مسائل بسیار پیچیدهای رخ دادند كه میتوانستند بر مناسبات دو كشور تاثیر منفی داشته باشند. ایران و روسیه در یك مقطعی دچار یك فرایند رقابتی شدند اما با خویشتنداری و تدبیر دوسویه، سیاست مقابله و رقابت جای خود را به همكاری برای برقراری صلح و ثبات در منطقه داد.[xxiv] در سیاست امنیتی روسیه، مرزهای جنوبی این كشور از اهمیت خاصی برخوردار هستند و دراینمیان روابط با ایران در حوزه خاورمیانه بزرگ، خلیجفارس و اقیانوس هند نقش كلیدی دارد. نقش ایران در ایجاد ثبات و امنیت در جمهوریهای تازهاستقلالیافته جنوب روسیه و نیز در حل بحران تاجیكستان و مراحل نخست بحران قرهباغ، بهخوبی مشهود گردید. همچنین جلب همكاری جمهوری اسلامی ایران بهعنوان یك قطب مهم جهان اسلام، میتواند در كاهش تنش و حساسیتهایی كه نسبت به حضور روسها در جمهوریهای مسلماننشین منطقه وجود دارد، تاثیر بسزایی داشته باشد. در این زمینه، نقش ایران در مقابله با تهدیدی كه روسیه آن را بنیادگرایی مذهبی در منطقه میداند، بسیار اهمیت دارد.[xxv]بــ سازمان همكاریهای دریای خزر (Caspian Sea Cooperation Organization):
در زمینه همكاریهای منطقهای، ایران پیشنهاد ایجاد سازمان همكاریهای ساحلی دریای خزر (CASCO) را مطرح ساخت. این سازمان از كشورهای روسیه، ایران، تركمنستان، قزاقستان و جمهوری آذربایجان تشكیل شده است و همكاریهایی را در امور ماهیگیری، كشتیرانی، مقابله با نوسانات آب، حفاظت محیط زیست و تحقیقات علمی دنبال میكند.[xxvi]
جــ بهرهبرداری از منابع انرژی دریای خزر:
موضوع مهم دیگری كه همكاری بیشتر میان ایران و روسیه را در سطح منطقهای در پی داشته، بهرهبرداری از ذخایر نفت و گاز منطقه است. در سالهای اولیه پس از فروپاشی شوروی، محافل غربی در برآوردهایشان از وجود دویستمیلیارد بشكه و حدود دویستوهفتادونه تریلیون فوت مكعب گاز در حوزه خزر خبر دادند و این حوزه را پس از خلیجفارس، دومین منطقه برخوردار از ذخایر هیدروكربن جهان معرفی كردند.[xxvii]
مهمترین مشكل در بهرهبرداری از منابع نفت و گاز دریای خزر، وضعیت رژیم حقوقی این دریا است. تا قبل از فروپاشی شوروی، طبق عهدنامههای ۱۹۲۱ و ۱۹۴۰.م بین ایران و شوروی، دریای خزر به عنوان محدوده مشترك آبی برای بهرهبرداری دو كشور ساحلی با حقوق متساوی قلمداد میگردید، اما با افزایش شمار دولتهای ساحلی، بحث پیچیده حقوقی میان طرفهای ذینفع آغاز شد. كشورهای ساحلی با توجه به منافع خود، به همكاری با كنسرسیوم نفتی برای بهرهبرداری از منابع دریای خزر اقدام نمودهاند. باوجوداینكه اهداف ایران و روسیه در سالهای اولیه پس از فروپاشی شوروی، برای جلوگیری از تفكیك دریای خزر بسیار به هم نزدیك بود، بااینحال مواضع روسیه در قبال نظام حقوقی دریای خزر تغییراتی به خود دیده است. این كشور سعی دارد با كشورهای ساحلی دریای خزر به توافقهای دوجانبه دست یابد و این توافقات، چندان با منافع جمهوری اسلامی ایران همخوانی ندارند. بااینوجود كشورهای ایران و روسیه در راستای تعیین رژیم حقوقی دریای خزر با یكدیگر همكاری دارند و با تلاش این دو كشور در اكتبر ۱۹۹۴ در مسكو و با شركت نمایندگان كشورهای ساحلی، قرارداد همكاریهای منطقهای كشورهای ساحلی مورد تایید قرار گرفت.[xxviii]
دــ همكاری درخصوص انتقال انرژی از حوزه دریای خزر:
تلاش ایالاتمتحده برای پیشبرد خط لوله نفت باكو ــ جیهان و خط لوله گاز از طریق دریای خزر، ایران و روسیه را به یكدیگر نزدیكتر ساخت. اعلامیه شورای امنیت و همكاری اروپا مبنی بر قصد آنها برای ساخت خط لوله گاز از طریق دریای خزر و از تركمنستان به باكو برای انتقال آن به تركیه، باعث نگرانی بیشتر روسیه و ایران شد. مسكو امیدوار بود مهمترین تامینكننده گاز طبیعی تركیه از طریق خط لوله گاز blue stream باشد و ایران نیز در پی آن بود كه گاز مورد نیاز تركیه را با انتقال گاز تركمنستان از طریق خط لوله گاز خودش تامین كند. در نتیجه بلافاصله پس از امضای موافقتنامه شورای امنیت و همكاری اروپا، روسیه و ایران تلاش كردند توجیهات اقتصادی این پروژه را تضعیف كنند.[xxix] البته باوجوداینكه این دو كشور برای متوقفكردن اجرای خط لوله باكو ــ جیهان و خط لوله دریای خزر با یكدیگر همكاری داشتند، منافع بلندمدت آنها در مورد مسیرهای انتقال انرژی متفاوت بود و هر كدام از آنها سعی میكردند خط انتقال انرژی از خاك خودشان عبور كند.
هـ ــ ارتباط كشورهای آسیای مركزی و قفقاز با اقتصاد جهانی:
تمامی كشورهای آسیای مركزی و قفقاز، به استثنای گرجستان، كشورهایی محاط و بستهای هستند و ارتباط اقتصادی آنها با دنیا، مستقیم یا غیرمستقیم از طریق ایران صورت میگیرد. كشورهای جهان كه مایل به گسترش مناسبات اقتصادی با جمهوریهای آسیای مركزی و قفقاز هستند، چارهای جز استفاده از راههای زمینی یا هوایی كشورهای ایران، چین، تركیه، افغانستان و روسیه ندارند و البته ایران در این میان جایگاه خاصی دارد؛ چراكه با كشورهای حوزه خزر، هم از راه خشكی و هم از راه دریا ارتباط دارد. درواقع بدون استفاده از خطوط ارتباطی ایران، ادغام كشورهای جدیدالتاسیس منطقه در سیستم اقتصاد جهانی میسر نیست. ضمنآنكه ایران هماكنون در راستای تكمیل راههای ارتباطی شمال ــ جنوب كشور، گامهای ارزندهای برداشته است. با تكمیل این طرحها، امكانات جدید و فوقالعادهای برای حملونقل و مبادلات تجاری كشورهای آسیای مركزی و نیز روسیه فراهم خواهد آمد. این بخش از همكاریهای منطقهای ایران و روسیه، دامنه همكاریها با روسیه و سایر جمهوریهای آسیای مركزی را تا خلیجفارس امتداد میبخشد. درواقع ایران علاقمند است در خلیجفارس بهعنوان واسطه تجاری و مبادلاتی روسیه و جمهوریهای آسیای مركزی و سایر نقاط، نقش فعال ایفا كند. با توجه به ضرورت همكاری مشترك ایران و روسیه در این زمینه، در سال ۱۹۹۷ وزرای حملونقل دو كشور اسنادی را مبتنی بر چهار اصل زیر به امضا رساندند: ۱ــ ایجاد مسیر شمال ــ جنوب، هلسینكی، مسكو، ولگاگراد، آستاراخان، انزلی، نوشهر و بندرعباس ۲ــ احداث بزرگراه آبی اطراف خزر ۳ــ كشتیرانی مشترك در دریای خزر ۴ــ ایجاد یك شركت مشترك درخصوص طراحی و ساخت یك بندر جدید در ساحل دریای خزر.[xxx]
۳ــ همكاریهای ایران و روسیه در سطح بینالمللی
هر دو كشور روسیه و جمهوری اسلامی ایران، در عرصه بینالمللی از یك جایگاه نسبتا مشابه و مواضع مشترك برخوردارند كه باعث شده است دو كشور بر همكاریهای خود در این زمینه بهطورفزایندهای بیفزایند. هر دو كشور به راهبرد تغییر وضع موجود جهت رسیدن به منزلت مطلوب متعهدند و این تعهد از آنجا ناشی میشود كه ایران و روسیه، هر دو، از منزلت فعلی خویش در عرصه جهانی ناراضی هستند. نارضایتی ایران و روسیه از منزلت خود در راهبرد اتخاذشده، مبتنی بر بازتعریفی است كه این دو كشور از جایگاه خودشان دارند.[xxxi]
همچنین دو كشور با اعلام نارضایتی از نظام سلسلهمراتبی موجود، خواهان یك نظام چندقطبی هستند و بارها بر آن تاكید كردهاند. از جمله در سال ۱۹۹۹ وزیرخارجه وقت روسیه در دیدار با نایبرئیس وقت مجلس شورای اسلامی، تصریح كرد كه تهران و مسكو باید در شكلگیری نظام جهانی در قرن بیستویكم همكاری و مشاركت داشته باشند. در آن دیدار وزیرخارجه وقت روسیه، همكاریهای ایران، روسیه، هند و چین را عامل بااهمیتی در جهان برای مقابله با سلطهجوییهای امریكا توصیف كرد.[xxxii] عدم تمكین روسیه به فشارهای بینالمللی برای تغییر مناسباتش با ایران ازیكسو و عزم ایران به حفظ مناسبات ویژهاش با روسیه ازسویدیگر، بر این اصول مسلم در سیستم بینالمللی تاكید دارد كه: «هیچ كشوری نباید به خود اجازه دهد در مصالح ملی دولتها دخالت نماید و هر دولتی آزاد است با هر دولتی كه بخواهد و منافع متقابل وجود داشته باشد، مناسبات شایسته برقرار سازد و سایر دولتها حق منع آنها از داشتن چنین مناسباتی را ندارند.»
●عوامل موثر در همگرایی جمهوری اسلامی ایران و روسیه
ایران و روسیه دارای منافع مشتركی هستند كه در گسترش همكاریهای این دو كشور موثر بودهاند و از جمله میتوان به تلاش هر دو كشور برای مقابله با نفوذ قدرتهای منطقهای و فرامنطقهای در آسیای مركزی و قفقاز، مخالفت آنها با گسترش ناتو و نیز تلاش دو كشور برای جلوگیری از تسلط شركتهای بزرگ فراملیتی بر انرژی منطقه آسیای مركزی و قفقاز اشاره كرد. به منظور روشنشدن عوامل اشتراك در مناسبات ایران و روسیه پس از فروپاشی شوروی، در اینجا نخست به منافع روسیه از گسترش همكاریها با ایران و سپس به منافع جمهوری اسلامی ایران از گسترش مناسبات با روسیه اشاره خواهد شد.
۱ــ منافع روسیه از گسترش همكاریها با ایران:
الفــ جلب حمایت ایران برای مقابله با نفوذ قدرتهای بیگانه در منطقه:
روسیه بهعنوان یك قدرت آسیایی ــ اروپایی، بیشترین منافع استراتژیك و امنیتی را در حوزه جنوبی مرزهای خود میبیند و لذا نسبت به نفوذ قدرتهای دیگر ــ بهویژه امریكا ــ در منطقه احساس نگرانی میكند. در راستای تلاش روسیه برای مقابله با نفوذ قدرتهای بیگانه در منطقه، نقش ایران بسیار حائز اهمیت است و حضور قدرتهای بیگانه در منطقه برای هر دو كشور ایران و روسیه، یك عامل تهدیدآمیز تلقی میشود. روسیه با درك این نكته كوشیده است سیاستهای ایران را در این مساله با خود هماهنگ كند و از آن در جهت تامین منافع خود استفاده كند. بهطوركلی احتمال نفوذ قدرت سوم در منطقه حائل بین ایران و روسیه، باعث شده است روسیه با شتاب به دنبال متحدان استراتژیك و منطقهای بگردد و در چنین وضعیتی جمهوری اسلامی ایران میتواند برای روسیه یك متحد طبیعی و بسیار مهم باشد.[xxxiii]
بــ نزدیكی به ایران برای نفوذ در خاورمیانه، خلیجفارس و كشورهای اسلامی:
روسیه از دیرباز درصدد بوده است در خاورمیانه حضور فعال سیاسی داشته باشد. این منطقه كه از نظر امنیتی همچنان در فهرست اولویتهای مسكو قرار دارد، به علت مبتلاشدن به تحولات پرشتاب در دهه اخیر، به عرصهای پیچیدهتر از گذشته برای مسكو تبدیل شده است. این پیچیدگی درواقع از اهمیتیافتن عامل اسلام در سیاست خارجی روسیه ناشی میشود. اسلام از دو نظر بر سیاست خارجی كشور روسیه تاثیر میگذارد: اولا كشورهای آسیای مركزی و قفقاز كه در حوزه امنیت ملی روسیه قرار دارند، اكثرا مسلمانند و گسترش تفكر اسلامگرایی در این منطقه تهدیدی برای امنیت ملی روسیه محسوب میشود؛ ثانیا روابط مسكو با كشورهای خاورمیانه، تحتتاثیر اسلام و اسلامگرایی قرار دارد و لذا نقش جمهوری اسلامی ایران در سیاست خارجی مسكو برای نفوذ در خاورمیانه و كشورهای اسلامی بسیار مهم و اساسی است؛ چراكه ایران در منطقه خلیجفارس و خاورمیانه از موقعیت ژئوپلتیكی و ژئواستراتژیكی بسیار بالایی برخوردار میباشد و نفوذ زیادی در بسیاری از كشورهای اسلامی دارد.
پس از فروپاشی شوروی، كنترل آسیای مركزی و قفقاز درواقع به هدف اولیه سیاست خارجی روسیه تبدیل شد و رهبری روسیه در این زمینه از جانب ایالاتمتحده امریكا و همپیمانانش در ناتو، احساس فشار نمود. در این راستا، همكاری با ایران برای روسیه از جایگاه خاصی برخوردار شد. علاوهبراین، روسیه پس از فروپاشی شوروی، بهخاطر ذخایر غنی نفت و اهمیت استراتژیك منطقه خلیجفارس، درصدد برآمد سیاستهایش را با كشورهای ایران، عراق و كشورهای عضو شورای همكاری خلیجفارس متوازن سازد و از طریق گسترش همكاریهای همهجانبه با جمهوری اسلامی ایران، حضور و نفوذ خود را در منطقه خلیجفارس گسترش دهد.[xxxiv]جــ گسترش روابط با جمهوری اسلامی ایران به منظور گرفتن امتیاز از غرب:
جریانات پس از فروپاشی شوروی، بسیاری از دولتمردان روسیه را متوجه ساخت كه امریكا از تبدیل مجدد روسیه به یك قدرت جهانی حمایت نمیكند. دراینراستا توسعه روابط با ایران بهعنوان یكی از معدود كشورهایی كه بیشترین ضدیت را با امریكا داشته است، در پی گسترش گرایشهای ضدغربی روسیه از اهمیت بیشتری برخوردار گردید. با توجه به حساسیت غرب و بهویژه ایالاتمتحده امریكا نسبت به جمهوری اسلامی ایران، شرایطی فراهم شد كه روسیه بتواند با استفاده از اهرم روابط با ایران، از غرب و امریكا امتیاز بگیرد و درواقع ایران را وسیلهای برای رسیدن به اهداف خود در برابر غرب قرار دهد. درهمینراستا، برای روسیه فروش راكتورهای هستهای و تجهیزات نظامی به ایران شیوهای برای اظهار استقلال و گرفتن امتیاز از غرب محسوب میشود.[xxxv]
دــ همكاری با ایران برای جلوگیری از تشدید افراطگرایی قومی و نژادی و بیثباتی در منطقه:
منطقه آسیای مركزی و قفقاز، متشكل از ملیتهای گوناگونی است كه در چارچوب جمهوریهای مختلف قرار گرفتهاند. مرزهای این كشورها لزوما با پراكندگی قومی و نژادی منطقهای منطبق نیست و وضعیت سیاسی این جمهوریها هنوز تثبیت نشده است. در این شرایط، هرگونه تشنج و قومیتگرایی میتواند آرامش و ثبات منطقه را برهم بزند و امنیت ملی هر دو كشور ایران و روسیه را تهدید كند. همچنین نفوذ معنوی و فرهنگی ایران در این جمهوریها، به اندازهای است كه میتواند احساسات ضدروسی را در میان این ملتها برانگیزد و روسیه با درك این واقعیت سعی دارد از طریق گسترش همكاریها با جمهوری اسلامی ایران، از تشدید مسائل قومی و مذهبی در منطقه جلوگیری كند.[xxxvi] بهطوركلی بحران ملیتها، مشكل همیشگی شوروی سابق بود و هنوز هم مشكلی پایدار در جمهوریهای تازهاستقلالیافته تلقی میگردد. در دوران اتحاد جماهیر شوروی، این كشور تلاش میكرد حكومت خاصی در درون یك جمهوری شكل نگیرد و هرگز اجازه ترویج ویژگیهای حقیقی این جمهوریها را نمیداد. بهعلاوه مسكو سیاست ایجاد شكاف فرهنگی و قومی در این مناطق را دنبال میكرد تا از تضعیف سلطه مسكو بر این جمهوریها جلوگیری كند.[xxxvii] پس از فروپاشی شوروی و ظهور جمهوریهای جدید نیز اختلافات قومی و نژادی، اصلیترین عوامل بحرانزا در منطقه هستند. این اختلافات با امنیت و منافع ملی روسیه همخوانی ندارند و روسیه به منظور مقابله با این امر، خود را نیازمند به همكاری با ایران میبیند.
هـ ــ جلب حمایت ایران برای مخالفت با توسعه ناتو به شرق:
اكثر نخبگان سیاسی روسیه با توسعه ناتو مخالف هستند و آن را با منافع ملی كشورشان مغایر میدانند. سه عامل در این راستا قابل توجه هستند: الفــ مسكو نگران آن است كه منزوی شود و درحاشیه قرار گیرد بــ نیروهای نظامی روسیه بهشدت با توسعه ناتو در هر شكل و عنوان مخالفند و معتقدند این توسعه، مرزهای روسیه را دچار تهدید جدی میكند جــ استراتژیستهای روسیه معتقدند توسعه ناتو روسیه را از جایگاه یك قدرت پرنفوذ ساقط خواهد كرد.
ازطرفدیگر، ایران نیز كه گسترش ناتو را تهدیدی علیه امنیت ملی خویش میداند، با روسیه در این خصوص منافع مشترك دارد و روسیه سعی كرده است با جلب حمایت ایران، با گسترش ناتو مقابله كند.[xxxviii]
۲ــ منافع ایران در گسترش همكاریها با روسیه:
الفــ نگاه به روسیه بهعنوان تامینكننده تسلیحات و تكنولوژی جدید:
با توجه به محدودیت ایران در تامین تسلیحات مورد نیاز، روسیه بهعنوان یك كشور دارای سلاحهای با كیفیت بالا، برای ایران بسیار حائز اهمیت است. قسمت اعظم مبادلات دو كشور روسیه و جمهوری اسلامی ایران پس از فروپاشی شوروی را خریدهای نظامی ایران از روسیه تشكیل میدهد. همچنین ایران به منظور تكمیل نیروگاه اتمی بوشهر با تكنولوژی روسی، در چارچوب یك هدف استراتژیك، همكاری با روسیه را برای اجرای این طرح حیاتی در سرلوحه فعالیتهای خود قرار داده است.[xxxix]
بــ همكاری با روسیه برای جلوگیری از سلطه شركتهای خارجی و فراملیتی بر منابع انرژی منطقه:
جمهوری اسلامی ایران با هرگونه فعالیت و نفوذ شركتهای چندملیتی در منطقه آسیای مركزی و قفقاز مخالف است. نفوذ امریكا و اسرائیل و نیز حضور شركتهای غربی و امریكایی در منطقه، مطمئنا برای امنیت ملی ایران خطرساز خواهد بود و لذا برای ایران ضروری است استراتژیهای مناسبی را برای مقابله با این وضعیت تدوین كند. ازسویدیگر روسیه نیز از حضور گسترده شركتهای غربی و امریكایی در منطقه، نگران است؛ بهعبارتدیگر مساله توسعه منابع نفت و گاز برای روسیه، موضوعی استراتژیك تلقی میگردد كه با امنیت ملی آن كشور ارتباط مستقیم دارد. بنابراین همكاری با روسیه برای جمهوری اسلامی ایران در این راستا از اهمیت خاصی برخوردار است.
جــ جلب حمایت روسیه در مقابله با نفوذ كشورهای مخالف جمهوری اسلامی ایران در منطقه خزر:
نفوذ قدرتهای دیگر در منطقه ــ از جمله امریكا و اسرائیل ــ منافع و امنیت ملی ایران را تهدید میكند و در چنین شرایطی، ایران ناچار است سیاست خود را برمبنای همكاری و همگرایی با قدرت منطقهای دیگر یعنی روسیه قرار دهد كه همچون ایران از نفوذ قدرتهای دیگر در حوزه خزر متضرر میشود. روسیه بهعنوان وارث شوروی سابق، حاضر نیست بهسادگی از بازیهای ژئوپلتیكی در این حوزه حساس كنار گذاشته شود. بهعبارتی میتوان گفت منطقه خزر كموبیش مهمترین سنگر دفاعی برای حفظ امنیت ملی و انرژی مورد نیاز روسیه جهت تداوم رقابت در منطقه و صحنه جهانی با غرب به حساب میآید. از دیدگاه سیاست خارجی كنونی روسیه، در صورت افزایش نفوذ غرب و امریكا در منطقه خزر، موقعیت و اقتدار روسیه تنزل خواهد كرد. قبل از رئیسجمهور پوتین، سیاست خارجی و امنیتی روسیه به دلیل مشكلات بهجامانده از فروپاشی شوروی و نیز متاثر از ویژگیهای شخصیتی یلتسین، رئیسجمهور سابق روسیه، دارای جهتگیریهای متفاوت و گاه متضاد و فاقد ثبات و استحكام لازم بود. با انتخاب پوتین و تثبیت نسبی اوضاع سیاسی و اقتصادی، توجه به منطقه اوراسیا و بهویژه حوزه خزر افزایش یافت. سیاست خارجی روسیه در دوران پوتین، اهداف مشخصی را در این منطقه تعقیب میكند كه عبارتند از: ۱ــ تامین منافع ژئواستراتژیك ۲ــ تامین منافع ژئوپلتیك ۳ــ تامین منافع اقتصادی ۴ــ تامین منافع زیستمحیطی.[xl]
از دید مسكو، حوزه خزر متشكل از مجموعه عوامل نگرانكنندهای است كه میتوانند بر سرنوشت این كشور تاثیرگذار باشند. از نگاه روسیه، یك اتحاد غیررسمی میان امریكا، تركیه و جمهوری آذربایجان، میتواند موقعیت این كشور را تضعیف نماید. ولادیمیر پوتین برای تقویت موقعیت این كشور در حوزه خزر، اقدامات متعددی را به عمل آورده است كه از جمله هشدار به شورای امنیت ملی این كشور برای دفاع از منافع ملی روسیه در منطقه و تحكیم آن و نیز تعیین نماینده ویژهای درخصوص مسائل دریای خزر را میتوان برشمرد. هدف پوتین از تعیین نماینده ویژه، كنترل فعالیت شركتهای نفتی و ایجاد هماهنگی بین منافع ملی، امنیتی و تجاری بود. این در حالی است كه تا قبل از دوران پوتین، وزارتخانههای مختلف هركدام براساس برداشتهای خود عمل میكردند.[xli] بهطوركلی، بخشی از سیاستهای روسیه در منطقه آسیای مركزی و قفقاز درخصوص مقابله با حضور و نفوذ قدرتهای منطقهای و فرامنطقهای، با منافع و امنیت ملی جمهوری اسلامی ایران مطابقت دارد. تضاد منافع روسیه و تركیه، برخورد منافع اسرائیل و روسیه و نقش روسیه در ثباتبخشی به منطقه، از مواردی هستند كه میتوانند مبنای همكاری ایران با روسیه قرار گیرند.دــ همكاری با روسیه به منظور مقابله با فشارهای امریكا و كشورهای غربی:
دواقع ایران سعی دارد از روسیه برای مبارزه با فشارها و تحریمهای امریكا و همچنین برای مقابله با سیاستهای خصمانه كشورهای اروپایی و متحدان منطقهای امریكا استفاده كند. بهعبارتدیگر جمهوری اسلامی ایران به منظور خنثینمودن سیاست ایالاتمتحده در جهت مهار و انزوای ایران، گسترش همكاریهای همهجانبه و روابط استراتژیك با روسیه را انتخاب كرد؛ چراكه روسیه نیز بهعنوان یكی از قدرتهای بزرگ جهانی و منطقهای، با سیاستهای یكجانبهگرایانه امریكا مخالفت میكند. همكاری با روسیه و جلب حمایت این كشور برای تحقق برنامههای هستهای، از سیاستهای اصلی جمهوری اسلامی ایران محسوب میشوند. درخصوص فعالیتهای هستهای جمهوری اسلامی ایران، كشورهای غربی و بهویژه امریكا تبلیغات گستردهای به راه انداختهاند تا ایران را از داشتن انرژی هستهای محروم كنند و درواقع ادعا دارند كه ایران سیاست دستیابی به تسلیحات هستهای را تعقیب میكند. دراینراستا، حمایت روسیه از فعالیتهای هستهای ایران، از اهمیت حیاتی برخوردار است. روسیه فعالیتهای ایران را درخصوص انرژی هستهای مطابق با قوانین آژانس بینالمللی انرژی اتمی میداند و برخورد امریكا را با این موضوع سیاسی قلمداد میكند. از جمله وزیرخارجه روسیه در گفتوگو با شبكه تلویزیونی «راشاتودی» (Russia today) تاكید كرده است كه روسیه با هرگونه اقدام و تلاش برای سیاسیكردن مساله هستهای ایران مخالف است. وی با تاكید بر اینكه مسكو به ضرورت حفظ نظام جلوگیری از عدم گسترش تسلیحات هستهای توجه دارد، تصریح كرده است كه روسیه مخالف است كه مسائلی جز حفظ نظام عدم گسترش تسلیحات هستهای مدنظر قرار گیرد. سرگئی لاوروف، وزیرخارجه روسیه، در این گفتوگو اعلام كرده است كه ایران با بازرسان آژانس بینالمللی انرژی اتمی همكاری دارد.[xlii] البته علیرغم تاكید روسیه بر مخالفت با تلاشهای امریكا برای ارجاع پرونده هستهای ایران از آژانس بینالمللی انرژی اتمی به شورای امنیت و تاكید روسیه بر حلوفصل دیپلماتیك قضیه، باید گفت این كشور منافع خود را دنبال میكند و ازاینرو در برخی موارد با كشورهای غربی و امریكا به توافق میرسد. از جمله این كشور همگام با امریكا و كشورهای اروپایی خواستار انتقال غنیسازی اورانیوم از ایران به خاك روسیه شده است. بااینحال سیاست روسیه در موضوع هستهای ایران، بهطورنسبی در چارچوب منافع ایران قرار میگیرد و ایران برای مقابله با سیاستهای تهاجمی امریكا و اسرائیل به همكاری خود با روسیه ادامه میدهد.
●عوامل ایجاد واگرایی در روابط ایران و روسیه
۱ــ بیاعتمادی نسبت به اهداف روسیه در گسترش مناسبات با ایران:
دراینراستا میتوان به نگاه ابزاری روسیه نسبت به ایران اشاره كرد. از دید برخی صاحبنظران، روسیه دارای پنج هدف راهبردی و محوری است: ۱ــ تمایل برای اتحاد راهبردی با اروپا، ضمن حفظ علایق و منافع خود در فضاهای پیرامونی خویش ۲ــ حفظ همكاریهای راهبردی با هند ۳ــ تحكیم، تقویت و گسترش روابط با چین ۴ــ استفاده از سرمایهها و فناوری ژاپن و كره برای توسعه سیبری شرقی، بدونآنكه خدشهای به تمامیت ارضی روسیه وارد شود ۵ــ حفظ شرق اروپا و بالكان بهعنوان حایل راهبردی میان روسیه و اروپا.[xliii]
راهبرد منطقهای روسیه در قفقاز و آسیای مركزی نیز آن است كه با استفاده از مكانیزمهای امنیتی و نظامی، از روند واگرایی دولت ــ ملتهای نوپای این مناطق از روسیه جلوگیری كند و دراینراستا روسیه از همكاری با ایران در جهت دستیابی به اهداف خود بهره میگیرد. درواقع براساس عملكردهای تاریخی، ایرانیان همواره نسبت به توافقهای محرمانه و پشت پرده روسها كه گاه منجر به تغییر راهبرد آنها میشود، بدبین هستند. استمرار و تقویت این بدبینی كه تاحدودزیادی به میزان صداقت روسیه نسبت به انجام تعهدات متناسب با سطح روابط مورد درخواستشان بستگی دارد، حتی میتواند در تغییر كلی سیاست ایران نسبت به آن كشور موثر باشد.[xliv]
ازسویدیگر، در طول دوران پس از فروپاشی شوروی، دولتمردان روسیه از همكاری با ایران به عنوان ابزاری برای گرفتن امتیاز از غرب استفاده كردهاند. با توجه به حساسیت غرب و بهویژه ایالاتمتحده در مورد جمهوری اسلامی ایران، روسیه توانست با استفاده از اهرم روابط با ایران، از غرب و امریكا، امتیاز بگیرد.[xlv]
۲ــ وجود دیدگاههای متفاوت در سیاست خارجی روسیه:
تاثیر سیاست داخلی روسیه بر سیاست این كشور نسبت به خاورمیانه، به صورت تغییر از تمایل به طرفداری شدید از غرب در ۱۹۹۲ به سوی گرایش تند ملیگرایی در اواخر دهه ۱۹۹۰ بهوضوح دیده میشود. در میان سیاستگذاران خارجی روسیه، دیدگاههای متفاوتی وجود دارد: یك گروه، از سیاست خارجی نزدیكی به غرب حمایت میكنند كه در آن روابط نزدیك با اسرائیل، روابط همكاریجویانه با كشورهای تازهتاسیس و خصوصیسازی اقتصادی در روسیه دنبال میشود. گروه دوم بر روابط با كشورهای اوراسیا تاكید دارند كه علاوه بر اروپای غربی و امریكا، بر داشتن روابط مناسب با كشورهای خاورمیانه، چین و «خارج نزدیك» نیز تاكید میكنند. گروه سوم كه دربرگیرنده ناسیونالیستهای افراطی و كمونیستهای تندرو میباشند، خواستار روسیهای بسیار قدرتمند و متمركز هستند. آنها معتقدند كه روسیه باید بهعنوان یك قدرت مهم جهانی عمل نماید و یك رهیافت منازعهجویانه را با ایالات متحده كه دشمن اصلی روسیه است، بپذیرد. این گروه تقویت روابط با ایران و برقراری مجدد سلطه روسیه را در «خارج نزدیك» مطرح میكنند. همچنین در روسیه، بهویژه در سالهای اولیه پس از فروپاشی شوروی، بازیگران مستقل و نیمهمستقل متعددی در عرصه سیاستگذاری روسیه در قبال ایران دستاندركار بودند. این مساله باعث ناهماهنگی در سیاستگذاریهای آنها میشد و از تقویت مناسبات دوجانبه جلوگیری میكرد. درواقع ایران در آن سالها سردرگم شده بود كه باید چه كسی را مسئول سیاست خارجی روسیه تلقی كند.[xlvi]
۳ــ حافظه تاریخی ملت ایران:
با توجه به سابقه تاریخی روابط ایران و روسیه، روسها در حافظه تاریخی مردم ایران، چهره مثبتی ندارند. در چشم ایرانیان، روسیه كشوری است كه همواره در طول تاریخ، چشم طمع به خاك ایران داشته و در هر فرصتی به سرزمینهای ایران تجاوز كرده است. درواقع قراردادهای تركمانچای و گلستان كه طی آن ایران بخش وسیعی از اراضی شمالی خود را از دست داد و ضربهای بزرگ بر پیكره سیاسی، نظامی و اقتصادی ایران وارد گردید، نشاندهنده سیاستهای تهاجمی و توسعهطلبانه روسیه در دوران امپراتوری تزارها نسبت به ایران هستند. بنابراین برای ایجاد یك همگرایی طبیعی، واقعی و درازمدت، روسها باید با نشاندادن حسن نیت عملی و واقعی خود، حافظه تاریخی مردم ایران را نسبت به خود تغییر دهند.
۴ــ ناهمخوانی میان سیاستهای ایران و روسیه در حوزه خزر:
دریای خزر از لحاظ اقتصادی و امنیتی برای ایران اهمیت فوقالعادهای دارد. ایران از زمان فروپاشی شوروی خواستار حاكمیت و درواقع تداوم حاكمیت رژیم حقوقی معاهدات ۱۹۲۱ و ۱۹۴۰.م بر دریای خزر برمبنای مالكیت مشاع شده است. تا سال ۱۹۹۷.م، كشورهای روسیه و تركمنستان نیز بهطورنسبی با ایران همرای بودند. در اثر فعالیتهای دیپلماتیك جمهوری آذربایجان و برخی عوامل دیگر، بعدا شرایط برخلاف منافع ایران تغییر یافت و در سال ۱۹۹۷.م كشورهای روسیه، تركمنستان، آذربایجان و قزاقستان بر سر تقسیم زیر بستر دریا میان كشورهای ساحلی به توافق نسبی رسیدند و بهعبارتدیگر روسیه در حوزه خزر ایران را تنها گذاشت.[xlvii]
در كل سیاست روسها در دریای خزر با امنیت ملی ایران همخوانی ندارد. روسیه در ازای رضایتدادن به تقسیم بستر دریا، تاكید میكند كه شرط بهرهبرداری مشاع باید برای سطح دریا حفظ شود تا دست مسكو برای توسعه ناوگان نظامیاش در دریای خزر باز بماند. با این شرایط، بخش عمده تهدیدهای امنیت ملی و منافع ملی ایران از ناحیه رقابت نظامی شكل خواهد گرفت. بنابراین دخالت قدرتهای بزرگ در تصمیمگیریهای داخلی كشورهای منطقه، باعث میشود كه حوزه دریای خزر به میدان چالش قدرتهای بزرگ جهان و منطقه تبدیل شود و مسائل این حوزه به مثابه مانعی بر سر راه حل مسائل منطقهای توسط كشورهای حوزه مذكور عمل كنند.[xlviii]
۵ــ ناهمگونی ایدئولوژیك و فرهنگی دو كشور ایران و روسیه:
روسیه و ایران متعلق به دو حوزه تمدنی و ایدئولوژیك خاص و متفاوت از هم هستند. تفاوت ایدئولوژیكی بین دو كشور، بالقوه میتواند در شرایط خاص به تضادی جدی تبدیل شود.[xlix]
۶ــ اختلاف در منافع درازمدت ایران و روسیه درخصوص مسیر انتقال انرژی حوزه خزر:
باوجودآنكه كشورهای ایران و روسیه مشتركا با انتقال انرژی آسیای مركزی و قفقاز از مسیر باكو ــ جیهان مخالفت میكنند، اما هر دو كشور مسیرهای موردنظر خود را مطلوب و باصرفه معرفی مینمایند و به دنبال تامین منافع ملی خود هستند.
۷ــ روابط اقتصادی چالشبرانگیز:
از جمله مشكلات و نارساییهای موجود بر سر راه توسعه مناسب همكاریهای اقتصادی بین ایران و روسیه، میتوان به انجامندادن تعهدات از سوی طرفین در قبال یكدیگر، مشكلات پرداختهای مالی از طرف ایران، تكنولوژی پایین كالاهای روسی در مقایسه با نوع غربی آن، ناهماهنگبودن نیازهای این دو كشور و نیز به مكملنبودن اقتصادهای دو كشور اشاره كرد. این موارد باعث شدهاند روابط دو كشور علیرغم برخی پیشرفتها، همچنان در هالهای از ابهام و نارساییهای عمده قرار گیرد.[l]
همچنین از جمله موارد دیگر موثر در واگرایی روابط ایران و روسیه، میتوان به نگرش سلطهطلب روسیه به منطقه آسیای مركزی و قفقاز، برخورد ژئوپلتیك ایران و روسیه، انعطاف روسیه در مقابل حضور كشورهای غربی در منطقه و... اشاره كرد.
سخاوت رضازاده
پینوشتها
* فارغالتحصیل كارشناسی ارشد روابط بینالملل از دانشگاه شهید بهشتی
[i]ــ جورج لنزوسكی، رقابت روسیه و غرب در ایران، ترجمه: اسماعیل رائین، تهران، جاویدان، ۱۳۵۳، صص۲۳ــ۲۱
[ii]ــ رنه گروسه، امپراطوری صحراگردان، ترجمه: عبدالحسین میكده، تهران، بنگاه ترجمه و نشر كتاب، ۱۳۵۳، صص۷۳۳ــ۵۶۶
[iii]ــ گراهام فولر، قبله عالم: ژئوپلتیك ایران، ترجمه: عباس مخبر، تهران، نشر مركز، ۱۳۷۵، ص۱۶۱
[iv]ــ سیدعطا تقوی اصل، ژئوپلتیك جدید ایران: از قزاقستان تا گرجستان، تهران، وزارت امورخارجه، موسسه چاپ و انتشارات، ۱۳۷۹، صص۴۷ــ۴۶
[v]ــ پیوكارلو تزنزیو، رقابت روس و انگلیس در ایران و افغانستان، ترجمه: عباس آذین، تهران، بنگاه ترجمه و نشر كتاب، ۱۳۵۹، صص۱۸۲ــ۱۸۱
[vi]ــ جورج لنزوسكی، همان، صص۲۵ــ۲۲
[vii]ــ گراهام فولر، همان، ص۱۶۰
[viii]ــ محمدرضا حافظنیا، خلیج فارس و نقش استراتژیك تنگه هرمز، تهران، سمت، ۱۳۷۱، ص۱۳۵
[ix]ــ علیاكبر ولایتی، تاریخ روابط خارجی ایران؛ دوره مشروطه، تهران، دفتر مطالعات سیاسی و بینالمللی، ۱۳۷۰، ص۴۶
[x]ــ جواد اطاعت، ژئوپلتیك و سیاست خارجی ایران، تهران، نشر سفیر، ۱۳۷۶، صص۹۷ــ۹۵
[xi]ــ والتر لاكور، اتحاد جماهیر شوروی در خاورمیانه، ترجمه: دكتر عبدالصاحب یادگاری، تهران، امیركبیر، ۱۳۵۰، صص۱۲۸ــ۱۲۶
[xii]ــ مجتبی عطارزاده، «بررسی روابط ایران و شوروی در دوره حاكمیت كمونیسم»، فصلنامه مطالعات آسیای مركزی و قفقاز، سال هشتم، دوره سوم، شماره ۲۷، پائیز ۱۳۷۸، صص۱۹۵ــ۱۵۵
[xiii]ــ جواد اطاعت، همان، صص۱۰۳ــ۱۰۱
[xiv]ــ روزنامه اطلاعات، ۱۰ فروردین ۱۳۵۹، ص۲
[xv]ــ همایون الهی، خلیج فارس و مسایل آن، تهران، نشر قومس، ۱۳۷۰، ص۳۳۸
[xvi]ــ روزنامه اطلاعات، چهار تیرماه ۱۳۶۸، ص۲
[xvii]ــ Adam tarock, Iran and Russia in strategic alliance, Third World quarterly, Vol. ۱۸, No. ۲, pp۲۰۷-۲۲۳, ۱۹۹۴, P. ۲۰۷
[xviii]ــ Russia, the Caucasus, Central Asia and Ukrine, Repare of the Meetinghel, Norember ۴-۵, ۱۹۹۷, by kareen Balletine, p. ۱۱
[xix]ــ خلیل شیرغلامی، «بررسی امكان اتحاد استراتژیك بین ایران و روسیه»، فصلنامه امنیت ملی، سال اول، شماره ۳، بهار ۱۳۷۹، ص۱۵۲
[xx]ــ Adam tarock, op. cit, p. ۲۱۱
[xxi]ــ سیداسدالله اطهری، «سیاست روسیه نسبت به خاورمیانه: میراث یلتسین و چالش پوتین»، فصلنامه مطالعات خاورمیانه، سال هشتم، شماره ۴، زمستان ۱۳۸۰، ص۸۷
[xxii]ــ آندره زوبوف، خزر ــ قفقاز و همكاری هستهای روسیه و ایران، گزیده تحولات جهان ۸، تهران، موسسه فرهنگی مطالعات و تحقیقات بینالمللی ابرار معاصر تهران، ۱۳۸۱، ص۱۸۸
[xxiii]ــ Adam tarock, op. cit, p. ۲۰۷
[xxiv]ــ خلیل شیرغلامی، همان، ص۱۵۲
[xxv]ــ ناصر ثقفی عامری، «سیاست امنیتی روسیه، فصلنامه مطالعات آسیای مركزی و قفقاز»، سال نهم، دوره سوم، شماره ۳۱، پاییز ۱۳۷۹، صص۲۲ــ۲۱
[xxvi]ــ عباس ملكی، «دورنمای روابط ایران و روسیه تا سال ۲۰۰۰، فصلنامه مطالعات آسیای مركزی و قفقاز»، سال چهارم، شماره ۱۲، زمستان ۱۳۷۴، صص۱۴ــ۷
[xxvii]ــ Geoffrey kemp, the persian gulf remains the strategic prize, survival, vol. ۴۰, No. ۴, winter ۱۹۹۸-۱۹۹۹, p۱۴۲
[xxviii]ــ دونایووا، «بررسی موضع ایران در قبال نظام حقوقی دریای خزر»، ترجمه: پروین معظمی گودرزی، فصلنامه مطالعات آسیای مركزی و قفقاز، سال هفتم، دوره سوم، شماره ۳۲، پاییز ۱۳۷۷، صص۱۲۰ــ۱۱۵
[xxix]ــ رابرت فریدمن، «روابط ایران و روسیه در دهه ۹۰»، ترجمه: داود رضایی اسكندری، فصلنامه سیاست خارجی، سال شانزدهم، شماره ۲، تابستان ۱۳۸۱، صص۳۹۶ــ۳۹۵
[xxx]ــ نینامامدوا، «ایران بهعنوان شریك اقتصادی روسیه»، ترجمه: پروین معظمی گودرزی، فصلنامه مطالعات آسیای مركزی و قفقاز، سال هفتم، دوره سوم، شماره ۲۴، زمستان ۱۳۷۷، ص۶۴
[xxxi]ــ سیدحسین سیفزاده، «عرصه سیاست جهانی؛ جایگاه ایران و روسیه و رابطه دو كشور»، فصلنامه مطالعات آسیای مركزی و قفقاز، سال هشتم، دوره سوم، شماره ۲۵، بهار ۱۳۷۸، ص۲۲
[xxxii]ــ خبرگزاری جمهوری اسلامی، ۲۳/۱۰/۱۳۷۸
[xxxiii]ــ Robert Freedman, Russia and Iran A tactical alliance, states Review, summer ۱۹۹۷, p. ۱۰۳
[xxxiv]ــ سیداسدالله اطهری، همان، ص۸۱
[xxxv]ــ Leszek Buznesky, Russia and the west toward renewed geopolitical rivalry?, survival, vol. ۳۷, No. ۳, Aug ۱۹۹۵, P. ۱۲۰
[xxxvi]ــ ناصر ثقفی عامری، همان، ص۲۲
[xxxvii]ــ Graham E. Faller, central Asia: The new geopolitics, sant Monia: RAND, ۱۹۹۲, P.۴
[xxxviii]ــ ناصر ثقفی عامری، همان.
[xxxix]ــ خلیل شیرغلامی، همان، ص۱۵۲
[xl]ــ قدیر نظامیپور، «آثار سیاستهای منطقهای روسیه بر امنیت ملی جمهوری اسلامی ایران»، فصلنامه مطالعات خاورمیانه، سال دهم، شماره ۳، پاییز ۱۳۸۲، صص۱۳ــ۱۲
[xli]ــ Timothy L. Thomas, Russian National Interest and the caspian sea, Journal of International Affairs, vol. IV, No.۴, February ۲۰۰۰, p. ۵۶
[xlii]ــ روزنامه شرق، سهشنبه ۲۲ آذر ۱۳۸۴
[xliii]ــ قدیر نظامیپور، همان، ص۲۳
[xliv]ــ همان، صص۲۴ــ۲۳
[xlv] ــ Leszek Buznesky, op. cit, p. ۱۲۰
[xlvi]ــ Igor Radionov, advocates creation of defense, CDPSP, vol. ۴۸, No. ۵۲, Jan. ۲۱, ۱۹۹۷, P.۱۶
[xlvii]ــ قدیر نظامیپور، همان، ص۲۵
[xlviii]ــ همان، صص۲۶ــ۲۵
[xlix]ــ خلیل شیرغلامی، همان، ص۱۵۲
[l]ــ همان، ص۱۵۳
پینوشتها
* فارغالتحصیل كارشناسی ارشد روابط بینالملل از دانشگاه شهید بهشتی
[i]ــ جورج لنزوسكی، رقابت روسیه و غرب در ایران، ترجمه: اسماعیل رائین، تهران، جاویدان، ۱۳۵۳، صص۲۳ــ۲۱
[ii]ــ رنه گروسه، امپراطوری صحراگردان، ترجمه: عبدالحسین میكده، تهران، بنگاه ترجمه و نشر كتاب، ۱۳۵۳، صص۷۳۳ــ۵۶۶
[iii]ــ گراهام فولر، قبله عالم: ژئوپلتیك ایران، ترجمه: عباس مخبر، تهران، نشر مركز، ۱۳۷۵، ص۱۶۱
[iv]ــ سیدعطا تقوی اصل، ژئوپلتیك جدید ایران: از قزاقستان تا گرجستان، تهران، وزارت امورخارجه، موسسه چاپ و انتشارات، ۱۳۷۹، صص۴۷ــ۴۶
[v]ــ پیوكارلو تزنزیو، رقابت روس و انگلیس در ایران و افغانستان، ترجمه: عباس آذین، تهران، بنگاه ترجمه و نشر كتاب، ۱۳۵۹، صص۱۸۲ــ۱۸۱
[vi]ــ جورج لنزوسكی، همان، صص۲۵ــ۲۲
[vii]ــ گراهام فولر، همان، ص۱۶۰
[viii]ــ محمدرضا حافظنیا، خلیج فارس و نقش استراتژیك تنگه هرمز، تهران، سمت، ۱۳۷۱، ص۱۳۵
[ix]ــ علیاكبر ولایتی، تاریخ روابط خارجی ایران؛ دوره مشروطه، تهران، دفتر مطالعات سیاسی و بینالمللی، ۱۳۷۰، ص۴۶
[x]ــ جواد اطاعت، ژئوپلتیك و سیاست خارجی ایران، تهران، نشر سفیر، ۱۳۷۶، صص۹۷ــ۹۵
[xi]ــ والتر لاكور، اتحاد جماهیر شوروی در خاورمیانه، ترجمه: دكتر عبدالصاحب یادگاری، تهران، امیركبیر، ۱۳۵۰، صص۱۲۸ــ۱۲۶
[xii]ــ مجتبی عطارزاده، «بررسی روابط ایران و شوروی در دوره حاكمیت كمونیسم»، فصلنامه مطالعات آسیای مركزی و قفقاز، سال هشتم، دوره سوم، شماره ۲۷، پائیز ۱۳۷۸، صص۱۹۵ــ۱۵۵
[xiii]ــ جواد اطاعت، همان، صص۱۰۳ــ۱۰۱
[xiv]ــ روزنامه اطلاعات، ۱۰ فروردین ۱۳۵۹، ص۲
[xv]ــ همایون الهی، خلیج فارس و مسایل آن، تهران، نشر قومس، ۱۳۷۰، ص۳۳۸
[xvi]ــ روزنامه اطلاعات، چهار تیرماه ۱۳۶۸، ص۲
[xvii]ــ Adam tarock, Iran and Russia in strategic alliance, Third World quarterly, Vol. ۱۸, No. ۲, pp۲۰۷-۲۲۳, ۱۹۹۴, P. ۲۰۷
[xviii]ــ Russia, the Caucasus, Central Asia and Ukrine, Repare of the Meetinghel, Norember ۴-۵, ۱۹۹۷, by kareen Balletine, p. ۱۱
[xix]ــ خلیل شیرغلامی، «بررسی امكان اتحاد استراتژیك بین ایران و روسیه»، فصلنامه امنیت ملی، سال اول، شماره ۳، بهار ۱۳۷۹، ص۱۵۲
[xx]ــ Adam tarock, op. cit, p. ۲۱۱
[xxi]ــ سیداسدالله اطهری، «سیاست روسیه نسبت به خاورمیانه: میراث یلتسین و چالش پوتین»، فصلنامه مطالعات خاورمیانه، سال هشتم، شماره ۴، زمستان ۱۳۸۰، ص۸۷
[xxii]ــ آندره زوبوف، خزر ــ قفقاز و همكاری هستهای روسیه و ایران، گزیده تحولات جهان ۸، تهران، موسسه فرهنگی مطالعات و تحقیقات بینالمللی ابرار معاصر تهران، ۱۳۸۱، ص۱۸۸
[xxiii]ــ Adam tarock, op. cit, p. ۲۰۷
[xxiv]ــ خلیل شیرغلامی، همان، ص۱۵۲
[xxv]ــ ناصر ثقفی عامری، «سیاست امنیتی روسیه، فصلنامه مطالعات آسیای مركزی و قفقاز»، سال نهم، دوره سوم، شماره ۳۱، پاییز ۱۳۷۹، صص۲۲ــ۲۱
[xxvi]ــ عباس ملكی، «دورنمای روابط ایران و روسیه تا سال ۲۰۰۰، فصلنامه مطالعات آسیای مركزی و قفقاز»، سال چهارم، شماره ۱۲، زمستان ۱۳۷۴، صص۱۴ــ۷
[xxvii]ــ Geoffrey kemp, the persian gulf remains the strategic prize, survival, vol. ۴۰, No. ۴, winter ۱۹۹۸-۱۹۹۹, p۱۴۲
[xxviii]ــ دونایووا، «بررسی موضع ایران در قبال نظام حقوقی دریای خزر»، ترجمه: پروین معظمی گودرزی، فصلنامه مطالعات آسیای مركزی و قفقاز، سال هفتم، دوره سوم، شماره ۳۲، پاییز ۱۳۷۷، صص۱۲۰ــ۱۱۵
[xxix]ــ رابرت فریدمن، «روابط ایران و روسیه در دهه ۹۰»، ترجمه: داود رضایی اسكندری، فصلنامه سیاست خارجی، سال شانزدهم، شماره ۲، تابستان ۱۳۸۱، صص۳۹۶ــ۳۹۵
[xxx]ــ نینامامدوا، «ایران بهعنوان شریك اقتصادی روسیه»، ترجمه: پروین معظمی گودرزی، فصلنامه مطالعات آسیای مركزی و قفقاز، سال هفتم، دوره سوم، شماره ۲۴، زمستان ۱۳۷۷، ص۶۴
[xxxi]ــ سیدحسین سیفزاده، «عرصه سیاست جهانی؛ جایگاه ایران و روسیه و رابطه دو كشور»، فصلنامه مطالعات آسیای مركزی و قفقاز، سال هشتم، دوره سوم، شماره ۲۵، بهار ۱۳۷۸، ص۲۲
[xxxii]ــ خبرگزاری جمهوری اسلامی، ۲۳/۱۰/۱۳۷۸
[xxxiii]ــ Robert Freedman, Russia and Iran A tactical alliance, states Review, summer ۱۹۹۷, p. ۱۰۳
[xxxiv]ــ سیداسدالله اطهری، همان، ص۸۱
[xxxv]ــ Leszek Buznesky, Russia and the west toward renewed geopolitical rivalry?, survival, vol. ۳۷, No. ۳, Aug ۱۹۹۵, P. ۱۲۰
[xxxvi]ــ ناصر ثقفی عامری، همان، ص۲۲
[xxxvii]ــ Graham E. Faller, central Asia: The new geopolitics, sant Monia: RAND, ۱۹۹۲, P.۴
[xxxviii]ــ ناصر ثقفی عامری، همان.
[xxxix]ــ خلیل شیرغلامی، همان، ص۱۵۲
[xl]ــ قدیر نظامیپور، «آثار سیاستهای منطقهای روسیه بر امنیت ملی جمهوری اسلامی ایران»، فصلنامه مطالعات خاورمیانه، سال دهم، شماره ۳، پاییز ۱۳۸۲، صص۱۳ــ۱۲
[xli]ــ Timothy L. Thomas, Russian National Interest and the caspian sea, Journal of International Affairs, vol. IV, No.۴, February ۲۰۰۰, p. ۵۶
[xlii]ــ روزنامه شرق، سهشنبه ۲۲ آذر ۱۳۸۴
[xliii]ــ قدیر نظامیپور، همان، ص۲۳
[xliv]ــ همان، صص۲۴ــ۲۳
[xlv] ــ Leszek Buznesky, op. cit, p. ۱۲۰
[xlvi]ــ Igor Radionov, advocates creation of defense, CDPSP, vol. ۴۸, No. ۵۲, Jan. ۲۱, ۱۹۹۷, P.۱۶
[xlvii]ــ قدیر نظامیپور، همان، ص۲۵
[xlviii]ــ همان، صص۲۶ــ۲۵
[xlix]ــ خلیل شیرغلامی، همان، ص۱۵۲
[l]ــ همان، ص۱۵۳
منبع : ماهنامه زمانه
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست