پنجشنبه, ۱۳ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 2 May, 2024
مجله ویستا

بی‌وفا - UNFAITHFUL


بی‌وفا - UNFAITHFUL
سال تولید : ۲۰۰۲
کشور تولیدکننده : فرانسه، آلمان و آمریکا
محصول : ایدریان لاین و ج. مک‌براون
کارگردان : ایدریان لاین
فیلمنامه‌نویس : ویلیامز برویلز جونیر و آلوین سارجنت، بر مبنای فیلم‌نامه‌ای نوشتهٔ کلود شابرول
فیلمبردار : پیتر بیزیو و یان کاچمارک
هنرپیشگان : ریچارد گیر، دایان لین، اولیویه مارتینز، اریک پر سالی‌ون، دامینیک کیانیز و کیت برتن
نوع فیلم : رنگی، ۱۲۴ دقیقه


نیویورک. ̎کانی̎ (لین) در روزی پُرسوز و باد، خانهٔ خود را در حومهٔ شهر ترک می‌کند و برای گشتی بی‌هدف و احیاناً خریدی، به منهتن می‌رود. در یکی از خیابان‌های محلهٔ سوهو که باد و توفان همه چیز را به‌هم ریخته و آشغال‌ها را به هوا بلند کرده است به ̎پل مارتل̎ (مارتینز)، جوان خوش‌سیمای فرانسوی برمی‌خورد که مقدار زیادی کتاب بغل کرده و به خانه می‌رود. ̎کانی̎ که به زمین خورده و پایش زخم برداشته، نمی‌تواند وسیلهٔ حمل و نقلی پیدا کند و از این‌رو ̎پل̎ او را به آپارتمانش دعوت می‌کند و برای زانویش، مقداری یخ و باند زخم‌بندی در اختیارش می‌گذارد. ̎کانی̎ با خانه تماس می‌گیرد و به پسرش، ̎چارلی̎ (سالی‌ون) توضیح می‌دهد که قدری دیرتر برمی‌گردد. پیش از ترک آپارتمان، ̎پل̎ کتاب ̎رباعیات خیام̎ را به ̎کانی̎ هدیه می‌دهد. ̎کانی̎ خیلی گذری، برای شوهرش ̎ادوارد̎ (گیر)، ماجرای برخوردش را با ̎پل̎ تعریف می‌کند. اما وقتی رابطه بالا می‌گیرد، ̎ادوارد̎ مظنون می‌شود و در نهایت کاراگاهی خصوصی (کیانیز) را به خدمت می‌گیرد تا ̎کانی̎ را تعقیب کند. وقتی ̎ادوارد̎ به واقعیت ماجرا پی می‌برد، به منهتن می‌رود و با پل رودررو می‌شود...
● موضوع فیلم زن بی‌وفای کلود شابرول (۱۹۶۹)، دست‌مایهٔ وسوسه‌کننده‌ای برای لاین بود تا بار دیگر تبحرش در ساخت و پرداخت موضوع‌های ملتهب و مثلث‌های عاطفی پیچیده و مضمون آشنای کارنامه‌اش ـ خیانت و پیامدهای آن ـ را در بهترین شکلش به نمایش بگذارد. لاین آن‌قدر دل‌بستهٔ فیلم شابرول بود که سراغ بازسازی دقیق و بی‌تغییر آن نرفت، هرچند داستانش شباهت‌های بسیاری به فیلم مرجع دارد و اقتباسی وفادارانه است. باز هم شخصیت‌های فیلمی از لاین گرفتار موقعیت و وسوسه‌ای ناگزیرند که با وجود فرجام تلخ محتومش چاره‌ای جز دل سپردن به آن نیست. این پیچیدگی و گرفتاری را، در لحظه لحظهٔ فیلم، بیش و پیش از هر چیز در اجرای غیرمنتظره و استثنائی دایان لین به نقش زنی اهل خانواده اما دل‌بستهٔ عشقی سرزده و غیرقابل چشم‌پوشی می‌توان ردیابی کرد (او ده بار در طول سال برای بازی در بی‌وفا کاندیدای دریافت جوایز مختلف شد و تنها نمایندهٔ فیلم در مراسم اسکار هم بود که برنده شدنش فقط اعتبار اعضاء آکادمی را کم کرد!). لاین صحنهٔ فوق‌العادهٔ داخل مترو پس از حضور در خانهٔ ̎پل̎ را با همهٔ حس‌های متفاوت و متناقضش در یک نمای پیوسته و طولانی اجرا کرد و سپس در مرحلهٔ تدوین به نماهای رجعت به گذشته قطع داد. جذابیت ویژهٔ مارتینز یکی از برگ‌ برنده‌های فیلم برای پیش‌برد درام است و از این منظر، غیر آمریکائی بودن این شخصیت انتخابی هوشمندانه به نظر می‌رسد (ابتدا قرار بود براد پیت این نقش را بازی کند، اما تهیه کنندگان اصرار داشتند که ̎پل̎ فرانسوی باشد). لین این‌بار برخلاف ساختهٔ سال‌ها پیشش ـ جاذبهٔ مرگبار (۱۹۸۷) ـ تسلیم پایان قراردادی و توصیه‌ای کمپانی نشد و پایان پُر تعلیقی را که ساخته بود، با اصرار خودش و بازیگرانش تغییر داد. شکل فعلی جمع کردن ماجرای فیلم یکی از نقاط قوت تردیدناپذیر آن است که کار را تا انتها یک‌دست نگه می‌دارد و نمی‌گذارد با یک پایان‌بندی کلیشه‌ای، حاصل نهائی کار چند پله سقوط کند. ̎پل̎ که کتاب‌فروشی خبره است، در اولین برخورد با ̎کانی̎ برای اغوای او یک رباعی از خیام می‌خواند.