دوشنبه, ۲۲ بهمن, ۱۴۰۳ / 10 February, 2025
مجله ویستا
بزرگترین معضل یا مهمترین مزیت
![بزرگترین معضل یا مهمترین مزیت](/mag/i/2/5h6yp.jpg)
۸ سال عملكرد
مجموع ذخایر قابل استحصال نفت خام و میعانات گازی كشور درآغاز سال ۱۳۸۴ برابر با ۴۹/۱۳۷ میلیارد بشكه بود. این جمله سرآغاز گزارش وزارت نفت در پایان برنامه سوم توسعه در سرفصل ذخایر نفت خام و گاز طبیعی است كه شامل گزارش ۸ ساله وزارت زنگنه است. بر اساس این گزارش از این میزان نفت خام ۱۵۰/۱۰۶ میلیارد بشكه در خشكی و ۳۴۰/۳۱ میلیارد بشكه در دریا بوده است. طی دوره ۸ ساله ۸۳-۷۶ اكتشافات ایران در گستره ۷۳۰ هزار كیلومتری خشكی و ۱۹۵ هزار كیلومتر مربعی دریا صورت گرفته است.هرچند در این مدت یكی از چالشهای حوزه نفت، تقابل منافع منطقهای برخی گروهها و فعالان در حوزههای نفتی بود كه در نهایت فشارهایی را به فعالان این صنعت وارد كرد اما در نهایت ایران توانست دومین كشور دارای ذخایر نفت جهان لقب گیرد و این موضوع، اگر چه با تاخیر مورد تایید قرار گرفت، البته در این میان نباید از این نكته غافل شد كه داشتن ذخایر عمده نفت و گاز یك شرط اولیه است و نمیتوان به آن به عنوان یك هدف نهایی نگریست.
استراتژی ۸ ساله
كشف ذخایر نفتی جدید ازجمله سرفصلهایی بود كه دولت خاتمی و البته وزیر نفت او همواره به آن اشاره میكردند و كمتر زمانی بود كه زنگنه به موفقیتهای حاصل شده در دوران ۸ ساله وزارت خود در نفت به آن اشاره نكند. درواقع ایرانیان به این نتیجه ساده ولی موثر رسیدهاند كه اگر بتوانند سهم خود را در مجموع ذخایر نفت اثبات شده جهان افزایش دهند به همان میزان قدرت چانهزنی آنها افزایش خواهد یافت به گونهای كه منتقدان آن حداقل به دلیل نیازهای اقتصادی كمتر به روشهای تهاجمی روی خواهند آورد والبته از متحدان آنها كاسته خواهد شد و به قول معروف پشتیبانان ایران بیشتر و توان مهاجمان كمتر میشود. سازمان مدیریت و برنامهریزی كشور در تبیین جهتگیریهای اصلی بخش انرژی كشور در برنامه پنج ساله سوم، موضوع افزایش كشف نفت و گاز را به عنوان اولین نكته مهم مورد توجه قرار داده است كه: افزایش میزان نفت و گاز به عنوان پشتوانه تولید نفت و گاز طبیعی. جالب آن است كه موضوع افزایش تولید هم به عنوان نكته مهم دوم مورد توجه قرار گرفته است، به ویژه آنكه این افزایش تولید برای حضور بیشتر در بازارهای جهانی مورد توجه قرار گرفته است. در نهایت آنچه به عنوان كلید و راهگشای همه اما و اگرها مورد توجه قرار میگیرد، مجموع ذخایر اثبات شده كشور در جهان است به گونهای كه چشمانداز امیدواركننده به سرمایهگذاران و وجود بازار پایدار و گسترده برای آنها باعث میشود كه برخی از مخاطرات را بپذیرند و به امید آیندهای بهتر و منافع بادوام در این حوزه حاضر شوند. شاید این موضوع را بتوان مهمترین استراتژی زنگنه نامید كه اواسط هفته گذشته به مناسبت ۲۲ سال وزارت از او تقدیر شد.
برنامه سوم توسعه
مقدار نفت و گاز اكتشافی به عنوان یكی از شاخصههای كلیدی و كمی بخش انرژی در برنامه سوم توسعه مطرح بود و البته جایگاه ویژهای در گزارش نظارت بر عملكرد برنامه سوم توسعه به خود اختصاص داده است.
براساس گزارش منتشر شده از سوی سازمان مدیریت و برنامهریزی در سال اول برنامه سوم درصد تحقق اهداف برنامه در این بخش ۴/۱۷۳ درصد بوده است یعنی در حالی كه هدف برنامه برای اكتشاف ۱۰۰۰ میلیون بشكه معادل نفت خام بود در پایان سال ۶/۱۷۳۳ میلیون بشكه كشف شد.جالب آن است كه این وضعیت در سال ۱۳۸۰ به صورت ویژهای تكرار شد. یعنی در حالی كه هدف برنامه تنها ۱۲۰۰ میلیون بشكه نفت خام تعیین شده بود معادل ۳۸۹۶ میلیون بشكه كشف شد كه نشان از تحقق ۷/۳۲۴ درصدی داشت.این در حالی است كه در سالهای ۸۱ و ۸۲ هم به ترتیب ۱۵۰ و ۴/۱۵۵ درصد اهداف برنامه در این زمینه محقق شد، به گونهای كه به جای ۱۶۰۰ و ۲۰۰۰ میلیون بشكه نفت خام به ترتیب ۲۳۹۶ و ۵/۳۱۰۸ میلیون بشكه نفت خام كشف شد. سال ۱۳۸۳ (سال پایانی برنامه، سال چندان مطلوبی در این زمینه نبود به گونهای كه به جای ۲۲۰۰ میلیون بشكه نفت خام برنامهریزی شده تنها ۱۲۹۵ میلیون بشكه كشف شد (معادل ۹/۵۸ درصد) كه نشان داد نمیتوان لزوما سیر صعودی كشف نفت خام را ادامه داد ولی در مجموع آنچه محقق شد بسیار بیشتر از میزان پیشبینی شده بود، به گونهای كه در مقابل ۸ هزار میلیون بشكه نفت خام ۱۲ هزار و ۴۲۹ میلیون بشكه نفت خام كشف شد كه می تواند نمره قابل قبولی برای بخش نفت دولت خاتمی باشد و نشان از حركت در مسیری مشخص برای رسیدن به مقام دوم در داشتن ذخایر نفت جهان دارد.
نقطه ضعف
یكی از حقایقی كه در اقتصاد جهانی به ویژه در تعاملات منطقهای موثر است توان تولید آن هم از نوع بالفعل آن است. درواقع برای اقتصاد جهانی اگرچه مهم است كه چه كشوری دارای بیشترین ذخایر نفت جهان است و یا در سال ۲۰۲۵ چه كشورهایی میتوانند به عنوان عرضهكنندگان اصلی مطرح باشند اما در حال حاضر برای آنها این موضوع هم اهمیت دارد كه چه كشوری در سال ۲۰۰۶ تولید خود را در سطح قابل قبولی افزایش میدهد و یا حفظ خواهد كرد. به عبارت بهتر ایران با ۱۳۷ میلیارد بشكه ذخیره نفت خام برای جهان به اندازه ایرانی ۵ میلیون بشكه تولید بالفعل داشته باشد موثر و مطلوب نیست. زمانی كه بحث عربستان مطرح میشود، باید گفت سعودیها به خاطر آنكه بیشترین نفت درجا را دارند مهم و قابل توجه و البته تاثیرگذار نیستند بلكه آنها به دلیل اینكه بزرگترین صادركننده نفت جهان هستند، توانستهاند در بازیهای منطقهای وارد شوند. نكته مهم دراین میان آن است كه برخلاف اكتشاف، تولید نفت و سرمایهگذاری برای آن نیازمند صرف وقت و هزینه است كه در سایه برنامهریزی دقیقتر حاصل میشود. بررسی كارنامه ۵ ساله گذشته نشان میدهد كه در این زمینه موفقیتهای قابل توجهی حاصل نشده است. براساس گزارش سازمان مدیریت و برنامهریزی به جز در سال ۷۹ كه شاهد عملكرد ۸/۱۰۰ درصدی در افزایش ظرفیت تولید بودیم، در سایر سالهای برنامه سوم توسعه همواره شاهد عملكرد كمتر از میزان برنامهریزی شده بودیم.برای مثال در سال ۸۰ قرار بود تولید ایران به ۴ میلیون و ۸۲ هزار بشكه در روز برسد اما تولید تنها ۳ میلیون و ۹۸۹ هزار بشكه بود در حالی كه برای سال بعد سقف تولید ۴۱۹۹ هزار بشكهای برنامهریزی شده بود، تولید به ۴۱۰۰ هزار بشكه رسید. برای سال بعد یعنی ۸۲ تولید گزارش شده ۴ میلیون و ۲۰۰ هزار بشكه در روز است كه ۲۴۳ هزار بشكه كمتر از میزان برنامهریزی شده بود. نكته مهم عملكرد در پایان برنامه است. از همان زمان كه برنامه سوم توسعه آغاز شد، همواره این شعار شنیده میشد كه در پایان برنامه سوم توسعه تولید نفت ایران به ۵ میلیون بشكه در روز خواهد رسید.این رقم با توجه به سقف برنامهریزی شده برای سال قبل به معنای افزایش تولید ۵۵۷ هزار بشكهای بوده اما اگر قرار بود عملكرد سال ۸۲ را مبنا قرار دهیم برای تحقق این هدف باید تولید حداقل ۸۰۰ هزار بشكه در روز افزایش مییافت كه نیافت و در نهایت درصد تحقق اهداف در ۴/۸۶ درصد متوقف شد. شاید یكی از عوامل موثر بر این نتیجه، شرایط و توان فنی بود. به گونهای كه براساس گزارش ارائه شده همواره درصد تحقق اهداف در دریا كمتر از درصد تحقق اهداف در خشكی بود و حتی ناكامی سال ۸۰ هم به خاطر عملكرد نامطلوب در حوزه دریا بود نه خشكی.
مبنای حركت
شاید به این سوال كمتر پرداخته شده باشد كه ارقام موسوم به هدف در برنامههای ایران بر چه اساس تعیین میشود. ظواهر نشان میدهد كه ایران سهم از جهان یا اوپك را به عنوان یكی از مهمترین گزینهها و روشهای تحلیلی خود انتخاب كرده است و به گفته وزیر نفت دولت خاتمی، ایران خواهان آن است كه سهم خود را از اقتصاد جهانی حفظ كند و یا بهبود بخشد. این استراتژی متضمن حفظ سطح تولید كنونی از یك سو و افزایش تولید متناسب با افزایش تولید جهان از سوی دیگر است. بر اساس پیشبینیهای صورت گرفته در صورتی كه در سال ۲۰۲۵ ایران بخواهد سهم ۷/۱۴ درصدی خود را در تولید اوپك حفظ كند، به شرط آنكه اوپك بتواند سهم ۳/۵۸ میلیون بشكهای در روز را به خود اختصاص دهد باید ۳/۸ میلیون بشكه در روز نفت تولید كند. البته اگر بخواهد سهم ۶/۵ درصدی در جهان را حفظ كند، به میزان تولید تنها ۴/۶ میلیون بشكه در روز نفت نیاز دارد. این آمار برای شرایطی است كه تولید نفت جهان در سال ۲۰۲۵ به ۶/۱۱۴ میلیون بشكه در روز برسد و تولید غیر اوپك در آن سال تنها ۳/۵۶ میلیون بشكه در روز باشد. با توجه به اینكه این پیشبینیها در مارس ۲۰۰۴ از سوی اوپك مورد بازبینی و برآورد قرار گرفته است، میتواند به عنوان آخرین دادههای آماری این سازمان تلقی شود كه البته بر اساس مدل اقتصادسنجی این سازمان برآورد شده است.
یك نتیجه ساده
اكنون كه وزیر نفت ۸ ساله دولت خاتمی خداحافظی كرده است، شاید بتوان به صورتی شفافتر به بررسی نتایجی پرداخت كه در دوران وزارت بیژن نامدار زنگنه رخ داده است. از یك طرف در كشف مخازن نفتی عملكرد بسیار بیشتر از میزان برنامهریزی شده بود و این میتواند نمره مثبتی برای زنگنه باشد. اما از سوی دیگر وی در افزایش توان تولید ایران نمرهای مطلوب نگرفت (حداقل براساس برنامه پنج ساله) و این موضوع مثبتی نیست. به عبارت دیگر در مورد فعالیتی كه اساسا شرایط آن كمتر در اختیار انسان است، موفق بودهاند اما در زمینهای كه بیشتر تابع عملكرد انسانی است و از شرایط تحت اختیار انسان متاثر است، عملكرد نامطلوب بوده است. البته این موضوع از این منظر هم قابل توجه است كه در زمینهای از فعالیت كه تابع شرایط داخل كشور بوده و یا حداقل میتوان آن را در ارتباط ضعیف با خارج دانست موفقیت حاصل شده بیشتر از موضوعی است كه بخش عمده آن متاثر از شرایط خارج از حاكمیت ایران است. در صورتی كه این تقسیمبندی را بپذیریم باید گفت كه دولت و دیپلماسی خارجی ایران كه منطقا باید به عنوان بازوی صنعت نفت در جهان عمل كند، نتوانسته مقدمات را به گونهای كه در برنامه پیشبینی شده بود فراهم سازد و این مقدمات در سطح پیشبینی شده محقق نشده است و یا هزینههای لازم برای آن بیشتر از گذشته بوده است.
محمد عباسی
منبع : مجله گسترش صنعت
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست