پسر فرانکنستاین - Son Of Frankenstein

سال تولید : ۱۹۳۹
کشور تولیدکننده : آمریکا
محصول : یونیورسال
کارگردان : رولند و. لی.
فیلمنامه‌نویس : ویلیس کوپر، برمبنای شخصیت‌هائی خلق شده توسط مری شلی.
فیلمبردار : جرج رابینسن.
آهنگساز(موسیقی متن) : فرانک اسکینر.
هنرپیشگان : بازیل راتبون، بوریس کارلوف، بلالوگوسی، لایونل آتویل، جوزفین هاچینسن، اما دان و ادگار نورتن.
نوع فیلم : سیاه و سفید، ۹۹ دقیقه.


"بارون ولفگانگ فون فرانکنستاین" (راتبون) دانشمندی که در آمریا کار می‌کند، برای تصاحب ارثیه پدری، همراه همسر (هاچینسن) و فرزند کوچکش به زادگاهش باز می‌گردد. در آنجا خانواده با اهالی دهکده که اعضای خانواده "فرانکنستاین" را سرسپردگان شیطان می‌دانند، به‌ویژه رئیس پلی منطقه،" بازرس کروگ" (اتویل) که قبلاً یک دستش توسط مخلوق "فرانکنستاین" قطع شده، برخوردهای ناخوشایند پیدا می‌کنند. "ایگور" (لوگوسی) دستیار گردن شکسته و کریه‌المنظر پدر "فرانکنستاین" با نیت زدودن ننگ از نام خانوادگی‌اش از طریق آفرینش مخلوق مفید، سلامت مخلوق را به او باز می‌گرداند. اما این کار نتایج فاجعه‌باری در پی دارد...
٭ امتیاز اصلی سومین فیلم از این مجموعه که آشکارا در سطحی پائین‌تر از دو فیلم قبلی قرار می‌گیرد، مجموعه عالی بازیگران آن است: راتبون در نقشی که در ابتدا برای پتر لوره در نظر گرفته شده بود، به مراتب از کالین کلایو در نقش‌های همانند موفق‌تر است. لوگوسی در نقش "ایگور" شخصیتی بسیار عمیق‌تر از "فریتس" (دوایت فرای) دارد و اتویل در نقش بازرسی دیکتاتور مآب با دستی مصنوعی که حرکتی شبیه سلام نازی‌ها دارد (و این امر با توجه به محل وقوع حوادث و زمان ساخت فیلم، اصلاً تصادفی نیست)، مثل همیشه درخشان است. فیلم در قیاس با دو فیلم قبلی که عمده وقایع‌شان در صحنه‌های داخلی قصر و آزمایشگاه "فرانکنستاین" رخ می‌داد، صحنه‌های خارجی به مراتب بیشتری دارد و در خلق فضای شوم و گرفته حاکم بر دهکده زادگاه "فرانکنستاین" موفق است... با این حال منقد نامدار رابین وود، پسر فرانکنستاین را هوشمندانه‌ترین فیلم مجموعه "فرانکنستاین" می‌داند و اعتقاد دارد که با همان صراحت نسخه اصلی رابطه نزدیک دانشمند و مخلوقش را مورد تأکید قرار می‌دهد: در آغاز فیلم، "فرانکنستاین" از این که مردم می‌اندیشند "فرانکنستاین" نام مخلوق بوده، سخت ابراز نگرانی می‌کند. این‌جا با وجود چهره غیرانسانی ارائه شده از هیولا، رابطه عاطفی‌اش با "ایگور" و غم و اندوهش در مرگ او پررنگ‌ترین رابطه در میان مجموعه روابط فیلم است.