پنجشنبه, ۱۶ اسفند, ۱۴۰۳ / 6 March, 2025
مجله ویستا
امپراتوری حقوقبشر

بنابراین آیا میتوان نتیجه گرفت که اروپاییها و آمریکاییها در مقایسه با مردم آسیا رحم و شفقت بیشتری دارند؟ لیکن با توجه به سابقه وحشتناک جنگها و امپریالیسم درندهخوی غربی، چنین ادعایی به نظر نامحتمل میآید. گذشته از آن، شیوهای که مردم چین به کمک قربانیان زلزله اخیر سیچوان شتافتند همانقدر قابل توجه است که تلاشهای خودجوش مردم برمه برای کمک به هممیهنان خود، بهرغم کمکاریهای دولت نظامیان. بودیسم بر شفقت و ترحم همانقدر تاکید میگذارد که مسیحیت. بیتفاوتی به درد و رنج دیگران در هیچکدام از فرهنگهای آسیایی وجود ندارد.
در واقع، هنگامی که در ۱۹۴۸ مجمع عمومی سازمان ملل بیانیه حقوقبشر را پذیرفت هیچ کدام از اعضای آسیایی این سازمان ابراز مخالفتی نکرد. این بیانه بر این اعتقاد است که «به رسمیت شناختن منزلت ذاتی و حقوق برابر و مسلم تمامی اعضای خانواده بشری شالوده آزادی، عدالت و صلح در جهان است. »
با این وجود میتواند تفاوتهای فرهنگی در برداشت و استنباط ما از این که رحم و شفقت چگونه باید به اجراگذارده شود وجود داشته باشد. آرمان برابری و حقوق جهانشمول حقیقتا چیزی را مدیون تاریخ تمدن غرب است، از «عدالت طبیعی» سقراط گرفته تا مسیحیت و «اعلامیه حقوق انسان» فرانسویها. اگر چه ملتهای غربی همیشه به آرمانهای جهانشمول خود وفادار نبودهاند، اما آنها در دوران اخیر نهادها و تشکیلاتی در اروپا و سایر نقاط، برای به اجراگذاردن این حقوق بهوجود آوردهاند. تا به امروز هیچ تشکیلات آسیایی برای حمایت از حقوق انسانی مردم این قاره دیده نشده است ـ حالا حقوق تمامی مردم جهان به کنار.
در واقع چینیها و دیگر ملل آسیا غالبا غرب را به این دلیل مورد انتقاد قرار میدهند که آنها حقوقبشر را صرفا به عنوان بهانهای جهت تحمیل «ارزشهای غربی» به مستعمرههای سابق خود به کار میگیرند. البته چنین اتهامهایی به ویژه در حکومتهای خودکامه که رهبرانشان ـ و ردیهنویسان آنها ـ اندیشه حقوقبشر جهانمشول را به عنوان تهدیدی به انحصار قدرت خود مینگرند بسیار متداول است. لیکن در آسیا بیاعتمادی به جهانشمول بودن [ارزشها] صرفا به حاکمان خودکامه محدود نمیشود.
در بسیاری از کشورهای آسیایی حمایت و پشتیبانی پیوسته باعث ایجاد تعهداتی میشود و شاید علت آنکه مردم آسیا گاهی به دخالت در مسائل دیگران بیعلاقهاند به همین دلیل باشد. آنها بر این باورند که انسان موظف به رسیدگی به خانواده، دوستان و هممیهنان خود است. اما ایده نیکوکاری به همه انسانهای جهان اندیشهای بیش از اندازه انتزاعی است و حکایت از قسمی دخالت ناخوشایند امپریالیستهای غربی و مبلغین مسیحی که همیشه در پی آنها روان بودند دارد، رویدادهایی که برای مدتها در شرق متداول بود.
مفهوم «ارزشهای آسیایی» که بیش از هرجای دیگر درنوشتارهای کشور سنگاپور مشاهده میشود، تا اندازهای به عنوان انتقاد از ادعاهای جهانشمول غربی مطرح شده است. مطابق با این نظریه، آسیاییها ارزشهای خودشان را دارند، ارزشهای که شامل صرفهجویی، احترام به اولیای امور، فداکاریهای فردی برای منافع عمومی و این باور که کشورها نباید به امور همسایههای دیگر خود دخالت کنند میباشد. بنابراین شاید همین اندیشه «ارزشهای آسیایی» باشد که باعث واکنش مردد دولتهای جنوب شرقی آسیا ـ و افکار عمومی مردم این کشورها ـ نسبت به فاجعه برمه شده است.
یک مسیر محتمل برای نقد «ارزشهای آسیایی» البته ادعای برتر بودن ارزشهای غربی است. اما مسیر دیگر نشان دادن واکنش مشفقانهتر است مبنی بر آن که حقوق فردی و مفهوم آزادی به هیچ وجه در تمدنهای غیر غربی بیگانه نبوده است.
برنده جایزه نوبل اقتصاد آمارتیا سن اشاره میکند که حکام بزرگ هند مانند آشوکا (سه قرن قبل از میلاد) و اکبر ( قرن ۱۶ میلادی) حامی تکثر، رواداری و خرد انسانی بودهاند و آنهم مدتها قبل از مطرح شدن اندیشه روشنگری در اروپا. او همچنین مشاهده کرده است که قحطی و گرسنگی در دموکراسیها روی نمیدهد زیرا آزادی اطلاعات به جلوگیری از آنها کمک مینماید. تعجبی ندارد که خود «سن» یکی از منتقدین جدی نظریه «ارزشهای آسیایی» است. با این وجود این که دموکراسی مانند جهانشمول بودن حقوقبشر یک اندیشه کاملا غربی است و این که حکومتهای خودکامه آسیایی مانند آنچه در چین به اجرا درآمده است نه تنها برای آسیا مناسبتر که از نظامهای دیگر موثرتر نیز هستند یک تصور بسیار متداول است. گروههای لابی، منافع ویژه، افکار عمومی، سیاستهای حزبی و از این قبیل هرکدام به سهم خود در حکم مانعی برای ایجاد و برقراری دولتهای دموکراتیک هستند، در حالی که مستبدین آسیایی میتوانند تصمیمهای نامحبوب اما لازم را گرفته و به پیش ببرند.
دو فاجعهای که اخیرا در برمه و در چین روی دادند این اندیشه را درمعرض آزمون سختی قرار داده است. البته چین چندان هم بد به جلو نرفت، تا حدی زیادی به این علت که دولت این کشور زیر فشار رویدادهای برمه، گزارشات مطبوعاتی نامناسب از تظاهرات مردم تبت و بازیهای در شرف وقوع المپیک پکن آزادی مطبوعاتی بیشتری از آنچه در چین به طورمعمول به اجرا در میآمد را تحمل کرد. فقط میتوان امیدوار بود که در چین گشایش در فضای آزادی به مرور زمان همچنان ادامه یابد. اما حکومت برمه ـ و ASEAN نیز ـ به نحو رقتباری در این آزمون ناکام ماند و آنهم بهرغم تلاشهای بعدی برای سروسامان دادن به شرایط وحشتناک مردم توفانزده. سرانجام این که یقینا آنقدرها هم مهم نیست که آیا ما کوتاهیهای حاکمان مستبد و عدمدخالت در کار دیگران را به موردی که نمونه «آسیاییها» است بشناسیم. علتها هر چه باشند، نتایج تاسفانگیز بوده است.
منبع: ایران امروز
یان بوروما
ترجمه: علیمحمد طباطبایی
یان بوروما
ترجمه: علیمحمد طباطبایی
منبع : روزنامه کارگزاران
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست