دوشنبه, ۱۷ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 6 May, 2024
مجله ویستا


دیدگاه‌های "منوچهر آتشی" درباره شعر، ادبیات و پژوهش


آنچه در پیش روی دارید دیدگاه‌های " منوچهر آتشی" چهره‌ی ماندگار و شاعر جنوب است كه روز گذشته روی در نقاب خاك دركشید.
** آتشی همیشه در تكاپو
"منوچهر آتشی" شعر با زندگی كه سراسرتجربه است تعریف می‌كرد و می‌گفت كه شعر امروز مسیر تجربه را طی می‌كند و در این مسیر نباید متوقف شود.
وی گفت كه شاعر جوان امروز مدعی حركت‌های تازه در شعر است و بیش از آنكه كار و مطالعه كند، از تئوری‌هایی حرف می‌زند كه در غرب نیزهنوز درونی نشده، با این‌حال مسیر تجربه را طی می‌كند و در این مسیر نباید متوقف شود، زیرا در شعر تجربه حرف نخست را می‌زند. آتشی در مورد وضعیت شعر امروز ایران، اظهار داشت: حرف شعر خوب ایران امروز را شاعرانی می‌زنند كه بیش از پنج دهه در این عرصه فعالیت داشته و شتاب ها، دستپاچگی و هیجان زدگی شعر جوان امروز را از سر گذرانده و پخته و نهادینه شده‌اند. وی شعر را هنر آفرینش شخصی و فردی دانست و گفت: شاعرباید قریحه شاعری، پشتوانه شعری و دایره واژگانی وسیع، تجربه در شعر جهان و شعر فارسی داشته باشد تا نیرومند و قوی شعر بسراید. "تعدادی از شاعران فكرمی‌كنند با چینش پلكانی كلمات و عاطفی و حسی بودن ، شعر نوشته‌اند در حالی كه شعر فن خاص خود را دارد، كه شاعر باید به آن مجهز باشد."
** معنا و صورت
به گفته آتشی، در شعر معنی وجود ندارد و شاعر معناآفرین ایده‌ها نیست به طوری كه با بیان ایده و فلسفه خاص، شعر از قلمرو خود خارج می‌شود، با این حال شاعران پیوسته درگیر ایده‌ها و معناها در شعر خود و دیگران هستند.
"شعر آن حال آزاد در بیان هر چیزی است كه شاعر به محدوده‌اش ورود كرده است، شاعر به جای درگیری با معنا و مضمون، باید عینیت هر چیز را از زاویه نگریسته شده و حس فردی، شخصی و درونی خودش را در شعر بیان كند." وی اعتقاد دارد: شعر از تخیل و رویا، ناخودآگاه و خودآگاه باهم می‌آید و ربطی به خردگرایی ندارد. آتشی اظهار داشت : جامعه هنوز طالب شعر است اما دچار سر درگمی شده زیرا از طرفی باانبوهی كتابها و نام شاعرانی مواجه است كه در بازار كتاب تراكم بوجود آوردند به طوری كه كتاب خوب گم شده و از سوی دیگر بازار كتاب پراز كتابهای ناپخته و نامناسبی است كه سرمایه ناشر را بیهوده صرف كرده است. به گفته وی، مخاطب شعر امروز نه به دلیل شعر خوب یا بد بلكه به دلایل علمی و اجتماعی كم شده است. "دردوران گذشته شعر یگانه رسانه عاطفی و هنری جامعه بود، امروز روش‌های جدید مسایل سیاسی و اجتماعی خاصی بوجود آورده است، روش مخربی چون ممیزی كه درپی عیب‌های شعرها است و شعر راخطری برای فرهنگ عمومی مملكت می‌داند به طوری كه بزرگترین رمان‌های قرن مانند اثر ترجمه شده"جیمز جویس" سال‌هااست كه مجوز انتشار نگرفته است". وی "شعر وبلاگی"امروز كه‌جمع كثیری ازشاعران به‌آن روی آورده‌اند را بازتاب فرهنگی و نتیجه‌ممیزی‌های عرصه فرهنگی كشوردانست و گفت: شاعران باید بدانند كه شعر واقعی، شعرمكتوب است شعری كه درجراید و كتاب چاپ می‌شود،گذاشتن این شعرها در وبلاگ‌ها به شاعر كمك چندانی نمی‌كند. "وبلاگ‌ها واینترنت خصوصیت گذران و محوشدنی داشته و سندیت ندارند به همین دلیل شعر در آن عملا از بین رفته و فراموش می‌شود.
** دوره قهرمان بازی بسرآمد
"منوچهرآتشی" شاعر معتقد است كه دوران قهرمان بازی و قهرمان‌سازی در عرصه و شاعران بسر آمده است. این شاعر در بررسی وضعیت شعر امروز گفت : امروزه شمار شاعران و شعرهای واقعی كم شده ولی این مساله‌ای نیست كه به دلیل آن، شعر امروز را از دست رفته بدانیم و یا شعرهای نیم بند را در جایگاه رفیع شعر بگذاریم. وی اظهار داشت: شعر واقعی از اعماق تاریك و در عین حال پر نور و سرشار از ایمان انسان به انسان زاییده می‌شود. این شاعر می‌گوید: در نسل جوان بارقه‌هایی از شعر مشهود است كه روزی جامعه را از ترس، تردید و اشتباه نسبت به خود، نجات می‌دهد. آتشی، شعر را از بازی‌های زبانی بدون مایه و از زبان بازی‌شعر جدا دانست و افزود: شعر با كشف افق‌های و قابلیت‌های ذهن آدمی زنده وپویا می‌ماند و از بازی‌های زبانی بدون مایه یا به تعبیری از زبان بازی شعر حاصل نخواهد شد. وی گفت : شعر از دل تئوری و دانش زبانی زاده نمی‌شود و شعر باید قبل از هر چیز شعر باشد و اهالی ادب و هنر آن را بخوانند و لذت ببرند. آتشی تاكید كرد : ما در برابر هیچ حادثه‌ای در اطرافمان نمی‌توانیم بی تفاوت باشیم، شیوه و شگرد برخورد ما با جهان عوض شده و حاكمان جهان كه بسیار نیرومند تر از ما هستند در هر ثانیه مرگ می‌فروشند تا برده بخرند، برده‌ای كه می‌تواند یك ملت باشد. وی افزود : ما و شعر ما باید روحی در مردم بدمد تا از برده شدن متنفر باشد، انسان وقتی روح متعالی پیدا كرد دیگر به سمت خریداران برده نخواهد رفت. "شاعر با زبان در خور، ساده و ژرف اندیش، چهره‌هایی زیبا در برابر آدم ها ترسیم خواهد كرد". به گفته این شاعر، شعر از تقید به زمان، حوادث و چالش‌ها بوجود می‌آید زیرا وقتی زمانه در اوج دگرگونی و آغاز گذار از یك برهه به برهه نامعلوم بعدی است پرسش‌های بزرگی را پیش روی شاعران می‌گذارد و قوی ترها ناگزیر به پاسخ‌های بزرگ هستند. "مشكل بسیاری از كنجكاوان و پرسشگران این است كه شعراواخر دهه ‪ ۵۰‬را با شعرهای دهه‪ ۳۰‬و ‪ ۴۰‬مقایسه می‌كنند به اعتقاد من زمان این نوع داوری ها شعر تمام شده است". "نسلی كه دردهه ‪ ۵۰‬چشم برشعر می‌گشاید هیچ حافظه‌ای از سال‌های پر هیاهوی مورد نظر ندارد اما این نسل بالاخره شاعر دارد شاعری كه چیزی ملزمش نمی كند تا آرش كمانگیر به وجود آورد. آتشی گفت : اغلب آدم‌های شعرهای "اخوان ثالث" وشخصیت‌های شعری "احمد شاملو" یعنی "وارطان‌ها" دیگر محلی از اعراب ندارند و برای شاعران جوان دهه ‪ ۵۰‬جز خود شعر هدف دیگری نیست از این جهت به دامن شعر و زبان آن آویخته، با آن كلنجار می‌روند". وی افزود : نخستین كسی كه در همان بحبوحه شعر اجتماعی، در برابر آن رویكرد قد علم كرد "یدالله رویایی" بود كه یكی از نخبگان شعر نیمایی است. "او شعر خود را بوجود آورد شعری دشوار و عمیق كه پیروانش نتوانستند به او برسند". به گفته آتشی، شعر، هنری شخصی است و ازجان نیرومند یاناتوان شاعر مایه می گیرد و نیرومندهااز هیچ، همه‌چیز می‌سازند و ناتوان‌ها به بازی سرگرم می شوند. "شاملو نیزنسلی را پرورش داد كه میوه‌هایش كسانی چون "هوشنگ چالنگی" و بعدها"هرمز علی پور"،"بیژن الهی"،"سیروس رادمنش" و نسل بعدازاینها بودند. "آنان شاعرانی هستند كه كه شعرهای سپیدشان هیچ ربطی به شعر شاملو نداشت و می‌توان گفت از میراث‌گذاران شعرهای دهه ‪ ۶۰‬و ‪ ۷۰‬شدند. وی گفت : این شاعران سرشار از بارقه‌های نابغه‌شدن،هستند اما در این عرصه شما درپی آن قهرمان یا به قولی غول‌ها نگردید آن دوران تمام شده و جهان و ایران از درون عوض شده‌اند. "منوچهر آتشی" در سال ‪ ۱۳۱۲‬در روستای دهرود بخش بوشكان بوشهر در جنوب كشور چشم به جهان گشود. وی كتاب‌های شعر"آهنگ دیگر"در سال ‪ ۱۳۳۹‬و "آواز خاك" در سال ‪ ۱۳۴۷‬را توسط نشرنیل،"دیدار در فلق" درسال ‪ ۱۳۴۸‬نشرامیركبیر،"برانتهای آغاز" توسط دنیای كتاب، "گزینه اشعار" سال ‪ ۱۳۶۵‬و "وصف گل سوری" را در سال ‪ ۱۳۷۰‬توسط نشر مروارید منتشر كرد.
**پژوهش در ادبیات
منوچهرآتشی معتقداست آنچه ادبیات ایران را دچار وقفه و سكته‌های مكرر كرده نداشتن سنت پژوهش ادبی در سابقه ادبی كشور است. وی گفت: پژوهشگر ادبی هیچگاه ادبیات گذشته خود را مورد تحقیق ونقد قرار نداده است این در حالی است كه پژوهش ارزشمند با نقد همراه است. وی با مهم خواندن نقد ادبی افزود: نقد با نگاهی موشكافانه اثرادبی را بررسی و در پی یافتن آثار مثبت و منفی است. "آنچه در ادبیات غنی ‪ ۱۴۰۰‬ساله اخیر ما به عنوان یك ضعف عمده به چشم می خورد، نبود نقد ادبی است به طوری كه در كتاب چهار مقاله عروضی و "شمس قیس رازی جنبه‌های بدیعی شعر توضیح داده شده و در این توضیح وزن و قافیه ملاك سنجش بوده بود." آتشی، گفت: هنگامی مفهوم یك شعر با جامعه ارتباط برقرار می‌كند كه شاعر در سرایش شعر به پژوهش و تحقیق نیز به عنوان یك امر مهم توجه كرده باشد و ما از طریق پژوهشگر متوجه می‌شویم كه در گذشته چه جریان‌های انسانی و مادی وجود داشته است. "نسل امروز اتصالی با گذشته در خود نمی‌یابد و در پی یادگیری فن‌های تازه از سرزمین‌های دیگر است در حالی كه پژوهش و نقد می‌تواند به جوان این مساله را تفهیم كند كه بابریدن از بدنه اصلی فرهنگی خود نمی‌تواند یك اثر خلاقه ادبی خلق كند." وی به فقدان نگاه جامعه شناسانه به ادبیات و هنر اشاره كرد و گفت : در ‪ ۱۴۰۰‬ساله اخیر پژوهش‌های جامعه‌شناختی كه مجهز به نگاه علمی‌باشددر ادبیات و هنر كشور وجود نداشته و آنچه موجود است، برگرفته از نمونه‌های "مقدمه" ابن خلدون و "سیاست نامه"ها از آثار "نظام الملك" و "خواجه نصیر" است. وی با تاكید براینكه در گذشته به جز موارد استثنایی پژوهشی وجود نداشته، افزود: امروزه اغلب ادب آموخته‌های جوان در پژوهش ادبی بویژه در زمینه شعر از نقد و پژوهش‌های جدید غربی استفاده می‌كنند كه این امربه‌جهت ناهمخوانی فرهنگ ایران و غرب نتایج مفیدی عاید عرصه ادبیات شعری كشور نكرده است.""پژوهشگران ادب آموخته از غرب، در اجرای آموخته‌ها و استفاده از آنها در ایران، متوجه‌این مساله نیستند كه آنچه به نام شعر و ادب در این كشور وجود دارد با گذشته، تاریخ و سنت این مرز و بوم مرتبط است و باید این موارد را در حیطه كار پژوهشی خود اتخاذ كنند." از دیدگاه آتشی، در جامعه امروز ایران زمانی می‌توان یك كار پژوهشی زنده و سازنده صورت داد كه پژوهشگر در كار خود به طور كامل با روحیه مردم كشور و سرزمین‌اش آشنایی داشته باشد. "پژوهشگر باید روحیه و خلقیات مردم در دوره‌های مختلف ادبی‌مثلا در دوره‌ای كه"سبك خراسانی" درادبیات رواج یافته و یا وضعیت مردم دردوره "سبك عراقی" را بشناسد". "پژوهش ادبی نشان می‌دهد كه در ادبیات قدیم آدم‌ها محاسباتی رو در رو داشته‌اند و شعر ارتباط زنده‌ای با مخاطبان خود داشته است." وی افزود: نگاه پژوهشگر ادبی ایرانی، نگاه سازنده و دیگرگون نبوده است بلكه نگاهی بوده كه بلافاصله به ذهنیت و نگاه عرفانی تبدیل شده است چرا كه عرفان در پی رستگاری فردی است. " درایران فقدان پژوهش، ناآگاهی دهشتناكی نسبت به علم، هنر، فرهنگ و ادبیات ایجاد كرده است." "منوچهر آتشی" در سال ‪ ۱۳۱۲‬در روستای دهرود بخش بوشكان بوشهر در جنوب كشور چشم به جهان گشود. وی كتاب‌های شعر"آهنگ دیگر"در سال ‪ ۱۳۳۹‬و "آواز خاك" در سال ‪ ۱۳۴۷‬را توسط نشرنیل،"دیدار در فلق" درسال ‪ ۱۳۴۸‬نشرامیركبیر،"برانتهای آغاز" توسط دنیای كتاب، "گزینه اشعار" سال ‪ ۱۳۶۵‬و "وصف گل سوری" را در سال ‪ ۱۳۷۰‬توسط نشر مروارید منتشر كرد. آتشی در سال جاری به عنوان چهره ماندگار شعر فارسی برگزیده شده است. مرحوم آتشی پس از عمل جراحی تومور بدخیم كلیه كه ‪ ۲۴‬آبان‌ماه‌جاری انجام گرفت، دچارحمله شدید قلبی شد كه درپی آن از ‪ ۲۶‬ماه‌جاری در بخش سی سی یو این بیمارستان بستری شده بود. او ساعت ‪ ۱۴‬دیروز(یكشنبه) به‌علت عارضه و ایست قلبی دربیمارستان سینای تهران درسن ‪ ۷۴‬سالگی درگذشت. رفتی و رفتن تو آتش نهاد بردل از كاروان چه ماند جز آتشی به‌منزل فراهنگ. ‪۱۹۱۷ /۱۰۶۴‬
منبع : خبرگزاری جمهوری اسلامی