دوشنبه, ۱۷ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 6 May, 2024
مجله ویستا


نگینی بر دامن کرکس


نگینی بر دامن کرکس
در غرب كوه‌های كركس و در دامنه صخره‌ای دره هنجن، همرنگ با طبیعت قرمز رنگ صخره‌ها، روستایی قرار دارد با عمری به بلندای تاریخ. این روستا كه در ۴۵ كیلومتری شمال غربی جاده نطنز به كاشان جاده منشعب از جاده اصلی به طول ۱۸ كیلومتر واقع شده ابیانه نام دارد. واژه ابیانه از ریشه «ویونا» كه به معنی بیدستان است گرفته شده زیرا در گذشته‌های دور در این منطقه جنگلی از درختان بید وجود داشته است و به این جهت آن را بدین نام خوانده‌اند. واژه «ویونا» تحت تاثیر لهجه‌های ناشناخته پارسی بعدها به ابیانه تبدیل شده است.
آنچه این روستا را حائزاهمیت ساخته سابقه تاریخی، خصوصیات زندگی و اخلاقی مردم آن و به ویژه علاقه شدیدی است كه اهالی این روستا به حفظ آداب و رسوم و سنن قدیمی خود دارند. وجود این خصایص باعث گردیده كه ابیانه با حفظ بافت معماری، آداب و رسوم، صنایع دستی و آنچه كه مربوط به فرهنگ گذشتگان است امروزه به عنوان بكرترین روستای ایران به شمار آید.
برای تدوین تاریخ ابیانه باید به آثار و ابنیه به جای مانده از گذشته این روستا رجوع كرد. وجود آتشكده «هرپاك» یا «هارپاك» كه قدمت تاریخی آن به بیش از ۲۰۰۰ سال پیش می‌رسد و همچنین معبد «هینزا» كه به احتمال زیاد «هینزا» همان «میترا» است. و وجود آتشكده‌های دیگر و آثار به جای مانده از قلعه كهن و قدیمی آن واقع در كوه «چیخمه» كه یكی از قدیمی ترین آثار به جای مانده آن روستا است نشان از آن دارد كه ابیانه در ایران قبل از اسلام محلی آباد بوده است.
كهن ترین بنای اسلامی روستا كه هم اكنون بر جای مانده مسجد جامع آن است كه تاریخ بنای آن به ۹۵۰ سال پیش می‌رسد و منبر و در دولنگه چوبی آنكه قدمتی بیش از ۹۰۰ سال دارند با كنده كاری‌های زیبا از باارزش‌ترین و زیباترین آثار تاریخی این روستا به شمار می‌روند.
گذشته از مسجد جامع چند حسینیه و بنای امام زاده و منزل مسكونی در این روستا برجای مانده كه سابقه چندصدساله دارند و با گذشت قرن ها در دامنه قله های بلند كركس و در زیر بارش برف و باران بر پای ایستاده‌اند تا از هنر معمارانی بگویند كه با سنگ و خاك و چوب، فرهنگی دیرینه را برای نسل امروز این روستا به یادگار گذاشته‌اند.
آنچه امروزه بیش از هر موضوع این روستا را در دید گردشگران، دیدنی جلوه می دهد نمای ظاهری آن است. فضای عمومی روستا مجموعه‌ای متشكل از صدها واحد مسكونی است كه همرنگ و همگون با طبیعت اطراف در دامنه های كوه بنا شده اند. آنچه در این معماری جلب توجه می كند استفاده از تیرك‌های چوبی در ساخت بنای دیوارها و سقف‌ها است كه از خصیصه معماری ایران قدیم به شمار می‌رود و همچنین ماندگاری سنت معماری در ساخت طاق‌های هلالی و جناقی كه حكایت از نفوذ و پایداری هنر معماری صفویه در این روستا است. پله‌ای بودن منازل مسكونی و شیب تند كوچه‌ها و یكنواختی رنگ قرمز بناها كاهگل دیوارها و استفاده از درها و پنجره‌های مشبك و... دست به دست هم فضایی بی نظیر و تماشایی را به وجود آورده است.شیب تند روستا در دامنه كوه، شكلی خاص به ساختمان ها و معابر داده است. بناها به گونه ای است كه عبور از معابر در فصول مختلف سال تا آنجا كه امكان دارد به راحتی صورت گیرد و ساختمان ها نیز به تبعیت از شكل معابر و همچنین شیب دامنه ها، قرار گرفته اند.
به دلیل این شیب تند، ساختمان‌ها در طبقات متعدد بر روی هم بنا شده‌اند و به وسیله معابری كه در سطوح متفاوت قرار گرفته‌اند می‌توان با طبقات مختلف رابطه مستقیم داشت.
نمای ظاهری روستا به صورت مجموعه مكعب هایی است با ابعاد كم و بیش یكسان كه در روی صخره های سنگی و بر روی هم قرار گرفته اند و تندی و كندی شیب محل و همچنین طول و عرض این مكعب ها نسبت به هم، حجم های متنوعی را ایجاد كرده كه تراكم و پیچیدگی این ابعاد حجمی، در قسمت‌های مسطح كمتر و در شیب‌های تند، بیشتر به چشم می‌خورد تا اینكه در قسمت‌های مسطح به زمین‌های مزروعی و باغات و روستا منتهی می شود.
عدم تطابق طبقه بالایی ساختمان ها با طبقه زیرین باعث تركیب‌هایی از مجموعه‌های مكعب شكل در ارتفاعات مختلف شده كه خود زیبایی خاصی به روستا و بافت معماری آن داده است. علاوه بر آن استفاده از خاك قرمز رنگ آن محل جهت كاهگل دیوارها كه از چسبندگی زیادی برخوردار است گذشته از همرنگ كردن بناها با طبیعت، عاملی برای بالا بردن مقاومت ساختمان ها در برابر بارندگی های شدید فصل زمستان در این روستا شده است.
گذشته از آثار تاریخی و بافت معماری ابیانه باید از هنر و صنایع دستی این روستا یاد كرد كه از گذشته‌های دور به یادگار مانده است. چرا كه هنر و دستمایه آن زیباترین آثاری است كه از فرهنگ و گذشته یك ملت و یا قوم به یادگار می ماند. یكی از رشته‌های هنری كه بیش از همه ریشه در قدمت و تاریخ گذشته ابیانه دارد هنر چوبكاری، چوب بری و كنده كاری روی چوب است. مردمان این روستا از گذشته های دور چوب را به خوبی می شناخته اند و سلیقه های متنوعی در به كار بردن آن از خود نشان داده اند و شاید نیاكان امروزین این روستا بعد از خاك یكی از مهمترین ابزاری كه آنها به خوبی به شناخت آن واقف بوده اند و از آن استفاده می كرده اند چوب بوده است.
موقعیت روستا درگذشته به گونه‌ای بوده است كه انبوهی از درختان بید و گردو و ... فضای اطراف روستا را احاطه می كرده و مواد اولیه مورد استفاده هنرمندان نجار را فراهم می‌ساخته است. ولی در حال حاضر از گستردگی درختان و فضای سبز این منطقه كاسته شده و با مهاجرت های بی رویه اهالی روستا هنر چوبكاری در معرض نابودی قرار گرفته و آنچه از هنر درخشان این رشته در این روستا به یادگار مانده است وجود تعداد زیادی از درهای كنده كاری شده منازل و اماكن عمومی روستا است كه روی بیشتر آنها با كنده كاری های برجسته، نام صاحب خانه، نجار و سازنده در و بعضا اشعاری به خط ثلث، نسخ نستعلیق كنده كاری شده است. در كوی «خانقاه» روی هفت در از خانه ها و مساجد آنجا تاریخ سال های ۷۰۱ ، ۹۳۶ ، ۹۵۹، ۱۰۰۹ ، ۱۰۴۴ ، ۱۰۵۸ ، ۱۰۸۶ دیده می شود و به عنوان نمونه بر در خانه ای شعر ذیل حك شده است:
الهی تو بگشای بر من دری
كه منت نمی خواهم از دیگری
تاریخ: سلخ شعبان المعظم سنه ست و ثمانین و الف
صاحبه استاد امیرقلی میراج ابیانه عمل استاد محمد نجارابیانه
گذشته از هنر چوبكاری كه امروزه رو به زوال است، قالی بافی، یراق دوزی، گل دوزی و دوخت لباس‌های محلی از مهمترین صنایع دستی زنان این روستا به شمار می‌رفته كه كم و بیش امروزه هم ادامه دارد.
پوشش مردم ابیانه همچون بافت معماری و فرهنگی آن یادگاری است كه از نیاكان خویش به ارث برده اند. پوشش مردان در این روستا عبارت است از: روقبا یا «آرلخالق» تن پوشی است شبیه جلیقه با آستین های بلند و یقه، قبا كه در زیر آرلخالق می پوشند، پیراهن بلند بی یقه، «تمبون ده» شلوار گشاد بسیار بلند، گیوه سفید، كلاه نمدی سیاه یا قهوه ای. پوشاك زنانه عبارت است از: روسری بلند گل دار یا چارقد، دامن پرچین، پیراهن بلند زنانه، كت زنانه یا یل، جوراب و گیوه ملكی.
آنچه كه در مورد پوشاك مردم ابیانه قابل توجه است، استفاده از رنگ های شاد و روشن است كه به صورت یك فرهنگ دیرینه از گذشته تا به حال همچنان باقی مانده و این انتخاب شاید پیوندی نزدیك با رنگ و فرم در معماری روستا داشته باشد و از طرف دیگر تناسبی است كه بین روشنی رنگ ها و سن افراد وجود دارد. یعنی هرچه بر سن افراد افزوده می‌شود رنگ لباس‌ها به تیرگی می‌گراید و اوج این تشخیص در اختلاف لباس دختران و زنان روستا به چشم می‌خورد و تنها علائم شناخت دختران از زنان در این است كه دختران اكثرا جوراب بسیار روشن و چارقدهای سفید با گل‌های قرمز و صورتی رنگ می‌پوشند ولی زنان جوراب های تیره و چارقد كرم رنگ با گل های سرمه‌ای، كه این خود اوج سنت گرایی و حفظ آداب و رسوم دیرینه ساكنین این روستا را می‌رساند.
آنچه تا به حال به آن اشاره شد آثار به جای مانده از گذر زمان بود كه همراه و همگام با فرهنگ و سنت دیرینه آن ابیانه را به یكی از زیباترین و باارزشترین روستاهای تاریخی ایران تبدیل كرده است. ابیانه در حصار قله های بلند كركس درگذر زمان از تهاجم بیگانگان در امان مانده و آنچه از آن به جا است دارای بكرترین آثاری است كه از زبان و فرهنگ ایران باستان، می توان در پهنه ایران زمین از آن نام برد.
تركیب فرهنگ اسلامی با آداب و سنن دیرینه زرتشتی نشان از تغییر دین اهالی به سازش و رغبت بوده كه طی سال های متمادی و با تمایل خود ساكنین انجام گرفته و بدین جهت است كه امروزه در جای جای مراسم و اعیاد مذهبی و ملی این روستا می‌توان نمادهایی از فرهنگ و سنت زرتشتی را جست وجو كرد.
نخل گردانی در روز عاشورا و كشیدن نخل به بالای كوه را شاید بتوان با فرهنگ زرتشتی در باب اینكه مردگان خویش را بر فراز قله‌ها و برج‌ها می‌نهادند مقایسه كرد. هرچند این خلط و آمیزش فرهنگی در این یك مورد خلاصه نمی‌شود و در بیشتر مراسم از جمله عزاداری‌ها، اعیاد و... وجود دارد و این نشان از اعتقادات اهالی به دین مبین اسلام همراه با آمیخته‌ای از فرهنگ و سنت رنگ باخته و تغییر شكل یافته زرتشتی است كه در گذر قرن‌ها به اهالی امروزین این روستا رسیده است كه می‌توان در تك تك این موارد از آداب و رسوم به كنكاش و تحقیق پرداخت. امروزه ابیانه با گذشت بیش از ۲۰ قرن از تاریخش، با همه كوچكی دیگر یك روستا نیست. تاریخ بلند یك ملت است با فرهنگی غنی و ره پیموده در فراز و نشیب زمان وبا كوله باری از آداب و سنن باقی مانده از نیاكان این سرزمین. خشت خشت بنای این روستا از گذشته‌های دور سخن می‌گویند.
... اگر روزی تو پای بر كوچه های پرشیب‌اش گذاشتی آهسته قدم بردار، و گوش بسپار به زمزمه تاریخ كه از فراسوی قله های كركس به گوش می‌رسد.
غلام رضا قلمی
منبع : روزنامه شرق