دوشنبه, ۲۲ بهمن, ۱۴۰۳ / 10 February, 2025
مجله ویستا
چگونه توضیح دهیم؟
![چگونه توضیح دهیم؟](/mag/i/2/5qxjp.jpg)
یك روانشناس، نتایج پژوهشهای خود را چگونه باید مطرح كند؟ نمایندگان سیاسی، آرای سیاسی خود را چگونه باید برای رأیدهندگان بیان كنند؟ سربازرس پلیس، ماجرای انفجار را چطور باید برای خبرنگاران خلاصه كند؟ بنابراین، میبینیم كه مهارت توضیح دادن، مخصوص معلمان نیست.
● كاركردهای توضیح دادن
كاركردهای اصلی توضیح دادن، عبارتند از:
۱) ارائه اطلاعاتی كه فقط از طریق توضیح دادن، قابل انتقال هستند.
۲) به اشتراك گذاردن اطلاعات، جهت دستیابی به دركی مشترك.
۳) ساده كردن پدیدههای پیچیده برای دیگران.
۴) روشن نمودن ابهامات موجود در تعامل اجتماعی.
۵) ابراز عقیده در خصوص نگرشها، حقایق و ارزشها.
۶) ترسیم ویژگیهای اصلی پدیدهها.
۷) نشان دادن نحوه اجرای مهارت یا فنی خاص.
اگر چه موارد بالا، اهداف كلی مهارت توضیح هستند، اما باید به این نكته هم توجه داشته باشیم كه برخی از این اهداف، به فراخور بافت تعامل، بر برخی دیگر، اولویت پیدا میكنند؛ مثلاً یك معلم، ممكن است درس را با توضیح مختصر موضوع بحث و اهداف مورد نظرش، شروع كند؛ اما مشاوری كه فقط پس از شنیدن نیازها و نظرات مراجع، میتواند او را به سوی راهحل مسائل خودش سوق دهد، این روش را به كلی غلط میداند.
● انواع توضیح
اگر چه از دهه ۱۹۶۰م. به بعد، طبقهبندیهای زیادی درباره توضیح، ارائه شده است، اما یكی از صحیحترین و عملیترین طبقهبندیها را براون و آرمسترانگ، مطرح كردهاند. در این طبقهبندی، انواع توضیحات عبارتند از: توضیحات توصیفی، توضیحات تفسیری و توضیحات استدلالی.
توضیحات توصیفی، برای تشریح مفصل رویهها، ساختارها یا فرآیندها به كار میروند. برخی از نمونههای آن عبارتند از:
۱) مامایی كه درباره نحوه استحمام نوزاد، به مادران جوان توضیح میدهد.
۲) مشاور شغلی كه به فارغالتحصیلان دبیرستانی، راه و روش تهیه خلاصه سوابق شغلی را میآموزد.
۳) پزشك داروخانهای كه شیوه مصرف داروها را برای مشتری توضیح میدهد.
توضیحات تفسیری، برای روشن ساختن مسائل، رویهها یا اظهارات، به كار میروند؛ مثل پزشكی كه نتایج اشعه ایكس را برای بیماران توضیح میدهد یا تأثیرات قرص یا درمانی خاص را بیان میكند.
به نظر براون، ما در برابر پرسشهایی از توضیحات استدلالی استفاده میكنیم كه با «چرا» شروع میشوند؛ مثلاً چرا در جوامع غربی، انسداد عروق قلبی شایعتر است؟ یا چرا بعضی از مردم، بیش از دیگران، تحت تأثیر تبلیغات قرار میگیرند؟ با آنكه توضیحات ما ممكن است هر سه نوع توضیح را در بر داشته باشد، اما زمان ارائه آنها، بستگی به این دارد كه آیا توضیح ما، طرحریزی شده است یا خیر؟ ما معمولاً از توضیحات طرحریزی نشده، در پاسخ به پرسش كسانی استفاده میكنیم كه میخواهند موضوع، روشنتر شود. توضیحات طرحریزی شده، پیش از توضیحات واقعی بیان میشوند و در این بخش هم با همین نوع توضیحات، سروكار خواهیم داشت.
به نظر براون و هتون، توضیح، دو ویژگی كلی و مهم دارد؛ طرحریزی و ارائه. گرچه باید گوشزد كنیم كه این دو ویژگی، الزاماً با هم هماهنگی ندارند و به عبارت دیگر، نمیتوانیم بگوییم كه یك توضیح پرداخت شده، حتماً به خوبی ارائه خواهد شد. «برنز»، این مطلب را این گونه بیان میكند: «نقشههای طرحریزی شده موشها و آدمها، اغلب درست از آب در نمیآیند»؛ اما بررسیها نشان میدهند كه آموزش روشهای طرحریزی و تدارك توضیحات، با روشنی توضیحات، رابطه دارد.
● مهارتهای طرحریزی
بخش بزرگی از پژوهشهای مربوط به طرحریزی توضیحات معنادار، در مورد حل مسائل تصمیمگیری یا ارائه دستورالعمل و تشریح تفاوتهای اشخاص متخصص و مبتدی، در ابتكار عمل بوده است. كارتر، تذكر میدهد كه مبتدیها، عجولانه و بدون برنامهریزی و فكر، عمل میكنند. از سوی دیگر، متخصصان، در ذهن خویش، طرحوارههایی دارند كه متشكل از اطلاعات تخصصی منسجم و اطلاعات منظمی درباره رابطه مفاهیم و تشكیل الگوها و تاكتیكهایی هستند كه از طریق تجربه، به آنان رسیدهاند؛ اما مك لافلین و دیگران میگویند: ساخت و پرداخت توضیحات و موفقیت در توضیحات، كار مشقتباری است؛ چون برای این كار، باید اطلاعات زیادی را در هم ادغام كنیم و وقت زیادی را صرف كنیم. بنابراین، هنگام طرحریزی توضیحات، باید به چهار مؤلفه زیر، توجه كنیم:
۱) مشخص كردن موضوعی كه میخواهیم آن را توضیح دهیم.
۲) انتخاب عناصر كلیدی مسئله یا موضوعی كه قرار است توضیح دهیم.
۳) تعیین رابطه موجود بین عناصر كلیدی موضوع.
۴) ربط دادن توضیحات به اطلاعات قبلی و در نظر داشتن ظرفیت ذهنی طرف مقابل برای به حداكثر رساندن درك او.
● مهارتهای ارائه توضیح
پیش از بررسی ویژگیهای اصلی توضیح، باید بگوییم كه برای استفاده از توضیح، روشهای كلی زیر وجود دارند:
۱) توضیح كلامی؛ وقتی از این روش استفاده میكنیم كه راه دیگری برای تسهیل توضیحات وجود ندارد. در برنامههای رادیویی، روزنامهها و كتابها، اغلب از این نوع توضیحات استفاده میشود.
۲) ترسیم؛ وقتی از امكانات سمعی و بصری، همچون نمودارها، فیلمها یا نقشههای راهنما برخورداریم، میتوانیم از آنها برای توضیح دادن و كمك به افزایش درك دیگران استفاده كنیم.
۳) نمایش؛ معمولاً وقتی از این روش استفاده میكنیم كه بخواهیم مهارت یا روش پیچیدهای را توضیح دهیم و در آن، شخص دیگری، كارهای لازم برای انجام یك تكلیف را اجرا كند و به نمایش بگذارد.
● ویژگیهای توضیح مناسب
۱) روشنی
بدون تردید، روشنی كلام، یكی از مهمترین ویژگیهای توضیحات مؤثر است؛ البته ارائه توضیحات روشن و واضح، تا حد زیادی بستگی به اطلاعات كامل درباره موضوع بحث دارد؛ اما دانش و اطلاعات طرف مقابل ما، فقط بخشی از این معادله است. این اطلاعات را باید به شكلی واضح و منظم، به شنونده منتقل كنیم.
۲) اختصار
رعایت اختصار، موجب میشود تا مخاطبان، توضیحات ما را به راحتی به یاد آورند و بفهمند. ورنر و دیكینسون، با مرور ادبیات موجود در زمینه توضیحات كلامی، متوجه شدند كه «میزان یادگیری شنوندگان، پس از پانزده دقیقه [توضیح]، به طور چشمگیری افت میكند». استوارت، در حمایت از این یافتهها، میگوید: یكی از موانع گوش دادن مؤثر، طولانی شدن صحبتهاست. لی، پس از مرور برخی از مطالعات انجام شده در زمینه درك بیماران و به یادآوردن اطلاعات و دستورالعملهای پزشكان، متوجه شد كه «بین فراموشی و مقدار اطلاعات ارائه شده، رابطهای وجود دارد».
۳) روان بودن
ارائه كلامی [توضیحات]، باید تا سرحد امكان، روان باشد. گوش دادن به «اِه»ها و «اوم»ها یا جملههای جویده، ناقص و بیهدف، جز ناراحتی مخاطبان، چیزی در پی نخواهد داشت.
یكی از دلایلی كه صداهایی مثل «اِه» یا «اِم» را بر زبان میآوریم، این است كه میخواهیم چند نظر یا حقیقت را در یك جمله بیان كنیم. در این هنگام، بهتر است از چند جمله كوتاه استفاده كنیم و در بین آنها مكث كنیم و جملات بیهدفی را كه مملو از شبه جملههای فرعی هستند، كنار گذاریم. به این ترتیب، از تعداد وقفههای گفتاریمان میكاهیم. فرنچ، چنین میگوید: «اكثر ما به كثرت این نوع عادات گفتاری خود و دیگران، توجهی نمیكنیم؛ مگر این كه حواس خود را روی این موضوع، متمركز كنیم». وی توصیه میكند كه اگر این عادات، مزاحم انتقال اطلاعات و درك شنونده میشوند، باید آنها را كنار گذاشت. یكی دیگر از علل عدم روانی گفتار، طرحریزی نامناسب است. ما پیش از این نیز در مورد اهمیت مرحله طرحریزی صحبت كردیم.
۴) مكث كردن
مكث كردن جهت جمعآوری و سازماندهی فرآیندهای فكری، پیش از شروع توضیحات جدید، روانی گفتار را افزایش میدهد. علاوه بر این، مكث كردن، به طرف مقابل كمك میكند تا توضیحات ما را بیشتر درك كند. روزنشاین، در بررسی پژوهشهای صورت گرفته در زمینه رفتارهایی كه نشانگر كارآمدی معلمان هستند، متوجه كه معلمانی كه پس از توضیحات خود مكث میكردند، اطلاعات بیشتری به دانشآموزان میدادند؛ زیرا به این ترتیب، حجم زیادی از اطلاعات را به سرعت بازگو نمیكردند.
۵) زبان مناسب
توضیحات ما، باید متناسب با ظرفیت اطلاعاتی شنوندگان باشد. وقتی متخصصان با همكاران خود صحبت میكنند، ناچار باید از اصطلاحات فنی (زبان صنفی)، استفاده كنند. بررسی مقالات ارائه شده در كنفرانس سالانه جامعه روانشناسان، برای خوانندگان عادی، چیزی جز سردرگمی و آشفتگی خاطر به همراه ندارد؛ اما همین متخصصان، در زندگی روزمره خود، با مردمی رابطه دارند كه زبان تخصصی آنها را نمیفهمند؛ مثلاً یك پزشك برای توصیف مسائل طبی و تفهیم معانی تخصصی به همكار خود، باید از اصطلاحات پزشكی استفاده كند؛ اما اگر از این اصطلاحات در گفتوگو با بیماران استفاده كند، فقط موجب خستگی و آشفتگی آنان خواهد شد.
آرگایل میگوید: «مردم بسته به اینكه با یك متخصص صحبت میكنند یا با یك فرد عادی، متناسب با تصورشان درباره اطلاعات طرف مقابل و قدرت درك وی، مسائل را به شكلهای مختلفی بیان میكنند». وقتی وكلا با شهود صحبت میكنند، از اصطلاحات فنی كمتری استفاده میكنند. مكانیكها وقتی با اشخاصی كه اطلاعات فنی كمتری دارند، صحبت میكنند، از اصطلاحات فنی كمتری استفاده میكنند و حسابداران سعی میكنند مسائل مالی را به زبان سادهتری برای مراجعان غیرمتخصص خود توضیح دهند. بنابراین، برای آن كه مراجعان خود را سردرگم نكنیم، باید «زبان صنفی» یا اصطلاحات «تخصصی» را در قالب كلمات روزمره بیان كنیم.۶) كاهش ابهام
توضیحاتی كه حاوی كلمات و اظهارات مبهم و نامعین هستند، به اندازه كافی گویا نیستند. پژوهشهای هیلر و دیگران، نشان میدهند كه «هر چه تعداد كلمات و جملات مبهم، قیدی و ابهامبرانگیز، بیشتر باشد (مثل «برخی از مردم»، «چیزها»، «چندتا»، «نه الزاماً»، «یك جور»)، ارتباطات، صراحت و روشنی كمتری دارد».
گیج، میلتز و... كه اظهارات غیردقیق را طبقهبندی كردهاند، درباره ابهام توضیحات، شواهد بیشتری ارائه كردهاند. این اظهارات غیردقیق، بدین شرح طبقهبندی شدهاند:
الف) دلالتهای مبهم؛ «یك چنین چیزی»، «همهاش» و «این جور چیزها».
ب) تشدیدهای منفی؛ «نه چندان»، «نه به این شدت»، «نه كاملاً» و «نه هر از گاهی».
ج) تقرب گویی؛ «حدوداً به اندازه»، «تقریباً هر كدامشان»، «چیزی در حدود» و «نزدیك».
د) بلوف زدن و بازگشت به حالت عادی؛ «این طور میگویند كه» و «و از این قبیل فرضها».
و) ارقام نامعین؛ «چند تا»، «مقداری».
هـ) گروهی از مصادیق؛ «انواع»، «جنبهها»، «عوامل» و «اشیا».
ی) امكان و احتمال؛ «نه الزاماً»، «گاهی وقتها»، «اغلب»، «شاید این طور باشد كه» و «احتمالاً».
بدیهی است كه ما نمیتوانیم اصلاً از اظهارات غیردقیق استفاده نكنیم؛ زیرا اكثر ما وقتی از پیدا كردن اصطلاح یا عبارتی دقیق در میمانیم، از اصطلاحی با دقت كمتر و كلیتر استفاده میكنیم؛ اما اگر به مبهمگویی عادت كنیم، گفتارمان وضوح و روشنی نخواهد داشت. ایوی و گلاكسترن معتقدند كه در مواقعی كه میخواهیم مراجعان را راهنمایی كنیم، بهتر است از توضیحات عینی و ملموس استفاده كنیم. آنها توصیه میكنند اگر میخواهیم راهنماییهایمان مؤثر واقع شوند، باید مشخص و روشن باشند؛ مثلاً مشاوری را در نظر بگیرید كه میخواهد به مراجع خود بگوید كه باید آرامش خود را حفظ كند تا بر مسائل، تمركز بیشتری داشته باشد. وی میتواند تنها به او چنین بگوید: «آرام باش»؛ اما این دستورالعمل، كلی و مبهم است و مراجعه كننده نمیفهمد كه برای آرامش داشتن، باید چه كاری انجام دهد. اگر او میخواهد در اظهارات اولیهاش، توصیههای عینیتری ارائه دهد، باید چنین بگوید: «آرام باش؛ به صندلیات تكیه بده؛ دستهایت را شل كن؛ خودت را روی صندلی رها كن و نفس عمیقی بكش». به این ترتیب، اطلاعاتی به مراجع داده است كه او میتواند از آن طریق، آرامش پیدا كند.
۷) تأكید
یكی دیگر از ویژگیهای مهم توضیحات مؤثر، تأكید است. سخنگو با تأكید بر برخی نكات، نظر شنونده را به مهمترین یا ضروریترین اطلاعات، جلب میكند و اطلاعات غیرضروری را بیارزش جلوه میدهد. برای آنكه شنونده بتواند از توضیحات ما سود ببرد، باید سعی كنیم عناصری را كه ارتباط مستقیمی به مسئله یا موضوع دارند، مشخص كنیم.
به طور كلی، دو نوع تأكید وجود دارد؛ تأكید كلامی و غیركلامی. در تأكید غیركلامی، سخنگو برای نشان دادن ویژگیهای برجسته توضیحاتش، از رفتارهای غیركلامی استفاده میكند (مثل تكان دادن سر، اشاره كردن با انگشت و بلند كردن صدا). منظور ما از تأكید كلامی، استفاده از جنبههایی از زبان است كه سخنگو برای جلب توجه شنوندگان نسبت به برخی نكات و اطلاعات مهم، به آنها متوسل میشود.
روزنشاین، با بررسی پژوهشهای مربوط به روشهای مختلف معلمان، متوجه شد كه ارایه «پویای» مطالب، مؤثرتر از ارائه «ایستای» آنهاست. وی همچنین پی برد كه تأكید غیركلامی (تغییر صدا و حركات)، نظر دانشآموزان را جلب میكند و به آنها كمك میكند تا درسهای خود را بهتر به یاد آورند. سخنرانان، سیاستمداران و مجریان تلویزیون، برای جلب توجه شنوندگان خود نسبت به موضوعات حساس، عمداً صدای خود را تغییر میدهند. سخنرانان ورزیده نیز برای اشاره به جنبههای مختلف توضیحات خویش، از حركات مناسبی بهره میگیرند. آنها برای تأكید بر اطلاعات مورد نظر خود، در حركات چشم، سر، صورت، دستها و تمام بدن خود، تغییراتی ایجاد میكنند.
● راههای كمكی توضیح
ما به هر نحو ممكن، باید بر اثربخشی توضیحات خود بیفزاییم. این گونه كمكها، ممكن است ساده (مثل طرحها، نمودارها، جدولها، كتابخانهها و نقشهها) یا مفصل (مثل فیلمها، نمایشهای زنده، گردشها و بازدیدها) باشند. درباره استفاده از ابزارهای دیداری و شنیداری در محیطهای آموزشی، پژوهشهای زیادی صورت گرفته است و در كلاسهای جدید، شاهد استفاده از وسائل كمكدرسی مختلفی (مثل كتابها، نمودارهای دیواری، قفس حیوانات، آكواریم و نمایش دهندههای تلویزیونی) هستیم.
هریس با بررسی جامع پژوهشهای صورت گرفته درباره این ابزارها، متوجه شد كه این ابزارها برای تفكر مفهومی دانشآموزان، شواهدی عینی فراهم میآورند؛ در آنها ایجاد علاقه میكنند؛ یادگیری آنان را پایدارتر میكنند؛ انسجام افكار آنها را میافزایند و فرصتی فراهم میآورند تا تجارب مختلفی كسب كنند.
▪ مثالهای كلامی
سادهترین راه برای روشنتر كردن توضیحات، استفاده از مثالهای كلامی و تشبیهات موردی است. هنگام مثال زدن، بهتر است از مثالهای روزمره استفاده كنیم تا موضوع برای شنونده، ملموس باشد. روزنشاین میگوید: اگر پس از طرح بحث، از مثال استفاده كنیم و سپس درباره همان موضوع، صحبت كنیم، توضیحات ما، مفیدتر خواهند بود؛ مثلاً یك استاد جامعهشناسی را در نظر بگیرید كه میخواهد برای دانشجویان سال اول رشته جامعهشناسی، مفهوم «نقش» را توضیح دهد. او صحبت خود را با ارائه تعریفی درباره نقش، شروع میكند و میگوید: نقش عبارت است از الگوهایی رفتاری كه با پایگاه ما در جامعه مرتبط هستند؛ سپس مثالهایی درباره نقش اشخاص ذكر میكند. از آنجا كه دانشجویان با برخی از این نقشها آشنا هستند، مثالهای وی، برای آنان ملموس خواهد بود؛ سپس میگوید: میبینید كه اشخاص، نقشهای مختلفی دارند؛ پس یك دانشجو، میتواند در یك زمان، نقش پسر، برادر، دوست و سرگروه یك تیم را بازی كند».
▪ ابرازگری
وقتی شنوندگان به شدت برانگیخته میشوند، توجه بیشتری نشان میدهند و مطالب بیشتری یاد میگیرند. متأسفانه تحقیقات كمی درباره نحوه افزایش علاقهمندی شنوندگان، صورت گرفته است. بررسیهای انجام شده در زمینه ابرازگری، نشان میدهند كه تغییر عمدی صدا، اداها و ابزارهای كمكدرسی، همگی موجب افزایش علاقه شنوندگان به توضیحات ما میشوند. براون میگوید: «ابرازگریای كه شامل شور و اشتیاق، مهربانی، شوخ طبعی، پویایی و حتی جذبه غیرعادی باشد، مدتهاست كه یكی از اركان اصلی سخنرانی و توضیح دادن، شناخته شده است».
▪ بازخورد
نمیتوانیم به خودی خود فرض كنیم كه شنوندگان، توضیحات ما را فهمیدهاند. بنابراین، باید ببینیم كه آیا توضیحات ما را درك كردهاند یا خیر. برای این كار، باید بازخورد و انعكاس توضیحات خود را بررسی كنیم.
پژوهشهای اخیر در زمینه اثرات بازخوردهای كلامی، نشان دادهاند كه كامل بودن بازخورد، بر سرعت درك مفاهیم پیچیده، تأثیر معناداری مینهد. وقتی صرفنظر از پاسخ آزمودنیها، به آنها بازخورد كلامی میدهیم، بهتر از زمانی كه فقط پس از پاسخ آنها به آنان بازخورد میدهیم، عمل میكنند.
نخستین و شاید سادهترین راه برای بررسی تأثیر توضیحات، این است كه به رفتار غیركلامی شنونده یا شنوندگان، توجه كنیم؛ زیرا شواهد خوبی در اختیار ما میگذارد. معلمان و سخنرانان مجرب و موفق، در حین توضیح و پس از آن، مدام به چهره و حركات شنوندگان خود توجه میكنند و وجود علائمی مبنی بر سردرگمی، گیج شدن یا بیعلاقگی را در آنان بررسی میكنند. مصاحبهگرهای كارآزموده نیز به سرعت به اخمها، سرخ شدنها، بالارفتن ابروها یا نگاههای بیروح مراجعان خود، توجه میكنند. از آنجا كه افراد از لحاظ نوع رفتارها با هم تفاوت دارند، همیشه نمیتوانیم تأثیر توضیحات را از طریق رفتار غیركلامی بسنجیم.
یكی دیگر از راههای پی بردن به میزان درك طرف مقابل، پرسیدن سؤالات كلی است. اگر چه با این روش، میتوانیم مستقیماً به میزان درك مطالب توسط مخاطبان خود پی ببریم، اما پرسشهای یادآوری كننده، نمیتوانند برخی از مفاهیم ذهنی شنوندگان را به ما نشان دهند؛ یكی از راههای غلبه بر این مشكل، آن است كه از خود شنوندگان بپرسیم كه كدام بخش از توضیحات ما نیاز به توضیح بیشتر دارد. ظاهراً این روش، در مورد مسائل «واقعی» مخاطبان، مفیدتر است؛ اما این اشكال را دارد كه ممكن است آنها از روی ترس یا به خاطر اینكه كُند یا خنگ به نظر نرسند، پاسخ ندهند. بنابراین، معمولاً باید متوجه علائم غیركلامی، ناراحتی یا بیاعتمادی مراجعان باشیم تا بتوانیم اشكالات آنها را بفهمیم.
▪ نمایش دادن
یكی از دیگر راههای روشن ساختن توضیحات، نمایش دادن است؛ به ویژه وقتی توضیحات ما برای بیان نحوه اجرای یك مهارت باشد؛ مثلاً یك مربی گلف، هنگام توضیح دادن یك نوع ضربه خاص، چارهای ندارد جز آنكه عملاً آن ضربه را نشان دهد. سازندگان ماشینهای پیچیده، مثل ماشین ظرفشویی، معمولاً به كمك یك متخصص، نحوه كار دستگاه را به خریداران نشان میدهند. آنها به خوبی میدانند كه با این كار، خریداران را تشویق میكنند كالاهای آنان را بخرند و در عین حال آنها را از مرغوبیت كالای خود مطمئن میسازند. بنابراین، این جمله كه «یك تصویر، در حكم هزار كلمه و یك نمایش، در حكم هزاران تصویر است»، جمله حكیمانهای است. فایده همراه كردن نمایش و توضیح، این است كه نمایش، ویژگیهای اصلی مهارت را نشان میدهد؛ توجه بینندگان را جلب میكند؛ درباره روشهای آن مهارت، نكاتی را به ما گوشزد میكند و ما را متقاعد میكند كه بعدها از آن استفاده كنیم.
منبع:
اون هارجی، مهارتهای اجتماعی در ارتباط میان فردی.
اون هارجی، مهارتهای اجتماعی در ارتباط میان فردی.
منبع : پرسمان
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست