یکشنبه, ۲۳ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 12 May, 2024
مجله ویستا


سفرنامه فوروکاوا: عضو هیات اجرایی نخستین سفارت ژاپن به ایران در دوره قاجار 1297 ه .ق/ 1880م


تاریخ نشر : ۸۴۰۶۰۱
تیراژ : ۱۰۰۰
تعداد صفحه : ۳۷۰
نوبت چاپ : ۱
شابک : ۹۶۴-۷۸۷۴-۸۴-۷
رده دیویی : ۹۵۵.۰۷۴۵۰۴۲
نوع اثر : ترجمه
زبان کتاب : فارسی
قطع : وزیری
جلد : گالینگور
محل نشر : تهران
مترجم : رجب‌زاده - هاشم
نویسنده : فوروکاوا - نوبویوشی
مترجم : یه‌اورا - کینیجی
ویراستار : رئوف‌مرادی - محمد

'سفرنامه‌ی نوبویوشی فوروکاوا (Nabuyoshi Furukawa) سومین سفرنامه‌ی ژاپنی است که به فارسی ترجمه شده است ـ فوروکاوا در کتاب خود، ضمن وصف جزایر خلیج فارس، به این نکته نیز اشاره می‌کند که خلیج فارس به عنوان نام عام و سراسری، به آب‌های میان تنگه‌ی عمان تا دهانه‌ی اروند رود، جایی که دجله و فرات به هم وصل می‌شوند، اطلاق می‌گردد.... در حقیقت سفرنامه‌ی وی نوعی دانشنامه‌ای است که از مسائل مختلف سیاسی، اجتماعی، اقتصادی، کشاورزی، ادبیات، فرهنگ و هنر، سخن به میان آورده است... او علاوه بر بررسی مسائل نظامی ایران، به هنر و ادبیات و آداب و رسوم این مردم نیز پرداخته و نکته‌های ظریف و شیرینی را در لا به لای مطالب خود آورده که سفرنامه را جذاب و خواندنی کرده است. آن چه مهم است سفرنامه‌هایی از این دست نشان می‌دهد که کهن سرزمین ایران از چه منظری مورد توجه سیاحان ژاپنی بوده است و آنان چگونه مسائل اجتماعی و سیاسی و فرهنگی ایران را ارزیابی می‌کرده‌اند.... در این میان موضوعی که فوروکاوا را به تعجب وامی‌دارد این است که چگونه ملتی که روزگاری دارای فرهنگ تمدن غنی بوده، امروزه چنین تهی شده و علم و فرهنگ در جامعه‌ی آنان، بی‌ارج گردیده است. هر چند فوروکاوا آشوب‌های پی در پی را یک راز علل عقب ماندگی ایران می‌داند، اما از عدم رشد فرهنگی آنان در دوره‌ی قاجار که به مدت هشتاد سال آرامش نسبی را در سراسر ایران حاکم کرده بود، تعجب می‌کند و سوالی مطرح می‌نماید که شاید امروز نیز مصداق داشته باشد که چرا مردم ایران به ارزش واقعی علم و فرهنگ خود پی نبرده‌اند و تلاشی در این زمینه نمی‌کنند. فوروکاوا در شرح مبسوطی که از دیدار هیات ژاپنی با ناصرالدین شاه می‌دهد، از آرزوهای دور و دراز ناصرالدین شاه سخن می‌راند. سوال و جواب‌های رد و بدل شده بین ناصرالدین شاه و هیات ژاپنی که بخشی از کتاب را به خود اختصاص داده، در نوع خود جالب توجه و در عین حال غم‌انگیز است. اعتراف ناصرالدین شاه به خرابی وضع جاده‌ها و متعاقب آن پرسش‌های شاه درباره‌ی راه‌آهن، وضع حکومت و طرز اداره‌ی دولت.... نشان از دغدغه‌ی خاطر و اعتراف وی به عقب‌افتادگی ایران دارد که به وضوح در این کتاب آمده است'.