شنبه, ۱۳ بهمن, ۱۴۰۳ / 1 February, 2025
مجله ویستا

الزامات استراتژیک روابط تهران و مسکو


الزامات استراتژیک روابط تهران و مسکو
برقراری روابط با روسیه از شدت عمل آمریکائیان می‌کاهد یا حداقل یک نوع تقابل بین روسیه وآمریکا را به وجود می‌‌آورد وایران از این اختلافات می تواند استفاده لازم را ببرد
احمدی‌نژاد نشان داد که استواری در حفظ منافع ملی ، نه تنها انسجام داخلی و محبوبیت مردمی را در پی دارد بلکه در خارج نیز نگاه قدرت‌های بزرگ را تحت تاثیر قرار خواهد داد
در سال۲۰۰۰ با پیروزی پوتین در انتخابات ریاست جمهوری روسیه بدبینی حاکم برروابط تهران ومسکوتا حدی کاهش یافت و پوتین همکاری در زمینه فناوری هسته‌ای برتر را به عنوان بخشی از روابط استراتژیک خود با تهران در راستای ضدیت با آمریکا در نظر‌گرفت.
اصولا در اتخاذ سیاست خارجی باید گفت که برقراری روابط سیاسی تابعی از یک سری متغیرات است که دو کشور به نوعی درآن اشتراک نظر دارند وسیاست خارجی کشورها از مجموعه‌ای از عوامل ثابت ومتغیر نشات می‌گیرد که اولویت‌بندی آن توسط کارگزاران یک نظام انجام می‌پذیرد. اما ساختار نظام سیاسی کشورها این امکان را به محقق وپژوهشگر می‌دهد تا به بررسی شاخصه‌های موثر در تصمیم‌‌گیری بپردازد وآنها را از هم تمیز دهد.پرونده هسته‌ای ایران که امروزه به صورت یک مسئله بین‌المللی در آمده است می‌تواند یکی از مواردی باشد که در بررسی روابط ایران و روسیه قابل بررسی باشد. به منظور تبیین وتحلیل نقش این مولفه (موضوع هسته‌ای ایران) در روابط دو کشور از زوایای گوناگون این مسئله مورد ارزیابی قرار می‌گیرد.مقاله حاضر می‌کوشد تا نقش روسیه در بازی هسته‌ای ایران را در شرایط کنونی تحلیل نماید. به منظور درک صحیح موضوع ابتدا پیشینه مذاکرات هسته‌ای ا یران و روسیه مورد کاوش قرار می‌گیرد.
● پیشینه فعالیت‌های هسته‌‌ای ایران و نقش روسیه
فعالیت‌های هسته‌ای ایران به قبل از انقلاب اسلامی ۱۳۵۷ برمی‌گردد و با توجه به شرایط نظام بین‌المللی و حاکم بر آ‌ن دوران، غرب و بویژه ایالات متحده آمریکا هیچ گونه مخالفتی با برنامه‌های ایران نداشتند. حتی راکتور هسته‌ای فعال در ایران (راکتور تحقیقاتی) توسط آمریکا به ایران صادر شد.(۱) ساخت نیروگاه هسته‌ای بوشهر که در سال۱۹۷۴با همکاری شرکت آلمانی زیمنس شروع شد و پس از پیروزی انقلاب ۱۳۵۷ فعالیت آن متوقف شد،(۲) عملکرد نظام امپریالیستی غربی وسیاست دوگانه آنها در قضیه هسته‌ای ایران را به خوبی برای هر تحلیلگری نمایان می‌کند. با پیروزی انقلاب‌اسلامی وشروع جنگ تحمیلی ۸ ساله به یک باره آمریکا تغییر موضع می‌دهد و موضوع هسته‌ای ایران را از حالت حقوقی به حالت سیاسی تبدیل می‌نماید.
جمهوری اسلامی ایران به منظور دستیابی به حقوق حقه خود در برخورداری از فناوری هسته‌ای همکاری را با روسیه آغاز می‌نماید. بدین ترتیب در قضیه بوشهر در اوت ۱۹۹۲ دو کشور ایران و روسیه به منظور همکاری‌های هسته‌ای موافقتنامه‌ای دو جانبه امضا می‌نمایند. پس از آن نیز در ۸ ژانویه ۱۹۹۵ شرکت روسی zarubezhatomenergostroi وسازمان انرژی اتمی ایران قراردادی راجهت ساخت تکمیل نیروگاه اتمی بوشهر به امضا می‌‌رسانند. در بین سال‌‌های ۱۹۹۶ و ۱۹۹۸ نیز تحت رهبری یوگنی پریماکوف،وزیر خارجه شرق شناس روسیه اجماعی در مورد به کارگیری استراتژی مناسب در قبال ایران به تدریج پدیدار شد که بر دو مفهوم اساسی مبتنی بود: اهمیت اصول منع گسترش وهمکاری شدید ژئوپلیتیک و اقتصادی با ایران . با این حال منع گسترش در اولویت قرار داشت. درسال۱۹۹۹ سرپرست هیئت مدیره انرژی اتمی روسیه آشکارا به سرویس‌های اطلاعاتی روسیه هشدار داد که در سه کشور پاکستان، ایران و کره شمالی به طور پنهانی دستیابی به فناوری و تجهیزات محرمانه بویژه منابع نظامی عملی شده است و آن را بین خود تقسیم کرده‌اند وهمین امر بدبینی‌هایی را در مورد روابط ایران و روسیه ایجاد نمود.
در سال۲۰۰۰ با پیروزی پوتین در انتخابات ریاست جمهوری روسیه این بدبینی‌ تا حدی کاهش یافت و پوتین همکاری در زمینه فناوری هسته‌ای برتر را به عنوان بخشی از روابط استراتژیک خود با تهران در راستای ضدیت با آمریکا در نظرگرفت در بین سال‌های ۲۰۰۲ و۲۰۰۳ تصمیم گرفته شد که اتمام پروژه بوشهر به تعویق بیفتد. از این به بعد بود که ایران همکاری استراتژیک و گفتگوهای خود را با اروپائیان آغاز نمود. در مقابل روسیه نیز در نشست‌های گروه ۸ در سال‌های ۲۰۰۳ در اویان و ۲۰۰۴ در سی آیلند پایان بخشیدن به فعالیت هسته‌ای با ایران را آغاز نمود. بعدها با مذاکرات حسن روحانی دبیر شورای عالی امنیت ملی این روابط تا حدی بهبود یافت وسرانجام روسیه نیروگاه هسته‌ای بوشهر را در اکتبر ۲۰۰۴ به پایان رساند. از آن پس روسیه همگام با دیگر کشورهای اروپایی در قطعنامه‌های ۱۶۹۶ ۱۷۳۷و ۱۷۴۷ در قبال ایران موضع‌گیری نمود.
اینکه چرا روس‌ها تغییر موضع می‌دهند و در قبال پرونده هسته‌ای ایران گاهگاهی با غرب همراهی می‌نمایند ونیز اینکه ایران چرا دائما در برخورداری و دستیابی ازحق خود به انرژی هسته‌ای تاکید می‌کند در سه سطح تحلیل قابل ارزیابی است.
● سطح تحلیل ملی یا داخلی
سطح تحلیل ملی سطحی از تحلیل است که بررسی عملکرد کارگزاران وساختار نظام را در سطح داخلی مورد ارزیابی قرار می‌دهد. از زمان به کارگیری فعالیت ایران وروسیه بویژه از اوایل دهه ۹۰ این ایده مطرح بوده است که همکاری دو جانبه بین دو کشور ادامه یابد . ایران با آگاهی نمودن اقشار عمومی جامعه اعم از دانشگاهی وغیر دانشگاهی افکار عمومی خود را در دستیابی به حقوق حقه خود آگاه نمود. دو جریان بازیگر درعرصه انرژی هسته‌ای هم جناح به اصطلاح اصلاح طلب تحت رهبری خاتمی وهم جناح اصولگرا تحت رهبری دکتر محمود احمدی نژاد براساس سه اصل اساسی سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران یعنی عزت، حکمت و مصلحت از مواضع اصلی خود در برخورداری از انرژی هسته‌ای کوتاه نیامدند و کارگزاران نظام سیاسی ایران به دلیل دیدگاه ضد امپریالیستی جمهوری اسلامی ایران همواره روسیه را یک همکار استراتژیک می‌دانند. بنابراین برقراری روابط با روسیه از شدت عمل آمریکائیان می‌کاهد یا حداقل یک نوع تقابل بین روسیه وآمریکا را به وجود می‌‌آورد وایران از این اختلافات می تواند استفاده لازم را ببرد.
در نظام سیاسی روسیه نیز از آغاز پیدایش این کشور بعد از جنگ سرد بین سیاست‌های بوریس یلتسین و پوتین نوعی تفاوت آشکار وجود دارد. در دوران یلتسین تحت تاثیر القائات غرب ،روسیه درسیاست خارجی خود بویژه در برخورد با ایران نوعی هرج ومرج را احساس نمود. پوتین نیز که داعیه اقتدار مجدد روسیه را در سرداشت آ‌ن‌گونه که باید وشاید نتوانسته است از سیاست‌های مستقل درقبال برنامه هسته‌ای وعکس‌العمل در مقابل غربی‌ها دفاع کند. گرچه پوتین خود به بازار پرمنفعت انرژی هسته‌ای ایران آگاه است.
جمهوری اسلامی ایران با آگاهی از وضعیت کنونی روسیه با کارت اروپا و بویژه فرانسوی‌ها در صدد است که فشارها را برعلیه خود کاهش دهد. نخبگان ایران با آگاهی از گذشته تاریخی حمله روس‌ها دیدگاه خوش بینانه‌ای نسبت به همکاری کامل روسیه ندارند. علاوه برآن در حوزه خزر و مذاکرات راجع به نحوه بهره‌برداری ازآن دو کشور دارای منافع آبی در این دریاچه بزرگ هستند.
● سطح تحلیل منطقه‌ای
ایران وروسیه در حوزه دریای خزر دارای منابع آبی مشترک هستند و تعاملات ایران و روسیه می‌تواند نقش مهمی در واگرایی یا همگرایی منطقه آسیای میانه و قفقاز داشته باشد.
روسیه کشوری قدرتمند و بازمانده شوروی سابق با نقش فعال در منطقه وایران کشوری است پرجمعیت، جوان وباسواد و دارای موقعیت ژئوپولیتیکی برتر در دسترسی به آب‌های خلیج فارس در جنوب وخزر درشمال ونیز کشوری که دارای یک نظام سیاسی درجهان اسلام است که از نفوذ قابل ملاحظه‌ای برخوردار است .لذا برای روس‌ها کشوری با اهمیت است . همگرایی منطقه‌ای وتوسعه اکو به عنوان یک آلترناتیو با رهبری روسیه می‌تواند الگوی خوبی برای همکاری منطقه‌ای باشد.
همکاری‌های هسته‌ای ایران و روسیه در ابعاد منطقه‌ای ازآنجا حائز اهمیت است که در صورت افزایش همکاری از ورود دیگر قدرت‌های فرامنطقه‌ای به بازار پرمنفعت انرژی هسته‌ای درایران وفروش تسهیلات متعارف که روس‌ها به خوبی به اهمیت آن آگاه هستند، می کاهد. علاوه برآن نفوذ و نقش قابل ملاحظه ایران در خاورمیانه عربی و ضدیت با اسرائیل هسته‌ای می‌تواند دیگر کشورهای منطقه خاورمیانه را به همکاری با روسیه تشویق کند و از این طریق ایران می‌تواند به عنوان پلی میان کشورهای عرب منطقه و روسیه نقش مهمی بازی کند. علاوه بر آن ایران یک قدرت منطقه‌ای محسوب می‌شود.
● سطح تحلیل بین‌المللی
سطح تحلیل بین‌الملل بیشتر به ساختار نظام بین‌الملل توجه دارد. به گمان برخی تحلیلگران پایان جنگ سرد و فروپاشی شوروی مقدمات نظام تک قطبی را فراهم آورد وپس ازآن حوادث یازدهم سپتامبر این تک قطبی بودن و یکجانبه گرایی را شدت بخشید اما روس‌ها مدعی هستند که به دلایل مختلف یک قدرت بین‌المللی هستند و برخی شاخصه‌های قدرت مانند سلاح اتمی، تسهیلات پیشرفته، انرژی و تکنولوژی ماهواره‌ای ومولفه‌های دیگر را در اختیار دارند.(۳)
جمهوری اسلامی ایران نیز با موضع‌گیری ضد امپریالیستی خود هرگونه یکجانبه گرایی را رد می‌کند وخواهان نظمی عدالت محور در جامعه بین‌المللی است واز این نظر دوکشور روسیه و ایران اسلامی اشتراک اهداف دارند. در پرونده هسته‌ای ایران روس‌ها آن‌گونه که ادعا می‌کنند یک قدرت برتر نیستند زیرا در مقابله با آمریکائیان در برنامه هسته‌ای با اینکه از حقوق قانونی ایران براساس ماده ۴ NPT آگاه هستند اما در نشست‌های گروه ۸ به همراه دیگر قدرت‌های جهانی از مواضع ایران انتقاد نموده‌اند.
به نظر می‌رسد خود روس‌ها هم تا حدی به نظم هرج ومرج گونه ساختار نظام بین‌الملل و آن‌گونه که کنت‌والتز می‌گوید واقف‌اند چرا که در نمونه عینی برنامه هسته‌ای ایران نظام بین‌الملل بیش از آنکه تابعی ازحقوق بین‌الملل ونظام پادمانی آژانس باشد تابعی از سیاست بین‌الملل است وانگیزه روس‌ها از تداوم همکاری با ایران به نظر می‌رسد که بالا بردن رشد اقتصادی خود از طریق بخش انرژی باشد. برآوردی که از مقدار سود روس‌ها از پروژه بوشهر به دست آورده‌اند حدود۸۰۰ میلیون دلار تا ۱ میلیارد دلار تخمین زده شده است که این رقم در سال‌های بعد هم در حال افزایش بوده است.
جمهوری اسلامی ایران سعی دارد با همکاری با روسیه تا حدی از شدت اعمال فشار غرب و بویژه آمریکا بکاهد. در این راستا روسیه یک نقش استراتژیک را بازی می‌کند و درگیر نمودن اتحادیه اروپایی در برنامه هسته‌ای نیز اختلافات بین سه محور اروپا ، آمریکا وروسیه را تا حد ممکن بالا می‌برد وبه لحاظ زمانی ایران دراین صورت می‌تواند ازفرصت‌ها به خوبی استفاده نماید. اما صدور قطعنامه‌های مکرر شورای امنیت وتحریم اقتصادی ایران در نتیجه صدور این قطعنامه‌ها تاکتیک کشتن زمان را تا حدی خنثی می‌‌سازد. این کشور اگرچه در مذاکرات ۱+ ۵ با ایران حضور فعال دارد اما گاه‌گاهی مواضع ودیدگاه‌های متفاوتی بادیگر همتایان غربی خود در گروه ۱+۵ دارد. روسیه معتقد است که حل مسئله هسته‌ای ایران باید در چهارچوب NPT باشد. سرگئی کرینکو، رئیس سازمان انرژی اتمی روسیه در همین رابطه در ۱۱ فروردین ۱۳۸۵ صراحتا اعلام نمود که “موضع مسکو براساس حق ایران برای توسعه تکنولوژی هسته‌ای برای استفاده صلح‌آمیز اتخاذ شده است.” (۴) پوتین و سرگئی لاوروف نیز هر کدام به گونه‌ای بر حقوق مسلم ایران در دستیابی به فناوری هسته‌ای صلح‌آمیز تاکیده کرده‌اند اما نباید از این نکته غافل ماند که گفته‌های مقامات بلند پایه روسی بیشتر بر سیاست‌های اعلامی استوار است و با توجه به شرایط و اوضاع و احوال گوناگون ممکن است همین مقامات تغییر موضع جدی داشته باشند.
● نتیجه‌گیری
مسئله هسته‌ای ایران که از آن به عنوان یکی از موضوعات بین‌المللی در سطح رسانه‌های خبری جهان یاد می شود، تا حدی معلول همکاری‌های درازمدت و استراتژیک دو کشور روسیه و ایران می‌باشد.دو کشور ایران و روسیه با توجه به تعاریفی که از اهداف ملی و راه‌های دستیابی به آن دارند این همکاری‌ها را دنبال می‌نمایند. تحلیل روابط هسته‌ای دو کشور در سه سطح تحلیل گویای این حقیقت است که کشورها در اتخاذ سیاست خارجی از عوامل داخلی- منطقه‌ای و بین‌المللی تاثیرمی‌پذیرند. بنابراین هم ایران و هم روسیه اولویت‌بندی اهداف و خواسته‌های خود را در همین سطوح ارزیابی می‌کنند.
روس‌ها به خوبی به نقش و جایگاه خود آگاهند و مهمتر از آن به نقش و جایگاه ایران نیز آگاهی دارند. همین شناخت خود کمک زیادی به توسعه دیپلماسی سازنده در یک نظام سیاسی می‌نماید. پوتین رئیس جمهور روسیه پس از ۶۷ سال اولین رئیس جمهورروسیه بود که به ایران آمد. همان گونه که می دانیم بعد از استالین که در سال ۱۹۴۳ در کنفرانس تهران به همراه روزولت به ایران آمد از آن زمان به بعد دیگر در دوره شوروی سابق و پس از آن فدراتیو روسیه، این اولین بار بود که یک مقام عالی رتبه روسی به ایران سفر می نمود. این امر نشان می‌دهد که جمهوری اسلامی ایران در معادلات جهانی و بین‌‌المللی نقش خاصی دارد و بی‌توجهی به این نقش از ناحیه هر قدرت منطقه‌ای و جهانی می‌تواند میزان منافع ملی آن کشوررا کاهش دهد. پوتین درصدد است با بهره‌گیری از روابط خود با ایران و حمایت از فناوری هسته‌‌ای ایران به خوبی سیاست حاصل جمع جبری مضاعف را پیاده نماید، این امر هم نفع ایران خواهد بود. چرا که آن‌گونه که بوش رئیس جمهوری آمریکا می‌گفت ایران منزوی نیست. بنابراین با توجه به شرایط کنونی و بویژه تلاش ایالات متحده برای بسیج افکارعمومی بر ضد ایران اسلامی وظیفه کارگزاران نظام سیاسی جمهوری اسلامی ایران است که حوزه مانور خود را گسترش داده و با اتخاذ استراتژی‌های متفاوت ازنزدیکی به یک قدرت دوری نموده چرا که این یک اصل مسلم و پذیرفته شده بین‌المللی است که‌”هیچ کشوری منافع خود را فدای دیگری نخواهد کرد” پس نباید انتظار داشت که روسها تا آخرین لحظه در کنار ایران بمانند. در این راستا جمهوری اسلامی ایران باید تلاش نماید:
از کارت آژانس بین‌المللی انرژی اتمی به خوبی بهره‌برداری نماید و موضوع را ازحالت سیاسی خارج ساخته و به سمت حقوقی پیش ببرد.
علاوه بر آن از نقش افکارعمومی و سازمان‌های دولتی و غیردولتی در دستیابی به حقوق مسلم و بین‌الملل خود درحل بحران استفاده نماید. در این راستا دکتر‌احمدی‌نژاد از نشست مجمع عمومی سازمان ملل به خوبی بهره‌برداری نمود. و سیاست فعال وی در اقناع جامعه جهانی یک گام مثبت تلقی می‌شود. این سیاست مثبت اولین نتایج خود را در سفر پوتین به تهران نشان داد. احمدی‌نژاد نشان داد که استواری در حفظ منافع ملی ، نه تنها انسجام داخلی و محبوبیت مردمی را در پی دارد بلکه در خارج نیز نگاه قدرت‌های بزرگ را تحت تاثیر قرار خواهد داد.
هادی محمدی فر،کارشناس ارشد دیپلماسی
پی‌نوشتها:
۱- روندها و نظرها در پرونده هسته‌ای ایران (۳)، نشر ابرار معاصر، ص .۸۴
۲- روندو نظرها در پرونده هسته ای ایران (۲)، نشر ابرار معاصر، ص .۲۲۹
۳- محمدی‌فر، هادی، تحلیل پرونده هسته‌ای ایران در چهارچوب تئوری والرشتاین، روزنامه رسالت، ۳۱/۵./۱۳۸۴
۴- مهدی صادقی، “روسیه و نظام بین‌الملل امروز” گاهنامه تحولات آسیای مرکزی وقفقاز شماره ۱۸، خرداد .۱۳۸۶
منبع : روزنامه رسالت