سه شنبه, ۹ بهمن, ۱۴۰۳ / 28 January, 2025
مجله ویستا
اردبیل ، استان اردبیل
مورخان قدیمی، مانند نویسنده «حدودالعالم» اردبیل را واژهای اوستایی دانستهاند كه از دو كلمه «ارتا» (مقدس) و «ویل» (شهر) به معنی شهر مقدس تركیب شده است. بسیاری از مورخان اسلامی، همچون یاقوت حموی و فردوسی شاعر نامدار ایران، بنای این شهر را به فیروز پادشاه ساسانی (489-457 م) نسبت میدهند و آن را «بادان پیروز» نامیدهاند. فردوسی در شاهنامه آورده است:
دگر كرد بادان پیروز نام همه جای شادی و آرام و كام
كه اكنون خوانی همی اردبیل كه قیصر بدو دارد از داد میل
صاحب كتاب «روضهالصفا» مینویسد: «اردبیل از بناهای كیومرث، پادشاه كیانیان بود». از آن جا كه نام اردبیل در داستان «ویس و رامین» از آثار ادبی دوره اشكانیان آمده، چنین مینماید كه این شهر (در آن تاریخ) بیش از 1500 سال قدمت تاریخی دارد.
در زمان سلطنت هخامنشیان، در اطراف رود «بادی مریز» كه رود كورای امروز در قفقاز است، برای حفظ و نگهداری مرز ایران اردویی مهم وجود داشت كه مركز آن اردبیل بود. این موضوع، اهمیت سیاسی و نظامی اردبیل را ثابت میكند.
به روایت اوستا، زردشت پیامبر ایرانی در كنار رود «دائی یتا» كه امروزه ارس نامیده میشود، به دنیا آمد و كتاب خود را در سبلان نوشت و برای ترویج دین خود، روی به شهر «باذان پیروز» آورد. عدهای به او گرویدند و در این ناحیه جنگی میان زردشتیان و بتپرستان روی داد كه در این جنگ بتپرستان بر همه روستاها و قصبههای اطراف اردبیل دست یافتند. به افتخار این پیروزی، آتشكدهای در اردبیل بنا كردند كه امروزه آثار آن در سه فرسنگی این شهر در دهكدهای به نام آتشگاه باقی مانده است.
در زمان انوشیروان كه پیروان مزدك از ترس مجازات به گوشه و كنار ایران میگریختند، اردبیل نیز جزو شهرهای پناهندگان و فراریان مزدكی بود. این گروه، از مخالفان حكومت ساسانی و خلافت امویان در اردبیل بودند كه پیوسته عمال حكومت ساسانی و خلفای بنیامیه دستور پیگرد توقیف آنان را صادر میكردند. اهمیت مسأله مزدكیان، خلفای بنیامیه را بر آن داشت مركز حكومت آذربایجان را از مراغه به اردبیل انتقال دهند.
در زمان حمله اعراب به ایران و به ویژه هنگام فتح آذربایجان، بیشترین تلاش آنان متوجه مركز آن یعنی اردبیل بود. هنگام فتح ایران به دست اعراب - سال 22 هجری - اردبیل بزرگترین شهر آذربایجان بود كه به دست سپاهیان اسلام افتاد. این شهر در زمان خلفای بنیامیه (41-33 هـ.ق) مركز ایالت آذربایجان بود. در زمان هشام از خلفای بنیامیه، طوایف بارین خزر به آذربایجان حمله كردند. در این حمله، اردبیل نیز غارت شد. اردبیل در زمان عباسیان كرسینشین ایالت وسیع آذربایجان بود. در این زمان، شهر دارای پادگان و برج و بارویی بود كه طول آن از هر طرف به چهار كیلومتر میرسید.
بین سالهای 317-267 هجری، این شهر مركز حكمرانی طایفه بنیساج بود كه حكومت را از مراغه به اردبیل انتقال داده بودند. اردبیل تا حمله مغول، مركز حكومت آذربایجان بود. در سال 617 هجری، مغولان پس از حمله به ایران، اردبیل را غارت كردند. در زمان هلاكوخان، مركز فرمانروایی از اردبیل به مراغه منتقل شد و در زمان آباقاخان، تبریز پایتخت حكومت ایلخانان شد.
در دوره تیموریان، امیرتیمور در اردبیل به خدمت شیخ صفیالدین رسید و به درخواست شیخ، هزار نفر از اسیران را به او بخشید. پس از فوت شیخ صفیالدین اردبیلی، این شهر كعبه آمال و قبله صفویان شد و انبوهی از پیروان طریقت روی به این شهر نهادند.
شاهاسماعیل برای تشكیل حكومت واحد ایرانی، از اردبیل قیام كرد و همه ولایات را مطیع ساخت؛ شورشها را خواباند و ملوكالطوایفی را از بین برد. وی سپس بر اوضاع آشفته ایران مسلط شد و تبریز را در سال 906 هجری پایتخت رسمی ایران كرد. از آنجا كه حكمران اردبیل از خاندان صفوی انتخاب شده بود و این شهر مدفن اجداد صفوی هم بود، دیگرباره آن را مقدس خواندند. به علاوه در زمان صفویان، هركس گناهی میكرد از ترس مجازات به اردبیل پناهنده میشد و از هر گونه آسیبی در امان میماند. از اینرو، به دارالامان نیز معروف بود. در برخی از كتابهای تاریخی، این شهر را دارالارشاد هم نامیدهاند.
اردبیل در دوره صفوی از لحاظ سیاسی و اقتصادی سرآمد شهرهای ایران بود. این شهر در مسیر شاهراه تجارتی ایران و اروپا قرار داشت و ابریشم وارده از گیلان، از طریق اردبیل به اروپا صادر میشد. این امر، در پیشرفت اقتصادی و افزایش درآمد مردم تأثیری مهم داشت.
در آغاز قرن 19 میلادی، عباس میرزا نایبالسلطنه قاجار، مركز ستاد سپاهیان خود را در اردبیل قرار داد و به كمك افسران فرانسوی قلعهای در برابر قوای مهاجم روس بنا كرد كه بعدها تبدیل به زندان شد و آن را «نارین قلعه» نامیدهاند.
در جنگ ایران و روس در 1218 هجری قمری، قوای روسیه به اردبیل حمله كردند. تا تنظیم عهدنامه تركمانچای، این شهر در اشغال قوای بیگانه بود. در این زمان (1245 هـ.ق) همه اشیای قیمتی و بیهمتای مقبره شیخ صفیالدین و زینتآلات دیگر مقبرهها و كتابهای مهم كتابخانه اردبیل كه شاهعباس وقف كرده بود و از كتابهای خطی نفیس و بینظیر و بیهمتا بود غارت شد. این اشیاء و كتابهای نفیس هماكنون در موزههای مسكو و لنینگراد نگهداری میشود.
پس از انتقال قدرت و امور ولیعهدنشین قاجار به تبریز، اردبیل كه تا این موقع دارای اهمیت و اعتبار ویژه بود، از رونق افتاد و راههای تجارتی روسیه از اردبیل به تبریز تغییر مسیر داد. با احداث راهآهن تبریز - جلفا، ارتباط اقتصادی این شهر قطع شد و از آن همه تجارت و صادرات و واردات مهم،جز كاروانسراهای متروك چیزی باقی نماند. از رونق افتادن تجارت این شهر سبب مهاجرت انبوهی از مردم آن به تهران و تبریز شد.
در زمان ضعف سلسله قاجار، به ویژه پس از جنگ جهانی اول، برخی از افراد ایلات و شاهسونها شهر اردبیل را بارها غارت كردند و خسارت فراوان به مردم شهر وارد آوردند. رویدادهایی مانند زمین لرزههای پیاپی، هجوم قبایل و اقوام گوناگون، و تاخت و تاز بیگانگان رفتهرفته سبب شد اردبیل از پیشرفت و ترقی باز ماند.
در سالهای گذشته، این شهر توسعهیافته و بر اهمیت و وسعت آن افزوده شده است. به گونهای كه امروزه، یكی از شهرهای آباد و پرجمعیت و فعال اقتصادی استان است. همچنین این شهر به خاطر وجود آثار تاریخی و به ویژه مقبرههای خاندان شیخ صفی و همجواریاش با آبهای گرم سرعین یكی از كانونهای جلب جهانگرد است كه هر ساله هزاران نفر را از استان آذربایجان شرقی و دیگر استانهای همجوار و تهران به خود جلب میكند.
دگر كرد بادان پیروز نام همه جای شادی و آرام و كام
كه اكنون خوانی همی اردبیل كه قیصر بدو دارد از داد میل
صاحب كتاب «روضهالصفا» مینویسد: «اردبیل از بناهای كیومرث، پادشاه كیانیان بود». از آن جا كه نام اردبیل در داستان «ویس و رامین» از آثار ادبی دوره اشكانیان آمده، چنین مینماید كه این شهر (در آن تاریخ) بیش از 1500 سال قدمت تاریخی دارد.
در زمان سلطنت هخامنشیان، در اطراف رود «بادی مریز» كه رود كورای امروز در قفقاز است، برای حفظ و نگهداری مرز ایران اردویی مهم وجود داشت كه مركز آن اردبیل بود. این موضوع، اهمیت سیاسی و نظامی اردبیل را ثابت میكند.
به روایت اوستا، زردشت پیامبر ایرانی در كنار رود «دائی یتا» كه امروزه ارس نامیده میشود، به دنیا آمد و كتاب خود را در سبلان نوشت و برای ترویج دین خود، روی به شهر «باذان پیروز» آورد. عدهای به او گرویدند و در این ناحیه جنگی میان زردشتیان و بتپرستان روی داد كه در این جنگ بتپرستان بر همه روستاها و قصبههای اطراف اردبیل دست یافتند. به افتخار این پیروزی، آتشكدهای در اردبیل بنا كردند كه امروزه آثار آن در سه فرسنگی این شهر در دهكدهای به نام آتشگاه باقی مانده است.
در زمان انوشیروان كه پیروان مزدك از ترس مجازات به گوشه و كنار ایران میگریختند، اردبیل نیز جزو شهرهای پناهندگان و فراریان مزدكی بود. این گروه، از مخالفان حكومت ساسانی و خلافت امویان در اردبیل بودند كه پیوسته عمال حكومت ساسانی و خلفای بنیامیه دستور پیگرد توقیف آنان را صادر میكردند. اهمیت مسأله مزدكیان، خلفای بنیامیه را بر آن داشت مركز حكومت آذربایجان را از مراغه به اردبیل انتقال دهند.
در زمان حمله اعراب به ایران و به ویژه هنگام فتح آذربایجان، بیشترین تلاش آنان متوجه مركز آن یعنی اردبیل بود. هنگام فتح ایران به دست اعراب - سال 22 هجری - اردبیل بزرگترین شهر آذربایجان بود كه به دست سپاهیان اسلام افتاد. این شهر در زمان خلفای بنیامیه (41-33 هـ.ق) مركز ایالت آذربایجان بود. در زمان هشام از خلفای بنیامیه، طوایف بارین خزر به آذربایجان حمله كردند. در این حمله، اردبیل نیز غارت شد. اردبیل در زمان عباسیان كرسینشین ایالت وسیع آذربایجان بود. در این زمان، شهر دارای پادگان و برج و بارویی بود كه طول آن از هر طرف به چهار كیلومتر میرسید.
بین سالهای 317-267 هجری، این شهر مركز حكمرانی طایفه بنیساج بود كه حكومت را از مراغه به اردبیل انتقال داده بودند. اردبیل تا حمله مغول، مركز حكومت آذربایجان بود. در سال 617 هجری، مغولان پس از حمله به ایران، اردبیل را غارت كردند. در زمان هلاكوخان، مركز فرمانروایی از اردبیل به مراغه منتقل شد و در زمان آباقاخان، تبریز پایتخت حكومت ایلخانان شد.
در دوره تیموریان، امیرتیمور در اردبیل به خدمت شیخ صفیالدین رسید و به درخواست شیخ، هزار نفر از اسیران را به او بخشید. پس از فوت شیخ صفیالدین اردبیلی، این شهر كعبه آمال و قبله صفویان شد و انبوهی از پیروان طریقت روی به این شهر نهادند.
شاهاسماعیل برای تشكیل حكومت واحد ایرانی، از اردبیل قیام كرد و همه ولایات را مطیع ساخت؛ شورشها را خواباند و ملوكالطوایفی را از بین برد. وی سپس بر اوضاع آشفته ایران مسلط شد و تبریز را در سال 906 هجری پایتخت رسمی ایران كرد. از آنجا كه حكمران اردبیل از خاندان صفوی انتخاب شده بود و این شهر مدفن اجداد صفوی هم بود، دیگرباره آن را مقدس خواندند. به علاوه در زمان صفویان، هركس گناهی میكرد از ترس مجازات به اردبیل پناهنده میشد و از هر گونه آسیبی در امان میماند. از اینرو، به دارالامان نیز معروف بود. در برخی از كتابهای تاریخی، این شهر را دارالارشاد هم نامیدهاند.
اردبیل در دوره صفوی از لحاظ سیاسی و اقتصادی سرآمد شهرهای ایران بود. این شهر در مسیر شاهراه تجارتی ایران و اروپا قرار داشت و ابریشم وارده از گیلان، از طریق اردبیل به اروپا صادر میشد. این امر، در پیشرفت اقتصادی و افزایش درآمد مردم تأثیری مهم داشت.
در آغاز قرن 19 میلادی، عباس میرزا نایبالسلطنه قاجار، مركز ستاد سپاهیان خود را در اردبیل قرار داد و به كمك افسران فرانسوی قلعهای در برابر قوای مهاجم روس بنا كرد كه بعدها تبدیل به زندان شد و آن را «نارین قلعه» نامیدهاند.
در جنگ ایران و روس در 1218 هجری قمری، قوای روسیه به اردبیل حمله كردند. تا تنظیم عهدنامه تركمانچای، این شهر در اشغال قوای بیگانه بود. در این زمان (1245 هـ.ق) همه اشیای قیمتی و بیهمتای مقبره شیخ صفیالدین و زینتآلات دیگر مقبرهها و كتابهای مهم كتابخانه اردبیل كه شاهعباس وقف كرده بود و از كتابهای خطی نفیس و بینظیر و بیهمتا بود غارت شد. این اشیاء و كتابهای نفیس هماكنون در موزههای مسكو و لنینگراد نگهداری میشود.
پس از انتقال قدرت و امور ولیعهدنشین قاجار به تبریز، اردبیل كه تا این موقع دارای اهمیت و اعتبار ویژه بود، از رونق افتاد و راههای تجارتی روسیه از اردبیل به تبریز تغییر مسیر داد. با احداث راهآهن تبریز - جلفا، ارتباط اقتصادی این شهر قطع شد و از آن همه تجارت و صادرات و واردات مهم،جز كاروانسراهای متروك چیزی باقی نماند. از رونق افتادن تجارت این شهر سبب مهاجرت انبوهی از مردم آن به تهران و تبریز شد.
در زمان ضعف سلسله قاجار، به ویژه پس از جنگ جهانی اول، برخی از افراد ایلات و شاهسونها شهر اردبیل را بارها غارت كردند و خسارت فراوان به مردم شهر وارد آوردند. رویدادهایی مانند زمین لرزههای پیاپی، هجوم قبایل و اقوام گوناگون، و تاخت و تاز بیگانگان رفتهرفته سبب شد اردبیل از پیشرفت و ترقی باز ماند.
در سالهای گذشته، این شهر توسعهیافته و بر اهمیت و وسعت آن افزوده شده است. به گونهای كه امروزه، یكی از شهرهای آباد و پرجمعیت و فعال اقتصادی استان است. همچنین این شهر به خاطر وجود آثار تاریخی و به ویژه مقبرههای خاندان شیخ صفی و همجواریاش با آبهای گرم سرعین یكی از كانونهای جلب جهانگرد است كه هر ساله هزاران نفر را از استان آذربایجان شرقی و دیگر استانهای همجوار و تهران به خود جلب میكند.
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست