سه شنبه, ۱۷ مهر, ۱۴۰۳ / 8 October, 2024
مجله ویستا


جنگ ماراتن نبرد داریوش اول با یونانیان


جنگ ماراتن نبرد داریوش اول با یونانیان
«ماراتن»: Marathon در اصل نام دهکده ای است در یونان و در آن محل بود که یونانیها بر ایرانیان فاتح آمدند، در ۴۹۰ قبل از میلاد نخستین کسی که خبر این فتح را از آن دهکده به آتن برد قهرمان شناخته شد و هم اکنون به یاد او و آن واقعه است که دو ماراتن از بازیهای اساسی المپیک است و آن وقت کدامیک از ما می دانیم که «آریابرزن» که بود و در تنگ تکاب فارس یا نمی دانم در کجای دیگر می توانست باشد. در مقابل اسکندر و سربازانش چه رشادتها کرد و چه جانبازیها. با این مقدمه کوتاه، اکنون به علل و تشریح این نبرد می پردازیم که به باور مورخان غربی اولین نبرد سرنوشت ساز تاریخ بشر است.
۱) علل جنگ و استعداد دو طرف متخاصم
الف) علل جنگ : آتش زدن سارد(۱) به دست یونانیها موجب شد که به امر داریوش بزرگ، ارتش ایران برای سرکوب شورشیان به محل اعزام شود. پس از فرونشاندن شورش، نیروهای ایران به فرماندهی «مردونیه» برای دفع بقیه شورش آسیای صغیر به حرکت درآیند. در این لشکرکشی مردونیه توانست سلطه ایران را برای بار دوم در «تراکیه» (۲)فراهم سازد و سپس برای ارضای خاطر یونانیها با تأسیس حکومت ملی در مناطق تسخیر شده موافقت نموده و در نتیجه پادشاه مقدونیه را وادار ساخت که مانند گذشته از ایران اطاعت نماید. مردونیه پس از این اقدامات احضار شد و ادامه برنامه جنگی وی برحسب دستور داریوش به «داتیس» و «آرتافرن» Artafren محول گردید. داتیس با ششصد کشتی* که در اختیار داشت از راه دریا به سوی آتن روانه گردید. نیروهای ایران در این پیشروی با پیاده شدن در «اریتره»(۳) با سپاه «اریتره» که از مهمترین مردان جنگی یونان بودند، جنگیدند و پس از سه روز آنان را از پای درآوردند، سپس اهالی این شهر را به علت شرکت در طغیان یونانیهای آسیا و حمله به شهر سارد و تخریب معبد آن سرکوب نمودند و عده زیادی از آنان را اسیر کردند و به شوش فرستادند. ناوگان دریایی ایران سپس به طرف شبه جزیره «آتیک»(۴) که آتن مرکز آن بود به حرکت درآمدند. در تمامی این مراحل «هیپ پیاس» Hippias فرمانروای مخلوع آتن همراه سپاهیان ایران بود و برای اینکه مجدداً به حکومت آتن انتخاب شود موجبات ادامه جنگ با یونان را فراهم ساخت. همچنان که برای شروع جنگ اصلی ایران و یونان نیز سپاهیان ایران را به سوی دشت ماراتن برای جنگ راهنمایی نمود.
ب) استعداد دو طرف متخاصم : بنا به نوشته «کرنلیوس» (۵) عده پیاده نظام ایران در این جنگ ۲۰۰‎/۰۰۰ نفر بوده که بر این عده، تعداد ۱۰‎/۰۰۰ نفر سواره نظام نیز اضافه شده است. مورخ دیگری به نام «یوستینوس» (۶) تعداد کل نیروهای ایران را در این جنگ ۶۰۰‎/۰۰۰ نفر ذکر نموده است. «ادواردمایر» متخصص تاریخ عهد قدیم، سپاهیان ایران را مجموعاً از پیاده وسواره ۲۰‎/۰۰۰نفر بیان نموده است . سلاح ایرانیان در این جنگ تیر و کمان و سپر بود، به استثنای سپاه جاویدان که دارای اسلحه دفاعی بودند، بقیه به چنین اسلحه ای مجهز نبودند. مورخان استعداد یونانیها را در این جنگ ۱۱‎/۰۰۰ ذکر نموده اند. (۷)
۲) شرح عملیات Philippides: آتنیها زمانی از لشکرکشی ایرانیان به یونان آگاه شدند که «داتیس» به « اریتره» تک نمود. آنان توسط «فیلیپ پید» دونده مشهور و تندرو، پیامی برای اسپارتی ها فرستادند و درخواست کمک فوری نمودند و خود نیز آماده نبرد شدند. اسپارتی ها پیام فرستادند که به آنان کمک خواهند کرد، اما به علت جشن های مذهبی این کمک حدود دو هفته به تأخیر خواهدافتاد. تقریباً در همان موقع به آتنی ها خبر رسید که ایرانیان در حدود ۴۰ کیلومتری ماراتن در حال پیاده شدن به ساحل هستند. آتنی ها با حدود ۹۰۰۰ نفر (هپلیت: (Hoplites پیاده نظام سنگین اسلحه و تعداد کمی نیروهای سبک اسلحه به بلندیهای مشرف به دریا پیشروی نمودند و پیاده شدن نیروهای ایران را نظاره کردند. آنان می توانستنداز همین محل پیشروی نیروهای ایران را از معبر باریکی که به آتن ختم می شود، سد نمایند. بزودی تعداد کمی از نیروهای شهر پلاته به آنها پیوستند. فرماندهی آتنی ها را در این نبرد «کالی ماک» به عهده داشت و ده سردار دیگر آتنی تحت فرماندهی او بودند که محتشم ترین و با تجربه ترین آنها «میلیتار» (۸) بود. ظاهراً ایرانیان فهمیدند که بسیاری از آتنی ها از ترس شکست و انهدام شهرشان آماده تسلیم هستند. ایرانیان بدین منظور در خلیج ماراتن پیاده شده بودند که آتنی ها را از شهرشان به این سمت بکشانند. پس از پیاده شدن بخشی از نیروهای ایران، «آرتا فرن» با نیمی از سپاه ایران سوار بر کشتی شده و به سمت «آتیک » و آتن حرکت نمودند در حالی که «داتیس» و بقیه سپاه ایران (احتمالاً ۲۰۰۰۰ نفر) در ساحل توقف نمودند تا آتنی ها را از هر گونه حرکتی بازدارند. «میلیتار» طرح جنگی ایرانیان را حدس زد و اصرار نمود که بلافاصله به نیروهای ایران تک شود. پس از تشکیل یک شورای جنگی پرشور «کالی ماک» به پشتیبانی از طرح جسورانه «میلیتار» رأی داد و فرماندهی فرد را به او تفویض نمود. بلافاصله نیروهای آتنی و اهالی پلاته از ارتفاعات فرود آمدند و درفاصله هشت استاد (راست و برابر ۱۴۷۲ متر) و به روایتی یک مایل از سپاه ایران آرایش رزمی گرفتند. در این آرایش تاکتیکی، آتنی ها در جناح راست و اهالی پلاته در جناح چپ مستقر گردیدند… «میلیتار» جبهه یونانی ها را طوری گسترش داد که جناحین نیروهای متکی به دو رودخانه کوچکی گردید که به دریا جریان داشتند. این کار موجب گردید که مرکز آتنی ها ضعیف (۱۲ ردیف سرباز در عمق) و در مقابل سوار نظام ایران ضعیف و آسیب پذیر گردد. اما «میلیتار» جناحین نیروهایش را با عمق کانال فالانژ یعنی ۱۶ ردیف آرایش داد. نتیجه این آرایش آن بود که جناحین او قوی و به وسیله خط ضعیفی در مرکز جبهه به یکدیگر متصل می گردیدند. پس از این آرایش، آتنی ها اقدام به تعرض نمودند و دوان دوان به سوی سپاهیان ایران یورش بردند. ایرانیان از این نوع شیوه کارزار که عده ای بدون ترس و محابا به سوی آنان می دوند دچار بهت و حیرت شدند و پنداشتند که آتنی ها (یونانی ها) دیوانه شده اند. همین که سربازان آتنی مقابل ایرانیان رسیدند جنگی سخت و خونین آغاز گردید. در ابتدای عملیات ایرانیان به سهولت مرکز آرایش یونانیها را به عقب راندند، درحالی که فالانژهای سنگین اسلحه در جناحین، جناحین نیروهای ایران را به عقب راندند. در این مورد مورخان اختلاف عقیده دارند که آیا این عمل یونانیها برابر طرح انجام شده و یا بطور اتفاقی رخ داده است. با غلبه یونانیها در جناحین، مرکز آرایش ایران نیز به عقب آمده و به فرمان «داتیس» نیروهای ایران به طرف ساحل عقب نشینی نمودند. یونانیها، نیروهای ایران را تا ساحل تعقیب نمودند ولی نتوانستند از سوار شدن آنان بر کشتی جلوگیری نمایند.»
۳) نتیجه عملیات : بنا به نوشته «هرودوت» ایرانیان در این نبرد متحمل ۶۴۰۰ نفر تلفات گردیدند و هفت کشتی خود را از دست دادند. تلفات یونانیها فقط ۱۹۲ نفر کشته بود که «کالی ماک» و تعدادی از سرداران یونانی از جمله آنان بودند. اکنون «میلیتار» به سرعت نیروهای خود را به سمت آتن راند. او امیدوار بود بشارت این پیروزی نیروهای متزلزل یونانی را در آتن وادار به مقاومت نماید تا ارتش یونان فرا رسد. ازاین رو او « فیلیپ پید» دونده مشهور را برای ارسال این پیام به آتن اعزام نمود. هنگامی که ارتش یونان به آتن رسید، نیروهای ایران در حال نزدیک شدن به ساحل برای پیاده کردن نیروها بودند. ایرانیان با مشاهده ارتش یونان دریافتند که خیلی دیر کرده اند. ازاین رو «آرتافرن» از پیاده نمودن نیروهای ایران خودداری نمود. سرانجام نیروهای ایران پس از مدتی توقف در سواحل یونان با ۵۹۳ کشتی باقیمانده به آسیا مراجعت نمودند. تا نبرد ماراتن تصور می شد که ایرانیان شکست ناپذیرند. پیروزی یونانی ها دراین جنگ الهام بخش آنان درجنگهای آینده با ایرانیان وعقب راندن نیروی عظیم و هراس انگیز چهار میلیونی (۱۱) خشایارشا وشکست بعدی سپاهیان ایران بود.
۴) دیدگاه مورخان درباره نبرد ماراتن :
الف) نبرد ماراتن (ماراتون) یکی از قاطع ترین و سرنوشت سازترین محاربات بشر است . دراین جدال اگر سپاه عظیم وقدرتمند ایران فاتح می شد، چه بسا که تمدن غرب هرگز گسترش وتکامل نمی یافت وبه جای آن حکومتی مستبد ونیمه شرقی ، نظارت جهان را به عهده می گرفت. اما یونانیها که در پیشاپیش سپاه آنان، نیروی دموکراتیک آتن به پیش می رفت، پیروز گشت و در اثر این پیروزی توانست تمدن درخشان خود را از تباهی وفنامحفوظ دارد ومهمتر از آن اندیشه آزادی ودموکراسی را درعالم محفوظ بدارد».(۱۲)
ب) نی بور : Niebuhr می گوید: «نوشته های یونانیها درباره نبرد ماراتن وجنگهای دیگر ایران با یونان به شعر وافسانه گویی و داستان سرایی از تاریخ نویسی شبیه تر است.
آنچه به نظر می رسد این است که سپاه ایران در دشت ماراتن دچار شکست نشده است، بدین معنی چون «داتیس » فرمانده سپاه ایران متوجه شد که میدان عمل وباریک بودن عرض میدان نبرد مانع از کاربرد سواره نظام است ، ناچار شد که فرمان عقب نشینی صادر نماید. «هرودوت » صدور فرمان عقب نشینی را به منزله شکست سپاهیان ایران قلمداد کرده است». (۱۳) پ ـ ناپلئون که وقایع نبردهای ایران را به استناد نوشته های هرودوت و سایر منابع یونانی مطالعه نموده است ، در یادداشت های خود چنین می نویسد: در باب فتوحاتی که یونانیها به خود نسبت می دهند وشکست هایی که برای ایرانیان قائلند ، نباید فراموش کرد که این گفته ها تماماً از یونانی ها است و گزاف گویی و لافزنی آنان نیز مسلم می باشد. از طرف ایرانیان نیز نوشته هایی به دست نیامده تا بتوان این نوشته ها را با گفته های یوناینها مقایسه کرد ونتیجه را بر مبنای قضاوت قرار داد.(۱۴) ت ـ اما جالب ترین اظهارنظر ، نتایج توأم با تحقیقات علمی «هانس ولبروک» (۱۵)مورخ آلمانی است. او دراین باره می نویسد: ارتش یونان در ماراتن از سربازان پیاده سنگین اسلحه ترکیب شده بود و تشکیل فالانژ ابتدایی رامی داد که قابلیت مانور آن محدود به تغییر مکان بطور بطئی به سمت جلو بود. این ارتش مواجه با ارتشی بود که از لحاظ استعداد کمتر ولی از کمانداران و سواره نظامی که آموزش عالی داشتند، ترکیب شده بود. «هرودوت» نوشته است که یونانیها با حمله و پیشروی ۴۸۰۰ قدم در وسط دشت ماراتن وخرد نمودن مرکز جبهه ایرانیان فاتح شدند. «ولبروک» خاطرنشان ساخت که این عمل از لحاظ فیزیکی غیرممکن است. طبق آیین نامه های نظامی مشق صف جمع ارتش آلمان، سرباز با تجهیزات کامل می تواند فقط در دقیقه تقریباً ۱۰۸۰ تا ۱۱۵۰ قدم بدود. اسلحه آتنی ها از سربازان کنونی آلمان سبکتر نبود و دو نقص کلی هم داشتند. یکی اینکه آنان سربازان حرفه ای نبودند بلکه مردمان غیرنظامی بودند. دیگر اینکه سن غالب آنان از حد مجاز در ارتش های نوین تجاوز نمی کرد.
به علاوه «فالانژ» یک دسته از سربازان مجتمع و فشرده به هم بود که نمی توانست همه نوع حرکات سریع را انجام دهد یا حمله از دور به چنین واحدی فالانژ را به یک توده بدون سازمان تبدیل نموده و ممکن بود توسط سربازان حرفه ای ارتش ایران بدون اشکال از بین بروند. تاکتیکی که توسط هرودوت تشریح شده بود آشکارا غیرممکن بود. بیشتر این علت که فالانژ یونانی ها در مصاف در زمین باز در پهلو ضعیف وبد و ممکن بود به وسیله سواره نظام محاصره شود. به نظر «دلبروک» آشکار بود که نبرد ماراتن در خود دشت به وقوع نپیوسته است بلکه در یک دوره کوچک در جنوب شرقی و در جایی زد وخورد شده است که ارتفاعات و جنگل یونانیها را از حرکات محاصره ای محفوظ داشته است. به نظر می رسد موضع دره «وارنا» یگانه موضع ممکن بود. به علاوه این موضوع به یگانه راه آتن تسلط داشت. برای رسیدن به شهر آتن ایرانیان مجبور بودند نیروهای «میلیتار» را از بین ببرند و یا آنکه از جنگ دست بکشند وایرانیان شق اول را انتخاب نمودند. پس تنها توضیح منطقی فرد این است که ایرانیان با وجود کمی تعداد و عدم توانایی به کار بستن تاکتیک محاصره ای جنگ را آغاز نمودند و «میلیتار» در لحظه بحرانی وضع دفاعی را به حالت تعرض درآورده است. «ولبروک» در خاتمه می نویسد: دشت ماراتن به قدری کوچک است که تقریباً ۵۰ سال پیش یک افسر ستاد ارتش آلمان که آنجا را بازدید نموده بود، با تحیر نوشت که برای یک تیپ پروسی (آلمانی) جای کافی برای انجام تمرینات ندارد.(۱۶) ۵ ـ ختم نوشتار : اکثر مورخان غربی، بسیاری از وقایع جنگی ایران را با سفسطه و ذکر ارقام وروایات نادرست ثبت کرده اند. مثلاً در مورد نبرد ماراتن که داریوش شخصاً در آن حضور نداشت و ایرانیان حتی یک نفر اسیر نداده اند، آنچنان اغراق نموده و خاطره آن را گرامی می دارند که نام یکی از ورزش های دو و میدانی المپیک را ماراتن نهاده اند.آنها برای اینکه به غرور ملی شان لطمه نخورد، از افتخارات جنگی ایرانیان مثلاً نبرد کاره: ۵۳ پیش از میلاد که به شکست فاحش رومیها از اشکانیان منجر گردید، چیزی نمی نویسند. «آلبرماله فرانسوی» و «ژول ایزاک» در تاریخ مفصل خود برای شکست ایرانیان در دشت ماراتن سه صفحه از جلد یکم تاریخ خود را به آن اختصاص داده اند، در صورتیکه برای شکست کراسوس از «سورنا» سردار اشکانی حتی یک سطر هم مطلب ننوشته اند.
آیا عوامل بخصوصی در کار نبوده است که تا ممکن باشد افتخارات تاریخی ما راتحریف نمایند؟ قطعاً بلی. کما اینکه ویل دورانت در کتاب یازده جلدی تاریخ تمدن (جلد ۶) در مورد سقوط قسطنطنیه به دست ترکان عثمانی در نگرشی رندانه چنین می نویسد سلطان محمدفاتح با تصرف قسطنطنیه (استانبول فعلی) نه تنها انتقام جنگهای صلیبی بلکه انتقام نبرد مارتن را هم بازستاند. نوشتار را با سؤالی به پایان می بریم. آیا نباید «آریابرزن » در برابر یونانیها سرافکنده باشد؟ او در تنگ تکاب همان کاری را کرد که «لئونیداس» در مقابل خشایارشا در تنگه «ترموپیل »کرد. با این تفاوت که لئونیداس تزلزل روحی شکست های پی در پی سپاه کشورش را ندانست وروحیه او و افرادش ضعیف نشده بود. اما «آریابرزن» شاهد شکست های پی در پی کشورش در نبردهای «گرانیک» ، «ایسوس» و «اربل» (اربیل کنونی در عراق) یا «کوکل» بود. اسکندر مقدونی با سپاه فاتح خود تمام غرب کشورش ، و متصرفات آفریقایی سرزمینش رافتح کرده بود و... «آریا برزن» در برابر «لئونیداس» سرافکنده است ، نه برای اینکه کارش کمتر از او بود، بلکه برای آنکه لئونیداس بازماندگانی قدرشناس داشت که نامش را بلندآوازه کنند و کارش ضرب المثل دلیری و فداکاری شود. ولی آریابرزن را چه بسیاری از هموطنانش که نمی شناسند. در پایان نگارنده این سطور امیدوار است که این پژوهش کوتاه موجب آگاهی بیشتر خوانندگان ارجمند از حقایق این نبرد تاریخی گردیده و این تحریف تاریخی که به غلط در اذهان هموطنان بویژه نوجوانان ما نقش بسته است را روشن سازد. * عمدتاً از کشتی های نوع «تری رم»
منبع : یاد یار