پنجشنبه, ۲۰ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 9 May, 2024
مجله ویستا

ضرورت حزب در ایران


یكم. ۱- چنانچه هدف «كنش سیاسی» را پاسخ به حس اخلاقی دیگرخواهی با مقابله با ناراستی ها و معضلات عمومی و ملی و تلاش برای بهبود اوضاع بدانیم، «سیاست ورزی»، بیشترین تقارب را با اصل مهم و فراموش شده «امر به معروف و نهی از منكر» كه دیگرخواه ترین وظیفه اسلامی است، دارد. همان اصلی كه امام حسین با استناد به آن قیام خود را توجیه می كرد و امیرالمومنین هشدار می داد سرنوشت هر امتی كه این وظیفه را فراموش كند، سقوط و تباهی است. به راستی هنگامی كه همه یا اكثر قریب به اتفاق شهروندان خود را موظف بدانند نسبت به هنجارهای بزرگ و كوچك در جامعه حساسیت نشان دهند و تكلیف دینی خود بدانند كه یكدیگر و نیز دولتمردان را، از صدر تا ذیل، به «حقیقت، خیر و زیبایی» دعوت و از «باطل، زشتی و خطا» نهی كنند تا علاوه بر اصلاح جامعه و حكومت، حس دیگرخواهی خود را كه اخلاقی ترین نیاز انسان است، ارضا كنند و كسب پاداش اخروی را نیز به انتظار نشینند، آیا برای عقب ماندگی و ظلم و فساد و استبداد جا می ماند؟
۲- به اعتقاد استاد مطهری تنها فریضه ای كه شرط انجام آن آگاهی زن و مرد مسلمان از آن است، «امر به معروف و نهی از منكر» است. به عبارت دیگر انسان چه فلسفه نماز، روزه، حج، خمس و... را بداند و چه نداند، در صورت پذیرش اسلام، موظف به انجام آن تكالیف است. اما مسلمان هنگامی باید «سفارش به نیكی و پرهیز از بدی» كند كه اولاً موضوع را بشناسد، ثانیاً احتمال دهد نتایج مثبت اقدام وی از جهات منفی آن بیشتر خواهد بود. بر همین اساس استاد نتیجه می گرفت حل معضلات اجتماعی و سیاسی در جهان معاصر صرفاً با مطالعات روانشناختی، جامعه شناختی، اقتصادی، سیاسی، فرهنگی و با مشورت مستمر و منظم صاحب نظران و كارشناسان ممكن است. به عبارت روشن شرط مقابله موفق با منكراتی مانند اعتیاد، دروغ و ریا، طلاق، خودكشی، مناسبات استبدادی در اجتماع و سیاست، بیكاری، تورم، بوروكراسی ناكارآمد، رشوه، فساد اقتصادی و...، مطالعات گسترده و عمیق و بحث های مستمر صاحب نظران در رشته های گوناگون به منظور فهم همه جانبه مسئله و ارائه راه حل های مناسب است.
۳- شهید مطهری، بر این باور بود كه در جهان معاصر، تشكیل «حزب» یكی از مؤثرترین روش ها و گام ها برای انجام مؤثر فریضه مذكور است زیرا در حزب می توان مشكلات را به طور جامع بررسی كرد و پیشنهادهایی برای حل معضلات و نیز برای هدایت كشور در مسیر رشد و توسعه و فلاح ارائه كرد. در واقع در هر حزب، شهروندان با احساس مسئولیت اجتماعی و تخصص های گوناگون مهم ترین موضوعات سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و... را به طور مستمر مورد بحث قرار می دهند و برای برون رفت از بحران ها یا بهبود امور راهكار ارائه می كنند. در حقیقت در جهان جدید، به علت پیچیده شدن امور و ارتباط مسائل با یكدیگر، یك نفر با هر تخصصی، نمی تواند درك همه جانبه از مسائل پیدا كند، مگر آنكه از مشورت و همكاری كارشناسان در زمینه های گوناگون بهره مند شود تا راه حل پیشنهادی جامع و مانع باشد. به این ترتیب استفاده از مطالعات انجام شده، تجربیات پیشینیان و نیز تجربیات سایر ملل و جوامع در كنار همكاری افراد بصیر و دلسوز با یكدیگر می تواند منجر به حل مشكلات شود. این یعنی تشكیل حزب.
دوم.۱- سطحی نگری عده ای كه «امر به نیكی و نهی از زشتی» را در حد لباس و آرایش و ظاهر شهروندان تنزل می دهند و با مواجهه، غیرمنطقی، بعضاً حریم خصوصی اشخاص را نقض و گاه برای انجام یك مستحب، چند عمل حرام مرتكب می شوند، «امر به معروف و نهی از منكر» را در قشرهای وسیعی از شهروندان به ویژه نزد جوانان، بدنام جلوه می دهد و آن را به عملی غیركارشناسانه، غیرمفید و تحمیل عقیده فرو می كاهد. البته اثر منفی اقدامات ناصواب این عده تنها آن نیست كه در زمینه هایی كه خود را مكلف می خوانند، توفیق نمی یابند، بلكه مهم تر آن است كه فریضه حیات بخش فوق را نزد بسیاری از شهروندان ناپسند و غیرضرور و غیرموجه جلوه می دهند و مردم را به سوی انزوا و فردگرایی سوق می دهند. بگذریم از تلاش كسانی كه مایل نیستند «لكنت زبان» كه وجود آن در جامعه نشانه عدم اجرای امر به معروف و در نتیجه فقدان دموكراسی است، برطرف شود و با فسادهای بزرگ و در رأس همه فسادها، روابط «ارباب- رعیتی» كه منشاء بسیاری از رذایل اخلاقی و مفاسد اقتصادی و اجتماعی، همچون دورویی، نفاق، دروغگویی، چاپلوسی، بی تفاوتی در مورد بیت المال، بی مسئولیتی در آنچه به سرنوشت مردم و جامعه مربوط است و... مقابله شود.
۲- «نقد» در فرهنگ اسلامی یعنی «امر به معروف و نهی از منكر». این همان اصل كلیدی است كه ثبات نظام های مردمی یا دموكراتیك را تضمین و سیستم های غیرمردمی یا استبدادی را آسیب پذیر می كند. «دعوت به حقیقت، زیبایی و خیر و بازداشتن حكومت و شهروندان از باطل و زشتی و شر» یا به عبارت دیگر «حاكمیت فرهنگ نقد» به همراه «مشاركت اجتماعی و سیاسی» آحاد مردم بزرگترین اهرم برای «خود اصلاحی» هر جامعه و در نتیجه ثبات پایدار یك كشور و پیشرفت آن است. با چنین نگاهی در جوامع جدید احزاب، مطبوعات، NGOها و بسیاری از مراكز پژوهشی و مطالعاتی مصداق «امر به معروف و نهی از منكر» جمعی به شمار می روند كه شهروند مسئول با پیوستن به آنها «رسالت اجتماعی» خود را انجام می دهد و حس «دیگرخواهی» خود را ارضا می كند.
به این ترتیب تضمین آزادی بیان، تجمع، تحزب و... برای تشكیل انجمن ها، احزاب، مطبوعات و... «وظیفه حكومت» برای تحقق سوگند خود در زمینه پاسداری از ارزش های اسلامی است. تكلیف شهروندان نیز پیوستن به نهادهای مدنی و استفاده از حقوق و آزادی های خود است.
۳- واجب بودن امر به معروف در اسلام به آن معناست كه شهروندان باید درباره روند تحولات اجتماعی و سیاسی حساس باشند و در جهت ترویج نیكی ها و از بین رفتن ناهنجاری ها بكوشند. در عصر كنونی پیشرفت علمی، فنی و اقتصادی كشور و كاستن از ناهنجاری های اجتماعی و اخلاقی و دینی مشروط به كار كارشناسانه و اقدام جمعی است نه پاك كردن صورت مسائل به علل پیچیدگی، وسعت و عمق آنها. واگذاری مسئولیت های شهروندی به دولتمردان در مقابله یا كاهش ناهنجاری ها (اقدام سلبی) یا توسعه متوازن و پایدار كشور (جنبه اثباتی) مانند آن است كه یك مسلمان از دیگری (شهروند یا دولت) بخواهد به جای او نماز بخواند.
سوم.۱- ما ایرانیان در حال حاضر یكی از «سیاسی ترین جوامع جهان» را تشكیل می دهیم كه در آن سطح آگاهی های عمومی بسیار بالاست و شهروندان با حساسیت مسائل ملی و بین المللی را پیگیری می كنند، اگر چه ممكن است در مورد خاصی عكس العمل نشان ندهند. در عین حال تشكل ها و نهادهای سراسری و مردمی، از جمله احزاب در جامعه ما حرفه ای نیستند. یكی از دلایل ضعیف بودن احزاب، NGOها و... همین مسئله یعنی ضعیف بودن احساس رسالت اجتماعی در ماست كه با مواجهه با دشواری ها، فوراً به لاك انزوا فرومی رویم.
۲- بسیاری از شهروندان با طرح این واقعیت كه اقدامات فردی را در مواجهه با معضلات اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی، اخلاقی، سیاسی و... مؤثر نمی بینند، «انفعال» و «بی تفاوتی» را نتیجه می گیرند، به جای آنكه از گستردگی و پیچیدگی مشكلات و مفید نبودن تلاش های فردی نتیجه بگیرند كه لازم است با «حركت جمعی، دائمی و سازمان یافته» به مقابله با مشكلات بپردازند و برای بهبود اوضاع بكوشند.
۳- انگیزه دینی، نقش بسیار مؤثر در توجه شهروندان به عرصه عمومی و گسترش فرهنگ نقادی و تقویت نهادهای مدنی در ایران و سایر كشورهای اسلامی دارد. بنابراین احیای فریضه امر به معروف و نهی از منكر یعنی عمومی شدن فرهنگ نقد و نقادی و تقویت تشكل های مدنی. در آن صورت كشور راه پیشرفت را خواهد پیمود. زنده شدن این تكلیف اسلامی موجب می شود شهروندان با حساسیت مسائل ملی را تعقیب كنند و با عضویت در نهادهای مدنی از جمله احزاب، وظیفه دینی و ملی خود را انجام دهند. اگر هر شهروند احساس كند در زمینه عقب ماندگی علمی و فنی و اقتصادی و در جوامع خود مسئولیت دارد، آنگاه برای حل مشكلات به صورت جمعی و سازمان یافته خواهد كوشید. آن دسته از شهروندان نیز كه نمی خواهند وظایف اجتماعی خود را مستند به باورهای دینی خود كنند، لازم است از «مدرنیته»، علاوه بر فردگرایی و مطالبه حقوق و آزادی های مدنی و سیاسی و اجتماعی، انجام وظایف شهروندی از جمله عضویت در نهادهای مدنی و پیوستن به احزاب را نیز همچون شهروندان بسیاری از كشورهای اروپایی فراگیرند. انزوا و انفعال و گوشه نشینی چه با مستندات عرفانی و چه با توجیهات مدرن و انقلابی جز گسترش نابسامانی ها نتیجه ندارد. مشاركت اجتماعی و سیاسی تنها راه حل مشكلات گوناگون، پیچیده و عمیق كشور است.


سیدمصطفی تاج زاده
منبع : روزنامه شرق