جمعه, ۲۸ دی, ۱۴۰۳ / 17 January, 2025
مجله ویستا
دهانهای باز و وعدههای دلفریب
سال جاری تا بدین جا که تقریبا کمتر از نیمی از آن را پشت سر گذاشتهایم، بدون تردید سال پرالتهابی بوده است. صرفنظر از اتفاقات عجیب و غریب سیاسی، یک روز صبح ناگهان دریافتیم که برنج، این غذای هر روزهمان، به کالایی بس گرانبها و نسبتا دستنیافتنی تبدیل شده و در صدر اخبار همه رسانهها جاخوش کرده است.
بازار سخت گرفتار تب برنج بود که در همین بین صفهای طولانی و به نوعی جنونآمیز در مقابل بقالیها و سوپرمارکتها توجه را از برنج به سوی کالای دیگری معطوف ساخت؛ مردم شتابزده، بسته بسته چای میخریدند و در پستوی خانه پنهان میکردند. هنوز این ماجراهای عجیب و غریب به پایان نرسیده بود که بحران برق از راه رسید و قطع هر روزه آن ما را یک بار دیگر به عصر شمع و فانوس و چراغ نفتی بازگرداند. با تمام این احوالات شاید بیانصافی باشد که بحران برنج و به طور کل بحران غذا و انرژی را خاص ایران بدانیم. اوایل سال جاری بانک جهانی هشدار داد که افزایش بیسابقه قیمت غذا، باعث فقر شدید و سوءتغذیه بیش از ۱۰۰ میلیون نفر در سرتاسر جهان میشود.
کارشناسان برای بحران غذا دلایل بسیاری مانند خشکسالی، سوختهای زیستی، تغییرات اقلیمی و کمبود زمینهای کشاورزی را برشمردند اما در این بین ظاهرا علت اصلی و بنیادی به فراموشی سپرده شده است. و آن تعداد دهانهای بازی است که روزبهروز بر تعدادشان افزوده میشود و زمین با منابع محدودی که دارد، مجبور به پر کردن آنهاست.
هرچه ما بر تعدادمان میافزاییم، تاثیر بیشتری بر محیط زیستمان میگذاریم. اگرچه مسئله رشد جمعیت انسان چیز تازهای نیست و ما در تمام تاریخ حیاتمان روی زمین ـ که احتمالا به بیشتر از ۲ میلیون سال میرسد همواره در حال زاد و ولد و افزایش جمعیت بودهایم اما در بیش از ۹۹ درصد از این مدت، جمعیتمان آنچنان اندک و توان تخریبمان چنان کم بوده که آسیب چندانی به زمین نمیرساندیم. اما در دو قرن اخیر به یمن پیشرفت بهداشت و بهرهمندی از منابع ارزان انرژی فسیلی توانستیم از شمار مرگ و میرمان شدیدا بکاهیم و بر تعداد زندگانمان به طرز سرسامآوری بیفزاییم.
فقط در کشور خود ما جمعیت ظرف ۴۰ سال از ۱۶ میلیون نفر در ۱۳۲۰ به ۵۷ میلیون نفر در ۱۳۶۰ رسید و طبق آخرین آمار جمعیت فعلی ایران از مرز ۷۰ میلیون نفر هم گذشته است. براساس برآوردهای سازمان ملل از روندهای آینده تولیدمثل و مرگ و میر، جمعیت جهان که اکنون بیش از ۵/۶ میلیارد نفر و خارج از توان تحمل زمین است، در سال ۲۰۲۵ به بیش از ۹/۷ میلیارد و در سال ۲۰۵۰ به بیش از ۲/۹ میلیارد میرسد.
اکنون پرسش این است که چرا ما از مواجه شدن با بحران غذا و انرژی متعجب میشویم و چگونه انتظار داریم که روی زمینی محدود به رشد نامحدودمان ادامه دهیم و در عین حال خواستار رفاه، عدالت، آزادی و آینده بهتر برای همه باشیم؟
آیا جنگهایی که به بهانههای گوناگون در گوشه و کنار جهان و بهویژه خاورمیانه رخ میدهد، بر سر چیزی جز منابع محدود و رو به اتمام زمین است؟ تا آنجا که به شعارهای سیاسی مربوط است با عزم ملی میتوان به همه اهداف رسید؛ به اندازه کافی برای همه غذا تهیه کرد، با انرژی هستهای، بحران انرژی را برای همیشه پشت سر گذاشت، تعداد نفوس ایرانیان مسلمان را به رقم سرسامآور ۱۲۰ میلیون نفر رساند، برای همه عزت و سربلندی فراهم آورد و بیشمار وعدههای دلفریب دیگر. اما دانش بومشناسی جدا به ما هشدار میدهد که اگر با تمام توان مالی، علمی و فرهنگی بر رشد جمعیت خود لگام نزنیم نه فقط دستیابی به اهداف والای انسانی میسر نیست بلکه حتی تمام آنچه که طی این سالها به زحمت رشتهایم، پنبه خواهد شد. آنچه اکنون در رابطه با گرسنگی و بحران انرژی در کشور خودمان و نیز در سرتاسر جهان با آن مواجهیم، چنان است که انگار این سناریو مستقیما از لابهلای صفحات کتاب «بمب جمعیت»، شاهکار پل ارلیک و همسرش آن ارلیک، سر برآورده است.
پل ارلیک، زیستشناس دانشگاه استانفورد، در سال ۱۹۶۸ (درست ۴۰ سال پیش) با نوشتن «بمب جمعیت» سناریویی نومالتوسی از انفجار جمعیت در آینده نزدیک و فاجعه پس از آن ترسیم کرد. این کتاب چنان بانفوذ و تاثیرگذار بود که روشنفکران محافظهکار، نبردی تمامعیار را علیه آن آغاز کردند و آن را یکی از مضرترین کتابهای دو قرن گذشته دانستند. اگرچه به مدد انقلاب سبز نورمن بورلاگ در کشاورزی، برخی از پیشبینیهای تلخ ارلیکها عینا به حقیقت نپیوست، اما انفجار جمعیت قطعا رخ داده است. آنها وقتی «بمب جمعیت» را مینوشتند ۵/۳ میلیارد نفر آدم وجود داشت اما اکنون جمعیت جهان از ۵/۶ میلیارد نفر هم گذشته است. اگر این انفجار جمعیت نیست، پس چیست؟
انسان در این مدت نسبتا کوتاه به رغم تمام پیشرفتهای علمی و فرهنگی بدون توجه به محدودیتهای منابع غذا، انرژی و زیستگاه به تولیدمثل پرداخته است و این درست همان کاری است که از مگس سرکه انتظار میرود. با این اوصاف آیا باز هم از بحران غذا، انرژی و جنگهای گاه و بیگاه متعجب میشوید؟
طاهره رنجبر
منبع : روزنامه کارگزاران
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست