شنبه, ۱۹ خرداد, ۱۴۰۳ / 8 June, 2024
مجله ویستا

خوش شانسی همیشه یار ما نیست!


خوش شانسی همیشه یار ما نیست!
ایران با نه امتیاز از پنج بازی در صدر جدول گروه D قرار دارد که با نگاهی دوباره به عملکرد شاگردان دایی متوجه می شویم آنها از مجموع شش امتیازی که می توانستند بدست بیاورند و از کف دادند ، چهار پوئن آن در تهران از دست رفت و نکته جالب اینکه شش امتیاز حیاتی که ما را از این جهنم رهانید در خانه رقبا صید شد.
تیم ملی ما در مقابل سوریه و امارات در ورزشگاه ازادی با یک تفکر هجومی صف ارائی کرد اما در طول ۱۸۰ دقیقه میزبانی نتوانست برای یک بار هم که شده حلقه شادی پس از گل را تجربه کند. در بازی اول وظیفه هدایت تیم ملی مان را منصور ابراهیم زاده به عهده داشت و نمی توان آن تساوی را به دایی منوط دانست اما در بازی با امارات دایی هم موفق به شکستن طلسم عدم گلزنی در آزادی نشد . از سوی دیگر در القطاره العین و عباسیون دمشق ما سه گل به ثمر رساندیم و هر شش امتیاز کامل را مال خود نمودیم که تصور چنین نتایجی چندان آسان به ذهن کسی متبادر نمی شد .
تیم ما در دو بازی انتهایی خود هر گز آرایش هجومی به خود نگرفت. با بیرون گماردن آندو که بار اول به خاطر محرومیت بود و دفعه دوم با نظر صحیح دایی، شماره شش تیم ملی در همان پستی بازی کرد که در حیطه تخصص اوست. جواد نکونام که به علت مصدویت سنگین یک فصل فوتبالی را از دست داده بود در مقابل امارات و سوریه به عنوان نفر پنجم به مدافعان ما اضافه می شد و این یعنی بالا بردن ضریب استحکام خط دفاعی.
پر شمار بودند خطراتی که به روی دروازه رحمتی وجود امد اما به علت حضور مسمتر جواد هیچ کدام به بار ننشستند. در خوب بودن آندو که حالا به لندن نقل مکان کرده و لباس فولام را از آن خود نموده ثانیه ای جای شک و شبهه وجود ندارد اما آیا حضور توامان این دو در مصاف هایی که ما احتیاج به خلاقیت بیشتری داریم لازم به نظر می رسد؟ تیموریان که در ثانیه های واپسین بازی با سوریه به علت کشتن زمان وارد میدان شد و از قضا توانست گل دوم را با پاس خوبش به جباری پایه ریزی کند در آن دقایق در پستی بازی کرد که در تخصص او نیست شاید اگر دایی نود دقیقه از او در کناره های زمین مدد می جست تیم ما نمی توانست از سد سوری ها بگذرد چون به کنار امدن آندو مصادف می شود با کسر بسیاری از قابلیت های او که توپ گیری مهمترین خصیصه آن به شمار می رود.
دایی به ترکیب تیم برنده در برابرامارات دست نزد و ماحصل آن جشن صعود به مرحله دوم بود اما نکته دیگری در بازی با امارات و سوریه وجود داشت که حتی با گلزنی خلیلی نمی توان به سادگی از آن گذشت: در مجموع تمام دقایقی که شماره نه پرسپولیس در ترکیب تیم ملی بازی کرد چند بار و در چند نوبت هافبک های ما او را تغذیه کردند؟ خلیلی چند صحنه در موقعیت گلزنی قرار گرفت؟ اگر فیلم دو بازی اخر را ثانیه به ثاینه جستجو کنید فقط به یک عدد می رسید و آن تک موقعیتی بود که جباری آن را به وجود اورد و خلیلی ساده ترین کار ممکن را کرد .
تیم ملی در تغذیه تنها مهاجمش مشکل دارد و حتی اگر دایی بخواهد وظیفه ای که در سال های واپسین حضورش در تیم ملی از سوی برانکو به او سپرده شده بود به خلیلی نسبت دهد باز هم نمی توان آن را سندی برای این همه قحطی پاس دانست. دایی در جام ملت های ۲۰۰۴ نتوانست در گلزنی موفق عمل کند در جواب منتقدان عنوان نمود برانکو از او خواسته که بیشتر در نقش طعمه ظاهر شود تا دیگران از جمله کریمی گل زنی کنند. آیا حالا می توان چنین رویکردی را با خلیلی که از هر حمله ور دیگری گل زن تر است عملی کرد؟
آیا دایی که ۱۰۹ گل در تیم ملی به ثمر رساند با چنین تاکتیکی قادر بود به این عدد دست نیافتنی برسد؟باید به محسن خلیلی حق داد که بعد از اولین گل ملی اش این گونه خوشحالی کند، هیچ ایرادی هم به دایی وارد نیست که بعد از گل دوم ایران آن گونه به بالا می جهد و دو دست خود را به علامت پیروزی گره کرده و به سوی اسمان دمشق پرتاب می کند. ایران از کابوس خداحافظی زود هنگام با جام جهانی ۲۰۱۰ رهایی یافت و این رها شدن به یک دنیا شادی می ارزد حتی اگر رقیب،تیم درجه اول اسیایی نباشد، حتی اگر در برابر سوریه یاران میزبان در چهل و پنج دقیقه نخست مدافعان ما را به رقص اورده باشند. این خوشحالی حق ماست و ایرادی بر بروزش نیست اما چه باید کرد که این فستیوال شادی به روز پایان رقابت های دور دوم هم کشیده شود؟
آیا ایران با این نوع از کیفیت قادر خواهد بود در برابر کره و ژاپن و دیگر دانه درشت های اسیا این چنین با خوش اقبالی از سد رقبا بگذرد؟ مهر و موم کردن لب انتقاد به قیمت روحیه بخشیدن به تیم ملی می تواند عواقب بسیار بدتری داشته باشد. تیم ما در آستانه حذف ناباورانه از رقابت های جام جهانی آن هم بین چند تیم دسته چندمی قرار داشت و حالا که جان سالم از این مهلکه به در برده ایم چندان منطقی نیست آن ساعت های نحس و پر دغدغه را به سادگی فراموش کنیم.
مرز خوشبختی امروز ما با مصیبتی که در کمین مان نشسته بود چندان قطور نیست، شاید هم به اندازه یک لحظه خوش بیاری باشد ; فاصله ای به اندازه اشتباه آن داور ژاپنی که از یک ضربه پنالتی در تهران و ده نفره شدن ما گذشت و یا شوت اسماعیل مطر که از فاصله چند سانتی متری دروازه رحمتی عبور کرد و در نهایت دفع اشتباه عقیلی(که عقبه بلند بالائی در گل به خودی دارد) اگر به جای تیر به تور می نشست آن وقت باید کمیته تحقیق و تفحص شکست دایر می گردید و قلم ما به سمتی می چرخید که چرا دایی سر مربی تیم ملی شد؟ باری همه این حوادث می توانست در طرفه العینی حادث شود و لب های خندان تیم ملی با سگرمه های دایی و دوستان جا به جا شود.
دو صد مرتبه شکر ایزد را که آن نشد و حالا مسیر جدیدی پیش روی ما قرار دارد; راهی که ختم می شود به افریقای جنوبی و بزرگترین جشنواره ورزشی جهان. با شادی دایی و خوشحالی خلیلی که بعد از شکست سوریه شعفی در حد شکست آرژانتین از خود نشان دادند همراه می شویم اما یادمان نرود خوش شانسی رفیق مادام العمرمان نخواهد شد و رقبای بعدی این چنین در خانه مفت باز نخواهند بود.
مهدی طاهرخانی
منبع : روزنامه ابتکار