دوشنبه, ۳۱ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 20 May, 2024
مجله ویستا

ماتریدیه در یک نگاه


ماتریدیه در یک نگاه
مكتب كلامی ماتریدیه، در حال حاضر یكی از دو دستگاه كلامی اهل سنت است.متاسفانه هم در تحقیقات غربیان و هم اسلام شناسان مسلمان توجه اندكی به این فرقه شده است، به گونه ای كه تنها متن فارسی موجود درباره این فرقه نوشتار كوتاه، اما عالمانه ایوب علی در تاریخ فلسفه اسلامی تدوین میان محمد شریف است.متن كوتاه ذیل كه از دائره المعارف اسلام EI۲ (ج ۶ ص ۸۴۶-۸۷۸) به فارسی برگردانده شده است، اطلاعات كوتاه ولی مجملی از این نحله كلامی و افراد شاخص آن در اختیار قرار می دهد.شایان ذكر است كه دانشمند محترم، ویلفرد مادلونگ در مقاله عالمانه دیگری به نام تركها و اشاعه ماتریدیه كه در كتاب فرقه ها و مكتب های اسلامی در سده های میانه به چاپ رسیده است، به نحو تفصیلی گسترش این مكتب كلامی و نزاع آن با اشاعره را كاویده است.
● مترجم
ماتریدی، ابومنصور محمد بن محمد بن محمود سمرقندی حنفی، متكلم، فقیه و مفسر قرآن، مؤسس مكتب كلامی ای كه بعدها به عنوان دومین نحله كلامی اهل سنت مورد قبول قرار گرفت (رك: ماتریدیه) نسب وی اشاره به خاستگاه وی از ماترید یا ماتریت، منطقه ای در سمرقند دارد.براساس بدفهمی اشاره سمعانی (الانساب، برگ ۴۶۸ ب) به دامادش، برخی منابع متاخره او را فردی مدنی نسب دانسته و او راانصاری خوانده اند.مهمترین استاد ماتریدی ابونصر احمد بن عباس عیاضی بین ۲۶۱ هـ/۸۷۴م و ۲۷۹ هـ/۸۹۲م كه احتمالا تاریخ دومی درست تر است، به قتل رسیده است.بر این اساس ماتریدی می بایست قبل از ۲۶۰ هـ/۸۷۳م متولد شده باشد.خاصه آنكه ماتریدی به عنوان فردكاملا محترم و صاحب شان و جاه در نزد استادش توصیف شده كه بدون وی حاضر به شركت در مناظره نبوده است.بر طبق نوشته برخی نویسندگان متاخر، ماتریدی همچنین نزد استاد عیاضی، ابوسلیمان جوزجانی، نصیر بن یحیی بلخی (م۲۶۸ هـ/۸۲-۸۸۱م) و محمد بن مقاتل رازی (متوفی ۲۲۶ هـ/۸۴۱م) تلمذ كرده است.فرد اخیر و نیز دو فرد دیگر به نظر می رسد، استاد ماتریدی نبوده و خبر به احتمال قوی درست نباشد.چیز دیگری درباره زندگی وی دانسته نیست.
ماتریدی به عنوان فرد برجسته و دارای زندگی زاهدانه و صاحب كرامات توصیف شده است.تاریخ وفات ۳۳۳هـ/۹۴۴م كه منابع متاخر برای او ذكر كرده اند، تقریباً درست است، گرچه شرح حال نگار متقدم ابومعین نسفی (متوفی ۵۰۸هـ/۱۱۱۴م) تاریخ فوت وی را نمی دانسته است.تواریخ بدیل دیگر كه در دو منبع متاخر ذكر شده اند، عبارتند از سال ۳۳۶هـ/۹۴۷م و ۳۳۲هـ/۹۴۳م.مرقد ماتریدی در قبرستان جاكردیزه سمرقند تا قرن نهم هجری/یازدهم میلادی شناخته شده بوده است.از میان شاگردان وی، ابواحمد عیاضی، فرزند استادش ابونصر، ابوالحسن رستغفنی و عبدالكریم بن موسی بزدوی (پزدوی) جد اعلی ابوالیسر بزدوی قابل ذكر هستند.
از آثار چاپ شده ماتریدی كتاب التوحید (تصحیح فتح الله خلیف، بیروت ۱۹۷۰م) اثر كاملا موثقی است.با این حال كتاب التوحید به نظر می رسد، به روایت های دیگری نیز وجود داشته است، زیرا برخی منقولات از آن در تبصره الادله ابومعین نسفی در متن تصحیح شده، موجود نیست (رك):
(۸-۱۷۵,pp:۱۹۸۰D.Gimaret, Theories de I&#۰۳۹;Acte humain entheologe musulmane, Paris
تفسیر مفصل قرآن ماتریدی به نام تاویلات القرآن (جلد اول تصحیح ابراهیم عوضین و السید عوضین، قاهره ۱۳۹۱هـ/۱۹۷۱م) بر اساس گفته شارح آن علاءالدین ابوبكر محمدبن احمد سمرقندی (متوفی حدود ۵۴۰ هـ/۱۱۴۵م) توسط شاگردان وی گردآوری شده و بنابراین وثاقت كمتری از دیگر كتب نگاشته شده توسط ماتریدی دارد.همچنین از ماتریدی سه رساله كوتاه منتشر شده به نامهای الرساله فی العقیده، كتاب التوحید (هر دو را Y.Z.Yorukan در Islam akaidine dair eski metinier، استانبول ۱۹۵۳م منتشر كرده است) و شرحی بر الفقه الاكبر ابوحنیفه به وی نسبت داده شده است.این نوشته ها به نظر می رسد، توسط افراد ماتریدی متاخر و بر اساس عقیده ماتریدی تالیف شده اند.
ابومعین نسفی این كتابها را در فهرست آثار ماتریدی یاد نكرده است.از سوی دیگر ابومعین آثار ذیل كه ظاهراً مفقود شده اند، را ذكر كرده است: كتاب المقالات، كتاب بیان و هم المعتزله، ردیه هایی بر سه كتاب از عالم معتزلی ابولقاسم بلخی كعبی (م ۳۱۹هـ/۹۳۳م)، یعنی كتاب اوائل الادله، كتاب تهذیب الجدل و كتاب فی وعید الفساق، ردیه ای بر الاصول الخمسه نوشته عالم معتزلی ابوعمرو باهلی، یار نزدیك جبایی، ردیه ای بر كتاب الامامه نوشته مؤلفی امامی مذهب (احتمالا ابن قبه.مترجم)، دو ردیه بر اسماعیلیه (قرامطه) و دو كتاب در روش شناسی فقه (اصول فقه); كتاب ماخذ الشریعه و كتاب الجدل.
برخلاف اشعری، مؤسس دیگر نحله كلامی اهل سنت كه عقاید حنابله اهل حدیث را بیان كرده است، ماتریدی پیرو عقیده ابوحنیفه بوده، آن گونه كه توسط فقهاء حنفی به بلخ و ماوراءالنهر منتقل شده و بسط یافته بود.وی تعالیم عالمان پیشین حنفی را به نحو مدونی در ارایه استدلال بر ضد نظرات معتزلیه، مهمترین نماینده آن در شرق ابوالقاسم بلخی، كرامیه، سنیان ظاهرگرا (حشویه)، شیعیان امامی و اسماعیلیه كه در ماورءالنهر توسط محمدبن احمد نسفی (متوفی ۳۳۲هـ/۹۴۳م) عرضه گشته بود، بسط داد.در مورد ادیان دیگر، او نظرات مسیحیان، یهودیان، زرتشتیان، مانویان، دیصانیه و مرقونیه را رد كرده است (رك: G.Vajde, Le temoignge d&#۰۳۹;al- Maturidi sur la doctrine des Menicheens des Daysanites et des Marcionites, in Arabica, xii.(۲۸- ۱۱۳,۳۸-۱(۱۹۶۶(
عقیده ماتریدی در اساس عموماً عقل گراتر، به جز تعریف مرجئی ایمان و نزدیك تر به معتزله تا اشعری است.ماتریدی در مفاهیم و واژگان تخصصی كمتر متاثر از معتزله است تا اشعری كه پیش از جداشدن از آنها در آن نظام تربیت شده بود.
در توافق اساسی با موضع معتزله، ماتریدی این نظر را كه آدمی توانا و ملزم به تحصیل شناخت خداست و شكر منعم به واسطه عقل، مستقل از وی است، می پذیرد.در مورد صفات خدا او همچون معتزله تفسیرها و تاویلاتی از عبارتهای تشبیهی را پذیرفته و در تفسیر قرآن به كار می گیرد.
با این حال او در برخی موارد خاصه با تاویلهای معتزلی مخالفت می كند.در موارد دیگر او بر قاعده بلاكیف اهل حدیث بر عدم سؤال و پذیرش متن وحیانی تكیه كرده و اصرار میورزد.برخلاف معتزله، او صفات الهی چون علم و قدرت را به عنوان ویژگی واقعی و قائم به ذات باری می پذیرد.
گرچه تفاوت واژگانی میان صفات ذات و صفات فعل را می پذیرد، برخلاف معتزله استدلال می كند كه صفات فعل نیز قدیم و قائم به ذات هستند بنابراین او اصرار دارد; عبارتهایی چون خدا قدیمی خالق هست و خدا از ازل خالق بوده است (لم یزل خالقاً) به نحو یكسانی معتبر بداند.گرچه خلق عالم حادث است.به ویژه عقیده اش این كه تكوین (پدید آوردن وجود) ازلی است و مجزا از مكون (اشیاء موجود) است، مساله مشهور جدلی با اشاعره گردید.
ماتریدیه بر مساله رویت باری توسط مومنان در جهان واپسین تاكید می كند اما به نحو معقولی امكان ادراك را رد می كند كه وی آن را به عنوان احاطه چشم بر باری تلقی كرده است.او كلام را صفت ازلی خدا می داند كه شنیده نمی شود.ماتریدی همانند با معتزله، درباره آیه ۱۶۵ سوره نساء (و كلم الله موسی تكلیما) تاكید دارد كه خدا صدایی را خلق نمود و موسی آن را شنید.
در مورد جبر و اختیار آدمی، موضع ماتریدی، مابین معتزله و اشعری است.او تاكید دارد كه افعال آدمی مخلوق خدا هستند، مسخر مشیت و اراده وی هستند.
در حالی كه افعال آدمی محصول انتخاب آزاد (اختیار) او هستند.ماتریدی اصرار دارد كه خدا تنها كسانی را گمراه می كند كه می داند راه خطا را برخواهند گزید و كسانی را هدایت می كند كه می داند، تنها راه درست را انتخاب خواهند كرد.انتخاب اولیه از آن آدمی است نه خدا، آن گونه كه اشعری می گوید.ماتریدی همچنین تفسیر جبری آیه میثاق (سوره اعراف، آیه ۱۳۷) را كه بر طبق آن خدا برگزیدگان را از میان مطرودان قبل از خلق و اقرار پیشین به ربوبیت وی كه به اجبار و دروغ بیان كرده اند، رد می كند.
قدرت آدمی با وجودی كه اعطا شده از سوی خداست، او را قادر بر انجام اعمال نادرست می كند.
استطاعت بر دو قسم است; قبل از فعل و هم زمان با آن.اینكه خداوند چیزی مافوق توان آدمی (تكلیف ما لایطلاق) بر وی تحمیل كند، اصلی غیرقابل قبول است.
ایمان را ماتریدی اساساً تصدیق بالقلب دانسته و اعمال را جزئی از ایمان نمی داند.ایمان در اصل نه زیاد نه كم می گردد، با وجودی كه از طریق شهادت مجدد و توبه فزونی می یابد.ماتریدی نظریه استثناء در باب ایمان كه بیان می دارد، من مومن هستم اگر خدا بخواهد را با این گفته كه من مومن هستم، رد می كند.
مومنان گنهكار (فاسق) را خدا مجازات خواهد نمود، اما سرانجام به بهشت درخواهند آمد (نظریه خلود در جهنم را قبول نداشته است).ماتریدی اصل اهل حدیث را درباره عدم مخلوق بودن ایمان كه به اشعری باز می گردد رد كرده است.
● كتابشناسی:
بزدوی، اصول الدین، تحقیق H.P.Linss (قاهره، ۱۳۸۳هـ/۱۹۶۳م) نمایه ذیل ماتریدی; ابومعین النسفی، تبصره الادله، منقول در محمد بن طاویف الطنجی، ابومنصور الماتریدی، IFD، شماره ۱-۲، سال چهارم، ص ۱-۱۲; ابن ابی الوفاء، الجواهرالمضیئه (حیدرآباد، ۱۳۳۲هـ/۱۹۱۴م) ج ۲ ص ۱۳۱-۱۳۰; بیاضی، اشارت المرام، تحقیق یوسف عبدالرزاق (قاهر، ۱۳۶۸ هـ/۱۹۴۹م) ص ۲۳; زبیدی، اتحاف الساده المتقین، (قاهره، بی تا) ج ۲ ص ۵; لكنوی، الفوائد البهییه (قاهره، ۱۹۲۴م) ص ۱۹۵; M.Gotz, Maturidi und sein Kitab Tawiliat;۲۷۴-۴۱۹, ۱۹۶۵ M.Allard, Leprobleme des attribus divins la doctrine d&#۰۳۹;al-Asari, Beirut;۳۱۳- ۲۹۹(۱۹۷۵) H.Dabiber, Zur Erstagabevon al-Maturidi, Kitab al- Tawhid, in ISI,Lii;۷۰-۲۷) ۱۹۶۵ al-Quran in ISI, xli (.۶۰-۶۰۴ Sezgin,GAS,
نویسنده:ویلفرد مادلونگ
پاورقیها:
۱. كتاب ماه دین / ش ۵۱ و ۵۲.
منبع:خبر نامه دین‏ پژوهان ، شماره ۸
منبع : معاونت پژوهشی دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم